|
|
|
|
|
|
|
|
اعتماد كرديم ، پول داديم ، اما ...
|
|
هر هفته در ميان نامه هايي كه براي اين صفحه ارسال مي شود، درصد بالايي از آنها را مشكلات مربوط به عدم انجام تعهدات فروشندگان مسكن (انبوه سازان) در قبال خريداران تشكيل مي دهد. مردم بي سرپناهي كه براي دستيابي به محلي براي سكونت، مطابق وعده بعضي از سازندگان كه به صورت اعلانات و آگهي هاي جرايد بازتاب پيدا مي كند، به قول معروف دار و ندار خود را مي فروشند و در اختيار آنها قرار مي دهند پس از مواجه شدن با خلف وعده سازندگان، به هر دليل، به ناچار براي بيان مشكلات و مسائل خود، به وسايل ارتباط جمعي متوسل مي شوند. در اين شماره، دو نامه را به عنوان نمونه درج مي كنيم.
سخنگاه آزاد
۱۵ ماه انتظار و سرگرداني
فرزند جوانم از جمله متقاضيان مسكن در سال ۱۳۸۰ مي باشد كه بنا به اطلاعيه شركت عمران سازه نگين فرديس كرج در خصوص پيش فروش آپارتمان هاي در دست احداث موسوم به پروژه «پرناز»، به آرزوي خانه دار شدن با اين شركت قراردادي را امضا ء نمود. اما تناقض آشكار از همان اول ميان قراردادي كه با متقاضي به امضاء مي رسيد و اطلاعيه اي كه در جرايد چاپ شده بود، آشكار شد. از جمله تبصره هاي ۱، ۳ و ۵ ، هرگز در اطلاعيه چاپ شده قيد نشده بود. بديهي است اگر اين تبصره ها در اطلاعيه وجود مي داشت، بسياري از متقاضيان جذب اين شركت نمي شدند. طبق اين قرارداد فرزندم به ترتيب در تاريخ ۳۰/۱۰/۸۰ مبلغ شانزده ميليون ريال و در تاريخ ۵/۵/۸۱ مبلغ چهارده ميليون ريال، با فروش طلاهاي همسرش و قرض گرفتن و دريافت وام به حساب شركت فو ق الذكر واريز كرد و از تاريخ ۳۰/۱۰/۸۰ نيز همه ماهه ماهي ششصد هزار ريال بابت اقساط به حساب شركت واريز گرديده است، به اين اميد كه بعد از ۱۵ ماه متقاضي از اجاره نشيني خلاص شود و باقي اقساط را (مطابق آنچه در قرارداد قيد شده) طبق تبصره ۱ بپردازد. اما متأسفانه شركت با وجود گذشت۲۰ ماه به قرارداد عمل نكرده است و به دلايل گوناگون عمليات ساخت را متوقف كرده است. وقتي متقاضيان درصدد اعتراض برمي آيند گفته مي شود كه اگر اعتراض داريد، مي توانيد تقاضا كنيد تا پول شما مسترد گردد! آيا سزاوار است كه متقاضي پس از دو سال كه به علت تورم و كاهش قدرت خريد، اصل مبلغ را (حتي بدون احتساب بهره آن) دريافت دارد؟ آيا نبايد نظارتي بر فعاليت اين قبيل شركت ها وجود داشته باشد تا حقوق مردم نيازمند به مسكن، ضايع نشود؟
سيدمرتضي ركني- تهران
فروش مجتمع هزار واحدي
به ۵ هزار نفر!
در تابستان سال ۱۳۷۹ پس از آگاهي از شرايط فروش مسكن توسط پروژه يا شركت اركيده واقع در شهرري، خيابان فدائيان اسلام، من هم مثل بسياري از متقاضيان به اين شركت مراجعه كردم. شركت عليرغم سپري شدن زمان تعهد مبني بر واگذاري مسكن به خريداراني كه از هر كدام بين ۶ الي ۷ ميليون تومان پول نقد دريافت كرده بود، همچنان متقاضيان را در انتظار گذاشت و پاييز امسال پس از گذشت سه سال متوجه شديم كه شركت پروژه اي را كه حداكثر ظرفيت ساخت ۱۱۶۰ واحد مسكوني را داشته، به ۵ هزار نفر فروخته است! با بررسي هاي بيشتر متوجه شديم اعتبار قانوني شركت اركيده در تاريخ ۱۵/۵/۸۱ در ثبت شركت ها به پايان رسيده است و تنها با احداث سقف پاركينگ در كل پروژه متقاضيان را به انتظار باقي گذاشته اند. متأسفانه، مطلع شديم كه صاحب اصلي شركت نيز در دسترس نمي باشد و دستمان براي يافتن وكيل قانوني شركت نيز به جايي نرسيده است. از مسئولان محترم تقاضا داريم براي جلوگيري از اين وعده هاي بي اساس توسط افراد فرصت طلب كه ضربه سنگيني به اعتماد عمومي وارد مي سازد جلوگيري كنند و پروژه هاي انبوه سازي مسكن تحت نظارت دقيق قرار گيرد تا از اين قبيل حوادث تأسف آور كه منجر به تضييع چند هزار نفر از افراد كم درآمد و زحمتكش جامعه مي شود، جلوگيري گردد.
خانم جوكار و گروهي از خريداران طرف قرارداد
|
|
|
|
|
يك خانه و يك تقاضا
نامه زير به استناد مدارك و مستنداتي كه تصوير آنها ضميمه نامه بوده است، براي صفحه «سخنگاه آزاد» همشهري ارسال شده است. قطعاً اگر، از سازمان ها و ارگانهايي كه در نامه اسمي از آنها به ميان آمده، پاسخي دريافت شود. در همين صفحه درج خواهد شد.
سخنگاه آ زاد
***
مادري هستم كه يك شهيد و سه جانباز تقديم انقلاب و جمهوري اسلامي كرده ام. با مشكلات و مصائب گوناگوني سركرده ام، اما ناشكر نيستم. چون ساكن آبادان بودم، در اوايل جنگ تحميلي، مشكلاتم با رنج آوارگي قرين شد. اما تحمل اين سختي ها و حتي شهادت و آسيب ديدگي عزيزانم را در راه اسلام، يك امتحان الهي مي دانم. شايد اگر مشكل كنوني صبرم را لبريز نمي كرد، متوسل به نوشتن نامه نمي شدم. در سال ۱۳۶۳پس از اينكه با خانواده ام و پس از شهادت پسرم از آبادان به تهران آمدم، آپارتماني را در ساختمان پارس واقع در خيابان جمالزاده شمالي اجاره كردم. يك سال بعد ساختمان پارس توسط بنياد شهيد انقلاب اسلامي مصادره شد و بنده هم به عنوان مادر شهيد در آنجا ماندگار شدم. در سال ۱۳۸۱ سازمان تبليغات اسلامي ساختمان را از بنياد شهيد خريداري كرد. سازمان تبليغات شروع به فروش واحدها به مستأجران آن نمود و هنگامي كه نوبت به من رسيد، چون پولي در اختيار نداشتم، از بنياد شهيد تقاضاي وام كردم. متأسفانه وام هنگامي آماده شد كه محل سكونت من به فرد ديگري فروخته شده بود. حال كه در دوران پيري هستم، تقاضايم اين است كه اولويت فروش نسبت به مادر يك شهيد و سه جانباز مراعات گردد يا دستكم اجازه داده شود تا پايان عمر در اين محل سكونت داشته باشم. چون هيچ امكان ديگري براي پيدا كردن مسكن جديد ندارم واين در شرايطي است كه طبق حكم دادگاه بايد محل فعلي را به زودي تخليه كنم.
نام و نشان نويسنده نامه بنابه تقاضاي وي
در همشهري محفوظ است
|
|
|
معلمان حق التدريسي شهرري:
جذب معلمان حق التدريسي خدمت به مملكت است
معلمان حق التدريسي پس از سال ها خدمت در مناطق محروم و گذراندن ساعت ها دوره هاي ضمن خدمت و كسب مهارت ها و تجارب كم نظير براي خدمت به نونهالان كشور، اكنون با مشكل منع استخدامي روبه رو شده اند.
جمعي از معلمان حق التدريسي شهرري كه براي طرح مسائل خود، ديروز به روزنامه همشهري مراجعه كرده بودند در گفت وگو با خبرنگار ما خاطرنشان ساختند كه طرح واگذاري امور معلمان حق التدريسي به شركت هاي خصوصي، در حكم ناديده گرفتن حقوق اين قشر زحمتكش و تجارب و مهارت هاي آنها و همچنين هزينه هايي است كه آموزش و پرورش براي آماده سازي اين گروه از معلمان به انجام رسانده است. اين عده پيشنهاد كردند كه براي وام خوداشتغالي طرح هاي بهتري به اجرا درآيد و زمينه براي جذب و استخدام معلمان حق التدريسي كه سال هايي از عمر و توان خود را صرف خدمت به مملكت و فرزندان اين آب و خاك كرده اند، فراهم شود.
|
|
|
قدرداني مي كنيم
روستاي تلو واقع در شمال شرق تهران، از ييلاقات پايتخت و با قدمتي ۲۵۰ ساله زادگاه و محل سكونت گروهي از هموطنان مسيحي ما مي باشد كه در تاريخ پرفراز و نشيب اين مرز و بوم در تمامي صحنه هاي كار و توليد و جبهه هاي دفاع مقدس همدوش برادران مسلمان حضور و مشاركتي پويا داشته اند. اهالي اين روستا، براي ساماندهي امور، رفع مشكلات و كمبودها، تنظيم و تنسيق امور اراضي و تعيين كاربري هاي مسكوني، اداري، آموزشي و فرهنگي مراجعاتي به فرمانداري تهران داشته اند كه خوشبختانه با مساعدت فرمانداري رابط بخشداري براي امور در روستا تعيين و دفتري به همين مناسبت در روستاي تلو گشوده شد. به هرحال چون در صفحه سخنگاه آزاد روزنامه محترم همشهري، شاهد درج انتقادات گوناگون هستيم، مي خواستم قدرداني اهالي روستاي تلو را از بابت حل و فصل مشكلات چندين ساله، در همين صفحه درج نمايند.
بخصوص كه حفر چندين حلقه چاه، چند رشته قنات، احداث سدخاكي و تأمين روشنايي اين محل نيز پيش از اين به تحقق رسيده است.
جمعي از اهالي روستاي تلو
|
|
|
پاسخ مسئولان
درباره تعويض كنتورهاي آب
روابط عمومي شركت آب و فاضلاب استان تهران در ارتباط با مطلب مندرج در تاريخ ۲۴/۷/۸۲ تحت عنوان «تعويض كنتور رايگان چه شد؟» اعلام كرده است: «تعويض كنتور كاملاً رايگان است و بدين وسيله از شهروند گرامي آقاي اميري در خواست مي شود آدرس و شماره اشتراك خود را اعلام كند تا سريعاً نسبت به موضوع رسيدگي شود.
اين روابط عمومي همچنين در مورد مطلبي تحت عنوان «كنتورهاي آب تعويض نشد» كه در همشهري مورخ ۲۹/۷/۸۲ درج شده، توضيح داده است: «بدينوسيله به آگاهي مي رساند از سال ۱۳۸۰ تاكنون حدود ۰۰۰/۳۳۰ دستگاه كنتور كه برابر يك سوم كنتورهاي شهر تهران است تعويض شده و مابقي كنتورها نيز در سال جاري و سال آينده تعويض خواهند شد.»
|
|
|
ساخت و ساز غيرقانوني در فضاي سبز
يك قطعه زمين واقع در خيابان فلامك شمالي شهرك قدس (غرب) مقابل خيابان درخشان كه طبق طرح تفضيلي محدوده فضاي سبز مي باشد و با تصويب كميسيون ماده ۵ به پاركينگ تبديل شده است، در معرض ساخت و ساز توسط افراد سودجو قرار گرفته است. سؤال ما اين است كه اين ساخت و ساز در فضاي سبز براساس چه مجوزي آغاز شده است. تقاضا داريم شهرداري محترم منطقه نسبت به برخورد قانوني با اين تخلف آشكار از موازين قانوني اقدام كند. همچنان كه در سال ۱۳۷۸ نيز، هنگام ساخت و ساز غيرقانوني در همين محل، با مراجعه و شكايت اهالي و اقدام سريع شهرداري، از تخلف جلوگيري به عمل آمد.
اهالي خيابان فلامك
شهرك قدس (غرب)
|
|
|