گوينده اخبار يكي از شبكه هاي تلويزيوني كشورمان، صبح پنجشنبه ۲۲ آبان ماه، پس از پايان اخبار و قبل از شروع پخش تفسير خبر با لحني معنادار مي پرسد: آيا براي حل بحران بنزين دير نشده است؟ ثانيه اي بعد، صف طولاني متقاضيان خريد بنزين در قزوين كه مربوط به روزهاي قبل از ۲۲ آبان است نشان داده مي شود و گزارشگر تلويزيون كه به ميان خريداران كلافه شده بنزين رفته است، خشم خريداران بنزين كه ساعت ها منتظر مانده اند از كلامشان بيرون مي ريزد. مصرف كننده حق دارد، در حالي كه توانايي پرداخت قيمت يك كالا را در جيب دارد از فقدان آن خشمناك باشد و تلويزيون بنابر وظيفه خود اين خشم را نشان مي دهد.
پرسش گوينده خبر كه آيا براي حل بحران بنزين زمان را از دست داده ايم، پرسشي بنيادين است.
تصوير وضع موجود
وضعيت فعلي بنزين اين است: ۹ پالايشگاه در كشور وجود دارد كه اگر با حداكثر ظرفيت توليد كنند و مشكل فني نداشته باشند، توانايي توليد ۵/۳۸ ميليون ليتر بنزين را در روز دارند. از طرف ديگر مصرف متوسط بنزين در روز در ۷ ماه گذشته ۳/۵۶ ميليون ليتر بوده است. اين ميزان مصرف روزانه نسبت به ۷ ماه گذشته پارسال رشدي معادل ۷/۱۱درصد را تجربه كرده است. به اين ترتيب بايد هر روز ۸/۱۷ ميليون ليتر بنزين از خارج وارد شود. در صورتي كه قيمت هر ليتر بنزين وارداتي ۲۰۰۰ ريال (و قيمت هر دلار به طور متوسط در ماههاي آينده ۸۰۰۰ ريال باشد)، بايد هر روز معادل ۴ ميليون و ۴۵۰ هزار دلار براي واردات بنزين هزينه شود.
آنطور كه مسئولان وزارت نفت مي گويند، پيش بيني آنها اين بوده است كه رشد متوسط مصرف بنزين در سال ۱۳۸۲ معادل ۶درصد خواهدشد به همين دليل اعتباري متناسب با اين رقم رشد براي واردات در نظر گرفته اند. اكنون كه متوسط رشد مصرف ۲ برابر پيش بيني ها شده است، مسئولان نياز به منابع ارزي جديد براي ايجاد تعادل در عرضه و تقاضا دارند. براساس اين گزينه بود كه دولت لايحه اي با يك فوريت به مجلس ارائه كرد كه اجازه برداشت ۵۰۰ ميليون دلار از منابع حساب ذخيره ارزي براي واردات بنزين را از قوه قانونگذاري بگيرد كه مجلس با يك فوريت آن مخالفت كرد. مخالفان يك فوريت لايحه استدلال مي كردند كه وزارت نفت براي واردات بنزين بايد از منابع درآمدي خود هزينه كند.
بيژن زنگنه وزير نفت روز چهارشنبه ۲۱ آبان ماه به خبرنگاران گفت، وزارت نفت براي پرداخت بهاي بنزين وارداتي منابع ارزي ندارد.
وزير نفت گفت: حل بحران بنزين به سادگي ممكن نيست و بايد در بخش هاي مهم تر نظام درباره آن تصميم گيري شود.
اقتصادي
بنزين در همه كشورها يك كالاي استراتژيك به شمار مي آيد، زيرا كمبود آن مي تواند چرخه حمل و نقل را در همه ابعاد با دشواري واقعي مواجه كرده و با يك تاخير زماني فعاليت هاي اقتصادي را به ركود بكشاند.
اما استراتژيك بودن بنزين در تعداد پرشماري از كشورها مانع از اين نيست كه ساز و كار عرضه و تقاضا را درباره آن تعطيل كنند. راه حلي كه مسئولان اقتصادي و سياسي برخي كشورها براي بنزين پيدا كرده و اعمال مي كنند، نظام عرضه و تقاضا است. به اين ترتيب كه قيمت آن توسط نيروهاي بازار تعيين مي شود.
با اين همه، در اغلب كشورهاي توسعه يافته با وضع ماليات بر مصرف بنزين تلاش مي شود تا همگان به سمت استفاده از وسايل نقليه عمومي سوق داده شوند. البته استفاده از اين روش، پس از ايجاد يك شبكه مطمئن و ارزان حمل و نقل عمومي بوده است.
در ايران نيز در آخرين مرحله تعيين قيمت بنزين در مجلس بحث از آن بود كه بخش قابل توجهي از افزايش قيمت بنزين به شهرداري اختصاص داده شود تا صرف بهبود شبكه حمل و نقل عمومي شود. ولي ظاهرا هنوز اين تصميم عملي نشده است. گسترش و بهبود شبكه حمل و نقل عمومي علاوه بر كاهش مصرف بنزين، كاهش آلودگي هوا، ترافيك و صرفه جويي در وقت شهروندان را نيز به دنبال دارد.
هم اكنون ظرفيت هاي توليد كارخانه هاي داخلي سازنده خودروهاي همگاني بسيار فراتر از ميزان توليد عملي آنهاست. بجاي استفاده از صندوق ذخيره ارزي براي واردات بنزين مي توان از اين صندوق براي خريد اتوبوس هاي توليد داخلي استفاده كرد و علاوه بر ايجاد اشتغال از افزايش مصرف بنزين خودروهاي سواري نيز جلوگيري كرد.
واقعي
تعدادي از مسئولان بلندپايه برنامه ريزي كشور در اواخر دهه ۱۳۶۰ و در تمام سالهاي اخير به همراه گروه كثيري از كارشناسان اقتصادي معتقدند تداوم شرايط فعلي در بازار بنزين تهديدهاي پرشماري را به لحاظ اقتصادي و امنيتي متوجه كشور مي كند.
به اعتقاد اين گروه در صورتي كه تصميم گيران ارشد كشور همچنان از اينكه قيمت واقعي بنزين از مصرف كنندگان دريافت شود بيم داشته باشند و آن را به سالهاي بعد موكول كنند، حجم تهديدها افزون تر خواهد شد.
كارشناسان اقتصادي مي گويند اين مساله بايد هر چه زودتر حل شود و معتقدند اگر از ۱۵ سال پيش اين موضوع با مردم درميان گذاشته مي شد و به تدريج همراه با گسترش شبكه حمل ونقل عمومي به سمت واقعي كردن قيمت عرضه بنزين حركت مي شد دردسرهاي كمتري را تجربه مي كرديم.
در مقابل طرفداران واقعي كردن قيمت بنزين، گروه ديگري از كارشناسان اقتصادي و آگاهان سياسي معتقدند بازي با قيمت بنزين براي كشور خطرناك است.
اين گروه مي گويند واقعي كردن قيمت بنزين به معناي ۳ برابركردن قيمت عرضه آن است و اين ۳ برابركردن تورمي لجام گسيخته را بر كل اقتصاد تحميل مي كند كه پيامدهاي آن ناشناخته است و مي تواند به لحاظ سياسي و اجتماعي در كشور آشوب ايجاد كند.
مخالفان افزايش قيمت بنزين مي گويند، اين راه حل از ديدگاه هاي بانك جهاني و صندوق بين المللي پول است و تجربه نشان داده است منجر به ناآرامي هاي اجتماعي خواهد شد.
مخالفان واقعي كردن قيمت بنزين مي گويند بايد راه حل هاي ديگر را جستجو كرد. برخي از اين افراد سهميه بندي بنزين را يك راه حلي مناسب مي دانند و مي گويند دولت نبايد براي كسب درآمد بيشتر قيمت محصول خود را افزايش دهد.
به اعتقاد اين گروه ناكارآمدي دولت در توليد بنزين ارزان و عدم كارآمدي دولت در ايجاد حمل و نقل عمومي مناسب را نبايد ناديده گرفت و فقط از اهرم افزايش قيمت ها استفاده كرد.
عدالت
رئيس جمهوري در پايان جلسه دولت در ۲۱ آبان ماه در جمع خبرنگاران قرار گرفت. وي از طريق رسانه هاي گروهي به مردم اعلام كرد قيمت بنزين گران نخواهد شد، اما تاكيد كرد، شيوه فعلي توزيع بنزين با قيمت هاي غيرواقعي زيرپاگذاشتن عدالت اجتماعي است.
رئيس جمهوري گفت در حالي كه روستانشينان كشور هرگز بنزين را به صورت مستقيم مصرف نمي كنند و ۱۵درصد از جمعيت كشور صاحب خودرو هستند، عدم دريافت واقعي قيمت بنزين، بر خلاف عدالت اجتماعي است.
آمارهاي ارائه شده نشان مي دهد بيشترين يارانه پرداختي بنزين نصيب گروه هاي پردرآمد جامعه مي شود و گروه هاي كم درآمد جامعه كمترين سهم را از يارانه هاي بنزين به خود اختصاص مي دهند كه اين برخلاف عدالت اجتماعي است.
سهميه بندي و فساد
آيا روش سهميه بندي مي تواند كارآمد باشد؟
تجربه گرانبهايي كه ايرانيان در دهه ۱۳۶۰ از نظر زندگي اقتصادي تحت سلطه جيره بندي و دريافت كالا از طريق كوپن دارند، اكثريت آنها را به اين نتيجه رسانده است كه جيره بندي كالاها با فساد همراه است. جيره بندي و سهميه بندي بنزين، يك راه حل منجر به فساد است. فرض كنيد قيمت يك ليتر بنزين يارانه اي معادل ۷۰ تومان و قيمت واقعي آن در بازار ۲۰۰ تومان باشد و قرار است نيز به برخي گروه هاي اقتصادي بنزين يارانه اي داده شود. اگر اين فرد روزانه ۳۰ ليتر بنزين يارانه اي بگيرد، درآمد بادآورده اي معادل ۴ هزار تومان در روز به دست مي آورد كه معادل دستمزد يك كارمند با مدرك تحصيلي كارشناسي است.
علاوه بر اين، سهميه بندي و جيره بندي بنزين به ديوانسالاري گسترده اي نياز دارد كه هزينه هاي مديريتي آن مي تواند هزينه هاي اضافي و سربار به بودجه تحميل كند. كساني كه در مصدر كار سهميه بندي بنزين قرار مي گيرند همواره بايد تحت نظارت ده ها دستگاه دولتي باشند و اين راه حل درستي نيست.
گسترش شبكه حمل ونقل عمومي تنها راه بدون حاشيه و هزينه هاي جانبي براي حل بحران رشد بي رويه مصرف بنزين است.
اين راه در اغلب كشورهاي توسعه يافته تجربه شده و پاسخ مثبتي نيز داشته است.