جمعه ۳۰ آبان۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۲۳۱
كودك
Friday.htm

مكث
كودكان كم رو
005604.jpg

شيوه هاي بسياري وجود دارد كه با كاربرد آنها مي توان به كودكان كمك كرد تا بر كم رويي خود غلبه كنند. برخي از شيوه ها ممكن است در بعضي كودكان موثرتر از بقيه واقع شوند.برخي كودكان ممكن است از كاربرد منظم موارد كمي از شيوه هاي زير بهره فراواني ببرند و كودكان ديگري ممكن است نياز داشته باشند كه شيوه هاي بيشتري را به كار بگيرند. پيشنهاد مي شود كه در صورت امكان بسياري از شيوه ها به مدت حشداقل يك ماه امتحان شوند و بعد با آن تعدادي كه در مورد يك كودك خاص اميدوار كننده به نظر مي رسد ادامه يابد. بسياري از شيوه ها ارزش آن را دارند كه همواره ادامه يابند زيرا كه آنها اصول دقيقي براي تربيت صحيح فرزند هستند.

درباره مواقعي كه خجالتي رفتار كرده ايد
با كودكان خود گفت و گو كنيد
به محض اين كه كودكان احساس بدي درباره خجالتي بودن پيدا مي كنند، احتمالاً وارد يك چرخه نزولي مي شوند كه اعتماد به نفس آنها كمتر و كمتر مي شود و داراي عزت نفس پايين تري مي شوند. كمك والدين از طريق آشكار كردن زمان هايي كه آنها خودشان خجالتي رفتار كرده اند، مي تواند اثرات ناگوار كم رويي را خنثي كند (زيمباردو، ۱۹۸۱، ص ۱۶۶). زيرا كودكان اغلب، والدين را به عنوان افراد قدرتمند و نمودهاي الهي تصور مي كنند و با اين كار والدين، كودكان احساس بهتري درباره رفتار خجالتي خودشان خواهند داشت. اگر والدين بعد از آن درباره اين كه چگونه آنها اجتماعي تر شدند صحبت كنند كودكان الگوي قدرتمندي براي ادامه دادن خواهند داشت.حسن استفاده از حكايت هاي مقابله اي شخص براي راهنمايي و هدايت كودكان اين است كه موجب مقاومت زياد در كودكان نمي شود. هيچ كس نبايد به آنها بگويد كه چه كاري انجام دهند، والدين فقط آنچه را كه انجام داده اند، تعريف مي كنند.

به كودكان توضيح دهيد
كه ارتباط هاي اجتماعي  چه منافعي دارد
كودكان تمايل دارند رفتاري را انجام دهند كه انتظار مي رود آن رفتار سودي برايشان داشته باشد (پي يرومارتين ۱۹۹۶، ص ۱۱۱). مطمئن ترين راه براي والدين اين است كه ارزش اجتماعي برخورد كردن را با ذكر مثال هاي شخصي به كودكان بگويند: «من براي معلم شدن مجبورم كه بر كم رويي خود غلبه كنم زيرا تدريس مستلزم آن است كه فرد تقريباً هر روز براي افراد جديدي صحبت كند.» والدين همچنين مي توانند فايده مستقيم تر اجتماعي برخورد كردن را به كودك توضيح دهند از جمله: به دست آوردن دوستان بيشتر، داشتن تفريحات بيشتر و بيشتر لذت بردن از فعاليت هاي مدرسه و ساير فعاليت هاي اجتماعي.
005600.jpg

وقتي كودكان براي برقراري ارتباط
احساس ترس مي كنند، سعي كنيد نشان دهيد كه احساسشان را درك مي كنيد

يك راه كمك به كودكان براي كنترل ترسشان از موقعيت هاي اجتماعي خاص، اين است كه وقتي آنها براي ارتباط برقرار كردن با ديگران احساس نگراني مي كنند، با آنها همدلي كنيم. بدين نحو كه اگر كودكي به علت كم رويي اش از رفتن به زمين فوتبال براي بازي امتناع مي كند، والدين بهتر است بگويند: «من احساس نگراني تو را در مورد رفتن به آنجا درك مي كنم. من هم گاهي اوقات احساس نگراني مي كنم، مخصوصاً زماني كه مطمئن نباشم چه كاري بايد انجام دهم و ديگران هم در حال نگاه كردن من باشند.» والدين با همدلي كردن كمك مي كنند كه كودك به احساس خود پي برده و آن را بپذيرد و همچنين كمك مي كنند كه كودك احساسات خود را شناخته و درباره آنها صحبت و شروع به پيدا كردن راهي براي كنترل آنها كند.

قدرت تلويزيون
متاسفانه به نظر مي رسد به جاي آن كه كيفيت و بار آموزشي يك برنامه تلويزيوني را در اولويت قرار دهند،بيشتر به پر كردن برنامه توجه دارند.
حسن هدايت، كارگردان،  در گفت وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران،  نقش تلويزيون را در امر آموزش و فرهنگسازي بسيار مهم و حياتي دانست و گفت: در عصر جديد و از زماني كه تلويزيون به عنوان رسانه اي قدرتمند مطرح شد، به طور قطع مي توان گفت نقش آن در امر آموزش بيش از نقش پدر و مادر است. در نتيجه اگر تلويزيون به خطا برود و برنامه هاي آن به سمت روزمرگي سوق يابند به مخاطبين خود آموزش غلط مي دهند.وي قدرت تلويزيون را در كشوري مثل ايران فوق العاده خواند و گفت: به دليل چنين قدرت حيرت آوري است كه تلويزيون مي تواند نقشي فوق العاده در آموزش بينندگان و خصوصاً كودكان كه در سنين يادگيري هستند و همه چيز را مي بلعند داشته باشد لذا مسئوليت تلويزيون از اين حيث بسيار خطير خواهد بود.

كودكان بي خواب
005618.jpg
بي خوابي و يا به عبارت بهتر عدم توانايي در تداوم يك خواب عميق و يك سره در طول شب فقط مشكل برخي از افراد بزرگسال نيست. عده اي از كودكان نيز از اين ناراحتي رنج مي برند. علل مختلفي از مشكلات روحي - رواني گرفته تا فيزيكي و جسمي مي توانند در اين امر دخيل باشند. يكي از رايج ترين علت ها، ترس از تنها ماندن و از دست دادن مادر است. با دادن پاسخ هاي آري و خير به سؤالات مطرح شده زير و همچنين مطالعه راهنمايي هاي لازم كه متعاقباً در ارتباط با اين پاسخ ها آمده است، مي توانيد به علل احتمال بي خوابي كودكتان پي ببريد و درصدد رفع آنها برآييد.
آيا هنگامي كه كودك نصف شب از خواب بيدار مي شود به نظر وحشت زده مي رسد؟
آيا كودك چند بار در طول شب براي دستشويي رفتن از خواب بيدار مي شود؟
آيا كودك طي روز يك ساعت و يا بيشتر مي خوابد؟
آيا علاوه بر افزايش تعداد دفعات ادرار، كودك در حين انجام آن احساس درد نيز دارد؟
آيا طي چند روز گذشته دچار سرماخوردگي نبوده است؟
آيا دليل خاصي براي ترس و وحشت كودك وجود دارد، دلايلي مانند نبود يكي از والدين و يا ثبت نام او در مهد كودك؟
آيا پس از قرار گرفتن بر روي تختخواب و بلافاصله پس از اين كه والدين او را تنها مي گذارند، كودك شروع به گريه كردن مي كند؟
ـ احتمالاً علت بيدار شدن هاي متعدد او روشي براي جلب توجه والدين است. بايد به كودك تنها خوابيدن را آموخت.
ـ كودك در طول روز بيش از حد مي خوابد و به همين دليل در شب به اندازه كافي خسته نيست. بايد در برخي از عادات او تغيير ايجاد كرد و زمان خواب بعد از ظهرش را كاهش داد.
ـ دفع ادرار به كرات و دردآور بودن آن باعث مي شود تا كودك از خواب بپرد. حتماً با پزشك مشورت كنيد زيرا احتمالاً فرزند شما از نوعي عفونت مربوط به مجاري ادرار رنج مي برد.
ـ سرماخوردگي و يا هرگونه بيماري ديگر، هرچند كه ممكن است به ظاهر برطرف شده باشد اما مي تواند هنوز بر روي بدن كودك اثرات منفي باقي گذاشته و به نوعي او را آزار دهد. مطمئن شويد كه كودك حالش كاملاً خوب شده است.
ـ احتمالاً دليل اين كه كودك نمي تواند بخواند تغييري است كه در زندگي معمولي و روزمره او به وجود آمده و او را دچار دلهره و اضطراب كرده است. بايد هرچه زودتر علت را تشخيص داده و به كودك اطمينان كافي داده شود. (با رفتار)
منبع: Donna
مترجم: اعظم سادات علوي

يك دقيقه با فرزندم
چرا بايد اين كارها را انجام دهيد
005606.jpg
آيا تا به حال شده است كه در روز چند ساعت از وقتتان را به كودكتان اختصاص دهيد؟ حتماً پاسخ بسياري از شما مثبت است، اما مي خواهم دقيقاً فكر كنيد و ببينيد آخرين باري كه با كودكتان بازي كرده ايد، كي بود؟ يا آخرين باري كه براي او كتاب داستان خوانديد يا در كنار او كارتون مورد علاقه اش را تماشا كرده ايد و به نظراتش با رغبت گوش داده ايد كي بوده؟
درست است. ممكن است در طول روز ساعاتي وجود داشته باشد كه اعضاي خانواده در كنار هم جمع شوند، اما اين به معناي در كنار هم بودن نيست، چون اگر دقت كنيم، هركدام در گوشه اي مشغول به كاري هستند و فقط زير يك سقف نفس مي كشند.
مادر كودك را به حمام مي برد، اما مرتب به او گوشزد مي كند كه همه كارهايش مانده است و فرصت آب بازي ندارد. شب ها پدر كودك را به رختخواب مي برد اما در مقابل اصرار كودك به خواندن كتاب بهانه كارهاي عقب مانده اش را مي آورد و برق اتاق را خاموش مي كند. آيا شده براي چند لحظه اين كارهاي عقب مانده را فراموش كنيد و سعي كنيد لحظاتي را با كودكتان بگذرانيد و به حرف هايش گوش كنيد؟ مطمئن باشيد ايجاد سازگاري هاي بسيار كوچك اما مهم در رفتارتان با كودك مي تواند پيشرفت هاي بسياري را در زندگي خانوادگي تان ايجاد كند. شما مي توانيد با عمل به ده راهكار عملي ارايه شده در اين مقاله تغييرات بزرگي را در زندگي خانوادگي تان احساس كنيد.
۱) كارهاي محبت آميز كودكتان را مورد تشويق قرار دهيد:
پسر شما به دوستش در زمين بازي اجازه مي دهد تا چند لحظه سوار دوچرخه محبوبش شود. دختر شما يك كارت تبريك با يك صورت خندان و قلب هاي قرمز درست مي كند. وقتي چنين صحنه هايي را از كودكتان مي بينيد، او را تشويق كنيد.
چرا بايد اين كار را بكنيد
در تكاپوي زندگي روزمره، اغلب ما اين رفتارهاي بخشنده و شيرين بچه ها را ناديده مي گيريم درحالي كه اين رفتارهاي شايد بي اهميت و پيش و پا افتاده امروز بچه ها، پايه هاي رفتارهاي درست انساني كودكتان در فردا است و اين شما هستيد كه بايد آنها را تقويت كنيد. تشويق و توجه به رفتارهاي محبت آميز كودكتان يك روش مطمئن براي كمك به كودكتان است تا بتواند يك هويت پايدار و ثابت در خودش ايجاد كند و احساس خوبي نسبت به خودش داشته باشد. وقتي كه به ديگران خوبي مي كند همچنين اين تشويق ها باعث مي شود كه كودك خوبي هاي ديگران را فراموش نكند.
چگونه اين كار را بكنيد
شما نبايد رفتار و واكنشي از خودتان نشان دهيد كه كودك فكر كند كشيدن يك صورت خندان يا دادن اسباب بازي به دوستش، بزرگ ترين خوبي دنياست. به سادگي به او بگوييد: «كار بسيار خوبي كردي كه دوچرخه ات را به دوستت قرض دادي» و بعد توجه تان را به چيز ديگري معطوف كنيد.
۲) از بحث كردن با بچه اي كه جيغ مي كشد، بپرهيزيد:
حتماً براي شما هم پيش آمده است كه از متقاعد كردن يك كودك چهارساله عصباني، خسته و نااميد شده ايد و هرچه به او مي گوييد خوردن بيسكويت قبل از شام كار درستي نيست به گوش او فرو نمي رود. حرف هاي شما براي او در آن شرايط قابل درك نيست.
چرا بايد اين كار را بكنيد
بحث با كودكي كه در حالت طبيعي قرار ندارد كاملاً بي فايده است. به جاي متقاعد كردن او مرتباً او را ناراحت و ناراحت تر مي كنيد. اين كار شما باعث مي شود كه او احساس حقارت و بدبختي و شما احساس بيهودگي بكنيد.
چطور اين كار را بكنيد
سعي كنيد موقعيت را تغيير دهيد. اگر در يك مكان عمومي هستيد به يك جاي خلوت تر برويد يا كارتان را زودتر انجام دهيد و به خانه برگرديد و به اتاق ديگر برويد. اصل قضيه پرت كردن حواس اوست. اگر توانستيد حواس كودك را پرت كنيد، اگر نه كه خودتان به كار ديگري مشغول شويد. مادري يك كودك سه ساله مي گويد: وقتي با كودك سه ساله ام مشكل پيدا مي كنم به طرف فريزر مي روم و دو قطعه يخ را در مشت هايم مي گيرم و فشار مي دهم. اين كار واقعاً مرا آرام مي كند و اين مسئله به من يادآوري مي كند كه نبايد با او بحث كنم.
۳) هنگام خواب براي كودكتان كتاب بخوانيد:
قبل از خاموش كردن چراغ اتاق، كمي كنار كودك دراز بكشيد و از كتاب هاي مورد علاقه اش داستاني براي او بخوانيد. شايد هم فقط قسمتي از يك داستان را. در نظر داشته باشيد كه خود داستان چندان مهم نيست، مهم آن احساس خوبي است كه كودك از كنار شما بودن احساس مي كند. روزي پدري مي گفت: من هر شب براي كودك پنج ساله ام داستان اليور توئيست را مي خوانم، با اين كه مي دانم او چيزي از اين داستان نمي فهمد اما او هر شب مي گويد:پدر، داستان اليور را برايم بخوان!
چرا بايد اين كار را بكنيد
اگرچه داستان ها به طور غيرمستقيم به بچه ها درس هايي از زندگي نمي دهند،  اما تحقيقات نشان مي دهد كه آهنگ و ريتم گفتار شما هنگام خواندن كتاب، از آنجايي كه با صداي شما در حالت هاي ديگر متفاوت است، كودك را آرام مي كند و به او كمك مي كند كه استرس ها و نگراني هايش را فراموش كند. بيشتر پدر و مادرها از آن حس آرامشي كه در كودكشان ايجاد مي شود، احساس شادي و آرامش مي كنند.
چطور بايد اين كار را بكنيد
اگر شما معمولاً هفته اي يك بار براي كودكتان داستان مي خوانيد، آن را به دوبار در هفته افزايش دهيد يا طول مدت خواندن داستان را از پانزده دقيقه به بيست دقيقه افزايش دهيد. در مدتي كه اين كار را مي كنيد، تلفن ها را بكشيد و تلويزيون را خاموش كنيد، خلاصه تمام كارهاي ديگر را كنار بگذاريد و فقط كنار فرزندتان دراز بكشيد و اين چنددقيقه از وقتتان را بدون دغدغه خاطر به او اختصاص دهيد.
۴) هميشه هم مطابق برنامه پيش نرويد:
در تمام خانواده ها برنامه هايي وجود دارد كه يا نانوشته است و همه آن را مي دانند و يا روي يك تكه كاغذ نوشته شده و روي در يخچال چسبانده شده است. به اين برنامه ها نگاه كنيد مثل نقشه يك شهر شلوغ و پلوغ است. در يك زمان مي بينيد تمام آن مواردي كه به شما مي گويد در چه ساعت چه بكنيد، بيشتر از نظم بخشيدن به رفتارها و كارهاي شما باعث ايجاد دردسر در كارهايتان مي شود. پس سعي كنيد تا آنجا كه اين برنامه ها به روابط بين شما و كودكتان لطمه اي نمي زند، به آن پايبند باشيد نه بيشتر. انجام ندادن يك يا دو كار از روي برنامه در هفته چندان هم زندگي شما را مختل نخواهد كرد. مهم ايجاد يك رابطه پايدار و مستحكم بين شما و كودكتان است.
چرا بايد اين كار را بكنيد
به زبان ساده هيچ كدام از ما نمي توانيم درست مطابق برنامه ها پيش برويم، تعطيل كردن بعضي برنامه هاي شخصي و ترتيب دادن تفريحات جالب يك يا دو بار در هفته مي تواند به كودكتان كمك بسياري بكند. با انجام چنين تغييرات كوچك و شايد بي اهميتي مي توان يك كودك پرخاشگر را به يك كودك آرام و راحت تبديل كرد.
چطور بايد اين كار را بكنيد
يك يا دو هفته قبل را در نظر بگيريد. از خودتان بپرسيد، آيا نقطه اي در اين زمان گذشته وجود دارد كه هميشه هنگام رسيدن به آن نقطه دچار مشكل مي شويم؟ كودكتان پرخاشگر مي شود و شما هم گويي روي لبه تيغ راه مي رويد. شايد شما بتوانيد با مرور خاطرات گذشته به آن نقطه مشكل زا برسيد، آيا مي توانيد آن كاري را كه باعث اين رفتارها مي شود از برنامه هفتگي تان حذف كنيد. شما مي توانيد با حذف آن براي يك هفته ببينيد آيا كودكتان و يا حتي شما آرام تر و خوشحال تر نخواهيد بود.
۵) با كودكتان رابطه عاطفي برقرار كنيد:
او را در آغوش بگيريد و موهايش را نوازش كنيد. پشتش را خارش دهيد يا دست هايش را در دست هايتان بگيريد. همين كارهاي ساده و محبت آميز كمك بزرگي است. شما بدون اين كه حرفي بزنيد به كودكتان مي فهمانيد كه دوستش داريد.
چرا بايد اين كار را بكنيد
ما افراد بزرگسال فكر مي كنيم مكالمه و گفت وگو اهميت زيادي دارد و افكار و احساساتمان را با كلمات توصيف مي كنيم. اما اغلب اين نكته مهم را ناديده مي گيريم كه گفت وگو در مقايسه با عمل چقدر كم  اهميت است و بيشتر اوقات فراموش مي كنيم كه چقدر رفتارها و نوازش هاي فيزيكي عادي مي تواند، قدرتمند باشد و عشق و محبت را به راحتي به طرف مقابل القا كند. كودكتان مي تواند با يك بوسه گذرا يا يك در آغوش كشيدن كوتاه در تمام طول راه مدرسه به ياد شما باشد.
۶) هميشه بهترين را تصور كنيد نه بدترين را:
اين كار مشكلي است چون اغلب والدين ذاتاً نگران هستند. كودك شما فقط صبحانه غلات مي خورد و شما نگرانيد كه نكند بعدها او آدم بدغذايي بشود. كودك شما در بازي هاي كودكانه اش دوست دارد رييس بازي دربياورد و شما نگرانيد كه نكند دوستي براي او باقي نماند. شما مي توانيد اين طرز تفكر را با تصور احتمالات خوب به جاي احتمالات بد عوض كنيد.
چرا بايد اين كار را بكنيد
هرچه ما نتايج منفي كاري را در نظر بگيريم گويي آنها بيشتر اتفاق مي افتند. وقتي كه شما نگران عادات غذايي كودكتان هستيد، مسلماً طوري واكنش نشان مي دهيد كه كودك لج مي كند و همان غذاي دوست داشتني اش را هم نمي خورد و تشنج ايجاد مي شود. وقتي شما يك آينده بي دوست را براي كودكتان فرض مي كنيد او شروع مي كند كه بيشتر و بيشتر رييس بازي دربياورد. هميشه وقتي كه شما كودكتان را با عبارت«مراقب باش» به جاي عبارت «خوش باش» به بيرون مي فرستيد، كاري مي كنيد كه تجربه پدر يا مادر بودن كمتر براي شما لذت بخش باشد.
چطور بايد اين كار را بكنيد
به جاي فكر كردن به چيزهاي بد به چيزهاي مثبت و خوب فكر كنيد و بگذاريد كه زمان مسايل را حل كند. شايد كه پسر شما قبل از رفتن به مدرسه با اصرار مي خواهد كه لباس هاي رنگارنگي را كه خودش انتخاب كرده، بپوشد و هميشه شما بر سر اين موضوع با او بحث مي كنيد و در نتيجه او ديرتر از معمول به مدرسه مي رود. اما به جاي جر و بحث آيا بهتر نيست كه به خودتان بگوييد درست است كه ممكن است لباس هاي كودكتان كمي مسخره به نظر برسد اما او مي خواهد ياد بگيرد كه خودش تصميم بگيرد و اين مسئله ارزش بسياري دارد و مهم نيست كه لباس هاي او مسخره است يا كمي دير به مدرسه مي رسد.
۷) از چشمان كودكتان به دنيا بنگريد:
بعضي اوقات خودتان را به جاي كودكتان بگذاريد.
چرا بايد اين كار را بكنيد
پذيرش و قبول نقطه نظر كودكتان يكي از قدرتمندترين ارتباط دهنده هاي والد و كودك محسوب مي شود. اين كه طرز فكر يا احساس او را تقدير مي كنيد به او احساس اعتماد به نفسي مي بخشد كه غيرقابل توصيف است. شما با اين كار بسياري از چيزها را از ديد جادويي يك كودك مي بينيد. پدري مي گفت: روزي ديدم كودك سه ساله ام نزديك به تلويزيون دراز كشيده و كارتون تماشا مي كند. وقتي از او پرسيدم چرا آنقدر به تلويزيون نزديك شده است، پاسخ داد: مي خواهم به تام و جري نزديك باشم. ديدن چيزها آن طوري كه كودك مي بيند پا گذاشتن در دنياي او و احساس تفاهم متقابل است.

مسئوليت ها را واگذار كنيد
005608.jpg

در كل وظيفه خانه داري و بچه داري به عهده مادرهاست و با آمدن چند بچه اين وظايف سنگين تر مي شود و روزي مي رسد كه انجام تمام آنها غيرممكن به نظر مي رسد. بعضي از مسئوليت ها را به بقيه واگذار كنيد. بگذاريد كس ديگري، همسرتان يا دوستتان بعضي از كارها را انجام بدهد.
مادرها معمولاً وظيفه سنگيني به عهده دارند. اگر دقت كنيم مي بينيم اغلب مادرها به منظور رسيدن به تمام كارها مسئوليت هاي سنگيني را متحمل مي شوند، در نتيجه اعصابشان تحريك پذيرتر از ديگر اعضاي خانواده است. پس با سبك كردن بار مسئوليت هم اعصابتان آرام تر خواهد شد و هم وقت بيشتري براي توجه به كودك و همسرتان خواهيد داشت. مثلاً اگر خانه به هم ريخته است، غذا هنوز آماده نيست، شما هم خسته از سر كار برگشته ايد و بچه ها هم در حال دعوا هستند، به جاي عجله در كارها و جيغ و فرياد زدن بر سر بچه ها، كمي بنشينيد و با كودكانتان چيزي ميل كنيد و به آشفتگي هاي ظاهري براي چند لحظه هم شده اهميتي ندهيد وقتي خستگي تان در رفت و بچه ها هم آرام شدند در آرامش به كارهاي عقب مانده تان بپردازيد. در اين صورت ممكن است كارها كمي ديرتر انجام شود اما اعصابتان آرام تر خواهد بود.
005602.jpg

سپردن بعضي مسئوليت ها به ديگران يا ناديده گرفتن بعضي كارهاي روزمره بي اهميت ممكن است ابتدا مشكل به نظر بيايد اما با تمرين انجام آن راحت مي شود. از كارهاي كوچك شروع كنيد. يك شب خواباندن بچه ها را به شوهرتان واگذار كنيد يا يك روز در هفته رسيدگي به درس بچه ها را به او بدهيد. از كودكتان بخواهيد در كار خانه به شما كمك كند. به تدريج وقتي خانواده بزرگ تر مي شود مسئوليت هاي شما هم بيشتر مي شود پس با سپردن آنها به ديگر اعضاي خانواده بار مسئوليتتان را كم و اعصابتان را آرام كنيد.
بيشتر وقتتان را با يكديگر بگذرانيد
بيشتر تحقيقات نشان مي دهند علي رغم اين كه خانواده ها فكر مي كنند كه وقتشان را باهم مي گذرانند اما درواقع اين طور نيست. اغلب مادر مشغول آشپزي است، پدر در پاركينگ مشغول ماشين است، يك بچه پشت كامپيوتر است و كودك ديگر مشغول بازي است. بله آنها زير يك سقف زندگي مي كنند اما به هم نزديك نيستند.
مطمئناً هركسي وقتي اعضاي خانواده در كنار هم هستند، بيشتر لذت مي برد. بچه ها از لحظات ساده اي كه اعضاي خانواده در كنار هم مي نشينند و مثلاً تلويزيون نگاه مي كنند، لذت مي برند.
چطور بايد اين كار را انجام داد
يك يا دو بار در هفته زماني را پيدا كنيد كه  خانواده در كنار هم جمع شوند و درباره وقايع روز باهم گفت وگو كنيد.
بيشتر لبخند بزنيد
لبخند زدن و خنديدن باعث مي شود كه احساس بهتري داشته باشيم حتي اگر اين لبخندها ظاهري باشد. بنابراين لبخند بزنيد و اين شادي را به ديگران هم منتقل كنيد.
از خودتان هر روز بپرسيد آيا امروز به كار يا گفته بچه هايم خنديده ام. آيا از شنيدن حرف يا كاري خوشحال شده ام. هر زمان احساس كرديد كه اخم كرده ايد، فوري لبخند زده و تغيير موقعيت بدهيد. مطمئن باشيد هر قدم كوچكي كه در هفته در بهبود روابط تان با ديگر اعضاي خانواده برمي داريد، تغييرات بزرگي در آينده در روابط خانواده ايجاد خواهد كرد.

|  ادبيات  |   ايران  |   جامعه  |   داستان  |   رسانه  |   زمين  |
|  شهر  |   علم  |   كودك  |   ورزش  |   هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |