شنبه ۱ آذر ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۳۲- Nov. 22, 2003
نگاهي به جايزه هاي ادبي در ايران
مدال هاي قلم
علي الله سليمي
001454.jpg

اشاره: امسال همزمان با ماه مهر توزيع جوايز كتابهاي برتر ادبيات داستاني از سوي مراكز و حلقه هاي ادبي آغاز شد. در اولين مرحله از اين سري توزيع جوايز، چهارمين دوره كتاب سال منتقدان و نويسندگان مطبوعات عصر روز پنجشنبه ۱۷ مهرماه ۸۲ در سالن مشاركت هاي مردمي نظامي گنجوي تهران برگزار شد و برندگان اين گروه اعلام شدند.
همچنين در ادامه به فاصله كوتاهي در روزهاي پاياني مهر (سه شنبه ۲۹ مهرماه) چهارمين دوره برگزاري جايزه مهرگان به همت مؤسسه پخش كتاب ايران (پكا) برگزار و برندگان اين مركز نيز اعلام شدند. بنابر خبرهاي اعلام شده در روزها و ماههاي آينده تا پايان امسال جوايز ديگري از سوي ساير مراكز و حلقه هاي ادبي به كتابهاي برگزيده و داستاني منتخب اهدا خواهد شد. به همين بهانه در اين نوشتار چشم اندازي از جايزه هاي ادبي در ايران ارائه مي شود.
براي ورود به بحث حاضر جايگاه و موقعيت جايزه هاي ادبي در يك سال (۱۳۸۱) مرور و در ادامه به بخش هاي تكميلي اشاره مي شود. سال ۱۳۸۱ براي اهالي ادبيات داستاني ايران در حيطه اهداي جوايز ادبي، سال پرباري بوده است. تعداد جريانهاي ادبي كه از چند سال پيش اهداي جايزه ادبي به كتابهاي برتر داستاني را در اولويت برنامه هاي خود قرار داده بودند، در اين سال به كيفيت و كميت مطلوبي دست يافتند. چرا كه در سالهاي قبل اين نوع حركات ادبي به صورت پراكنده و نامنظم و به دور از هياهوهاي رايج مطبوعاتي صورت مي گرفت و جوايزي كه براي كتابهاي برتر و انتخابي تعلق مي گرفت، كمتر در محافل ادبي مطرح مي شد. اما تمامي اين كمبودها و كاستي هايي كه در زمينه اهداي جايزه ادبي به كتابهاي داستاني احساس مي شد، به يكباره با اوج اين حركات همسو، شتابي ناگهاني گرفت و انعكاس آن در تاريخ مطبوعات و ساير رسانه ها نيز قابل تأمل بود.
جوايز اهدايي به كتابهاي برتر داستاني در اين سال همگي به كتابهاي تعلق مي گرفت كه در سال قبل (۱۳۸۰) منتشر شده بود. اما در كنار اين قضيه، آمار كتابهاي منتشره در زمينه ادبيات داستاني در اين سال (۱۳۸۱) نيز قابل توجه است.
براساس آمار خانه كتاب ايران از ابتداي سال ۸۱ تا اسفندماه همين سال مجموعا ۸۰۵ عنوان كتاب در زمينه ادبيات داستاني منتشر شده است كه از اين تعداد ۳۰۴ عنوان به نويسندگان زن و ۵۰۱ عنوان به نويسندگان مرد تعلق داشته است. ضمن اين كه ۲۱۷ عنوان از اين كتابها چاپ دوم بوده است. مطابق اين آمار، همچون سالهاي گذشته آثار عامه پسند بالاترين تيراژ را به خود اختصاص داده اند و در مجموع ناشراني كه اقدام به چاپ چنين آثاري كرده اند، ناشران فعال سال ۸۱ محسوب مي شوند. البته كتابهاي عامه پسند، در هر دوره اي از شركت در اين مسابقه هاي كسب جوايز ادبي به عمد توسط داوران كنار گذاشته مي شوند و تنها كتابهايي به مراحل اصلي مسابقه راه مي يابند كه از اين تقسيم بندي در رديف كتابهاي خاص قرار گيرند. با گذار از مراحل اوليه، هر يك از گزينش هاي جداگانه تقريبا همزمان بر روي آثاري خاص صورت مي گيرد.
از مجموع مراكز و حلقه هاي ادبي فعال در اين زمينه به مواردي مي توان اشاره كرد كه در اين عرصه به صورت فعال و حرفه اي دست به گزينش آثار ادبي زدند و انتخابهاي آنها در رسانه هاي خبري و همچنين در محافل ادبي انعكاس هاي مختلفي داشته است.
اگر از جايزه هاي ادبي فرعي در اين زمينه بگذريم، در سال ۱۳۸۱ جمعا نه موسسه، نهاد و يا حلقه ادبي دست به گزينش و معرفي آثار داستاني برتر سال نموده اند كه عبارت بودند از: «كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در زمينه ادبيات داستاني وشعر»،«انجمن قلم ايران»، «خانه داستان»،«نويسندگان و منتقدان مطبوعاتي»، «بنياد فرهنگي هوشنگ گلشيري»، «پكا - شركت سهامي پخش و توسعه كتاب ايران»، «جايزه ادبي يلدا»، «جايزه شهيد حبيب غني پور» مربوط به نويسندگان مسجد الجواد
( جُنگ سوره بچه هاي مسجد) به سرپرستي اميرحسين فردي و جايزه «مجله ادبي عصر پنجشنبه».
مجموعا يازده عنوان رمان و مجموعه داستان مورد ستايش اين مراكز ياد شده قرار گرفتند كه عبارتند از: رمان «چراغ ها را من خاموش مي كنم» نوشته زويا پيرزاد، رمان «همنوايي شبانه اركستر چوب ها» نوشته رضا قاسمي، رمان «نيمه غائب» نوشته حسين سناپور، رمان «برهنه در باد» نوشته محمد محمدعلي و رمان «روي ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفي مستور. مجموعه داستان «احتمال پرسه وشوخي» نوشته يعقوب يارعلي، مجموعه داستان «هولا... هولا» نوشته ناتاشا اميري، مجموعه داستان «مادموازل كتي» نوشته ميترا الياني، مجموعه داستان «بعد از آن شب» نوشته مرجان شيرمحمدي، مجموعه داستان «بارانهاي سبز» نوشته رضا جولايي و مجموعه داستان «نيمه سرگردان ما» نوشته رحيم اخوت.
از ميان كتابهاي ياد شده رمان «من چراغ ها را خاموش مي كنم» نوشته زويا پيرزاد در سال ۸۱ بيشترين توجه ها را به سوي خود معطوف كرد. اين رمان سه جايزه معتبر ادبي سال (جايزه ادبي كتاب سال، جايزه بنياد فرهنگي گلشيري و جايزه موسسه «پكا») را نصيب خود كرد. رتبه بعدي اين مقام ادبي به رمان «همنوايي شبانه اركستر چوب ها» نوشته رضا قاسمي نويسنده ايراني مقيم خارج از كشور تعلق گرفت كه همزمان دو جايزه ادبي معتبر سال (نويسندگان و منتقدان مطبوعات و بنياد گلشيري) را از آن خود كرد.
كتابهاي داستاني ديگر كه در سال ۱۳۸۱ همزمان دو جايزه ادبي را به خود اختصاص دادند به ترتيب عبارت بودند از: مجموعه داستان «احتمال پرسه و شوخي» نوشته يعقوب يادعلي (جايزه نويسندگان و منتقدان مطبوعات و جايزه مجله ادبي - عصر پنجشنبه )، مجموعه داستان «هولا... هولا» نوشته ناتاشا اميري (جايزه خانه داستان و جايزه مجله ادبي عصر پنجشنبه)، مجموعه داستان «مادموازل كتي» نوشته ميترا الياتي (جايزه خانه داستان و جايزه بنياد گلشيري).
در ادامه اين آمار بقيه كتابهاي داستاني تك جايزه اي را از مراكز مختلف دريافت كردند همچون مجموعه داستان «بعد از آن شب» نوشته مرجان شيرمحمدي (جايزه بنياد گلشيري)، مجموعه داستان «بارانهاي سبز» نوشته رضا جولايي (جايزه ادبي يلدا)، مجموعه داستان «نيمه سرگردان ما» (جايزه بنياد گلشيري) و رمان «روي ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفي مستور (جايزه انجمن قلم ايران).
001470.jpg

همچنين دو رمان «نيمه غائب» نوشته حسين سناپور و «برهنه در باد» نوشته محمدمحمدعلي به طور مشترك جايزه رمان برترسال «يلدا» را دريافت كردند.
اخبار مربوط به اين جوايز به طور گسترده اي در مطبوعات مختلف و سراسري انعكاس يافت و نقطه اوج آن خبر دريافت جايزه كتاب سال ادبي در رشته رمان به كتاب «چراغ ها را من خاموش مي كنم» نوشته زويا پيرزاد بود كه در آن نويسنده اين رمان خانم زويا پيرزاد جايزه خود را از دست رئيس جمهور سيدمحمد خاتمي دريافت كرد. خبر و عكس اين واقعه ادبي در صفحه اول بسياري از روزنامه هاي كثيرالانتشار كشور منعكس شد و بازتا ب هاي متفاوتي را هم در پي داشت. همچنين در كنار توجه به حوزه ادبيات داستاني، براي اولين بار در بيستمين دوره كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در حوزه شعر، كتاب «حادثه در بامداد» سروده شاعر معاصر منوچهر آتشي نيز جايزه اين بخش را كسب كرد.
سومين جايزه ادبي كتاب سال جمهوري اسلامي ايران در سال ۸۱ به منوچهر بديعي در حوزه ترجمه براي كتاب «چهره مرد هنرمند در جواني» تعلق گرفت. علاوه بر كتاب سال جمهوري اسلامي ايران سه نهاد ادبي ديگر براي بار اول در انتخاب كتاب سال برتر ادبي شركت داشته اند كه عبارتند از: «انجمن قلم ايران»، «خانه داستان» و «مجله ادبي عصر پنجشنبه» انتخاب كتاب سال و اهداي جايزه ادبي از طرف انجمن قلم ايران به صورت دو سالانه بوده كه امسال از اين انجمن در عرصه جوايز ادبي خبري نيست. دو نهاد ادبي ديگر «خانه داستان» و «مجله ادبي عصر پنجشنبه» با در پيش گرفتن سكوت محض، احتمالا در انتخاب كتاب سال ادبي برتر امسال شركت نمي كنند.دست اندركاران جايزه ادبي بنياد گلشيري اين روزها سخت در تكاپو هستند تا در آذرماه امسال اسامي برندگان خود در زمينه كتاب برتر داستاني را اعلام نمايند.اعلام برندگان جايزه ادبي يلدا طبق سالهاي پيشين به شب يلداي امسال موكول شده است.در مورد جايزه ادبي كتاب سال جمهوري اسلامي ايران هنوز خبرهاي موثقي نرسيده است معلوم نيست امسال هم مثل سال قبل رمان برتر سال ۸۲ را انتخاب مي كنند يا نه؟
اما اولين سري از جوايز ادبي كه امسال به كتابهاي برتر سال توزيع شد، از منظر نويسندگان و منتقدان مطبوعات بود كه امسال براي بار چهارم برگزار شد. جايزه كتاب سال منتقدان و نويسندگان مطبوعات ايران از جمله جوايزي است كه در اين سالها به  آثار برگزيده ادبيات داستاني اعطا مي شود. اين گروه با اهداي جايزه در سه حوزه داستان كوتاه، رمان و داستان بلند به فعاليتهاي خود ادامه مي دهد.
اولين فعاليت جدي اين گروه به سه سال قبل باز مي گردد كه با اهداي جايزه به رمان «هيس» نوشته محمدرضا كاتب داستان بلند «ساعت گرگ و ميش» نوشته محمدرضا پورجعفري و مجموعه داستان «حناي سوخته» نوشته شهلا پروين روح، نخستين جوايز خود را تقسيم كرد.
در سال دوم آثاري مانند رمان «شهري كه زير درختان سدر مرد» نوشته خسرو حمزوي، كتاب «جايي ديگر» نوشته گلي ترقي و مجموعه داستان «دوباره از همان خيابان ها» نوشته زنده ياد بيژن نجدي، جوايز را به خود اختصاص دادند.
در سال ۱۳۸۱ رمان «همنوايي شبانه اركستر چوب ها» اثر رضا قاسمي و مجموعه داستان «احتمال پرسه و شوخي» اثر يعقوب يادعلي توانستند جايزه اصلي اين داوري را به خود اختصاص دهند.
امسال در چهارمين دوره اين انتخاب كتاب سال، رمان «من ببر نيستم، پيچيده به بالاي خود تاكم» نوشته محمدرضا صفدري و مجموعه داستان «خنده در خانه تنهايي» نوشته بهرام مرادي (نويسنده خارج از كشور) برندگان كتاب سال منتقدان و نويسندگان مطبوعات ايران شدند. همچنين براي نخستين بار از نقدهاي چاپ شده در نشريات تخصصي ادبي و همچنين يك نفر از خبرنگاران فعال ادبيات تقدير شد.در اين بخش، از «مشيت علايي» و «حسين ميرعابديني» به طور مشترك براي نقدهاي آنان در مجلات «كتاب ماه ادبيات و فلسفه» و «نافه» تقدير شد. سپيده زرين پناه - دبير بخش ادبيات مهاجرت ماهنامه كارنامه - نيز به عنوان خبرنگار ادبي فعال برگزيده شد.
هيأت داوران امسال كتاب سال منتقدان و نويسندگان مطبوعات: «احمد غلامي» دبير هيأت داوران - «بلقيس سليماني»، «علي اصغر سيدآبادي»، «حسن محمودي»، «مهدي يزداني خرم»، «امير نصري» و «محمدحسن شهسواري» بودند.
همچنين جوايز مراسم امسال از طرف كتاب ايران، نشر فردا، نشر ني، و خانه داستان تأمين شده بود.
در مراسم امسال منتقدان و نويسندگان مطبوعات از يك عمر فعاليت «جمال ميرصادقي» در زمينه نگارش كتاب هاي آموزش ادبيات و نوشتن داستان و رمان تقدير شد. اين روال تجليل از پيشكسوتان عرصه داستان از همان سال اول برگزاري انتخاب كتاب سال همراه بوده كه در سال اول از مرحوم احمدمحمود، سال دوم از محمود دولت آبادي و سال سوم از دكتر رضا براهني تقدير و ياد شد.
با توجه به سبك و سياق خاص و ذائقه متفاوت داوران اين مجموعه، انتخابهاي اين گروه نيز در هر چهار دوره نسبت به ساير نهادها و گروههاي انتخاب كننده كتاب برتر ادبي سال متفاوت بوده كه در ادامه عكس العمل هاي مختلفي را از طرف منتقدان و كارشناسان ادبي در پي داشته است. از همان سال اول با انتخاب رمان «هيس» نوشته محمدرضا كاتب تا حدودي ذائقه اين گروه ادبي به جامعه ادبي نمايان شد. اين رمان به واسطه اين انتخاب به چاپهاي متعددي رسيد، ولي همواره نتوانست با قشر متوسط كتابخوان جامعه ارتباط لازم را برقرار كند. نقدهاي متفاوتي نيز در نشريات تخصصي خاص روي اين رمان صورت گرفت، ولي همچنان به عنوان رمان گروه خاص براي قشري محدود باقي ماند.
داستان بلند «ساعت گرگ و ميش» اثر محمدرضا پورجعفري نيز در كنار اين كتاب به صورت ناشناس و گمنام همچنان باقي ماند.
كتاب سوم اين سال («حناي سوخته» شهلا پروين روح) علي رغم چاپ دوم، همچنان به عنوان كتاب مورد بحث در محافل ادبي متوقف شد.
ادامه دا رد

نگاه امروز
هيمه هاي بحث و تنور ادبيات
محمدهاشم اكبرياني
ذهن كساني كه با برگزاركنندگان برخي جوايز ادبي در سال هاي دور و نزديك آشنايي نزديكي دارند، از اين خاطره خوش خالي نخواهد شد كه اين دوستان براي تأمين هزينه هاي جوايز و برگزاري چنين برنامه هايي، به هر دري مي زدند. آنها، بي هيچ چشمداشتي، برآن بودند تا به هر شكل ممكن كتاب ها و نويسندگان برتر سال را انتخاب و جوايزي هر چند اندك در اختيارشان بگذارند. گرچه در چنين برنامه هايي كه از پشتوانه هاي مالي بي بهره اند، هدف بيشتر بر افزايش سطح كيفي آثار و همچنين تبليغ كتاب و افزايش فروش متمركز است.
وجود جريانات مختلف ادبي در سطح جامعه، اين فرصت را پديد مي آورد كه تنوع در آثار برگزيده را شاهد باشيم. طبيعي است هر جريان ادبي، داراي معيارها و شاخص هاي ادبي خاص خود نيز باشد كه در انتخاب داوران و به تبع آن انتخاب آثار برتر موثر مي افتد. بنابراين آثار انتخاب شده، نمايي از بهترين هاي هر جريان ادبي مي تواند باشد. گرچه وجود داوران ثابت، در طي چند سال برگزاري جوايز، نوعي يكدستي در آثار برگزيده يك جريان را نشان مي دهد، با اين حال اين نكته مانع از آن نخواهد بود كه كثرت ديدگاه ها در چند جايزه ادبي را به كناري گذاشته و گوناگوني جريانات را كه منجر به گوناگوني آثار برگزيده شده است، به فراموشي بسپاريم.
با وجود همه امتيازهايي كه جوايز ادبي براي ادبيات كشورمان دارد، نبايد از كاستي هاي آن غفلت كرد. يكي از دوستان در توجيه اين ضعف  ها به جمله «هنوز در آغاز راه هستيم» متوسل شد كه متأسفانه در سال هاي اخير، آفت بسياري از فعاليت ها شده است. بهتر است، «در آغاز راه باشيم» را به دور بريزيم و به گونه اي بينديشيم كه در اوج كار هستيم.
صد البته واقعيت ها را نبايد از نظر دور داشت، اما ضعف هاي خود را به گردن «آغاز راه» نيندازيم. به عنوان مثال اگر بر آن هستيم كه جوايز ادبي تبديل به نهادهايي شوند تا از اين طريق، بازار گسترده اي براي كتاب برگزيده فراهم آيد، چرا تا كنون فقط برخي كتاب هاي برگزيده توانسته اند به اين مهم نائل شوند؟ در مقابل كتاب هايي كه به چاپ هاي متعدد رسيدند، برخي حتي به چاپ دوم هم نرسيدند؟ علت چيست؟ اگر صرف انتخاب يك اثر به عنوان اثر برگزيده، منجر به افزايش فروش شود، پس اين خلاف قاعده ها چيست؟ به نظر مي آيد برگزاركنندگان اين جوايز، طفلي را به دنيا مي آورند و پس از آن، به حال خود رها مي كنند.
همچنين است، بحث داوري و رفع ابهاماتي كه درباره گزينش ها مطرح است. به نظر مي رسد مسئولان اين برنامه ها، همچون بسياري از مسئولان خود را در برابر منتقدان موظف به پاسخ گفتن نمي دانند. مي گويند اگر وارد اين بحث ها شويم، اين رشته سردراز دارد، كسي نيست بگويد تنور ادبيات زماني داغ مي ماند كه اين بحث ها همچنان وجود داشته باشد. ممكن است در اين ميان برخي به نفي همه چيز و همه جوايز بپردازند، طبيعي است، همچنان كه تاكنون ديده ايم اين نگرش ها هيچگاه نمي توانند جايي براي خود به دست آورند. پس چه بهتر كه اين رشته سر دراز داشته باشد... .

سايه روشن ادبيات
شهلا پروين روح: جو فعلي ادبيات ايران بسيار شلوغ است
شهلا پروين روح، نويسنده رمان «طلسم» كه به مراحل پاياني برخي از جوايز ادبي راه يافت، فعلا براي چاپ كتاب جديدش تصميمي ندارد.
اين داستان نويس شيرازي در اين باره گفت: كتاب قبلي ام مهجور مانده و حق خود را به دست نياورده است، شايد چاپ كتاب جديد وضعيت را مشكل تر كند و توجه ها به سمت اين كتاب جلب شود.
وي همچنين متذكر شد: جو فعلي ادبيات ايران بسيار شلوغ است و اين نه اين كه بد باشد، اما بايد ببينيم به كجا خواهد رسيد؛ بايد صبر كنيم تا مشخص شود از اين همه انواع مختلف نوشتاري كه خيلي هايش با سليقه ما جور نيست، چه بر جاي خواهد ماند.
او با اشاره به اين كه تعداد زياد نويسنده ها و انبوه كتابها، نوعي سردرگمي را براي مخاطب سختكوش ايجاد كرده است، يادآور شد: كساني كه ساده پسندند، مي دانند چه مي خواهند؛ ولي مخاطب سختكوشي كه در پي نوآوري در كارهاست، وقتي با اين انبوه مواجه مي شود، به خصوص با اين وضعيت قيمت كتاب، نمي داند چه انتخابي انجام دهد. پروين روح راه خروج از اين سردرگمي را گذشت زمان و عملكرد منتقدان دانست و گفت: صبر و تحمل و ريزبيني هاي منتقدان مشخص خواهد كرد كه كداميك از اين موج هاي جديد گذراست و چه چيز در ذهن خواننده رسوب مي كند.

ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |