يكشنبه ۲ آذر ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۳۳- Nov. 23, 2003
نقدي بر «باباطاهر» تازه ترين اثر عليرضا افتخاري با آهنگسازي جمشيد عندليبي
كدام ملودي كدام آهنگسازي؟
پويا سرايي
001526.jpg

هنر مقدس موسيقي از نخستين خواسته هاي ذات كمال جوي بشر است. هيچ انساني را در هيچ جاي جهان نمي يابيم كه به نوعي دلبسته موسيقي نباشد. بنابر همين اصل، بيشترانواع موسيقي قابل احترام وداراي ارزش في نفسه است. در مقابل درك آثار هنري، كه مقوله اي است كاملاً انتزاعي و نسبي (و به هيچ وجه قانونمند نيست)، ارزش هنري (آرتيشتيك) اثر مطرح است كه تشخيص كميت و كيفيت آن برعهده كارشناسان و نقادان است. نبايد فراموش كرد كه همين نظرات و انتقادات سازنده است كه خالق اثر هنري را ناگزير به زايشي متعالي تر مي سازد. چند صباحي است كه نواري تحت عنوان «باباطاهر» به آهنگسازي جمشيد عندليبي و خوانندگي عليرضا افتخاري به بازار عرضه شده است. در نقد اين اثر، نگارنده لازم مي داند نكاتي را خاطرنشان شود:
* به نظر نگارنده، ذكر عنوان «آهنگساز» روي جلدهاي كاست، اطلاقي است نامربوط و نادرست؛ به اين دليل كه در خلق اين اثر، اساساً كمپوزيسيوني صورت نگرفته است! در اولين برخورد كاملاً مشخص است كه قسمت عمده نوار، نغمات كاملاً شناخته شده محلي است، بدون هيچ تغيير اساسي در بيان درضمن، عنوان كاست، سازبندي (ني و دف و دايره و تمبك) و شعر قطعات، همگي دلالت بر روند اجراي موسيقي محلي دارد و نه خلق ملودي هاي جديد و چيدمان آنها (كه وارد مقوله آهنگسازي مي شود) .بايد توجه داشت كه اجراي صرف تعدادي از تم هاي محلي بدون هيچ بسط و گسترش مشخص، بدون هيچ تنظيم اصولي و اركستراسيون منطقي، در هيچ مكتبي كمپوزيسيون تلقي نمي گردد! [ناگفته نماند متأسفانه تا به حال هيچ تعريف جامع و مستندي از آهنگسازي ايراني، تعيين چارچوب هاي آن و تفاوت آن با نواسازي ارائه نشده است] بنابر اين واضح است كه در اين اثر، كمپوزيسيوني (به تعريف كلاسيك و يا حتي عامه) صورت نگرفته است و ذكر واژه آهنگساز و آهنگسازي براي موسيقي اين اثر، كاملاً نامربوط و نامنصفانه است. به نظر نويسنده، بهتر بود واژه «گردآوري» جايگزين آهنگسازي مي شد. توجه داشته باشيم كه عناوين و تيترها بايد كاملاً گويا و صريح و به جا به كار برده شوند تا ماهيت هر مقوله به درستي جلوه گر باشد.
* نكته ديگر اين كه، آهنگساز (يا بهتر بگوييم گردآورنده!) در هيچ جاي نوار، هيچ اشاره اي به نوع موسيقي و ذهنيت آثار ساخته و ارائه شده  ندارد. همين وضع باعث شده تا مخاطب به درستي نداند كه اين كاست، اجرايي است از موسيقي محلي، يادمان باباطاهر و يا موسيقي دستگاهي ايران و يا چيز ديگر! (در واقع سمت و سو و هدف اثر چندان مشخص نيست) .به علاوه اين كاست، فاقد هرگونه بروشور توضيحي قطعات ساخته شده و ذهنيت خالق آن است. چه نيكو بود اگر توضيحاتي در مورد خط مشي و هدف اين اثر ارائه مي شد.و يا اگر به فرض، آهنگسازي هم صورت گرفته بود، چه خوب بود توضيحي در مورد مآخذ تم هاي محلي استفاده شده و ذهنيت گسترش و چيدمان آنها، ارائه مي شد تا مخاطب در تشخيص ذهنيت و جنس موسيقي عرضه شده در اين اثر، دچار سردرگمي نمي شد. اما آنچه در كل به نظر مي رسد اين است كه بانيان اين اثر، سعي بر توليد اثري در راستاي موسيقي محلي ايران داشته اند. ملودي هاي كاملاً محلي، سازبندي خاص، اشعار محلي، دامنه نسبتاً كم وسعت ملودي ها، تك مقامي بودن قطعات و لحن محلي خواننده، همه مويد محلي بودن اثر است. پس باز به آن نتيجه مي رسيم كه كمپوزيسيوني صورت نگرفته است و هيچ كس، آهنگسازي براي اين كار، انجام نداده است!
001528.jpg

- همان طور كه بيان شد برخي از قطعات اين نوار (از جمله يامولا) از قطعات مشهور محلي است و بازخواني و بازنگري اين قطعات، الزاماً بايد نشانگر بيان و منظر جديدي از جانمايه قطعات مزبور باشد تا ارزش ارائه داشته باشد. حال براي مثال «يامولا» كه تا به حال به چندين بيان، رنگ صوتي و اركستراسيون(سازبندي) مختلف اجرا شده است، (از جمله اجراي بيژن بيژني با اركستر بزرگ به تنظيم استاد روشن روان) چرا بايد به اين شكل كم فروغ و عاري از نگرش متفاوت و بيان جديد، ارائه شود؟ آيا فقط صرف تغيير در اركستراسيون و در نتيجه رنگ صوتي، دستيابي به بيان جديد حاصل مي گردد؟
مسلماً نگرش متفاوت به زيبايي شناسي اثر هنري باعث تغيير در بيان آن مي شود و اين جاست كه ضرورت بازنگري و بازخواني مطرح مي گردد.
* تغييراتي كه خواننده به تشخيص ذوق در لحظه خود در ملودي داده است، در برخي موارد هيچ سنخيتي با كاراكتر موسيقي محلي ندارد (اگر موسيقي اين اثر را محلي قلمداد كنيم!). همين امر باعث شده از اصالت نغمات محلي تا حدودي كاسته شود. درست است كه اين تغييرات نشان از ذوق لطيف اجرا كننده دارد، اما نبايد فراموش كرد كه محل كاربرد اين تغييرات، جايي جز در موسيقي دستگاهي (موسيقي سنتي) نيست و اجراي آن در ساير انواع رايج موسيقي (از جمله محلي و اركسترال) منطقي و مطلوب به نظر نمي رسد.
- در مواردي اشكال ميكس و صدابرداري، مشخصاً ديده مي شود. بين مقدمه اجرا شده توسط ني و قسمت آواز در يكي از قطعات كاست (بخش آواز مرغان وحشي- سمت ب كاست) اختلاف كوك حدوداً نيم پرده اي به چشم مي خورد!
بديهي است قابليت هاي ممتاز اجرايي نوازندگان و خواننده اين اثر -باباطاهر- همان طور كه از اسامي و سابقه شان برمي آيد، از نكات قوت اين نوار، به حساب مي آيد.
در فرجام سخن، با عرض خسته نباشيد به دست اندركاران توليد «باباطاهر» ،اميداوريم كه هر روز شاهد تولد آثار متعالي تر در زمينه موسيقي ملي باشيم.

ماني و مانا، پس از ۲۰سال
001530.jpg
پس از ۲۰ سال وقفه، سرانجام اپراي «ماني و مانا» ساخته استاد حسين دهلوي تا قبل از عيد نوروز اجرا خواهد شد.
به گزارش ايسنا، حسين دهلوي،  موزيسين پيشكسوت ايراني، اين اپرا را سال ۱۹۷۹، سال جهاني كودك نوشت، اما با پيروزي انقلاب به دليل نبود گروه كر و آنچه كه بهرامي، دبير مجمع موسيقي وزارت علوم آن را ممنوعيت تك خواني صداي زن در موسيقي دانست، تاكنون در اجرا با وقفه روبرو شد.
بهرامي به ايسنا گفت كه مقابله و تصحيح نت هاي اين اپرا شروع شده و هفته آينده براي تمرينات لازم تحويل نوازندگان و خوانندگان گروه كر خواهد شد.وي همچنين از «شهره قاجار» - استاد دانشكده موسيقي دانشگاه هنر - به عنوان سرپرست تمرينات گروه كر نام برد.
علي بهرامي همچنين اظهار اميدواري كرد كه تا قبل از عيد نوروز اين اپرا روي سن برود.
او در خصوص رهبر اين اجرا يادآور شد كه تاكنون با رهبراني چون لوريس چكناواريان و صهبائي صحبت هايي شده ،اما هنوز انتخاب قطعي براي رهبري اپراي «ماني و مانا» صورت نگرفته است.
تمرينات گروه كر، هفته  آينده شروع خواهد شد.

ديدار
خطابي زيبا با خداوند
001532.jpg
استاد رحيم موذن زاده اردبيلي و اذان گوشنواز وي د رگوشه روح الارواح را همه ما به ياد داريم . وي پس از سالها در خبرگزاري ايسنا حاضر شد و درباره زندگي و اذان معروفش سخناني تازه گفت كه خواندن آن خالي از لطف نيست.
استاد رحيم موذن زاده، در ابتدا گفت: مرحوم پدرم سال ۱۳۲۲ براي نخستين بار اذان را در راديو گفت و همين طور تا ۱۳۲۶ كه برنامه  سحري را به صورت زنده اجرا مي كرد.
او در سال 1329سكته كرد و من قبول كردم جاي او اذان بگويم تا الآن كه با اين سن و سال هنوز مشغولم و افتخار دارم كه با گفتن آن اذان، براي اسلام ومملكتم كاري كرده ام. ما كه نه ثروت داريم و نه مكنت ، همين يك اذان برايمان بهترين خير است. هر روز تلفن مي زنند و مي گويند كه اين اذان خيلي زيبا گفته شده است، مي دانيد چرا؟ من جوابتان را مي دهم براي اين كه باطن - اشاره به قلب- خوشگل است، براي اين كه اين اذان را با دهن روزه پر كردم تا قربه الي الله باشد.
اين يك كار مادي نبود، بلكه معنوي بود ،نتيجه اش را هم مي بينيد.
واعظ تهراني درجايي گفته بود اذان همه قبول باشد.اذان، اذان است. اما اين اذان موذن زاده آدم را وادار مي كند كه به مسجد بيايد.
البته اذان گفتن در خانواده  ما موروثي است.۱۵۰ سال است كه خانواده  ما اذان مي گويند.حتي زماني كه در اردبيل آن موقع ها شناسنامه مي دادند به تناسب شغل و حرفه نام خانوادگي انتخاب مي كردند.به بابايم هم گفته بودند تو چيكاره اي؟ گفته بود موذن، گفته بودند نام خانوادگي شما موذن است.
زماني كه سال ۱۳۲۹ پدرم فوت كرد و من جاي او رفتم،گوينده ها مي گفتند اذان، اذاني است كه به وسيله استاد موذن زاده اردبيلي گفته شده است ،لذا اين زاده اردبيلي از آن موقع به اسم ما اضافه شد.
استاد رحيم موذن زاده گفت: يك روزي تصميم گرفتم تا يك اذان يادگاري بگويم،در استوديوي ۶ صدا و سيما هر گوشه اي انداختم نشد تا اينكه آن را در روح الارواح آواز بيات ترك به اين شكل كه بيش از ۵۰ سال پخش مي شود، گفتم.
استاد رحيم موذن زاده، گفت: ما ايراني هستيم و اذان ما بايد برخاسته از خودمان باشد.
الآن اذان خوان هايي هستند كه تقليد مي كنند از عربستان و اين پسنديده نيست و خود ما بايد ابتكار به خرج دهيم.
البته ۲۰ سال پيش مي خواستم يك اذان ديگر به مدت ۱۵ دقيقه كه در وسط آن دعا است را پر كنم اما نگذاشتند و گفتند كه اذان ۶ دقيقه بيشتر نمي شود.ولي در كل مي خواهم بگويم در هر كاري كه خدا و اخلاص در نظر گرفته شود ،آن كار جواب مثبتي خواهد داشت.

سايه روشن موسيقي
001534.jpg
اركستر موسيقي نو و جشن ۱۰ سالگي
اركستر موسيقي نو كه زير مجموعه گروه موسيقي تهران است، به مناسبت ده ساله شدن اين گروه، نيمه آذرماه با اركستر ۳۵ نفره در سالن شهيد آويني دانشگاه تهران به اجراي قطعاتي از ساخته هاي گروه موسيقي نو مي پردازد.
عليرضا مشايخي، رهبر اركستر نو كه براي راه اندازي اين اركستر به نوعي از جان مايه گذاشته است در گفت و گويي با اشاره به اجراي كنسرت در تالار آويني گفت: تا به حال شش برنامه مختلف از جمله تشكيل جلسات پژوهشي و انتشاركاست به همين مناسبت ترتيب داده ايم و تا پايان امسال به اجراي چهار برنامه ديگر مي پردازيم.

فعاليت تازه اركستر پارس در جشنواره جوان
جشنواره موسيقي جوان در راه است و تا آنجايي كه ما شنيده ايم به دليل حضور چهره  هاي آكادميك و جدي همانند دكتر محمد سرير كيفيت اين جشنواره بسي در خشان تر از دوره هاي گذشته خواهد بود.
مرحله اول انتخاب گروه هايي كه مي بايست در جشنواره به اجراي برنامه بپردازندنيز طي سه روز آخر هفته قبل به پايان رسيد و بيش از سي گروه براي اجراي برنامه در جشنواره انتخاب شدند كه از جمله آنها اركستر پارس به سر پرستي ناصر نظر است.
نظر در گفت وگويي در باره اين جشنواره گفته است: از آنجا كه افراد شركت كننده در بخش مسابقه جشنواره جوان بايد بالاي ۱۶ سال سن داشته باشند و اكثريت گروه ما نيز زير اين سن هستند، تصميم بر اين شد كه يك گروه چهار نفره در بخش مسابقه به اجراي قطعاتي از موتسارت در قالب كوارتت فلوت بپردازد.
هرچند كه كار اين گروه از هر حيث از نوازندگي در اركستر تكنيكي تر و نقش سلو در آن بارزتر است.
وي ادامه داد: اركستر پارس نيز در بخش جنبي با ۳۵ نفر نوازنده، اجراي قطعاتي از «مندلسون» و همچنين قطعه «آداجيو» اثر آلبينوني كه براي ارگ و اركستر زهي نوشته شده است، مي پردازد.
هرچند كه متأسفانه ما ارگ كليسايي نداريم و مجبور به اجرا با ارگ معمولي هستيم.

موسيقي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  موسيقي  |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |