پويا سرايي
هنر مقدس موسيقي از نخستين خواسته هاي ذات كمال جوي بشر است. هيچ انساني را در هيچ جاي جهان نمي يابيم كه به نوعي دلبسته موسيقي نباشد. بنابر همين اصل، بيشترانواع موسيقي قابل احترام وداراي ارزش في نفسه است. در مقابل درك آثار هنري، كه مقوله اي است كاملاً انتزاعي و نسبي (و به هيچ وجه قانونمند نيست)، ارزش هنري (آرتيشتيك) اثر مطرح است كه تشخيص كميت و كيفيت آن برعهده كارشناسان و نقادان است. نبايد فراموش كرد كه همين نظرات و انتقادات سازنده است كه خالق اثر هنري را ناگزير به زايشي متعالي تر مي سازد. چند صباحي است كه نواري تحت عنوان «باباطاهر» به آهنگسازي جمشيد عندليبي و خوانندگي عليرضا افتخاري به بازار عرضه شده است. در نقد اين اثر، نگارنده لازم مي داند نكاتي را خاطرنشان شود:
* به نظر نگارنده، ذكر عنوان «آهنگساز» روي جلدهاي كاست، اطلاقي است نامربوط و نادرست؛ به اين دليل كه در خلق اين اثر، اساساً كمپوزيسيوني صورت نگرفته است! در اولين برخورد كاملاً مشخص است كه قسمت عمده نوار، نغمات كاملاً شناخته شده محلي است، بدون هيچ تغيير اساسي در بيان درضمن، عنوان كاست، سازبندي (ني و دف و دايره و تمبك) و شعر قطعات، همگي دلالت بر روند اجراي موسيقي محلي دارد و نه خلق ملودي هاي جديد و چيدمان آنها (كه وارد مقوله آهنگسازي مي شود) .بايد توجه داشت كه اجراي صرف تعدادي از تم هاي محلي بدون هيچ بسط و گسترش مشخص، بدون هيچ تنظيم اصولي و اركستراسيون منطقي، در هيچ مكتبي كمپوزيسيون تلقي نمي گردد! [ناگفته نماند متأسفانه تا به حال هيچ تعريف جامع و مستندي از آهنگسازي ايراني، تعيين چارچوب هاي آن و تفاوت آن با نواسازي ارائه نشده است] بنابر اين واضح است كه در اين اثر، كمپوزيسيوني (به تعريف كلاسيك و يا حتي عامه) صورت نگرفته است و ذكر واژه آهنگساز و آهنگسازي براي موسيقي اين اثر، كاملاً نامربوط و نامنصفانه است. به نظر نويسنده، بهتر بود واژه «گردآوري» جايگزين آهنگسازي مي شد. توجه داشته باشيم كه عناوين و تيترها بايد كاملاً گويا و صريح و به جا به كار برده شوند تا ماهيت هر مقوله به درستي جلوه گر باشد.
* نكته ديگر اين كه، آهنگساز (يا بهتر بگوييم گردآورنده!) در هيچ جاي نوار، هيچ اشاره اي به نوع موسيقي و ذهنيت آثار ساخته و ارائه شده ندارد. همين وضع باعث شده تا مخاطب به درستي نداند كه اين كاست، اجرايي است از موسيقي محلي، يادمان باباطاهر و يا موسيقي دستگاهي ايران و يا چيز ديگر! (در واقع سمت و سو و هدف اثر چندان مشخص نيست) .به علاوه اين كاست، فاقد هرگونه بروشور توضيحي قطعات ساخته شده و ذهنيت خالق آن است. چه نيكو بود اگر توضيحاتي در مورد خط مشي و هدف اين اثر ارائه مي شد.و يا اگر به فرض، آهنگسازي هم صورت گرفته بود، چه خوب بود توضيحي در مورد مآخذ تم هاي محلي استفاده شده و ذهنيت گسترش و چيدمان آنها، ارائه مي شد تا مخاطب در تشخيص ذهنيت و جنس موسيقي عرضه شده در اين اثر، دچار سردرگمي نمي شد. اما آنچه در كل به نظر مي رسد اين است كه بانيان اين اثر، سعي بر توليد اثري در راستاي موسيقي محلي ايران داشته اند. ملودي هاي كاملاً محلي، سازبندي خاص، اشعار محلي، دامنه نسبتاً كم وسعت ملودي ها، تك مقامي بودن قطعات و لحن محلي خواننده، همه مويد محلي بودن اثر است. پس باز به آن نتيجه مي رسيم كه كمپوزيسيوني صورت نگرفته است و هيچ كس، آهنگسازي براي اين كار، انجام نداده است!
|
|
- همان طور كه بيان شد برخي از قطعات اين نوار (از جمله يامولا) از قطعات مشهور محلي است و بازخواني و بازنگري اين قطعات، الزاماً بايد نشانگر بيان و منظر جديدي از جانمايه قطعات مزبور باشد تا ارزش ارائه داشته باشد. حال براي مثال «يامولا» كه تا به حال به چندين بيان، رنگ صوتي و اركستراسيون(سازبندي) مختلف اجرا شده است، (از جمله اجراي بيژن بيژني با اركستر بزرگ به تنظيم استاد روشن روان) چرا بايد به اين شكل كم فروغ و عاري از نگرش متفاوت و بيان جديد، ارائه شود؟ آيا فقط صرف تغيير در اركستراسيون و در نتيجه رنگ صوتي، دستيابي به بيان جديد حاصل مي گردد؟
مسلماً نگرش متفاوت به زيبايي شناسي اثر هنري باعث تغيير در بيان آن مي شود و اين جاست كه ضرورت بازنگري و بازخواني مطرح مي گردد.
* تغييراتي كه خواننده به تشخيص ذوق در لحظه خود در ملودي داده است، در برخي موارد هيچ سنخيتي با كاراكتر موسيقي محلي ندارد (اگر موسيقي اين اثر را محلي قلمداد كنيم!). همين امر باعث شده از اصالت نغمات محلي تا حدودي كاسته شود. درست است كه اين تغييرات نشان از ذوق لطيف اجرا كننده دارد، اما نبايد فراموش كرد كه محل كاربرد اين تغييرات، جايي جز در موسيقي دستگاهي (موسيقي سنتي) نيست و اجراي آن در ساير انواع رايج موسيقي (از جمله محلي و اركسترال) منطقي و مطلوب به نظر نمي رسد.
- در مواردي اشكال ميكس و صدابرداري، مشخصاً ديده مي شود. بين مقدمه اجرا شده توسط ني و قسمت آواز در يكي از قطعات كاست (بخش آواز مرغان وحشي- سمت ب كاست) اختلاف كوك حدوداً نيم پرده اي به چشم مي خورد!
بديهي است قابليت هاي ممتاز اجرايي نوازندگان و خواننده اين اثر -باباطاهر- همان طور كه از اسامي و سابقه شان برمي آيد، از نكات قوت اين نوار، به حساب مي آيد.
در فرجام سخن، با عرض خسته نباشيد به دست اندركاران توليد «باباطاهر» ،اميداوريم كه هر روز شاهد تولد آثار متعالي تر در زمينه موسيقي ملي باشيم.