صغري كبيري
اشاره: دست اندركاران مجموعه تلويزيوني افزونه خواه كوچك شايد تصور نمي كردند كه اين مجموعه بتواند علاوه بر جذب مخاطبان تلويزيوني استان تهران، در ساير استان ها هم مطلوبيت لازم را كسب كند.
گزارش هاي غيررسمي حاكي از آن است كه ۸۰درصد از مخاطبان تلويزيوني تهران و ساير استان هايي كه اين مجموعه در آنها پخش شده، به نوعي با شخصيت اشترخاني و ماجراهاي او ارتباط دوسويه اي برقرار كرده اند.
عزيز آقاي «يادداشتهاي كودكي» اين بار توانسته بود مخاطبان تلويزيوني را نه با عينك منفي، بلكه با زاويه ديد مثبت با خود همراه كند، علاوه بر اين طنز كلامي او نيز همه را شيفته خود كرده بود!
جسارت نگاه به مقدمه اجتماعي افزون طلبي در جامعه و طرح فساد اداري يكي از نقاط قوت اين مجموعه به شمار مي رفت كه كمتر در برنامه هاي تلويزيوني به آن پرداخته اند، چرا كه برخي از تهيه كنندگان يا كارگردانان ترجيح مي دهند، با موضوعات رويايي و خودساخته، قصه را پيش ببرند تا مضامين اجتماعي بحث انگيز. حسين سهيلي زاده كارگردان مجموعه تلويزيوني «افزونه خواه كوچك» كارنامه قابل توجهي از آثار اجتماعي در عرصه تلويزيون دارد. برنامه تلويزيوني رستوران خانوادگي آخرين كار مرحوم اسماعيل خاني در شبكه تهران، دوقلوها در شبكه اول سيما، خانه آرزوها در شبكه دوم سيما و در نهايت دستيار كارگرداني و برنامه ريزي براي كارگردانان صاحب سبكي چون ابوالحسن داودي، اصغر هاشمي، داريوش فرهنگ و مرضيه برومند توانست او را در مطلوبيت اين مجموعه ياري دهد، با او گفت و گويي انجام داده ايم كه در پي مي آيد.
* از اينكه مجموعه تلويزيوني افزونه خواه كوچك مقبول مخاطبان تهراني واقع شده، چه احساسي داريد؟
-البته لازم است گفته شود كه اين مجموعه تلويزيوني در ۶ يا ۷ استان ديگر هم با يك شب تاخير پخش شده است كه استان خراسان، گيلان، اصفهان، خوزستان و چند استان ديگر از جمله مناطقي بوده اند كه به نوعي تماشاگر اين مجموعه تلويزيوني شدند.
تجربه پخش اين نوع مجموعه ها به سال قبل برمي گردد. شبكه تهران سال گذشته نيز مجموعه تلويزيوني پشت كنكوري ها را به اين شكل در برخي از مراكز استان ها پخش كرد. با اين حال مخاطبان تلويزيوني اين مجموعه، گستره اش به اندازه شبكه هاي فراگير اول، دوم و سوم سيما نيست.
مسلما هر كارگرداني وقتي اثرش با استقبال مخاطبان روبرو شود، قطعا خوشحال مي شود. اميدوارم بعد از اين مجموعه تلويزيوني نيز بتوانم در ساير كارها، رضايت مخاطبان خود را جلب كنم. البته بنده آمار خاصي در مورد ميزان مخاطبان اين مجموعه تلويزيوني در طول پخش آن ندارم و اين مسئله را مي توانيد از طريق مراكز نظرسنجي سازمان صدا و سيما پرسش كنيد.
*قصه اصلي مجموعه تلويزيوني مبارزه با فساد اداري بود، يا اصلاح وضع موجود؟
-اصولا اغلب مجموعه هاي تلويزيوني كه به نوعي در ساخت آن دخيل بوده ام حول محور مسائل اجتماعي بوده است. بنابراين پرداختن به مضامين اجتماعي يكي از دغدغه هاي ذهني من است. مسائلي از قبيل رانت خواري و فساد اداري نيز فارغ از نگاه هاي سياسي و اقتصادي به آن، ريشه در مسائل اجتماعي دارد، لذا پرداختن به اين موضوع نيز بيشتر از زاويه ديد اجتماعي بوده تا نگاه سياسي.
در هر حال اگر در زمينه افزون خواهي بازنگري شود، بي ترديد ريشه هاي آن به پديده هاي اجتماعي جامعه برمي گردد. البته لازم است گفته شود كه ما در آغاز كار، فيلمنامه خوبي داشتيم كه در اصل شالوده اصلي مجموعه تلويزيوني را تشكيل مي داد بنابراين تمامي توان و بستر اصلي كارگرداني به بازي گرفتن از بازيگران خلاصه شد. سعي بر اين بود كه با توجه به خلق فضاهاي كمدي موقعيت، فضاي تصويري مناسبي را براي مخاطبان خلق كنيم. حال با توجه به آمارهاي غيررسمي و استقبال مخاطبان، مي توانم به جرات بگويم كه به طور گروهي توانسته ايم در خلق طنز موقعيت كار موفقي را ارائه دهيم.
متاسفانه در سينما و تلويزيون طنز موقعيت از جايگاه فقيري برخوردار است. اگر به مجموعه هاي طنز در برنامه هاي تلويزيون نگاه كنيد متوجه خواهيد شد كه بيشتر اين برنامه هاي تلويزيوني از طنز كلامي بهره مي گيرند تا طنز موقعيت، ولي عليرغم اين مسائل ما توانستيم با همياري و همفكري دوستان سازنده مجموعه تلويزيوني افزونه خواه كوچك ۲۰ الي ۳۰ درصد از طنز موقعيت را ايجاد كنيم. كاركردن براي خلق طنز موقعيت در فضاي مجموعه هاي تلويزيوني كار دشواري است. اما با اين حال، اين نوع طنز اغلب در متن قصه رخ مي داد.
گفتني است كه قصه هاي فرعي داخل متن نيز به نوعي در راستاي تقويت قصه اصلي بود و قرار بود ما در قالب ۲۶ قسمت مجموعه تلويزيوني افزونه خواه كوچك مفهومي را دنبال كنيم كه قصه هاي فرعي نيز به نوعي در حال و هواي آن رخ مي داد.
*در طول قصه، بداهه پردازي سيروس گرجستاني به قصه رنگ مي داد يا ميزانسن كارگردان؟
-فكر مي كنم بداهه گويي، يا بداهه پردازي را بايد از نو تعريف كنيم. متاسفانه اين نوع شيوه در تلويزيون و سينماي ايران بد تعبير شده است. به باور برخي از همكاران هنرمند بهتر است دوربين را يك جا كار بگذاريم تا بازيگران در نماي دور هر كاري را بدون دخالت كارگردان انجام دهند. البته اين نوع كار هيچ گاه در كار ما اتفاق نيفتاد، به هر حال ما ماده خامي به نام فيلمنامه داريم كه بايد براساس شالوده آن عمل كنيم. شايد چند تا ديالوگ در طول اجراي بازيگران جابه جا شده است ويا اينكه در طول تمرين بازيگران، گفتار و كردار بداهه اي اتفاق افتاده كه پس از نقد و بازنگري در آن با توافق همكاران آن را ضبط كرده ايم. البته در طول اين مدت نيز آقاي گرجستاني ديالوگي را كم يا زياد مي كردند كه با همفكري هم آن را با ساير بازيگران تمرين مي كرديم و اگر در حين تمرين يا اجرا مورد پسند واقع مي شد آن را جزو پلان هاي انتخابي به كار مي گرفتيم.
همانطوري كه اطلاع داريد در شيوه بداهه پردازي ميزانسن آنچنان نقشي ندارد ولي در چنين مجموعه تلويزيوني با آن فيلمنامه پررنگ و لعاب، صرفا موارد بداهه پردازي در حين تمرين بازيگران مورد ارزيابي قرار مي گرفت و فراتر از اين شيوه اتفاقي نمي افتاد.
شما اگر يك بار ديگر سكانس هاي مجموعه تلويزيوني را مرور كنيد شايد به جز چند سكانس پلان يك دقيقه و خورده اي كمتر با پلان هاي طولاني مواجه مي شويد.
خوشبختانه در طول تهيه چنين برنامه تلويزيوني با تهيه كننده خوبي همكاري داشتيم. به نظر من برخلاف برخي از تهيه كنندگان تلويزيوني، آقاي شاهسواري تاجر فرهنگي نبودند و به لحاظ شناختي كه ايشان از مقوله تدوين دارند، ما را در طول كار در زمينه ريتم برنامه همراهي كردند و شانس ما بود كه با تهيه كننده حرفه اي عرصه برنامه هاي تلويزيوني همكاري مي كرديم.
* اگر بار ديگر اين مجموعه را كارگرداني مي كرديد، چه بخش هايي از آن را حذف مي كرديد؟
-اين مجموعه تلويزيوني، قبلا اشترخاني دات كام نام داشت ولي از آنجايي كه در قسمت هاي ۲۰ تا ۲۳ به نوعي به موضوع اينترنت مي پرداخت، بنابه دلايلي تغيير نام پيدا كرد. بنابراين پس از فيلمبرداري قسمت هاي يادشده، تصميم گرفتيم كه تغييراتي در فيلمنامه لحاظ كنيم. به نظر من قسمت هاي قبلي از نظر متن فيلمنامه شكل مطلوبي داشت، ولي با توجه به نظريات پيشنهادي مجبور شديم همزمان با فيلمبرداري اين قسمت ها، متن فيلمنامه را تغيير دهيم، ولي شتابزدگي در توليد و تدوين فيلمنامه موجب شد كه تا حدودي از اين بخش ها رضايت نداشته باشم.
* به عنوان يك كارگردان در طول توليد مجموعه تلويزيوني، با چه مشكلاتي مواجه بوديد؟
-از آغاز كار توليد برنامه، توافق بنده و تهيه كننده اين بود كه كار را در طول ۴ ماه به انجام برسانيم، لذا با شروع كار در آغاز تيرماه همزمان تدوين مجموعه را نيز شروع كرديم. خوشبختانه با تلاش همكاران دست اندركار در بخش هاي مختلف و همراهي آنان توانستيم كار را در اواخر مهرماه به اتمام برسانيم. زماني كه با اين مجموعه شروع به كار كردم، فيلمنامه اصولا با شخصيت آقاي سيروس گرجستاني به نگارش درآمده بود. به عبارت ديگر قصه براساس نوع و تيپ شخصيتي ايشان نوشته شده بود و چون ايشان را بازيگر قابلي در عرصه تئاتر و تلويزيون ديده بودم، لذا از طرح چنين فيلمنامه اي واهمه نداشتم. همان طور كه مخاطبان شبكه تهران در سالهاي قبل با شخصيت عزيزآقا آشنايي داشتند، انتظار داشتم كه اين شخصيت تلويزيوني بتواند به راحتي جاي خود را ميان مخاطبان تهراني باز كند.
البته اشترخاني با شخصيت لمپن و بيكاره عزيزآقا خيلي تفاوت داشت. همچنين آن شخصيت منفي ديگر قرار نبود در اين فيلمنامه مطرح شود. اشترخاني به عنوان يك كارمند رند و صادق با جماعت لمپن تفاوت داشت و قرار بود اين كارمند پرتلاش و صادق براي خانواده اش كار مطلوبي انجام دهد كه خوشبختانه ريتم قصه و روند داستان توانست اين مسئله را به خوبي نمايش دهد.