آريل كوهن تحليلگر موسسه امريكايي هريتيج پيش از برگزاري انتخابات رياست جمهوري آذربايجان اوضاع اين جمهوري را از منظر آثار سياسي - اقتصادي حكومت حيدرعلي اف بر آينده جمهوري آذربايجان تحليل كرد. هدف اين تحليل نشان دادن راهكارهايي بر دولت جورج بوش در زمينه چگونگي مواجهه با اين كشور بود.
تحولات پس از انتخابات كه نتيجه آن از قبل كمابيش معلوم بود و همانطور كه انتظار مي رفت به پيروزي الهام علي اف پسر حيدر علي اف انجاميد ، به تحليل كوهن خدشه اي وارد نكرد . به همين علت براي شناخت نگاه امريكايي ها به يكي از همسايگان شمالي ايران، اين نوشته به شرح زير عرضه مي گردد.
به اغما رفتن حيدرعلي اف رئيس جمهور سابق آذربايجان در بيست و يك آوريل و در طول يك برنامه زنده تلويزيوني در باكو،دولت بوش را درمورد برنامه ريزي براي رهبري آينده آذربايجان با چالش مواجه ساخته است. ايالات متحده پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي در آذربايجان حضور فعالي داشته واين حضور اكنون در حال افزايش است . آمريكا بايد منافع اش را در اين جمهوري حفظ كرده ودر عين حال از روند دموكراسي در آذربايجان حمايت كند.اولويت هاي ايالات متحده در آذربايجان مشتمل بر استحكام يك هويت غربي در سياست داخلي و خارجي اين جمهوري است. اين سياست شامل ايجاد و حفظ يك دولت سكولار مي گردد. عليرغم اينكه بيش از ۹۰ درصد از جمعيت اين جمهوري شيعه هستند، آذربايجان احتمالا خارج از حوزه نفوذ ايران باقي خواهد ماند. يك آذربايجان سكولار با يك سيستم چند حزبي دمكراتيك و مطبوعات آزاد كه بطور فزاينده اي در ساختارهاي غربي تلفيق شده باشد، مي تواند نقش مهمي را در تضعيف و دلسردي فعاليتهاي اسلامگرايان راديكال در داغستان و ساير مناطق مسلمان نشين قفقاز شمالي ايفا كند.
خاندان علي اف از اوايل دهه ۱۹۷۰ تا كنون بر آذربايجان حكومت كرده است، البته بجز سالهاي ۱۹۹۰ و ۱۹۹۳ كه رئيس جمهور ملي گرا ابوالفضل ايلچي بيگ بر سر كار بود. حيدرعلي اف پيش ازانتخاب به رياست جمهوري آذربايجان به عنوان رئيس ك. گ. ب جمهوري، وزير كشور، دبير اول حزب و معاون اول نخست وزير اتحاد جماهير شوروي سابق مشغول بكار بوده است.
مرحله تغيير دمكراتيك قدرت در آذربايجان، اگر موفقيت آميز و بدون خونريزي صورت پذيرد، مي تواند يك الگوي موفق براي دولتهاي قفقاز جنوبي و آسياي مركزي باشد كه در فقدان دمكراسي بسر مي برند. در همسايگي اين جمهوري، گرجستان در وضعيت سياسي مشابه قرار دارد و نيازمند يك الگوي موفق دمكراتيك است.
پس از رسوايي در انتخابات رياست جمهوري ارمنستان در ۵ مارس، اين كشور مي تواندبا ملاحظه يك فرايند انتخابات دمكراتيك درآذربايجان از اين كشور درس بگيرد. همچنين حكومتهاي خودكامه آسياي مركزي نيازمند يك الگوي انتقال قدرت دمكراتيك پس از دوره شوروي هستند. همچنين جهان اسلام (شامل بسياري از كشورهايي كه در آنها تفكر انتقال قدرت از پدر به پسر وجود دارد) مي توانند از اين مدل متفاوت استفاده كنند.
منافع ايالات متحده
كريدور حمل و نقل شرق - غرب، شامل مسير دستيابي به منابع انرژي درياي خزر در راس اولويتهاي ايالات متحده در دوره سه دولت پيشين بوده است.امروزه نفت وگاز از شبه جزيره آبشرون و حوزه هاي ساحلي خزر جريان دارد .خط لوله باكو - تفليس - جيهان بيش از يك ميليون بشكه نفت درروز را پس از تكميل شدن در سال ۲۰۰۵ صادر خواهد نمود. به همان ميزان كه حضور ايالات متحده در پايگاه نظامي اينجرليك تركيه كاهش مي يابد اين كشور مي تواند. استقرار عناصري از نيروي هوائي اش را در شبه جزيره آبشرون مورد توجه قرار دهد. استقرار در آذربايجان به ايالات متحده امكان خواهد داد تا نظارت بيشتري را بر منطقه حساس خزر و آسياي مركزي داشته و راه نفوذ ايران را به شمال سد كند.
نهايتا ايالات متحده بصورت گسترده اي در آذربايجان سرمايه گذاري كرده است كه از جمله مي توان به صدها ميليون دلار كمك اقتصادي اشاره كرد و نيز نظارت كارشناسانه خود را در منطقه خزر توسعه بخشيده است. ايالات متحده با فرانسه و روسيه در گروه مينسك همكاري مي كند. اين گروه بوسيله سازمان امنيت و همكاري اروپا بمنظور برقراري صلح در قره باغ ايجاد شده است. شركتهاي عمده نفتي ايالات متحده ميلياردها دلار بمنظور توسعه حوزه هاي نفت وگاز طبيعي و همچنين خطوط لوله انتقال انرژي سرمايه گذاري كرده اند. هم مردم آذربايجان و هم آمريكا نيازمند ثبات و آينده اي روشن براي آذربايجان هستند كه اين نيز بوسيله ايجاد يك آذربايجان دمكراتيك حاصل مي گردد.