سعيده امين
خيلي بي سروصدا اتفاق افتاد چند رستوران بزرگ تهران تعطيل شدند. فعاليت رستوران هاي فود كورت در جام جم، سوپراستار، آپاچي و افق به پايان رسيد. از جوانان بپرسيد آنها نظرخاصي ندارند.اما آنهايي كه مي دانند محل ديگري را براي صرف غذا و تفريح انتخاب مي كنند و آنهايي كه نمي دانند حيرت زده به در بسته اين رستوران ها مي خورند. لازم نيست دنبال علت بگرديد روشن است. اداره اماكن دستور به توقيف اين رستورانهاداده است .
ديدني است قيافه كساني كه فارغ از مشغله روزانه براي اندكي استراحت و صرف غذا در مقابل رستوران هايي كپ مي كنند كه روي مقوايي كه به در چسبانده شده نوشته اند به علت رعايت نكردن شئونات اسلامي اين مكان تا اطلاع ثانوي پلمپ است.
رستوران سوپراستار خاموش و تاريك در ضلع شمال غربي چهارراه پارك وي جا خوش كرده است. سوپراستار وابسته به يك شركت كويتي با سابقه ۴۰ ساله است. ۵۰۰ رستوران در ۱۶ كشور جهان ازجمله ايران، كنتاكي و همبرگر طبخ  مي كنند .يكي از اعضاي هيات مديره اين رستوران مي گويد: اين رستوران به دليل عدم رعايت شئونات اسلامي ۱۷ روز است كه در توقيف به سر مي برد و تاكنون ۶ بار توسط اداره اماكن نيروي انتظامي توقيف شده است.
رستوران فود كورد شامل چند بخش از غذاهاي خارجي و ايراني، در پاساژ جام جم واقع در خيابان جام جم پذيراي تعداد زيادي از شهروندان جوان بود كه ظاهراً به دليل نداشتن جواز تعطيل شده است. » اين رستوران براي اولين بار است كه حكم تعطيلي دريافت كرده است.
رستوران آپاچي نيز به دليل بدحجابي برخي از مشتريان با دريافت چندين اخطار سرانجام به محاق توقيف فرو رفت.
رستوران هاي افق و سورنتو نيز به دلايلي چند مدتها است كه فعاليت خود را متوقف كرده اند اما بستن و پلمپ تنها منحصر به رستوران هاي سطح شهر نشده است، اين بار كافي شاپ ها نيز به دلايل مختلفي ازجمله تجمع افراد بيكار و لا ابالي، مورد هدف اداره اماكن نيروي انتظامي قرارگرفته است.
اگرچه اين تعطيلي ها موقت بوده و اين مراكز پس از مدتي كار خود را از سر مي گيرند اما يكي از صاحبان اين رستوران ها مي گويد:  توقف فعاليت اين مراكز روزانه ميليون ها تومان به صاحبان آن ضرر مي رساند. به گفته وي وقتي مشتري از ثبات فعاليت رستوران موردنظر خود مطمئن نباشد زحمت مراجعه دوباره به آن رستوران را به خود نمي دهد.
قليان ممنوع!
البته تنها رستوران ها و كافي شاپ ها مورد هدف اداره اماكن قرار نگرفته اند بلكه غذاخوري هاي مستقر در تفرج گاه هايي چون اوين، دركه، دربندسر و فرحزاد نيز به دلايلي چند ازجمله استفاده از قليان توسط خانم ها از ادامه فعاليت بازمانده اند. اخيراً اگر دقت كرده باشيد در بدو ورود به اين رستوران هاي خانوادگي در محل هاي مذكور تابلوي كوچكي با اين عبارت كه «از ارائه قليان به خانم ها معذوريم» كنار سردر رستوران خودنمايي مي كند. در اين رستوران ها خانم ها به شدت از كشيدن قليان منع شده اند البته اگر مراجعه با خانواده و به عبارتي بهتر همراه يك مرد صورت گيرد اين ممنوعيت برداشته مي شود و اين قانون شامل حال خانم هاي مجرد است.
صاحب يكي از اين رستوران ها در فرحزاد مي گويد: اداره اماكن دستورالعملي به صاحبان رستوران ها ارسال كرده است كه اگر قليان به خانم هاي مجرد داده شود در رستوران فورا پلمپ خواهد شد و به اين شكل تعدادي از اين رستوران هاي خانوادگي نيز پلمپ شده اند.
به نظر مي رسد اداره اماكن نيروي انتظامي با سردترشدن هوا دور تازه اي از فعاليت  خود را براي نظارت بر مراكز تفريحي،  رستوران ها و كافي شاپ ها با عنوان مبارزه با بدحجابي آغاز كرده است.
نيروي انتظامي براساس آيين نامه، قوانيني را نسبت به ولتاژ نور، فاصله صندلي ها از هم و موزيك متن پيش بيني كرده اند كه تخطي از اين قوانين ممانعت از فعاليت را به همراه خواهد داشت. اگرچه آيين نامه مربوط به اين موارد در حد قول است و هنوز به رويت هيچكدام از صاحبان كافي شاپ ها نرسيده است اما از سوي سردار طلايي رييس نيروي انتظامي نيز تكذيب نشده است.
اداره اماكن معتقد است كه كم بودن نور داخل كافي شاپ، امكان رد و بدل كردن مواد مخدر و تماس هاي غيرمتعارف را برقرار مي كند.
با اصرار نيروي انتظامي براي كنترل بدحجابي، تعدادي از رستوران ها دست به ابتكارعجيبي زدند. ارائه كارت زردي كه روي آن نوشته بود: لطفا شئونات اسلامي را رعايت فرماييد.
اين شيوه افراد را به ياد زمين فوتبال و داور مسابقه هنگامي كه تخلفي از يك بازيكن سرزده باشد مي انداخت.
صاحب يكي از اين رستوران ها مي گويد: مشتريان واكنش هاي گوناگوني بروز مي دادند برخي از آنها خود را جمع وجور كرده و عده اندكي نيز آن را پاره كرده و به ما اعتراض مي كردند. برخي نيز به محض دريافت كارت محل رستوران را ترك مي كردند.
البته اداره اماكن مسووليت صدور اين كارت را بر عهده نگرفته و آن را صرفا از جانب صاحبان رستوران ها معرفي كرده است.
عضو هيات مديره رستوران سوپراستار مي گويد: «نيروي انتظامي مدام به ما تذكر مي دهد. اين در حالي است كه بدحجابي يك مساله اجتماعي است و فقط در محيط رستوران خود را نشان نمي دهد وي درادامه مي گويد: ما ابتدا افرادي را به عنوان نگهبان مقابل در مامور كرديم تا به مشتريان تذكر دهند. در مرحله بعد پرسنل خانم رستوران را موظف كرديم كه به بانوان تذكر دهند و در مرحله آخر كارت زرد و قرمز صادر كرديم.
وي  مي گويد: در آخرين مرحله كارت قرمز را با درج عبارت از پذيرايي شما معذوريم به مشتري مي داديم كه بعضا درگيري هايي را نيز ايجاد مي كرد.
وي ادامه داد: «ما حتي از اداره اماكن خواستيم ماموراني را براي تذكر به رستوران فرستاده و ما خود دستمزد آنها را تقبل مي كنيم؛ اما متاسفانه اين اقدام صورت نگرفت.»

سعيده عليپور
وقتي براي اولين بار شنيدن را در زندگي اش تجربه كرد كوچك تر از آن بود كه بتواند جز گريه واكنش ديگري از خودش نشان دهد. كاميار كوچك با آن وسيله اي كه به گوشش وصل كرده بود و با سيمي به دستگاه ۳۵۰ گرمي كه روي شكمش بسته بود متصل مي شد اولين كودك ناشنواي ايراني بود كه در سال ۱۳۷۵ توانست شنوا شود.
«يعني مي شود صدايم كند (بابا)»اين را پدر در ذهن مي پروراند، «مي شود صدايش كنم «شقايق» رويش را به سمت من كند» اين را مادر از خاطر مي گذراند، ناگهان شقايق گريه مي كند. پدر و مادر با اضطراب به سمت فرزندشان مي آيند. كودك بلند بلند گريه مي كند و با تقلا مي خواهد خودش را از حجمي كه به گوشش بسته شده و سكوت مطلقش را گرفته است رها كند. حالا ديگر دنياي اطرافش صامت نيست و البته كوچك تر از آن است كه بفهمد دنياي پست مدرن امروز با همه زشتي هايش براي او رهاورد خوبي داشته است.
دكتر حسام الدين امام جمعه، اديولوژيست و مدير مركز كاشت حلزون و شنوايي مي گويد: «واكنش اوليه همه بچه هايي كه دستگاه شنوايي در گوش آنها نصب مي شود؛ ترس و گريه است آنها چيزي را تجربه مي كنند كه در طول عمر كوتاهشان سابقه نداشته است.»
دكتر براي پدر و مادر شقايق توضيح مي دهد كه حداقل يك سال و نيم طول مي كشد تا فرزندشان بتواند واژه «بابا» را به زبان بياورد.
مركز كاشت حلزون و شنوايي ايران تا به حال ۶۸۰ كودك ناشنوا را شنوا كرده و طي مراحل آموزشي درازمدت توانايي فهم اصوات و استفاده از كلمات را به اين كودكان آموخته است. بسياري از كارشناسان معتقدند گوش با ارتباط سه گانه اي كه ميان محيط، عقل و سيستم گويايي برقرار مي كند در رشد فكري، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي نقش عمده اي بر عهده دارد.
سالن انتظار پر از كودكان ۳ تا ۴ ساله اي است كه وسايل كوچكي به گوش و سر وصل كرده اند كه به وسيله سيمي به دستگاه ۳۵۰ گرمي روي شكم يا پشتشان كه با كيف كوچكي بسته شده وصل است و همين دستگاه امكان شنيدن را در اختيار آنها قرار مي دهد.
در نقاشي هاي اين بچه ها هم مي شود آثار اين دستگاه هاي شنوايي را ديد؛ نقاشي عروسي كه اين دستگاه را به گوشش نصب كرده جالب است.
اين مركز از صبح تا انتهاي شب مشغول فعاليت و در طول اين مدت هم مملو از جمعيت است و به راحتي هم مي توان حدس زد در كشوري كه بين هر هزار نفر ۳ نفر ناشنوا و كم شنوا به دنيا مي آيند، اين شلوغي همچنان ادامه داشته باشد.چرخي بين جمعيت مي زنم و علت حضور پدر و مادر بچه ها را جويا مي شوم؛ اكثر اين بچه هاي ناشنوا نتيجه ازدواج خويشاوندي هستند. دكتر امام جمعه، در حالي كه از اين موضوع ابراز تاسف مي كند نتيجه گيري مرا تاييد مي كند. او مي گويد:« ۹۵ درصد از ناشنوايان نتيجه فرهنگ نادرست ازدواج خويشاوندي در كشور ما هستند. او حتي رسانه ملي را به دليل تبليغ اين فرهنگ نادرست جزو متهمان اصلي مي داند و به توطئه اي پنهان در اين زمينه اشاره مي كند و مي گويد: «دست هاي پنهاني در اين كشور قصد دارند تا معلوليت هاي اجتماعي را افزايش دهند.»
۲۸ هزار دلار هزينه عمل جراحي نصب حلزون در گوش و دستگاه خارجي آن است كه اگر هزينه هاي دوره طولاني گفتار درماني و هزينه اسكان و حمل و نقل را به آن بيفزاييم دو برابر اين مبلغ براي هر فرد ناشنوا هزينه مي شود.دكتر امام جمعه مي گويد: «هر فرد ناشنوا براي اينكه بتواند كارهاي ابتدايي خود را پيش ببرد، حداقل ۶ نفر را معطل خود مي كند، در حالي كه مي شود با فرهنگ سازي و منسوخ كردن ازدواج هاي خويشاوندي نه تنها جلوي تولد كودكان ناشنوا در اين شمار بالا را گرفت، بلكه حتي مي توان شمار معلوليت هاي ديگر مثل نابينايي، عقب افتادگي هاي جسمي و رواني را هم كاست.
شيطنت از سر و روي متين سه و نيم ساله مي بارد اما وقتي اسمش را مي پرسم فقط سر و دهانش را تكان مي دهد بدون اينكه صدايي شنيده شود. سه ماه است از عمل جراحي كاشت حلزون در گوشش مي گذرد و گفتار درماني را مدت كوتاهي است كه آغاز كرده به همين دليل هنوز چيز زيادي از اصوات نمي فهمد.دكتر امام جمعه توضيح مي دهد بعد از چندين جلسه از برنامه ريزي دستگاه تازه، صداهايي كه فرد مي شنود با صداهايي كه افراد عادي مي شنوند شباهت مي يابد و تازه كارگفتاردرمان ها آغاز مي شود.
متين، همداني است اما براي حاضر شدن سر كلاس هاي گفتار درماني، پدر و مادرش ترجيح داده اند تا به جاي مراجعه دو نوبته در هر هفته آن هم در طول يكي دوسال، كارشان را به تهران انتقال دهند وساكن تهران شوند.
اما اكثر كساني كه به اين مركز مراجعه مي كنند امكان اسكان دائم در تهران را ندارند به همين دليل در خوابگاهي كه اين مركز در اختيار آنها قرارداده است اسكان مي يابند. گرچه در زمان تهيه اين گزارش خوابگاه در دست تعمير بود و ساكنان آن كه اكثرا هم زنان جواني هستند كه فرزندانشان را براي معالجه به تهران آورده اند، سرگردانند.
بچه هاي زير پنج سال، بيشترين شمار افرادي را تشكيل مي  دهند كه تحت عمل جراحي قرار مي گيرند اما اينجا افراد بزرگسالي را هم مي توان ديد كه به علت حادثه اي، ناشنوا شده اند و با نصب دستگاه، دوباره شنوايي خود را به دست آورده اند.
كيميا صابري فومني زني ۵۰ساله  به دليل بيماري ديابت شنوايي و بينايي خود را از دست داده و با انجام اين عمل جراحي دوباره شنوايي خود را بازيافته است و با اين كه سه سال از عمل جراحي اش مي گذرد اما هنوز هم براي تنظيم دستگاه شنوايي به اين مركز مراجعه مي كند.
اما همه عمل هاي جراحي در اينجا موفقيت آميز نيست. دكتر از موردي مي  گويد كه نصب دستگاه در بازگشت شنوايي او تاثيري نگذاشت چرا كه سلول هاي شنوايي مغز وي پس از چندين سال بيكاري، از بين رفته  بودند.
با اينكه اينجا اكثرا از هزينه هاي سرسام آور دوا درمان و هزينه هاي جانبي آن شاكي هستند اما با اين حال، دولت تسهيلات خوبي براي شنوا كردن در اختيار افراد مي گذارد. به طوري كه بيماران از ۲۵ميليون تومان هزينه عمل جراحي تنها يك ميليون تومان از آن را پرداخت مي كنند.
اين هزينه  از جانب هيات امناي ارزي در زماني كه امكان خريد ريالي وجود ندارد، تامين مي شود.
تاريخچه كاشت حلزون در ايران از سال ۷۱ شروع شد يعني دقيقا شش سال بعد از مطالعه مقاله اي كه خبر از استفاده چنين روشي در اروپا را در اختيار پزشكان داخل كشور گذاشت. تيم اوليه پزشكي در سال ۶۹ به همراه دكتر فرهادي و دكتر دانش به عنوان جراح، دكتر امام جمعه به عنوان اديولوژيست و دكتر حسن زاده به عنوان گفتاردرمان گر، آغاز به كار كرد و اين در حالي بود كه در ايران هيچ چيز به عنوان مواد آوايي وجود نداشت و هيچ كس فركانس ها و طول موج هاي اصوات زبان فارسي را نمي دانست. اين تيم به كمك دپارتمان آواشناسي دانشگاه تهران در لابراتوار صدا و سيما و مخابرات به آناليز فركانس هاي زبان فارسي پرداختند. در كتابخانه اتاق كار دكتر امام جمعه، دركنار ديوان حافظ به روايت احمدشاملو كه نظرم را جلب كرده، محصول اين كار را كه كتابي تحت عنوان «دستورالعمل توانبخشي شنيداري» است ديده مي شود. دكتر امام جمعه مي گويد سال ۱۳۷۱ اولين عمل جراحي كاشت حلزون روي فرد بزرگسالي به نام «كرمعلي باي»كه مسوول مخابرات يكي از شهرهاي اطراف گنبدكاووس بود و در اثر تصادف ناشنوا شده بود صورت گرفت و نتيجه كار هم عالي بود. اولين كودك ناشنوا به اسم «كامران گليار» در سال ۱۳۷۵ عمل شد.سالانه حدود ۱۲۰ كودك ناشنوا عمل جراحي مي شوند، گرچه اين روش قابل اجرا روي همه كودكان ناشنوا نيست اما با اين حال تا امروز حدود ۶۸۰ كودك ناشنوا، شنوا شده اند.
دكتر امام جمعه مي گويد: « ۴۵۰كودك در نوبت عمل هستند كه حداقل بايد دو تا سه سال در نوبت باشند.» وي معتقد است اين يعني عقب بودن از استانداردهاي جهاني؛ در حالي كه در اروپا به ازاي هر شش نفر ناشنوايي كه تحت اين عمل جراحي قرار مي گيرند يك اديولوژيست وجود دارد. در كشور ما به ازاي هر ۱۲۰نفر يك نفر اديولوژيست فعاليت مي كند و به راحتي مي شود حدس زد تن دادن به چنين فعاليتي تا چه حد مي تواند جانفرسا باشد. كاميار كوچولو چشم هايش را باز مي كند. باران مي آيد اين را از پنجره اي كه روبروي تختش است مي بيند، اما... مادرش همان موقع جلوي درظاهر مي شود او را انگار صدا مي كند، چيزي نمي شنود. عرق سردي روي پيشانيش نشسته است، يعني... ناگهان پدرش تكانش مي دهد از خواب بيدار مي شود ،دستگاهش كه به برق زده است تا شارژ شود. را به گوشش متصل مي كند. صداي باران مي آيد و صداي مادرش كه صدايش مي كند تا صبحانه بخورد و به مدرسه برود.

۴ -عدم استفاده از كمربند ايمني توسط سرنشينان رديف جلو در حين رانندگي: ۳ هزار تومان 
خدا پدر قانون گزار را بيامرزد. از آن وقت كه بستن كمربند ايمني اجباري شد، حداقل مسافر صندلي جلوي خودروهاي مسافركش كرج سالم به مقصد مي رسد.
۴۴- حركت نكردن در داخل حد فاصل دو خط، در معابر خط كشي شده: ۳ هزار تومان 
گفته مي شد، يكي از معاونان سابق محترم حمل و نقل و ترافيك شهرداري براي اجراي بهينه اين طرح و جلوگيري از تخلف پيشنهاد كرده بود، به جاي خط كشي از ميخ هاي سرعت گير در معابر استفاده شده تا عملا حركت در وسط خط ها براي رانندگان غيرممكن شود، يادش به خير.
۴۵ -توقف وسايل نقليه در جهت مخالف حركت وسايل نقليه ديگر: ۳ هزارتومان 
گل كه پشت رو ندارد، آقاجان!
۴۶- عبور يا توقف در معابري كه از طرف راهنمايي و رانندگي در ساعت معين ممنوع اعلام مي شود: ۳ هزار تومان 
از آن زماني كه يادمان مي آيد، هيچ وقت منع عبور و مرور در برخي از معابر در ساعات خاص جدي گرفته نشد، مگر محدوده طرح ترافيك.
۴۷-ريزش روغن، بنزين، نفت گاز (گازوئيل) و يا ساير مايعات آلوده و تخريب كننده ديگر در سطح راه ها: ۳ هزار تومان 
راهنمايي و رانندگي قرار است چند نفر ديگر به استخدام خود در آورد تا تمام خودروهايي را كه از آنها مايعي مي چكد كنترل كنند؟

الگوي مصرف موادمخدر هم مانند تمام محصولات در حال تغيير است. تغييري كه مي تواند ابتلا به بيماري هاي خطرناكي مانند ايدز و هپاتيت را به دنبال داشته باشد. با اين حال رقم معتادان همچنان از چندين سال قبل به اين طرف دو ميليون نفر اعلام مي شود.(حرف مرد يكي است ديگر.)
علي هاشمي دبير ستاد مبارزه با موادمخدر با اشاره به وجود دو ميليون معتاد در كشور گفت: مصرف سالانه معتادان كشور حدود هزار تن است، اما ميزان مواد مصرفي را نمي توان به طور دقيق مشخص كرد. وي افزود: از كل معتادان كشور ۳۰۰ هزار نفر به هروئين اعتياد دارند و ۱۶۰ هزار نفر معتاد تزريقي هستند كه اين خطر بزرگي براي جامعه ما محسوب مي شود.
هاشمي گفت: پرداختن به وضعيت اعتياد پرخطر بايد در دستور كامل ما قرار گيرد.

خبري هم بخوانيد از يك قلب ۲۰۰ ساله. قلب لويي هفدهم بالاخره پس از ۲۰۹ سال از زمان مرگ صاحبش در قبرستان سلطنتي فرانسه دفن خواهد شد. لويي هفدهم پسر لويي شانزدهم و ماري آنتوانت آخرين پادشاه ملكه فرانسه در سن هفت سالگي در سال ۱۷۹۵ روانه زندان شد. پس از آن لويي هفدهم به دنبال يك بيماري درگذشت.هنگامي كه لويي هفدهم در زندان بوده، او را با يك كودك هم سن و سال وي عوض كرده اند.
به خاطر همين ترديدها، قلب لويي هفدهم ۲۰۰ سال در شيشه اي نگهداري شده تا با اجراي آزمايشات ژنتيكي بر روي آن، ثابت شود كه اين جنازه متعلق به لويي بوده، نه كس ديگري. سخنگوي وزارت فرهنگ فرانسه دراين باره گفت: باتوجه به آزمايشاتي كه بر روي اين قلب انجام شده شكي نيست كه اين قلب به لويي هفدهم تعلق دارد.

قدرت نفوذ و سرعت انتقال اينترنت و اطلاعات اينترنتي بالاخره كشورهاي توسعه يافته را به هوس انداخت، هرطور شده بر اين ابزار قرن بيست ويكمي هم مسلط شوند.
پيشنهاد ايالات متحده، اتحاديه اروپا، ژاپن و كانادا، مبني بر كنترل اينترنت توسط سازمان ملل- يا دولت هاي عضو- از جانب كشورهاي در حال توسعه رد شد.
با اين حال دولت هاي عضو سازمان ملل از كوفي عنان خواستند تا گروهي را براي «به دست گرفتن فرمانروايي اينترنت» در يك فرآيند باز و همه جانبه كه مشاركت همه دولت ها، بخش هاي خصوصي و جوامع مدني را در برداشته باشد، انتخاب كند تا اين گروه بتواند تا سال ۲۰۰۵ بر روي اين مساله تحقيق كرده و طرح  هايي را نيز ارائه دهد.