قرآن و احاديث بزرگترين منابع انديشه هاي مولانا
دكتر حسن لاهوتي، در همايش آموزه هاي مولانا براي انسان معاصر، در مقاله اي تحت عنوان شيوه نگاه مولانا به قرآن و حديث در مثنوي معنوي تأكيد كرد: به غير از قرآن الهي و احاديث، بقيه مآخذي كه مولوي در تنظيم مثنوي از آنها استفاده كرده است در فرع بوده است.
وي افزود: منظور مولوي از سرودن مثنوي داستان پردازي نبوده، بلكه اين داستان ها بهانه اي براي بيان حقايق قرآن و احاديث نبوي بوده است و مولوي به كمك دانش اين جهاني و به مدد نيروي شگرف انديشه خويش به فهماندن و درك معارف رباني براي افراد عادي بشر همت گمارده است.
لاهوتي، توانايي مولانا را دراحاطه وي بر علوم مرسوم روزگار خود اعم از مباحث الهي، تسلط بر ادب فارسي و عربي و عرفان انديشي او دانست. وي اضافه كرد: فهرست مطالب مثنوي را داستان هاي آن تشكيل مي دهد چرا كه مولانا به وسيله داستان هاي فريبا و دلربايي كه بيان مي كند خواننده را با معارف الهي آشنا كرده و او را به وادي اسرار معرفت رباني رهنمون مي شود و بدين سبب است كه مي توان شيوه نگاه و نگارش مولوي را از جهت ظاهر و باطن مورد بررسي قرار داد.
لاهوتي با اشاره به نقش آيات قرآني در مثنوي، آن را تفسير مجزا از آيات قرآن خواند و گفت: در تفاسير لغوي كه از پيشينيان برجاي مانده فقط در معني لغوي كلمات و اشتقاقات و شأن نزول آيات دقت شده و همچنين تفاسيري عرفاني از قرآن داريم كه مي توان به تفسير ميبدي اشاره كرد.
وي افزود: مولوي جز به سخن خدا و رسول او توسل نمي جويد و مي بينيم كه نزديك به يك چهارم يعني شش هزار بيت مثنوي بر ترجمه صريح قرآن دلالت دارد تا جايي كه جامي گفته است مثنوي معنوي مولوي، هست قرآني به لفظ پهلوي. وي در ادامه افزود: اين نحوه كاربرد مولانا از آيات قرآني احاطه وسيع او را بر معاني لغوي، تركيبات نحوي و بلاغي و معاني باطني نشان مي دهد ولي تفاوت كار او با ديگران اين است كه در اصل به مفاهيم باطني قرآن توجه دارد. اين استاد دانشگاه با اشاره به درجه بندي معاني قرآن از نظر مولوي، كه آن را هفت تو مي داند، شعري از مولوي را دليل خود دانست و گفت، در اين شعرمولانا آمده است:
حرف قرآن را بدان كه ظاهري ست
زير ظاهر باطني بس قاهري ست
زير آن باطن يكي بطن سوم
كه در او گردد خردها جمله گم
بطن چهارم از بني خود كس نديد
جز خداي بي نظير بي نديد
وي افزود: مولوي جز به چهار بطن از قرآن اشاره نكرده، خردها را در بطن سوم حيران و سرگردان مي بيند و بطن چهارم را مخصوص خداي يگانه مي داند و اين درحالي است كه بطن اول و دوم براي بشر باقي مانده است.
وي در ادامه با پنهان دانستن معني عميق قرآن از ديدگاه مولوي بيتي از مثنوي را شاهد آورده و گفت: در اين بيت ظاهر قرآن چو شخص آدمي ست، كه نقوشش ظاهر و جانش خفي ست. وي تصريح كرد: مولوي مي كوشد تا مفاهيم باطني قرآن كه همان بطن دوم از بطون هفتگانه قرآن است را با استفاده از تمثيلات و حكايات و احاديث و روايات و اقوال تفسير كند و معتقد است اگر كسي از قرآن غير قال يعني به جز كلمات ظاهري را نبيند از اصحاب ضلال است.
لاهوتي با بيان خرده گيري هايي مبني بر اين كه در مثنوي سخن بلند وپرمايه اي از قبيل انديشه هاي دور پرواز اوليا خبري نبوده، گفت: مولوي در پاسخ عيب جويان ظاهربين كه معاني باطني مثنوي را درك نكرده و آن را زماني كه نازل شد اسطوره، قصه و افسانه هايي خواندند اظهار مي دارد كه اين افراد از درك معاني باطني قرآن (بطن سوم) ناتوان بودند.
اين استاد ادبيات با بيان اين مطلب كه مولانا مثنوي خود را تفسير قرآن و معارف مندرج در آن را در مرتبه بطن دوم مي داند، گفت: مولوي در بسياري از موارد وقتي موضوع را برتر از فهم مستمع دانسته و يا ادامه بحث را از مرتبه دوم بالاتر مي بيند، براي آن كه دامنه سخن را به بطون بالاتر نكشاند عواملي همچون فتنه انگيز بودن آن، دشواري مطلب ترس از لغزيدن پاي شنونده و يا بي انتها بودن شرح موضوع را بهانه قرار داده و از گشودن اسرار ديگر خودداري مي كند.
حسن لاهوتي در ادامه به استفاده مولوي از احاديث و اخبار و روايات در مثنوي معنوي اشاره كرد و گفت: مولوي گاهي عنواني مستقل را به حديثي خاص اختصاص داده و در ادبيات بعد به شرح و بسط آن حديث مي پردازد و گاهي هم حديثي را در عنوان آورده و بلافاصله ترجمه فارسيش را هم در ادبيات زير همان عنوان نقل مي كند.
وي همچنين افزود: بسيار كم اتفاق افتاده است كه مولانا از توسل به شواهد قرآني و غير آن معناي لغوي و ظاهري آن را اراده كرده باشد، بلكه او با شكافتن بطن و توجه به مفهوم دروني عبارت به تفسير و شرح موضوع پرداخته است.
وي اضافه كرد: در نگاه مولانا مؤمن حقيقي كسي است كه همه چيز را به نور خدا نظاره كرده و چشم باطن و ديده دل او از نور خدا بينايي مي يابد. اين استاد دانشگاه، با يادآوري اين نكته كه مولوي آيات قرآن و احاديث نبوي را براي تأييد و توضيح انديشه والاي خود به كار مي برد، افزود: نگاه مولوي به معاني باطني تعاليم الهي قرآن است و نگاه مولانا به اينگونه معتقدات رباني است.