|
|
هيجانات و التهابات ناشي از زلزله بم موضوع انتخاب پايتخت را به خاطر امكان زلزله به گونه اي مطرح كرده است كه مجلس براي بررسي طرح انتقال پايتخت با قيد ۳ فوريت اعلام آمادگي نموده است. با وجود اين ، به نظر مي رسد بررسي گزينه هاي جايگزين در هر صورت اگر با نگاه علمي و به دور از تعصبات منطقه اي باشد ارزشمند است. شاهرود در كنار شهرهاي خدابنده، زرند فارس، دورود و ازنا انتخابهاي اوليه براي جايگزيني پايتخت بوده اند كه در سالهاي ۶۸ و ۶۹ توسط وزير مسكن و شهرسازي وقت پس از كارشناسي هاي اوليه ارائه شده است.دكتر علي اكبر جلالي، عضو هيات علمي دانشگاه علم و صنعت ايران ،صاحبنظر در فناوري اطلاعات و ارتباطات كه باني شهرهاي الكترونيكي و اينترنتي در ايران هستند اعتقاد دارند كه با ديدگاه سنتي نبايد به تغيير پايتخت انديشيد بلكه بايد فناوريهاي روز و آينده كه به نظر ايشان تا ۸۰% مي تواند در تصميم گيري انتقال پايتخت اثر گذار باشد را نيز در نظر داشت. نظر علمي ايشان مبتني بر آينده نگري و بر اساس توسعه فناوري هاي نوين مي تواند ديدگاهي جديد در انتقال پايتخت را مطرح نمايد. به همين جهت با ايشان گفت وگويي انجام داده ايم كه درصفحه ۱۰از نظرتان مي گذرد.
زير ذره بين
خوشبختانه كشور ما استعداد خوبي در زمينه نيروي انساني جوان و متخصص براي اجراي تغيير پايتخت دارد و اگر بتوانيم پايتخت مجازي را خوب معرفي كرده و ابعاد آن را بررسي كنيم، مي تواند يك انتخاب مناسب و يا حداقل يك ديدگاه آرماني (Vision) براي انتقال پايتخت از تهران مطرح شود.
* همانطور كه مطلع هستيد بحث طرح انتقال پايتخت با قيد سه فوريت در كشور مطرح شده است، جنابعالي به عنوان باني شهرهاي الكترونيكي و اينترنتي در ايران كه همواره با آينده نگري به مسائل مي پردازيد در اين زمينه چه نظري داريد؟
- تا دو دهه ديگر، بدون ترديد با توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات، شكل و محتواي روابط فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي جهان تغيير اساسي خواهد يافت. فناوري اطلاعات و ارتباطات مانند ابري همه امور بشر را شامل مي شود و آنها را دستخوش تغيير قرار مي دهد و به سرعت شهرهاي سنتي را به شهرهاي الكترونيكي و اينترنتي تبديل مي كند. اين تغيير باعث تحولات وسيعي در جوامع شده و در نهايت جامعه اطلاعاتي را بوجود خواهد آورد. امروز ما بايد با استفاده از تجربيات جهاني كه فرصت آن را اينترنت برايمان فراهم كرده شكل ديدگاه سنتي مان به امور اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي را عوض كنيم و خود را با واقعيتي كه فناوريهاي نوين به ما تحميل مي كند تطبيق دهيم. بنابراين در راستاي تغيير محل پايتخت بايد گزينه جديدي تحت عنوان پايتخت مجازي را نيز در بررسي هايمان در نظر بگيريم. ايران در كنار ۱۴۰ كشور جهان اعلاميه اصول جامعه اطلاعاتي را پذيرفته و آن را امضاء كرده است. معني كاربردي اين امضاء پذيرش فرهنگ جديدي است كه فناوري اطلاعات و ارتباطات تحميل كرده است. پذيرش جامعه اطلاعاتي به عنوان يك واقعيت از جامعه فردا متناسب با پذيرش شهرهاي الكترونيكي و اينترنتي و در نهايت پذيرش پايتخت مجازي است. شايد امروز مانند گذشته در پذيرش فناوري هاي نوين كوتاهي كرده و يا آن را درك نكنيم و به دنبال آن نباشيم اما فردا با تاخيري كه ممكن است صدمات جبران ناپذيري هم برايمان داشته باشد قطعاً آن را مي پذيريم. بنده به عنوان يك كارشناس فناوري اطلاعات و ارتباطات، نقش ICT در تغيير پايتخت كشور از تهران به هر نقطه ديگر را مهم مي دانم و توصيه مي كنم كه گزينه اي تحت عنوان پايتخت مجازي هم در كنار ساير گزينه ها مورد بررسي و كارشناسي قرار گيرد.
* پايتخت مجازي چيست؟ آيا با توجه به امكاناتي كه ما در كشور داريم طرح چنين موضوعاتي مي تواند در تصميم گيري مسئولين كشور و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي اثري داشته باشد؟
- اگر به تاريخچه توسعه سريع فناوري اطلاعات و ارتباطات، ICT توجه داشته باشيم خواهيم ديد كه اولاً اين فناوري جوامع را از دنياي يك بعدي سنتي به دنياي دو بعدي اينترنت با نمادهائي مانند تجارت الكترونيك، آموزش الكترونيكي، بانكداري الكترونيكي، شهرهاي الكترونيكي و اينترنتي و سرويسهاي اينترنتي گوناگون برده است و ثانيا بشر در آينده مي تواند از دنياي دوبعدي عصر اينترنت به دنياي سه بعدي يا عصر مجازي كه نقش حضور فيزيكي در آن بي معنا خواهد شد، برسد. به عبارت ديگر با آمدن اينترنت نقش زمان و مكان كم رنگ شده است و در عصر مجازي نقش حضور فيزيكي نيز محدود و يا حذف خواهد شد. پايتخت مجازي محلي است كه كليه امور يك پايتخت سنتي مانند تهران بدون حضور فيزيكي مسئولين و تنها با حضور مجازي آنها با استفاده از ابزار فناوري اطلاعات و ارتباطات در آن انجام شود. از آنجا كه از يك سوي اينگونه مباحث براي متخصصان ICT يك موضوع كاملا شناخته شده و عادي است و از سويي ديگر فناوريهاي امروز و فردا به ما كمك خواهد كرد كه به اين موضوع به عنوان يك واقعيت توجه داشته باشيم، اميد است در معادلات و تصميمات مسئولين نيز براي تغيير پايتخت مورد توجه قرار گيرد. خوشبختانه كشور ما استعداد خوبي در زمينه نيروي انساني جوان و متخصص براي اجراي چنين تفكري دارد و اگر بتوانيم پايتخت مجازي را خوب معرفي كرده و ابعاد آن را بررسي كنيم، مي تواند يك انتخاب مناسب و يا حداقل يك ديدگاه آرماني (Vision) براي انتقال پايتخت از تهران مطرح شود.
در مورد قسمت دوم سئوالتان بايد عرض كنم كه معمولا دانشگاهيان و محققان نتيجه تحقيقات و ديدگاههاي خودشان را بر اساس وظيفه اخلاقي و انساني در حدي كه ممكن باشد در جامعه مطرح مي كنند. اين وظيفه مسئولين و نظام است كه مسائل مطرح شده محققان را (مثل همين موضوع پايتخت مجازي) در حد توانشان مورد مطالعه و بررسي قرار دهند و در صورتي كه براي جامعه مفيد دانستند آنها را اجرا نمايند. اينكه طرح چنين موضوعاتي تا چه اندازه در تصميم گيري مسئولين كشور و نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي اثر خواهد داشت را نمي دانم، اما معتقدم بي اثر نخواهد بود.
* مي توانيد يك سناريوي ساده از يك پايتخت مجازي به عنوان مثال مطرح كنيد تا خوانندگان محترم اين گفت وگو بتوانند درك واقعي تري از نظر جنابعالي در اين خصوص داشته باشند.
- بله، فرض كنيد در يك پايتخت مجازي قرار است هيات دولت جلسه داشته باشد. فرض كنيد در پايتخت مجازي، دولت فضايي دارد كه در آن يك اتاق كنفراس وجود دارد كه اطراف آن با دوربين هاي سه بعدي زير پوشش قرار دارد و به گونه اي طراحي شده كه وزرا مي توانند در صندلي هاي مورد نظر كه تمام آنها در رايانه ها شبيه سازي شده اند به دور هم جمع شوند. اين حضور به صورت غير فيزيكي خواهد بود. به عنوان مثال ممكن است وزير محترم صنايع در كرمان در محل كار يا منزل خود باشد، ايشان كافي است با قرار دادن يك كلاه مجازي (يا عينك مجازي و نهايتاً يك لنز مجازي) از طريق رايانه و از طريق نرم افزار حقيقت مجازي، در اتاق كنفرانس مجازي حضور يابد. ساير وزرا نيز از نقاط مختلف كشور به همين ترتيب در اين جلسه حضور دارند و اگر اتاق كنفرانس وجود داشته باشد، بعضي از آنها مي توانند به صورت واقعي در سالن كنفرانس حضور داشته باشند. اين موقعيت از نظر شركت كنندگان به گونه اي است كه همه وزرا خود را دور يك ميز و در كنار هم مي بينند و مانند يك جلسه معمولي سنتي و واقعي با هم گفت و گو مي كنند و جلسه به خوبي اداره و هدايت مي شود. مسلما مزاياي چنين جلسه اي كه امكان استفاده بسياري از متخصصان و مديران را به صورت روي خط مي دهد و آنها امكان استفاده از تصميمات و مباحث را دارند بسيار بيشتر از يك نشست سنتي هيات دولت مي باشد.
|
|
* آيا براي انتقال تهران به يك پايتخت مجازي، نياز به محل خاصي از نظر جغرافيايي و يا ساير پارامترها خواهد بود؟
- نكته مهم در رويكردي است كه به انتقال پايتخت داريم. اگر بخواهيم با چشم انداز جامعه اطلاعاتي، رويكرد را مشخص كنيم، بايد اساس ساختار و توسعه پايتخت جديد را بر پايه ICT ببينيم، كه رويكردي متناسب با نياز روز است. در غير اين صورت، رويكرد بعدي ادامه همين روش سنتي است كه مشكلات خاص خود را دارد و كارايي لازم را ندارد، بايد دنبال كنيم. با توجه به امضاي ايران در اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي در ژنو به نظر مي رسد انتخاب رويكرد اول منطقي تر است. بنابراين بخشي از انتخاب محل بستگي به رويكرد كشور در ساختار و نوع اداره پايتخت جديد دارد. هر رويكرد، شاخص ها و پارامترهاي متفاوتي را مورد تجزيه و تحليل قرار مي دهد كه تشريح آنها وقت زيادي مي خواهد كه از حوصله اين گفت و گو خارج است.
* شاهرود اولين گزينه وزارت مسكن و شهرسازي در سالهاي ۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ بوده است، با شناختي كه جنابعالي از اين شهر داريد آيا از ديد شما اين شهر براي پايتخت مجازي هم مناسب است؟
- شايد بد نباشد كه بدانيم همه پايتختهاي جهان الزاما بزرگترين شهر آن كشورها نيستند. مثلا واشنگتن دي سي كه پايتخت آمريكا است بسيار كوچك تر از شهرهاي بزرگ آن است. همين طور اين يك قانون نيست كه حتما همه وزارتخانه ها و سازمانهاي مركزي دولت در يك شهر و در كنار هم به عنوان پايتخت باشند. به همين دليل در آمريكا هم تمام وزارتخانه ها در واشنگتن دي سي كه پايتخت است نيستند. چه اشكالي دارد اگر وزارت بازرگاني ما به بندرعباس منتقل شود و وزارت جهادكشاورزي ما به استان گلستان، گيلان و يا مازندران و وزارت فرهنگ و ارشاد ما به اصفهان منتقل شود؟ به نظر من، نه تنها اشكالي ندارد بلكه باعث رونق اقتصادي و تحول در مناطق مختلفي از كشور مي شود و توسعه اقتصادي خوبي در پي خواهد داشت. البته مناسب است بعضي از وزارتخانه ها كه از نظر امنيت ملي موثرتر هستند در يك جا باشند كه در اين موارد مي توان مطالعه و برنامه ريزي مناسب داشت. حالا كه جمعيت پايتخت ما در تهران ۱۰ تا ۱۲ ميليون نفر است، نبايد تصور كنيم با رفتن پايتخت از تهران چند ميليون نفر از تهران خواهند رفت. همين طور نبايد تصور كنيم كه احتياج به شهري بزرگ براي پايتخت داريم. براي درك موضوع توجه داشته باشيم كه كل كاركنان دولت حدود ۲/۲ ميليون نفر است كه از اين تعداد نيمي در آموزش و پرورش شاغلند و اصولا نيروهاي ستادي دولت كم هستند. متاسفانه آمار دقيقي از تعدادي كه درصورت انتقال تهران به هر نقطه ديگر، بايد تهران را ترك و به جمعيت شهر جديد كه در آن پايتخت منتقل مي شود، در اختيار ندارم. اگر سيستم دولت كوچك و مهندسي مجدد در آن اجرا شود و از فناوري اطلاعات و ارتباطات هم خوب استفاده گردد تعداد مجبور به ترك تهران، زياد نخواهد بود.
در هر صورت با هر رويكردي، شاهرود به دلايل مختلف كه به بعضي از آنها اشاره مي كنم گزينه مناسبي براي پايتخت آينده ايران مي تواند باشد.
شاهرود تقريبا در مركز ثقل ايران قرار دارد و در گذشته به همين دليل مركز ارتباطات و توزيع كالا بوده است. از نظر امنيت ملي و فاصله از مرزها هم اين موقعيت مهم است.
وسعت شهرستان شاهرود بيش از ۵۲ هزار كيلومتر مربع است كه ۳۲/۱ مساحت كل كشور است. بنابراين مشكلي از نظر توسعه وجود ندارد.
شاهرود را از آن جهت كه پتانسيلهاي تمام قاره هاي جهان را از نظر اقليمي، محيط زيست و آب و هوا دارا است، قاره كوچك مي نامند. شاهرود از قسمت شمال به جنگلهاي شمال، از جنوب به كويري كه در آن خرما و مركبات توليد مي شود، از شرق به شهرستان سبزوار و از غرب به دامغان مرتبط است. هواي سرد و خشك دلپذير آن، شاهرود را به ييلاقي خوش آب و هوا بدل كرده است. از نظر شكل طبيعت، شبيه تهران است. قسمت شمال آن مانند تهران كوهستاني و بر كوه بلند شاهوار آن مانند قله توچال همواره برف سفيد وجود دارد. ييلاقهاي زيباي اطراف مانند ابر و منطقه شاهكوه فضاي مناسبي را براي ديپلماتهاي خارجي و شهروندان بوجود مي آورد. فضاهاي مناسب براي اسكي، ياد ديزين و آبعلي را در ذهنها زنده نگاه مي دارد. شهر مجن، ماسوله شهرستان شاهرود است. در هر صورت در وصف پتانسيلهاي شاهرود بايد كتابها نوشت.
از نظر فناوري اطلاعات و ارتباطات، شاهرود در مسير فيبر نوري اروپا به چين قرارگرفته و از طريق دو فيبر نوري از تهران به شاهرود و از مشهد به شاهرود، موقعيت بسيار مناسبي براي عملي شدن پايتخت مجازي را دارا است. شاهرود بهترين نقطه از نظر فني براي ايجاد پايگاههاي ملي داده و هاب اطلاعات كشور است. فرهنگ فناوري اطلاعات و ارتباطات در شاهرود وجود دارد، فرمانداري شاهرود هم اكنون يك فرمانداري الكترونيكي در كشور است، يكي از پاركهاي فناوري اطلاعات در شاهرود است و اولين روستاي اينترنتي ايران شاهكوه در ۶۰ كيلومتري اين شهرستان قرار دارد.
دانشگاه صنعتي شاهرود كه تلاش مي كند در كنار دانشگاههاي صنعتي كشور جاي برجسته اي داشته باشد و در سالهاي اخير بسيار موفق بوده است، به همراه دانشگاه آزاد، پيام نور و جامع علمي كاربردي، شاهرود را به شهر دانشگاهي مبدل كرده است.
ارتباط شاهرود به شمال، جنوب، مغرب و مشرق با قطار، هواپيما و بزرگراه برقرار است.
ليست توانمنديها و پتانسيلهاي ناشناخته در شاهرود بسيار زياد و معرفي آن فرصت ديگري را مي طلبد اما آنچه را كه مي توان گفت، آن است كه شاهرود با هر رويكردي، پتانسيل همه آنچه را كه در يك پايتخت لازم است، در نهاد خود دارد.