|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
...اينجا، مهدي فتحي
بيمارستان شهداي تجريش، بخشICU. در ميان مريض هاي هميشگي و تكراري مريضي وجود دارد كه براي پرستاران و پزشكان خيلي محبوب و مهم است. او كسي نيست جز مهدي فتحي و تعجب ما از اين است كه چطور اين استاد مسلم تئاتر و سينما با اين همه شهرت و محبوبيت اينقدر مهجور و غريب در اتاقICU در بستر بيماري افتاده است. تنها كسي كه بالاي سر فتحي ايستاده دختر جوان اوست. پزشكان از ما پرسيدند: «آيا او كسي را ندارد؟» و اين سوال تلخي بود. فتحي چند روز است كه بر اثر ايست قلبي در بيمارستان شهداي تجريش بستري است. پيش از اين و در چند سال گذشته ضايعه آتش سوزي خانه اش و درگذشت همسرش بر اثر اين حادثه، تاثير بدي بر روحيه او گذاشته بود.
|
|
|
مدعيان جديد
سرنوشت مبهم كسبه مجتمع ۰۶
|
|
حميده عبداللهي
پس از چاپ گزارش مجتمع خدماتي، كارواشي ۰۶ واقع در پاسداران در اول دي ماه امسال، هنوز اين مجتمع به صورت نيمه تخريب و پلمب شده باقي مانده و هيچ تصميم خاصي در رابطه با آن گرفته نشده است.
اين مجتمع تجاري ۳۴۲۳ متر مربع و داراي دو فاز است. هنگامي كه راي كميسيون ماده ۱۰۰ شهرداري در سال ۷۸ مبني بر تخريب بناي تجاري بدون مجوز صادر شد، تنها فاز يك ساخته شده بود و فاز دو، دو ماه بعد از صدور اين راي اجازه ساخت گرفت و يك سال بعد از آن ساخته شد. اما تعدادي از تعميرگاه هاي فاز دو بر طبق اين راي تخريب شد.
پس از رسيدگي پرونده مجتمع ۰۶ در شعبه شش دادسراي عمومي رسالت، عدم صلاحيت قاضي پرونده صادر و پرونده به دادسراي نظامي ارسال شد. وقت رسيدگي به اين پرونده در شعبه پنجم دادسراي نظامي در تاريخ ۱۸ اسفندماه تعيين شده است.
با تخريب و پلمب مجتمع خدماتي كارواشي ۰۶ تعدادي از كسبه آن بيكار هستند و از پس اندازشان خرج زندگي را تامين مي كنند. بعضي ديگر هم كه پس اندازي نداشتند و در حرفه خودشان استاد هستند براي تامين زندگي، يا كارگري مي كنند و يا مسافركشي. البته تعدادي از اين افراد هم از ترس طلبكارها پنهان شده اند.
بيكاري و فشار طلبكارها بر روي يكي از كسبه اين مجتمع به حدي بوده كه وي آخرين راه چاره را اقدام به خودكشي ديده است. او رگ دستش را مي برد اما با اطلاع سريع خانواده اش به بيمارستان منتقل مي شود.
براي اطلاع از وضعيت فعلي كسبه مجتمع خدماتي كارواشي مجتمع ۰۶ با تعدادي از آنها كه هيچ كدام به خاطر شرايط فعلي حاضر به افشاي اسمشان نشدند، گفت وگويي انجام دادم.
يكي از كسبه كه تعميرگاهش در فاز دو بود، مي گويد: براي بيرون كردن مستاجر از محلي كه به او اجاره داده اند، حداقل يك ماه قبل به او تذكر مي دهند تا جايي را براي نقل مكان پيدا كند. اما هنگامي كه مطابق هر روز به تعميرگاه رفتم، دو خودرو محل ورود به مجتمع را سد كرده بودند و اجازه ورود به هيچ يك از كسبه را نمي دادند. با يكي از مسوولان پادگان ۰۶ كه قبلا خودرواش را براي تعمير پيش من آورده بود، صحبت كردم تا اجازه بدهد ابزار و لوازم يدكي را كه در تعميرگاهم داشتم، بردارم اما او گفت كه ما از همه ابزار شما حراست مي كنيم. در حالي كه چند روز بعد در مغازه ام را از جا كندند و مقدار زيادي از ابزارم را بردند. ما با چشم خودمان ديديم كه محل كسب مان را كه با هزار اميد از بياباني خالي و برهوت به منطقه اي تجاري و كارآمد تبديل كرديم، به شكل يك خرابه در آورده اند. آنها بدون توجه به زحمات ما با بيل و كلنگ و بيل مكانيكي ديوارهاي تعميرگاه ها را تخريب كردند. همه كسبه براي جز جز مجتمع هزينه كردند. ما براي رسيدن به اينجا خيلي خرج كرديم، پول پيك و تبليغات روزنامه در سراسر شهر را داديم. اما حالا تقريبا چهار ماه است كه بيكاريم. تمام وقتمان صرف رفتن به اين دادگاه و آن دادگاه شده است. همه مي گويند حق با شماست اما موقع صدور راي حرفي نمي زنند. من فقط حق و حقوقم را مي خواهم. اگر پول پيش و چك هايي كه دست مالك (پادگان ۰۶) دارم و همچنين هزينه هايي را كه صرف آباداني آنجا كردم بپردازند، جاي ديگر مي روم و تعميرگاه مي زنم.
يكي ديگر از اين كسبه مي گويد: هرچه كه داشتم فروختم تا چك هايي را كه دست مردم داشتم پاس كنم. آن زمان كه قصد داشتم تعميرگاه را اجاره كنم خانه ام در جنت آباد را نه ميليون و ۵۰۰ هزار تومان فروختم. پنج ميليون تومان از آن را پول پيش دادم و ۴ميليون و ۵۰۰ هزار تومان از آن را خرج آباداني مجتمع ۰۶ و تعميرگاهم كردم. نمي دانم كجاي دنيا رسم است كه صبح وقتي به محل كارت مي روي آنجا را پلمب شده ببيني. با پلمب كردن و تخريب تعميرگاه هاي مجتمع ۰۶ به غير از خودم كارگرم و دايي و پدرم كه پيش من كار مي كردند هم بيكار شدند.
يكي از كسبه ها كه در فاز يك تعميرگاه دارد مي گويد: ما با آنها به توافق رسيده ايم كه پس از حل و فصل دعواي بين فاز دو با آنها به محل كارمان برگرديم.
يكي ازكسبه كه هنوز موفق نشده است بدهكاري هايش را بپردازد مي گويد: نتوانسته ام بدهي هايم را پرداخت كنم هرچه آبرو و حيثيت داشته ام از دست داده ام. خانه و ماشينم را فروختم تا بتوانم چك هايم را پاس كنم در صورتي كه حدود ۱۰ ميليون تومان جنس در تعميرگاهم دارم.
يك ميليون تومان پول پيش و چك تخليه داده ام من فقط حق و حقوقم را مي خواهم.
يكي از كسبه كه شش سال در اين مجتمع كار مي كرد، مي گويد: شش سال كار كردم اما در يك ساعت همه به باد فنا رفت. اگر آنها قصد داشتند ما را از تعميرگاه هايمان بيرون كنند حداقل ۲۰ روز قبل به ما اطلاع مي دادند تا هم جايي براي كارمان پيدا كنيم و هم اينكه بتوانيم ابزار و وسايلمان را تخليه كنيم در حال حاضر به خاطر اينكه بتوانم خرج زندگيم را در بياورم نزول گرفته ام وتعميرگاه كوچكي اجاره كرده ام. اگر پول خودم را بر مي گرداندند مجبور به گرفتن نزول نمي شدم. اوضاع كاري اكثر كسبه مجتمع ۰۶ به همين صورت است. يكي موتور سيكلت قسطي خريده است و مسافركشي مي كند. يكي ديگر وانت پدر زنش را گرفته وبار جابه جا مي كند. يكي از ترس طلبكارها پنهان شده يكي به جرم كلاهبرداري تحت تعقيب است.
پس از چاپ گزارش مربوط به مجتمع ۰۶ در مورد اين مجتمع، به گفته يكي از كسبه، صاحبان اصلي اين مجتمع كه ابتدا زميني مخروبه بود پيدا شده اند و وكالت آنها را بهمن كشاورز به عهده گرفته است.
در پي شكايت برخي از كسبه مجتمع كارواش و تعميرگاهي از مسوولان آموزشگاه يك نهاد، قاضي اسماعيلي حكم به تخليه دو طرف ماجرا داد، و اين زمين فعلا در اختيار شهرداري منطقه ۴ تهران قرار گرفته است و نيروي انتظامي وظيفه محافظت از آن را بر عهده دارد. در پي شكايت كسبه اين مجتمع با ماموران اين نهاد كه در تاريخ ۲۰/۹/۸۰ رخ داد يكي از آنها با ۸ليتر بنزين قصد سوزاندن خود و خانواده اش را داشت كه با وساطت قاضي كشيك و ماموران نيروي انتظامي ماجرا ختم به خير شد.
اين قطعه زمين با وسعت حدود ۷۷۰۰ متر مربع بيرون از محدوده يكي از تاسيسات آموزشي يك تشكيلات دولتي قرار دارد و مسوولان وقت اين آموزشگاه در سال ۱۳۷۵، شش هزار متر از اين زمين را طي قراردادي به شخصي به نام «حميد. ج» اجاره دادند تا وي در ازاي پرداخت ماهيانه مبلغ ۲۰ ميليون ريال ( پس از ساخت امكانات اوليه زمين در ۴ ماه نخست) اين زمين را تبديل به يك مجتمع تجاري كند.
|
|
|
دستگيري راهزن مسلح
راهزن مسلحي كه در جاده هاي شهرستان خمين از مسافران سرقت مي كرد، به دام افتاد. تحقيقات از وي پس از طرح چند شكايت در مراجع انتظامي اين شهر آغاز شد. يكي از شاكيان اين سارق كه صاحب يك دامداري است، در شكايت خود گفت: «من در محوطه دامداري بودم كه مرد ناشناسي وارد آنجا شد و درحالي كه سلاح در دست داشت مرا تهديد كرد و دسته چك، پول و كت و شلوارم را به زور از من گرفت و سپس با مجروح كردنم، فرار كرد.»
مرد ديگري نيز كه عليه اين راهزن شكايت كرده بود، گفت: «من سوار خودروام بودم كه ناگهان مرد مسلحي راه را بر من بست و به سوي خودروام آتش گشود و پس از ترساندنم اموالم را سرقت كرد.» ماموران نيروي انتظامي پس از آن كه با شكايات متعدد و مشابه مواجه شدند، تحقيقات خود را براي دستگيري متهم آغاز كردند و سرانجام موفق شدند وي را به دام بيندازند. اين مرد پس از انتقال به پاسگاه به جرم خود اعتراف كرد و گفت: «من معمولا در جاده بين روستاها كمين مي كردم و راه را بر خودرو افرادي كه احتمال مي دادم پول نقد همراه دارند مي بستم و دست به سرقت مي زدم.» بعد از اعترافات اين راهزن پرونده وي براي رسيدگي به مراجع قضايي ارجاع شد.
|
|
|
دزدي عجيب
انگار ديگر چيزي براي دزديدن نبود. افراد ناشناسي در اروندكنار آبادان شيرآلات مخازن ثابت توزيع آب شرب را به سرقت بردند. ماموران آب و فاضلاب آبادان قصد داشتند اين مخازن را جمع آوري كنند ولي شمار زيادي از مردم اروندكنار مانع از اين اقدام شدند. درپي آن شركت آبفاي آبادان، نگهبانان اين مخازن را فراخواند. با سرقت شيرآلات اين مخازن كه از سال ۱۳۷۹ درپي شوري آب در اين شهر ايجاد شد حجم زيادي از سرمايه ملي بلااستفاده شده است. اهالي اين منطقه درپي متوقف شدن آبرساني به اين شهر، به استفاده از آب شرب معمولي و آب تصفيه شده بهداشتي ۲۰ ليتري كه به قيمت دو هزار ريال عرضه مي شود روي آورده اند. شركت آب و فاضلاب روستايي آبادان نيز آبرساني به مخازن ثابت روستايي اروندكنار را از ماهها قبل به دليل عدم تخصيص اعتبار موردنياز متوقف كرده بود.
|
|
|
رفيق ناباب
اگر تصميم خروج از كشور را داريد. اگر تصميم داريد دلارهايتان را تبديل به يورو كنيد. اولا اين خبر را حتما بخوانيد. ثانيا حتما مراقب رفقاي ناباب باشيد. واما خبر ما. پسر جواني كه قصد سفر به آمريكا داشت، ۶۰ هزار دلار خود را به دوستش داد تا به يورو تبديل كند اما دوستش هزار يورو پس داد و با بقيه پول متواري شد. محمد در شكايت خود به ماموران كلانتري گفت با يكي از دوستانم كه علي نام دارد قرار بود به فرانسه برويم براي همين ۶۰ هزاردلارم را به او دادم تا او برايم به يورو تبديل كند. روزي كه قرار بود پول ها را تحويلم بدهد به منزلم آمد و البته چند نفر از دوستانمان هم حضور داشتند. علي هزار يورو و از پول ها را به من داد وقتي كه از او خواستم بقيه پول ها را بدهد گفت چون پول ها زياد بود داخل داشبورت خودرو ام است مي روم و بقيه پول ها را مي آورم. يكي ازدوستانمان هم همراه او رفت تا كمكش كند. يك ربع بعد حسن دوستم كه با علي رفته بود آمد و گفت: علي پول ها را با خود برد. اول فكر كردم دروغ مي گويد اما بعد موضوع جدي شد، علت را از وي پرسيدم اما او هيچ چيزي نمي دانست.
قاضي پرونده به ماموران كلانتري دستور داد تا متهم رادستگير كرده و به دادسرا ببرند.
|
|
|
كشتار غير مجاز دام
رئيس شبكه دامپزشكي مشهد گفت: ۲۴ مكان عرضه گوشت و كشتار غيرمجاز دام، طي امسال در اين شهرستان كشف و به مراجع قضايي معرفي شد.» به گفته وي تخلفات بهداشتي در برخي از اماكن به خاطر دارا بودن سابقه تخلف و تعمدي بودن آن قابل چشم پوشي نيست.
محسن عابدزاده گفت: طي ۱۰ ماه گذشته امسال، ۵۳ هزار مكان عرضه فرآورده دامي مورد بازديد واحد نظارت شبكه دامپزشكي مشهد قرار گرفت و در اين راستا ۹۴۸ مورد به خاطر تخلفات فاحش به مراجع قضايي معرفي شده اند. او رعايت مسايل بهداشتي را در مراكز تهيه و عرضه فرآورده هاي دامي حايز اهميت خواند و افزود: در راستاي همين مدت ۶۰ هزار و ۶۴۶ كيلوگرم فرآورده دامي فاسد ضبط شده است.
وي گفت: اين در حالي است كه بسياري از اين فرآورده ها در مراكز مجاز و كشتارگاه ها تهيه شده اما به دليل رعايت نكردن بهداشت، مانند عدم نگهداري بهداشتي به فساد دچار و از چرخه مصرف حذف شده اند.
|
|
|
برج هاي سبحان
ايهاالناس بدانيد و بخوانيد و براي آنها كه نمي دانند بگوييد كه برج هاي «سبحان» پروانه ساخت ندارد و از ۳ سال پيش بدون مجوز، عمليات احداث آن آغاز شده است. شهردار منطقه يك در اينباره گفته است: «مسوولان برج ها از ورود كاركنان شهرداري به مجتمع سبحان جلوگيري مي كنند و اجازه ورود به آنان نمي دهند.»
مجتمع مسكوني سبحان به صورت ۱۰ برج بين ۱۰ تا ۱۵ طبقه در منطقه چيذر، بلوار كاوه ساخته شده كه در برخي از طبقات آنها، مردم سكونت دارند و هم اكنون نيز دو يا سه برج اداري و تجاري كنار آنها، در حال احداث است.
اين در حالي است كه مدير فروش مجتمع مسكوني «سبحان» در اين باره مي گويد: «برج هاي سبحان واقع در بلوار كاوه داراي مجوز هستند و فروش قطعي اين برج ها آغاز شده است. گزارش ما را طي روزهاي آينده درباره اين ماجرا بخوانيد.
|
|
|
سارقان لوازم خودرو
ماموران انتظامي اصفهان موفق شدند سارقان لوازم داخل خودرو را شناسايي و دستگير كنند.
روز گذشته ماموران گشت انتظامي در حين گشت زني به خودرو پيكان قرمزرنگي با دو سرنشين ظنين شدند و به آنها اخطار ايست دادند، اما راننده پيكان پس از ديدن ماشين پليس، پاي خود را بر پدال گاز فشار داد و از محل فرار كرد.
ماموران پس از يك عمليات تعقيب و گريز موفق به توقف خودرو پيكان و بازداشت سرنشينان آن شدند.
در بازجويي هاي اوليه مشخص شد متهمان به نام هاي رجبعلي و رضا از سارقان حرفه اي هستند كه آنها در بازجويي ها به ۵ فقره سرقت درون خودرو و سرقت بيش از يك ميليون تومان وجه نقد از مشتريان بانك ها اعتراف كردند كه متهمان پس از تشكيل پرونده با دستور بازپرس پرونده براي تحقيقات بيشتر تحويل ماموران اداره آگاهي داده شدند.
|
|
|
داستان شركا
يكي از شركاي شركت حمل و نقل بين المللي در نبود شريكش با صحنه سازي ۴۰ ساختمان دفتر مركزي اين شركت را به نام خود سند زد.
«علي.م» ۴۸ ساله شكايت كرد، بعد از ۱۰ سال، زندگي در اروپا، چند ماه پيش به ايران برگشتم. پس از جابه جايي و ساكن شدن در خانه جديدم با شريكم تماس گرفتم كه به شركت بروم و در كارها همكاري كنم. اما او ابتدا به گونه اي صحبت كرد كه انگار اصلا شناختي از من ندارد. در تماس هاي بعدي، وقتي به او گفتم كه مي خواهم در كارها به او كمك كنم گفت كه بعد از ۱۰ سال هيچ چيزي از شركت به من نمي رسد.
پس از تماس هاي مكرر به شركت رفتم. او مرا تهديد به مرگ كرد و از من خواست كه ديگر به آنجا نروم. پس از تحقيق در رابطه با او و شركت متوجه شدم كه او در نبود من با صحنه سازي و جعل امضا ۴۰ ساختمان دفتر مركزي را به نام خود كرده است. تحقيق روي اين پرونده توسط ماموران كلانتري آغاز شده است.
|
|
|
۴۸ هزار تومان تقلبي
شما براي صلوات فرستادن براي اين و آن چقدر پول مي گيريد؟ اصلاً پول مي گيريد؟ مطمئناً نه! اما خبري برايتان داريم خواندني از كلانتري ۱۴۸ انقلاب. ماموران اين كلانتري بعد از آنكه به يك افغاني مشكوك مي شوند و او را مورد بازجويي قرار مي دهند، در جيب هاي اين آقاي محترم ۴۸ هزار تومان پول پيدا مي كنند كه همگي تقلبي است. متوجه شديد مسلماً اولين سوالي كه به ذهن ماموران خطور مي كند اين است كه:
- اين پول را از كجا آوردي؟
و جواب محمدآقا شنيدني است. او در جواب سوال ماموران مي گويد «من حوالي جاده خاوران مشغول قدم زدن بودم كه خانمي سر راهم را گرفت و گفت اين پول را بگير و براي اموات من صلوات بفرست!»
|
|
|
آزادي ۱۵ زنداني
يك فرد نيكوكار زنجاني، زمينه آزادي ۵ زنداني جرايم غيرعمدي را فراهم كرد.
اين افراد كه به خاطر مسايل مالي «پرداخت ديه» به تحمل حبس محكوم شده بودند با تلاش هاي واحد مددكاري و پرداخت جريمه در حق شاكي، از زندان زنجان آزاد شده و به آغوش گرم خانواده هاي خود بازگشتند. صفرعلي عباسي فرد نيكوكار زنجاني در آستانه عيد سعيد غدير خم و همزمان با دهه فجر، اين اقدام انسان دوستانه را انجام داد. فرد خير ديگري به نام اميرحسين بيات نيز آذرماه گذشته با پرداخت بدهي ۲۱ ميليون ريالي ۱۰ زنداني، آنان را از حبس نجات داد.
واحد مددكاران زندان مركزي زنجان آماده است با همكاري افراد خير استان، زمينه رهايي شمار بيشتر زندانيان جرايم غيرعمدي دربند را فراهم كند.
|
|
|
سوالات كنكور
افغاني ها هم سوالات كنكور قاچاق مي كنند. يك منبع وزارت تحصيلات عالي (آموزش عالي) افغانستان از بازداشت ۲۰ نفر به اتهام فروش سوالات امتحاني كنكور سراسري كه ششم بهمن برگزار شد، خبر داد. وي كه خواست نامش فاش نشود، افزود: «اين عده كه همگي از كاركنان دولت هستند، پس از سه هفته تحقيق و بررسي، شناسايي و دستگير شدند.» حدود ۲۶ هزار داوطلب ورود به دانشگاه ها و ديگر مراكز آموزش عالي افغانستان، ششم بهمن در نخستين مرحله در ۲۴ حوزه در اين آزمون شركت كرده بودند، اما وزارت تحصيلات عالي افغانستان در پايان همين روز، آزمون كنكور در هفت ولايت كابل، كاپيسا، وردك، پروان، لوگر، گرديز و غزني را باطل اعلام كرد.
|
|
|
به خاطر سخت گيري
وجود معضل فرار از خانه و افزايش كودكان خياباني،از جمله ناشي از سخت گيري افراطي خانواده هاست.
بنا به يك تحقيق فرار افراد از خانواده، همگي ناشي از نوسانات رفتاري در خانواده بوده است.
به طور معمول فرارهاي خانوادگي كه منجر به افزايش كودكان خياباني مي شود، بيشتر مربوط به افراد سنين ۱۵ تا ۲۳ ساله است.
به عقيده مسوولان بايد در اين راستا تحقيقات بيشتري صورت گيرد و طرح هاي مفيدي براي جلوگيري از اين معضلات ارايه شود.
|
|
|