يك مدرس دانشگاه معتقد است: هايدگر و نيچه در نيهيليستي خواندن غرب، مواضع مشترك داشته و هر دوي آنها رويكرد انتقادي به مدرنيته غرب دارند.
به گزارش ايلنا، در محل باشگاه دانشجويي دانشگاه تهران در ادامه دومين روز از همايش «شناخت، بررسي و نقد آراء و انديشه هاي مارتين هايدگر»، دكتر شهريار زرشناس، مدرس دانشگاه درباره «ما و هايدگر» سخن گفت.
زرشناس در ابتدا نيهيليسم را از محورهاي عمده انديشه هايدگر دانست و درباره آن گفت: ياكوبي براي اولين بار در نامه اي به فيخته به سال ۱۷۹۹ از واژه نيهيليسم استفاده كرد و بعد از آن اين واژه در ادبيات سياسي اروپا به طور مكرر استفاده شد.
وي با اشاره به تلقي نيچه نيهيليسم، آراء هايدگر را در امتداد تفكر نيچه دانست و ادامه داد: فضاي انديشه هايدگر ملهم از نيچه است و نيچه آغازگر و مؤسس انديشه پست مدرن است.
به عقيده زرشناس، هايدگر برجسته ترين متفكر پست مدرن قرن ۲۰ بوده كه نيچه را اسير نيهيليسم دانسته است زيرا نيچه در گذر از فضاي نيهيليسم به مابعدالطبيعه ناكام بوده است. همچنين هايدگر با مطرح كردن انديشه حضوري و حصولي، زبان نيچه را متافيزيكي مي داند. اين سخنران در ادامه به كوشش دكتر فرديد در بيان آراء هايدگر و تلفيق آن با عرفان ادبي اشاره و تصريح كرد: هايدگر دعواي عرفان نداشت؛ بلكه او تفكري شاعرانه داشت.
اين مدرس دانشگاه در بخش ديگري از سخنان خود به تلقي نيچه از نيهيليسم اشاره كرد و گفت: نيچه نفي ارزش هاي تمدن سقراطي- مسيحي توسط خود آن تمدن را نيهيليسم مي داند؛ اما هايدگر موجود انگاري را مساوي نيهيليسم مي داند و معتقد است كه همه اعصار بعد از يونان باستان، اسير نيهيليسم بوده است.
زرشناس در ادامه به دوره ما قبل سقراط كه هراكليتوس (۳۷۸ ق م) فرد شاخص آن است اشاره كرد و گفت: هايدگر تنها اين دوره را فارغ از انديشه هاي نيهيليستي مي داند. وي همچنين گفت: هايدگر و نيچه در نيهيليستي خواندن غرب با هم مواضع مشتركي دارند و هر دو داراي رويكرد انتقادي به مدرنيته غرب هستند.
اين استاد دانشگاه در ادامه سخنانش مؤلفه هاي انتقاد هايدگر به غرب را اين گونه برشمرد: هايدگر به كل نظام مابعدالطبيعه غرب انتقاد جدي دارد؛ زيرا بعد از هگل، آن را تمام شده مي انگارد و به فكر چيز ديگري است. همچنين او مبلغ تفكر شاعرانه و معنوي است. وي افزود: همچنين او به تكنولوژي غرب انتقاد جدي وارد كرده و در ادامه نيز اومانيسم و ذهنيت سوبژكتيويسم غرب را نيز به چالش مي كشد.
شهريار زرشناس در بخش ديگري از سخنراني خود به نسبت هايدگر و حزب ناسيونال- سوسياليسم آلمان هيتلري اشاره كرد و بيان داشت: فاشيسم، محصول تفكر مدرن و صورتي از صور امتداد عقل مدرن غربي است. اين مدرس دانشگاه يكي از ريشه هاي فاشيسم را در تفسير خاص فيخته از دولت و قدرت سياسي دانست و تصريح كرد: فيخته اولين بنيانگذار سوسياليسم دولتي است. همچنين تفسير خاص هگل از دولت و قدرت سياسي نيز در ريشه دواندن فاشيسم نقش داشته است.
به عقيده زرشناس تصور شكست آلمان به دليل خيانت يهوديان در جنگ اول جهاني تبلور اميال فاشيستي دولت و مردم آلمان بود و حزب ناسيونال- سوسياليسم آلمان از احساس بغض آلود ناسيوناليسم لگد شده مردم آلمان برآمد. اين مدرس دانشگاه ابزار قدرت گيري فاشيسم را دموكراتيك دانست و گفت: همانطور كه نيچه با تمدن مسيحي- سقراطي سر نزاع دارد، هيتلر ژرمن نيز خواهان زنده كردن روح اصيل نژاد ژرمن است.
زرشناس به نظر هايدگر نسبت به ناسيونال- سوسياليزم اشاره و خاطر نشان كرد: هايدگر سعي مي كرد با كمك گرفتن از پان ژرمنيسم هيتلر از كليت تمدن غربي و سقراطي- مسيحي عبور كند و در اين راه ميراث فرهنگي خويش را به كار مي گيرد.
وي در ادامه به گفته هگل مبني بر اين كه در انديشه فلسفي دو دوره يونان و آلمان نقش برجسته اي دارد، اشاره كرد و گفت: هايدگر به اين حرف اعتقاد كامل داشت و تفكر آلمان را امتداد تفكر اصيل يونان و ماقبل سقراط مي دانست.
زرشناس در ادامه سخنانش به بيان تفاوت و نسبت ايرانيان با هايدگر پرداخت و گفت: ايران بعد از انقلاب مشروطه غربي نشد؛ اما غرب زده شد و به بيان ديگر ايرانيان در ذات مدرنيته شريك نشدند؛ بلكه در صفات مدرنيته شريك شدند و حاصل آن هويت برزخي و تعليقي بعد از مشروطه شد. وي افزود: تفكر هايدگر نسبي انگارانه است در حالي كه تفكر ما نسبي انگارانه نيست و از طرفي در تفكر او دين جايي ندارد ولي دين در تفكر ما جاي رفيعي دارد.
زرشناس در ادامه تشريح خود در تفاوت ايرانيان با هايدگر گفت: او به ميراث تفكر يوناني پيش از سقراطيان دل بسته است و به دنبال عبور از غرب است و به دنبال جايگزيني شعر به جاي دين است و اين در حالي است كه انتقادات او سلبي بوده و هيچ گونه جايگزيني معرفي نمي كند. وي اضافه كرد: در تفكر او گرايشات اخلاقي وجود ندارد همچنان كه به متافيزيك نيز عقيده اي نداشت و تعلق او به ريشه هاي تفكر تمدن ماقبل سقراطي است.
زرشناس با نام بردن از هايدگر به عنوان متفكري هوشيار، معترض و منتقد كه صاحب ايدئولوژي خاص خود است، گفت: انديشه انتقادي و سلبي او نسبت به غرب ،ايرانيان را در آگاهي نسبت به غرب ياري مي رساند.