شنبه ۹ اسفند ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۲۲
گفت وگو با فرج الله سلحشور كارگردان فيلم و مجموعه هاي تاريخي،مذهبي
تاريخ مايه عبرت
003228.jpg
غلامرضا كمالي رهبر
ژانر تاريخي مذهبي در كنار ژانرهاي كمدي و پليسي جنايي به عنوان يكي از پرمخاطب ترين ژانرهاي سينمايي مطرح است و امروزه علي رغم ظهور فضاهاي مجازي و فانتزي در دنياي رسانه اي، مي بينيم كه ژانر تاريخي مذهبي همچنان از جذابيت و اهميت ويژه اي نزد فيلمسازان و مخاطبين برخوردار است و هر ساله شاهد ساخت فيلم هاي مطرحي در سراسر دنيا در اين ژانر هستيم. به بهانه توليد فيلم و مجموعه حضرت يوسف«ع»، پيرامون ژانر تاريخي مذهبي آن با فرج الله سلحشوربه گفت وگو نشسته ايم .
* در خصوص ژانر تاريخي مذهبي و مشخصات آن كمي توضيح بفرماييد؟
- يكي از مشخصات ژانر تاريخي مذهبي ظاهر آن است كه برگرفته از مستندات تاريخي است. دومين مشخصه آن كه بيشتر مورد نظر ماست به محتواي آن برمي گردد، هميشه تاريخ مايه عبرت بوده است چه آثار تاريخي چه ابنيه تاريخي، كتب تاريخي، سرگذشت هاي تاريخي، قرآن هم براي مردم هم در عصر خودش مثال هاي بسياري از گذشتگان و تاريخ آورده، به نظر مي رسد كه حكمتي در آن نهفته است. يكي از ويژگيهاي محتوايي ژانرهاي تاريخي مذهبي اين است كه قابليت اين را دارند كه سوژه هاي آن بدون تاريخ مصرف در زمانهاي طولاني براي مردم قابليت استفاده داشته باشند.
مشخصه ديگري كه اين آثار دارند در مورد قصه هايي است كه ما از قرآن انتخاب مي كنيم كه بي عيب و نقص هستند؛ چون زاييده فكر من ضعيف سراپا نقص و عيب نيست كه در كنار ۴ حرف درستي كه مي زنم ده تا حرف نادرست هم داشته باشم. نه كلام كلام خداست و تفسير هم تفسير ائمه معصومين هست، يعني مفسرين هم انسان هاي بي عيبي هستند. به همين لحاظ، سوژه  وقتي بيرون مي آيد، هر چه در آن مي بينيم خير است، تأثير مثبت است در حالي كه آثاري كه برخاسته از ذهن خود ماست به كرات در آن ضعف و كاستي مي بينيم.
* در روايات تاريخي مذهبي تا چه حد دست كارگردان يا نويسنده در دخل و تصرف در مستندات باز است و شما تا چه حد آن را مجاز مي دانيد؟
- يك وقت مي بينيد كه اصلاً نيازي نداريد كه خارج از آن مستندات تاريخي مطلب ديگري بگوييد، يعني همه متريالش موجود است. مثلاً در داستانهاي قرآن، داستان حضرت يوسف از آن داستانهايي است كه به ظاهر شايد كمتر نياز داشته باشد سراغ بافته هاي ذهني برويم. بعضي قصه هاي تاريخي هست كه خوب ثبت شده، ريزه كاري هايشان آمده، پس نيازي ندارد كه آدم از اين طرف و آن طرف ببافد كه شكل اوليه آن هم با ناشي گري ما به هم بريزد. معمولاً شما وقتي مي رويد به سراغ سوژه هاي تاريخي به دو دليل مجبور هستيد چيزهايي را اضافه كنيد، يك، ممكن است كه شما بر اساس ضرورت و نياز جامعه امروز و فرهنگتان، بخواهيد پيام هايي را در اين داستان بگذاريد، كه در آن زمان نبوده، يكي اين است.
دوم اين كه مي بينيد يك سري حلقه ها در اين داستان مفقود شده و شما مجبوريد بازسازي كنيد، به اين دو دليل ما مجبور مي شويم چيزهايي را به يك داستان كه در تاريخ وجود دارد اضافه كنيم. مثلاً در داستان حضرت يوسف ما نمي دانيم بر يوسف از زماني كه از چاه درآمد تا به مصر رسيد، چه گذشت. در ۱۲ سالي كه در خانه زليخا بود، ۱۲ سال زندان يا حتي ۱۲ سالي كه در صدارت بود تا به پدرش رسيد چه بر او گذشت؟
زليخا هم تا يك جاي قصه هست، بعد نيست، تكليف او چه مي شود؟ كه البته براي يافتن پاسخ برخي از اين سؤالات كه تاريخ به تنهايي نمي  تواند به آنها پاسخ دهد بايد سراغ جامعه شناسي و مردم شناسي، هم عصر آن قصه ها رفت.
برخي از دخل و تصرف ها هم براي ايجاد قابليت  هاي مناسب براي گفتن چيزهايي كه شرايط روز جامعه نياز دارد صورت مي گيرد. مثلاً در عصر حاضر ما با انواع آلودگي هاي نفساني و شهواني در جامعه روبه رو هستيم. يا با ضعف مديريت مواجه هستيم. يوسف كه مدير توانايي است، آيا نمي توانيم از مديريت يوسف براي مديريت خودمان الهام بگيريم؟ يوسف خيلي سعي مي كرد به درد بيچارگان و تهيدستان رسيدگي كند آيا اين بعد از زندگي يوسف براي ما الهام بخش نيست.
علاوه بر آن در دنياي امروز، ما به اميد يك حكومت جهاني واحد و توحيدي هستيم، آيا حكومت يوسف يك نمونه از آن نمي تواند باشد. يك حكومت موفقي كه يك كشور بحران زده را ۱۴ سال به زيبايي اداره مي كند، كشوري كه خود داراي فرهنگ ۳ هزار ساله است، يك نفر بيگانه از يك جاي ديگر بيايد و آنجا را اداره كند. آيا اين زيبا اداره كردن اين مملكت نمي تواند براي ما آموزنده باشد، از جاهاي ديگر مي آمدند از يوسف گندم مي گرفتند. اين توانايي آيا نشانه كوچكي از يك حكومت جهاني نيست، به حكومت الهي كه ما به دنبالش هستيم و آرزويش را داريم شبيه نيست.
داستان حضرت يوسف، داستان عجيبي است. دوازدهمين سوره قرآن، صد و دوازده آيه با بسم الله الرحمن الرحيم، دوازدهمين جزء قرآن كريم، دوازده ركوع در اين سوره است، دوازده برادرند، دوازده سال در زندان، دوازده سال در صدارت، دوازده سال در خانه زليخا، اين دوازده ها چيست؟ وقتي آدم دنبالش مي رود مي بيند كه اينها همه رمز است، مي توانيم از آنها براي بازگشايي گره هاي موجود در جامعه امروزمان استفاده كنيم. به اين دو دليل، يكي براي پاسخگويي به نياز جامعه امروزمان و يكي هم به دليل مفقود بودن حلقه هايي در زنجيره قصه، مجبور مي شويم كه جاهايي از تاريخ را بازسازي كنيم، اما بايد توجه داشت كه اين بازسازي ها با حلقه هاي قبل و بعد از خودشان بخواند، با حقايق موجود و مستند تاريخي هماهنگي داشته باشد وگرنه خيانت است به تاريخ، اينكه يك هنرمند فكر كند كه مجاز است دخل و تصرف كند در تاريخ به خاطر اينكه اين طوري مي بيند، نه خير، حق ندارد. اين از ناتواني و ضعف هنرمند است كه نمي تواند حقيقت تاريخي را درست ببيند و با كج فهمي هاي خود سعي مي كند آن را راست كند، در حالي كه آن را تخريب مي كند. مثلاً خيلي از سريالهايي كه الان هم پخش مي شود، خيلي بي پروا اقرار مي كند كه زندگي فلان شخصيت از نظر ما اهميت نداشته، ما قصه مي گوئيم اين يك داستان است كه شما مي بينيد و لزومي ندارد كه خيلي هم مستند باشد. اگر اين طوري است پس چرا اسم فلان شخصيت تاريخي اين مملكت را روي آن گذاشتيد. اين نوع فريب كاري است. آيا زندگي فلان آدم بزرگ كه شما به تصوير كشيديد حرفي براي گفتن نداشته، آنقدر جذابيت نداشته كه شما مي خواهيد با جذابيتهاي خودتان، با حرفهاي بي سر و ته خودتان تازه زندگي آن را جذاب كنيد، اگر نداشت چرا اصلاً سراغ آن رفتيد. اگر هم حرفي براي گفتن داشته، چرا نرفتيد حرفهاي او را از داخل تاريخ پيدا كنيد؟ بعضي ها چيزهايي در قصه هايشان مي گويند كه اصلاً در تاريخ وجود ندارد و براي اينكه كار را جذاب بكنند يك سري پيرايه هايي را به كار اضافه مي كنند. در حالي كه ما معتقد هستيم كار ارزشمند خودش پيام دارد، حرف دارد. يك واقعه تاريخي،  خيلي نكاتش، رمز و رازهايش، پيامهايش در درون خودش نهفته است، هنرمند اينها را بايد پيدا كند، حالا بعضي نگشته اند، پيدا نكرده اند و مي خواهند از خودشان ببافند و اضافه كنند.
* جايگاه سينما و تلويزيون به عنوان رسانه چيست و چه رسالتي در برابر مردم دارد؟
- به نظر من چون سينما و تلويزيون يك رسانه فراگير هستند بهترين جايگاهي كه مي توانند اين حرفهاي ارزشمند و پيامهاي ارزشمند را در آنجا عرضه كنند، همين جاست. وظيفه راديو و تلويزيون است كه ارزشهاي تاريخي را زنده كند. اصلاً اجازه بدهيد من اعتقاد خودم را صريح بگويم، در تلويزيون غير از مذهب چيز ديگري نبايد مطرح بشود، مثلاً اگر سناريويي در مورد قاچاق نوشته مي شود بايد ديد قرآن و اهل بيت آن كجاست، قاچاق است. خوب باشد، اما آن كسي كه با قاچاق مبارزه مي كند، با چه ديدگاهي مبارزه مي كند و چه كسي به او گفته بايد مبارزه كند، از كجا ياد گرفته؟ غير از اين است كه تكليف الهي او بوده. اگر اين طوري به برنامه ها نگاه بشود خواهيم ديد كه قهرمان شما هم با قاچاق مبارزه مي كند، مرد الهي است، الهي هم عمل مي كند، در برخوردش هم خدا را در نظر مي گيرد. در اصلاحش هم خدا را در نظر دارد. در كشتنش هم خدا را در نظر دارد. در كشته شدنش هم خدا را در نظر مي گيرد.
* در مورد اخباري كه در مورد توقف پروژه حضرت يوسف به دليل مشكلات مالي منتشر شده توضيح بفرماييد. آيا مشكل رفع شده يا خير و اقدامات شما در اين خصوص چه بوده؟
- مسئولين تلويزيون به ما قول داده بودند كه در استارت كار يك بودجه قابل قبول و مناسب با اين مجموعه در اختيار ما قرار بدهند كه بتوانيم با يك قدرت و قوتي اين كار را شروع كنيم، متأسفانه اين را ندادند و از آن طرف هم كمبود بودجه تلويزيون به خاطر كشمكش هاي بودجه اي با سازمان برنامه و بودجه و مجلس باعث شد كه پروژه ما هم تحت تأثير قرار گيرد و ما در آغاز كار كه هنوز بخشي از دكورهايمان ساخته شده بود مجبور شديم فعاليتمان را متوقف كنيم. الان دارند سعي مي كنند كه اين بودجه را در اختيار ما قرار دهند، خودمان هم از جاهاي مختلف سعي كرديم كه جذب بودجه كنيم. ولي تا حالا علي رغم سعي بسيار، هنوز نتوانسته ايم پروژه را مجدداً راه اندازي كنيم. ولي ان شاءالله به زودي شروع خواهد شد. هم بچه هاي تلويزيون دارند سعي مي كنند همكاري كنند و هم خود ما اميدوار هستيم كه كمك هاي ديگري برسد تا مجموعه را راه اندازي كنيم.

سايه روشن هنر
صحنه و گفت وگو با بهرام بيضايي
003231.jpg

سيزدهمين شماره نشريه «صحنه»- ماهنامه تخصصي تئاتر- ويژه بهمن ۸۲ منتشر شد.
در اين شماره مي خوانيم: ۲۵ سال تئاتر پس از انقلاب، تئاتر انقلاب و جشنواره فجر در گفت وگو با عظيم موسوي، سوءتفاهم هاي پتربروك، درام و بازيگر، گفت وگو با خسرو حكيم رابط نويسنده و مدرس تئاتر، تئاتر سنتي هنوز صاحب جريان به روز و نو نشده است، من براي مخاطبان مذهبي كار نمي كنم. يادداشتي بر نمايش عروسكي «عبدصالح»، حركت از ساحت عرشي به ساحت زندگي (نقد و نگاهي بر نمايش يوسف و زليخا)، گفت وگو با داوود فتحعلي بيگي نويسنده و كارگردان نمايش يوسف و زليخا، تلفيقي نوين از نمايش مذهبي با اشكال نمايشهاي ايراني، نقد مديريت اساس كار ما بود (گفت وگو با نيما دهقان كارگردان نمايش «لوله»)، ريگهاي ته جوي (نگاهي به نمايش «لوله»)، گفت وگو با فريبا رئيسي نقد نمايش عروسكي ايران من، نگاهي به متن و اجراي نمايش ارفه، گفت وگو با آروند دشت آراي كارگردان نمايش «هشتمين خوان»، نقدي بر نمايش شب هزار و يكم و گفت وگو با بهرام بيضايي نقد نمايش آخر خط، گفت وگو با پري صابري نمايش «سوگ سياوش»، نقدي بر نمايش هاي «خاطرات هنرپيشه نقش دوم» و «سوگ سياوش» و...
003234.jpg

فيلم اسفند منتشر شد
سيصدوسيزدهمين شماره ماهنامه سينمايي فيلم ويژه اسفند ۸۲ با مطالبي در زمينه سينماي ايران و جهان منتشر شد.
كارت اعتباري براي سينما، گزارش پنجمين جشنواره سينماي مستند كيش، گزارش دومين جشنواره سوني، جشنواره جايزه هاي چند ميليوني. فيلم هاي منتخب تماشاگران شش دوره جشنواره فجر و ميزان موفقيت آنها در نمايش عمومي، يادداشت هايي درباره جبهه، گزارش هاي بيست و دومين جشنواره فيلم فجر و برگزيدگان منتقدان، نقد فيلم هاي بالستيك و آخرين بخشي، اكران ماه و نگاهي به فيلم هاي زندگي ام بدون من، خانه اي از شن و مه، آخرين سامورايي، حيوان خانگي معلم ديزني، پدرخوانده توكيو و... از مطالبي است كه در اين شماره ماهنامه فيلم به چاپ رسيده است.

هنر
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |