چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۲۴
و آيا سيماي شهر زيبا خواهد شد...!؟
گزارشي تحليلي به بهانه همايش سيما ، منظر شهري، تجارب جهاني و چشم انداز آينده
آ.مهاجر
003780.jpg

ب. هوشيار يوسفي 

...« در كشور ايران بيش از يك ميليون سال سابقه زيست مستمر وجود دارد و حدود دوازده هزار سال سابقه زيست يكجانشيني، حدود پنج هزار سال سابقه دوران تاريخي، بيش از هزار و چهارصد سال سابقه دوران اسلامي. ايران يكي از هفت تمدن اوليه بشري بوده است؛ بنابراين مهم ترين مزيت نسبي ايران در جهان و منطقه وجهه تاريخي - فرهنگي آن است نه كشاورزي و نه صنعتي.
در حالي كه هيچ وقت از كشورهاي توسعه يافته نمايشگاه هايي دايمي از كشاورزي يا صنعت ايران را با هزينه خودنكرده اند؟ در پاريس (موزه لوور)، لندن (موزه بريتيش ميوزيوم)، نيويورك (موزه متروپليتن) سالن هاي بسيار مجهز و بخش هاي عظيمي را اختصاص داده اند به آثار تاريخي - فرهنگي ايران؛ بعد فراموش شده ايران متاسفانه بعد تاريخي -فرهنگي آن است به خصوص در زمينه معماري و شهرسازي. كاخ هاي ايلامي ها، هخامنشيان، ساسانيان، ايوان مدائن با آن عظمت، چهارباغ هاي اصفهان و... شاهدي بر اين مدعا هستند...»
اينها بخشي از سخنراني مهندس اردشير عروجي تحت عنوان «طراحي شهري در تعامل با آثار تاريخي و فرهنگي» بود كه در همايش «سيما و منظر شهري، تجارب جهاني و چشم انداز آينده» (مورخه ۲۶ و ۲۷ بهمن ماه جاري در مركز همايش هاي بين المللي سازمان صداوسيما) ارايه شد؛ صرف نظر از ميزان دقت آمار ارايه شده در اين مقاله، محتواي آن، با توجه به رويكرد تاريخي و علي الخصوص فرهنگي، در كنار ساير مقالات - كه چه بسا شايسته بود بيشتر اين زمينه را جدي مي گرفتند- داراي جايگاه شاخص و در خور توجه بود.
به اعتبار نتيجه، فرهنگ (يا نقص فرهنگي) علت العلل تمامي معضلات شهري و هكذا تبعات مربوطه آنها است. پس، كليد حل اين هزار توي مشكل آفرين نيز را هم بايد در همين شاه كليد «فرهنگ» جست وجو كرد؛ چيزي كه به عادت مالوف، بار ديگر به ورطه فراموشي سپرده شد!
در اين همايش كه به همت معاونت شهرسازي و معماري وزارت مسكن و شهرسازي و با همكاري مركز مطالعاتي و تحقيقاتي معماري و شهرسازي، سازمان عمران و بهسازي شهري، شركت عمران شهرهاي جديد، سازمان ميراث فرهنگي كشور و سازمان شهرداري هاي كشور برگزار شد، جمعي از معماران و طراحان بنام شهري، كارشناسان و اساتيد دانشگاه ها، مسوولان امور شهري، شهرداران و ... از سراسر كشور حضور به هم رساندند. در كنار ارايه مقالاتي توسط ارباب فن و اساتيد هنر، غرفه هايي نيز براي ارايه دستاورد و عملكرد نهادهاي برگزاركننده همايش، نمايشگاه و مسابقه كاريكاتور با موضوع شهرنشيني و بزرگداشت دكتر محمد منصور فلامكي، مرحوم دكتر منوچهر مزيني، مهندس محمود توسلي و مهندس كامران صفامنش، از جمله بخش هاي جنبي اين همايش بودند.
برنامه ريزي 
آنچنان كه از بيانات مهندس سيدجواد ميرحسيني، مديركل دفتر معماري و طراحي شهري وزارت مسكن و شهرسازي و دبير اين همايش و همين طور مهندس ناصر بنيادي معاون آموزشي و پژوهشي مركز مطالعاتي و تحقيقاتي وزارت مسكن و شهرسازي مستفاد مي شود، انديشه لزوم توجه به سيما و منظر شهري با توجه به وظايف ستادي وزارت مسكن وشهرسازي در حوزه معاونت شهرسازي و معماري، حداقل به دو دهه قبل باز مي گردد. تصويب مقررات و ضوابط مربوط به نماهاي شهري، توسط شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران و ضرورت تاسيس دفتر معماري و طراحي شهري در حوزه معاونت شهرسازي و معماري و نيز جايگاه قانوني براي انجام وظيفه در عرصه سيما و منظر شهري و روستايي بر اساس بند ب ماده ۱۳۷ قانون برنامه سوم توسعه، لزوم دستيابي به اهداف مذكور را دوچندان كرده است. مهندس ميرحسيني در اينباره مي گويد: «نگرش قانون برنامه سوم توسعه، بهانه اي دست داد تا بتوانيم زمينه برگزاري اين همايش را فراهم سازيم؛ لزوم ايجاد فضايي به منظور بحث و تبادل نظر ميان اهل فن و حرفه با گذر از تدوين دستاوردهاي مطالعات و تحقيقات و رسيدن به دخالت در اجرا در پايان برنامه سوم و آغاز برنامه چهارم امري اجتناب ناپذير است. لذا بر آن شديم تا همايش را با تدوين برنامه مقدماتي برگزاري و تشكيل شوراي سياست گذاري و كميته اجرايي با همكاري سازمان ها و دستگاه هاي موثر در امر طراحي شهري آغاز كنيم.»
اينكه مباحث مطروحه در همايش، همگي از پيش برنامه ريزي و تعيين شده بودند، از يك سو مانع پراكنده گويي هاي رايج شده، خط سير مشخصي را در ارايه مقالات رقم زده بود، ولي از ديگر سو، علي رغم سعي برگزاركننده در ايجاد جو گفتمان، اين زمينه را كمرنگ كرده بود. مهندس بنيادي در اينباره مي گويد: «براي اينكه بتوانيم طرح هاي تحقيقاتي را كه از قبل تعريف كرده بوديم به نتيجه برسانيم يا به عبارتي فعاليتي اجرايي را از طريق اين طرح هاي تحقيقاتي هدايت كنيم، برنامه همايش و سخنراني ها را هم بر اساس همين طوالي طرح ها ترتيب داديم. در اين مورد بسياري از دوستان و همكاران نيز اظهار رضايت مي كنند. اميدواريم با اتمام همايش، نظرات شركت كنندگان در همايش به خصوص مسوولان، شهرداران، معاون هاي استانداري ها و ... را هم كسب كنيم تا در ادامه كار يعني در بخش اجرايي و تدوين نحوه ادامه كارهاي اجرايي، از آنها استفاده كنيم.»
باتوجه به اهداف ذكرشده، موضوعات اولين سخنراني ها به ترتيب به مفهوم طراحي شهري، مفهوم سيما و منظر شهري، سير تكامل نقش و مفهوم منظر شهري، بررسي شرايط كنوني سيما و منظر شهرهاي ايران، جايگاه طراحي شهري در طرح هاي توسعه شهري و راهنماي طراحي شهري اختصاص داشتند؛ همچنين در پايان برنامه هاي روز اول همايش، در دو ميزگرد، محتواي طراحي شهري، سيما و منظر شهري و تعيين جايگاه طراحي شهري در طرحهاي توسعه شهري ارزيابي شده،  اعضا به سوالات حضار پاسخ دادند. در نهايت آنچه در روز اول همايش مطرح شد، بيشتر به مباني تئوري طراحي شهري اختصاص داشت. موضوعاتي كه براي سخنراني هاي روز دوم درنظر گرفته شده بودند،  شامل تجربيات جهاني در زمينه مكانيزم ها و معيارهاي نظارت بر سيماي شهري، تبيين وظايف نهادهاي اجرايي در ساماندهي سيماي شهري، آسيب شناسي كارآمدي مقررات موجود براي طراحي شهري، موانع تحقيق پذيري پروژه هاي طراحي شهري، ارزيابي توفيق پروژه هاي طراحي شهري، تجربيات جهاني ساماندهي سيما و منظر شهري و... بود و دو نمونه نيز از تجربه هاي طراحي شهري به كمك نمايش عكس و اسلايد مورد بررسي قرار گرفت.
003783.jpg

مساله مشترك،راهكار مشترك 
در نگاهي اجمالي به محتواي آثار و مقالات ارايه شده، آنچه بيش از همه مي تواند موردتوجه قرار گيرد وجود نقاط مشترك بين مفاهيم مطرح شده بود كه طبعاً با مداقه در آنها مي توان به كلياتي هرچند نه چندان جامع ولي تا حد زيادي راهگشا به لحاظ درد مشترك وادي علوم شهري دست يافت. اكثر سخنرانان به لزوم توجه به جايگاه و كرامت انساني، خلقيات، روحيات، آداب و رسوم افراد و همين طور عدم كارايي قوانين موجود در زمينه طراحي شهري اشاراتي داشتند، براي نمونه، دكتر جهانشاه پاكزاد استاد دانشگاه شهيد بهشتي، در مقاله خود با تاكيد بر زمينه هاي شخصيتي اعضاي يك جامعه شهري، چنين نتيجه گيري مي كند: ...« شهروندان به عدد و نفر تبديل شده اند و رفتارهايشان به سفر و فعاليت تقسيم شده است، فعاليت هم ديگر مفهومي انتزاعي شده، ما از افراد، با همه علايق، سلايق، ارزش ها و هنجارها، خاطرات و توقعات، عدد مي سازيم و يك موجود منتزع كه او را در تراكم خاصي يا كاربري خاصي جا مي دهيم. آدم ها موجوداتي فرهنگي اند،  تاريخي اند، فعال مايشاع هستند كه مي بايست سرنوشت خودشان و طرح و بستر زندگي خود را در دست گيرند. ما آنها را با ماشين حساب، حساب مي كنيم و طرح مي دهيم خوشبختانه بسياري از طرح هاي ما اجرا نمي شوند وگرنه وضع بدتر بود.» و همچنين دكتر اصغر ارجمندنيا مدير داخلي شركت مهندسان مشاور هامون نيز به اين نكته اشاره داشت كه:  «بررسي علل و عوامل آشفتگي سيماي شهري را بايد ابتدا در قوانين، مقررات و دستورالعمل هاي تاثيرگذار بر سيماي شهري جست وجو كرد. بدون اشاره اي خاص به مفهوم سيماي شهر بايد پرسيد كه، قوانين و ضوابط و مقررات شهرسازي چه نوع سيماي شهري را در خود داشته و چگونه آن را ايجاد مي كنند و عينيت مي بخشند؟ از اين رو ضروري است كه نقد و بررسي سيماي شهري باتوجه به موارد زير مورد مطالعه قرار گيرد:  تعريف سيماي شهري / نقد محتواي قوانين و ضوابط / موانع اجرايي قوانين و ضوابط / وظايف نهادهاي اجرايي و سازمان هاي ذي ربط.»
طرح اين مسايل و دستيابي به همين نقاط مشترك به تنهايي مي تواند بخشي از موفقيت هاي همايش و اهداف آن را تضمين كند. مهندس راضيه رضازاده عضو هيات علمي دانشكده معماري و شهرسازي دانشگاه علم و صنعت ايران دراين باره مي گويد:  «به عقيده من اين همياش به طور خاص همايش خوبي بود، لااقل به نوعي همزباني رسيديم و اطمينان حاصل كرديم همه ما يك حرف را مي زنيم، هرچند با زبان و كلماتي متفاوت. ما مشتركاتي به عنوان «مساله» داريم و تقريبا راهكارهاي مشتركي هم ارايه مي كنيم،  شاهد ارتقاي سطح دانش همديگر نيز بوديم و حساسيت هاي مسوولان را هم ديديم، در نتيجه چشم انداز روشنتري را مي توانيم براي آينده پيش بيني كنيم. اميدوارم در اتخاذ سياست ها و تصميمات هم مفيد و موثر باشد.»
همايشي براي تمام فصول يا فصولي براي يك همايش!
يكي از دغدغه هاي اصلي برگزاركنندگان اين همايش، برگزاري آن به طور مرتب و تداوم مباحث طرح شده در اين همايش است.  دكتر ناصر بنيادي مي گويد: «زمينه برگزاري همايش به صورت مرتب و سالانه فراهم است ولي نمي دانم به طور قطع تصميمي گرفته شده يا خير. البته قطعا كاري را كه شروع كرده ايم ادامه خواهيم داد ولي آيا همايشي با همين گستردگي باشد نمي دانم.»
اين موضوع كه همايشي اين چنيني ادامه يابد يا خير به هيچ وجه از درجه اهميت مفيد بودن و تاثيرگذاري محتوايي و ماهوي آن، برخوردار نبوده، آنچه حايز ارزش نگاهي دوباره و چه بسا مطرح كردن سوالي جدي است، اين است كه آيا اين «حادثه ميمون» مي تواند به حال وضعيت فعلي سيما و منظر شهرهاي ما مفيد باشد؟!  به فرض كه همه مشكلات به درستي ريشه يابي شوند، مسوولان دعوت شده نيز عذري نداشته،  در همايش شركت كنند و چندين و چند فرض مثبت ديگر، آيا مي توان به تاثيرگذاري مباحثي كه در اين نوع همايش ها مطرح مي شوند اميدي داشت؟
مهندس اردشير عروجي درباره اين همايش و چگونگي عملكردش مي گويد:  «برگزاري اين همايش قابل تقدير است ولي فكر مي كنم براي بالابردن سطح كيفي اش بايد كارهايي انجام مي شد مثلاً مي شد گفت وگوي انتقادي ترتيب داد. من مي دانم بسياري، در همين همايش شركت دارند كه پروژه هاي ناموفق زيادي داشته اند، چه كسي اتوبان...را كشيد به بافت تاريخي تهران؟ كدام مشاور پاساژ...را ايجاد كردكه هنوز هم روي دست مانده؟ اين افراد بايد مورد انتقاد قرار مي گرفتند. بد نبود در اين همايش كمي از نقاط منفي كارمان هم بگوييم؟ درمورد طرح هاي ناموفق صحبت مي كرديم و علل شكست شان را بررسي مي كرديم، من فكر مي كنم اگر قرار باشد اين همايش مفيد باشد بايد فضايي براي نقد ايجاد مي كرديم.....»

شهر زيبا
چين، روياي معماران
«آنتونيواوكا» معمار ونزوئلايي كه ۱۰ سال است در پكن زندگي و كار مي كند مي گويد: «رقابت، موجب پيشرفت معماري شده است.»
003786.jpg
ترجمه: فرهاد جم 
نيوزويك 

شانگهاي شهري است دوچهره. در كمتر از يك دهه، در «پادونگ»، برزن بازرگانان، آسمانخراش هايي از فولاد و شيشه با معماري معمولي و گاه خوب - مثل برج «مرواريد شرق» آراسته به دو گوي درخشان صورتي كه همچون جواهري بر جامه آسمان مي درخشند - از هر گوشه و كنار سر بر آوردند. آن سوي رود «هوانگ پو» در شانگهاي قديم، بناهاي يادبود تاريخ استعماري قرن نوزدهم همچون بيوگان اشرافي در جامه بالماسكه، قد راست كرده اند. با اين وجود، حتي در اينجا نيز جرثقيل ها تقريبا بر فراز هر كوي و برزن گردن كشيده اند و خانه هاي برازنده ييلاقي آرت دكو(۱) در «محله فرانسوي ها» را به مخاطره افكنده اند. در پكن هم، كهنه و نو در نبردند. در خاور «شهر ممنوعه» (مكاني تاريخي در پكن) طرح هايي براي بناي منطقه تجاري مركزي جديد در دست اجراست. در سراسر شهر، نشان چيني «چاي- » به معناي «تخريب شود- » را بر سينه ساختمان هاي قديمي زده اند و بدين وسيله حكم نابودي شبكه هاي «هاتونگ» يا باريك گذرهاي سنتي را صادر مي كند.
شانگهاي و پكن، بزرگ ترين شهرهاي چين، در سايه تاريخ طولاني خود درگير و دار شهرسازي نوين اند. همچنان كه جمعيت اين دو شهر افزايش مي يابد (پكن بيش از ۱۱ ميليون و شانگهاي در حدود ۱۳ ميليون نفر را در خود جاي داده اند) انگيزه دولت نيز در ارايه فرصت هاي بي سابقه به شركت هاي ساختماني و معماران سراسر دنيا، افزون تر مي شود. بسياري مناطق اين دو شهر، چنان دگرگون شده اند كه نمي توان آنها را باز شناخت. گاه انسان وسوسه مي شود اين مناظر جديد شهري را هرج و مرج گاه هايي بنامد كه نامناسب ترين اشكال شهرسازي غرب را در ساخت آنها به كار گرفته اند، هرزه رويي نامربوط (ساختمان ها)، بزرگراه هاي درهم پيچيده و انهدام تاريخ و فرهنگ جامعه؛ با اين وجود، معماري ساختمان ها در شانگهاي و پكن به طراحي هاي بد و نامتناسب محدود نمي شود و كم كم طرح هاي زيبا و در خور توجه در معماري ساختمان  ها به كار گرفته مي شود. در واقع، آزمندي شانگهاي به داشتن ساختمان هاي بلند، براي جاي دادن جمعيت رو به رشد اين شهر به شكلي كارآ، ضروري است. در ميان متخصصان جهاني كه جذب شانگهاي شده اند، نام گروه «كوهن پدرسون فاكس» از نيويورك ديده مي شود. اين معماران طراحي ساختماني را در اين شهر به عهده گرفته اند كه احتمالا روزي بلندترين ساختمان جهان خواهد شد. اين ساختمان كه مركز جهاني تجاري پادونگ نام دارد با ۱۵۰۹ فوت (۴۶۰ متر) ارتفاع در سال ۲۰۰۸ به بهره برداري خواهد رسيد. ساختمان اداري ۴۳ طبقه اي كه لوچونگ (سندي) پاي -پسر آي.ام.پاي- آن را طراحي كرده، نيز در حال بناست. اين ساختمان، گردشگاهي با سه پياده رو دارد، چيزي كه پادونگ سخت بدان نيازمند است.
مسوولان پكن، مي دانند چشم هاي جهانيان به مناسبت برگزاري بازي هاي المپيك ۲۰۰۸ در پكن به شهرشان دوخته شده، بدين روي، به صرافت ساخت فضاهاي شهري مناسب افتاده اند و اكنون در ميانه راه ساخت و سازهاي گسترده اي هستند كه احتمالا ۲۰ ميليارد دلار برايشان هزينه دارد.
كميته  هاي بسياري به اين منظور تشكيل شده و به معماران صاحب سبك و پيشروي اروپا رجوع كرده اند. «رم كولاس» هلندي طرح حيرت انگيز ۶۰۰ ميليون دلاري را براي مركز پخش تلويزيوني سي.سي.تي.وي ارايه كرده است.
در اين طرح سازه اي با ۵/۵ ميليون متر مربع زيربنا و به شكل مارپيچ حلقوي پيوسته با فضايي باز و پهناور در ميانه، طراحي شده است. «هرزاك و دي من رون» همكار سوئيسي وي و برنده جايزه «پريتسكر»، مناقصه ۵۰۰ ميليون دلاري ورزشگاه اصلي المپيك را برده است. طرح اين ورزشگاه شبيه لانه پرنده در ابعادي غول آسا است. «زانگ زين»، مدير ارشد(۲ (CEO) («سوهوچاينا»، از پيشروترين و خلاق ترين شركت هاي ساختماني چين، مي گويد: «كار كردن در چين، روياي هر مهندس معمار است. در هيچ جاي دنيا، مانند شهرهاي چين، عرصه اي چنين پهناور پيش روي معماران گسترده نشده است.»
تجربه چيني ها از ايده ها و معماري جهان، اندك اندك فرهنگ معماري پيشرفته تري را نزد مردم جمهوري خلق چين شكل مي دهد. «چانگ كوينگ»، رئيس دپارتمان معماري دانشگاه شانگهاي دوره دانشجويي خود در دهه هفتاد را به خاطر مي آورد: «آن روزها ارتباط ما با باقي دنيا كاملا قطع بود.» او اكنون ميزبان معماران آمريكايي و اروپايي است. «آنتونيواوكا» معمار ونزوئلايي كه ۱۰ سال است د ر پكن زندگي و كار مي كند مي گويد: «رقابت، موجب پيشرفت معماري شده است.»
بدينسان، چين نسل جديدي از معماران را در دامان خود مي پرورد. مجتمع مسكوني مدرن «كومون» خارج از پكن و در كنار ديوار بزرگ چين، هديه معماران جوان آسيايي است كه يكي از آنها هنگ كنگي و دو نفر ديگر چيني هستند. معماران «سوهوچاينا» يك دوجين ويلا ساخته اند كه در ساخت هر يك، از طرح و مصالح منحصر به فرد و متفاوت با يكديگر بهره گرفته شده است. اين ويلاها سال گذشته در «دوسالانه ونيز» شركت داده شدند. زانگ مي گويد: «ما مي خواهيم بهترين كارها را به جهانيان عرضه كنيم و چيني ها را واداريم درباره اهميت معماري بيشتر فكر كنند.»
در اين هنگامه كه طرح هاي معماري در خورتوجه رو به فزوني است، نبرد ميان معماري نو و حفظ ميراث تاريخي، مغلوبه شده است. در شانگ هاي ۵۰ درصد ساختمان هاي بر جاي مانده از سال ۱۹۴۹ ويران شده اند و به گفته «تس جانسون- » آمريكايي اي كه به جمع آوري اسناد ناپديد شدن ساختمان هاي مستعمراتي مي پردازد - در اين ميان دست كم ۳۹ ساختمان حفاظت شده از سوي دولت، به چشم مي خورد. چانگ از دانشگاه تونجي مي گويد: «تمامي ساختمان هاي تاريخي در مناطق مرغوب شانگ هاي واقع شده اند، مناطقي كه قيمت زمين در آنجا بسيار بالاست.» منتقدان بيمناكند بناهاي تاريخي در شانگهاي نيز همچون هنگ كنگ و سنگاپور اندك شمار شوند. با اين همه، اميدواري هايي هم وجود دارد. مجموعه ساختمان هاي مستعمراتي «بوند- » كه نخستين بار در بحبوحه انقلاب فرهنگي در معرض ويراني قرار گرفتند - اكنون نه تنها ويران نمي شوند بلكه قرار است غبارزدايي شوند.
اين مناطق كوچك حفاظت شده نمي توانند جلو موج خروشان بازسازي و سازه هاي جديد را كه اكنون به شكل اقيانوسي از بتون هستند و قرار است تبديل به بزرگراه، تونل مترو، راه آهن شهري، پل هوايي، پل و فرودگاه ها در آيند، بگيرند. اما آنچه قادر است مسير كنوني پكن و شانگهاي را تغيير دهد، سازه هاي آتي است. در برخي قسمت هاي شانگهاي، محله هاي چند منظوره ديده مي شود كه در آنها رستوران، آپارتمان، كلوپ و فروشگاه در كنار هم قرار دارند و تمامي روزهاي هفته ۲۴ ساعته همهمه جمعيت در آن به گوش مي رسد. به گفته «زانگ» از شركت سوهوچاينا، آنها مي خواهند در محله تجاري مركزي نوساز پكن، محوطه اي بسازند كه بتوان در آن قدم زد. به نظر «ويليام پدرسن»، يكي از شركاي كي.پي.اف، نبوغ چيني ها در شهرسازي ، تازه شروع به ظهور كرده است. او مي گويد: «تنها وقتي مي توان تصور كرد در چين چه مي گذرد كه نيروي اين سوداگران نترس، به تمامي آزاد شود. اين نيرو آشكارا دارد راه خود را پيدا مي كند و در هنر و معماري متجلي مي شود.» هنوز مشخص نيست تا چه اندازه نسل نوظهور طراحان مي تواند روند اين توسعه فراگير را دگرگون كند، اما در چين نيز همچون ديگر نقاط دنيا، امكان ظهور شهرهايي نوچهره زياد است.
پي  نوشت:
۱-سبك هنري رايج در سال هاي حدود ۳۵-۱۹۲۰
۲-ارشدترين مدير اجرايي يك شركت يا سازمان،كه هر روزه، خط مشي و سياست هاي اصلي هيات مديره شركت را تعيين مي كند.

دانشجوي معماري و آنچه كه بايد بياموزد
شهر زنده است، آيا مي دانيد؟
ورنر بليزر
مدرسه معماري دو هدف دارد: تربيت معماربا انتقال دانش و مهارت هاي ضروري، وتعليم وي براي استفاده مناسب از دانش و مهارت هايي كه به دست آورده است.
بنابراين تربيت، اهداف عمل را در نظر دارد، اما تعليم ارزش ها را. وظيفه تعليم ايجاد بينش و مسووليت پذيري است. تعليم بايد نظرات غير مسوولانه را به قضاوت مسوولانه تبديل كند و از نظرات اتفاقي و دلبخواهي به وضوح منطقي نظمي آگاه رهنمون كند.
در ساده ترين صورت معماري فايده گر است. اما مي تواند از ميان طيف كامل ارزش ها به بالاترين جايگاه اجتماعي وجود معنوي در قلمرو هنر ناب برسد. اين تحقق بايد نقطه آغاز هر نظام آموزش معماري باشد. اين نظام، گام به گام بايد آنچه را كه ممكن است آنچه كه لازم است و آنچه مهم است را روشن سازد. به اين دليل است كه موضوع هاي گوناگون بايد هماهنگ شوند تا در هر مرحله، وحدت ارگانيك وجودداشته باشد و دانشجو بتواند تمام جنبه هاي گوناگون ساختمان را در رابطه شان با يكديگر مطالعه كند.
جدا از آموزش فني، دانشجو بايد بياموزد كه ترسيم كند تا دست و چشمش تعليم ببيند و به ابزار بيانش تسلط پيدا كند. تمرين ها به او حسن تناسب، ساختار، فرم و ماده را مي دهند و به او نشان مي دهند كه آنها چگونه به هم مربوط اند و آنچه را مي توانند بيان كنند.
پس از آن دانشجو بايد با مواد و ساختمان هاي ساده از چوب، سنگ و آجر آشنا شود و سپس ياد بگيرد كه با فولاد و بتن مسلح به عنوان مصالح ساختماني چه كارهايي مي تواند انجام دهد. در عين حال او بايد بياموزد كه اين عناصر چگونه به طور قابل ملاحظه اي به يكديگر وابسته اند و چگونه مستقيما با فرم بيان مي شوند. هر ماده خواه طبيعي يا مصنوعي، خاصيت مخصوص به خود را دارد كه انسان پيش از آن كه با آن كار كند، بايد آن را بشناسد.
مواد و روش هاي جديد ساخت، لزوما ارجحيت ندارند. آنچه مهم است شيوه اي است كه با آنها رفتار مي شود. ارزش مواد به اين بستگي دارد كه ما از آنها چه مي سازيم. پس از مواد و روش هاي ساخت، دانشجو بايد خود را با كاركردها آشنا سازد. آنها بايد به دقت تحليل شوند تا او دقيقا بداند كه كاركردها با چه چيزهايي درگيرند. بايد كاملا تفهيم شود كه چرا و چگونه طرح هاي يك ساختمان از ساختمان ديگر متفاوت است چه چيزي است كه هويت ويژه اي به يك ساختمان مي دهد. هر باب ورود به مسايل شهرسازي بايد مسايل اساسي را كه بر آن استوار است بياموزد وآشكارا نشان دهد كه چگونه تمام جنبه هاي ساختمان با يكديگر ارتباط بينابين داشته وبا شهر به عنوان يك موجود زنده رابطه دارند. سرانجام، از طريق تركيب كل دوره آموزش ، دانشجو باساختمان به عنوان هنر آشنا مي شود و به اين ترتيب ماهيت ذاتي هنر، كاربرد معاني و مفاهيم آن، و تحقق آن در ساختمان به او آموخته شده است.
اما اين مطالعات بايد تحليل روحيه زماني را كه به آن وابسته ايم دربرگيرد. زمان حال و گذشته به خاطر تمايزها و تشابه ها، هم در مواد و هم در درك معنوي بايد مقايسه شود.
به اين دليل است كه ساختمان هاي متعلق به زمان گذشته بايد مطالعه شوند و به گونه روشن توصيف شوند تا درك روشني از عوامل ضروري آنها به دست آيد. تنها منظور پذيرفتن ودرك عظمت و اهميت اين بناها به عنوان معيار نيست، بلكه همچنين درك اين مطلب است كه آنها محدود به يك دوره خاص غير قابل تكرار در موقعيت تاريخي بودند كه اين مطلب وظيفه تجلي بخشيدن به دستاوردهاي خلاقانه اين دوران را بر دوش ما مي  نهد.

زيبـاشـهر
ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
سفر و طبيعت
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  زيبـاشـهر  |  سفر و طبيعت  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |