يكشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۲۸
گفتگو با دكتر سيدجعفر شهيدي
حقيقت مي ماند
003522.jpg

پوريا گل محمدي
اين يك گفت وگو نيست، بلكه ديداري است با يك استاد بزرگ و قابل احترام كه به شاگردي كوچك اجازه داد در محضرش حاضر و از حال او جويا شود. اگر سؤالات مطرح شده در يك جهت خاص نيست، تنها دليلش ضعف ما وسنگيني حضور استاد بود.
حقيقت اين كه تا آن روز استاد دكتر «جعفر شهيدي» را ملاقات نكرده بودم. اما ترجمه «نهج البلاغه» و تأليف «تاريخ تحليلي اسلام» و چندين اثر ديگر از ايشان را مطالعه و در حد توان خود از آنها سود برده بودم.
۷ اسفندماه سالروز درگذشت علامه دهخدا بهانه اي شد تا طي تماسي تلفني از ايشان اجازه ديدار بگيرم و اين استاد بزرگوار نيز مرا پذيرفت. من به همراه دوستي علاقه مند به ايشان با افتخار در «مؤسسه لغتنامه دهخدا» به حضور استاد رسيده و در نشستي صميمي با آن بزرگوار به سخن در مورد لغتنامه و حادثه كربلا پرداختيم. ما جز پرسش هايي تكراري سخني نگفتيم و استاد ما را بزرگوارانه تحمل كرد. حاصل اين ديدار و سخنان را در صفحه ۸ مي خوانيد.
* با تشكر از شما كه فرصتي را در اختيار ما قرار داديد كه به بهانه ۷ اسفند ماه سالروز درگذشت علامه دهخدا با شما ديداري داشته باشيم. در ابتدا خواهش مي كنم از دهخدا و لغتنامه ايشان بگوييد؟
- البته در اين زمينه بسيار گفته شده است و در مقدمه لغتنامه دهخدا نيز وجود دارد. اما آنچه بايد گفت اين است كه، دهخدا ابتدا به تنهايي شروع كرد به يادداشت برداري فرهنگ لغتي كه بعدها به نام لغتنامه دهخدا درآمد بعد مدتي كه پيش رفت يك جلد از آن را منتشر كرد و در ادامه به دليل نداشتن بودجه كار متوقف شد تا اينكه وزارت فرهنگ چند نفري را در اختيار ايشان قرار داد از جمله «جلال همايي» و «احمد بهمنيار». در ادامه طرحي به مجلس آن زمان ارائه شد و مجلس بودجه اين كار را به عهده گرفت و تعدادي از استادان دانشگاه را در اختيار دهخدا قرار دادند تا اين كار را انجام دهند. اين گروه آنچه را لازم بود بر يادداشتهاي دهخدا افزودند و يادداشتهايي را كه تنها يك كلمه بر روي يك ورقه بود تكميل كردند تا به صورت موجود كنوني درآمد. البته در ادامه راه دهخدا مرحوم شد، اما كساني كه حضور داشتند اين كار را ادامه دادند و آن را به پايان رساندند.
* همان طور كه مي دانيد اين لغتنامه فراتر از يك لغتنامه است.
- بله اين درست است. لغتنامه دهخدا فراتر از يك لغتنامه است. مطالبي در آن آمده كه نمي توان گفت تنها يك لغتنامه است. چيزهايي در آن آمده است كه ديگر جزء لغت نيست و اين اثر فراتر از يك لغتنامه مي  نمايد. مانند شرح حال اشخاص، اصطلاحات علمي فلسفي و بسياري ديگر. در مورد اين اثر بايد گفت، اين اثر چيزي بين دايره المعارف و فرهنگ لغت است.
* هر لغتنامه اي به مرور زمان تكميل تر و براساس نيازهاي جامعه تغييراتي در آن صورت مي گيرد كه لازم به نظر مي آيد. آيا اين تغييرات در لغتنامه دهخدا نيز پديد مي آيد؟
- ما در فرهنگ لغت دهخدا تغيير تازه نمي دهيم. پس از پايان لغتنامه دهخدا سه دايره المعارف در حال تهيه است، كه هر سه آنها با هزينه دولتي انجام مي شود. يك دايره المعارف را آقاي «بجنوردي» كار مي كند، ديگري توسط آقاي «حداد عادل»  با عنوان «دانشنامه جهان اسلام». سوم، دانشنامه اي بود كه مرحوم «بيرشك» قصد انتشار آن را داشت، كه عمر ايشان كفاف نداد و درگذشت. ما با توجه به اين كارها ديگر مصلحت نديديم دنبال دايره المعارف (دهخدا) را پيگيري كنيم.
ما در حال انجام كار جديدي در زمينه لغتنامه هستيم. اسم آن را هم «لغتنامه فارسي» گذاشته ايم. اما يك فرهنگ لغت گسترده اي خواهد شد. يعني لغتنامه فارسي كه بسيار وسيع و كامل تر از آنچه كه تاكنون در مورد لغتنامه هاي فارسي بوده است خواهد بود. دوستاني هم كه با ما همكاري مي كنند همان كساني هستند كه در لغتنامه دهخدا كار مي كردند.
* تا كنون چه مقدار از اين كار انجام شده است؟
- هنوز حرف الف تمام نشده است. تاكنون ۳ هزار صفحه از آن در جلدهايي جداگانه منتشر شده است. البته چند جلد ديگر نيز آماده شده است كه به زودي منتشر خواهد شد. اينكه اين اثر چند جلد خواهد شد از هم اكنون نمي توان نظري داد. اما آنچه مي توان گفت اين است كه اين كار بيش از ۲۰ سال طول خواهد كشيد. ما سعي داريم يك كار اساسي و قابل قبول ارائه كنيم.
* اگر اجازه بدهيد باز از دهخدا سخن بگوييم، گويا قرار بود منزل ايشان در زمان حيات و پس از وفاتشان محل لغتنامه دهخدا شود؟
- بله متأسفانه اين كار نشد. آن را ويران كردند و بايد گفت، كار درستي نبود. حقش بود آنجا راهمان طور نگهدارند و تشكيلات كنوني لغتنامه در آنجا باشد.
*حضور دهخدا در جامعه ادبي كنوني را چگونه مي بينيد؟
- آنهايي كه بايد دهخدا را بشناسند شناخته اند. كمتر خانه اي وجود دارد كه در آن يك انسان فاضلي كه توانايي خريد دارد و اهل علم و ادب است، حضور داشته باشد و لغتنامه دهخدا در آن خانه ديده نشود. اكنون تمام كتابخانه هاي ما داراي لغتنامه هستند. در گذشته و پس از انقلاب لغتنامه از جمله هداياي سران دولتي ايران به سران كشورهاي خارجي بود. اينها نتايج زحمات دهخدا است.
* از انديشه دهخدا بگوييد؟ دهخداي شاعر، دهخداي سياستمدار، دهخداي روزنامه نگار.
- دهخدا در دوران جواني تصوراتي داشت و آن را مي توان در روزنامه صور اسرافيل و مقالاتي كه نوشته است مشاهده كرد. دهخدا در زمينه هايي كه كار كرد در سالهاي حضورش از جايگاه خاص خود برخوردار بود و آثار خوبي داشت. اما بعد از پرداختن به لغتنامه، دهخدا تنها مرد لغتنامه نويس شد. در پايان هم كه خدا را شكر يادگار قابل قبولي از خود به جاي گذاشت.
* از سخنان شما در مورد دهخدا و لغتنامه ايشان سپاسگزارم. اكنون از خودتان بگوييد در حال حاضر در حال انجام چه كاري هستيد؟ پيشتر «شرح مثنوي» كار ناتمام مرحوم فروزانفر را كامل نموده ايد. آيا قصد نداريد در اين زمينه دوباره كاري انجام دهيد؟
- من در حد توان سعي خود را كردم و شرح مثنوي ناتمام مرحوم فروزانفر را به پايان رساندم و خوانندگان نيز نظر لطف داشتند و آن را پسنديدند. اما در مورد مثنوي قصد ندارم كاري انجام دهم. در مورد ديگر شاعران نيز فكر نمي كنم فرصت داشته باشم كه كاري انجام دهم. اما تعدادي از دانشجويان مقطع دكتري در كلاس اينجانب هستند، كه رساله دكتري آنها شاعران بزرگي مانند حافظ است من در حد توان اگر پرسشي داشته باشند به آنها كمك مي كنم. البته من بيكار نيستم و هم اكنون در حال انجام كارهاي ديگر هستم.
قسمت دوم تاريخ تحليلي اسلام را نوشته ام كه به زودي منتشر خواهد شد. قسمت اول اين كتاب مورد لطف خوانندگانم قرار گرفت و به زبانهاي مختلف در دنيا منتشر شده است.
اين اثر تا آخر غيبت «صغرا» را دربرمي گيرد يعني اوايل سده چهارم. من فكر مي كنم خلافت اسلامي به معناي خليفه گري در همين دوران تمام شده است. اگرچه كشش پيدا كرده است تا سال ۶۵۶. مجموعه مقالاتي نيز داشتم كه با عنوان «از ديروز تا امروز» منتشر شد، كه اخيراً قرار است دوباره همراه با اضافه كردن مقالات جديد من منتشر شود.
* آيا تاريخ تحليلي اسلام «جلد اول» براي چاپ با قسمت دوم تغييرات يا اضافاتي دارد؟
- خير. فكر نمي كنم چيزهايي كه نوشته ام احتياج به تغيير داشته باشد. چيزي به آن اضافه نخواهد شد.
* آقاي دكتر در بخشي از سخنانتان اشاره كرديد به پايان نامه دانشجويان. مي خواهيم فرصت را غنيمت بشماريم و با توجه به اينكه سالهاست شما در عرصه انديشه و ادب در دانشگاه ها تدريس مي كنيد در صورت امكان نظرتان را در مورد پايان نامه هايي كه در سالهاي اخير نوشته شده بدانيم. به نظر مي آيد بيشتر پايان نامه هايي كه در حال حاضر ارائه مي شود از كيفيت چنداني برخوردار نيستند. متأسفانه گاهي نيز پايان نامه توسط خود دانشجو نوشته نمي شود، اما نمره قبولي مي گيرد.
- اين گونه مسايل در همه دنيا ديده مي شود. آنكه دنبال علم و تحقيق است كار خودش را مي كند. كسي هم كه دنبال آن است چيزي به دست آورد و برود كار خود را انجام مي دهد. هميشه همين طور بوده است و تنها در دوره ما اين گونه نيست. همان طور كه گفتم اين تنها در كشور ايران نيست بلكه در تمام دنيا پيش مي آيد.
* در گذشته ما سنتي داشتيم با عنوان «شاگرد پروري» و استادان بزرگ هميشه شاگردان خاص نيز داشتند. به نظر مي آيد اين سنت در دوره معاصر چندان به چشم نمي خورد؟
- نمي دانم مقصود شما از شاگرد پروري چيست. اما من از سال ۱۳۴۰ تدريس دانشگاهي را آغاز كردم. البته تا سال ۱۳۴۳ دوره ليسانس بود. اما بعد از مرحوم دكتر «معين» كه از سال ۱۳۴۵ بيمار شدند درس هاي ايشان را در مقطع فوق ليسانس به من سپردند. اكنون درس من تنها دوره دكتري است. البته همان طور كه گفتم از بيست نفري كه مي آيند كلاس درس، نبايد انتظار داشت همه در يك سطح باشند. از اين ميان دو سه نفر هميشه نسبت به ديگران برتري دارند. حوزه هاي قديمي هم همين طور بود و از كساني كه شركت مي كردند تنها چند نفر موفق بودند. اما من فرد خاصي را به عنوان شاگرد خاص ندارم. اما اگر كسي سؤال بيشتري بپرسد من نيز در حد توان به او پاسخ مي دهم.
003540.jpg

* شما در مورد زندگي و سيره امامان (ع) تاكنون آثار متعددي نوشته ايد، از جمله در مورد امام حسين(ع). با توجه به اينكه ايام محرم است نظرتان را در مورد عزاداري هاي محرم و نگاه هاي موجود به اين حادثه بگوييد؟
- كساني كه به اين حادثه علاقه مند هستند و تحقيق مي كنند، حسابشان از كساني كه مي آيند به عنوان روضه و فضيلت گريه كردن و فيض بردن جدا است. ما دو عاشورا داريم. يك عاشورا اين است كه بدانيم اين حادثه چگونه اتفاق افتاده است، كه اين نوع نگاه به عاشورا براي افراد خاص است و به درد همه نمي خورد. اما عاشوراي ديگر عمومي و سنتي است و آن همين چيزهايي است كه در هيأت ها مي بينيد و اين براي همه است. وظيفه من نيست كه بگويم كجاي آن درست است و كجاي آن غلط است. اين كار مراجع است و من متخصص نيستم. خوشبختانه بسياري از كارهاي اشتباهي كه در عاشورا انجام مي شد از بين رفته است. مانند «قمه زدن» كه اكنون از اين كار جلوگيري مي شود. واقعيت اين است كه چيزي كه تشيع را جلو برده، مراسم عاشورا است. اكنون عزاداري براي امام حسين(ع) و عاشورا در تمام دنيا برگزار مي شود. حالا، ممكن است عده اي كارهايي بكنند كه مورد پسند ما واقع نشود.
* در بيشتر مراسم عزاداري كه برگزار مي شود بيشتر از آنكه به شجاعت و دلاوريهاي حاضران در اين جنگ پرداخته شود به مظلوميت آن پرداخته مي شود؟ نظر شما چيست؟
- بنده و افرادي مانند من كه نمي توانند در اين زمينه نظر بدهند و فقها مي توانند در اين زمينه نظر بدهند و درست و نادرست بودن آنها را اعلام نمايند.
* گاهي به نظر مي آيد آنچه كه در بعضي مراسم عزاداري گفته مي شود با تاريخ و واقعيت موجود از حادثه هماهنگ نيست؟
- هميشه اين گونه حوادث وجود دارد اما نگران نباشيد. حقيقت مي ماند.
* چگونه مي توان اين واقعيت را زنده نگه داشت؟
- ما كه نبوديم تا ببينيم اين حادثه چگونه اتفاق افتاده است. ولي سنت عاشورا از زماني كه ايرانيان از ترس حكومتهاي دست نشانده عباسيان نمي توانستند عزاداري كنند، در بغداد مردم مي نشستند شعر و مرثيه مي خواندند و سينه مي زدند. همين طور اين كار ادامه داشت تا دوره صفويه كه به ايران رسيد. البته هر كسي به گونه اي عزاداري مي كند و گاهي استفاده هاي خاصي از آن مي شود. مراسم عاشورا به اروپا و آمريكا هم رسيده است. اكنون افرادي هم كه مسلمان نيستند در اين مراسم شركت مي كنند.
* نظر شما در مورد اشعاري كه تاكنون براي حادثه كربلا گفته شده است چيست؟
- ابتدا بايد بگويم، ما شاعران غير مسلماني كه براي امام حسين(ع) شعر گفته باشند هم داريم.شعرهايي كه تاكنون براي امام حسين(ع) و يارانش در حادثه كربلا سروده شده است خوب و قابل قبول است. اگر چه گاهي ممكن است در بعضي از اين اشعار اغراق نيز ديده شود. البته اين اغراق ها بيشتر در اشعاري كه توسط شاعران ايراني سروده شده است ديده مي شود. نبايد فراموش كرد كه بين شعر و منطق عقلي تفاوت وجود دارد. شعر برگرفته از احساس و عاطفه است و در بيان اينگونه حوادث احساس و عاطفه نيز دخالت خواهد داشت. شاعر آنچه در ذهنش وجود دارد را بيان مي كند.
*اگر حرف ديگري براي ما (همشهري ) داشته باشيد، مي شنويم.
- هميشه در زندگي سعي كنيد دنبال كارهايي باشيد كه اثر عملي اجتماعي داشته باشد. به اميد خدا موفق هستيد، اميدوارم موفق تر هم باشيد.

نگاه امروز
در پي حقيقت
علي خراساني
نقطه محوري در سيره برخي چهره هاي ماندگار و نام آور معاصر را مي توان از كارنامه  شان فهم كرد. در كارنامه ايشان ، دغدغه ها، آرمانها و آرزوهاي شخصي و غيرشخصي متجلي است و همين هاست كه در نهايت بستري را فراهم مي آورد، تا در پرتو آن بتوان به باورداشتي عميق و قابل اعتنا درباره اين افراد دست يافت. دكتر سيدجعفر شهيدي از اين دسته چهره هاست كه هم تنوع و هم كيفيت آثاري كه وي در عرصه هاي گوناگون فكري و علمي توليد و انتشار داده از وي چهره اي صاحب اعتبار و در رده بزرگاني چون دهخدا، معين، فروزانفر، زرين كوب و... ساخته است. ويژگي عمده آثار آن بزرگوار نزديكي ايشان به حقيقت است. پژوهشهايي كه وي در زمينه تاريخ اسلام صورت داده، سبب شده تا پرده از دروغ سازيها و جعليات بسياري از تحريف گران حقيقت برداشته شود، همچنانكه در حوزه هاي ادبي و فرهنگي نيز هنگامي كه وي دست به تأليف اثري زده است، حاصل كار درخشان و كم نظير بوده است.
از سوي ديگر روح نوشته هاي دكتر شهيدي آميختگي شگفت انگيزي با حقيقت دارد. اگر زيبايي را بخشي از حقيقت هر پديده اي بدانيم، وي زيباترين نثر را در ترجمه نهج البلاغه به كار برده است و اگر نفس حقيقت را هم جزيي از حقيقت جويي بدانيم، پژوهشهاي دقيق، مستند، نكته سنجانه و راه گشا و گره گشايش در آثاري چون «تاريخ تحليلي اسلام»، «فاطمه دختر محمد(ص)»، «پس از پنجاه سال، زندگي امام حسين(ع) »، و... تواناييها و قابليتهاي اين استاد كهنه كار تاريخ اسلام را نشان مي دهد. جالب توجه اينكه استاد شهيدي در زمانه اي به سراغ تاريخ نويسي و آن هم تاريخ اسلام و به خصوص تاريخ صدر اسلام رفت كه حجم كتابهاي بازاري و حاوي دروغ پردازيهاي فراوان در اين زمينه ، چهره واقعي و حقيقي اسلام را غبارآلود ساخته بود. از اين منظر جسارت و شجاعت آن بزرگوار در دست يازيدن به پژوهشهايي اين چنيني قابل ستايش است. ضمن آن كه وي اين مسير را رها نكرد و آنچنانكه شنيديم در آينده نزديك جلد دوم از تاريخ تحليلي اسلام وي كه تا اواخر قرن چهارم هجري قمري را دربرمي گيرد به زودي زيور طبع به خود خواهد گرفت.
نكته آخر، استقبالي است كه مخاطبان تشنه و جوياي حقيقت از آثار آن بزرگوار به عمل مي آورند؛ برخي از كتابهاي تاريخي استاد شهيدي به چاپ ۲۰ و حتي ۳۰ رسيده است و اين خود گوياي فراگيري، نفوذ و رسوخ آراء و آثار و نوشته هاي ايشان در ميان مخاطبان است. اميد كه جانشان از آفت روزگار در امان و پژوهشهاي سترگشان مستمر و زاينده تر از گذشته تداوم يابد.

ادبيات
اقتصاد
انديشه
زندگي
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |