اشكان نعمت پور-پس از قهرماني در جام جهاني آمريكا، كارلوس آلبرتو پريرا برزيل را ترك كرد تا نامش به عنوان يادگاري جاودان، بر هستي طلايي پوشان حك شود و كسي را ياراي مخدوش كردن آن نباشد. از آن پس پريرا هرگز توفيقي در عرصه مربيگري كسب نكرد تا دوباره سرنوشت او به آتيه تيم ملي برزيل گره بخورد. حالا او به خانه بازگشته است.
* هدايت بهترين تيم دنيا به چه مي ماند؟
- اين كار هميشه مسئوليت بزرگي به دنبال داشته و مربيگري تيمي كه پنج بار قهرمان جهان شده اين مسئوليت را سنگين تر هم مي كند. در اين وهله خيال مي كنيد به نهايت قدرت رسيده ايد و ديگر نيازي به تلاش بيشتر نداريد، لازم نيست چيزهاي افزون تري بياموزيد و همه چيز برايتان مهيا است، چون بهترين هستيد، اما در واقعيت اوضاع چنين پيش نمي رود. در جهان تجارت، فعاليت ها و ورزش هاي تيمي همواره هستند مردماني كه با شور و ميل فراوان براي رسيدن به موفقيت مي كوشند، كساني كه مي خواهند به تارك شهرت و كامراني برسند. بايد حواس تان را جمع كنيد تا در دام موفقيت تان نيفتيد. بنابراين بايد به سختي تمرين كنيد و همواره شرايط آرماني تان را حفظ كنيد. من به بازيكنانم مي گويم: حالا ما بهترين هستيم و اكنون بايد دست نيافتني شويم.
* ... ولي به بازيكناني نظير رونالدو، روبرتو كارلوس، رونالدينهو، و كافو چه مي شود آموخت؟
- نه من و چه هيچ كس ديگري را ياراي آموختن درسي نو به اين مردان نيست. هدف اصلي ما قوام دادن آنها در قالب يك تيم است. اگر بتوانيد اين قابليت هاي والاي فردي را به صورت كاري تيمي سامان ببخشيد، در مسيري صحيح حركت كرده ايد.
* تيم قهرمان جام جهاني ۲۰۰۲ به طور طبيعي تا ۲۰۰۶ دستخوش تغيير خواهد شد. الان در چه مرحله اي از اين فرايند دگرگوني قرار داريد؟
- وقتي در ژانويه ۲۰۰۳ مربيگري برزيل را پذيرفتم، تازه شش ماه از رسيدن به جام قهرماني جهان مي گذشت اما همه كم كم درباره ايجاد تغيير در تيم نجوا مي كردند. اما چه را عوض كنم؟ تيمي را كه تازه چند ماه پيش از آن تاج زرين جام را بر سرنهاده بود؟ در آن زمان گفتم: به آرژانتين و فرانسه نگاه كنيد، هر دو در مرحله اول حذف شدند. ايتاليا، انگليس و ... اينها هستند كه به تغيير نياز دارند، نه برزيل.
برزيل پنجمين جام جهاني اش را در شرايطي آرماني به چنگ آورد و ما بايد هسته اين تيم را حفظ كنيم كه خوشبختانه آن قدر جوان هست كه به جام جهاني بعدي هم برسد.
* فيفا قانوني وضع كرده كه برزيل در ديدارهاي دوستانه اش نمي تواند از شاخص ترين چهره هايش استفاده كند مگر اين كه در اروپا به ميدان برود. از اين قانون راضي هستيد؟
- از يك رويكرد بله و از نگره اي ديگر، نه، چون هواداران برزيلي كمتر مي توانند نمايش تيم ملي شان را در خانه نظاره كنند.
* خب، واكنش آنها چيست؟
- بعضي احساس مي كنند قانون عجيبي است، آن را به نقد مي كشند و زير سؤالش مي برند، اما حقيقت اين است كه تيم ملي به مجموعه اي بسيار گرانبها تبديل شده. فدراسيون فوتبال برزيل براي انجام هر بازي ناچار به تقبل هزينه اي حدود ششصد هزار پوند است. اگر بليت هواپيما، هتل و ساير هزينه ها را به آن بيافزايند متوجه مي شويد كسي در برزيل قادر به تحمل چنين مخارجي نيست. از اين رو است كه سواي بازي هاي مقدماتي جام جهاني، انجام بازي در خانه براي مان گران و شايد غيرممكن مي شود.
* در مقابل ،اروپا محمل بسيار مناسبي براي انجام اين دست رقابت ها است. ورزشگاه هاي مالامال از تماشاگر با بهاي بليت بيشتر و پوشش رسانه اي فوق العاده ...
- بله افزون برآن، بيشتر بازيكنان ملي ما در اروپا بازي مي كنند. حدود هفده تن از آنها آنجا هستند و از اين رو گردآوري تك تك شان در اروپا، ساده تر است.
* واقعاً به خاطر بازي ستاره هاي بزرگ برزيل در اروپا است كه به اين موفقيت ها رسيده ايد؟
- نه، به سبب كيفيت والاي بازيكنان برزيلي است كه از سايرين سرتر هستيم. بازيكنان برزيلي نخبگان فوتبال دنيا هستند. حضور در اروپا آنها را بازيكنان بهتري نمي سازد چون شيوه برزيلي شان را حفظ مي كنند و مهارت هاي فردي و تكنيك شان را از دست نمي دهند. در واقع آنان ياد مي گيرند كه با نگرشي گروهي تر عمل كنند و از تكنيك شان براي سود رساندن به كل تيم بهره بگيرند. شايد بازيكنان در اروپا نظم بيشتري بياموزند و به سازماندهي بالاتري برسند اما عامل كليدي موفقيت توانمندي بازيكن است.
* چرا برزيل روي مسابقات دوستانه خيلي حساب مي كند در حالي كه كشورهايي نظير انگليس در نيمه دوم دست به تعويض كل بازيكنان شان مي زنند؟
- آنچه ما را برمي انگيزد، منزلت برزيل است. اگر ما تيم سوم مان را روانه ميدان كنيم و شكست بخوريم، كسي نمي گويد تيم سوم كشور بود كه شكست خورد بلكه زمزمه مي كنند، تيم ملي برزيل كه قهرمان جهان شده به تيمي مثل جامائيكا باخت.
* فكر مي كنيد اگر تيم هاي باشگاهي لاتين بيشتر و بيشتر برابر همتايان اروپايي شان به ميدان بروند، باز هم فاتح خواهند بود؟
- بله، مهم ترين ركن فوتبال تكنيك است كه خدا را شكر، در آمريكاي جنوبي خصوصاً برزيل موج مي زند. فوتبال، خوشبختانه ورزشي متكي بر سرعت و قدرت نيست بلكه مبتني بر تكنيك، خلاقيت يا حتي قابليت هاي هنرمندانه است. سرعت و قدرت عوامل مهمي هستند اما اساسي نيستند و از همين رو است كه ما بر سايرين مزيت مي يابيم. به همين خاطر است كه اروپايي ها ميليون ها دلار صرف خريد بازيكنان برزيلي، آرژانتيني و اروگوئه اي مي كنند.
* شايد آخرين نمونه اين مردان كاكا باشد كه در اندك زماني، به موفقيتي بزرگ در ميلان رسيده است.
- حقيقت دارد، اما كاكا تنها به خاطر پيوستن به ميلان، رشد نكرده. او حداقل چهار سالي را در برزيل در اوج سپري كرد. اما بازي براي باشگاهي بزرگ، براي قهرمان اروپا با تمام سازماندهي ها و ساختارهاي خوبش، در حالي كه گروهي از بهترين هاي دنيا احاطه تان كرده اند، مي تواند بازيكن را به ارائه نمايش بهتر تشويق كند. كاكا تأثير بسزايي در ميلان گذاشته و تنها اعتبارش است كه زياد مي شود.
* به چنگ آوردن جام جهاني ۲۰۰۶ براي شما دشوارتر از ۱۹۹۴ است؟
- فكر مي كنم. نبرد دشواري پيش روي داريم، چون تيم هاي غير اروپايي تنها يك بار در اروپا (برزيل در سوئد ۱۹۵۸) قهرمان جام شده اند. آلمان ۲۰۰۲ در حالي به ديدار پاياني رسيد كه تيم چندان پرقدرتي نداشت و تنها با تكيه بر اعتبار پيراهن اش، تاريخ درخشاني كه به خاطر سه بار قهرماني جهان دارد، موفق شد اما بازي در خانه، آنها را به رقيب قدرتمندي تبديل مي كند كه به زانو درآوردنش چه براي برزيل و چه براي سايرين بسيار دشوار است. بزرگ ترين مبارزه ما تلاش براي رسيدن به دومين مدال طلاي مان در اروپا است.
* يدك كشيدن عنوان قهرماني، كار را دشوارتر مي سازد يا رسيدن به هدف را ساده مي كند؟
- هر بار سخت تر و سخت تر مي شود. مي توانيم شور و انگيزه تيم هايي كه برابر ما به ميدان مي روند را دريابيم. جامائيكا، چين، هر كه با برزيل روبه رو مي شود از جان مايه مي گذارد. براي آنها، كنار زدن ما مثل قهرماني در جام جهاني است و از اين رو، همه تلاش مي كنند تا دست ما را از رسيدن به جام ششم كوتاه كنند.
