چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۳۱
نامه
اين بوق هاي گوش آزار
محمد الهي 
در خبرها آمده بود: هر شهروند تهراني دقيقه اي شش بوق مي  شنود؛ ۸۸۸هزاربوق در شبانه روز و بيش از ۲۵۵ ميليون بوق در چرخه  حيات يك شهروند. به گمان نگارنده، اين آمارها در گستره  شهر تهران بسيار خوش بينانه اند. در خيابان هاي پر رفت و آمد تهران، دقيقه كه سهل است، ثانيه اي هشت بوق گوش خراش، اعصاب ات را به شدت در هم مي ريزد.
دوستي مي گفت: غروب ها كه در ايستگاه اتوبوس حجاب در بلوار كشاورز، سر رسيدن دير هنگام اتوبوس هاي آرياشهر را انتظار مي كشم، مسافركش هاي شخصي براي مسافران اتوبوس ها غوغايي به راه مي اندازند كه نپرس! يك شب متوجه شدم هر مسافري كه از سكوي اتوبوس پايين مي آيد و كف خيابان مي ايستد، رگباري از بوق هاي مسافركش ها را بر مي انگيزد. آن شب به مسافري گفتم: «مگر نمي دانيد كه خيابان هاي ما به شبكه  سراسري بوق مسافركش ها وصل اند! شما را به خدا سكوي ايستگاه را ترك نكنيد! و او خنديد.»
همين ديشب با يك مسافركش به سوي مقصدم مي رفتم. راننده جوان اين اتومبيل، هر تنابنده اي را كه از حاشيه  خيابان ها مي گذشت به رگبار بوق مي بست. حتي كساني كه مي خواستند به آن سوي خيابان بروند از اين بوق ها در امان نبودند. فكر كردم بي دقتي و سطحي نگري چه پيامدهايي كه به بار نمي آورند. آخر يك مسافركش بايد اندكي هم مسافرشناس باشد و از كاراكتر و چهره  رهگذران ، نيت آن ها را دريابد. وقتي مسافرها خود براي خودروها دست بلند مي كنند يا در حاشيه  خيابان ها به انتظار ايستاده اند ديگر نيازي به بوق زدن نيست.
در اين فكرم كه آيا شهرداري يا سازمان تاكسي راني نمي تواند براي مسافركش ها، كلا س هاي رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي و نيز سنجش شناسي بگذارد؟ آيا پليس نبايد بوق هاي مزاحم را توقيف كند و براي آسايش شهري كه خود و خانواده اش نيز در آن زندگي مي كنند، بوق زن هاي حرفه اي را جريمه كند.
دوستي ديگر مي گفت:«در همه سال هاي زندگي ام در غرب، آن قدر به ندرت صداي بوق مي شنيدم كه در آغاز سفرم فكر مي كردم خودروهاي اين شهر بوق ندارند. مدتي گذشت تا دريافتم در اروپا هيچ راننده اي از بوق به جاي ترمز استفاده نمي كند و آن را تنها در لحظات به راستي اضطراري به صدا در ميآورد.
و سرانجام يك پيشنهاد كاربردي براي سازمان هاي مسئول: شما را به خدا براي بوق خودروها يك استاندارد فني در نظر بگيريد و بوق هاي ناهنجار را از اتومبيل ها حذف كنيد.
آلودگي هاي صوتي دارند مردم را كلافه مي كنند و ساختمان ها را نيز از
خسارت هاي جبران ناپذير خود در امان نمي گذارند.
به راستي كه زندگي در تهران، اعصاب دايناسور مي خواهد و بس!

بازارچه خودرو
بازارچه لوازم خانگي
بازارچه مسكن
بازارچه آخر هفته
بازارچه ارتباطات
بازارچه حمل و نقل
گوناگون
|  بازارچه خودرو  |  بازارچه لوازم خانگي  |  بازارچه مسكن  |  بازارچه آخر هفته  |  بازارچه ارتباطات  |  بازارچه حمل و نقل  |   گوناگون  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |