چهارشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۳۱
انديشه
Front Page

گفت وگو با حجت الاسلام والمسلمين محمدي عراقي رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي
دين در هزاره سوم
003684.jpg

سارا زيبا كلام
به دنبال برگزاري اجلاس هزاره جهاني صلح رهبران معنوي و مذهبي جهان در نيويورك در سال ۲۰۰۰ ميلادي، نخستين نشست تاسيس شوراي جهاني رهبران ديني جهان از تاريخ ۱۲ الي ۱۴ ژوئن برابر با ۲۲ تا ۲۴ خردادماه سال ۱۳۸۱ در شهر بانكوك برگزار شد. در اين نشست سه روزه كه ۲۰۰۰ تن از شخصيت هاي سياسي، فرهنگي و مذهبي حضور داشتند، شركت كنندگان ديدگاه هاي خود را درمورد نقش و جايگاه دين در عرصه سياست، جلوگيري ازخشونت، استقرار صلح، تنش زدايي، حفاظت از محيط زيست، فقرزدايي، انهدام سلاح هاي كشتار جمعي و شيميايي، تروريسم و ضرورت رشد و ارتقاي معنويت در جهان ارايه دادند.
در پايان اين نشست نيز منشوري از سوي شوراي جهاني رهبران ديني (WCRL) انتشار يافت.
در تاريخ ۲۵ تا ۲۹ فوريه برابر با ۶ لغايت ۱۰ اسفند ماه سال جاري، دومين نشست هيأت رئيسه شوراي جهاني رهبران ديني جهان همزمان با اجلاس جهاني جوانان براي صلح در بانكوك برگزار شد. حجت الاسلام والمسلمين محمدي عراقي رييس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در راس هياتي به نمايندگي از سوي جمهوري اسلامي ايران در اين اجلاس شركت كرد .به همين مناسبت پيرامون اهداف موضوعات، گزارش هاي مطرح شده در اجلاس و دستاوردهاي آن گفت وگويي با حجت الاسلام والمسلمين محمدي عراقي انجام داده ايم كه از نظر گرامي تان مي گذرد.
* لطفاً در مورد چگونگي شكل گيري شوراي جهاني رهبران ديني جهان و اجلاس هايي كه از بدو تأسيس تاكنون برگزار شده است، توضيح دهيد.
- همان طور كه مي دانيد، مركز گفت وگوي اديان در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، مسئوليت برنامه ريزي براي يكي از مهمترين مأموريت هاي بين المللي را برعهده دارد. براساس شرح وظايف و همچنين به پيروي از سياست هاي جمهوري اسلامي و نيز رهنمودهاي مقام معظم رهبري، گفت وگوي بين اديان و فرهنگ ها، يكي از سياست ها و اهداف اين سازمان است و براي انجام اين وظيفه، مركز گفت وگوي اديان تأسيس شده است. اين مركز تاكنون گفت وگوهاي متعددي را با كشورهاي مختلف جهان برگزار كرده است. از جمله حدود ۳ ماه قبل، چهارمين دور گفت وگوي اسلام و مسيحيت كاتوليك در واتيكان انجام شد.
در آن دور از گفت وگو، جمعي از متفكرين، اساتيد و دين شناسان ايراني از يك سو و اساتيد و محققين كاتوليك از شوراي گفت وگوي بين اديان از سوي واتيكان، شركت داشتند. در خاتمه گفت وگوها، با پاپ هم ديداري به عمل آمد و با ايشان گفت وگوهايي در زمينه نقش اديان در صلح جهاني داشتيم.
اجلاس بانكوك نيز در راستاي برنامه هاي مركز گفت وگوي اديان، از تاريخ ۲۵ تا ۲۹ فوريه، برابر با ۵ تا ۱۱ اسفند ماه، در كشور تايلند برگزار شد.
در بانكوك، دو اجلاس به طور همزمان برگزار شد. يكي از اين دو اجلاس، دومين نشست هيأت رئيسه شوراي جهاني رهبران اديان بود. اين شورا در سال ۲۰۰۰ براي اولين بار در اجلاس صلح هزاره در كنار اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك تشكيل شد و از ايران نيز هيأت بلند پايه اي از علما و مسئولين همراه با پيام مقام معظم رهبري شركت داشتند. يكي از تصميمات يا قطع نامه هايي كه در اجلاس صلح هزاره مطرح شد، تشكيل شورايي بود به نام شوراي جهاني رهبران اديان. اولين اجلاس اين شورا در سال ۲۰۰۲ در بانكوك تشكيل شد و دومين اجلاس نيز در ماه فوريه ۲۰۰۴ باز هم در بانكوك تشكيل شد.
اجلاس دوم، اجلاس جهاني جوانان براي صلح بود. اين اجلاس هم از مصوبات اجلاس گذشته شوراي جهاني رهبران اديان بود.
يكي تشكيل اجلاس جهاني زنان متدين جهان كه در گذشته تشكيل شد و ديگري تشكيل اجلاس جهاني جوانان براي صلح كه همزمان با اجلاس شوراي رهبران اديان در تاريخ ۲۵ تا ۲۹ فوريه سال جاري در بانكوك تشكيل شد. البته اجلاس جوانان در بانكوك، جنبه مقدماتي و منطقه اي داشت زيرا در اين اجلاس، فقط جواناني از منطقه آسيا و اقيانوسيه شركت كرده بودند و از جوانان كشورهاي ديگر، دعوت به عمل نيامده بود. از اين رو مقرر شد اجلاس مذكور مقدمه اي براي اجلاس جهاني جوانان باشد كه قرار است در ماه اكتبر ۲۰۰۴، در نايروبي تشكيل شود و ايران هم در اين اجلاس شركت فعال خواهد داشت.
در اجلاس بانكوك، از جوانان ايراني دعوت به عمل نيامده بود. به اين موضوع اعتراض كرديم كه به دنبال اين اعتراض، از ايران به عنوان ناظر دعوت به عمل آمد و آقاي عبادي رئيس سازمان جوانان، همراه با پيامي از جناب رئيس جمهور، در اين اجلاس شركت كرد. از سوي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي هم، خانم دكتر طوبي كرماني كه مديركل امور اجتماعي و ايرانيان خارج از كشور است، به طور مستمر در همه جلسات عمومي و كميته هاي كارشناسي و گروههاي كار اين اجلاس شركت داشت.
* بنابر اخبار واصله، يكي از محورهاي مورد بحث در اجلاس بانكوك، موضوع زلزله بم بوده است. لطفاً در مورد اقدامات اين شورا در ارتباط با حادثه بم، توضيح بفرماييد.
003693.jpg

- بله. بعد از فاجعه زلزله بم، هيأتي از سوي شوراي جهاني رهبران اديان به ايران آمدند و دوستان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي طبق برنامه ريزي قبلي، اين هيأت را براي بازديد از بم، به آنجا بردند. اين هيأت مركب از چهار نفر بود، البته اينها از يك سازمان بودايي بودند كه با هدف بازديد از بم و كمك به زلزله زدگان بم، به ايران آمدند، ضمن اينكه البته در اهداف سفر اين هيأت، بحث گفت وگوي بين اسلام و بوديسم گنجانده شده بود، آنها با استانداري كرمان، نماينده بم در مجلس شوراي اسلامي و مسئولين هلال احمر، ديدار داشتند و از بيمارستانهاي صحرايي و اقدامات امدادي نسبت به زلزله زدگان، بازديد مفصلي به عمل آوردند و كمك هايي هم از سوي آنها، انجام شد.
گزارش كار اين هيأت در اجلاس اخير شوراي رهبران اديان در بانكوك، همراه با تصويرهايي، توسط رئيس اين هيأت ارائه شد.
نكته قابل توجه در اين گزارش، شرايط روحي مسئول هيأت، هنگام قرائت گزارش و متأثر شدن از اين فاجعه جانگداز بود. پذيرايي و مهمان نوازي مردم بم از آنها، در آن شرايط بسيار سخت و دشوار، هيأت بازديدكننده را سخت منقلب كرده بود.
آنها ستايش زيادي از روحيه ديني و اخلاقي مردم بم و همبستگي و ايثارگري مردم ايران كردند، بخصوص چون يك هيأت مذهبي بودايي بودند، موضوع اعتماد و توكل به خدا و روحيه مذهبي و مراسم  دعا و توسل مردم بم، تحت تأثير قرارشان داده بود، به طوري كه مجدداً خواهان كمك رساني در اين زمينه شدند. از جمله نسبت به تحصيل كودكان و نوجوانان باقيمانده از زلزله، خواهان اقدام براي هزينه هاي تحصيلي آنها شدند. ما هم گزارشهايي را در اين ارتباط به آنها داديم كه در جلسه مطرح شد. برخي اطلاعات را هم قرار شد ما برايشان ارسال كنيم، از جمله هزينه تحصيلات ابتدايي تا دانشگاه يك فرد در ايران، تا توانايي خود را براي تأمين هزينه مذكور بسنجند.
اجلاس بعدي هم مقرر شد كه همزمان با برگزاري اجلاس جهاني جوانان براي صلح در نايروبي، در اكتبر سال ۲۰۰۴ تشكيل شود.
* در مورد رويكرد جوانان نسبت به صلح، چه بحثهايي در اين اجلاس مطرح شد و نتايج آن چه بود؟
- بعضي از جلسات شوراي رهبران اديان و اجلاس جوانان آسيا و اقيانوسيه، به صورت مشترك تشكيل مي شد. در اين جلسات، ضمن سخنرانيهايي كه انجام گرفت، به نظر بنده بهترين برنامه، گفت وگوي رودررو و پرسش و پاسخ بين رهبران همه اديان به صورت تريبون آزاد با جواناني بود كه سؤالات خود را آزادانه مطرح مي كردند.
جوانان پرسشهاي خود را به صورت كاملاً صريح، حول موضوعاتي مانند كاركرد دين، فايده دين براي جوانان و سوءاستفاده هايي كه از دين مي شود، مطرح كردند كه به آنها پاسخ داده مي شد. حضور هيئت ايراني و پاسخ هايي راجع به روحيات مذهبي جوانان ايراني، براي آنان، بسيار جالب بود.
* سؤالات چالش برانگيزي كه از رهبران اديان مطرح شد چه بودند؟
- يكي از سؤالات مهمي كه توسط جوانان مطرح شد موضوع ديوار حائل يا ديوار به اصطلاح امنيتي در سرزمين هاي اشغالي بود كه از يكي از رهبران يهودي شركت كننده از سوي اسرائيل پرسيدند، كه او نتوانست از آن موضوع ابا كند در جلسات بعدي هم تقريباً به اتفاق آرا، موضوع كشيدن ديوار حائل توسط اسرائيل در سرزمين اشغالي، از نظر اخلاقي و ديني مورد تقبيح قرار گرفت. براساس اعلام پاپ رهبران ديني نيز به اتفاق آراء، كشيدن ديوار حائل را يك كار غيرقابل دفاع از نظر اخلاقي و مذهبي مطرح و عنوان كردند كه برقراري صلح و عدالت در سرزمين فلسطين، نياز به پلهاي ارتباطي دارد نه كشيدن ديوار.
* در جهان امروز از كودكان براي جنگ، قاچاق مواد مخدر ، فحشاء و خريد و فروش و... استفاده مي شود. موضع رهبران اديان در اين باره چه بود؟
- موضوع بسيار تكان دهنده اجلاس ،گسترش قاچاق كودكان و سوءاستفاده از آنها در بسياري از كشورها توسط باندهاي مافيايي، علي الخصوص در كشورهاي غربي بود. متأسفانه جامعه جهاني در برابر اين پديده، چنان كه بايد و شايد، عكس العمل نشان نداده است. با اين همه در اجلاس مذكور، مقرر شد رهبران اديان جهاني با برنامه هاي آموزشي و اخلاقي و اعمال فشار از طريق رسانه هاي جمعي و آگاه سازي افكار عمومي جهاني، مجامع بين المللي، قدرت هاي جهاني و طرح اين موضوع در مجمع عمومي سازمان ملل، سعي كنند جلوي گسترش اين پديده زشت و ظالمانه را تا آنجا كه ممكن است، بگيرند و به اين ننگي كه در هزاره سوم و در قرن ۲۱، به دامن بشريت زده شده، پايان دهند؛ پديده اي كه بدتر و زشت تر از برده داري گذشته است.
برده داري گذشته در مورد بزرگسالان بود، اما اين سوءاستفاده مخصوصاً از نظر جنسي از كودكان و خريد و فروش آنها است، ولي به دليل اينكه جزء منابع كشورهاي قدرتمند جهان است، امروز در دنيا مطرح نمي شود. امروزه اگر مسائلي مثل سلاح و حقوق بشر مطرح مي شود، همگي به دنبال طرح مسائل سياسي است. اما به اين موضوع آنچنان كه بايد، توجه نمي شود، در حالي كه آمار و اطلاعات در اين باره بسيار تكان دهنده است.
* بحث منافع سياسي ابرقدرتها مطرح شد، آيا در طرح مسائل، به نوعي خودمحوري مشاهده نمي شود؟
- اتفاقاً محور مهمي كه مطرح شد، گزارشي از اوضاع جهاني در رابطه با يك جانبه گرايي آمريكا و بخصوص مصيبت هاي مردم عراق و افغانستان بود. اعضاي شوراي رهبران جهاني، تأسف خودشان را از اين موضوع اعلام كردند و بدون اينكه نامي از آمريكا ببرند، به دليل مثلاً تخلفهايي كه داشتند، موضوع يك جانبه گرايي و اشغال و مشكلاتي كه به مردم منطقه از اين بابت تحميل شده را محكوم و بر نقش سازمان ملل در حل بحران هاي جهاني و منطقه اي، تأكيد كردند.
* اما يك موضوع مجهول مانده است، چرا مايلند از دين براي مبارزه با اين پديده هاي منفي استفاده كنند؟
- در حقيقت، به طور كامل رويكرد بين المللي در قرن ۱۹ و ۲۰، به سمت حذف دين از صحنه زندگي اجتماعي و سياسي بشر بود؛ از اين رو در صحنه تعليم و تربيت، دانشگاهها و مراكز آموزشي، دين گريزي جوانان و فاصله افتادن بين رهبران ديني و نسل هاي جديد، يك رويكرد غالب بود. مي توان گفت از آغاز هزاره سوم بود كه متفكرين جهان و جامعه شناسان به اين نتيجه رسيدند كه نمي توان به طور كلي دين را از صحنه اجتماع حذف كرد. لذا به فكر افتادند در مجامع بين المللي به اين موضوع نيز توجه كنند و يكي از واكنشهاي آنان، تشكيل همان اجلاس هزاره بود. از ايران هم هيئت عالي رتبه اي در آن شركت داشت. از آن زمان به بعد رويكردي در مجامع بين المللي به وجود آمد مبني بر اين كه به عنوان يك عامل مهم و تعيين كننده، بايد به مذهب و دين توجه شود. موضوع ديگري هم كه باز به عنوان يك نتيجه گيري مي توانم بگويم و از جانب هيئت ايراني هم مطرح شد و مورد توجه جوانان قرار گرفت، اين واقعيت بود كه هميشه در طول تاريخ و از جمله در زمان ما، از مذهب و دين توسط قدرت هاي جهاني و سياستمداران، سوءاستفاده شده و اين امر يك آسيب يا آفت است، اما اين موضوع نبايد سبب شود ما از دين صرف نظر كنيم. به هرحال جوانان مطرح كردند كه شما به عنوان رهبران ديني، چه كرديد؟ مذهب براي ما جوانان چه فايده اي دارد؟ جز اينكه استفاده ابزاري از دين و جوانان شده است؟ ضمن بحثهايي كه مطرح شد، تجربه هاي جمهوري اسلامي را مطرح كرديم و در آخر گفتيم كه سوءاستفاده از يك چيز باعث نمي  شود ازآن صرف نظر كنيم. همه چيزهاي خوب در دنيا آفت دارند، از علم و هنر هم سوءاستفاده مي شود، از آزادي بيش از هر چيز ديگري سوءاستفاده مي شود، ولي ما هيچ وقت نمي گوييم كه چون ديگران به نام آزادي انسانها را در بند مي كشند، پس آزادي چيز بدي است. مابايد كوشش كنيم جلوي سوء استفاده هارا بگيريم.
* برخورد جوانان ساير اديان نسبت به هيأت مسلمان ايراني، چگونه بود؟
- ما نشست هاي زيادي با جوان هاي مختلف كشورهاي آسيا و اقيانوسيه داشتيم و دختران محجبه و جواناني كه از كشورهاي اسلامي از جمله كشورهاي اندونزي و مالزي و... شركت داشتند. نكته بسيار مهمي هم كه براي ما جالب بود، اين بود كه آنها يك لحظه هيأت ايراني را رها نمي كردند. مدام مي آمدند و به ما مي گفتند كه ما مايليم جوانان ايران را الگوي خود قرار دهيم.
آنها چگونه درس مي خوانند، چگونه مراسم مذهبي خودشان را انجام مي دهند، برنامه هايشان چيست. دائماً ازما گزارش، كتاب يا فيلم تقاضا مي كردند تا با زندگي جوانان ايراني آشنا شوند.
جوانان عزيز ما بدانند، كه به هر دليلي،  انقلاب، امام(ره)، فداكاري هاي دوران دفاع مقدس، هرچيزي كه بوده امروز در دنيا بخصوص در كشورهاي اسلامي الگو هستند. جوانان مسلمان از جمله دانشجويان در كشورهاي اسلامي، يكي از آرزوهايشان اين است كه جوانان ايران را ببينند. بنابراين مسئوليت ما در اين زمينه، چند برابر است، ما نه تنها نسبت به جوانانمان يك مسئوليت ملي داريم، بلكه يك مسئوليت جهاني نيز داريم و اتفاقاً براي اين كه كفران نعمت نشود، هم زنان و هم جوانان مسلمان ما در مقايسه با كشورهاي ديگر، حتي كشورهاي اسلامي قابل مقايسه نيستند. واقعيت اين است كه نظام خانواده در ايران بحمدالله چنان مستحكم است اگر چه نگراني هايي وجود دارد.
فرهنگ غرب، فرهنگ مهاجم است، فرهنگ سرمايه داري است همه چيز را به چشم يك كالا نگاه مي كند.
* چه مسايلي در مورد غرب و تهاجم فرهنگي آن، در اجلاس مطرح شد؟
- غربي ها قبول دارند كه مفاسدي كه در جوامع شان رواج دارد مثل خودفروشي زنان، بد است ولي مي گويند كه اين موجب جذب توريست مي شود. اين عوامل ۱۰ ميليارد در سال براي آنان سود دارد و ما نمي توانيم جلويش را بگيريم، به عبارت ديگر يعني حق زنان و كودكان آنان تا وقتي محترم است كه با منافع اقتصادي آنها منافاتي نداشته باشد. ما با يك چنين فرهنگي روبه رو هستيم، آنها مي خواهند چنين فرهنگي را در كشورهاي جهان سومي رواج دهند. اين يك نكته بسيار مهم و قابل توجه است.
* اعزام هيأت از ايران براي شركت در اجلاس فوق، چه دستاوردهايي براي جمهوري اسلامي به همراه داشته است؟
- شكر خدا از هيأت هاي اعزامي، قوي ترين هيأت، هيأت ايراني بود. هم در اجلاس رهبران ديني جهان و هم در اجلاس جوانان كه در آن در سطح معاون رئيس جمهور و با پيام رئيس جمهور شركت كرديم.
بنابراين در يك جمله مي توانم بگويم كه هيأت ايراني در هر دو اجلاس حقيقتاً درخشيد و براي خود ما اين حضور بسيار رضايت بخش بود.
اما در مورد دستاوردهاي خاص براي ايران، اولاً در حقيقت، موضع كشور و نظام ما به عنوان يك نظام ديني با توجه به تبليغاتي كه عليه آن در سراسر جهان صورت مي گيرد است كه رو در رو و بدون واسطه بسياري از آن فضاسازي ها و تبليغات سوء عليه ايران را خنثي مي كند. همانطور كه با آمدن هيأت هاي خارجي به ايران و ملاقات با جوان، زن، روحاني و يا استاد دانشگاه ايراني اين نتيجه عايد آنان مي شود زيرا حقايق را از زبان اقشار مختلف مردم مي شنوند.
همانگونه كه عرض كردم مثلاً گزارش زلزله بم و توضيح اقدامات خود انگيخته مردم ايران و عملكرد دولت در كمك به زلزله زدگان بخصوص از زبان هيأت ايراني و همچنين گروهي كه عرض كردم از جانب رهبر بودايي هاي تايوان آمده بودند، براي كساني كه اطلاعات كافي نداشتند خيلي جالب بود. همان طور كه عرض كردم جو جلسه كاملاً تحت تأثير گزارش اين هيأت قرار گرفت و بخصوص روحيه ديني و ايثارگري مردم ايران در آنجا يك بار ديگر مطرح شد.
ما هم يك نمايشگاه عكس را از زلزله بم برگزار كرديم و گزارش  هلال احمر جمهوري اسلامي ايران به همراه عكس هاي مربوطه را در قالب يك لوح فشرده عرضه كرديم.
* شما از حضور هيأتي از رژيم صهيونيستي در اين اجلاس سخن گفتيد، اقدامات هيأت ايراني تا چه اندازه در غلبه بر فضاي اجلاس تأثير داشت؟
- عملكرد هيأت ايراني، علي رغم حضور نسبتاً گسترده اسرائيل و صهيونيزم در اين گونه از مجامع بين المللي، تا حد زيادي فعاليت هاي آنها را تحت الشعاع قرار داد و همان طور كه عرض كردم طرح موضوع ديوار حائل در هر دو اجلاس جوانان و رهبران اديان، هيأت اسرائيلي را حقيقتاً از پاسخ گويي به موضوع مذكور غافلگير و عاجز كرد.
* در پايان بفرماييد زمينه هاي فرهنگي روابط ايران و تايلند در چه سطحي است و چه محورهايي مقوم اين ارتباط است؟
- در پيش از ۴۰۰ سال قبل هيأتي از ايران به سرپرستي فردي از قم كه خود آنها به نام شيخ احمد قمي مي شناسند به تايلند رفت. در حال حاضر محل دفن اين شخص در شهر قديم بانكوك است.
ماجراي شيخ احمد قمي آن است كه وي در برابر تجاوز خارجي به مردم تايلند كمك كرد تا جايي كه آنان براي اولين بار در مواجهه  با دشمنان خود پيروز شدند. اين امر سبب شد كه تايلندي ها نسبت به اين شخص علاقه و دلبستگي زيادي پيدا كردند بطوري كه قبر شيخ احمد قمي اكنون مثل يك مكان مقدس مذهبي مورد توجه مردم تايلند- چه مسلمان و چه بودايي- است و آن را زيارت مي كنند. مي دانيد مسلمانان در تايلند در اقليت هستند (شايد كمتر از ۱۰ درصد جمعيت) و بودايي ها در اكثريت اند.
شيخ احمد قمي مؤسس نهاد مذهبي تايلند است كه به نام نهاد شيخ الاسلامي معروف است. از نظر تشيع هم شيعيان تايلند، بسيار فعال و علاقه مند هستند تا جايي كه ايام عزاداري امام حسين(ع) را به طور گسترده در تايلند برگزار مي كنند.
البته براي قوام بيشتر روابط ميان دو كشور ملاقاتي با معاون نخست وزير تايلند كه مسئوليت وزارتخانه هاي فرهنگي و آموزشي و ورزشي و جوانان را برعهده دارد، انجام دادم و از او براي سفر به ايران دعوت كردم .همچنين ملاقاتي با شيخ الاسلام تايلند و ملاقاتي با رهبر بودائيان تايلند داشتم كه يكي از دستاوردهاي آن استمرار گفت وگوي بين اسلام و بوديسم بود .البته رايزني فرهنگي ايران در تايلند بسيار فعال است، به طوري كه در همين چند ماه گذشته دو اجلاس با همكاري دانشگاه تايلند برگزار كرديم، يكي در مورد گفت وگوي بين اسلام و بوديسم و مشتركات بين آن دو كه استاداني از دانشگاه هاي ايران نيز حضور داشتند و يكي هم تحت عنوان تأثير عرفان اسلامي در شرق آسيا كه باز در دانشگاه تايلند برگزار شده بود.
در ملاقات با معاون نخست وزير تايلند كه مسئوليت فرهنگي را برعهده دارد، مسـأله برنامه مبادلات فرهنگي و تعيين هفته اي به نام هفته فرهنگي را مطرح كرديم و قرار شد برنامه مبادلات فرهنگي به زودي ميان دو كشور امضاء شود و به دنبال آن هفته فرهنگي تايلند در ايران و هفته فرهنگي ايران در تايلند برگزار شود.

نگاه امروز
ضرورت گفت وگوهاي ديني

دكتر اصغر واعظي
رنسانس در اروپا مبدأ تحولي عظيم در عرصه هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، سياسي و... شد. چرخه تحول رنسانس حوزه دين را نيز بي نصيب نگذاشت و فرايند تحديد دين در عرصه امور اجتماعي را آغاز كرد. اين حركت با جنبش اصلاحات ديني مارتين لوتر شدت يافت. اعتراضات لوتر به پاپ و كليساي كاتوليك منجر به پديد آمدن كليساي پروتستان شد. يكي از نتايج پروتستانيسم ديني لوتر كاهش نقش دين در عرصه امور اجتماعي و فردي شدن دين بود.
بدين ترتيب رنسانس فرهنگي اروپا كه از پي خود اصولي چون راسيوناليسم، انديويدوآليسم، پلوراليسم، ليبراليسم، نسبيت انگاري اخلاقي و... را به همراه داشت گام در مسيري نهاد كه عليرغم نتايج قابل توجه حاصل از انقلاب صنعتي انگليس و انقلاب كبير فرانسه، به سكولاريسم ديني منتهي شد. قرن هجده ميلادي دوراني بود كه مدرنيسم اروپايي به روزهاي اوج شكوفايي خود رسيد. اين روند در قرن نوزده ميلادي تا سرحد حذف دين از زندگي بشر پيش رفت. ضديت با دين و نفي آن از عرصه زندگي فردي و اجتماعي در قرن نوزدهم را به وضوح مي توان در انديشه هاي كارل ماركس و آگوست كنت مشاهده كرد. چنين نگرشي نسبت به دين كمابيش در قرن بيستم نيز مطرح بود، هرچند در معاندت با اين ديدگاه متفكريني چون سورن كي يركگارد فيلسوف دانماركي مكتب اگزيستانس به شدت بر نقش انكارناپذير دين در حيات بشري تأكيد مي كردند.
اما گذر زمان كه توأم با فروپاشي شوروي و نظام هاي كمونيستي بود، نشان داد كه پيشرفت علوم و حاكميت علم نه تنها موضع و جايگاه دين در حيات بشري را تضعيف نكرده، بلكه در اواخر قرن بيستم در آستانه ورود به قرن بيست ويكم و شروع هزاره سوم اقبال به دين رو به فزوني نهاده است. سبب اين امر، آن است كه دين ريشه در نهاد بشر دارد و امري بيروني نيست كه به بشر تزريق شده باشد، بلكه از درون بشر مي جوشد.اكنون در آغاز هزاره سوم كمتر كسي است كه ديده بر جايگاه والاي دين در جهان و نقش تعيين كننده آن فروبندد. توجه ويژه به دين در ميان اقشار مختلف مردم جهان، اعم از متفكرين، جامعه شناسان، دولتمردان و مردم عادي، حقيقتي انكارناپذير است. درست است كه سياستمداران همواره در طول تاريخ سعي كرده اند با دامن زدن به اختلافات فرقه اي و ديني بهره برداري هاي سياسي نمايند، اما در آغاز هزاره سوم، دين، گام در فرايند جديدي از تاثيرگذاري در جهان معاصر گذارده است. اگر روزي رهبران ديني به قصد اثبات حقانيت خود و مجاب كردن يكديگر در مقابل هم مي نشستند، امروزه ديگر اختلافات ديني كنار نهاده شده و حلقه وصل آنها به يكديگر مشتركات ديني است. رهبران ديني جهان برآنند تا صلح و آرامش و معنويت را براي جهان بحران زده معاصر به ارمغان آورند. از اين روست كه رهبران ديني جهان با برپايي اجلاس ها و نشست هاي گفتگوي ديني در جا ي جاي اين كره خاكي سعي در نزديك كردن ديدگاه هاي خود به يكديگر دارند، تا از اين طريق به قدرتي جهاني براي حفظ معنويت و اخلاق و استقرار صلح و امنيت و عدالت در جهان تبديل شوند.به راستي در جهاني كه زورمداران از هر ابزاري حتي دين براي نيل به اهداف غيرانساني خود استفاده مي كنند، آيا راهي جز روي آوردن به گفتگوهاي ديني وجود دارد؟

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   جهان  |   سياست  |   فرهنگ   |
|  ورزش  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |