اشاره:
شايد گذرتان به قهوه خانه ها افتاده است. گاهي در اين مكان ها سخنوران با كلام جاذبه انگيز خود خيل مخاطبان را به سمت خود جذب مي كنند ، اما اگر در يك محله يا خيابان با انبوه جمعيتي مواجه شويد بي گمان نياز به ابزارهاي ارتباطي چون بلندگو و ميكروفون خواهيد داشت، تازه اين آغاز ماجراست ، زيرا اگر كلام جاذبه دار نداشته باشيد مطمئناً اين ابزارها هم كارساز نخواهند بود. اگرفرضاً صاحب يك شبكه راديويي يا تلويزيوني شويد آيا باز هم مي توانيد افكار عمومي جامعه را به سمت خود جذب كنيد؟ البته ، هستند كساني كه با داشتن يك كانال راديويي يا تلويزيوني توانسته اند مخاطبان گسترده اي را به سوي خود جذب كنند. اينك با توجه به تنوع و تكثر ابزارهاي رسانه اي و طرح نگرش رسانه خوب يا بد آيا باز هم بدون داشتن علم مديريت رسانه اي مي توان موفق عمل كرد؟ با دكتر علي اكبر فرهنگي استاد دانشگاه گفت و گويي در زمينه ويژگي رسانه ها و مديريت رسانه اي انجام داده ايم كه آن را در پي مي آوريم.
* در عصر اطلاعات، رسانه ها چه ويژگي اي بايد داشته باشند؟
-همانطوري كه مي دانيد در اين عصر غلبه بر محيط و طبيعت از سوي انسان به خوبي محسوس است، علاوه بر آن ابزارهاي ارتباطي نقش برجسته اي دارند و داده هاي اطلاعاتي خود را به اقصي نقاط جهان منتقل مي كنند. بنا بر اين مي توان اين عصر را به عبارتي عصر شتاب و نوآوري نيز ناميد.
با اين حال، رسانه ها در عصر اطلاعاتي ابعاد مختلفي دارند، يكي از ابعاد تأثيرگذار آن، بعد خبري رسانه ها است، به تعبير ديگر ابزارهاي رسانه اي در راستاي اطلاع رساني به مردم كار خود را به خوبي انجام مي دهند بنا بر اين اگر خبري با سرعت چند دقيقه اي از طريق ابزارهاي رسانه اي منتشر نشود ارزش خبري آن از بين مي رود. دست اندركاران رسانه هاي اطلاع رساني هميشه به دنبال فرصتي هستند تا بتوانند اخبار جذاب و شنيدني را كسب كنند.
اما از بعد آموزشي، وسايل ارتباط جمعي تا آنجا پيش رفته اند كه مي توانند به عنوان بزرگترين مدرسه آموزش دهنده در جامعه مطرح شوند. به همين خاطر يكي از نظريه پردازان روسي «ايوان ايليچ» بر اين باور است كه با وجود ابزارهاي نوين رسانه اي امروزي ديگر نيازي به مدارس نداريم!
بي ترديد از نگاه ايليچ رسانه ها آن چنان قدرتي را دارند كه مي توانند با هزينه اندك جايگزين نهادهاي آموزشي شوند. راه اندازي شبكه هاي آموزشي در بسياري از كشورهاي توسعه يافته، كم و بيش از اين خصلت رسانه اي نشأت گرفته است.
البته در اين ميان نبايد نقش تفريحي و سرگرمي رسانه ها را از ياد برد. امروزه به مدد ابزارهاي نوين ارتباطي اوقات فراغت مردم به راحتي پر شده است، وجود دهها شبكه تلويزيوني با ساعت هاي متمادي در طول شبانه روز نمايانگر اهميت اين ابزارهاي رسانه اي در زندگي مردم است. به عبارت ديگر اين وسايل ارتباط جمعي در تمامي خانه ها نفوذ كرده اند و توانسته اند به گونه اي اوقات فراغت مخاطبان خود را پر كنند.
* مديريت رسانه چه مفهومي دارد؟
-مديريت رسانه علم آميخته به فني است كه بتواند با كارايي و اثربخشي بالا از منابع در دسترس يك رسانه براي تحقق اهداف استفاده كند. البته مديريت سازمان هاي رسانه اي با سازمان هاي توليدي و بازرگاني از اين جهت تفاوت چنداني ندارد، عليرغم مشابهت هاي آن، تفاوت مديريت رسانه به ماهيت ابزار رسانه اي برمي گردد.
ماهيت رسانه يك ماهيت چندوجهي است از يك طرف فرآورده اي توليد مي كند كه به صورت يك كالاي اقتصادي مطرح است، اطلاعاتي كه مردم حاضر هستند براي دست يابي به آن هزينه اي پرداخت كنند.
از سويي ديگر يكي از نيازهاي بشري كه اطلاعات است را توليد مي كند. ولي با اين حال، حساسيت در رسانه ها زياد است. امروزه اين حرف پذيرفته شده است كه رسانه ها ابزار قدرت هستند. از آن جائي كه همه آدم ها علاقمند به كسب قدرت هستند از اين رو مديريت رسانه وارد مرحله خاصي مي شود.
سياستمداران، بازرگانان، مديران و كساني كه به نوعي علاقه مند در دست گرفتن افكار عمومي جامعه هستند دوست دارند كه با اعمال روش هايي رسانه را در اختيار خود داشته باشند تا قدرت لازم را كسب كنند.
* مديريت رسانه اي چه تفاوتي با قدرت سياسي در جامعه امروزي دارد؟
- ارباب قدرت به اشكال مختلف در جامعه خود را نشان مي دهند. از طريق قدرت اقتصادي، قدرت سياسي، قدرت علمي و... اما هركدام از اين ارباب قدرت براي تثبيت خود نياز به رسانه ها دارند، چون رسانه ها بهترين ابزاري هستند كه مي توانند روي افكار عمومي تأثير بگذارند و با نفوذ در افكار عمومي آنان را به سمت و سوي خاصي سوق دهند. به همين خاطر ابزارهاي رسانه اي مي توانند ذهن آدم ها را شكل دهند چون افكار عمومي را مي شناسند و به راحتي آن را جهت مي دهند.
بنابراين اغلب صاحبان قدرت علاقه دارند كه توانايي نفوذ در افكار عمومي را در اختيار خود داشته باشند. از اين رو شيفتگي و عطش سياستمداران را براي تصاحب رسانه ها به وضوح مي بينيم.
* چگونه مي توان رسانه خوب و بد را از هم تفكيك كرد؟
- وقتي رسانه اي به اهدافش مي رسد به تعبيري رسانه خوب است، اما عليرغم اين نگرش، رسانه در واقع ابزاري است براي تأثيرگذاري در مخاطبان. هرچند كه مارشال مك لوهان، نظريه پرداز ارتباطات، رسانه را همان پيام معرفي كرده است. اما با اين حال خوبي و بدي رسانه در هدف آن متجلي است. بنا بر اين شما مي توانيد از رسانه ها براي تبليغ مكارم اخلاقي بشر استفاده كنيد و يا اينكه از آن براي سوق دادن انسان ها به سوي پلشتي و پليدي ها بهره بگيرند.
از اين رو ابزارهاي رسانه اي، في نفسه بد نيستند بلكه اهداف موردنظر گردانندگان رسانه اي مي تواند در جهت خوبي يا بدي افكار عمومي جامعه باشد.
* مديريت رسانه اي در جوامع توسعه يافته و جهان سوم چه تفاوتي با هم دارند؟
- جهان پيشرفته صنعتي به علت برخورداري از قدرت رفاه و سرمايه سهم بيشتري از منابع رسانه اي را در اختيار دارد، ولي كشورهاي كم توسعه يافته، امكان رقابت رسانه اي با آنها را ندارند، به عبارت ديگر كشورهاي توسعه يافته از جمله آمريكا، ژاپن و كشورهاي اروپايي با توانايي اقتصادي بالا به راحتي مي توانند رسانه هاي توانمند و پيشرفته اي را براي انتقال پيام هاي خود تدارك ببينند، اما در نقطه مقابل كشورهاي فقير بخش عمده درآمد خود را صرف نيازهاي اوليه جسماني جامعه مي كنند در نتيجه نمي توانند از ابزارهاي رسانه اي مطلوبي استفاده كنند. امروزه در آمارهاي بين المللي يونسكو، دسترسي به رسانه ها به عنوان يكي از شاخصه هاي توسعه يافتگي در بين جوامع بشري مطرح است.