از روزي كه فهميدم قرار است گزارشي درباره كافي نت و دختران بنويسم اين سؤال در ذهنم است كه ميزان آشنايي آنها با اينترنت و بالطبع كافي نت هاي مختلف چقدر است و آيا آنها هم به ميزان پسران به دنبال وب گردي در كافي نت ها هستند
چت مي كنم چون با اين كار مي توانم با افراد زيادي ارتباط داشته باشم و با عقايد مختلف آشنا شوم اين حرف هاي يكي از اين دختران است كه از مشكلات آشنايي هاي خياباني مي گويد و ترجيح مي دهد كه از راه اينترنت با ديگران ارتباط برقرار كند
آرشيلا تقيان
يكي از بچه ها مي گفت: اينترنت دنيايي بزرگ و بي انتهاست. آنقدر بزرگ كه مي تواند هركسي را مجذوب خود كند و ساعت ها در صفحات مختلف به دنبال خود بكشاند و كافي نت را دروازه دنياي واقعي به دنياي مجازي اينترنت مي دانست، جايي كه با پاگذاشتن در آن، مي تواني چهره هاي مختلفي را ببيني كه خيره و مات به مانيتورها، اصلاً حواسشان نيست آن دور و بر، بيرون كافي نت چه اتفاقي مي افتد.
از روزي كه فهميدم قرار است گزارشي درباره كافي نت و دختران بنويسم اين سؤال در ذهنم است كه ميزان آشنايي آنها با اينترنت و بالطبع كافي نت هاي مختلف چقدر است و آيا آنها هم به ميزان پسران به دنبال وب گردي در كافي نت ها هستند يا چاي و آرامش بودن در خانه را به فنجان قهوه و تجربه نشستن بر صندلي هايي كه دغدغه مشتري هايشان را نشان مي دهند، آنها را وسوسه مي كند كه تنها يا با دوستانشان به كافي نت بروند؟... وقتي صحبت از خانم ها و استفاده از اينترنت مي شود، طبيعي است آدم ياد كافي نتي بيفتد كه سال قبل براي استفاده اختصاصي بانوان راه افتاد. با فرهنگسراي بانو ، مجري طرح كافي نت اختصاصي خانم ها تماس گرفتم، گفتند ساعات كاري آن جا از ۹ صبح تا ۱۵ است. حوالي ساعت ۱۰ صبح به فرهنگسرا مي رسم، بايد منتظر برگزاركنندگان اصلي نمايشگاه دايمي صنايع دستي زنان كه مسئولان كافي نت هم هستند، بمانم. محوطه فرهنگسرا آنقدر داغ و آرام است كه فكر مي كنم كتاب خواندن در اين جاي ساكت و زير نور آفتاب چقدر لذت بخش است و احتمالاً محيط كافي نت آن هم آرامش خود را دارد و كار كردن در چنين جايي بايد خيلي بچسبد.
در محوطه زيباي فرهنگسرا زمان برايم به سرعت مي گذرد و مسئولان نمايشگاه دايمي صنايع دستي زنان كه مسئولان كافي نت نيز هستند، مي رسند. من داخل مي شوم و با يكي از مسئولان شروع به صحبت مي كنم وقتي از او درباره كافي نت مي پرسم، با تعجب نگاهم مي كند و مي گويد: «تقريباً يك ماه است كه كافي نت تعطيل شده.»
با ديدن قيافه متعجب من سعي مي كند دلايلشان را براي اين كار توضيح دهد و مي گويد: «تعداد كم مراجعه كننده ها، به دليل موقعيت مكاني اين جا، باعث شد تعطيلش كنيم.»
باز كردن چنين كافي نتي در محيط فرهنگسرا ايده چه كسي بود؟
«خانم مقدم» سؤال من را يكي از دوستان كه خود از مشتري هاي دايمي كافي نت بوده به همراه شماره تلفني جواب مي دهد.
با خانم مقدم مدير كافي نت بانو كه مدير تعاوني حاميان نگاه سبز نيز هست، تماس مي گيرم. با خوشرويي خاص، كه امروز از هيچ كس، حتي دوستان نزديك، انتظار نمي رود جواب مرا مي دهد.
اولين سؤال را مي پرسم:
باز كردن اين كافي نت ايده شما بود؟
بله ايده باز كردن اين كافي نت مال من بود، همان طور كه مي دانيد، علاوه بر مديريت كافي نت، مديريت تعاوني حاميان نگاه سبز را نيز به عهده دارم. هدف ما از باز كردن اين كافي نت كه با كافه اي با نام كافه سبز همراه بود، ايجاد محيطي آرام و دور از فشارهاي محيطي براي بانوان بود تا بتوانند از امكانات اين كافي نت و كافه اي با غذاهاي گياهي، بدون اضطراب و نگراني از ايجاد مزاحمت توسط افراد مختلف، استفاده كنند و همچنين محلي باشد براي برگزاري جلسات زنان. در طول يك سالي كه آن جا را اداره مي كرديم، مشتري هاي مختلفي داشتيم ولي بيشترشان دانشجويان دانشگاهي بودند كه فاصله زيادي با فرهنگسرا نداشت و با انتقال اين دانشگاه به مكاني ديگر، ما مشتري هاي دايمي خود را از دست داديم و درآمدمان كمتر شد.
دليل بسته شدن كافي نت از دست دادن مشتري هاي آن بود؟
دليل اصلي نبود. مشتري هاي ما كم شده بود ولي كافي نت به اين دليل بسته نشد و كار ادامه داشت تا اين كه فرهنگسراي بانو براي مكان كافي نت مبلغي را به عنوان اجاره خواست و چون توان پرداخت اين مبلغ را نداشتيم، مجبور به تعطيل كردن كافي نت شديم.
خانم مقدم مي گويد: قرار است جلسه اي با حضور خانم معروفي مدير فرهنگسرا برگزار شده و موضوع بسته شدن كافي نت بررسي شود.
آيا نتيجه اين جلسه مي تواند سرنوشت تنها كافي نت دختران را تغيير دهد؟ بايد منتظر ماند و ديد...
با شنيدن اين حرف ها با خودم فكر مي كنم، آيا دختران ترجيح مي دهند كه در خانه از اينترنت استفاده كنند و اگر امكان استفاده از آن را در خانه نداشته باشند، قيد آن را مي زنند؟
براي جواب دادن به اين سؤال به چند كافي نت كه اكثراً در نقاط شمالي شهر قرار دارند، سر مي زنم.نتيجه جالب است. تقريباً نصف مشتري هاي اين كافي نت ها دختر هستند!
دختران ۱۲ تا ۱۸ سال، وقتي كمي دقت مي كنم، متوجه مي شوم كه بيشتر براي چت كردن آمده اند.
چرا چت و چرا در كافي نت
شايد حرف هاي من درباره اين مسئله به فكر دختران نزديك تر باشد و شايد حرف دل بسياري از شما پسران. چت مي كنم چون با اين كار مي توانم با افراد زيادي ارتباط داشته باشم و با عقايد مختلف آشنا شوم، اين حرف هاي يكي از اين دختران است كه از مشكلات آشنايي هاي خياباني مي گويد و ترجيح مي دهد كه از راه اينترنت با ديگران ارتباط برقرار كند و به اين وسيله خود را در چهارديواري عقايد خود و خانواده زنداني نكند.
چرا چت در كافي نت؟ در خانه از اشغال تلفن شكايتي دارند؟
چرا بسياري از دختران و پسران با وجود داشتن كامپيوتر شخصي، كافي نت را براي انجام كارهاي خود انتخاب مي كنند؟! شايد دليلش اين باشد كه در اين جا كسي نيست هرچند يك بار صدايت كند و يا بالاي سرت بايستد، حواست را پرت كند و از مشغولي تلفن شكايت داشته باشد. به هنگام كار لااقل يك فنجان قهوه دستت مي دهند و صفحه مانيتور و دنياي زيباي اينترنت به راحتي مي تواند ميخكوبت كند تا كار و يا پولت تمام شود.
ملاك براي انتخاب كافي نت ها، نزديك بودن به منزل است و رفتن به مكان خاص را در صورت داشتن امكاناتي اضافه بر كافي نت هاي معمول ترجيح مي دهند.
براي دختران امروزي مختلط بودن كافي نت، شايد به دليل محيط خاص آن و متفاوت بودن مشتري ها، مشكلي ايجاد نمي كند و علاوه بر اين، آنها اعتقاد دارند كه مي توانند جوابگوي هر مزاحمتي باشند و فكر مي كنم تا حدود زيادي هستند.
با توجه به صحبت هاي بالا، پيش خودم فكر مي كنم آيا كافي نت سبز مي توانست با تبليغات بيشتر خود را همچنان زنده و پر از مشتري نگه دارد؟...