هانيه توسلي
درست است كه نخستين بار مخاطبان عام تصوير هانيه توسلي را در سريال غريبه بر صفحه كوچك تلويزيون هاي خانگي ديدند اما ماجراي آشنايي پيگيران سينمايي با اين بازيگر حكايت ديگري دارد.
وقتي همانند هميشه و در يكي از روزهاي سه شنبه سال هفتاد و نه، هفته نامه سينما منتشر شد عكسي روي جلد چاپ شده بود كه خيلي ها را غافلگير كرد. زير عكس نوشته شده بود: «كتايون رياحي و هانيه توسلي در نمايي از شام آخر». نكته عجيب در عكس شباهت بي حد توسلي بود به رياحي كه قرار بود در فيلم نقش مادر و دختر را ايفا كنند. شباهتي كه هر چند بعدتر - و حتي در خود شام آخر - كمتر و كمتر ديده شد اما كنجكاوي ها را درباره اين تازه وارد بيشتر كرد. يك جست وجوي كوتاه در آرشيو هاي ذهني براي آنان كه فكر مي كردند اين بازيگر را مي شناسند كافي بود تا بازي درخشان او در روي جاده نمناك مهدي كرم پور يادآوري شود و بعد هم كه سريال غريبه بر آنتن رفت و هانيه توسلي در ميان مردم شناخته شد. همه اينها جدا از سابقه بازي اين بازيگر در تئاترهاي زادگاهش همدان و كارهاي دانشجويي بود كه او پيش از آمدن به تهران انجام داده بود.
وقتي در جشنواره بيستم فجر تازه ترين كار فريدون جيراني يعني شام آخر به نمايش درآمد همانند دو فيلم قبلي، در سه گانه او بيش از هر چيز بازي ها به چشم آمد. شايد به همين علت بود كه كسي به طور خاص نتوانست بازي توسلي را از كليت فيلم جدا كند و به ظرايف بازي اين تازه وارد دقيق شود. ستاره مشرقي كه آشكارا پل ارتباطي فيلمنامه ميان همه كاراكترها بود در هر جا از فيلم بسته به ظرفيت هاي بازي طرف مقابل، حالات خاصي را به نمايش مي گذاشت و اين اصلاً براي يك بازيگر كه نخستين بار مقابل دوربين ۳۵ مي ايستد چيز كمي نيست. به هر شكل جشنواره بيستم گذشت و هانيه توسلي زير سايه ترانه عليدوستي كه درخشش خيره كننده اش همه چيز را تحت تاثير قرار داده بود، آن طور كه بايد ديده نشد.
اينگونه بود كه گام بعدي توسلي مي بايست كاملاً هوشمندانه برداشته مي شد و اين اتفاق افتاد. ستاره پرشور شام آخر، جاي خود را به خورشيدي دروني داد كه باز در مقابل دو بازيگر مطرح بايد يك تنه فيلم را بالا مي كشيد. اثيري محمد علي سجادي همه آن چيزي بود كه هانيه توسلي به آن نياز داشت. نقشي با پستي و بلندي هاي بسيار كه بايد در كنار همه خصوصيات بازي، ترس را هم به تماشاگر ايراني منتقل مي كرد. اتفاقي كه پيش از اين در سينماي ما كمتر سابقه داشت.
توسلي بلافاصله پس از پايان اثيري كه تا اكران چندان هم زمان طولاني را نگذراند به سراغ پروژه شب هاي روشن رفت. فيلم فرزاد موتمن كه تجربه قبلي او هفت پرده نشان مي داد هيچ علاقه اي به بازي هاي حسي - يعني آنچه توسلي ارايه مي داد - ندارد.
هفت پرده فيلمي آكنده از بازي هاي سرد و به اصطلاح خود موتمن ماشيني بود و بازيگري هم كه قرار بود مقابل توسلي نقش آفريني كند، بي شك سرماي كار را چندين برابر مي كرد.
روز آخر جشنواره بيست و يكم در سالن مطبوعات تقريباً هيچ كس را نمي شد پيدا كرد كه از ديدن شب هاي روشن شگفت زده نشده باشد. حتي آنان كه با فيلم ارتباط برقرار نكرده بودند همه بازي توسلي را تحسين مي كردند و اين نشان مي داد كه او توانسته كوه يخ فيلمنامه و بازيگر مقابلش را با بازي گرم خود آب كند. بازي هانيه توسلي در شب هاي روشن نه كاملاً حسي است و نه دروني. توسلي در هر جا از فيلم آنگونه كه بايد باشد است و اين تمام آن چيزي است كه بازي او را از همه اطرافيانش جدا مي سازد.
بازي يكدست اين بازيگر در مقابل حميد امجد در فيلم خنثاي كمال تبريزي «گاهي به آسمان نگاه كن» مهر تاييد ديگري بود بر توانايي هاي او و تقريباً ثابت كننده اين مطلب كه سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن سال متعلق به اوست. اتفاقي كه در مراسم اختتاميه نيفتاد و جشنواره پس از سال ها عدم اعطاي جايزه به نيكي كريمي، تصميم گرفت همه اين بي مهري ها را در يك سال و براي دو بازي معمولي اين بازيگر جبران كند.
اينگونه بود كه توسلي نامزد شده براي شب هاي روشن، دست خالي سالن اختتاميه را ترك كرد تا خود را به جلسه نقد و بررسي دو فيلمش در سالن مطبوعات برساند. جايزه اي كه مي توانست به همراه لوح جشن سينماي آزاد براي فيلم روي جاده نمناك، سال هشتاد و يك را تبديل به بهترين سال زندگي اين بازيگر كند به او نرسيد؛هر چند او هفت ماه بعد جايزه اش را از جشن هفتم خانه سينما دريافت كرد.
در سال ۸۲ توسلي ترجيح داد گزيده تر كار كند و حاصل اين گزيده كاري بازي در تنها يك فيلم بود. «جايي براي زندگي» ساخته محمد بزرگ نيا كه پس از گذشت حدود يك سال از آغاز، هنوز در مرحله فني قرار دارد.
توسلي در سالي كه گذشت البته غير از بازيگري كارهاي ديگري هم انجام داد. حضور در فعاليت هاي مطبوعاتي كه حاصلش مثلاً مصاحبه اي بود كه در ماهنامه فيلم به همراه خواهرش با حميد امجد انجام داد و حضور در فعاليت هايي چون انتخاب بازيگر و بازيگرداني براي مراحل اوليه يكي دو پروژه از جمله اين كارها بود. او قرار بود در خوابگاه دختران محمدحسين لطيفي هم بازي كند كه تعلق فيلم به ژانر وحشت، سبب شد توسلي به دليل تجربه بازي در اثيري و همان ترس از كليشه شدن بازي در آن را نپذيرد.
هانيه توسلي به همراه ترانه عليدوستي بي شك مهم ترين اتفاق هاي بازيگري نسل جديد بازيگران زن ما هستند. همانطور كه در متن آمد مهم ترين خصيصه بازي توسلي، درآوردن حس هاي متفاوت در لحظات مختلف كار و در رابطه متقابل با بازيگر مقابلش است و اين براي سينمايي كه هنوز برخي ستارگان نقش اولش با زواياي دوربين مشكل دارند، بي شك اتفاق مغتنمي است.