اميرحسين ناصري
اين جلسه با جلسات گذشته تفاوت داشت. قرار بود محسن صفايي فراهاني - رئيس پيشين فدراسيون فوتبال - پس از مدت ها غيبت به جمع دوستان قديمي بپيوندد. دوستاني كه چهره هاي ورزشي در آن خودنمايي مي كنند؛ محسن مهرعليزاده، مصطفي هاشمي طبا و سعيد فائقي. در اين نشست ماهانه، مديران سابق وزارت صنايع سنگين شركت دارند. مديراني كه در سال هاي جنگ هريك مسئوليتي در وزارتخانه اي برعهده داشتند كه وزيرش بهزاد نبوي بود.
وزير مغموم
سيد مصطفي هاشمي طبا؛ قديمي ترين وزيري كه بعدها مسئوليت ورزشي برعهده گرفت. وزير وزارتخانه مهمي چون صنايع در دوره نخست وزيري ميرحسين موسوي، او در دوره رياست جمهوري شهيد رجايي نيز، پيشنهاد اين مسئوليت را دريافت كرده بود؛ «شهيد رجايي گفتند كه شما را براي وزارت صنايع در نظر گرفته ام. من در جوابشان گفتم كه براي پذيرش اين پست سه شرط دارم. در جوابم گفت كه نه شرط هايت را قبول دارم و نه خودت را.» و به اين صورت او از فهرست وزيران كنار گذاشته شد. اما پس از انتخاب ميرحسين موسوي به عنوان نخست وزير، او مجدداً در فهرست قرار گرفت و اين بار نام او به عنوان وزير صنايع مطرح و تاييد شد. ايده اصلي او اختصاصي شدن كارها و مسئوليت ها بود، به همين دليل طرح جداسازي صنايع سنگين از صنايع را مطرح و خود لايحه آن را همراه دوستانش تنظيم كرد. اما آرزوي قلبي وزير وقت صنايع، حضور در راس وزارتخانه صنايع سنگين بود. در حالي كه او آماده مي شد تا به وزارت صنايع سنگين نقل مكان كند، ميرحسين موسوي، بهزاد نبوي را براي وزارت اين وزارتخانه برگزيد؛ «من همه چيز را آماده كرده بودم اما يادم رفته بود كه بايد خدا بخواهد و البته در اين مورد خدا نخواست.» البته او مدتي بعد پست وزارت صنايع را نيز از دست داد زيرا در زمان راي اعتماد بين المجالس -كه امروز منسوخ شده است - در سفر حج بود و ميرحسين موسوي مي بايست وزيرش را معرفي مي كرد كه...
|
|
|
|
غريبه هاي ديروز
پس از انتخاب بهزاد نبوي به عنوان وزير صنايع سنگين، او محسن سازگارا را به سمت رئيس هيات عامل سازمان گسترش و نوسازي ايران انتخاب كرد. سازماني كه حتي بزرگتر و قوي تر از خود وزارتخانه مي نمود. در اين دوره محسن صفايي فراهاني مدير عامل شركت ساختماني مانا بود. سازگارا او را به عنوان عضو هيات عامل و معاون طرح و برنامه سازمان برگزيد و اينگونه صفايي فراهاني نيز وارد جمع مديران ارشد وزارت صنايع سنگين شد.
در اين دوره سعيد فائقي نيز مديرعامل كارخانه كلاچ (كارخانه لوله و اتصالات چدني ايران) بود كه محل كارخانه در قزوين واقع بود.و اما محسن مهرعليزاده، او پس از اتمام تحصيل در دانشگاه تبريز و آغاز جنگ به عنوان فرمانده سپاه مراغه انتخاب شد. در انتخابات مجلس از همين شهر نامزد شد ولي راي نياورد و به تهران آمد و بلافاصله عضو هيات مديره شركت سايپا شد. البته شايد چهره برجسته ديگر آن زمان يزداني خرم - رئيس فدراسيون واليبال - باشد كه آن دوره مديرعامل كارخانه پارس خودرو بود و محمدرضا طالقاني كه مسئول ورزش سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران بود.
اختلاف هاشمي طبا و صفايي فراهاني
پس از مدتي فعاليت، محسن سازگارا از سمت رئيس هيات عامل سازمان گسترش استعفا داد و جانشين او مردي آشنا بود با نام سيد مصطفي هاشمي طبا. او پس از مدتي اعضاي هيات عامل سازمان را تغيير داد كه يكي از آنها محسن صفايي فراهاني بود. هاشمي طبا و صفايي فراهاني پس از مدتي همكاري با هم اختلاف نظر پيدا كردند. اختلاف نظر آنها در شيوه مديريتشان بود. هر دوي اين نفرات مديراني بودند اقتدارگرا كه برحسب شيوه خود در جزيي ترين مسايل وارد و نظارت و بررسي مي كردند. همين شيوه مديريت در جريان كار موجب اصطكاك ميان اين دو نفر شد و در نهايت صفايي فراهاني مغلوب قدرت حريف شد. موضوعي كه شايد جالب باشد اين است كه مشابه همين اختلاف نظرها در ورزش و فوتبال نمايان شد. صفايي فراهاني شيوه مديريت هاشمي طبا را قبول نداشت.
با اين حال به اعتقاد اغلب نزديكان، محسن صفايي فراهاني در دوره وزارت صنايع سنگين به هيچ عنوان فردي سياسي نبود؛ «او در طيفي قرار داشت كه بيشتر دغدغه شان سازندگي بود. او در روز تا ۱۸ ساعت كار مي كرد و اغلب با مسايل سياسي كاري نداشت.»
بهزاد نبوي، پس از خروج صفايي فراهاني از هيات عامل سازمان گسترش او را به عنوان قائم مقام وزير انتخاب كرد. در حقيقت صفايي با خروج از سازمان پست بالاتري گرفت، هرچند سازمان گسترش حتي از وزارتخانه هم بزرگتر به نظر مي رسيد. رئيس سابق فدراسيون فوتبال از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۸ در اين سمت باقي ماند و علاوه بر آن، مسئول پروژه هاي جنگ وزارتخانه نيز بود. در آن دوره وزارت صنايع سنگين بيشترين سهم را پس از وزارت دفاع در جنگ داشت. ساخت انواع پوكه هاي توپ و فشنگ، پل هاي متحرك و ثابت، ماشين سازي و... حجم گسترده اي از فعاليت هاي آن روز اين وزارتخانه را شامل مي شد. با گذشت حدود دو سال از فعاليت هاشمي طبا در سمت رئيس هيات عامل سازمان گسترش، اختلاف نظر ميان او و نبوي موجب خروجش از اين سازمان شد.
اختلاف ميان نبوي و هاشمي طبا تا حدي شدت گرفت كه حكم بركناري رئيس هيات عامل در سفري كه به منظور عقد قراردادي به ژاپن صورت گرفته بود، صادر شد. اصولاً هاشمي طبا در مديريتش به توليد اهميت چنداني نمي دهد و بيشتر مايل به توسعه است كه اين مورد در آن روزها موجب اختلاف نظرش با نبوي شد.
شركت وداد و معضلاتش
اوج گيري و ترقي محسن مهرعليزاده در وزارت صنايع سنگين مصادف شد با رفتن هاشمي طبا از سازمان گسترش. او ابتدا نزد حبيب ا... زاده ـ معاون صنعتي و بهره برداري وزير ـ رفت و پس از خروج او، برجاي او نشست و معاون وزير شد. در همين دوره هاشمي طبا به عضويت هيات مديره بانك صنعت و معدن درآمد و زيردست معاون سابق اش مشغول فعاليت شد. عامل اصلي تشكيل تيم صنعت و معدن هم او بود، چنان كه پيشتر، تيم گسترش را تشكيل و به فوتبال ايران معرفي كرد. همان تيمي كه ذوالفقار نسب مربي اش بود.
هاشمي طبا پس از مدتي از سوي مير حسين موسوي به عنوان مشاور نخست وزير و رئيس ستاد طرح هاي دهه انقلاب شد كه خود توان اجرايي بالايي را مي طلبيد. طرح هايي چون فولاد مباركه يا سوپا ـ ساخت وسايل پزشكي ايران ـ از جمله موارد اين ستاد بودند. سابقه و علاقه هاشمي طبا در ورزش موجب شد مير حسين موسوي پس از مذاكره با درگاهي ـ رئيس وقت سازمان تربيت بدني ـ پست رئيس كميته ملي المپيك را نيز به هاشمي طبا بسپارد. در همين دوران يكي از جنجالي ترين پرونده هاي قضايي او شكل گرفت. رئيس كميته ملي المپيك ايران پس از سازماندهي و ساماندهي اداري اين نهاد، براي خودكفايي مالي آن، شركت وداد را به ثبت رساند. شركت وداد از ديگر طرح هاي مهم ستاد طرح هاي دهه انقلاب به شمار مي رفت كه هدف از تشكيل آن پشتيباني مالي كميته ملي المپيك بود.
شركت وداد به سرعت رشد كرد و به سودآوري رسيد. توسعه طلبي هاشمي طبا موجب شد كه انديشه گسترش دامنه فعاليت اين شركت شكلي واقعي به خود بگيرد. خريد چند كارخانه مانند لوله سازي، اسكلت سازي، كاغذ سازي و... از جمله اين اقدامات بود. در همين دوره، هاشمي طبا براي اولين بار تفكر خريد كارخانه هاي دست دوم خارجي را عملي كرد. شكايت تعزيرات حكومتي از اين شركت و سير عملكرد اداري اش هاشمي طبا را پاي ميز محاكمه كشاند. تا حدي كه حكم ۱۰ سال تعليق از فعاليت هاي دولتي صادر شد. در اين ميان عده اي از نزديكان او معتقدند كه ردپاي برخي از مخالفانش در دولت مير حسين موسوي و وزارت صنايع سنگين وجود دارد.
ترك وزارتخانه
پس از انتخاب هاشمي رفسنجاني با راي مردم به عنوان رئيس جمهور، تمامي چهره هاي صنايع سنگين از اين وزارتخانه جدا شدند. نبوي به سمت مشاور وزير نيرو برگزيده شد، رمضانيانپور به سازمان انرژي اتمي رفت ـ او بعدها معاون پارلماني رئيس سازمان تربيت بدني شد ـ، صفايي فراهاني مدير عامل توانير شد، هاشمي طبا به عنوان رئيس مركز توسعه صادرات انتخاب و مهرعليزاده هم در سازمان منطقه آزاد كيش رئيس شد. با انتخاب دكتر حسن غفوري فرد به عنوان رئيس سازمان تربيت بدني او باب مخالفت با هاشمي طبا را گشود. اختلاف نظر اين دو تا حدي جدي شد كه شخص رئيس جمهوري ـ هاشمي رفسنجاني ـ با پادرمياني از هاشمي طبا خواست تا استعفا دهد. دادگاه پس از بررسي مجدد حكم تبرئه رئيس مركز صادرات ـ هاشمي طبا ـ را صادر كرد. البته عده اي معتقدند كه شخص اكبر هاشمي رفسنجاني نيز در اين روند نقش موثري داشت.
اولين ورود به ورزش
با كناره گيري هاشمي طبا از كميته ملي المپيك در سال ۱۳۶۹، تا مدت سه سال از هيچ يك از اين افراد در حيطه ورزش خبري نبود. جالب اين جاست اولين نفري كه مجدداً به ورزش بازگشت هاشمي طبا بود.
پس از حذف ايران از مرحله انتخابي جام جهاني ۱۹۹۴ـ آمريكا در قطر وعدم صعود به اين جام جهاني در شهريورماه سال ۱۳۷۲ انتقادها عليه غفوري فرد شدت گرفت. اذهان عمومي سازمان را در اين ناكامي مقصر مي دانستند. از سوي ديگر انجمن فارغ التحصيلان تربيت بدني كه در دوره رياست درگاهي بر سازمان بسيار فعال بودند و حيطه عملكردشان با ورود غفوري فرد كوچك شده بود در اين دوره عليه غفوري فرد فعال شدند.
به اعتقاد برخي كارشناسان، حضور فائزه هاشمي رفسنجاني، مهم ترين دليل براي كناررفتن غفوري فرد بود. تا پيش از آن انتقادها عليه رئيس ورزش ايران كمتر به رئيس جمهوري انتقال مي يافت ولي باحضور فائزه هاشمي در ورزش، منتقدان غفوري فرد توان انتقال دلايل و انتقادهايشان را به دست آوردند و در نهايت موفق به اجراي خواستشان شدند.
با جدي شدن رفتن غفوري فرد، مخالفان او بيش از گذشته به هاشمي طبا نزديك شدند. اين ارتباطات شايعه انتخاب او به عنوان جانشين غفوري فرد را گسترش داد.
سوابق ورزشي مديران صنعتي
شايعات به حقيقت پيوست و سيد مصطفي هاشمي طبا بر مسند رياست سازمان تربيت بدني نشست و معاون رئيس جمهور شد. پس از حضور او در اين محل مديران سابق وزارت صنايع سنگين و مديران سياسي ـ اقتصادي ديگري وارد حيطه ورزش شدند. اصولاً هاشمي طبا براي ارتقاي توجهات به ورزش در مورد ورود مردان سياسي ـ صنعتي اصرار داشت. فائقي معاون سابق هاشمي طبا در سازمان گسترش و مركز توسعه صادرات پس از استعفاي رضوي به عنوان معاون فني، نفر دوم سازمان تربيت بدني شد.
باوجود اختلافات گذشته، هاشمي طبا از صفايي فراهاني براي حضور در هيات رئيسه فدراسيون فوتبال دعوت كرد. صفايي فراهاني پيشترها و در دوره دانشجويي، عضو تيم فوتبال دانشكده و تيم فوتبال آتش نشاني بود. هرچند او هيچگاه ـ حتي زماني كه همه او را به غير ورزشي و فوتبالي بودن متهم مي كردند ـ حاضر نشد سوابق فوتبالي اش را عنوان كند. اما به غير از دو نفر ديگر ـ هاشمي طبا و صفايي فراهاني ـ مهرعليزاده هيچگاه علاقه اي براي ورود به دنياي ورزش از خود نشان نداد.
انتخابات رياست جمهوري در خرداد ماه سال ۱۳۷۶، جايگاهي بود براي اين كه صفايي فراهاني بيش از گذشته مطرح شود. او رئيس حوزه انتخابي تهران سيد محمد خاتمي بود. عملكرد او در اين سمت ـ به زعم نزديكانش ـ مثبت ارزيابي شد.
صفايي فراهاني وارد مي شود
حالا نوبت ورود صفايي فراهاني به شكل جدي تر و در پستي اجرايي در حيطه ورزش بود. اما رفتن داريوش مصطفوي و سپس آمدن صفايي فراهاني. داريوش مصطفوي پيش از انتخابات رياست جمهوري در يكي از برنامه هاي تبليغاتي محمد خاتمي كه در سالن افراسيابي برگزار شده بود براي آماده سازي محيط و شرايط در ميان جوانان حاضر شد و سخنراني كرد.
پس از پايان برنامه و پيش از ترك آن جا، سيد محمد خاتمي از مصطفوي مي خواهد كه كنار همديگر عكس يادگاري بيندازند! هيچگاه كسي فكر نمي كرد با آن جمله اي كه خاتمي به مصطفوي گفت كسي بتواند پس از آن رئيس فدراسيون فوتبال را تغيير دهد؛ «داريوش خان ما كه رئيس جمهور نمي شيم، لااقل بيا با ما يه عكس بنداز كه فردا به بچه هامون بگيم با ايشان سلام و عليك داريم.» پس از آن تيم وارد مسابقات مقدماتي جام جهاني شد و به اين مسابقات صعود كرد، در اين دوره مهدي پاشا زاده براي تيم منتخب جهان انتخاب و اين موضوع موجب اختلافاتي در تيم شد. پس از بازگشت تيم ملي از استراليا مسئولان دفتر سيد محمد خاتمي كه ديگر بر مسند رياست دولت نشسته بودند، طي تماسي با مسئولان سازمان تربيت بدني، از آنها خواستند كه تيم ملي را به ديدار رئيس جمهوري ببرند. مسئولان سازمان در ابتدا با اين درخواست مخالفت كردند اما در نهايت تيم ملي به ديدار سيد محمد خاتمي رفت. در اين ديدار داريوش مصطفوي به دليل حضور در قرعه كشي جام جهاني ۱۹۹۸ غايب بود. در حين ديدار علي دايي كه گمان مي كرد انتخاب پاشازاده و عدم انتخاب او، به خاطر فعاليت مصطفوي بوده اعتراضش را با رئيس جمهوري در ميان گذاشت. سيد محمد خاتمي نيز معضل را با تاج زاده در ميان گذاشت و به اين صورت پايه هاي رياست مصطفوي سست و پس از مدتي حكم به بركناري او صادر شد.
اصولاً رئيس جمهوري خواسته بود كه در مورد انتخاب روساي فدراسيون هاي فوتبال و كشتي با او مشورت شود. چهار نفر براي پست رياست فدراسيون فوتبال در فهرست اوليه هاشمي طبا براي پيشنهاد به سيد محمد خاتمي قرار داشتند. سعيد فائقي به هاشمي طبا نفر پنجمي را پيشنهاد مي كند كه بعد با انتخاب همين نفر پنجم موافقت مي شود؛ محسن صفايي فراهاني.
اقتدار در فوتبال
گفته مي شد كه محسن صفايي فراهاني يكي از ۱۰ مدير برتر و مورد اطمينان خاتمي است. او قدرت عجيبي در پست خود به سمت رياست فدراسيون فوتبال داد. او در ابتدا مشكلات مالي فدراسيون را حل كرد و سپس به درآمدزايي و سود رساني هدايت كرد به گونه اي كه هنگام خروجش از فدراسيون فوتبال سه ميليارد تومان در حساب اين فدراسيون ذخيره بود. خريد ساختمان ۵/۲ ميليارد توماني فدراسيون در خيابان سئول بدون آن كه ساختمان خيابان پاكستان به فروش رسد از همين محل بود.
او پيش از انتخابات مجلس ششم در سفري كه همراه تيم ملي به آمريكا براي ديداري دوستانه داشت عنوان كرده بود؛ «اگر ما اين جا پيروز شويم دوم خرداد (احزاب وابسته موسوم به جريان دوم خرداد) راي مي آورد.»
شيوه مديريت او در فدراسيون و مسايل مربوط به فوتبال ـ فني ـ موجب شكست او شد. او همان طور كه عنوان شد مديري بود اقتدارگرا كه وارد مسايل ريز و جزيي مي شد. همين ورود به مسايل جزيي، در مواقعي به ضرر فوتبال مي شد و تيم ها نتيجه نمي گرفتند.
چرا هاشمي طبا رفت
با شروع دور دوم رياست جمهوري سيد محمد خاتمي، يكي از مديران ارشدي كه گمان مي رفت از بدنه هيات دولت جدا خواهد شد سيدمصطفي هاشمي طبا بود. دلايل متعددي براي كنارگذاشتن هاشمي طبا از رياست سازمان تربيت بدني عنوان مي شود البته شايد تعدادي از آنها واقعاً نقشي در اين عمل نداشتند ولي به نظر مي رسد جميع موارد در بركناري رئيس سابق سازمان نقش داشتند:
۱ـ فعاليت گسترده تني چند از نزديكان به ورزش و خاتمي: برخي معتقدند فعاليت سياسي و پشت پرده صفايي فراهاني، رمضانيانپور و علي خاتمي ـ برادر رئيس جمهوري ـ در اين بركناري نقش داشت. اختلافات دوره وزارت صنايع سنگين، گويا سر باز كرده بودند. اما نكته جالب تري در تاييد اين نكته وجود دارد؛ «يكي دو نفر از محافظان رئيس جمهوري گفتند كه اين دو نفر ـ صفايي و رمضانيانپور ـ پاشنه در اتاق رئيس جمهور را كندند تا هاشمي را بردارند.» اما اگر از اين نكات بگذريم، اختلافات عميق صفايي و هاشمي طبا در دوره همكاري كه بارها و بارها به نشريات كشيده شد، مي تواند تاييد كننده اين فعاليت باشد هرچند صفايي فراهاني بارها اعلام كرد از هاشمي طبا حمايت مي كند.
۲ـ يكي از مسئولان نزديك به رئيس جمهوري: روز بازي ايران ـ قطر يكي از مسئولان با اردوي تيم ملي تماس گرفته و مي خواهد كه رئيس جمهوري با دو، سه فوتباليست صحبت كنند. با اين حال مايلي كهن با اين درخواست مخالفت مي كند و اين مخالفت موجب درگيري لفظي نيز مي شود. مدتها بعد در روز تجليل از قهرمانان ورزشي مسئولان سازمان تربيت بدني از مايلي كهن نيز تقدير مي كنند. وقتي مايلي به روي سن مي رود، اين فرد به يكي از مسئولان سازمان مي گويد: «بالاخره كار خودت را كردي. با اين كارها از محبوبيت رئيس جمهور كم مي كني.»
۳ـ پست رياست فدراسيون ها: چند نفر از افرادي كه خود را منتسب به نزديكي با رئيس جمهوري مي كردند، اظهار علاقه كرده بودند كه رئيس فدراسيون شوند كه با مخالفت رئيس سازمان مواجه مي شوند كه دليل آن انتخاباتي شدن روساي فدراسيون ها ذكر مي شود ولي...
۴ـ انتخابات رياست جمهوري: يكي از نزديكان مصطفي هاشمي طبا مي گويد: «شبي كه نوبت پخش فيلم انتخاباتي هاشمي طبا بود دورنگاري دريافت كرديم كه با ارسال نامه اي به صدا و سيما بخواهيد كه فيلم انتخاباتي هاشمي طبا پخش نشود و به جايش فيلم آقاي خاتمي پخش شود. قرار بر اين بود كه هاشمي طبا هم به نفع آقاي خاتمي كناره گيري كند. متن هر دو نامه ـ كناره گيري و نامه صدا و سيما ـ آماده شد. به زحمت با هاشمي طبا كه براي شركت در اجلاس كميته بين المللي المپيك در رياض بود تماس گرفتيم. او گفت كه دارم مي روم خانه خدا، استخاره مي كنم، جوابت را مي دهم. چند ساعت بعد جواب داد كه استخاره كردم، در هر دو مورد «بد» آمد. آن جواب منفي هم به اعتقادم در گسترش شكاف ها موثر بود.»
ورود مهرعليزاده
به اين ترتيب هاشمي طبا از رياست سازمان كنار رفت و جاي خود را به محسن مهرعليزاده داد. مديري كه پس از خروج از وزارت صنايع سنگين در نهادهايي مثل سازمان كيش ـ چند ماه ـ سازمان انرژي اتمي ـ چند ماه ـ و استانداري خراسان مديريت كرد. او برخلاف دو نفر ديگر هيچگاه علاقه اي به ورزش نداشت. از او نقل مي شود كه هنگام استانداري خراسان پيش از يكي از ديدارهاي ابومسلم از او دعوت مي شود كه به استاديوم برود اما او حضور در چنين محيط هايي را در شان چنين مقامي نمي داند. آنچه در جوابيه شديد اللحن محمد دادكان كه چند ماه پيش با عنوان «آنهايي كه حضور در محيط هاي ورزشي را در شان خود نمي ديدند»، آمد كنايه اي بود بر اين ماجرا، كه البته صحت و سقم آن به درستي مشخص نيست.
پيش از آن كه او رئيس سازمان تربيت بدني شود، مذاكرات اوليه حاكي از آن بود كه او وزيركشور شود. وزارتخانه هاي كار، تعاون و... يكي پس از ديگري مطرح شدند. سپس بحث سازمان ايرانگردي و جهانگردي ـ كه قرار بود وزارتخانه شود ـ مطرح شد. با اين حال در آخرين لحظات ورق برگشت و محسن مهرعليزاده كه جاي خالي ديگري وجود نداشت رئيس سازمان تربيت بدني شد.
صفايي و نامادري
با حضور محسن مهرعليزاده بحث روساي فدراسيون ها و چيد مان آنها مطرح شد اما كمتر كسي گمان مي كرد كه محسن صفايي فراهاني اولين فردي باشد كه سازمان ورزش را ترك كند. نقل مي شود پس از باخت ايران به لبنان در سوريه ـ مسابقات غرب آسيا ـ خبيري، دانشور و دادكان نزد مهرعليزاده مي روند كه با ارايه توضيحات شايعات بركناري صفايي را به حداقل برسانند. رئيس سازمان در جواب آنها مي گويد :«شما مي خواهيد صفايي را به من بشناسانيد؟ من به او بيشتر از چشمم اعتماد دارم.» اما پيش از سفر تيم ملي به بازي هاي آسيايي بوسان كره و در افتتاح ساختمان جديد فدراسيون فوتبال در خيابان پاكستان، صفايي فراهاني به طور ناگهاني اعلام كرد از فدراسيون كناره گيري مي كند، يكي از مديران سابق سازمان تربيت بدني مي گويد: «محمد جمشيدي به من زنگ زد و گفت يكي دو دقيقه پيش صفايي فراهاني استعفا كرد. زنگ زدم به آقاي مهرعليزاده كه به خاطر عمل جراحي روي كمرش در منزل بود. وقتي خبر دادم كه صفايي استعفا كرد، نتوانست خوشحالي اش را پنهان كند.» اينها جملات فردي است كه بلافاصله مهرعليزاده را در جريان استعفاي صفايي فراهاني قرار داد. اين استعفا همه را شوكه كرد ولي مهرعليزاده همان شب استعفا را پذيرفت. صفايي فراهاني و هيچ يك از مديران گمان نمي كردند كه مهرعليزاده اين استعفا را بپذيرد. گروه هاي مختلف به منزل صفايي رفتند و از او خواستند تا استعفايش را پس بگيرد. حتي هاشمي طبا نيز براي پس گرفتن استعفا نزد صفايي رفت و سپس با مهرعليزاده رفت ولي گويا اين ديدارها هيچ گونه اثري نداشت حتي مسئولان فدراسيون كه از مهرعليزاده نااميد شده بودند بحث تصويب استعفا در مجمع فدراسيون را مطرح كردند ولي حكم هماني بود كه بود.
اما نكته جالبي هم وجود دارد. فائقي پس از طرح استعفا نزد مهرعليزاده رفت. در آن ديدار چه گذشت؟ «رفتم پيش مهرعليزاده. گفتم آمده ام تا خواهش كنم صفايي فراهاني بماند. گفت، تعجب مي كنم تو چرا اين حرف را مي زني؟ شماها كه عرضه برداشتن صفايي را نداشتيد، حالا من اين كار را كردم. گفتم: نه اين طور نيست، ما هيچ وقت نيت اين كار را نداشتيم او خدمتي كرده بود و فوتبال را از دوش ما برداشته بود. گفت: پس چرا در تلويزيون گفتي ما مثل آمريكا هستيم و هيچ غلطي نمي توانيم بكنيم؟ گفتم: اين را گفتم تا همه بدانند فوتبال، فوتبال است و معاون فني نبايد در فوتبال دخالت كند.»
مهماني و غايب اش
به اين ترتيب نفر دوم هم از گردونه خارج شد. هرچند هاشمي طبا هم اكنون رئيس كميته ملي المپيك است، اما در انتظار انتخابات كميته پس از مسابقات المپيك ۲۰۰۴ آتن باشيد. شايد فقط يكي از آنها در ورزش ماند. اما مهماني مديران سابق وزارت صنايع سنگين. اين جلسه به پيشنهاد بهزاد نبوي براي نزديكي و همدلي مديران وزارتخانه تشكيل و ادامه يافت. حالا سال ها مي گذرد و جلسات ماهانه مثل گذشته برگزار مي شود. محسن صفايي فراهاني مدت ها غايب شماره يك اين مهماني است اما دوستانش اراده كرده اند او را به مهماني بازگردانند. عده اي معتقدند كه صفايي پس از موضوع استعفايش و كار مهرعليزاده در جلسات شركت نكرد اما عده اي ديگر آن را به انتخابات مجلس ششم و انتظاراتي كه برآورده نشد ربط مي دهند.