جمعه ۲۲ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره ۳۳۳۳
تكنيك
Friday.htm

گشت وگذاري در بازار كامپيوتر ايران
وقتي راه حل نيست
به خاطر هوش سرشارتان به شما تبريك مي گويم. بله، تبريك هم دارد كه پول بي زبانتان را به قصد سرمايه گذاري (!) براي ثبت نام موبايل صرف نكرديد و قصد داريد در بهترين موقعيت زماني - كه سالي يك بار پيش مي آيد - به بازار برويد و يك كامپيوتر براي خودتان بخريد. در اين گزارش قصد داريم به صورت مجازي و قبل از اين كه واقعاً پول بي زبان را داخل جيبتان بگذاريد و به بازار برويد، شما را به بازارهاي كامپيوتر ببريم و با هم چرخي در آنها بزنيم.
مهرداد رهسپار
002424.jpg

وقتي مارك مهم نيست
در اكثر كشورهاي دنيا، كامپيوتر خريدن و درواقع كامپيوتر فروختن حساب و كتاب دقيقي دارد. يك شركت ثبت مي شود و جمعي از متخصصان سخت افزار را استخدام مي كند.
اين كارشناسان علاوه بر آن كه دانش تئوريك سخت افزار دارند، با همكاري خبره هاي فروش و بازاريابي (Marketing) نياز بازار را هم مي شناسند. پس در آزمايشگاه هاي خود شروع به مونتاژ قطعات شركت هاي مختلف و در مدل هاي متفاوت مي كنند.
بعد از نصب نرم افزارهاي گوناگون و تست آنها در آزمايش هايي كه (Beneh Mark) ناميده مي شوند، ميزان سازگاري قطعات با هم، سرعت مجموعه يك سيستم، مشكلات و مزاياي آن بررسي مي شود و در آخر يك مجموعه با اجزاي مختلف - چيزي كه به اصطلاح كانفيگور ناميده مي شود - براي توليد انبوه يك مدل انتخاب مي شود.
002430.jpg
002436.jpg

شركت مذكور با توليدكنندگان قطعات فوق به صورت عمده قرارداد مي بندند و كارشناساني كه هركدام در مونتاژ يك قسمت تخصص و مهارت دارند مجموعه را سرهم مي كنند.
مرحله بعد عبارت است از خريد سيستم عامل و ساير نرم افزارهايي كه به عنوان حداقل نيازهاي سيستم انتخاب شده اند و نصب آنها بر روي سيستم؛ اگر فكر مي كنيد حالا آن كامپيوترها آماده فروش هستند، اشتباه مي كنيد، الان مرحله كنترل كيفيت در انتظار آنهاست، درست مثل هر محصول صنعتي ديگري، ديگر نوبت كاربر است كه با انتخاب مدلي مناسب با نيازها و خواسته هايش يكي از آنها را بخرد و البته فراموش نكنيد كه اين شركت در قبال گارانتي و ضمانت محصول خود يك سال تمام، شايد هم بيشتر، در كنار مشتري خود مي ماند تا هر لحظه كه او به مشكل برخورد به صورت تلفني، آن لاين و حضوري آن را حل كند.
002433.jpg
002427.jpg

پروسه دوست داشتني و جالبي است، نه؟ دقيقاً به همين علت است كه برندها يا مارك هاي تجاري معروفي كه متعلق به شركت هاي معتبر هستند، از محبوبيت خاصي در ميان كاربران برخوردارند.
وقتي اصولاً چيزي مهم نيست
اما بازارهاي كامپيوتر ما، خيلي گل و بلبل تر از اين حرف ها هستند، از مارك و برند خاص كه خبري نيست و تلاش براي پايه گذاري آنها هم تاكنون با شكست مواجه شده، پس بايد يا به دوست و فاميل اين كاره اعتماد كنيد يا به فروشنده بازار، البته شركت هايي هم هستند كه كارشان صرفاً مونتاژ و
002421.jpg
002418.jpg
فروش كامپيوتر است. در اين شركت ها اصولاً از تست خبري نيست، بيشترين استفاده از قطعات به آنهايي مربوط مي شود كه در بازار رايج ترند و به قول بچه هاي مونتاژكار جواب داده اند، اولويت بعدي هم قطعاتي هستند كه سود بيشتري نصيب شركت هاي مونتاژ مي كنند، پس مي شود با توجه به سابقه و كمي هم دل به دريا زدن به يكي از آنها اعتماد كرد.
حالا ديگر بايد دعا كنيد سيستمي كه به شما تحويل داده مي شود، مشكل خاصي نداشته باشد و رقمي كه به عنوان حق الزحمه مونتاژ و بعد گارانتي يكساله از شما گرفته مي شود منصفانه باشد.
اين كه مي گويم حق گارانتي منصفانه، دليلش اين است كه هنوز كه هنوز است بسياري از مشكلات كامپيوترها، حتي تنها چند روز بعد از خريد، به نوسان جريان برق و استفاده ناصحيح كاربر نسبت داده مي شود و مشتري بايد پول قطعه تعويضي و حق الزحمه تعمير را بپردازد.

وقتي مونتاژ مهم نيست
هزينه بالايي كه شركت ها براي تحويل يك كامپيوتر كامل از مشتري طلب مي كنند باعث شده، بسياري از مشتريان، مغازه هاي خدمات كامپيوتر را ترجيح  دهند. مراكز مختلفي در تهران و شهرستان وجود دارد كه اين فروشگاه ها يك جا جمع شده اند، احتمالاً گذارتان به بازار كامپيوتر پايتخت، بازار رضا يا پاساژ علاءالدين افتاده، جايي كه ويترين ها به جاي مانكن و جنس هاي لوكس، پر است از قطعات سوخته (كه ظاهراً هيچ مشكلي ندارند) و جعبه هاي خالي محصولات و قطعات مختلف كه داخل شان خالي است.

وقتي كه اعتبار نيست
اين كه مهم ترين كالاي دست به نقد و حاضر در يك فروشگاه و مغازه خدمات كامپيوتر تنها چند عدد ماوس و چند كيبورد است، دليل دارد!
دليلي كه به ساختار سنتي بازار برمي گردد، بازاري كه حالا دارد در زمينه اي تازه فعاليت مي كند.
اصولاً نقل و انتقال وجه ميان همكاران يك صنف در بازار ايراني كم اتفاق مي افتد و دقيقاً تا زماني كه پول نقد از مشتري اخذ نشده، همه چيز در حساب هاي دفتري و ماكزيمم بر روي برگه هاي چكي مي گذرد كه حساب هاي بانكي شان خالي است؛ پارادوكس محصولات مدرن و ساختار سنتي، بازار خود را در ورشكستگي هاي گاه و بيگاه فعالان بازار كامپيوتر نشان مي دهند، درست وقتي كه واردات بي رويه يك تاجر ايراني قيمت يك قطعه را به دليل عرضه بيش از تقاضا پايين مي آورد و صاحبان محموله هاي كلان آن قطعه دچار ضرر و زيان غيرقابل جبراني مي شوند.
002403.jpg
002406.jpg

وقتي راه قانوني نيست
اين كه واردات قطعات الكترونيك و كامپيوتر اكثراً از راه قاچاق و با لنج از بازارهايي مثل دبي انجام مي شود، بلافاصله ما را به ياد قانون واردات اين قطعات مي اندازد.
تعرفه بالاي قطعات كامپيوتر و ممنوعيت ورود برخي وسايل پر كاربرد از سوي وزارت بازرگاني، باعث شده كه به جز معدود شركت هاي داراي نمايندگي در ايران سايران رغبتي به واردات قانوني اينگونه كالاها نداشته باشند.
به قول يكي از فعالان بازار كامپيوتر اگر تمام اين تعرفه ها و عوارض بخواهد پرداخت شود با اضافه كردن مالياتي كه از شركت ها و مراكز خدماتي اين چنيني گرفته مي شود، يك مشتري براي خريد يك كامپيوتر بايد به اندازه خريد يك اتومبيل هزينه كند و اين درست برخلاف سياستي است كه دولت قصد استفاده عامه مردم از كامپيوتر را دارد.

وقتي راه حل نيست
مي دانم شما هم مثل خيلي ها باورتان نمي شود، بازاري چنين آشفته و با اين همه موارد ضد و نقيض بتواند به حيات خود ادامه دهد، اما كاربردهاي غيرقابل اجتناب كامپيوتر و رويكرد روزافزون مردم به آن باعث شده با تمام مشكلات، اين بازار به كار خود ادامه بدهد.

وقتي پول نيست
حالا كه گشت كوچكي در بازار كامپيوتر زديم، باز هم يادآوري مي كنم بهترين فرصت خريد كامپيوتر در شرايطي كه اين بازار در شب عيد از كمبود نقدينگي رنج مي برد، همين روزهاي آخر اسفند است، يك راهنماي معتمد براي خود پيدا كنيد و به طرف بازار راه بيفتيد...

پرونده اي كوچك براي پديده اي به نام سخت افزار
۲۰ هزار فرسنگ ز ير ميز
002412.jpg
ديگر گذشت آن دوران كه قطعات يك كامپيوتر، خصوصاً آنهايي كه داخل كيس اصلي قرار مي گرفتند، هيبت ترسناك و پيچيده اي داشتند و اينكاره ها و مهندسان كامپيوتر با آن جعبه ابزار مخوفشان برايمان حكم سوپرمن هايي را داشتند كه اگر بيشتر از انيشتين نمي فهميدند، كمتر از او هم نبودند... امروز ديگر يك پيچ گوشتي چهارسو كافي است، البته با كمي دل و جرات، كه به جان پيچ ها بيفتيم و با باز كردن در كيس بفهميم آن تو چه خبر است، شما انگار كنيد مكانيكي كه كاپوت ماشين را بالا زده تا ببيند مدل جديد ماشين بنز كاربراتورش چه شكلي است يا داخل دينامش چه مي گذرد؛ مكانيك هم كه نباشيد، صاحب ماشين هستيد و وقتي ريپ مي زند بايد هرطور شده، برسانيدش به اولين تعميرگاه.
پس پيچ گوشتي را برداريد و با ما بياييد به دنياي خازن و مقاومت و ترانزيستورهايي كه با يك روح، روحي به نام نرم افزار، باعث به وجود آمدن چرخه پردازش و محاسبه مي شوند و ما را به دنياي بيكران انفورماتيك مي برند...
002409.jpg

همين حالا هم، آنهايي كه كمتر با كامپيوتر آشنا هستند، فكر مي كنند كامپيوتر آن جعبه اي است كه مانيتور (يا به قول پارسي را پاس بداريم: نمايشگر) و كيبورد (صفحه كليد) به آن وصل مي شود، بله! دارم از همان جعبه غالباً نقره اي رنگ حرف مي زنم كه حكم بدن و استخوان بندي آدم را دارد براي مجموعه كامپيوتر: كيس! Case محفظه اي است كه داخل آن به صورتي طراحي شده كه قطعات يا به صورت مجزا در آن قرار بگيرند (مثل سي دي رام) يا با استفاده از پيچ و مهره روي آن سوار شوند (مثل مادربورد).

مادربورد
اين يك قلب است
002400.jpg
درست است كه هيچ كامپيوتري را نمي شود بدون كيس فرض كرد اما مي شود با يك پاور يا منبع تغذيه و روي يك ميز هم بساط داخلي را جفت وجور كرد، اما عقل سليم مي گويد: «آخه اين چه كاريه بابا!» علاوه بر اين كه فضاي بيشتري را روي ميز كارمان از دست مي دهيم، گرد وخاك، هر لحظه، تهديدي بزرگ براي قطعات محسوب مي شوند و الكتريسيته موجود در وسايل مختلف به راحتي مي تواند به آنها آسيب برساند.
كيس ها آنقدر زود استانداردها و الگوهاي توليد خود را يافتند كه امروز بيشتر از كيفيت كاربران به قيافه آنها اهميت مي دهند، آيروديناميك، طرح اپل و كلي مدل ديگر؛ درست مثل هيكل و اندام ما آدم ها و مدل هاي مختلف اتومبيل...
مادربورد، از اسمش هم پيداست، قطعه مادر كامپيوتر است و چيزي شبيه به قلب يك كامپيوتر، بورد الكترونيكي مستطيل شكلي كه بسياري از قطعات بر روي آن سوار مي شوند يا با يك كابل به آن متصل مي شوند.
جريان الكتريسيته و تغذيه كننده كامپيوتر وارد مادربورد مي شود و طبق تنظيمات آن به قطعات مختلف انتقال پيدا مي كند، تفاوت مادربوردها با هم در چند چيز است:
۱)پهناي باند گذرگاه ها يا BUS)): اگر مادربورد را مثل يك شهر فرض كنيد، باس ها در واقع كوچه هاي آن هستند كه اطلاعات به صورت الكترونيك در آنها منتقل مي شوند، هرچه اين كوچه ها عريض تر باشند، اطلاعات با سرعت بيشتري انتقال پيدا مي كنند تلاش متخصصان ارتقاي همين سرعت انتقال داده هاست، اول از طريق عريض تر كردن گذرگاه ها، دوم با كم كردن تعداد كوچه، پس كوچه ها (و در واقع Busها)، درست مثل اين كه يك شهر با اصول نوين معماري و با هدف كم كردن ترافيك ساخته شود.
۲)شكاف هاي ارتباطيSlut)): قطعات مختلف يك كامپيوتر از طريق شكاف هايي شبيه آنچه در كنسول هاي بازي (مثل آتاري و ميكرو) وجود داشت، به مادربورد وصل مي شوند. شكاف هاي ISA، PCI و AGP از جمله آنها هستند كه قطعاتي مثل مودم هاي اينترنال، كارت گرافيكي، كارت صوتي، كارت شبكه و... روي آنها نصب مي شوند.
تعداد و انواع اسلات ها در مدل هاي مختلف مادربورد تفاوت مي كند.
۳)پورت ها يا درگاه هاي ارتباطي: گفتيم كه همه راهها به رم ختم مي شود و رم در يك كامپيوتر مادربورد است، قطعات و دستگاه هاي ورودي و خروجي اكسترنال (يا خارجي) از طريق تعداد درگاه به مادربورد وصل مي شوند كه آنها هم در مدل هاي مختلف فرق مي كنند PS/۲، Com (سريال)، LPT (موازي)، USB و... از جمله آنها هستند.
۴)  و مهم ترين تفاوت  مادربوردها در پشتيباني از پردازنده است، مدل هاي مختلف پردازنده، كه در بعضي مواقع با اين كه ساخت يك شركت هستند، از لحاظ معماري متفاوتند. معمولاً به اشكال مختلفي با مادربورد ارتباط برقرار مي كنند، مثلاً يك پردازنده پنتيوم ۴، به شكاف مخصوص خود نياز دارد كه با پردازنده مشابه توليد كارخانه AMD از زمين تا آسمان فرق دارد.
۵) جزييات فني ديگري هم وجود دارد كه وارد آنها نمي شويم. فقط همين را بدانيد كه مثلاً قطعه اي به نام بايوس بخش مهمي از تنظيمات يك كامپيوتر را در خود نگه مي دارد كه باعث خودشناسي كامپيوتر قبل از راه اندازي كامل و نرم افزاري مي شود، اطلاعات بايوس حتي در مواقعي كه كامپيوترها خاموش هستند به كمك باتري كوچكي به نام سي موس حفظ مي شوند.
قلب كامپيوتر را شناختيم، بدنه اش را هم همينطور، اما مگر نه اين كه كامپيوتر يك موجود خشك بدون احساس و منطقي است، پس بايد قطعه مهمي كه نقش مغز را بازي مي كند هم داشته باشد؛ بله، اسم مغز كامپيوتر، پردازنده يا CPU است.

يادداشت
تازه نفس هاي متخصص
نيتا نيكفر
ناف نسل ها، نسل جوان امروز را با تكنولوژي بريده اند، براي همين است كه مشتاقانه آخرين خبرهاي دنياي فناوري را دنبال مي كنيم و بسيار بيشتر از پدران و مادران مان به آن احساس نياز مي كنيم.
اين شايد يكي از مهم ترين دلايل انتخاب موضوع «سخت افزار كامپيوتر» به عنوان يكي از پرونده هاي ويژه همشهري جوان بود، اما راستش را بخواهيد مسئله مهم تري وجود داشت كه ما را وادار به نوشتن راجع به اين موضوع كرد.
نمي دانم تا به حال به بازارهاي كامپيوتر گذارتان افتاده يا نه، اگر سري به آن جا زده باشيد متوجه تفاوت محسوسي مي شويد كه فروشندگان و كارشناسان اين بازارها با اصناف ديگر دارند.
ميانگين سني گردانندگان اين بازارها به شدت پايين تر از نمونه هاي ديگر است و به همين دليل آنها از روش هاي مدرن تري براي جذب مشتري استفاده مي كنند.
خب، البته اين را مي شود گذاشت به حساب جديد بودن محصولات و دانش كامپيوتر، اما نكته اصلي درست همين جاست كه جوان هاي شاغل در اين حوزه توانسته اند اعتماد صاحبان سرمايه را كه عمدتاً از نسل پدرهايشان هستند جلب كنند و كسب و كاري سودمند و سودآور راه بيندازند.
تقاضاي روزافزون مردم كه يكي يكي به صف مشتريان كالايي به نام كامپيوتر مي پيوندند، ارايه خدمات سخت افزار كامپيوتر را تبديل به تجارت ـ صنعتي مدرن و پايدار كرده است كه هر روز سرمايه بيشتري نيز به سمت خود جلب مي كند. جالب اين جاست كه آشفتگي هاي گاه و بيگاه، ورشكستگي ها و ضعف هاي اين بازار درست از تفكر سنتي سوداگري در ايران كه همه قدرت خود را در پرداخت هاي بلندمدت با استفاده از وسايلي چون «چك» گذاشته است، سرچشمه مي گيرد.
كمي اعتماد بيشتر به جوانان فعال در اين حوزه كه عمدتاً تحصيلكرده و متخصص سخت افزار هستند و با استفاده از ابزارهايي چون اينترنت با آخرين روش هاي بازاريابي و فروش و همين طور روش هاي مناسب ارتباط با مشتري آشنايي دارند مي تواند سرنوشت بهتري هم براي كاربران و مشتريان و هم سرمايه گذاران و فعالان اين عرصه به ارمغان بياورد.
صداي پاي اين نگره هاي نوين اندك اندك به گوش مي رسد. توليد كامپيوترهايي با Brandهاي مختلف، تشكيل ده ها تيم خدمات و پشتيباني ۲۴ ساعته سخت افزاري از جمله آنها هستند.
آرزوي موفقيت هاي بيشتر تمام جوانان اين سرزمين را در فعاليت هايشان داريم.

صرفه اقتصادي
سوگل اميري
002415.jpg

وقتي ژاپني ها اعلام كردند كه توانسته اند با فناوري ابداعي خود يك سي پي يو بسازند، هيچ كدام از كارشناسان و توليدكنندگان آمريكايي سي پي يو نگران نشدند.
اتفاقي كه شايد براي مردم عادي عجيب به نظر مي رسد، اما براي كارشناسان فناوري اطلاعات دنيا امري عادي تلقي مي شد، دليل ساده اي هم داشت، آنها مطمئن بودند توليد سي پي يو براي كسي كه مي خواهد تازه وارد اين بازار شود صرفه اقتصادي ندارد.
ژاپني ها چند ماه بعد هزينه ساخت آن سي پي يو را اعلام كردند، دوهزار و ۵۰۰ دلار ناقابل! يعني گران تر از هزينه خريد يك كامپيوتر كامل! ژاپني ها همان زمان گفتند ساخت اين سي پي يو، تنها تجربه اي در باب مهندسي معكوس در زمينه قطعات الكترونيك بود و رسيدن به فناوري و دانش ساخت يك پردازنده؛ آنها معتقد بودند هزينه تمام شده براي كاربر يا Total cost of Ownership اين كار آنقدر بالاست كه به هيچ وجه به توليد انبوه اين سي پي يو فكر نمي كنند.
نمونه بالا احتمالاً پاسخ مناسبي است به سؤال آنهايي كه سؤال مي كنند، چرا ايراني ها نمي توانند قطعه كامپيوتري توليد كنند.
دانش و فناوري توليد قطعات و حتي نرم افزارهاي مختلف همچون يك گنج در دره سيليكون نگهداري مي شوند و انتقال خط توليد آنها به كشورهاي ديگر هم تنها در حد مونتاژ است و هيچگاه دانش فني آنها به كشور مقصد منتقل نمي شود.
به همين علت است كه سرمايه گذاري در بحث توليد دانش و تخصص براي كشورهاي توسعه يافته به حوزه مديريت اطلاعات و نرم افزار منتقل شده است.
در ايران هم اگر تجربه كشورهايي مثل بحرين، مالزي و ديگر كشورهايي كه شرايط مشابهي با ما دارند تكرار شود، قطعاً متخصصان و ايده هاي آنان مي تواند درآمدهاي هنگفتي نصيب كشور كند.

|  ايران  |   تكنيك  |   جامعه  |   داستان  |   دهكده جهاني  |   رسانه  |
|  زمين  |   شهر  |   عكس  |   علم  |   ورزش  |   هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |