|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
سئوالا تي بعد از اطلا عيه راه آهن از مدير روابط عمومي
در حد ما نيست دوست عزيز
چند ساعت بعد از آن كه خبر يك سايت ايراني مبني بر خريد واگن هاي دست دوم از يك كمپاني آلماني توسط روابط عمومي راه آهن تكذيب شد، خبر رسيد كه مقصرين حادثه ۹ نفر از پرسنل راه آهن بوده اند.
بالاي صفحه اي كه از پرينتر بيرون مي آيد نوشته شده: «۲۳/۱۲/۸۲ ، تهران خبرگزاري جمهوري اسلامي، داخلي، اقتصادي، راه آهن، سانحه، قطار». و خبر با اين ليد آغاز مي شود: «كميسيون بررسي سوانح راه آهن جمهوري اسلامي ايران ۹ نفر از پرسنل راه آهن خراسان را در سانحه قطار نيشابور مقصر و به عنوان عوامل مؤثر در عدم مهار كافي واگن ها به مراجع ذيصلاح معرفي كرد.»
* مقصران؟
- قرار نيست اسامي را اعلام كنيم. اين ها پرسنل هستند كه در اين رابطه مسئول بودند.
صديق پور مدير روابط عمومي راه آهن كل كشور، بعد از يك روز متلاطم با صدايي خسته پاسخ ما را مي دهد. اعلاميه راه آهن پس از چند روز معطلي در راهروهاي سازمان بالاخره به خبرگزاري فكس شد. از صديق پور مي پرسيم كه چرا اسامي اعلام نشده است. او مي شنود و جواب مي دهد:
- اگر قرار بود اسمشان را اعلام كنيم، اين نكته را در اعلاميه مي گنجانديم.
* بازداشت هستند؟
- خير ولي در اختيار مراجع گذاشته خواهند شد.
* به چه دليل؟
- به هر حال هم تخلف اداري دارند، هم جرمشان قضائي است. البته جرم اين افراد از نظر كميسيون بررسي محرز شده و بايد بعد از اين در مراكز ذيصلاح به آن رسيدگي كرد.
تكرار جزئيات اعلاميه راه آهن در اين جا ضروري است.
«اين كميسيون پس از بازديدهاي مكرر از محل سانحه، جمع آوري مدارك، است. تجهيزات و امكانات باقي مانده از سانحه، آزمايش تجهيزات و اخذ نظرات كارشناسي، انجام مانور آزمايشي به صورت شبيه سازي در محل و جمع آوري اطلاعات مربوط به سرعت و جهت باد در روز حادثه، بازجويي و تحقيق از تمام مأموران موظف و دست اندركاراني كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم در عدم نظارت و يا مهار كافي واگن ها و فرار آنها نقش داشته اند و با استناد به مقررات سير و حركت راه آهن، ۹نفر از پرسنل راه آهن خراسان را به عنوان مقصر شناسايي كرد.
باتوجه به آزمايش شبيه سازي فرار واگن ها كه توسط اين كمسيون و با حضور نمايندگان سازمان هاي مختلف رسيدگي كننده به موضوع انجام شد و باتوجه به محاسبات فني انجام گرفته، در صورت عمل به حداقل موارد تصريح شده در مقررات پيرامون واگن هاي متوقف شده در ايستگاه به هيچ وجه امكان فرار واگن ها وجود نداشته است.
بر اين اساس كميسيون ضمن توجه به ساير مدارك و شواهد و نيز بازجويي هاي انجام شده، مهار نكردن و نبستن كامل ترمزهاي دستي واگن ها و قرار ندادن كامل و صحيح كفش خط زير چرخ واگن ها توسط مأموران ذيربط را ترمز و عامل اصلي فرار اعلام مي كند.»
* و حالا دوباره نوبت دم دست ترين مسئول راه آهن است. از او مي پرسيم آيا امكان محاكمه علني اين ۹ نفر هست؟
- ما تصميم نمي گيريم دوست عزيز.
صديق پور را حدود ۲۴ ساعت بعد از حادثه در محل ديديم. او كسي بود كه اجازه داد از صف متراكم مأموران گذر كنيم و به «انفجارگاه» برسيم. و حالا بعد از سه هفته بسيار سخت، سازمان راه آهن بخشي از فشار را از دوش خود برمي دارد: «بحث فرار قطار به راه آهن مربوط است، اما بحث انفجار برعهده بقيه است.» نكته اين است كه انفجار ۵ ساعت بعد از سانحه اول رخ داده و سازمان هاي ذيربط، مانند آتش نشاني و صنايع دفاع درباره فعل و انفعالاتي كه منجر به انفجار شده، تصميم خواهند گرفت.
صديق پور مي گويد: كميسيون درباره علت انفجار صلاحيت اظهارنظر ندارد.»
* اما مگرنه اين كه بار انبار شده در واگن ها عامل انفجار بود؟
- از لحاظ مقررات راه آهن هيچ يك از اين مواد، ماده انفجاري تلقي نمي شود و هيچ منعي در آيين نامه نيست.
* ... و يك نكته مهم. چه كسي بايد مردم را از اطراف خط دور مي كرد؟
- آتش نشاني كه بيشترين خسارت را ديد، تصور اين سانحه را نمي كرد. والا حداقل خودشان را از محل دور مي كردند. وقتي آتش خاموش شده بود، هيچ كس فكر نمي كرد. در عين حال ما عادت داريم هميشه تماشاچي سوانح باشيم... حالا ديگر كي بايد مي گفت كه برويد... اين موضوع در حد ما نيست.
صديق پور براي مديريت روابط عمومي راه آهن گزينه مناسبي به نظر مي رسد، چراكه درست مثل يك بوكسور چابك ضربات را جاخالي مي دهد. سئوال بعدي ما درباره سيستم فرسوده راه آهن ايران است.
- سيستم پيشرفته تري از انگليس سراغ داريد؟
* چطور؟
- آنجا هم، سه روز بعد از حادثه نيشابور قطار از خط فرار كرد و ۱۸ نفر كشته شدند. البته نبايد اين اتفاق بيفتد، اما طبيعت كار ما همين است. در كارهاي حمل و نقلي و حركت حوادث و سوانح اجتناب ناپذير است.
* پس شما به راه آهن ايران، كه كارمندش هستيد، ايمان داريد.
- صددرصد، ما به دليل آموزش درست اين بالايي داريم. درست است كه يك سانحه اتفاق افتاده اما نبايد اصل قضيه زير سئوال برود.
تذكر دوستاني كه در اين زمينه صاحبنظرند، در همين مورد است: «آموزش» آيا آن طور كه مدير روابط عمومي راه آهن مي گويد، همه چيز روي اصول است؟
«نيروها دوره لازم را ببينند. ولي گاهي پيش مي آيد.»
* ولي آيا باز هم بايد عامل انساني به عنوان عامل اصلي شناخته شود؟
- شك نكنيد. اين مسئله نمي تواند ناديده انگاشته شود.
خطا و سهل انگاري و عدم رعايت ضوابط از انسان هاست كه حادثه مي آفريند.
از او درباره كفش خط ها مي پرسيم و سئوال يكي از خوانندگان كه مبني بر واگذاري انحصار توليد كفش خط ها به يك شركت خاص بود: «كفش خط ها مشكل نداشت.»
* چطور اين قدر مطمئنيد؟
- اگر كفش خط ها مشكل داشت كه هر روز مشكل پيش مي آمد. در اين باره نحوه استفاده مهم است. اگر چرخ روي كفش خط سوار نشود احتمال فرار قطار هست.
اساس اعلامه بر اين است كه ۷۷۵ متر واگن روي تكيه گاه كفش خط فيكس نشده اند و واگن ها به مرور سد را شكسته و حادثه را باعث شده اند. از صديق پور درباره روستاهاي سانحه ديده مي پرسيم: «ايستگاه كه ساختمان محكمي داشت فقط شيشه هايش شكسته بود، اما ساختمان هاي كاهگلي روستاها آسيب ديده بودند كه در حال مرمتند.»
* آقاي صديق پور عيدي گرفته ايد؟
- عيدي؟ (تعجب مي كند و مي خندد) ... بله. اميدوارم سال خوبي داشته باشيم و داشته باشيد.
|
|
|
با برگزاري كلا س هاي آموزشي صورت مي گيرد
مبارزه رسمي با خودكشي
در ايران ۲/۶ در هر ۱۰۰ هزار نفر خودكشي مي كنند كه اين رقم در برابر كشورهاي اروپايي كه در هر ۱۰۰ هزار نفر دوازده نفر خودكشي مي كنند بسيار كم تر است
از حدود ۵ سال قبل برنامه پيشگيري اوليه از خودكشي در اداره سلامت روان وزارت بهداشت به صورت آموزش پزشكان و برگزاري كلاس هاي آموزش براي عموم شروع شده است
|
|
سعيده عليپور
شايد شما هم با اين دسته از افراد مواجه شده باشيد كه به محض بروز مشكل اولين چيزي كه به ذهنشان خطور مي كند «خودكشي» است.
بدون آنكه سعي كنند به دنبال راه حل رفع آن مساله بگردند.
طرح پيشگيري از خودكشي كه توسط اداره سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در ۱۰ استان كشور در حال اجراست در حقيقت آموزش پيدا كردن راه حلي غير از «خودكشي» است.
خودكشي تلاش آگاهانه براي پايان دادن به زندگي شخص توسط خود اوست. كه ممكن است اين تلاش به اقدام تبديل شود.
آمار سازمان جهاني بهداشت، نشان مي دهد كه ساليانه حدود ۴۰۰ هزار نفر به دليل خودكشي موفق جان خود را از دست مي دهند و خودكشي در رديف دهمين علت مرگ و مير براي تمام سنين در بيشتر كشورهاي جهان است در حالي كه آمار مرگ و مير و خودكشي در بين مردان ۳ برابر زنان است. ولي زنها چهار برابر بيشتر از مردها اقدام به خودكشي مي كنند.
دكتر محمدتقي ياسمي، رئيس اداره سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي مي گويد: «در ايران ۲/۶ در هر ۱۰۰ هزار نفر خودكشي مي كنند كه اين رقم در برابر كشورهاي اروپايي كه در هر ۱۰۰ هزار نفر دوازده نفر خودكشي مي كنند بسيار كم تر است.»
آن چيزي كه مساله خودكشي در ايران را به يك مساله جدي تبديل كرده است پايين بودن سن خودكشي در كشور است.
دكتر ياسمي مي گويد: «ميانگين سني خودكشي در ايران ۲۹ سال است.» شايد پايين بودن سن خودكشي در ايران زنگ خطري است كه نشان مي دهد هنوز هنر زندگي كردن و مقابله با مشكلات را به جوانها ياد نداده ايم. طرح پيشگيري از خودكشي نيز برخاسته از همين ديدگاه است.
به طور كلي خودكشي ناشي از زمينه هاي معمول مثل مشكلات اقتصادي، رواني، اجتماعي و سياسي است كه آموزش پزشك و آموزش مردم مهمترين راه براي كم كردن خودكشي است.
بيماري هاي جسمي و رواني مثل افسردگي كه ۱۵ درصد آن به خودكشي مي انجامد، بيكاري، ورشكستگي، اخراج، از دست دادن پايگاه اجتماعي و مشكلات عاطفي همه اينها در بالا بردن اين نوع از خودكشي موثر است.
دكتر ياسمي مي گويد: «اينكه چطور با استرس كنار بياييم و مهارت هاي زندگي كردن را ياد بگيريم. همه اينها جزيي از طرح پيشگيري از خودكشي است.»
در نظر گرفتن دروسي در مدارس در زمينه هاي بالا بردن مهارت هاي زندگي كردن يكي از عوامل موثر در فراگرفتن مقابله با خودكشي از دوران كودكي است چيزي كه تا به حال در آموزش و پرورش به آن بي توجهي شده است.
به هر حال جز جمع و ضرب كردن اعداد و نوشتن و خواندن مقاومت در برابر مشكلات هم نياز به يادگيري دارد.
دكتر ياسمي مي افزايد: «يادگيري مهارت هاي زندگي علاوه بر آموزش مقابله با خودكشي به مقابله با اعتياد و ايدز هم كمك مي كند.»
بازسازي شناختي، ريلكسيشن، آموزش مديريت زمان، آموزش استرس و كنترل منابع استرس، آموزش هايي است كه در كاهش خودكشي موثرند.
عوامل اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي بر بالا بردن نرخ خودكشي در جوامع تاثيرگذار است و اين چيزي نيست كه تنها با مطرح شدن يك طرح نتيجه بخش باشد بلكه مساعدت سازمان ها و ارگان هاي كل كشور براي كم كردن نرخ خودكشي را نياز دارد.
رئيس اداره سلامت روان مي گويد: «وقتي انسجام جامعه اي از دست مي رود و همنوايي در آن جامعه پايين مي آيد آسيب پذيري آن نيز بسيار بالا مي رود.
از عواملي كه نرخ خودكشي در ميان جوان ها را بالا مي برد همين مورد است. هر چه جوان ها احساس كنند جامعه متعلق به آنهاست و نقش موثري را در جامعه ايفا مي كنند آمار خودكشي دراين قشر پايين مي آيد.
به طور كلي عواملي كه به انسجام اجتماعي كمك مي كند در كاهش نرخ خودكشي نقش عمده اي دارد.
تحقيقات دانشمندان در زمان برگزاري رقابت هاي المپيك سال ۲۰۰۰ در استراليا نشان داد آمار خودكشي در زمان برگزاري اين بازي ها كاهش يافته است اما پس از آن دوباره افزايش يافت.
آمار خودكشي در ميان دانشجويان به نسبت ساير جوان هاي هم سن و سال خودشان كمتر است كه دليل آن هدف مندي و سطح تحصيلات و انسجام اجتماعي بالاتري است كه در ميان آنها وجود دارد.
دكتر ياسمي مي گويد: «از حدود ۵ سال قبل برنامه پيشگيري اوليه از خودكشي در اداره سلامت روان وزارت بهداشت به صورت آموزش پزشكان و برگزاري كلاس هاي آموزش براي عموم شروع شده است.»
از ۳ سال قبل پيشگيري اوليه در ۴ شهر ايلام، كاشان، اسلام آباد غرب و ساوجبلاغ صورت گرفت و به مدت ۲ سال در آنجا كار صورت گرفته است. آموزش مهارت هاي زندگي، آموزش پزشكان و كنترل منابع استرس زا و ... كه در سه شهر كاشان، ايلام و ساوجبلاغ با نتايج مثبتي روبه رو شد.
شايد همين آمار نشان دهد خودكشي نكردن را هم بتوان آموزش داد.
دكتر ياسمي مي گويد: «در حال حاضر طرح پيشگيري از خودكشي، در ۱۰ شهر ديگر نيز در حال اجراست و در ۷۰ درصد از روستاهاي كشور نيز پزشكان آموزش لازم در اين رابطه را ديده اند.»
اين در حالي است كه اين طرح در صورتي تداوم مي يابد كه سازمان مديريت و برنامه و بودجه تامين اعتبار لازم را انجام دهد.
اين طرح در كاشان، هشتگرد، ايلام، اسلام آباد غرب، كرمان و فارس، درحال اجراست و در استان هاي اروميه، گيلان و مازندران در سال آينده اجرا مي شود.
در هر حال آموزش در مدارس و برگزاري كلاس هاي آموزشي در سطوح عام تخصص پزشكان در تشخيص بيماري هاي روحي و رواني و مهارت هاي حل مساله به فرد امكان مي دهد كه با بررسي راه حل هاي مختلف يكي از آنها را موثرتر تشخيص دهد و در جهت حل مشكل خود به كار گيرد.
خودكشي را برخي يك راه حل مي دانند اما اين بدترين و آخرين راه حل مشكل است. هميشه براي حل مشكل ها راه حل هاي بسيار ساده، ارزان و آبرومندانه اي وجود دارد كه بايد آنها را هم ياد گرفت.
|
|
|
پرسش هاي بدون پاسخ
الميرا ايلياتي
۲۴ روز پس از وقوع حادثه قطار در نيشابور، شنبه گذشته كميسيون بررسي سوانح راه آهن نتيجه تحقيق و بررسي درباره اين سانحه را اعلام كرد. احتمالا ديروز در روزنامه ها گزارش اين كميسيون را خوانده ايد.
گزارش مذكور براي تعيين مقصران، سراغ پايين ترين رده هاي كارگري، يعني كساني كه موظف به نصب كفش خط در ابتداي واگن ها بوده اند، رفته و صرفا آنها را عاملان اين حادثه معرفي كرده است، در اين باره ابهامات زير قابل تأمل هستند:
۱- آيا فقط عامل انساني در اين حادثه مؤثر بوده و تجهيزات راه آهن، از جمله سامانه ترمز و مهار واگن ها، هيچ نقصي نداشته است؟
۲- پيشگيري از وقوع حوادث فقط بايد متكي به دقت عامل انساني باشد؟ آيا در ايستگاه هاي راه آهن سراسر جهان به همين صورت كم دقتي يك كارگر كم سواد و احتمالا آموزش نديده مي تواند عامل بروز چنين حادثه اي شود؟
۳- محموله قابل انفجار در يك سطح شيبدار رو به سمت يك محموله قابل انفجار ديگر (قطار حامل گوگرد واقع در محل حادثه) داشته اند. بروز حادثه به همين سادگي بوده كه كارگري فراموش كند كفش خطها را دقيق تر قرارداده و يا مهار ترمزها را محكم تر كند؟
۴- توقف انبوهي واگن ها با محموله قابل انفجار در كنار يكديگر، آيا مطابق با ضوابط معمول راه آهن بوده است؟
۵- آيا قطار حامل سوخت اين مجوز را داشته كه ۴۸ ساعت در ايستگاه متوقف كند؟
۶- پس از بروز حادثه در ساعات اوليه صبح چه كسي بايد مانع از ازدحام مردم در مقابل واگن هاي مشتعل و قابل انفجار مي شده است؟
۷- ظاهرا در گزارش مذكور راه آهن مسئوليت فرار واگن ها و تصادم اوليه آنها را پذيرفته، اما مسئوليت حادثه اصلي در ساعت ۳۰/۹ صبح را كه عامل مرگ حدود ۴۰۰ تن از هم ميهنان ما بوده، به عهده نهادهاي ديگري مي داند. باز هم قابل سئوال است كه چه كسي بايد از قابل انفجار بودن واگن ها اطلاع مي داشته؟ چه كسي بايد از فرصت چند ساعته براي مهار آتش و پيشگيري از انفجار استفاده مي كرده؟ چه كسي بايد مانع از ازدحام مردم در منطقه مي شده؟
به هر رو اميدواريم پرونده ماجرا با چند روز بازداشت تعدادي كارگر ساده مختومه نشود.
|
|
|
پزشكان محزون
حتما شنيده ايد كه مي گويند كوزه گر از كوزه شكسته آب مي خورد. حالا شايد مراجعه پزشكان و دانشجويان پزشكي به مراكز مشاوره رواني هم همين حكايت باشد. بر اساس آمارهاي جمع آوري شده از مراكز مشاوره رواني، پزشكان و دانشجويان پزشكي بيشترين مراجعه كنندگان اين مراكز را تشكيل مي دهند. گرچه تا به حال تحقيق جامعي در رابطه با شيوع اختلالات رواني و روحي در بين پزشكان و دانشجويان پزشكي صورت نگرفته است ولي شمار مراجعه كنندگان از اين قشر به مشاورهاي رواني بيش از ساير اقشار جامعه است. البته دليل اين موضوع از طرفي مي تواند ضريب هوشي بالاي اين افراد و مشاهده بي عدالتي، عدم تامين اجتماعي بي حرمتي هاي موجود در اين حرفه و همچنين اجبار خانواده ها براي شركت فرزندان خود رشته هاي پزشكي به دليل شان اجتماعي اين رشته بدون توجه به علايق فرزندانشان باشد.
|
|
|
مرگ پنهان و كمبود پرستار
يكي از عوامل جدي مرگ و مير افراد در بيمارستان هاي ايران روشن شد و آن كمبود تعداد پرستاران نسبت به بيماران است. نارضايتي پرستاران نسبت به ساعات كار و حقوق و مزايا از علل كاهش گرايش افراد به تحصيل در رشته پرستاري است. دبيركل پرستار اعلام كرد كه فرهنگيان، ۲۵ درصد بيشتر از پرستاران دريافتي دارند و به همين دليل پرستاران در وضعيت نامناسبي بسر مي برند. محمد شريفي مقدم در گفت وگو با ايلنا يادآور شد: پرستاران بيشتر از فرهنگيان فعاليت دارند اما دريافتي آنها ۲۵ درصد كمتر از آنهاست اما هيچكس توجهي به حرفه پرستاري نمي كند. وي افزود: افت كيفيت كار پرستاران به صورت مشهود وجود دارد زيرا به دليل كمبود نيروي پرستار در بيمارستان ها گاه يك بخش با چند بيمار تنها يك پرستار دارد.
|
|
|
هشدار براي چهارشنبه سوري
باز هم چهارشنبه سوري شد و توصيه هاي ايمني براي جلوگيري از عوارض انفجار مواد محترقه آغاز شد. عوارض و يا آتش سوزي ناشي از انفجار مواد محترقه به صورت آسيب و يا نقص عضو كامل مادام العمر، بيشتر، دست، بدن، صورت و چشم نوجوانان ۱۰ تا ۲۰ ساله را گرفتار مي كند. آمارها تكان دهنده است. دكتر عليرضا مغيثي در گفت وگو با ايسنا يادآور شد: در سال ۷۸، ۷۵ مورد، در سال ۷۹، حدود ۶۱ مورد و بالاخره در سال ۸۰ حدود ۵۸ مورد بوده است.
خوشبختانه آمار سوانح شب چهارشنبه سوري به دليل آموزشهاي مناسب از طريق رسانه ها و مراجع اطلاعاتي سير نزولي داشته. ولي اين فعاليت ها كافي نيست و بيشتر بايد روي اين مساله كار شود.
|
|
|
۸۴ درصد زن خانه دار
از قرار معلوم با همه هياهوها زنان تهراني از زنان ساير استان ها كم كارتر هستند.
در استان تهران تنها ۱۴ درصد از زنان در سازمان ها و ادارات مختلف مشغول به كار هستند.
درصد و تعداد زناني كه در استان تهران مشغول به كار هستند در مقايسه با استان هاي ديگر كشور رقم ناچيزي است.
و بر همين اساس ۸۴ درصد زنان در اين استان خانه دار هستند.
البته با وجود رفت و آمدها و جمعيت فراوان استان تهران به نظر مي رسد اين آمار عجيب باشد، چرا كه بسياري از زنان نسل جديد كه مشغول به كار هستند بدون بيمه در شركت ها و كارخانجات خصوصي مشغول به كار هستند كه اين آمار عموما جايي ثبت نمي شود.
|
|
|
دفترچه هاي بيمه جعلي
خدمات درماني سازمان تامين اجتماعي به قدري وسيع و لوكس است كه برخي را به هوس انداخته با دفترچه هاي بيمه جعلي از اين امكانات استفاده كنند. جالب آنكه معاون اسناد پزشكي اين سازمان هم اعلام كرده كه امكان شناسايي تمام اين دفترچه هاي جعلي وجود ندارد. به گفته دكتر بابك بهلولي ۲۰ درصد مراجعه كنندگان به پزشك در مراكز درماني از دفترچه هاي بيمه جعلي استفاده مي كنند و به دليل نبود امكانات، امكان شناسايي آنها را نداريم. وي افزود: در بخش بستري، كارشناسان وضعيت بيمه اي بيمار را قبل از بستري شدن مورد بررسي قرار مي دهند و در صورت بيمه نبودن، دفترچه بيمه جعلي او ضبط مي شود. دكتر بهلولي كنترل دفترچه هاي بيمه را مستلزم راه اندازي سيستم كامپيوتري پيشرفته دانست.
|
|
|
پايان بي خانماني
يك خبر خوب براي همه محرومان و بي خانه ها. قرار است در برنامه چهارم توسعه خانه هايي با عنوان «استيجاري مطلق» ساخته و با بهاي نازل به افراد واجد شرايط اجاره داده شود. هدف اين ساخت و ساز كمك به آدم هايي است كه پول ندارند. شما اگر جزو اين دسته هستيد در اين مدت پولتان را پس انداز كنيد و داستان به پايان خوش نزديك مي شود.
نكته مهم اين خبر «واجد شرايط» بودن است. اگر به فكر پولدار شدن هستيد، كمي صبر كنيد، چون ممكن است اساسا از جمع واجدين شرايط بيرون بياييد. به هر حال اجاره نشيني با اجاره بهاي پايين وسوسه كننده تر است.
|
|
|