دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۳۶
ادبيات
Front Page

گفت وگو با امير حاجي صادقي مؤلف كتاب گفت وگو با پرويز شهرياري
يك زندگي...
كيميا اميري
003927.jpg

امير حاجي صادقي متولد ۱۳۵۷ تهران است. از دوران دبيرستان به طور جدي به ادبيات علاقمند شد و گهگاه به نوشتن داستانواره هايي پرداخت. نخستين مقاله رسمي او با نام «نگهبان بزرگ هند» درباره زندگي و افكار رابيندرانات تاگور در ارديبهشت  ماه ۷۷ در روزنامه جامعه منتشر شد. پس از آن مقاله هاي ديگري از او درباره چهره هاي بزرگ ادبيات ايران و جهان همچون جمالزاده، بالزاك، داستايفسكي، كالونيو و... در نشريات مختلف از جمله همشهري و... به چاپ رسيد. گفت وگوهايي را نيز از سال ۸۰ با چهره هاي برجسته ادبيات ترجمه همچون ابراهيم يونسي، رضا سيدحسيني، فرزانه طاهري و محمود به آذين انجام داده است.
نخستين كتاب حاجي صادقي در بهار ۸۲ با نام «ملكه جنايت» با رويكردي انتقادي به زندگي و آثار آگاتا كريستي منتشر شد و دومين كتاب او نيز در پاييز ۸۲ با نام «يك زندگي...» در قالب مجموعه گفتگوهايي با استاد پرويز شهرياري توسط نشر كوچك به چاپ رسيد. گفتگويي در مورد كتاب اخير با او داشته ايم كه مي خوانيد:
* چگونه به فكر افتاديد كه سراغ پرويز شهرياري برويد؟
- اين سؤال را بسياري از دوستان و نزديكان قبلاً هم پرسيده اند. نمي دانم. شايد بيش از نيم قرن تفاوت سني ما باعث جلب توجه شده است و اينكه من در نزد آقاي شهرياري- كه متعلق به نسل پدر بزرگ هاي ما است- به دنبال چه چيزي مي گشتم. جواب كامل من به سؤال شما اين است كه اين نام از دوران دبيرستان به سبب حل مسائل رياضي- گهگاه دشوار- در ذهنم مانده بود ولي حساسيتي نسبت به آن نداشتم تا اينكه در ادامه چند گفتگويي كه با برخي اهل قلم داشتم، شنيدم كه پرويز شهرياري علاوه بر رياضيات، در ترجمه كتابهاي ادبي، فلسفي، تاريخي و سياسي نيز دستي دارد. احساس كردم مردي است كه به هر زمينه اي سركشي كرده و تصميم گرفتم هر طور شده سراغش بروم و ببينم او كيست كه هم در ميدان علم و هم در ميدان فرهنگ و ادب جولان مي دهد.
* از چگونگي برگزاري جلسات مصاحبه و در نهايت تدوين و شكل گيري كتاب بگوييد؟
- بي تعارف بگويم وقت گرفتن از چهره هايي مشهور در اين سطوح كار دشواري است. طبيعي هم هست زيرا شخصيتي استخوان خرد كرده را در پيش رو داريد كه با خود مي گويد: «اين جغله را با من چه كار؟» آن هم پرويز شهرياري كه در سالهاي اخير با بي مهري هاي بسياري مواجه شده و انگيزه لازم براي گفتگوهاي رودررو را ندارد. البته من شنيده بودم كه به جوانان علاقه اي ويژه دارد و تصميم گرفتم هر طور شده ايشان را ببينم و به گفتگو در حوزه موضوعات فرهنگي و اجتماعي تشويق كنم. نفع اين كار جلوتر از همه به خودم مي رسيد و مي توانستم با ديدگاههاي تازه اي آشنا شوم. اين گونه شد كه دست برنداشتم و هر بار كه استاد مرا به دليلي از سر خود باز مي كرد با تاكتيك تازه اي به سوي او مي رفتم تا اينكه سرانجام پيشنهاد گفتگوها را پذيرفت؛ حال يا از اصرارهاي من خسته شده يا اينكه واقعاً به تنظيم كتابي از ديدگاههايش علاقه مند شده بود. جالب است بدانيد كه من حتي ناشر آماده اي هم در كنارم نداشتم ولي با چاپ دوگفتگوي نخست در يكي از روزنامه هاي كثيرالانتشار توانستم رضايت ايشان را كسب كنم و وعده كردم كه تمام تلاش خود را براي چاپ كتابي مناسب به كار خواهم بست. به اين ترتيب گفتگوهاي يك جوان پررو و مصر با استادي محترم و متين از پاييز ۸۰ آغاز شد و تا بهار ۸۲ ادامه يافت كه در اين مدت هر چند هفته يك بار به خدمتشان مي رسيدم و در فضايي راحت و صميمي به گفتگو مي نشستيم.
* ذهنيت شما، پيش و پس از پايان جلسات گفت وگوها درباره جناب شهرياري چه بود و چه تغييري كرد؟
003942.jpg

- سؤال جالبي پرسيديد. خيلي صريح بايد بگويم كه قبل از گفتگوها شناخت چنداني از ايشان نداشتم ولي چند نكته مهم را مي دانستم: يكي اينكه ايشان سالها به عنوان يك شخصيت چپ گرا به مبارزات سياسي پرداخته و حتي چند بار زنداني شده بود. دوم اينكه گرايش هاي آزاديخواهانه اي دارد كه در بسياري از ترجمه هايش نيز بازتاب يافته است. ديگر اينكه در مشورت با چند دوست مترجم دو توصيف به ياد ماندني درباره آقاي شهرياري شنيدم: «شريف» و «نازنين». با اين شناخت اندك به سراغ او رفتم تا بتوانم ويژگي هاي ديگرش را خودم كشف كنم و جالب است بدانيد كه به نكات جالبي هم دست يافتم: او در عين حال كه گرايش شديدي به مقوله آزادي دارد به كوبا به عنوان يك كشور آرماني و الگو مي نگرد. علاقه او به ايران باستان نيز در خور توجه است. او به مليت و اصالت كشورش افتخار مي كند و حتي اين علاقه تا آنجا پيش رفته كه او را دلبسته تاريخ رياضيات كرده تا بتواند ريشه بسياري از ابتكارات و اختراعات امروز غرب را در تلاشهاي خيام و غياث الدين جمشيد كاشاني و... پيدا كند. مذهب او زرتشتي است. در ابتدا نسبت به مسلمان بودن من كمي حساس بود و فكر مي كرد تعصبات خاصي دارم ولي زماني كه ديد به آيين او و ديگران احترام مي گذارم رفتار دل انگيزي در پيش گرفت. يك نكته را هم به همه اينها اضافه كنم و آن مهمان نوازي استاد است. او اگر چه به سختي راه مي پيمايد ولي به ياد ندارم كه به ديدارش رفته باشم ولي خودش با يك ليوان نسكافه يا قهوه از من پذيرايي نكرده باشد.
* از كارهاي آينده تان بگوييد؟
- پس از تنظيم كتاب «يك زندگي...» براي گرفتن اطلاعات در مورد بزرگداشت سال گذشته آقاي شهرياري توسط وزارت علوم به نزد دكتر مصطفي معين رفتم و ايشان در ادامه صحبتهايمان طرح تنظيم گزيده اي از صحبتهايش را در مورد جايگاه دانشگاه و نقش آن در توسعه به اين جوان ناآرام! پيشنهاد كرد و من هم انجام اين كار را به انجام يك گفت وگو درباره مسائل مهم دوران وزارت ايشان مطرح كردم كه خوشبختانه پذيرفته شد. تنظيم اين كتاب بدون هيچ نوع داوري در مورد شخصيت دكتر معين، شايد براي گروهي از علاقمندان مباحث آموزش عالي مفيد واقع شود. از سوي ديگر كار گفت وگو با چهره هاي برجسته ادبيات و فرهنگ را ادامه مي دهم و قرار است با كمك آقاي ابراهيم يونسي مجموعه اي از ديدگاههاي ايشان را در كتابي تنظيم كنيم. مردي كه خودش را اين گونه توصيف مي كند: «خيال مي كنم اگر در هنگام تولدم كسي پيدا مي شد و به طريقي به من مي فهماند كه چنين و چنان خواهد شد و خيري از زندگي نخواهم ديد باز خطر مي كردم و مي آمدم. هركس دلش مي خواهد كتك خودش را خودش بخورد.» كارهاي ديگري را نيز به موازات اين تلاشها در دست دارم كه صحبت كردن از آنها هنوز زود است.

يادداشتي بر كتاب سيري در جهان كافكا
دق البابي بر جهان كافكا
003936.jpg

سام محمودي سرابي
هميشه اين واقعيت ناگزير كه ما تاكنون جز در موارد نادري، در خواندن و نوشتن درباره سبك ها و روش هاي نقد ادبي
در جا زده ايم و از كاربرد عملي آنها به هر دليلي خودداري كرده ايم ذهن فرهنگي متفكرانمان را بر آشفته و همين موضوع باعث بوجود آمدن ركودي در حوزه ادبيات شده است.
به نوعي حتي در دانشگاهها نيز نقد ادبي اغلب محدود به حفظ و مطالعه دانشنامه اي تعاريف و سبك ها و روش ها و دست بالا مطالعه نقدهاي منتقدان غربي بوده است. از كارگاه نقد گلشيري كه بگذريم تمرين و كاربرد روش هاي نقد كمتر جدي گرفته شده. در اين شرايط بي انصافي است كه تفسيري كه سياوش جمادي در كتاب سيري در جهان كافكا طرح كرده ناديده بگيريم كه نه لغزش بوالهوسانه قلم بلكه متكي بر بنيادي فلسفي و ثمره زحمت و كاري سترگ و صبورانه است.
با اين همه وقتي از روش  تفسير سخن مي گوييم منظور آن نيست كه نويسنده به گونه اي تصنعي و كليشه اي روشي را به يك يا چند اثر تزريق كرده باشد. نگرش او به جهان ادبيات مسلماً نتيجه نگرش فلسفي اوست و در اين ميان اگر روشي خاص تشخيص داده مي شود احتمالاً نتيجه قهري و خودجوش بينش فلسفي اوست. چرا كه نويسنده كتاب سيري در جهان كافكا قبلاً نيز در اثر ديگري تحت عنوان يادبود ايوب در جهان كافكا نشان داده است كه در نقد و تفسير ادبي مجهز به روش و مؤلفه هاي خاصي است كه اگر مصر باشيم كه اين مؤلفه ها را به نحوي به تئوري هاي تعليمي نقد و تفسير ربط دهيم پيش از هر چيز آنها را با نظريه هم پيوندي (Communication) كارل ياسپرس و هرمنوتيك هانس گئورگ گادامر (همجوشي افق ها) هماهنگ مي يابيم. بنابراين شواهد، شايد بتوان گفت كه صرف نظر از تمام شيوه هاي نقد ادبي- كه ظاهراً جمادي چندان اعتقاد و التزامي به آنها ندارد- به عقيده وي تفسير به صادقانه ترين شكل، تنها در گفت وگوي دو جهان معنا پيدا مي كند. البته اين شيوه تفسير از انتقاد كساني چون اصحاب هرمنوتيك اميليو بتي ايتاليايي بي نصيب نمانده است.
بتي بر ضد گادامر از تفسير ابژكتيو(Objective) دفاع مي كند چرا كه تفسير ابژكتيو مانع از هرگونه چندگانگي تفسير مي شود. اما جمادي به زباني ساده همسو با گادامر به ما مي گويد:«اگر چنين كنيم از آن ديگر تني بي سر مي ماند كه شناخت آن ممكن و آسان است اما اين ديگر شناخت آن ديگري نيست. بلكه قابل شناخت كردن او به قيمت كشتن اوست.»
در اينجا هم سخني جمادي با ياسپرس و هيدگر كاملاً روشن است؛ متن يك فرآورده انساني و اگزيستانس (Existance) يا وجود اصيل هر انساني اولاً همواره به سوي ارتباط با ديگري و استعلاء از «من خود» پيش مي رود و ثانياً اين استعلاء و ارتباط همواره ناتمام، ناكامل و رو به شكست است شايد بتوان گفت كه همين استعلاست كه از تفسيرهاي بي ربط متكثر جلوگيري مي كند. به كلامي ديگر ما تنها زماني مي توانيم به شناخت جهان ديگري راه يابيم كه جهان خود و به قول ياسپرس «خود بودي خود» را شناخته باشيم. ياسپرس در فلسفه اگزيستانس مي گويد: «ما آنچه را كه نمي توانيم باشيم، درك نيز نمي توانيم كرد»راه يافتن به جهان ديگري كشمكشي عاشقانه ميان من و ديگري است و اين آن چيزي است كه از آغاز تا پايان سيري در جهان كافكا به چشم مي خورد. شايد به همين دليل نويسنده بر سبيل متداول، فصول كتابش را به تلخيص و نقد نوبتي آثار كافكا اختصاص نداده است و بدين سان دانشجويان ادبيات آلماني را از دسترسي آسان به مواد و مصالح تحقيقات باسمه اي محروم كرده است.
به تعبيري سيري در جهان كافكا همچون راه رفتن بر روي طنابي باريك تر از مو و برنده تر از شمشير است: در يك سو جهان جمادي و در سوي ديگر جهان كافكاست. وفاداري آن به اين، حركتي دشوار و جسورانه است كه پيداست نويسنده بدون آمادگي بر آن گام ننهاده است.
كتاب حاضر صرفاً يك نقد يا تفسير تنك مايه و مكانيكي از چند متن ادبي نيست بلكه به حق تلاشي جدي و سرسختانه براي شناخت ديگري است.
در اين كتاب، بر اساس كليتي از جهان كافكا و رابطه متقابل زندگي و هنر او، همه چيز در رابطه با هم منظور شده است و اين كليت نيز چنانكه در پيشگفتار كتاب مي خوانيم به مقطع تاريخي كافكا پيوند خورده است و به همين دليل نويسنده به هنگام گفت وگو در مورد يكي از آثار كافكا نمي تواند در همان اثر در جا بزند بلكه از آثار ديگر و حتي يادداشت ها و وقايع زندگي كافكا سر در مي آورد و باز به همين دليل است كه فصل بندي كتاب نه بر اساس آثار بلكه بر حسب مضامين كليدي در جهان كافكاست. چنين روشي اين خطر را نيز در پي دارد كه مفسر را به آنچه جمادي خود آن را در جايي ديگر عنف تأويلي ترجمه كرده است، دچار كند و چنانكه تا حدي در جامعه ما مرسوم است به دريافت هاي كلي، بي ربط و گاه مغرضانه اي دامن بزند كه از جمله در مورد هيدگر، فوكو و كي يركه گور پيش آمده است.
شايد بتوان حسن كتاب فوق را در اين نكته دريافت كه تفسير وي از جهان كافكا بيشتر از نقدهاي فرماليست و متن گرا مقيد به انبوهي از نقل قول هاست كه با دقت و اغلب به نحوي مناسب از ميان آثار ادبي، يادداشت هاي روزانه، نامه ها، جملات قصار و حتي گفته هاي شفاهي كافكا به گوستاو يانوش انتخاب شده اند.
تقريباً در هر يك از فصل هاي كتاب حاضر، نويسنده چند اثر از كافكا را در رابطه با هم دستمايه استنتاج مضموني واحد قرار داده است. اين روش به روشني از پايبندي وي به آنگونه دور هرمنوتيكي حكايت مي  كند كه بايد پيوسته از كل به جزء و از جزء به كل برود و اين رفت و برگشت دوجانبه را آنقدر ادامه دهد تا مضامين اصلي يك جهان انساني غربال شوند و خود را به وضوح نشان دهند. نويسنده در اين رفت و برگشت هر نكته اي را كه در شناخت جهان كافكا به او ياري مي رسانده دستمايه قرار داده است.
به عنوان نكته آخر بايد ياد آور شد كه جمادي در اين كتاب و حتي كتاب يادبود ايوب در جهان كافكا تنها به كاوش در جهان كافكا و رويكرد خاص فلسفي و معرفتي او نمي پردازد اما جمادي در عناوين اين دو كتاب با زيركي تمام ادعاي منتقد بودن را رد مي كند.

سايه روشن ادبيات

فرهنگ مردم ۶-۷
003930.jpg

شماره هاي ۶ و ۷ فصلنامه فرهنگ مردم با طرح جلدي متفاوت از شماره هاي گذشته منتشر شد. اين نشريه كه به كوشش سيداحمد وكيليان از فرهنگ شناسان و فرهنگ پژوهان جدي فرهنگ عامه انتشار مي يابد (آن هم در وضعيتي كه همه ما مي دانيم، دخل و خرج انتشار اين گونه نشريات هزينه صرف است و تنها عاشقي مي خواهد كه چنين دل به دريا زند يك تنه چنين كاري را سامان دهد) در اين شماره مطالبي از فرح اصولي (نقاش هنرهاي والا)، اولريش مارزلف (هنر تصويرگري در چاپ سنگي)، جواد صفي نژاد (هنرهاي از ياد رفته)، محمدرسول دريا گشت (واژه چهل در تداول عامه)، و... آمده است. اين نشريه در ۱۷۰ صفحه و به قيمت ۱۰۰۰ تومان منتشر شده است.
جهان كتاب- ويژه نوروز
همانند سالهاي گذشته ويژه نامه نوروزي جهان كتاب اندكي فربه تر از شماره هاي عادي آن است. دست اندركاران تهيه اين هفته نامه خواندني حوزه كتاب سعي كرده اند برخي مطالب متناسب پايان سال را براي اين شماره در نظر بگيرند. از جمله: بهترين كتابهاي سال ۲۰۰۳ با ترجمه صفدر تقي زاده،
003933.jpg
«پليسي نويسان مشهور معاصر» نوشته ياسمن منو، بخشي از ترجمه كتابي از سامرست موام، بررسي كتاب تصوير كهنه ايزايل آلنده، نامها و سايه هاي محمدرحيم اخوت، «ساختار نهاد و انديشه ديني در ايران عصر صفوي» اثر منصور صفت گل، «پيام جاودانه» محمدرضا حكيمي «سيحون وي»، نقدي از كاوه بيات بر كتاب ايران، جدال نفت و نقش قوام السلطنه كه در آن نويسنده كتاب را نوعي كتاب سازي نام نهاده تا كتاب! گفت وگو با محمود برآبادي، معرفي كتابهاي مختلف با يادداشتهايي از علي حصوري، مژده دقيقي، كاوه بيات و... همچنين آگهي هاي كتابهاي منتشره و در دست انتشار بسياري از ناشران شناخته شده كشور در اين شماره آمده است كه خود اطلاع رساني مفيد و مؤثري در اين زمينه است.
افق هاي نو
در بررسي هاي زبان و ذهن
003939.jpg

نويسنده: نوام چامسكي/ ترجمه: سيدعلي ميرعمادي/ انتشارات :  موسسه خيريه آموزشي فرهنگي شهيد مهدوي/ نوبت چاپ: اول- ۱۳۸۲ / شمارگان: ۱۰۰۰ نسخه/ بها: ۴۵۰۰ تومان
دانش زبانشناسي پس از فرديناند دو سوسور ؛ زبانشناس بزرگ سويسي و پايه گذار زبانشناسي ساختگرا وارد عرصه هاي نويني شده از اين پس بود كه زبانشناسي چونان دانش سرزنده و پويا ارتباطش را باعلوم ديگر بيشتر تحكيم كرد و بر آنها تاثير بسزايي نهاد.
عمده اين تاثيرات را مي توان در انسانشناسي، روانكاوي نقد ادبي، نقد فيلم و سينما، فلسفه و ... مشاهده كرد. اما سرنوشت زبانشناسي در آمريكا به گونه اي ديگر رقم زده شد. بدين معنا كه اگر زبانشناسي ساختگرا از درون زبانشناسي تاريخي و تطبيقي از يك سو و مطالعات فلسفي از ديگر سو جوانه زد ولي زبانشناسي آمريكا -اگر چه بي نصيب از تاثيرات زبانشناسي ساختگرا نمانده بود- از دل مردم شناسي آمريكايي برخاست.
مي دانيم كه مردم شناسي در آمريكا با كشف قبيله هاي سرخپوست و پژوهش بر روي فرهنگ و زبانهاي آنها شكل گرفت. از اين رو بي سبب نبود كه ارجاعات نخستين بزرگان زبانشناسي آمريكايي؛ يعني بلومفيلد، ساپير، ورف و ... براساس داده هاي انسانشناسي شكل گرفته باشد. از اين رو زبانشناسي آمريكايي از همان آغاز با ذهن انسان، فلسفه ذهن مشتركات زباني بشر سرشته شد. اما چندين دهه لازم بود تا دانشمند زبانشناسي چون نوام چامسكي سربرآورد و انقلابي نوين نه تنها در زبانشناسي كه - به گمان بسياري- در فلسفه ذهن ايجاد كند. از اين رو بسياري بر اين باورند كه زبانشناسي چامسكي كاملا دكارتي است. نظريه چامسكي كه در زبانشناسي به نام گشتاري- زايشي(transformative-generative ) معروف است، بيشتر بر فرآيندهاي تغيير و تبديل،  پويشهاي زباني نظر دارد. چامسكي معتقد است كه زبانهاي جهاني عليرغم تفاوتهاي نحوي و آوايي آشكار در ژرف ساخت (Deep-structure) از همساني هاي زيادي برخوردارند. اين مسئله او را به سوي جهانيهاي زبان سوق داد. شايد چامسكي ما را به بازسازي برج بابل فرا مي خواند! به هر روي چندين كتاب اوتاكنون به فارسي ترجمه شده كه مي توان به «ساختهاي نحوي»،  «زبانشناسي دكارتي»، «زبان و ذهن»، اشاره كرد. كتاب «افق هاي نو در بررسي هاي زبان و ذهن» كه بتازگي روانه بازار كتاب شده، مجموعه اي است از تازه ترين مقاله هاي چامسكي در باب فلسفه ذهن و زبان، به گفته گيلبرت هارمن و رابرت فريدين كتاب حاضر از جمله برجسته ترين آثاري است كه زمينه هاي عام فلسفه زبان و ذهن را به بحث مي گذارد. برخي از مقاله هاي اين كتاب از اين قرار است: افق هاي نو در بررسي زبان، تبيين كاربرد زبان، زبان به عنوان يك پديده طبيعي،  كاوشهاي درونگرايانه/ ذهن گرايانه. كتاب حاوي پيشگفتار جامع و مفيدي در باب انديشه هاي زباني چامسكي است كه مي تواند. برخي از مشكلات كتاب را براي خواننده آسان گرداند نيز در پايان كتاب واژه نامه انگليسي- فارسي براي آگاهي خوانندگان از واژه  گزيني و برابر نهادهاي فارسي در مقابل واژه هاي انگليسي آورده شده است.
پازند
توجه به زبان، چه به عنوان ابزاري براي تفاهم و انتقال انديشه و چه به عنوان محمل انديشه از ديرباز انديشمندان را به خود مشغول كرده است. از نخستين انديشه هاي اسطوره اي و ديني گرفته تا تأملات فلسفي در يونان، روم، ايران، بويژه هند همه در پي تبيين چيستي زبان بوده اند. به همين دليل شايد بي اغراق اين دو وجه مختلف زبان (ابزار تفاهم و محمل انديشه) بعدها به دو شاخه متمايز فلسفه زبان و زبانشناسي بدل مي شود. هر چند امروزه مرز ميان اين دو از ميان رفته است. در ايران نيز فارغ از سنت انديشه ورزي در باب زبان در پيش از اسلام و بويژه پس از اسلام، و پايه گذاري گروه زبانشناسي در دانشگاه تهران توسط شادروان دكتر محمد مقدم در دهه چهل مجله ها و نشريه هاي زيادي در اين باب به زيور چاپ آراسته شده اند. در اين ميان فصلنامه پا زند كه هم اكنون به بازار كتاب درآمده، قصد دارد تا «فرصتي را براي بيان انديشه هاي صاحب نظران علم زبان فراهم آورد. پازند قصد دارد تا به مطالعه زبان از جنبه هاي مختلف آن بپردازد و زبان را با كمك پژوهشگران آن بررسي نمايد.» از اين رو به نظر مي رسد كه پازند به مباحث همگاني و تخصصي زبان توأماً مي پردازد.
برخي از مطالب منتشر شده در پازند از اين قرارند: دلدادگان شعر فارسي، مقوله بندي در زبان، حرفها و نامه هاي ريلكه و نيما براي شاعران جوان، زندگينامه علمي دكتر قريب، بانوي بزرگ شرق شناس و... پيش شماره فصلنامه پازند به مدير مسئولي و سردبيري فاطمه نعيمي حشكوائي و به بهاي ۶۰۰۰ ريال به چاپ رسيده است.
«هفت» ويژه نوروز منتشر شد
نهمين شمار ماهنامه فرهنگي هنري «هفت» ويژه نوروز ۸۳ منتشر شد.
در اين شماره مطالبي با اين عناوين به چاپ رسيده اند: تلويزيون كودكي شامل: دوران كودكي طناز بود، روزهاي تلويزيون، شزم، شزم آشناي ما، داستان شامل: حاج لطف الله، درباره داستان «مستأجر»، جشنواره فيلم فجر شامل: طلاي سرخ، «بيل را بكش» فقط يك فيلم است، گفت و گو با پروانه اعتمادي «اين فتوژنيك ها»، جشنواره تئاتر فجر، Seven Love Cities.
نشريه «هفت» به صاحب امتيازي و مدير مسئولي احمد طالبي نژاد و سردبيري مجيد اسلامي در ۹۲ صفحه با قيمت ۸۵۰ تومان انتشار مي يابد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   ايران  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |