چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۳۸
بازار كليه اشباع شد
كليه دانشجويي به قيمت شهريه
تعداد قابل توجهي از افرادي كه براي فروش كليه مراجعه مي كنند، با سواد هستند
004572.jpg
يكي از مراجعه كنندگان پس از مدتي، همسرش را هم به آنجا آورده است، براي فروش كليه. به نظر مي رسد اگر براي يك سرپرست خانوار كه كليه اش را فروخته ، كار مناسب و درآمدزايي متناسب با هزينه هاي زندگي ايجاد مي كرديم، امروز شاهد چنين چيزي نبوديم
آزاده بهشتي 
همه چيز از اينجا شروع شد، از پشت نيمكت هايي كه پشت سر هم قطار شده بودند، از جزوه هايي كه بي بهانه رد و بدل مي شدند. يك روز پشت همان نيمكت قهوه اي روبه روي تخته سياه خط خطي و رنگ پريده مصمم شدند تا همه چيز را ببرند زير يك سقف و بشوند يك دل، حالا هم روبه روي هم نشسته بودند و مرد مي خواست براي نجات همه آن چيزهايي كه خاطره بود، كليه اش را بفروشد و زن هيچ مقاومتي نكرد.
دانشجو است، اما نمي خواهد تا گره هاي شناخته شدنش را به خانواده و فاميل بدهد، به همين خاطر وقتي رشته تحصيلي اش را مي گويد، تاكيد مي كند كه در سطرهاي گزارش جا خوش نكند در اين صورت هر چه رشته كرده پنبه مي شوند.
دانشجوي رشته پزشكي، علوم اجتماعي، حقوق، فني، هنر يا هر رشته اي كه به ذهنتان برسد، فقر اقتصادي و ناتواني از پرداخت شهريه دانشگاه در كنار هزينه هاي سنگين زندگي برايشان چاره اي نمي گذارد. اين مي شود كه مي بيني جلوي انجمن حمايت از بيماران كليوي ايستاده اند و درخواست فروش كليه را كرده اند . داستان تازه اي نيست تهيه مايحتاج و خرج و مخارج زندگي از طريق فروش يكي از اعضاي بدن.
اكثر مراجعه كنندگان اين مركز افرادي هستند كه اگر به قصد فروش آمده اند، ترجيح مي دهند اسم و فاميل، رشته تحصيلي يا چيزي كه به شناخت آنها برسد، نگويند، تا كسي مانع عملي شدن اين كار نشود.
يكي از مراجعه كنندگان كه مي خواهد كليه اش را بفروشد دانشجو ۲۵ ساله اي است، داراي يك فرزند، اينها را مي گويد تا بدانيم كه با چه مشكلاتي زندگي خود را با همسرش كه دردانشگاه باهم آشنا شدند شروع كرده است. از آن عشق هايي كه از ميز ونيمكت هاي دانشگاه به زير يك سقف مي خزد، در يك چشم به هم زدن.
او كه حتي اسم كوچكش را نمي گويد توضيح مي دهد به خاطر مشكلات مالي همسرش بعد از مدتي از دانشگاه انصراف داد وچند وقت بعد يك بيماري مثل بختك چسبيد به زندگي آنها و اوضاع بدتر شد. مي گويد: همه چيز را فروختم، خانه اجاره اي را پس دادم تا خرج كمتر شود واما باز هم از پس خرج و مخارج بيمارستان برنيامدم و بعد هم به اين فكر افتادم تا كليه ام را بفروشم.
زن، با چهره رنگ پريده و مهتابي حرفي براي زدن ندارد، حتي مانعي براي جلوگيري از اين كار همسرش هم نيست. به گفته مسوولان مراجعه كنندگان به انجمن حمايت از بيماران كليوي اين اواخر افراد باسواد هستند كه يكي از انگيزه هاي آنها براي اين كار اضافه شدن شهريه دانشگاه به هزينه هاي ديگر زندگي است.
بسياري از اين افراد سرپرست يك يا چند خانواده هستند، به خصوص اينكه تعداد زيادي از آنها سال هاي پاياني تحصيل را سپري مي كنند و كناره گيري از تحصيل براي آنها در حقيقت به هدر رفتن زحماتشان است، از سويي ديگر به دست داشتن يك مدرك اميدها را براي يافتن شغل و كار مناسب در آينده بيشتر مي كند و از اين رو تمام اين هزينه ها را حتي به قيمت فروش اعضاي بدن خود مي پذيرند.
مصطفي قاسمي ، مدير عامل انجمن حمايت از بيماران كليوي، با بيان اين مطلب كه بر تعداد فروشندگان كليه روز به روز افزوده مي شود، نسبت به افزايش فروش كليه در ميان دانشجويان هشدار مي دهد.
تعداد قابل توجهي از افرادي كه براي فروش كليه به دفاتر انجمن خيريه حمايت از بيماران كليوي درسراسر كشور مراجعه مي كنند، با سواد هستند حتي درصد قابل توجهي از آنان دانشجوياني هستند كه به خاطرفقر اقتصادي و ناتواني از پرداخت هزينه هاي تحصيل، مجبور به فروش كليه شده اند. قاسمي بر اين مطالب تاكيد مي كند و مي افزايد: قيمت فروش كليه در اين جا از۵۰۰هزار تومان تا۲و۳ ميليون تومان است كه اين قيمت بستگي به نياز مالي فروشنده دارد.
مشكلات پرداخت شهريه تحصيل و هزينه هاي سنگين دانشگاه به ويژه براي دانشجويان دانشگاه آزاد كه از شهرستان به تهران آمده اند راه چاره اي جز اين كار باقي نگذاشته اند.
وي مي گويد: مسوولان انجمن در حمايت از بيماران كليوي نسبت به كمك گرفتن از خيرين نيكوكار براي رفع اين مشكلات وجلوگيري از فروش كليه اين دانشجويان اقدامات موثري را انجام داده اند.
چندي پيش يكي ا زمسوولان بنيادامور بيماري هاي خاص نيز در مصاحبه اي گفته بود كه اغلب اهداكنندگان بي سواد هستند و شرايط لازم براي استخدام را ندارند. اما قاسمي، مدير عامل انجمن حمايت از بيماران كليوي اينگونه حرف هاي غير مسوولانه را فقط پاك كردن صورت مساله و تحقير همنوعاني مي داند كه به خاطر فقر مالي مجبور به فروش عضوي از اعضاي بدنشان مي شوند. بايد به فكرراه  حل جدي و اساسي بود.
يكي از مراجعه كنندگان پس از مدتي، همسرش را هم به آنجا آورده است، براي فروش كليه. به نظر مي رسد اگر براي يك سرپرست خانوار كه كليه اش را فروخته ، كار مناسب و درآمدزايي متناسب با هزينه هاي زندگي ايجاد مي كرديم، امروز شاهد چنين چيزي نبوديم كه همان فرد پس از چند ماه براي فروش كليه همسر و فرزندش مراجعه كند.
قاسمي با اشاره به اينكه ۱۲۰ شعبه انجمن حمايت از بيماران كليوي تماس هاي تلفني بي شماري دارد به طوري كه دفاتر مستقر اين انجمن در تهران روزي حدودا ۱۰۰ تماس تلفني دارد، مي گويد: انجمن حمايت از بيماران كليوي ۲۲هزار بيمار را دركل كشور تحت پوشش خود قرار داده است. اين روزها اخبار مسوولان اين سازمان حكايت از اين دارد كه تعداد فروشندگان كليه بيشتر از تعداد بيماران نيازمند است.
البته نمي توان تلاش اين انجمن براي كمك به اين افراد و جلوگيري از فروش كليه مراجعه كنندگان را انكار كرد، اما زماني كه بحث از كمك هاي دولتي مي گذرد، سر و كله دلالان و خريداران اين عضو از بدن در بازار سياه به ميان مي آيد.
ماجراي غم انگيز خريد وفروش كليه، چه در بخش دولتي و چه خارج از چارچوب آن تمامي ندارد، حداقل تا زماني كه مشكلات مالي، نيازهاي اقتصادي و سطحي ترين آنها يعني دست يابي به شغل مناسب تامين نشود.
قاسمي مي  گويد: يك هزار و ۷۰۰ پيوند كليه در سال جاري صورت گرفته است و با جرات مي توان گفت كه از اين تعداد ۹۸ درصد پيوند عضو از طريق فروش كليه انجام شده است يعني بيشتر پيوند كليه از طريق فروش كليه و راه حلي براي رفع مشكلات مالي فروشنده است.

روي ديوار ،با ذغال سياه، بيمارستان جرجاني
بيمارستان متروك در تهران نو
قرار بود اين بيمارستان، بار بزرگي از دوش بيمارستان هاي تهران بردارد، اما وقتي جنگ تمام شد، به خرابه اي تبديل شد كه مهمانسراي دلپذيري براي معتادان شده است؛ بيمارستان جورجاني
004575.jpg
عليرضا كيواني نژاد
شانزده هفده سال قبل، درست وسط روزهاي جنگ، گفتند كه بايد بيمارستاني با تعداد تختخواب هاي بيشتري در اختيار مردم قرار بگيرد. اين شد كه در خيابان تهران نو درست روبه روي بيمارستان بوعلي، يكي از بيمارستان هاي قديمي تهران را كه سال ۴۲ تاسيس شده، براي اين منظور درنظر گرفته مي شود. بيمارستاني كه از طرف ديگر، پشت بيمارستان امام حسين (ع) واقع شده است، داخل كوچه اي تنگ و ترش كه فقط يك ماشين مي تواند درحالت عادي از آن عبور كند. قرار بود اين بيمارستان، بار بزرگي از دوش بيمارستان هاي تهران بردارد، اما وقتي جنگ تمام شد، به خرابه اي تبديل شد كه مهمانسراي دلپذيري براي معتادان شده است؛ بيمارستان جرجاني.
نگهبان بيمارستان تنها براي آسودگي وجدانش، در اين خرابه را مي بندد. خرابه اي كه مي توان از هر طرف وارد آن شد. وقتي از نگهبان مي پرسيم كه چرا اينجا هستي، مي گويد: «مواظب معتادها و افرد شرور هستم، تا سرما نخورند! بعد مي خندد.
حياط اول اين بيمارستان، به پادگاني مي ماند كه دشمن آن را تصاحب كرد تا تمام دق و دلي هايش را سر آن درآورد. هيچ نشاني از بيمارستان در اين خرابه ديده نمي شود. عكاس روزنامه دربه در دنبال نشانه اي مي گردد تا از آن عكس بگيرد. بلكه ثابت كند اينجا زماني بيمارستان بوده است.
براي سركشي به ساختمان متروكه جلوتر مي رويم. صداي خش خش تنها صدايي است كه شنيده مي شود. ترس از حمله افرادي كه نمي شناسيدش، جلوتررفتن را مشكل مي كند، اما بايد برويم. توي زيرزمين كه از بيرون تقريباً ديده مي شد، يك نفر با ديدن سايه ما فرار كرد.
او با گوني نان خشك ورمي رفت. روي ديوار با زغال نوشته: بيمارستان جورجاني. حالا زاويه لنز دوربين، سوژه اش را پيدا كرده است.
نيك سرشت - نگهبان بيمارستان - مي گويد: «اينجا قبلا بخشي از مركز سرطان درماني بيمارستان امام حسين (ع) بوده، ولي الان كاركنانش نيستند. يعني خيلي وقت است كه رفته اند و من اينجا فقط نگهبان اشباحم.»
از اين ساختمان خوفناك بيرون مي رويم. ساختماني كه ما را ياد محل زندگي دوستان «كاسپر » -روح دوست داشتني - مي اندازد. راننده ماشين مي پرسد كه كارتان تمام شده؟
وارد خيابان تهران نو مي شويم. به سمت ميدان امام حسين (ع). دوباره مي ايستيم. ساختمان ديگري (مربوط به بيمارستان جورجاني) را مي بينيم. به همان وضعيت ساختمان قبلي است. اولين چيزي كه جلب توجه مي كند، ستون هاي«W>شكل اين ساختمان است. ساختماني كه با زبان بي زباني مي گويد كه زماني، به لحاظ معماري و حتي ظاهر، ساختمان آراسته و شكيلي بوده و حالا عنكبوت ها تار مي تنند، در دود و گرد و غبار معتادان و بي خانمان ها.
براي رفتن توي اين ساختمان، كمي بايد انعطاف بدني و آمادگي جسماني داشته باشيد، چون بالارفتن از نرده ها و ردشدن از زير سيم خاردار شما را ياد دوران دلچسب خدمت سربازي مي اندازد. يك نفر بالا مي رود و دوربين را مي گيرد تا نفر دوم هم بتواند بالا بيايد. مردمي كه توي صف تلفن عمومي ايستاده اند، از خنديدن با صداي بلند، خودداري نمي كنند. پريديم توي حياط. فردي داشت با تايد سرش را مي شست!
از او پرسيديم كه مسوولان اين بيمارستان كجا هستند. گفت: «توي ساختمان.»
داخل اتاق نگهباني كه حالا چيزي از آن نيز باقي نمانده، تابلويي است كه روي آن نوشته: «طرح نوسازي بيمارستان جورجاني» و اين تابلو، برعكس روي زمين دراز شده است!
«اگر دنبال اطلاعات بيشتري هستيد بايد با سازمان تامين اجتماعي تماس بگيريد.» اين پاسخ  هاشم عليزاده، مسوول املاك سازمان تامين اجتماعي است. عليزاده مي گويد: «اين بيمارستان قبلا كه با اسم «نوبنياد» پذيراي بيماران بود، بعد از انقلاب با اسم جورجاني شروع به فعاليت كرد. در آن زمان ساختمان اين بيمارستان در اختيار سازمان برنامه و بودجه قرار داشت كه سازمان تامين اجتماعي آن را خريد و قرار شد كه در اختيار اين سازمان قرار بگيرد. اين امر تا امروز تحقق پيدا نكرده، چون اسناد و مدارك هنوز در اختيار ما نيست.»
بعد از پايان جنگ پروژه افزايش ظرفيت اين بيمارستان به تعليق درمي آيد و ساختمان به مرور متروكه مي شود. هيچ مقام مسوولي هم براي به دست گرفتن امور بازسازي بيمارستان تلاش نمي كند، چون آنها هم بر اين باورند اين بيمارستان، در اختيار سازمان تامين اجتماعي است.
عليزاده در مورد بازسازي ساختمان مي گويد: «وقتي هنوز تكليف مالكيت اين ساختمان مشخص نيست، نمي توانيم براي بازسازي آن كاري كنيم. نه تامين اعتبار شده و نه حتي صحبتي در اين زمينه. فقط هر روز شاهد خراب تر شدن آن هستيم. در حالي كه هزينه زيادي براي بازسازي آن لازم نيست، چون كليت ساختمان همچنان سالم است و اصطلاحا فقط بايد دستي به سر و روي آن كشيد.»
- تمام شد.

۱۱ هزار تومان براي انصراف
بعد از پايان ثبت نام تلفن همراه كه مطابق اعلام شركت مخابرات بيش از ۵ ميليون و۶۰۰ هزار نفر ثبت نام كرده اند حالا نوبت كساني است كه به دلايلي كه احتمالا، احتمال كاهش قيمت تلفن همراه باشد قصد انصراف دادن دارند به هر حال اگر بعد از ثبت نام تلفن همراه حالا به هر دليلي پشيمان شده ايد و قصد داريد پول تان را پس بگيريد ۱۱ هزار تومان ضرر مي كنيد چرا كه در صورت انصراف متقاضي از دريافت سيم كارت ثبت نام شده تلفن همراه قبل از دايري تلفن، وجوه دريافتي با كسر هزينه ثبت نام كه ۱۱ هزار تومان مربوط به هزينه پرداختي پست و پست بانك و دفاتر خدمات ارتباطي است از طريق پست بانك شهر محل ثبت نام قابل استرداد است.

توسعه ناوگان آمبولانس كشور
ناوگان آمبولانس هاي اورژانس كشور با خريداري چند آمبولانس توسعه مي يابد!
اين خبري بود كه توسط دكتر محمد اجل لوئيان رئيس اورژانس كشور اعلام شد كه به موجب آن خريد آمبولانس واتوماسيون كردن سيستم اورژانس كشور را دو اقدام مهم اورژانس كشور در سال ۸۲ دانست و گفت: اتوماسيون تهران تا حدود زيادي صورت گرفته و اميدواريم كه در سال آينده كل كشور و به صورت يكنواخت تحت پوشش اتوماسيون قرار بگيرند. ظاهرا با راه اندازي اين دو امكانات، سرعت و كيفيت ارايه خدمات افزايش خواهد يافت. البته توسعه پايگاه هاي جاده اي كشور از برنامه هاي آتي اورژانس كشور خواهد بود كه قرار است حدود ۲۰۰ پايگاه جديد در سال آينده و در پايان برنامه سوم توسعه راه اندازي شود.

چهارشنبه سوري  و شخصيت كودكان
باور مي كنيد ترقه بازي كودكان و نوجوانان اثرات مثبتي بر رشد شخصيت كودكان دارد. هر ساله با نزديك شدن به چهارشنبه سوري شاهد ترقه بازي كودكان هستيم كه به دليل خطرات آن با مخالفت هاي فراواني مواجه مي شود اما يك تفريح درمانگر در گفت وگو با ايسنا اظهار داشت شركت در مراسم هاي فرهنگي لذت بخش و نوعي تفريح است. براي ايرانيان باستان آتش قابل احترام بوده لذا هر ساله منحصرا در شب چهارشنبه آخر سال به علت پايبندي به اصولي، مراسمي برپا مي شده ولي اين مراسم امروزه در ايران در روزهاي غير از چهارشنبه سوري و همراه با مزاحمت و با وسايل خطرناك در حال انجام است. دكتر نسرين اميري روانپزشك كودكان هم معتقد است: مراسم فرهنگي در رشد و هويت ملي فرد موثر است.

نمايشگاه  آيينه شهر
رئيس مركز مطالعات و برنامه ريزي شهر تهران گفت: از ابتداي تأسيس نمايشگاه تحقيقاتي آيينه شهر تاكنون، ۱۳۹ نمايشگاه تحقيقاتي و عكس در زمينه هاي مختلف اجتماعي، فرهنگي، مذهبي، عمراني، شهرسازي و معماري، حمل و نقل و ترافيك و فضاي سبز در اين محل برگزار شده است.
دكتر حسن ابوتراب، با اعلام اين خبر، به تصوير كشيدن فعاليت ها و برنامه هاي شهرداري تهران و مستندسازي وضع موجود شهر را هدف اصلي برگزاري اين نمايشگاه ها عنوان كرد و افزود: برگزاري نمايشگاه هاي عكس با موضوعات مساجد قديمي تهران، مشاغل فراموش شده شهر تهران، تهران و ترافيك، تهران و مشاغل كاذب و نمايشگاه كتاب، عكس و گزارش عملكرد مركز مطالعات و برنامه ريزي شهر تهران، از جمله فعاليت هاي نمايشگاه تحقيقاتي آيينه شهر بود كه در سال جاري در اين نمايشگاه برپا شد.

جبهه امن تر از جاده هاي ايران است
مسافرت هاي جاده اي خطرناك تر از رفتن به جبهه است زيرا به ازاي هر ۱۰ هزار اتومبيل در كشور ۷۰۰ نفر زخمي مي شوند.
خطر رفتن به جاده هاي كشور به ويژه در استان خراسان ۱۰ برابر بيشتر از خطر رفتن به جبهه هاي جنگ است لذا بايد با ايجاد جاده ايمن اين خطر را كم كرد.
معاون سلامت وزارت بهداشت به كشورهايي مثل اسپانيا، استراليا و جنوب اروپا اشاره مي كند كه با سه اقدام، ميزان بروز حوادث جاده اي را كاهش داده اند.
محمداسماعيل اكبري با اشاره به اين سه اقدام مي گويد: كنترل سرعت، عدم مصرف الكل و دخانيات در حين رانندگي و فاكتور سوم جداسازي فضاي تعريف شده براي دو چرخه، ماشين و عابر پياده از اين اقدامات است.

توزيع نابرابر ثروت در آمريكا
ادوارد ولف پرفسور اقتصاد در دانشگاه نيويورك و نويسنده كتاب تاپ هوي است، كتابي با موضوع نابرابري رو به افزايش در ايالات متحده و راهكارهاي جلوگيري از آن.
به گفته وي نابرابري از سال ۱۹۷۵ شتاب بيشتري گرفته و اين روند تاكنون ادامه داشته است. در سال ۱۹۹۸ پنج درصد مردم، ثروتي بيشتر از جمع ثروت ۹۵ درصد ديگر داشتند و اين در حالي است كه ۲۰ درصد آخر طيف غني - فقير هيچ ثروتي نداشتند. اساسا ۲۰ درصد اقشار پايين جامعه هيچ ثروتي ندارند. آنها يا دارايي ندارند و يا بدهي آنها مساوي يا بيشتر از دارايي شان است. ۲۰ درصد آخر نوعا پس اندازي ندارند.

در شهر
ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
درمانگاه
سفر و طبيعت
طهرانشهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |