چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۸۲ - سال يازدهم - شماره - ۳۳۳۸
ستون ما
از خزر چه مي خواهيم؟
دكتر ناصر كرمي 
«اي دختر برف ها
جسد او اينك در آبهاست،
آغشته ياد يار و ديار و بوي گل هاي ميخك.»
در ساحل خزر، ما يكي از پنج كشور هستيم. سابقا آن چهار تا، يكي بودند، آن طرف. ما هم يكي بوديم به تنهايي اين طرف. حالا شرايط عوض شده. آنها مي گويند سهم هر كس از خزر، به اندازه سهمش از ساحل. اين يعني اينكه كمتر از ۱۳ درصد از پهناب بزرگ شمال سهم ما باشد. ما به حداقل يك پنجم اين دريا قانع هستيم. پرونده حقوقي خزر، به طور خلاصه يعني آنچه كه گفته شد. در ساليان اخير عمده دلمشغولي ما در باب خزر هم همين بوده: ۲۰ درصد، نه كمتر. با اين همه، آنچه كه ما به واقع از خزر مي خواهيم فقط گستره افزون تري از مساحت دريا نيست. واقعيت اين است كه نيمه شمالي اين دريا اصلا با نيمه جنوبي آن قابل مقايسه نيست: منابع نفت، زيستگاه هاي اصلي آبزيان و سواحل قابل سكونت، عمدتا در نيمه جنوبي واقع هستند. از خود نيمه جنوبي هم قابل زيست ترين سواحل متعلق به ايران اند. آنچه كه در اختيار آنهاست، اغلب هزاران كيلومتر ساحل غيرقابل سكونت و آب هايي آنچنان سرد است كه ماهيان چندان رغبتي براي ورود به آن ندارند. پس، اينگونه است كه خزر را بي پروا به درياي نفت و تجارت تبديل كرده اند: جابه جا در آن سكوهاي نفتي و لوله هاي نه چندان ايمن كاشته اند و حتي از آن به عنوان انباشتگاهي براي رهايي از شر فاضلاب هاي صنعتي (سواحل روسيه و آنچه كه ولگا با خود به خزر مي آورد) و پساب هاي نفتي (به ويژه در سواحل آذربايجان كه پالايشگاه هاي آن اصلا پا در آب هاي خزر دارند) استفاده مي كنند. غافل از اينكه افزايش شتابناك آلودگي ها چه خواهد كرد با درياي بسته اي كه توان خودپالايي ندارد. اينكه خزر بايد درياي زندگي باشد، اينكه اغلب بهره برداري هاي اقتصادي كنوني از خزر در شمار زيانبارترين روش هاي توسعه ناپايدار قرار داشته و زندگي ميليون ها انسان را با تهديد روبه رو مي كند، مسايلي هستند كه بايد توسط ما به جد و جهد پيگيري مي شده اند كه به اندازه كافي نشده اند. ما نيز عمدتا سراسيمه هرآنچه را كه آنها به دنبالش بوده اند خواسته ايم. حتي در جهت آلوده ساختن خزر بعضا از آنها نيز پيشي گرفته ايم. هرگز ابتكار عمل در اختيار ما نبوده. هرگز، حتي با وجود مستعد بودن شرايط جهاني نخواسته ايم از سازمان هاي مسوول بين المللي به عنوان اهرم هاي فشار موثر براي محدود كردن حوزه فعاليت چهار كشور بالادست در خزر استفاده كنيم. آنها چهار تا هستند، ما يكي، ولي براي حفظ خزر مي توانيم اميدوار باشيم كه همه جهان با ما همدرد است.
حمله شانه داران دريايي قاتل كه گزارش آن را در همين صفحه مي خوانيد فقط نمونه كوچكي از آسيب پذيري مرگبار خزر است. باور كنيم كه با تداوم روند كنوني، دور نيست روزي كه خزر دريايي مسموم و نيمه جان باشد كه عفونتش چشم انداز شمال زيباي ما را به كلي دگرگون كند.
* فدريكو گارسيا لوركا

شماره هاي تحريريه:
تلفن: ۹-۲۹۰۲۹۳۸
نمابر:۲۹۰۲۹۴۰

ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
سفر و طبيعت
طهرانشهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  سفر و طبيعت  |  طهرانشهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |