گزارش اول
ترجمه لاله مير اسكندري
موجود مخربي كه خسارات جبران ناپذيري به اكوسيستم درياي سياه وارد كرده بود، حالا درياي خزر را تهديد مي كند .اين مهاجم، يك ديو ژلاتيني است كه در عرض يك روز، وزنش دو برابر مي شود.
اينديپندنت -۲۰ اسفند ۱۳۸۲
آنرا يك تروريست زيست محيطي مي نامند يا «قطره اي كه درياي سياه را خورد!»خطرناك ترين بيگانه جهان، يك شانه دار دريايي كه به اندازه كف دست شماست به درياي خزر حمله كرده است. دانشمندان محلي عقيده دارند بايد نوع ديگري از شانه داران دريايي سيري ناپذير وارد دريا شوند تا اين گونه را ببلعند. «منوميوپسيس ليدي» يك شانه دار دريايي كدر است. اين نوع شانه دار مانند شانه دار دريايي معمولي است، فقط نيش ندارد. منوميوپسيس، بومي سواحل شرق آمريكا از منطقه ماساچوست تا فلوريداست. اين جانور آنجا بسيار متواضعانه زندگي مي كرد، از پلانكتونها تغذيه مي كرد و براي اينكه نسلش از بين نرود، حفاظت مي شد!
ولي دو دهه قبل از طريق مخازن تعادل كشتي هاي باربري به درياي سياه منتقل شد.در آنجا غذايي يافت نمي شد، بنابراين به تخم ها و لاروهاي گونه هاي وسيعي از ماهي ها و پلانكتون هايي كه غذاي ساير ماهي ها بود روي آورد.
منوميوپسيس ليدي يك موجود دو جنسي است (عوامل نر وماده در يك جانور وجود دارد)به همين دليل به همان سرعت كه مي خورد، زاد و ولد مي كند. اين جانور در عرض دو هفته بالغ مي شود و روزي تا هشت هزار تخم توليد مي كند. اشتهاي اين جانور به حدي است كه مي تواند اندازه خود را در عرض يك روز دو برابر كند. در سال ۱۹۹۰ وزن توده بيولوژيكي ايجاد شده از اين موجود در درياي سياه به ۹۰۰ ميليون تن رسيد. اين ميزان ده برابر كل وزن ماهي هايي است كه در طول يك سال از تمام اقيانوس هاي جهان صيد مي شود.
«يوزايتسف» بيولوژيست اوكرايني در يك محاسبه نتيجه گرفت در هر متر از آب هاي ساحل اودسا ۵۰۰ عدد از اين هيولا يافت مي شود. در نتيجه ميزان صيد ماهي در درياي سياه ۹۰ درصد كاهش يافت و بعضي از انواع ارزشمند ماهي به كلي ناپديد شدند.
اين پديده درست مانند حمله ملخ ها به يك مزرعه است. فقط توليدمثل شانه داران دريايي بر خلاف ملخ ها محدود نيست و تا وقتي پاي گونه ديگري از اين موجود به ميان نيايد، به زاد و ولد ادامه مي دهد. گونه بروئه اواتا، گونه اي است كه به خوردن دختر عمويش منوميوپسيس ليدي علاقه زيادي دارد. بروئه اواتا دهانش را تا حد امكان باز مي كند و خويشاوند نزديكش را با يك حركت مي بلعد! بنابراين از سال ۱۹۹۷ كه بروئه اواتا وارد درياي سياه شد، جمعيت ليدي به سرعت كاهش يافت.
آيا بحران تمام شد؟ نه كاملا، زيرا منوميوپسيس ليدي به سفرش ادامه داد و در سال ۱۹۹۹ وارد درياي خزر شد. تعداد اين جانور در خزر در ابتدا اندك بود. انتقال از طريق كانال ولگا صورت گرفت. منوميوپسيس ممكن است اين مسير را به تدريج شنا كرده باشد و يا باز هم از طريق آب مخازن تعادل كشتي ها به خزر منتقل شده باشد.
شانه دار دريايي در خزر هم غذايي پيدا نكرد و بنابراين در غياب بروئه اواتا، قتل و غارت را دوباره آغاز كرد. ميزان صيد ماهي توسط ايران، روسيه، آذربايجان، تركمنستان و قزاقستان از زمان ورود اين ميهمان ناخوانده، بيش از ۵۰ درصد كاهش يافت و تمام كشورهاي حاشيه خزر را مبهوت كرد.
بيشترين ضربه به ماهي هاي كيلكا وارد شد. ماهي كيلكا علاوه بر اينكه يكي از منابع غذايي اصلي بوميان ساحل خزر است، منبع اصلي تغذيه موجودات دريايي، چون خوك آبي و ماهي استروژن (منبع خاويار جهان) نيز محسوب مي شود. به گفته حسين نگارستان مدير گروه آب هاي شمالي مركز تحقيقات شيلات ايران، هر دوي اين گونه ها به شدت مورد تهديد قرار گرفته اند.
جمعيت خوك هاي دريايي اين منطقه به علت تغييرات درجه حرارت در دهه گذشته خود به خود كاهش يافته است و جمعيت ماهي هاي استروژن هم به علت مافياي صيادان غيرقانوني، به شدت تهديد مي شود.
به گفته نگارستان: «آسيب شانه داران دريايي مهاجم براي اكوسيستم درياي خزر ممكن است خيلي بدتر از درياي سياه باشد و هر گونه خسارت به تجارت محلي خاويار، تهديدي براي اقتصاد كل منطقه است.»ولي طي ملاقات هاي ماه گذشته، مقامات ۵ كشور منطقه در باكو، وزراي شركت كننده از نتايج به دست آمده از نشست پژوهشگران دريايي كه چند روز پيش از آن در تهران انجام شده بود، مطلع شدند و قرار بر اين شد كه گونه بروئه اواتا تكثير يافته ودر درياي خزر پراكنده شود تا بتواند گونه ليدي را كنترل كرد.
بنا به گفته نگارستان: «بيش از دو سال است كه محققان در حال پرورش اين شكارچيان و تطابق آنها با آب هاي كم نمك تر درياي خزر هستند. روش به اين ترتيب است كه ابتدا آنها را در آب خيلي شور پرورش مي دهند و بعد آنها را به مدت چند هفته به تانكر هاي حاوي آب كم نمك تر منتقل مي كنند تا به محيط جديدشان عادت كنند. بعد آنها را وارد درياي خزر مي كنند تا به عنوان يك (سلاح زنده) عمل كنند.»
به گفته نگارستان، بروئه اواتا هيچ آلودگي ميكروبي يا انگلي وارد درياي خزر نمي كند و مطمئن باشيد به محض تمام شدن منوميوپسيس، بروئه اواتا هم مي ميرد.»
انتشار منوميوپسيس يكي از شگفت انگيزترين موارد انتشار جهاني گونه هاي بيگانه است كه توسط سفر انسان ها انجام شده است. بعضي از گونه هاي بومي يك منطقه، پس از خروج از محل اصلي زندگي شان از بين مي روند يا توسط ساير جانوران شكارچي، شكار مي شوند، ولي بعضي زرنگ تر هستند و به خصوص اگر شكارچي وجود نداشته باشد، راهي براي رشد و تكثير پيدا مي كنند.
بعضي از دانشمندان تخريب ناشي از مهاجرت گونه هاي بيگانه را بسيار مخرب تر از فعاليت انسان ها مي دانند، ولي اين تئوري مخالفاني هم دارد كه دانشمند انگليسي، ريچارد سيبي يكي از آنهاست.
او مي گويد: «ما بايد به تنوعي كه اين مهاجران به چشم اندازهاي ما مي بخشند، خوشامد بگوييم. تا آنجا كه به پوشش گياهي مربوط مي شود، دو سوم گل هاي وحشي انگلستان از گونه هاي بيگانه هستند.»بعضي ها كلا از واژه «بيگانه» خوششان نمي آيد. بتسي هارتمن، دانشمند علوم اجتماعي كالج همپشاير ماساچوست آمريكا مي گويد: «ايده اكولوژيست ها مبني بر استفاده از واژه «بيگانه»، به موج هاي ضدمهاجرت بي شباهت نيست.»
گزارش ديگر
اميدپارسانژاد
محققان ايراني توانسته اند با همكاري محققان بين الملليCEP وابسته به سازمان ملل، چاره اي براي مشكل تهاجم شانه دار منوميوپسيس پيدا كنند، هر چند مشكل هنوز به طور كامل حل نشده است. حسين نگارستان، مدير گروه آب هاي شمال موسسه تحقيقات شيلات ايران در گفت وگو با همشهري تاييد كرد مشكل تكثير شانه دار مهاجم بروئه اواتا كه مي تواند به عنوان دشمن طبيعي منوميوپسيس عمل كند هنوز حل نشده است.
مهاجمي عليه يك مهاجم ديگر
مشكلات ناشي از تهاجم شانه دار منوميوپسيس به درياي سياه پس از ورود شانه دار مهاجم ديگري به نام بروئه اواتا به اين دريا در سال ۱۹۹۷ تا حدود بسيار زيادي كاهش يافت. هنوز كسي به درستي نمي داند بروئه اواتا كه بومي آب هاي اقيانوس اطلس است چگونه به درياي سياه راه يافت. احتمال قوي تر اين است كه اين جانور نيز مانند منوميوپسيس از طريق آب مخازن تعادل كشتي ها به درياي سياه آمده باشد. اما احتمال ديگري هم وجود دارد. شايد اين جانور عمدا و براي مبارزه با منوميوپسيس به اين دريا انتقال داده شده است، اما انتقال دهندگان براي اجتناب از درگير شدن در مراحل طولاني انتقال قانوني اين شانه دار، مسووليت اين كار را نپذيرفته اند. بروئه اواتا - اين مهاجر قاچاقي - به هر حال درياي سياه را نجات داده است، چرا نتواند خزر را نجات دهد؟
رژيم نمك
البته ماجرا به همين سادگي نيست. بروئه اواتا در آب هاي شور اقيانوس ها و درياهاي آزاد زندگي مي كند، اما آب خزر برايش به اندازه كافي شور نيست و نمي تواند در آن زنده بماند. اين مشكل دو راه حل دارد، يا بايد آب خزر را شورتر كرد يا بروئه اواتا را به آب كم نمك عادت داد. طبيعي است كه هيچ محققي به راه اول فكر هم نمي كند، پس اين بروئه اواتاست كه بايد رژيم نمك بگيرد.
از دو سه سال پيش محققان ايراني، آذربايجاني و روس دست به كار رژيم نمك بروئه اواتا شدند. روس ها در ابتدا نتوانستند اين جانور را در محيط آزمايشگاه با آب كم نمك مطابقت دهند. اما ايراني ها، با همكاري محققان بين المللي و با صرف حوصله فراوان سرانجام توانستند اين مشكل را حل كنند. بروئه اواتا حالا مي تواند پس از گذراندن مراحلي، در آب خزر زنده بماند و به خوردن منوميوپسيس بپردازد. تعداد منوميوپسيس ها زياد است و بروئه اواتا به شرطي حريف آنها خواهد شد كه توليدمثل كند. به گفته حسين نگارستان، اطلاعات علمي موجود در مورد تكثير اين جانور اندك است و تلاش هاي سه ساله محققان ايراني براي تكثير بروئه اواتا در شرايط آزمايشگاهي نيز ناكام مانده است.
انتقال
راهي كه باقي مي ماند، انتقال اين جانوران از درياي سياه به خزر است. به عقيده نگارستان اگر شانه داران بروئه اواتا از درياي سياه به خزر آورده شوند، ممكن است حتي در محيط طبيعي تكثير شوند. هر چند اگر هم تكثير نشوند، انتقال مقادير زياد آنها از درياي سياه به خزر مي تواند كارساز باشد. نگارستان مي گويد: اميدواريم با توجه به تاثير مثبتي كه حضور اين جانور در درياي سياه داشته است، مشكل خزر را هم حل كند. البته تاثير مثبت ورود بروئه اواتا به درياي سياه، پس از دو سه سال پديدار شد، بنابراين در صورت انتقال اين جانور به خزر نيز، تا حل شدن مشكل، دو سه سالي فاصله داريم. بروئه اواتا يك شكارگر است كه شانه داران منوميوپسيس را مي خورد و...
حرفش را قطع مي كنيم و از او مي پرسيم از كجا معلوم كه بقيه موجودات زنده خزر را نخورد و خودش مشكل تازه اي نباشد. رئيس گروه آب هاي شمال موسسه تحقيقات شيلات پاسخ مي دهد: آزمايش هاي ما نشان مي دهد كه بروئه اواتا بقيه موجودات خزر را نمي خورد. اين جانور در محيط خزر فقط دشمن طبيعي منوميوپسيس است.
باز هم سياست
محققان عقيده دارند مراحل تحقيقاتي به پايان رسيده و راه حل همين است. آنچه باقي مي ماند، تصميم گيري سياسي است.
به لحاظ قانوني، هر پنج كشور ساحلي خزر بايد با انتقال بروئه اواتا به اين درياچه موافقت كنند و اين كار سياستمداران است.
جمعيت شانه داران منوميوپسيس در درياي سياه از اوايل بهار رو به تزايد مي گذارد. در پي افزايش جمعيت آنها، تعداد بروئه اواتا نيز زياد مي شود. اواخر تابستان هنگامي است كه بيشترين تعداد شانه داران بروئه اواتا در درياي سياه وجود دارد. يك محدوده زماني يك ماه و نيم تا دو ماه در آن هنگام فرصتي است كه مي توان اين جانوران را در حجم زياد به خزر منتقل كرد. بنابراين تصميم گيران سياسي پنج كشور ساحلي خزر تا حدود شهريورماه فرصت دارند تا تصميم خود را بگيرند، در غير اين صورت يك سال ديگر را هم از دست داده ايم. مي دانيد يك سال يعني چه؟ صيادان ايراني در طول سال ۱۳۸۲ در حدود يك پنجم سال پيش از آن ماهي كيلكا صيد كردند. اين يك بحران بسيار بزرگ براي صنعت شيلات است...
زمان چيز ارزشمندي است. لطفا بجنبيد.