نگاهي به نمايشگاه نقاشي «از سبزبه قهوه اي» اثر رشيد غلامي پور
انبوهي از خاكسترهاي بي مهار
شايد اين نقاشي ها گريزي باشد براي فاجعه اي كه هر روز زندگي ما را تحت تاثير قرار مي دهد. آنگونه كه براك معتقد است:« اينك نوبت به چيزهاي پوچ و بي صدا، نوبت به بقاياي پراكنده زباله ها فرا مي رسد كه معني را به خود اختصاص مي دهند.»
ماني راد
در روزهايي كه به مناسبت هفته درخت و درختكاري، شهر از پوسترها و تراكت ها و نوشته هاي بسياري پر شده بود، در روزهايي كه تيتر روزنامه ها آمار و ارقام جنگل ها و مراتع بود، در همين روزهايي كه آثار و نشانش هنوز هم در شهر هويداست، در گوشه اي از اين پايتخت، نمايشگاهي برگزار شد كه به دور از اين هياهوها، نگاهي ديگرگونه به طبيعت داشت.
نگارخانه طراحان آزاد، در روزهايي كه فرياد جنگل درشهرها و در ميان دودو آهن به گوش مي رسيد، ميزبان تصاويري بود كه به قلم رشيد غلامي پور ترسيم شده. نمايشگاه نقاشي او در اين گالري به نام «از سبز به قهوه اي» همزمان با هفته درختكاري برگزار شد. غلامي پور كارشناس ارشد نقاشي از دانشگاه آزاد و مدرس هنر است. او در اين نمايشگاه ، آنگونه كه از اسم آن بر مي آيد، نگرشي دارد بر روند رو به تخريب طبيعت. غلامي پور با نگاهي رئاليستي، سعي كرده تا نقاشي هايي را در معرض ديد مخاطبان خود قرار دهد كه بيانگر حقيقت تلخي است. او فاجعه زيست محيطي كه هر لحظه بر حجم آن افزوده مي شود را با استفاده از نگاهي انتقادي به مخاطبان خود عرضه مي كند. شايد نقاشي هاي او گريزي باشد براي فاجعه اي كه هر روز زندگي ما را تحت تاثير قرار مي دهد. آنگونه كه براك معتقد است:« اينك نوبت به چيزهاي پوچ و بي صدا، نوبت به بقاياي پراكنده زباله ها فرا مي رسد كه معني را به خود اختصاص مي دهند.»
وقتي شما نقاشي هاي غلامي پور را ببينيد، بهتر مي توانيد، معناي اين جمله ها را درك كنيد. غلامي پور، در نقاشي هايش از به تصوير كشيدن جنگل شروع مي كند در تابلوها درختان قطع شده در زمينه اي سبز، به چشم مي آيد.
او درمجموعه از سبز به قهوه اي، از قطع درختان آغاز كرده و به تصاويري از زباله ها و ويراني و كارخانه ها مي رسد. شايد يكي از عواملي كه باعث شده نگاه غلامي پور اينگونه تلخ باشد، پرورش يافتن اش در فضاي سرسبز شمال باشد. او به تأسي از بزرگان هنر زيست محيطي كه دردهه پنجاه شروع به كار كردند، بر پايه افكار عرفاني طبيعت را بهانه اي جهت بيان مفاهيم خود قرار مي دهد.
غلامي پور نيز به گوشه كارگاه خود قناعت نكرده، بلكه آنگونه كه از نقاشي ها بر مي آيد، به طبيعت رجوع كرده و از ارجاع طبيعي در آثارش بهره مي برد. رنگ هايي كه او در آثارش به كار گرفته، اگرچه در خوشبينانه ترين حالت اش، از فضاي سبز جنگل مي گويد، اما نوعي ياس و مردگي در آن ديده مي شود.
در برخي از تابلوهايش رنگ خاكستري چنان چيرگي مي يابد كه نه نشاني از رنگ هاي شاد است و نه تصويري از زندگي. آنچه كه غلامي پور به تصوير كشيده، تنها نگاهي انتقادي به روند تخريب طبيعت نيست، بلكه زهرخندي از سردلسوزي و نگراني است. او در نقاشي هايش از زيباشناسي رئاليستي بهره مي برد. گو اينكه تكيه بر مفاهيم برانگيخته از آثارش نيز سهم بسزايي در تاثيرگذاري بر مخاطبان دارد. شايد غلامي پور آنگونه كه در برخي از آثار به نمايش درآمده اش، مي بينيم تاسف خود را در قالب طرح و رنگ از تخريب طبيعت و جايگزيني، كارخانجات و زندگي بي مهار ماشين مطرح كرده باشد. او در پي يافتن پاسخي براي چرايي انهدام طبيعت نيست، بلكه تنها دغدغه او بر انگيختن سوال در ذهن مخاطبانش است.
نمايشگاه « از سبز به قهوه اي» بهانه اي است تا سر و صداهاي پيرامون مان كه نه نشاني از جنگل دارد و نه فرياد دلسوزانه است راجدي بگيريم. غلامي پور با استفاده از سبك نقاشي محيطي كه در نگاه رئاليستي به جهان پيرامون شكل مي گيرد به هنر مفهومي، رويكردي مستقيم دارد او با اتكا به نقاشي هايش قصد تاثيرگذاري مستقيم بر مخاطبان اش را دارد.
اگر گذرتان به ميدان سلماس افتاد، اگر به گالري طراحان آزاد سري زديد، در هياهوي شهري كه از رنگ خاكستري انباشته شده، دغدغه نقاشي را مي بينيد كه از هجوم بي مهار ماشينيزم، طرحي و رنگي بر بوم زده است.
كارخانجات صنعتي، فضاي آلوده شهرها، چهره زشت به جا مانده از مدرنيزم و درخت هايي كه نيستند، اين مفاهيمي است كه ازديدن تابلوهاي غلامي پور به ذهنتان خطور مي كند. در مجموعه «از سبز به قهوه اي» نگاه پر گلايه نقاشي ديده مي شود كه از هياهو و جنجال ها گريخته و آسوده در دامن طبيعت، نگراني نسل خود را به تصوير كشيده است، او نه ازدرخت كاري مي گويد و نه حرفي از حيات جنگل مي زند.
نقاشي هايش فقط، چهر ه اي غمگين از آينده بشر است، چهره اي كاملا خاكستري و پر دود.
|