سياست توسعه صادرات هدف همه كشورها است. در ايران نيز تنها راه پاسخ به خيل عظيم بيكاران و تأمين رشد و توسعه اقتصادي كشور يافتن بازار براي كالاهاي توليد داخل است.
نياز به مصرف در داخل محدود است اگرچه هنوز به دليل كيفيت بهتر و قيمت مناسب بسياري از نيازهاي مردم كشور از خارج تأمين مي شود، ولي بهينه سازي توليد نيز بدون انباشت سرمايه ممكن نيست و صادرات راه پر اهميت تأمين سرمايه مورد نياز براي افزايش بهره وري توليد در داخل است.
بخش دوم گفتگو با مجتبي خسروتاج معاون وزير بازرگاني كه بخش نخست آن روز شنبه از نظر خوانندگان گرامي گذشت، در مورد توسعه صادرات در برنامه چهارم است. اين گفتگو را مي خوانيم.
* در قالب برنامه چهارم توسعه رشد صادرات غيرنفتي چگونه پيش بيني شده است؟
براساس اهداف كمي پيش بيني شده در كل سال هاي برنامه چهارم براي صادرات غيرنفتي بايد به هدف
۸/۵۲ ميليارد دلاري برسيم .در سال اول اين برنامه (۸۴) پيش بيني شده تا ۵/۸ ميليارد دلار صادرات كالا داشته باشيم. در سال ۸۵ اين صادرات به ۴/۹ ميليارد دلار، در سال ۸۶ به ۵/۱۰ ميليارد دلار، در سال ۸۷ به ۵/۱۱ ميليارد دلار و در سال ۸۸ پيش بيني شده تا فقط صادرات غيرنفتي ما به ۸/۱۲ ميليارد دلار افزايش پيدا كند. اگر اين ۵ سال را جمع بندي كنيم بايد حجم صادرات كالاهاي غيرنفتي ما در كل سال هاي برنامه چهارم توسعه به ۸/۵۲ ميليارد دلار برسد. همچنين پيش بيني شده تا رشد متوسط صادراتمان در اين ايام در زمينه كالاهاي غيرنفتي ۷/۱۰ درصد باشد و با توجه به اين كه رشد سال ۸۲ صادرات غيرنفتي ۶/۲۵ درصد است اگر اين رشد را حفظ كنيم به نظر مي رسد دستيابي به رشد ۷/۱۰ درصدي براي سال هاي برنامه چهارم، قابل تحقق بوده و دسترسي به آن كار سختي نباشد اما قطعا رسيدن به اين ارقام نيازمند سرمايه گذاري است. هم اكنون در صنعت پتروشيمي سرمايه گذاري شده و نتايج آن را به خوبي مشاهده مي كنيم و مديرعامل شركت پتروشيمي در شوراي عالي صادرات اعلام كرد كه در سال ۸۳ صادرات پتروشيمي به ۲ ميليارد دلار خواهد رسيد و دستيابي به اين اهداف ميلياردي نشانگر نتايج مثبت سرمايه گذاري هاي انجام شده در اين صنعت است و اگر خواستار آن هستيم تا در بخش هاي كشاورزي، صنايع سبك و ساير صنايع حركت نموده و رشد چشمگيري در زمينه صادرات داشته باشيم حتما بايد نگاه ما سرمايه گذاري براي صادرات باشد. اين نگاه در پتروشيمي وجود داشته و امروز نتايج آن را مي بينيم بنابراين رسيدن به اهداف كلان در بخش معدن، صنعت و كشاورزي نيازمند اجراي پروژه هاي مرتبط با صادرات است. در بخش كشاورزي اخيرا پروژه توسعه ميگو براي چند سال آينده توسط وزير جهاد كشاورزي پيش بيني شده و بايد حركت هاي مشابه اين كار در بقيه اقلام بخش كشاورزي ظرفيت داريم شكل بگيرد تا شاهد روزافزون صادرات محصولات كشاورزي باشيم.
* در برنامه چهارم چه تدابيري در جهت رفع موانع و مشكلات تعرفه صادرات كالاهاي غيرنفتي در نظر گرفته شده است؟
يكي از وظايفي كه در برنامه چهارم توسعه پيش بيني شده برقراري تعرفه هاي ترجيحي در چارچوب موافقتنامه هاي دوجانبه و منطقه اي است و يكي از اهدافي كه در بخش تعامل فعال با اقتصاد جهاني در اين برنامه ذكر شده به برقراري و تنظيم تعرفه هاي ترجيحي با كشورهاي همسايه و كشورهاي مسلمان در شكل منطقه اي و بين المللي اشاره دارد و اين بدان معنا است كه ما در چارچوب اين تعرفه طوري حركت كنيم كه شركت هاي صادراتي ما بتوانند از تعرفه هاي ترجيحي كه ساير رقبا برخوردار هستند اين شركت ها نيز بهره مند شوند و فكر مي كنم تنها مزيت بسيار مهم تعرفه هاي ترجيحي اين است كه صادركنندگان ما بتوانند با شرايط راحت تر و تعرفه هاي پايين تر مشابه رقباي خود در كشورهاي هدف حضور پيدا كنند و اگر اين مزيت كه بيانگر توجه به صادرات است در قالب موافقتنامه هاي ترجيحي ما نباشد، بقيه مواد آن ممكن است خيلي به نفع ما نباشد. بنابراين در برنامه چهارم پيش بيني شده تا تعرفه هاي ترجيحي و موافقتنامه هاي تجارت آزاد را با بعضي از كشورها كه به نفع صادرات كالاهاي غيرنفتي ماست منعقد كنيم.
* در برنامه چهارم جهت گيري به سمت توسعه صادرات چه نوع كالايي است؟
يكي از نكات بسيار خوب برنامه چهارم كه متكي بر تجربيات برنامه سوم و دوم است آن است كه در برنامه سوم صادرات همه كالا به جز سه گروه اقلام عتيقه، كالاهايي كه جنبه ذخيره ژنتيكي دارد و يا كالاهايي كه يارانه دريافت مي كنند و صادرات آن نياز به مكانيزم ها و مجوزهايي داشته و در برخي موارد ممنوع مي باشد صادرات بقيه كالاها آزاد اعلام شد. اين تجربه حاصل شده از برنامه سوم نشان مي دهد كه براي دسترسي به اهداف كمي اشتغال و افزايش ارزش افزوده بيشتر در داخل كشور براي بعضي از اقلام مواد اوليه و اقلام مواد اوليه معدني بايد يك سري عوارض و ماليات هايي را وضع كنيم به همين دليل در يكي از مواد قانون برنامه چهارم پيش بيني شده است كه دولت اختيار دارد براي بعضي از مواد اوليه وضع عوارض و تعيين ماليات كند تا صادرات آنها بي رويه نباشد و اگر امكان فرآوري و افزايش ارزش افزوده آنها در داخل كشور وجود داشته باشد بايد از اين مواد در داخل كشور استفاده شود. بنابراين در برنامه چهارم نگاه به توسعه صادرات با ارزش افزوده بالاتر، كالاهاي صنعتي و كالاهايي است كه بتواند در داخل كشور ايجاد شده و شكل گرفته باشد به همين دليل و با همين نگاه پيش بيني شده تا واردات مواد اوليه و كالاهاي واسطه اي راحت، روان و شفاف صورت گيرد و اگر در برنامه چهارم پيش بيني افزايش واردات در برخي زمينه ها شده است اين به معناي افزايش واردات كالاهاي مصرفي نبوده و براي اين كه بخشي از رشد صادرات متكي به منابع داخلي است و در كشاورزي اين امكان وجود دارد. همچنين در پتروشيمي نيز به دليل اين كه دومين كشور توليدكننده گاز هستيم اين شرايط را داريم اما در بعضي از كالاهاي صنعتي صادرات ما متكي به واردات است بنابراين اگر مواد اوليه داخلي براي توليد كالاي صادراتي وجود داشته باشد بايد فرآوري شود. در بخش هايي كه نيازمند مواد اوليه و كالاهاي واسطه اي هستيم بايد رشد صادرات را با رشد واردات با هم ببينيم و در كشورهايي مانند سنگاپور، مالزي و تركيه در كنار رشد صادرات، رشد بالاي وارداتي نيز داشته اند و رشد صادراتي آنها متكي به رشد وارداتي بوده است.
نگاه برنامه چهارم در بخش تجارت روان سازي، شفاف سازي، منطقي كردن تعرفه و صدور مجوز براي واردات اقلام مورد نياز صادركنندگان است تا بتوانند كالاي صادراتي خود را توليد و صادر كنند.
* در برنامه چهارم چه حمايتهايي براي توسعه صادرات غيرنفتي در نظر گرفته شده است؟
|
|
با استفاده از تجربيات برنامه سوم حمايت هاي بخش صادرات در برنامه چهارم در نظر گرفته شده است در سال ۸۱ و ۸۲ بخش عمده اي از حمايت هاي دولت در رابطه با يارانه نساجي و چه در رابطه با يارانه هاي بخش كشاورزي ماند تخم مرغ، ميگو و كشمش كه دولت در دو سال گذشته دولت پيش بيني يارانه كرد و يا جوايز عام صادراتي كه دولت در نظر گرفت (يك تا ۳ درصد براساس ارزش افزوده كالا) عمدتا حمايت هاي مستقيمي بوده كه از بخش صادرات غيرنفتي صورت گرفته است. در قانون برنامه چهارم پيش بيني شده تا در كنار حمايت هاي مستقيم، حمايت هايي را كه دولت مي خواهد از بخش صادرات غيرنفتي به عمل آورد هدفمند كنيم و اين حمايت هاي غيرمستقيم از قبيل فراهم كردن بسترهاي لازم براي ايجاد نقاط تجاري، ساخت و تجهيز پايانه هاي صادراتي براي كمك به حمل و نقل اين كالاها، است تا بتوانيم كالاي توليدي را با هزينه پايين عرضه كنيم كه اين امر يكي از بندهاي قانون برنامه چهارم است و براساس آن دولت و واحدهاي توليدي بايد در جهت كاهش هزينه توليد حركت كنند و حمايت دولت براي توليد كالاهاي صادراتي با هزينه كم تر و قيمت تمام شده پايين تر از حمايت هاي غيرمستقيم دولت از صادرات غيرنفتي است.
يكي از بندهاي خوب قانون برنامه چهارم فراهم آوردن تسهيلات و شوق هاي لازم براي ايجاد شركت هاي توانمند و بزرگ صادراتي است .در سال هاي برنامه چهارم شاهد ايجاد و تقويت شركت هاي صادراتي خواهيم بود چراكه امروزه بازار بين المللي نيازمند چنين شركت هايي است و شركت هاي كوچك كه ضعف هاي مالي، مديريت و نيروي انساني، تكنولوژي و فناوري دارند قادر به رقابت در صحنه بين المللي نيستند.
* موانع و مشكلات توسعه صادرات غيرنفتي كشور كدام است و چه راهكارهايي براي رفع اين مشكلات وجود دارد؟
بخشي از مشكلات كنوني توسعه صادرات كشور در زمينه ظرفيت سازي است و ممكن است در زمينه برخي كالاها واحدهاي مختلفي داشته باشيم ولي اين واحدها با ظرفيت هاي كم و كوچك هستند كه براي تأمين نيازهاي داخلي شكل گرفته و امروز نمي توانند از مزيت هاي يك شركت بزرگ صادراتي در تيراژ توليد بالا برخوردار شوند و به همين دليل قدرت رقابت در بازارهاي جهاني را ندارند و قيمت تمام شده كالاهاي توليدي آنها نيز بيشتر است. مي توان از طريق ادغام واحدهاي كوچك در يكديگر مشابه آنچه در دهه هفتاد در كشورهاي صنعتي و در حال توسعه روي داد عمل كرد و يا بايد نسبت به ايجاد واحدهاي جديد با ظرفيت هاي بالاي توليد اقدام كرد و پروژه هايي توجيه اقتصادي دارد كه از ظرفيت بالايي برخوردار هستند. وجود ظرفيت هاي متعدد اما كوچك و پراكنده قدرت رقابت ما در صحنه جهاني را كاهش مي دهد. قطعا در اين سرمايه گذاري بايد مزيت هاي خود در بخش هاي مواد اوليه، نيروي انساني، جايگاه استراتژيك ايران و وجود نيازهاي متنوع و پراكنده در كشورهاي همجوار را در نظر بگيريم و اگر در تجزيه و تحليل سرمايه گذاري ها به عوامل رقابتي خودمان توجه نكنيم ممكن است سرمايه گذاري انجام شود كه منجر به توليد غيررقابتي شود.
نگاه دو دهه اول انقلاب نگاه خودكفايي سنتي بوده است و سرمايه گذاري هاي انجام شده در جهت خودكفايي سنتي از ورود برخي كالاها بوده است و اين نگاه مطلوب صادرات نيست و فقط ما را از واردات بي نياز مي كند ضمن تأكيد بر اين كه نگاه خودكفايي براي محصولات اساسي كشاورزي يك نگاه راهبردي است در برنامه چهارم نيز بايد به آن توجه شود اما در زمينه بسياري از كالاهاي غيراستراتژيك كشاورزي نبايد به قيمت گران تر از واردات به دنبال خودكفايي آن باشيم و توجه به خودكفايي در محصولات اساسي كشاورزي موجب متعادل شدن بالانس تجاري ما شده باعث مي شود كسري تراز تجاري در روابط خود با دنيا را نداشته باشيم. بنابراين نگاه توسعه ظرفيت هاي توليدي براساس صادرات در اقلام غيراستراتژيك كشاورزي و در اقلام استراتژيك، نگاه خودكفايي و استقلال از سياست هاي كلاني است كه بايد در سرمايه گذاري ها و توليد محصولات مورد توجه قرار دهيم. توليد براي صادرات با توليد براي مصرف داخل متفاوت بوده و هركدام فرهنگ و مصرف كننده خاص خود را دارند.
بخش ديگر اقداماتي است كه بايد در رابطه با كارگزاران و عاملين امر صادرات صورت گيرد و كساني كه از مهارت هاي صادراتي لازم در بعد نيروي انساني برخوردار هستند عهده دار انجام اين كار شوند و به شكل رقابتي سرمايه و منابع مورد نياز بنگاه ها فراهم شود و نمي توان از صادركننده كشورمان خواست تا با هزينه سرمايه ۱۵ الي ۲۰ درصدي با رقيبي كه هزينه سرمايه يك درصدي دارد رقابت كرده و موفق نيز باشد. بايد در تأمين منابع مورد نياز بنگاه ها و شركت هاي توليدي و صادراتي سياست هاي حمايتي خود را هدايت نموده و در اين راستا حركت كنيم بنابراين تقويت و حمايت و ايجاد آن دسته از شركت هايي كه قرار است بار صادرات را به دوش بكشند براي رسيدن به اهداف جهش صادراتي ضرورت دارد. پس اول نوع كالايي كه از طريق ظرفيت سازي در كشور بايد نسبت به توليد آن اقدام كرد و دوم اين كه چه كساني اين كار را با ايجاد شركت هاي توانمند صادراتي انجام دهند، دو مقوله اساسي نياز ما براي تحول در بخش صادرات است و ما در سازمان جديدالتأسيس توسعه تجارت كه براساس مصوبه شوراي عالي اداري تشكيل شده در طول برنامه چهارم با جديت،دو نگاه برنامه ريزي و سياست گذاري براي سرمايه گذاري در توليد صادراتي در بخش هاي مختلف همانند پتروشيمي و همينطور برنامه ريزي و سياستگذاري براي تقويت و ايجاد شركت هاي توانمند صادراتي را دنبال خواهيم كرد. البته اطلاع رساني توسط دولت و سازمان توسعه تجارت ضروري است اما آنچه براي فعاليت اين شركت ها مهم مي باشد اطلاعاتي است كه خود اين شركت ها به دست مي آورند و هيچ شركتي نبايد بر مبناي اطلاعات دولت يا سازمان تجارت تصميم گيري كند. در بخش خدمات فني مهندسي يكي از اصلي ترين پشتوانه ها سياستي است كه براساس آيين نامه مصوب هيأت دولت براي حمايت از شركت هاي صدور خدمات فني مهندسي پيش بيني شده تا سفارتخانه هاي ما حمايت هاي سياسي لازم در اين بخش از صادرات را كه بسيار پر پتانسيل و با ظرفيت بالا است، فراهم كنند.
هم اكنون تا حدود زيادي مقررات زدايي شده و در برنامه چهارم ما نگران مقررات نيستيم گرچه ممكن است اشكال جديد تجارت مانند دوجانبه وتهاتري را معرفي و روش هاي مختلفي را كه ممكن است به كمك توسعه صادرات بيايد استفاده كنيم اما به طور كلي عمده مقررات اصلاح شده و فكر نمي كنيم در برنامه چهارم نياز به اصلاح مقررات زيادي داشته باشيم.