سه شنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۴۳
تخريب باغ هاي مهرشهر كماكان ادامه دارد
كرج، سرطان ريه دارد
بحثي نيست كه محل سكونت انسان در خانه است و نه بر سر شاخ وبرگ درختان.ولي آيا ديگران هم چنين بي رحمانه صميمي ترين دوستان سبز خود را بي نفس ساخته اند تا خود ماوا گيرند و سكني گزينند؟
گزارش اول 
004896.jpg

فرهاد فرجاد
كرج ديروز و خنكاي صبحگاه فرح انگيزش، البته هنوز از خاطر نسل قبلي ما، يعني پدرها و مادرها بيرون نرفته است. پنج شنبه شبي بود و هندوانه اي و گوشت كبابي، پدر سرخوش وبچه ها سرمست از شيطنت هاي تمام نشدني، ميان انبوه درختان باغات كرج. عجب ييلاقي بود اين كرج كه شاه عباس هم نتوانست از آن بگذرد و كاروانسرايي را در آن بنا نهاد.
امروز، اما، نگاهي اجمالي بر پيكره شهر و هويت مجهول آن، آدمي را بيشتر به ياد كارتون هاي دهه هفتاد اروپاي شرقي مي اندازد. ماشين هاي لكنته، ساختمان هاي قناس، دود و ترافيك و فرياد هجوآميز تاكسي، تاكسي، تاكسي. راستش قرار نبود آن درختان سر به فلك كشيده صنوبر و چنار و تبريزي كه نسيم خنك برخاسته از شاخسارشان، هر مسافر راهي كرج را از ۲۰ كيلومتري قلقلك مي داد، به جاي كود، آهك و گچ بخورند تا هر چه زودتر شرشان از سر زمين هاي جادويي كنده شده و جايشان را به آپارتمان با نماي آجر سه سانتي بدهند. همانطور قرار نبود جمعيت ۳۰ ميليوني ايران بشود ۷۰ ميليون.خب، بحثي نيست كه محل سكونت انسان در خانه است و نه بر سر شاخ وبرگ درختان.ولي آيا ديگران هم چنين بي رحمانه صميمي ترين دوستان سبز خود را بي نفس ساخته اند تا خود ماوا گيرند و سكني گزينند؟ آيا به راستي نمي شد تدبير، مديريت و آينده نگري را در برنامه هاي شهرسازي و عمران گنجاند تا هم درخت بماند و هم خانه ساخته شود؟
فردا، نه، از فردا نمي توان گفت و نوشت كه حتي تصورش نيز ناممكن است. آيا درختان، تقاص خود را خواهند گرفت و نفس ما را نيز؟ و فرزندان ما چه كنند؟ به جاي انديشيدن به پاسخ اين پرسش ها، چه بهتر كه چشمان مان را ببنديم و خوشحال باشيم از اينكه قتل عام درختان، تغيير كاربري باغ ها و برافراشتن آپارتمان ها چندان هم بي منفعت نبوده است. چه چيزي بالاتر از اينكه طي دو، سه سال، قيمت زمين و آپارتمان از ۱۰۰ هزار تومان به ۴۰۰ هزار تومان ودر بعضي نقاط شهر حتي به يك ميليون تومان رسيده است؟
باغ سيب، باغ پنهان 
در اين ميان، حكايت باغ هاي سيب مهرشهر، افزون بر پنج سال است كه نقل زبان هاست و دل ها را به درد آورده است و فقط همين، بنابراين لازم نيست نگران سلامتي مردم و مسوولان امور شهري كرج باشيد.آنها حالشان خوب است و كماكان به كسب و كار و مسافركشي خود مشغول اند.
زندگي كماكان ادامه دارد، البته نه براي درختان. مدت ها است كه با فرا رسيدن فصل بهار و شكفتن تتمه شكوفه هاي گيلاس مهرشهر، خبرگزاري جمهوري اسلامي به خود زحمت مي دهد وبا همان ليد هميشگي و در پي آن گفته هاي سه، چهار شهروند و سپس بيانات گهربار يكي دو مسوول گرانمايه، تراژدي درام تكراري باغ  هاي سيب مهرشهر را بازگويي مي كند:
...عده اي از مردم مهرشهر كرج نسبت به آنچه نابودي روزافزون باغ هاي سيب اين منطقه ناميدند، گلايه كردند. حسن حسني مي گويد...، حسين حسيني نيز مي گويد...، اما فرهاد فرهادي معتقد است... و باقي قضايا.
راستش را بخواهيد امسال نتوانستم به شنيدن اين قصه تكراري قناعت كنم. خيلي دلم مي خواست بروم و از نزديك ببينم بر شكوفه هاي بهاري مهرشهر، نسبت به آخرين ديدارم در چهار سال پيش چه گذشته. چقدر دلم مي خواست درختان انبوه اين منطقه، همچون درختان باغ پنهان، همان باغ پنهان انگليسي كه سريالش را سه، چهار بار در جعبه جادويي دوره كرده ايم، دور از دسترس بشر دو پا قرار مي گرفتند و باز زنده مي ماندند، ولي مگر مي شود يك وجب زمين در اين مملكت از قلم بيفتد؟
روزي، روزگاري، ۳۵۰ هكتار
004899.jpg
قسمتي از باغ هاي سيب مهرشهر كه تبديل به مزارع گوجه فرنگي شدند، گوجه ها روزي به آپارتمان بدل خواهند شد.

زماني نه چندان دور، باغ سيب مهرشهر مجموعه اي ۳۵۲ هكتاري در جنوب غربي شهر كرج بود كه از اين وسعت، ۲۸۰ هكتار را باغ مشجر و مابقي را اراضي كشاورزي تشكيل مي داد. به مدت ۳۸ سال، بالغ بر ۶۰ نفر به نگهداري و حفاظت از آن پرداختند تا اينكه ساكنان سرزمين غربي استان تهران، ناگهان دريافتند هيچ گنجينه اي پربهاتر از آپارتمان و هيچ كسب و كاري پررونق تر از ساخت و ساز نيست. بنابراين در حال حاضر هيچ اطلاع دقيقي از مانده درختان مختلف منطقه در دسترس نيست. ساكنان قديمي و به حتم دلسوز مهرشهر، همگي معتقدند سودجويان و زمين خواران ابتدا با تغيير كاربري مناطقي از باغ، گام نخست را برداشته اند و در ادامه مقدمات تفكيك اراضي به قطعات كوچكتر و درنهايت ساخت و ساز را برداشتند.
از ديگر سو شهرداري منطقه ۴ كرج (مهرشهر) قاطعانه اعلام مي كند هر گونه ساخت و ساز در حريم باغات بنا به متن صريح قانون خلاف شناخته شده و با خاطيان احتمالي، تا ابد برخورد خواهد شد!
طبق اظهار مسوول روابط عمومي اين شهرداري، تنها قطعه زميني در قسمت شرق چهاربانده مهرشهر، انتهاي بلوار دانش، محل تلاقي خيابان با باغ سيب است كه از ابتدا هيچ گونه كاربري فضاي سبز نداشته و متعلق به يك بنياد بوده است. ظاهرا بنياد، قطعات را به صورت مزايده به افراد حقيقي فروخته و بدين ترتيب تنها پروژه ساخت و ساز در اين مكان صورت گرفته است.
پس شايد بتوان به آن دسته از شهرونداني كه احتمالا نگران تخريب باغ سيب مهرشهر بوده اند، اطمينان خاطر داد كه هيچ خبري نيست، درختان هنوز نفس مي كشند.
اتفاقي نيفتاده است: «اصلا من كجام، اينجا كجاست؟...» شايد ديگر مناطق هم هنوز درختان انبوه خود را حفظ كرده اند و لابد تمام اين توهمات، برخاسته از ذهن ماليخوليايي يك گزارشگر است. حتما اتفاقي براي كوهستان بكر و زيباي بيلقان نيفتاده است. حتما جهانشهر هنوز وسعت فضاي سبز خود را از دست نداده است. به يقين در عباس آباد، درختي قلع و قمع نشد. مهاجرت اسفناك جمعيت روستايي به كرج، رشد قارچ گونه شهرك هاي اقماري، نبود هيچ گونه نظارت لازم بر ساخت و ساز، فرو ريختن ساختمان هاي در حال ساز و كشتارهاي ۱۴ نفري و ده ها ناهنجاري ديگر حتما خواب و خيالي بيش نيست.

درمان ايدز با حجامت؟!
از قول رئيس مركز حجامت كرمان اعلام شده كه چون ايدز يك بيماري ويروسي است با حجامت قابل درمان است. واقعيت قضيه اين است كه يافتن ربط منطقي بين اين دو مورد بسيار دشوار به نظر مي رسد
عليرضا عاشوري 
طاعون قرن بيستم به قرن بيست و يكم هم تسري يافته است. از زمان كشف بيماري ايدز تاكنون بزرگترين چالش دانشمندان علوم پزشكي و رشته هاي وابسته به آن يافتن دارويي است تا بتواند ويروس ايدز را از بين ببرد.
ويژگي خاص اينRNA ويروس از خانواده رترو ويروس ها كه شبيه سازي ژنتيكي ازروي سلول هاي ميزبان است يافتن و از بين بردن ويروس توسط دارو را بسيار بسيار دشوار مي سازد، در اين حدود ۲۰ و چند سال هر از چند گاهي محققان كشورهاي مختلف اعلام كرده اند كه براي ساخت دارويي جهت درمان ايدز به پيشرفت هاي آزمايشگاهي دست يافته اند، ولي تمام اين دستاوردها همواره در همان حد آزمايشگاه باقي مانده و به هيچ وجه نتوانسته حتي در حيوانات آزمايشگاهي نتايج مثبتي به دنبال داشته باشد.
ناتواني محض علم توانمند پزشكي در برابر اين بيماري وحشتناك تا جايي پيش رفت كه تمام سازمان هاي بهداشت جهاني در اطلاعيه هاي متعدد اعلام كردند كه ايدز درمان ندارد، پيشگيري كنيد. در تمام كتب معتبر علوم پزشكي هم كه نگاه كنيد با صراحت ذكر شده كه تا امروز تنها راه مقابله با بيماري ايدز پيشگيري است وقتي كسي هم به ايدز مبتلا مي شود صرفا با مصرف مقادير بسياري زيادي داروهاي گران قيمت مي توان چند سال مرگ او را به تعويق انداخت.
حال در اين وانفساي تسليم علم پزشكي و استيصال محض محققان در قبال اين بيماري متوجه شديم كه در مركز حجامت كرمان با حجامت و داروهاي گياهي يك بيمار مبتلا به ايدز را درمان كرده اند.
بر طبق اعلام خبرگزاري بازتاب اين بيمار بعد از دو ماه كار علمي و روزي دو ساعت درمان، مداوا شد.
قضيه داروهاي گياهي و طب سنتي مقوله تازه اي نيست و بسياري از پزشكان و داروسازان استفاده از داروهاي گياهي را توصيه مي كنند، اما بحث درمان ايدز آنهم با حجامت كمي عجيب به نظر مي رسد.
از قول رئيس مركز حجامت كرمان اعلام شده كه چون ايدز يك بيماري ويروسي است با حجامت قابل درمان است. واقعيت قضيه اين است كه يافتن ربط منطقي بين اين دو مورد بسيار دشوار به نظر مي رسد. ويروس ايدز با از كار انداختن سيستم دفاع سلولي بدن، فرد را مستعد ابتلا به عفونت هاي مختلف كرده و در نهايت همين عفونت ها بيمار را از پا در مي آورد. حالا اگر قرار باشد با خون  گيري بيمار مداوا شود، عملا كاري براي بيمار انجام نمي شود، چون حتي اگر تمام خون بيمار هم تخليه شود ويروس سرجاي خود باقي مانده و تكثير مي شود.
بنابر همين نكات و بسياري نكات علمي ديگر كه ذكرشان در اين مقوله نمي گنجد درمان يك بيمار مبتلا به ايدز با حجامت به يك شوخي بيشتر شباهت دارد.
سوال ديگري هم كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه مداوا كنندگان محترم از كجا فهميده  اند كه ويروس ايدز از بدن بيمار ريشه كن شده است؟ آيا از تست الايزا استفاده كرده اند؟ چون در گزارش هيچ حرفي دال بر آزمايش بيمار مداوا شده وجود ندارد. به عبارت ساده تر از كجا معلوم كه اين روش هاي درماني صرفا علايم ظاهري بيماري را حذف نكرده باشند و بيماري مجددا عود نكند، متاسفانه ما ايراني ها كمي عقده خود كم بيني داريم و بنابر يك عادت قديمي هميشه فرنگي ها را از خود برتر مي دانيم.
ولي بحث پيشرفت هاي تكنولوژي آنهم در زمينه علوم پزشكي مساله اي نيست كه قابل انكار باشد. يعني محققان برجسته هرگز به فكر استفاده از طب سنتي ايران و مصر و چين براي مداواي بيماري هاي لاعلاج نيفتاده اند؟
به رغم تمام اعتماد و احترامي  كه براي طب سنتي و داروهاي گياهي قايل هستيم ولي صحت علمي مطالب ذكر شده در گزارش خبرگزاري بازتاب، متاسفانه كاملا مخدوش و زير سوال است و بنابر اصول پايه اي علم پزشكي نمي تواند مورد استناد قرار گيرد. هيچكس بدش نمي آيد كه راهي براي درمان ايدز پيدا شود و همه به شدت علاقه دارند كه اين افتخار نصيب ايران شود، ولي بهتر است اين افتخار از راه هاي علمي و قابل استناد بدست آيد.

ستون ما
فن آوري و خطاي انساني
پس از انتشار گزارش سازمان بازرسي كل كشور در خصوص حادثه قطار باري نيشابور، مشخص شد كه خطاي انساني مهم ترين عامل وقوع اين حادثه بوده است. عدم آموزش و آگاهي كاركنان راه آهن، مسوولان حاضر در صحنه حادثه، آتش نشانان و نيروهاي امدادي، مهم ترين علت وقوع حادثه و مرگ بيش از ۲۸۰ نفر از هموطنان و به خطر افتادن جان بسياري ديگر، شناخته شد.
ايران به لحاظ وسعت جغرافيايي و قرارگيري بر خط قرمز زلزله، آب و هواي متغير وبارش هاي موسمي، جزو حادثه خيزترين كشورهاي منطقه به شمار مي آيد. از طرف ديگر عدم توجه به اصول ايمني در عمليات عمراني و ساختماني در كنار بي توجهي به رعايت اصول ايمني وقوانين تدوين شده به اين منظور در حين كار، خطرات ناشي از اين قبيل حوادث را افزايش مي دهد و بالاخره عدم آموزش كاركنان و مسوولان جهت مديريت بحران و به حداقل رساندن صدمات ناشي از حوادث، ميزان تلفات و خسارات اوليه را افزايش داده است.
آموزش عمومي و تخصصي در سراسر كشور درزمينه مديريت بحران مساله اي نيست كه در زمان كوتاهي دست يافتني باشد؛ همين طور ترويج فرهنگ ايمني نياز به زمان طولاني و هزينه اي گزاف جهت تغيير نگرش مردم و دست اندركاران نسبت به استانداردهاي ايمني، به عنوان قوانيني دست و پاگير و تجملي به اصولي لازم الرعايه دارد. سوال اساسي اين است كه در چنين شرايطي چگونه مي توان محدوديت ها و موانعي كه بر سر راه امنيت عمومي وجود دارد را از پيش پا برداشت.
امروزه فن آوري و به خصوص فن آوري ارتباطات و اطلاعات زندگي و كسب و كار مردم را در سراسر دنيا متحول ساخته است. در سراسر دنيا نيروهاي امنيتي و پليس بهره فراواني از امكانات اين فن آوري مي برند، همچنان كه نيروهاي امدادي نيز از آن استفاده مي كنند. براي روشن تر شدن موضوع به دهكده كوچكي به نام بوفالو گرو واقع در ايالت ايلينوي آمريكاي شمالي سفر مي كنيم. پس از اعلام وقوع آتش سوزي در يك خانه دو طبقه، صداي زنگ اتومبيل هاي غول پيكر آتش نشاني در خيابان هاي دهكده طنين انداز مي شود. اين در حالي است كه يك ون سفيد - آبي آژيركشان اتومبيل هاي قديمي آتش نشاني را تعقيب مي كند. در حين استقرار آتش نشانان در محل حادثه، ون در نزديكي صحنه متوقف شده، دكل تلسكوپي ۵۵ فوتي پنوماتيكي را از بالاي سقف به بالا مي فرستد. اين اتومبيل تيم خبري ايستگاه تلويزيون محلي نيست، بلكه مركز پشتيباني از ارتباطات دهكده موسوم به موبايلكام را حمل مي كند. دكل هوايي مجهز به آنتن راديويي پارابوليك و دوربين ويديويي ديجيتال كنترل از راه دور است. بدون فوت وقت خدمه اتومبيل، آنتن را به سمت ساختمان شهرداري بوفالوگرو نشانه روي كرده و بلافاصله ارتباط بي سيم داده با شبكهI P ادارات دولتي دهكده برقرار مي شود. بي درنگ موبايلكام تبديل به يك گره از اين شبكه با دسترسي كامل، سريع و امن به منابعI T بوفالوگرو مي شود. در همين حال دوربين صحنه هاي آتش سوزي را براي مسوولان دولتي و متخصصان ايستگاه آتش نشاني مخابره مي كند. در حالي كه آتش نشانان با آتش دست و پنجه نرم مي كنند، بايد در مورد ساكنان خانه نيز اطلاعاتي به دست آورند. خدمه موبايلكام با استفاده از كامپيوتر به بانك اطلاعاتي شهر متصل و ساكنان خانه را شناسايي مي كنند. در همين حال گروه خدمات شهري كه به محل رسيده اند، با استفاده از موبايلكام به اطلاعات جغرافيايي مربوط به بانك اطلاعاتي شبكه خدمات شهري دسترسي پيدا كرده و از بهترين محل، جريان برق و گاز خانه آتش گرفته را قطع مي كنند. در اين بين افسر پليس از طريق كامپيوتر خود با ارتباط بي سيم به موبايلكام و از آن طريق به ايستگاه پليس متصل شده، گزارش خود را بلادرنگ از صحنه حادثه ارسال مي كند.
در حقيقت موبايلكام تركيبي از يك مركز فرماندهي عمليات حلقه شبكه ، نقطه دسترسي شبكه بي سيم و يك استوديوي چندرسانه اي است. بيشتر اوقات در منطقه حادثه، شبكه تلفن همراه به دليل ترافيك بالا از سرويس خارج مي شود، در چنين شرايطي موبايلكام دو كانال صوتي تلفني از طريق سيستم تلفنيI P به مقصد تلفن هاي دولتي در اختيار مي گذارد. تمامي اين اطلاعات - صدا، تصوير و داده - به طور همزمان از طريق شبكه بي سيم مبتني برI P ارسال مي شوند.
به نيشابور بازگرديم... به محلي كه اگر توجه و نظارت بيشتري توسط مسوولان امر و متخصصان آتش نشاني پس از اطفاي حريق اوليه از مركز استان ياتهران انجام مي گرفت، شايد شاهد صحنه هاي سوخته اطراف ايستگاه نبوديم. در شرايط فعلي شايد نتوان نسبت به تامين نيروي متخصص و آموزش ديده كافي در گوشه و كنار كشور براي مقابله با چنين شرايطي اقدام كرد، پس اگر در شرايط بحراني بتوان به ترتيبي از فن آوري اطلاعات و ارتباطات بهره گرفت تا بدون انتقال مسوولان و متخصصان امداد به محل حادثه از راهنمايي هاي ايشان بهره گرفت، ممكن است ديگر شاهد تلفات سنگين در اين حوادث نباشيم. با برقراري چنين ارتباطي حتي مي توان از نظرات كارشناسان كشورهاي ديگر نيز استفاده كرد و صحنه هاي حادثه را در زمان وقوع به نظر ايشان رسانيد و از تجارب آنان نيز استفاده كرد. اين ارتباط از طريق اتصال شبكه هاي ملي به شبكه اينترنت مهيا مي شود. پليس بين الملل (اينترپل) از چنين امكاني استفاده كرده و سيستم ارتباطي جهاني موسوم به ۷/۲۴I- را توسعه داده است. اين سيستم ارتباطي در حال حاضر از طريق شبكهI P اختصاصي اينترپل، ۱۷ كشور را هم اكنون تحت پوشش خود قرار داده و به زودي ۱۲ كشور در آمريكاي جنوبي نيز به آن متصل مي شوند و در كمتر از يك سال آينده همه ۱۸۱ كشور عضو اينترپل به آن متصل خواهند شد. درخواست هاي ارسالي از گوشه و كنار دنيا به صورت خودكار رمز وكشف رمز مي شوند، به ترتيبي كه يك افسر پليس مي تواند در حال تعقيب يك اتومبيل مشكوك، اطلاعات آن خودرو را در بانك اطلاعاتي اينترپل جست وجو كند و نتايج را بلافاصله دريافت كند.
نتايج مطالعه لاتنر (۲۰۰۳(Sandmark نشان مي دهد در ايالات متحده آمريكا طي سال ۲۰۰۳ ميلادي، سرمايه گذاري بالغ بر ۸ ميليارد دلار صرف فن آوري اطلاعات در دستگاه هاي متولي امنيت عمومي مي شود. رقمي معادل ۴۵ درصد از اين سرمايه گذاري نيز، به شبكه هاي ارتباطي و مخابراتي اختصاص دارد. ترديدي وجود ندارد كه جدا از صرفه جويي هاي اقتصادي و افزايش بهره وري در كاركرد دستگاه هاي متولي امنيت عمومي، وجود چنين سيستم هايي مي تواند علاوه بر نجات جان بسياري، از خسارات مادي و معنوي فراواني جلوگيري كند. فن آوري هاي نوين در زمينه سيستم هاي اطلاعاتي و ارتباطي توجه بيش از پيش مسوولان وسياست گذاران دستگاه هاي امنيت عمومي را طلب مي كند تا با يافتن راه حل هاي نوين مبتني بر اين فن آوري ها آمادگي بيشتري را در مواجهه با بحران ها و حوادث آتي به دست آوريم.
ماخذ:


Sand smark, Fred; Serve+Protect, iQ
56Magazin, March

ُُAprril 3002, P,
پژمان عليميرزايي، دانش آموخته مهندسي برق - الكترونيك، دانشجوي كارشناسي ارشد مديريت اجرايي، دانشكده مهندسي صنايع دانشگاه علم وصنعت ايران


ايرانشهر
تهرانشهر
جهانشهر
حوادث
در شهر
درمانگاه
طهرانشهر
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  جهانشهر  |  حوادث  |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |