ديروز و امروز برنامه هاي توسعه
|
|
ابوالحسن ابتهاج، يكي ازمديران و مردان برنامه ريزي اقتصادي - بويژه پيش از انقلاب اسلامي در خاطرات خود (خاطرات ابوالحسن ابتهاج، انتشارات علمي، بهار ۱۳۷۱، جلد اول، صفحه ۳۰۰ ) مي نويسد:با تشكيل شوراي اقتصاد در همان جلسه اول شورا به حضار گفتم، اگر بقالي بخواهد يك اتاق گلي بسازد، قبلاً با بناي محل صحبت مي كند و با راهنمايي او نقشه اتاق و هزينه آن را تعيين مي نمايد و پس از اطمينان از اين كه آن اتاق نظرش را تأمين و او از عهده مخارج آن بر مي آيد، اقدام به ساختمان مي كند. آيا دليلي دارد كه دولت دست به صدها كار بزرگ و مختلف بزند و به خودش هيچ زحمت ندهد كه اين اصول لازم و واجب را رعايت كند؟» به اين ترتيب و به قول ابتهاج نخستين اتاق «نقشه اقتصادي» در ايران شكل گرفت.
بعدها و در ۲۳ مرداد ۱۳۲۳ دولت ساعد تصميم گرفت شورايي به نام «شوراي عالي اقتصادي» تشكيل دهد تا با استفاده از رهنمودهاي آن در رفع مشكلات مالي و اقتصادي كشور اقدام كند. ولي اين شورا به علت تغيير كابينه، در آن زمان عمل مثبتي انجام نداد. در اسفند ۱۳۲۴، براي تهيه طرح كلي برنامه، كميسيوني در «بانك ملي ايران» تشكيل شد و در ۱۰ فروردين ۱۳۲۵ در جلسه شوراي عالي اقتصادي به رياست احمد قوام نخست وزير وقت، مقرر شد بر اساس دو اصل «بالا بردن واحد سطح زندگي» و «تعديل در توزيع ثروت» شوراي عالي اقتصادي، نقشه هايي طرح و پيشنهاد كند. پس از آن در ۱۷ فروردين ۱۳۲۵ براي تهيه برنامه چند ساله تشكيل «هيأت تهيه نقشه اصلاحي و عمراني كشور» به تصويب هيأت وزيران رسيد. اين هيأت در پايان خرداد همان سال گزارش خود را به نخست وزير داد. اين گزارش را مي توان نخستين پيشنويس برنامه ۷ ساله اول ايران تلقي كرد. هيأت دولت در ۱۱ مرداد ۱۳۲۵ اين پيشنويس را تصويب كرده و به ايجاد هيأت ديگري به نام «هيأت عالي برنامه» تحت رياست شخص نخست وزير رأي داد. هيأت عالي ياد شده ۵ كميسيون تشكيل داد و از ۹ شهريور ۱۳۲۵ شروع به كار كرد. اين هيأت براي بخشهاي اقتصادي و اجتماعي كشور برنامه اي ۵ تا ۷ ساله با هزينه اي برابر ۱۵ ميليارد ريال تنظيم و به هيأت دولت ارائه كرد.
دولت در ۳ آبان ۱۳۲۵ از طريق سفارت ايران در آمريكا از «بانك بين المللي ترميم و توسعه» ۲۵۰ ميليون دلار وام تقاضا كرد. بانك جهاني (ترميم و توسعه) براي پرداخت وام تقاضاي گزارش كرد.
شركت آمريكايي «موريس نورسن» به ايران آمد و اين گزارش را تهيه كرد. گزارش در آذر ۱۳۲۶ آماده شد. سرانجام بر اساس اين گزارش در ۱۴ ارديبهشت ۱۳۲۷«لايحه قانون برنامه ۷ ساله عمراني كشور» به مجلس شوراي ملي ارائه شد. از ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۷، ۶ برنامه عمراني در كشور تدوين شد كه ۵ برنامه اجرا و برنامه ششم عمراني به دليل پيروزي انقلاب اسلامي در بهمن ۱۳۵۷ شرايط اجرايي پيدا نكرد.
برنامه دوم در ۸ اسفند ۱۳۳۴ در مجلس تصويب شد و از اول مهر ۱۳۳۴ اجرا و تا ۳۱ شهريور ادامه داشت. برنامه سوم عمراني در ۲۱ ارديبهشت ۱۳۴۶تصويب، از اول مهر ۱۳۴۱ اجرا و آخر اسفند ۱۳۴۶ پايان يافت. برنامه چهارم عمراني در ۲۷ اسفند ۱۳۴۶ تصويب از اول فروردين ۱۳۴۷ اجرا و آخر اسفند ۱۳۵۱ پايان يافت.
برنامه پنجم عمراني در ۵ اسفند ۱۳۵۱ در مجلس شوراي ملي وقت تصويب و از اول فروردين ۱۳۵۲ اجرا و آخر اسفند ۱۳۵۶پايان يافت. برنامه پنجم عمراني در ۶ خرداد ۱۳۵۶ تجديد نظر شد. برنامه ششم عمراني كه در سازمان برنامه و بودجه وقت تصويب شد، هرگز فرصت پيدا نكرد به مجلس بيايد. آمارهاي ارائه شده نشان مي دهد اعتبار عمراني برنامه هاي اول تا ششم در رژيم پيشين به ترتيب معادل ۲۱ ميليارد ريال، ۸۴ ميليارد ريال، ۲۳۰ ميليارد ريال، ۵۶۸ ميليارد ريال، ۱۵۶ ميليارد ريال (در تجديد نظر ۲۶۲۶ ميليارد ريال) و ۷۱۴۳ ميليارد ريال بوده است. در برنامه هاي اول و دوم توسعه كه ۷ ساله بودند، رشدهاي كمي پيش بيني نشده بود. در برنامه هاي دوم و پنجم رشد توليد سالانه ناخالص داخلي به طور متوسط در هر برنامه به ترتيب ۶ درصد، ۴/۹ درصد، ۲/۱۱ و
۹/۲۵ درصد بود.
برنامه توسعه پس از انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، زندگي اقتصادي ايران تحت نفوذ شرايط سياسي داخلي و خارجي قرار گرفت. سالهاي تثبيت انقلاب و سالهاي جنگ موجب شد، تدوين برنامه هاي ۵ ساله عمراني با اخلال مواجه شود. با اين همه، برنامه اول توسعه (اجرا نشد) در ۲۰ تيرماه ۱۳۶۲ به تصويب هيأت دولت رسيد. در برنامه اجرا نشده اعتباري معادل ۸۸۶۳ ميليارد ريال پيش بيني شده بود. رشد متوسط سالانه در ۵ سال اجراي برنامه ۸/۴ درصد بود. در دي ماه ۱۳۶۴، برنامه اول توسعه تدوين شده، اصلاح شد. در ۲۰ اسفند ۱۳۶۵ «برنامه شرايط استقلال اقتصادي كشور» به تصويب شوراي اقتصاد رسيد كه به دلايل گوناگون توفيق نيافت به صورت كامل اجرا نشود.
برنامه اول توسعه جمهوري اسلامي ايران در آبان ۱۳۶۷ تدوين و در ۱۱ بهمن ۱۳۶۸ به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد. زمان اجراي اين برنامه ۱۳۶۸ و زمان پايان آن آخر اسفند ۱۳۷۱ تعيين شد. تدوين برنامه دوم توسعه با شرايط خاصي مواجه شد و كشور سال ۱۳۷۳ را بدون داشتن برنامه ۵ ساله طي كرد. برنامه دوم توسعه كه در آذر ۱۳۷۲ تدوين شده بود در يك سال بعد و در آذر ۱۳۷۳ به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد. برنامه دوم توسعه از ۱۳۷۴ اجرا و آخر اسفند ۱۳۷۸ پايان يافت. رشد سالانه توليد ناخالص داخلي كه در برنامه اول توسعه ۳/۷ درصد محقق شده بود به ۱/۵ درصد كاهش داده شد.
برنامه، چرا؟
بررسي هاي انجام شده در همه سالهايي كه از ۱۳۲۷ تا امروز برنامه هاي عمراني و توسعه داشته ايم نشان مي دهد، در حالي كه زمان و نيروي قابل توجهي براي تدوين برنامه ها از دست مي رود، آنچه اجرا مي شود با آنچه تدوين مي شود عموماً تفاوتهاي قابل توجهي دارد. ناسازگاري در برنامه و اجرا علاوه بر ارقام كمي، در ماهيت برنامه ها نيز به صورت چشمگيري خودنمايي مي كند. جاي دوري نرويم و به برنامه سوم توسعه كه يك سال ديگر از زمان اجراي آن باقي مانده نگاه كنيم. در برنامه سوم توسعه چند هدف بسيار مهم وجود داشت كه تفاوت آن را با برنامه هاي اول و دوم نشان مي داد. يكي از مهمترين هدفگذاريها در برنامه سوم توسعه «هدفمند كردن يارانه ها» بود كه در سال چهارم اجراي آن هنوز در قدم اول در جا مي زند. خصوصي سازي بانك ها و شركت هاي بيمه، خصوصي سازي پتروشيمي ها و برخي فعاليتهاي مربوط به پالايشگاهها و نيروگاهها و مخابرات نيز به اندازه لازم جلو نرفته اند. برنامه سوم توسعه در بخش هاي اجتماعي و فرهنگي نيز سياستگذاري و هدفگذاريهايي كرده بود كه عموماً به شكل واقعي اجرا نشده اند. ساماندهي شركتهاي دولتي در نيمه راه مانده است، صندوق يا حساب ذخيره ارزي از هدفهاي خود دور شده است و... برخي كارشناسان معتقدند، در چنين شرايطي كه هدفهاي مهم برنامه هاي تدوين و تصويب شده اول و دوم و سوم توسعه همواره در عمل ناديده گرفته شده اند، آيا نيازي به تدوين برنامه هاي ۵ ساله به شكلي كه يادگار دهه ۱۳۲۰ است وجود دارد؟ آيا در هزاره سوم ميلادي كه شتاب متغيرها و فعاليتهاي اقتصادي لحظه اي و آني، تدوين برنامه هاي ۵ ساله به شكل غيرمدرن و قديمي كه در آن يك صندوق به نام دولت وجود دارد كه درآمد پول نفت، ماليات و... را بر اساس چانه زني هاي هر بخش بين آنها تقسيم مي كند ضرورت دارد.
برخي كارشناسان و مسئولان اقتصادي معتقدند از آنجا كه دولت به هر دليل درآمد حدود ۲۰ ميليارد دلار نفت را به خزانه خود واريز مي كند براي خرج كردن آن بايد برنامه اي باشد. علاوه بر اين طرفداران تدوين و اجراي برنامه هاي ۵ ساله مي گويند، نمي شود اقتصاد را به حال خود رها كرد و بايد از يك مركز فرماندهي كه بهتر است سازمان برنامه باشد- كنترل شود. مخالفان تدوين برنامه هاي ۵ ساله نيز مي پرسند، آيا بهتر نيست فعاليتهاي اقتصادي را در شرايط آزادي انتخاب براي مردم فراهم كنيم و اگر دولت مي خواهد كاري كند از طريق برنامه هاي يك ساله در بودجه ها باشد؟ آيا برنامه ريزي براي اقتصاد ملي با تمام اجزا و پيچيدگي هاي آن به ويژه در شرايطي كه فعاليتهاي اقتصادي به دليل گسترش جهاني خود از استيلاي دولت هاي ضعيف خارج مي شود، فايده دارد؟ بايد منتظر ماند و ديد.
|