نگاهي گذرا به رويدادهاي آموزش و پرورش در سال ۸۲
سالي پرشكوه در آموزش و پرورش!
|
|
فهرست كردن رويدادها در وزارتخانه اي با ۷/۱۶ ميليون دانش آموز، ۱/۱ ميليون معلم و كارمند، ۶۰۰ هزار كلاس درس و بيش از ۱۳۰ هزار واحد آموزشي، نمي تواند حق مطلب را ادا كند. با اين حال ،بهتر است از مهمترين رويدادها سخن بگوئيم. خروج متولدين سالهاي اول انقلاب و جنگ تحميلي (سالهايي كه شعار فرزند بيشتر، زندگي بهتر داده مي شد) از چرخه آموزش و پرروش باعث شد كه تعداد دانش آموزان با رشد منفي به كمتر از ۱۷ ميليون نفر برسد. به اين ترتيب تعدادي از مدارس دونوبته به ويژه در مقطع ابتدايي روال عادي خود را بازيافتند. البته بخشي از اين كاهش معلول ترك تحصيل گسترده دانش آموزان بود كه به گفته يكي از معاونين وزير فقط در مقطع راهنمايي تحصيلي، تعداد آنها در سال تحصيلي ۸۲-۸۱ بيش از ۳۰ درصد دانش آموزان را شامل مي شد.
سال پيش باز هم بحث بر سر اجراي ماده سي ام قانون اساسي، تحصيلات رايگان و اخذ شهريه از دانش آموزان به روال سالهاي قبل ادامه يافته و حتي باعث استيضاح وزير شد. مخالفين و موافقين حرفهاي هزار بار گفته را باز هم تكرار كردند و سر آخر حاجي ابقاء شد. نيمه دوم سال ۸۲، آموزش و پرورش ملزم شد كه ماده ۸۸ قانون «تنظيم مقررات مالي دولت» يا به عبارتي واگذاري مديريت مدارس به بخش غيردولتي را شتابزده و در آذرماه اجرا كند.و با تعدادي از مديران مدارس دولتي قراردادهايي امضا شد كه براساس آن سرانه مدرسه در اختيار مدير قرار مي گرفت و مدير با ابتكار و خلاقيت خود مدرسه را اداره مي كرد. اما نه سرانه اي به اين مديران داده شد و نه اختياري. حاصل اجراي اين طرح تعدادي قرارداد امضا شده بود تا به مسئولان بالاتر گفته شود كه اين طرح اجرا شد!
اين طرح كه در دعواهاي جناحي به عنوان خصوصي سازي مدارس و فروش مدارس دولتي معروف شد، قبل از تولد از دنيا رفت.
سال پيش شكاف بين بخش ستادي وزارتخانه و مدارس عميق تر شد.
نگاه تحقيرآميز مديران ارشد به كادر مدرسه تداوم يافت و اين دو گروه مانند ساكنان دوسياره متفاوت نتوانستند شيرزاد عبداللهي
حرف هاي همديگر را بفهمند. سال پيش تلاش مشاور وزير در امور تشكل ها، براي رمزگشايي از سخنان فعالان صنفي به جايي نرسيد و كارشناسان پس از ساعتها مطالعه نظر دادند كه معلمان با لهجه اي مهجور سخن مي گويند كه سالهاست منسوخ شده است. معلمان از مطالبات خود گفتند و مسئولان از پرداخت مطالبات معوقه. سرانجام پست مشاور در امور تشكل ها حذف شد و به پاس تلاش هاي بي وقفه مشاور به او پست اجرايي تفويض شد. سال پيش مسئول كوبيدن مشت محكم بر دهان منتقدان آموزش و پرورش بركنار شد و در راستاي تاليف قلوب به او پست جديدي در امور مالي تفويض شد. سال پيش، سال درخشش ستاره اقبال يكي از مديركل هاي آموزش و پرورش بود. او كه اينك تنها يك قدم با وزارت فاصله دارد، به تدريج در شكل و شمايل مرد نيرومند و گره گشاي اين وزارتخانه مطرح مي شود.
سال پيش براي اولين بار وزارت آموزش و پرورش روز جهاني معلم (۱۳ مهر) را به رسميت شناخت و به مناسبت اين روز پوستر چاپ كرد و وزير آموزش و پرورش پيام فرستاد. سال پيش باز هم نجواها و گلايه هاي منطقي معلمان با گوشهاي بسته روبه رو شد و سرانجام در آخرين روزهاي سال كه خانواده معلمان، جيب هاي خالي آنها را پشت و رو كرده بودند، نجواها فرياد شد؛ فريادي خاموش كه همگي آن را شنيدند.
سال پيش سال وعده هاي تكراري مديران سازمان مديريت و برنامه ريزي بود و تدوين لايحه «مزاياي ويژه فرهنگيان». لايحه اي كه تا پايان سال به دولت ارائه نشد و هيچكس مسئوليت تاخير آن را به عهده نگرفت. سال پيش روند زوال شغل معلمي به عنوان يك حرفه همچنان پيش رفت و تعداد بيشتري از معلمان نوميد از تامين زندگي، به مشاغل حاشيه اي روي آورند و بر تعداد رانندگان مسافربر،
دست فروشها ، مغازه داران شهرستاني، كشاورزان، كاركنان بنگاه هاي مسكن و اتومبيل افزوده شد. سال پيش مسئولان آموزش و پرروش كه در شهرهاي بزرگ با ۷۰ هزار معلم مازاد روبرو هستند، وعده دادند كه ۳۵ هزار معلم جديد را استخدام خواهند كرد. سال پيش معلمان جان سختي كه در انتظار شروع اصلاحات، چشم به افق وزارتخانه دوخته بودند، به اين نتيجه رسيدند كه يا اصلاحات در اين وزارتخانه انجام شده است و آنها بي خبر مانده اند و يا اينكه اصلاحات هرگز آغاز نخواهد شد.
سال پيش دايره بسته مديران همچنان بسته ماند.در اين سال تشكل هاي صنفي همچنان در پشت بام منازل، در پارك ها و در حاشيه بزرگراه ها جلسات خود را تشكيل دادند. مثل سالهاي قبل از اجراي قانون نظام هماهنگ سخن گفتند، فيش هاي حقوق كاركنان وزارتخانه هاي ديگر را هم نشان دادند و از اينكه نه اختيار شيرهاي نفت دست آنهاست و نه خودرو توليد مي كنند و نه از مردم ماليات مي گيرند، متاسف نشدند، چرا كه فكر مي كنند كار آنها مهمتر است و مدرسه كارخانه آدم سازي يا به عبارتي مركز تربيت نيروي انساني است؛چيزي كه اصلي ترين سرمايه كشورهاي پيشرفته است. سال پيش همچنان اين بحث مطرح بود كه معلمان زياد هستند يا زيادي. اين بحث نيز مثل بسياري از مباحث ديگر به نتيجه نرسيد. سال پيش مسئولان وزارت آموزش و پرورش، راه جديدي يافتندو در شگردي مبتني بر فرافكني،خود نيز به خيل معترضان به وضع موجود پيوستند و از عملكرد سازمان مديريت و برنامه ريزي و نهادهاي بودجه گذار و كساني كه تأمين وضعيت معيشتي معلمان را عهده دار هستند، انتقاد كردند، بي آن كه برنامه و طرح مشخصي را ارائه دهند.
|