احمد جلالي فراهاني 
برخي از نويسندگان اين وبلاگ ها هم از عزمي سخن مي گويند كه براي ترك اعتياد خود جزم كرده اند. يكي از آنها مي نويسد ، اما من نمي خواهم با اين حرف ها به گذشته ام برگردم يا بهتر بگم خودم را آزار دهم، من با گذشته خودم كنار آمدم و حالا مي خواهم تغيير كنم. آيا مي توانم؟
«آشنايي من با موادمخدر در سن ۱۴ سالگي اتفاق افتاد. البته اين رو بگم به دليل آشنابودن من از بچگي با اين متا! خوب مي شناختمش... اوايل كه شروع به مصرف مواد كرده بودم (ترياك) به صورت تفريحي و براي خوش گذراني و با دوستان بودن...»
«از اين جايي كه اعتياد بيماري مرموز و پيش رونده است زماني به خود آمدم صبح وقتي از خواب بيدار مي شدم حالتي غيرعادي داشتم. مثل آبريزش بيني و چشم. خمياضه(!) كشيدن و عطسه كردن. فكر كردم اين حالت ها در اثر سرماخوردگي و مريضي به من دست ميده... خلاصه من به جايي رسيدم كه حق انتخاب نداشتم و مصرف براي من اجبار بود «زندگي مي كردم تا مصرف كنم و مصرف مي كردم تا زندگي كنم.»
از اين نوشته ها چه چيزي دستگيرتان مي شود؟ جملاتي كه مطمئناً شرح رنجي است كه فردي معتاد مي كشد. اما اين بار فرد معتاد قصه ما نه يك زنداني سابقه دار است، نه نويسنده اي پرشور و نه حتي جواني شرمسار كه براي عبرت ديگران تن به مصاحبه اي تلويزيوني داده باشد. او يك كاربر ناشناس اينترنتي است كه در وبلاگ شخصي اش ما را از رنجي كه خود بيماري مي نامدش آگاه مي سازد و اين كاربر ناشناس كه اسم وبلاگش را «نغمه آدما» گذاشته تنها كاربر اينترنتي نيست كه از اعتياد خود به ستوه آمده و آنرا در رسانه اي فرياد مي كشد. كافي است در قسمت «جست وجوي» گوگل فارسي كلمه هايي نظير «ترياك»، اعتياد و مواردي مثل اين را تايپ كنيد تا با دنياي ناشناخته معتادان به موادمخدر كه از اينترنت به عنوان ابزاري براي «خودفاش» سازي و رهايي از خود و تخليه بار رواني ناشي از احساس شرمي كه از معتادبودن خود دارند، آشنا شويد.
چه چيزي اين آدم ها را مجبور به خودافشايي آن هم در اينترنت مي كند؟ پنهان ماندنشان درپس وبلاگ هايي كه اسم هاي ساختگي دارند؟ يا نياز مبرمشان به رهايي از رنجي كه ديگر توان تحمل اش را ندارند؟
يكي از اين نويسندگان كه وبلاگ پرخواننده و مشتاقان پروپاقرصي دارد در جواب اين سوال (كه برايش ميل كرده ام) مي نويسد «تا حالا به آخر خط رسيده اي؟ بس است... خسته شدم مي خواهم خودم را تخليه كنم و براي اين كار به چيزي شبيه اعتراف نيازمندم.»
وبلاگ او «فرياد» نام دارد و كسي به اسم «احسان» پاي آنرا امضا مي كند. او ماجراي معتادشدن خودش را اين گونه شرح مي دهد «با يك چشم به هم  زدن معتاد شدم. سوزن سرنگ را كه در رگ خودم ديدم فهميدم تمام شده است. همه چيز تمام شد. خدارو شكر مي كنم كه هنوز زنده ام. چرا كه داستانم فقط با تزريق ترياك تمام نمي شود و هنوز ادامه دارد.»
مي بينيد! جملات درهم و سردرگمي كه بيشتر به واگويه هاي دروني و شخصي مي مانند و با اين حال حاوي نكات ارزشمندي هستند. همين نويسنده در نوشته ديگري از خودش مي نويسد «دچار دلمردگي از زندگي شده ام. سالهاست كه از خودم مي پرسم «خوب كه چي؟» و با اين سوال شب و روزم را سر مي كنم. حالا مي خواهم فرياد بزنم. آنقدر كه همه بشنوند. خب
كه چي؟»
جالب اين جاست كه يكي از خوانندگان وبلاگ او كه خود نيز زخم خورده اعتياد است و خود را «زخم خورده» مي نامد در اظهارنظري مي نويسد «چه بسا بيماران يا اشخاصي وجود دارند كه ديگر اهميتي به زندگي يا به تغيير و بهبودي در زندگي خود نمي دهند و دچار اين ديو بدفرجام شده اند!»
آنچه درباره اين وبلاگ ها و نويسندگان آنها مسلم است راه گريزي است كه آنها به دنبالش هستند و در اين عرصه نكاتي را مطرح مي كنند كه ريشه هاي اعتياد آنها را روشن مي كند. يكي از اين نويسندگان دختر جواني است كه نام وبلاگ خود را «تندر » گذاشته. او چگونگي معتادشدن خود را به زباني ساده شرح مي دهد:
«من فكر مي كردم با مصرف سيگار بزرگ شده ام و با چه احساس قدرتي اين كار را مي كردم و به دوستانم فخر مي فروختم و با اين كار خودم را از آنها بالاتر مي دانستم و به من احساس غرور دست مي داد. طولي نكشيد كه اين خود كم بيني من كه فكر مي كردم بايد با چيز ديگري از ديگران بالاتر باشم مرا به سوي مصرف چيزهاي ديگري كشيد...»
در برخي از وبلاگ ها شما با نويسنده اي باسواد و خوش قلم مواجه ايد كه اتفاقا جوياي اخبار هم هست. مثلا يكي از آنها كه نام «كاكا كلاغه» را براي وبلاگ خود برگزيده درباره مواد مخدر اين چنين اظهارنظر مي كند «چرا ما معتاد مي شويم؟ براي پاسخ به اين سوال مي خواهم مقداري از تاريخچه ياس و عقيم ماندن خودم را در اين كشور به عنوان يك انسان اهل مطالعه با شما در ميان بگذارم... حالا كه من به گذشته و تجربيات خودم نگاه مي كنم سه مرحله از ناداني هاي خود را به وضوح مي بينم: اولين مرحله را شما مي توانيد «ناداني معصومانه» بناميد. من در آن دوران براي خلاصي از خودم فكر مي كردم بايد با چيزي از ديگران برتر باشم كه يكي از آن چيزها مصرف مشروبات الكلي بود...»
در وبلاگ ديگري نويسنده سعي كرده است با زباني طعنه آميز و طنزگونه اجتماعي كه موجب اعتياد او شده است مرا به باد انتقاد بگيرد. او مي نويسد «قابل توجه پامنقلي هاي پيك نيك   به دست! اخيرا مديركل... اعلام كرده كه بيشترين مرگ و مير معتادين كشور در تهران رخ مي دهد و دليل اصلي مرگ و مير اين پهلوانان گمنام ناخالصي مواد مخدر و گراني در دسترس نبودن مواد مخدر خالص است. از... تقاضا داريم با توجه به اينكه توليد ترياك در افغانستان ۷ درصد رشد داشته كمي از سخت گيريهاي سابق بكاهند تا ديگر شاهد رشد ۵۰ درصدي ميزان مرگ و مير معتادان نباشيم...»
برخي از نويسندگان اين وبلاگ ها هم از عزمي سخن مي گويند كه براي ترك اعتياد خود جزم كرده اند. يكي از آنها مي نويسد «من از اين كه درسم را ادامه نداده بودم پشيمان بودم، ولي نمي خواستم اين واقعيت را قبول كنم و خودم را طور ديگري نشان مي دادم و هميشه مي خواستم خودم را بهتر از آن چيزي كه بودم نشان دهم و اين احساس خود كم بيني مرا آزار مي داد... درسته كه من گذشته زياد خوبي نداشتم و مثل همسن و سال هاي خودم طعم لذت بردن از سن خود را نچشيدم... اما من نمي خواهم با اين حرف ها به گذشته ام برگردم يا بهتر بگم خودم را آزار دهم، من با گذشته خودم كنار آمدم و حالا مي خواهم تغيير كنم. آيا مي توانم؟»
به هر حال در كشوري كه سالي ۲۰۰ هزار تن مواد مخدر فقط در آن كشف مي شود و معلوم نيست چقدر ديگر كشف نمي شود، كشوري كه مقام چهارم دنيا را در تعداد وبلاگ نويسان دارد، كشوري كه گريز از مشكلات و احساس لذت هاي كاذب از علل اصلي گرايش جوانان و نوجوانانش به مصرف مواد مخدر است و بالاخره در كشوري كه هر ۵ كيلو ترياك در آن مي تواند يك جوان را از بين ببرد داشتن وبلاگ هايي كه نويسندگانش از اعتياد رنج مي برند شايد امر چندان غيرمعمولي نباشد.
اجازه بدهيد گزارشم را با نوشته يكي از اين وبلاگ ها به پايان ببرم. نويسنده اين وبلاگ هدف خود را از نوشتن سرنوشت غم انگيز اعتيادش اينگونه بيان مي كند «اين داستان مي تواند پيامي باشد براي كساني كه حتما بيماري در اقوام و دوستان دارند يا خودشان بيمارند. موفق و شاد باشيد! (نوشتم در ساعت ۱۴:۴ توسط»(ehsan .

بخوانيد خبري را كه رييس مركز مبارزه با موادمخدر ناجا به رسانه ها رسانده.
جالبترين بخش اين خبر افزايش ۷۵ درصدي كشف ترياك توسط نيروي انتظامي است. ماموران نيروي انتظامي سال گذشته ۱۱۰ هزار و ۶۰۰ كيلوگرم ترياك كشف كرده اند كه نسبت به سال ۸۱ (۶۲ هزار و ۳۰۰ كيلوگرم) ۷۵ درصد رشد نشان مي دهد. شما فكر كنيد چند هزار كيلو موادمخدر در اين سالها كشف نشده!
نيروي انتظامي در سال گذشته ۲۰۱ هزار و ۵۰۰ كيلوگرم ترياك كشف كرد كه اين رقم نسبت به كشف ۱۳۱ هزار كيلوگرم ترياك سال ۸۱، ۵۴ درصد افزايش نشان مي دهد.
فراواني موادمخدر نسبت به سال ۸۱، ۳۴ درصد كاهش داشته و درصد بيشتري از موادمخدر پس از ورود، جمع آوري و كشف شده است.
سال ۸۲، كنترل مرزها براي برخورد با گروه هاي مسلح قاچاقچي موادمخدر در شرق كشور تشديد شد.
سال گذشته ۹۰ درصد كشفيات موادمخدر كه معادل ۱۸۰ هزار و ۷۰۰ كيلوگرم بوده است در شرق كشور در ۶ استان سيستان و بلوچستان، خراسان، كرمان، هرمزگان،  فارس و يزد صورت گرفته است.
سال ۸۱، نيروي انتظامي در هنگ هاي مرزي (افغانستان و پاكستان) يك هزار و ۵۰۰ كيلوگرم موادمخدر كشف كرد كه اين رقم در سال گذشته به ۱۵ هزار و ۴۰۰ كيلوگرم رسيد.
«نيروي انتظامي سال ۸۲، يك هزار و ۱۸۵ فقره عمليات در شرق كشور عليه گروه هاي مسلح قاچاق موادمخدر اجرا كرده است، همچنين توسط قرارگاه مرصاد كه مسووليت اصلي برخورد با اين گروه ها در شرق را برعهده دارد، ۴۷ هزار و ۲۰۰ كيلوگرم موادمخدر كشف شد كه اين رقم نسبت به رقم ۲۵ هزار و ۳۰۰ كيلوگرم كشفيات موادمخدر در سال ۸۱، ۸۶ درصد رشد نشان مي دهد.

سارقي كه اقدام به فروش دسته چك هاي سرقتي مي كرد به دام پليس افتاد. اين سارق پس از سرقت دسته چك افراد مختلف از داخل منزلشان درشهرستان اراك هر برگ آن را به مبلغ ۱۰هزار تومان به كلاهبرداران مي فروخت. در پي اطلاع ماموران از اينكه شخصي به نام سعيد پس از سرقت دسته چك، آنها را به كلاهبرداران مي فروشد، آنها با هماهنگي قضايي وارد عمل شدند و سعيد را دستگير كردند كه در بازرسي بدني او يك دسته چك و يك جلد گواهينامه پايه دوم كشف شد ماموران در ادامه تحقيقات پي بردند كه آنها سرقتي هستند و يك هفته قبل از خانه اي ربوده شده بودند.
متهم در بازجويي ها با اعتراف به سرقت لوازم منزل به ارزش چهار ميليون تومان اقرار كرد «باهمدستي يكي از دوستانم در نقاط مختلف شهر سرقت مي كرديم» پس از اعتراف سعيد، ماموران موفق به دستگيري همدست او شدند كه آنها پس از تشكيل پرونده راهي زندان شدند.

ديوانگان در خيابان
از خرم آباد خبري داريم نه چندان داغ! شهروندان خرم آبادي از وجود بيماران رواني در خيابان هاي اين شهر گلايه مندند.
اين افراد در بيشتر مواقع وسيله تمسخر و سرگرمي كودكان و نوجوانان بوده كه گاهي اوقات آنان با پرتاب سنگ اقدام به آزار و اذيت آنان مي كنند.
وجود اين افراد گاهي در سطح معابر و خيابان ها و مراكز پرجمعيت باعث ايجاد مزاحمت شده و رفت و آمد را با مشكل مواجه مي كند. بيماران رواني به دليل رعايت نكردن مسايل بهداشت عمومي، سلامت شهروندان را به خطر انداخته اند.
وجود بيماران رواني در سطح خيابان ها علاوه بر اينكه آسايش شهروندان را سلب مي كند موجب نگراني و وحشت شهروندان به خصوص كودكان است.
گاهي ديده مي شود اين بيماران در شب ها در جلو در منازل و مغازه ها مي خوابند كه اين مساله خود موجب نگراني و ايجاد مشكلاتي براي خانواده هاست.
تعداد بيماران رواني طي چند ماهه گذشته در سطح شهر خرم آباد افزايش يافته است.
نزديك شدن به فصل گرما و خوش آب و هوا بودن اين شهر را مي توان از دلايل اين افزايش برشمرد.
۲۱۰ نفر بيمار رواني سال گذشته از سطح شهر خرم آباد جمع آوري شد كه بيشتر اين افراد مرد بوده اند.
۶۰ درصد از بيماران رواني را مردان، ۳۰ درصد را زنان و حدود ۱۰ درصد را كودكان تشكيل مي دهند.
سارقان مسلح جاده هاي همدان 
فرشته و خورشيد دو دختر جوان هستند كه درحال حاضر به جرم سرقت مسلحانه در بازداشتگاه به سر مي برند. اين دو زن هر روز سوار خودرو پرايد خود مي شدند و با اسلحه كلاشينكفي كه معلوم نيست از كجا آورده بودند، اقدام به سرقت مسلحانه مي كردند.
ماموران انتظامي همدان، هنگام كنترل خودروهاي عبوري در پليس راه همدان - قزوين به خودرو پرايدي كه به سمت همدان در حركت بود ظنين شدند و سريع آنرا تحت تعقيب قرار دادند كه راننده خودرو به ايست ماموران توجهي نكرد وبه سمت يكي از روستاهاي اطراف فرار كرد.
سرانجام ماموران طي يك عمليات تعقيب و گريز موفق به دستگيري سرنشينان خودرو كه دو زن به نام هاي فرشته و خورشيد بودند، شدند.
ماموران در ادامه، اقدام به بازرسي داخل خودرو كردند كه يك قبضه اسلحه كلاش همراه ۱۵ تير كشف شد.
متهمان در بازجويي ها ادعا كردند كه در سرقت هاي مسلحانه خود دو همدست مرد داشته اند كه جست وجوهاي پليس براي شناسايي و دستگيري آنها آغاز شد، مجازات سرقت مسلحانه طبق ماده ۶۵۲ قانون مجازات اسلامي هرگاه سرقت مقرون به آزار باشد و يا سارق مسلح باشد به حبس از سه ماه تا ده سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محكوم مي شود و اگر جرحي هم واقع شده باشد علاوه بر مجازات جرح به حداكثر مجازات مذكور در اين ماده محكوم مي شود.
موتورسيكلت همچنان ادامه دارد
هر چقدر هشدار مي دهند كه آقا به خدا موتورسيكلت خطرناك است و احتياط كنيد گوش كسي بدهكار نيست.
همين چند روز پيش ۲ موتورسيكلت در اتوبان ذوب آهن اصفهان با هم برخورد كردند و ۴ راكب آن به نام هاي «مهدي.خ»، «مهدي.م»، «عباس.د» و يك نفر مجهول الهويه در دم جان باختند.
كارشناسان علت اين حادثه را سرعت زياد و خارج شدن از مسير اصلي اعلام كردند.
سر آخر هم به موتورسواران هشدار داده شده كه هنگام رانندگي از كلاه ايمني استفاده كنند و با سرعت باز برانند.
شما چند نفر از اطرافيان خود را مي شناسيد كه مثلا  وسط ترافيك وعلا في چراغ قرمز ناگهان با موتور سواري كه از آسمان افتاده است تصادف كرده اند؟

مردي كه به دكه هاي مطبوعاتي دستبرد مي زد در جريان يك عمليات تعقيب وگريز توسط ماموران نيروي انتظامي دستگير شد. اين سارق زماني به دام افتاد كه با يك خودروي نيسان حال گذر از بلوار شهيد بهشتي شهرستان بوئين زهرا بود و ماموران با ديدن وي به او مشكوك شدند اما اين مرد بدون توجه به فرمان ايست آنها شروع به فرار كرد و به اين ترتيب عمليات تعقيب و گريز آغاز شد. در اين ميان ماموران هنگامي كه متوجه شدند راننده فراري قصد ندارد تسليم شود ابتدا يك تيرهوايي شليك كردند و سپس به سوي خودروي وي آتش گشودند كه در جريان تيراندازي متهم تحت تعقيب از ناحيه كمر مجروح و درنهايت دستيگر شد. پس از دستگيري اين متهم و بهبودي وي، بازجويي  هاي فني ماموران آغاز شد. مرد مجروح در اين بازجويي ها گفت: «به خاطر اين كه شغل مناسبي ندارم به دزدي روي آورده ام و چند لحظه قبل از آن كه ماموران به من مشكوك شوند ومرا تعقيب كنند به دو دكه مطبوعاتي دستبرد زده بودم.» بنابراين گزارش حكم سارق دكه هاي مطبوعاتي به زودي از سوي مراجع قضايي صادر مي شود.

ماموران نيروي انتظامي شهرستان اروميه موفق به شناسايي و دستگيري يك سارق زورگير شدند.
اين اتفاق زماني روي داد كه زن جواني سوار يك خودروي مسافركش شد، اما لحظاتي بعد سرنشينان اين خودرو با استفاده از چاقو وي را تهديد كردند و از او مبلغ ۶ هزار تومان به سرقت بردند و طعمه خود را پياده كردند.
در اين هنگام ماموران گشت انتظامي با مشاهده اين صحنه به تعقيب خودرو سارقان پرداختند و در خيابان جانبازان موفق به متوقف كردن آن شدند. به اين ترتب دزدان حرفه اي دستگير شدند و پس از انتقال به كلانتري به جرم خود اعتراف كردند و گفتند كه شيوه كار ما اين بود كه دو نفرمان به عنوان مسافر سوار خودرو مي شديم و افراد تنها را كه احتمال مي داديم پول زيادي همراه دارند سوار و در ميانه راه از آنها سرقت مي كرديم، اما در اين مورد آخر طعمه مان فقط ۶ هزار تومان پول همراهش بود.
بنا به اين گزارش پس از اعترافات اين سارقان، پرونده آنها براي رسيدگي به مراجع قضايي ارجاع شد.

قابل توجه آن دسته از خوانندگان محترمي كه ما را متهم به مردسالاري مي كنند. در سال ۱۳۸۱، ۲۸ هزار زن تهراني مورد خشونت قرار گرفتند. استان تهران بالاترين ميزان خشونت زنان و دختران را نسبت به ديگر استان ها دارد كه اين امر گوياي در امان نبودن آنان است. بسياري از زنان با توجه به شرايط زندگي، بافت فرهنگي، آبروريزي، حجب و حيا و طلاق، خشونت توسط مرد را مخفي مي كنند. مردسالاري، در حال گذار بودن جامعه، مخالفت مردان با فعاليت زنان در محيط بيرون، وجود هنجارهاي سنتي و مالكيت مرد را از عوامل خشونت عليه زنان است. دكتر طاهره ميرساردو آموزش همگاني را از راه حل هاي اساسي براي كاهش خشونت دانست و ادامه داد: وقتي ياد بدهيم كه مردان چگونه با مشكلات منطقي برخورد كنند، كمتر خشونت صورت مي گيرد. گسترش مراكز مشاوره و مشخص بودن حقوق زن و مرد، از ديگر عوامل كاهش خشونت عليه زنان بوده و بايد كساني كه در جامعه خشونت اعمال مي كنند به عنوان مجرم شناخته شوند.

دو سارق حرفه اي كه در طول يكسال گذشته از طريق سوراخ ديوار اقدام به سرقت گاوصندوق مي كردند دستگير شدند.
به گفته يكي از شاكيان اين پرونده، اين دو سارق كه حدود ۳۰ سال دارند پس از رفتن به باربري ها يا مصالح فروشي ها به اين بهانه كه كار مي خواهند وارد مغازه شده و پس از بررسي مغازه و مشخص كردن جاي گاوصندوق از مغازه خارج مي شدند و سپس در نيمه هاي شب هنگامي كه هيچ كس در مغازه نبود ديوار پشت گاوصندوق را سوراخ مي كردند و گاوصندوق را از مغازه مي ربودند و جالب اينجاست كه اگر گاوصندوق خيلي سنگين بود همانجا در آن را باز كرده و گاوصندوق را خالي مي كردند و اگر چنين نبود گاوصندوق را با خود مي بردند. اين ۲ سارق در آخرين سرقت خود از يك مصالح فروشي كه البته در آنجا كار مي كردند درحال تخليه گاوصندوق توسط ماموران گشت دستگير شدند و بعد از تحقيقات به چهار سرقت ديگر خود نيز اعتراف كردند.

۲۰۰ تن مواد مخدر در سال گذشته كشف شده است. حدود ۳ هزار و ۸۰۰ تن مواد مخدر در افغانستان توليد مي شود كه يك ميليارد و ۳۶۰ ميليون تومان دلار ازطريق آن عايد قاچاقچيان مي شود. به گفته جانشين اداره كل مبارزه بامواد مخدر ناجا، هر پنج كيلو ترياك مي تواند يك جوان را راز بين ببرد. باتوجه به حساس و عاطفي بودن جوانان، قاچاقچيان با تشكيل باندهاي مافيايي و برگزاري مجالس، جوانان را به سمت اعتياد سوق مي دهند. همكاري وزارت آموزش و پرورش در پيشگيري از اعتياد تاثير بسزايي دارد. لذت تنها از طريق راه هاي نادرست در فرد ايجاد نمي شود بلكه هر دانش آموزي مي  تواند با روي آوردن به هنر، ورزش و... از زندگي لذت برد. هم اكنون درمدارس ۷ منطقه از مناطق جنوبي شهرتهران به عنوان مدرسه سلامت آموزش هايي در مقطع اول و دوم متوسط در ۶۰ واحد آموزشي با كمك مديران، مشاوران و كارشناسان در حال اجراست كه در سال هاي آتي اين آموزش ها گسترش مي يابد.

آقاي گرهارد شرودر را كه خاطر حضور است. صدراعظم آلمان را مي گويم. آقاي صدر اعظم انتشار يك داستان جنايي را با دستور مستقيم خود ممنوع كرد.
در اين كتاب كه قرار بود توسط بنگاه انتشاراتي «بتسل» در نينبورگ منتشر شود، صاحب نااميد و سرخورده يك «دراگ استور» يك صدراعظم فرضي را كه به شدت شبيه به گرهارد شرودر است، هدف گلوله قرار مي دهد.
«پايان صدراعظم - گلوله نهايي نجات»، عنوان اين كتاب است كه نويسنده آن يك خبرنگار با نام مستعار «راينهارد ليبرمن» است.
چهره شرودر در تصوير روي جلد اين كتاب مورد هدف گلوله قرار گرفته است. طبق دستور صدراعظم آلمان تا زماني كه اين تصوير روي جلد تغيير نكند، انتشار اين كتاب ممنوع خواهد بود.
بنگاه انتشاراتي «بتسل» در صفحه اينترنتي خود تصوير روي جلد اين كتاب را تغيير داده است.

آفريقاي جنوبي كه يكي از كشورهاي داراي بالاترين آمار مبتلايان به ايدز است پس از يك بررسي ملي اعلام كرده از هر چهار زن جوان بين ۲۰ تا ۲۴ سال در آفريقاي جنوبي، يكي به ويروس ايدز آلوده است. تحقيقات دانشمندان دانشگاه «ويتواترزراند» نشان مي دهد ۵ ميليون نفر از جمعيت ۴۵ ميليوني آفريقاي جنوبي آلوده به ويروس ايدز هستند كه بالاترين ميزان آلودگي در جهان محسوب مي شود.
جوانان، ۱۰ درصد از مبتلايان به ويروس ايدز را در آفريقاي جنوبي تشكيل مي  دهند كه ۷۷ درصد آنها زن هستند. از هر ۴ زن جوان و از هر ۱۴ مرد جوان دراين كشور يكي آلوده به ويروس ايدز است.
نتايج اين بررسي نشان مي دهد ميزان موارد جديد ابتلا به ايدز ثابت مانده است و افزايشي را نشان نمي دهد، با اين حال ميزان آلودگي به ايدز در جوانان آفريقاي جنوبي بخصوص دختران جوان جزء بالاترين ميزان ابتلا درجهان است. بررسي وضعيت ۱۲ هزار جوان آفريقاي جنوبي نشان داد شيوع ايدز بين ۱۵ تا ۱۸ ساله ها نسبتا پايين است اما در گروه سني ۱۹ تا۲۴ سال به سرعت در حال افزايش است.

اين روزها تا دلتان بخواهد اخبار گوناگون با رقم هاي ۱۰ متري از كشفيات مواد مخدر در استان هاي مختلف كشور به اطلاع همگان مي رسد. مثلا در كجا؟ در خوزستان. ميزان كشفيات سال گذشته در خوزستان يك هزار و ۵۰۹ كيلوگرم بوده است. ۸۰ درصد كشفيات مواد مخدر معادل ۸۶۶ كيلوگرم در شهرستان بهبهان كه يكي از ورودي هاي مهم خوزستان است، كشف و ضبط شد. در اين رابطه يك هزار و ۵۶۶ نفر دستگير شدند كه از اين تعداد ۱۱۱ نفر قاچاقچي و يك هزار و ۳۱۷ نفر توزيع كننده بودند. همچنين ۱۱ هزار و ۱۰۳ معتاد دستگير و ۴۶ باند تهيه و توزيع مواد مخدر متلاشي و ۱۳ هزار و ۷۱۳ فقره پرونده در سال گذشته در اين استان تشكيل شده است.
هم اكنون ۸ هزار و ۳۲۹ نفر در سطح زندان هاي خوزستان محبوسند كه ۳۴ درصد محكوميت اين زندانيان در ارتباط با مواد مخدر است.

آقايان طلافروش كه اين همه از ناامني و خطرناك بودن شغلتان گله مي كنيد، خدا را شكر كنيد كه در پاريس نيستيد.
تعدادي سارق حرفه اي با حمله به يك جواهرفروشي در خيابان موزه لوور پاريس، طلا و جواهراتي را به ارزش ۵۰۰ هزار يورو به سرقت بردند.
سارقان با ورود به جواهرفروشي در نزديكي كاخ رياست جمهوري «اليزه» با تهديد فروشنده و خلع سلاح نيروهاي امنيتي فروشگاه، جواهراتي را به ارزش ۵۰۰ هزار يورو سرقت كردند.
پليس با استفاده از دوربين هاي مداربسته در فروشگاه جواهرفروشي، تحقيقات خود را جهت شناسايي سارقان آغاز كرده است.
به گفته پليس پايتخت فرانسه، همزمان با اين سرقت در خيابان «فوبورگ - سن مارتن» در منطقه ۱۰ پاريس نيز دو سارق به مغازه هاي اين خيابان دستبرد زده و بيش از ۳۰ هزار كارت تلفن و ۱۰ هزار يورو را به سرقت بردند.