به انگيزه برپايي پنجمين نمايشگاه ادواري تصويرگران كتاب كودك و گراميداشت دو تصويرگر برجسته ايراني در خانه هنرمندان
پنجمين نمايشگاه ادواري تصويرگران كتاب كودك با موضوع گراميداشت دو تصويرگر برجسته ايراني غلامعلي مكتبي و ژانت ميخائيلي از ۲۴ تا ۲۷ فروردين ماه در خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
انجمن تصويرگران كتاب كودك كه عهده دار برگزاري اين دوره از نمايشگاه ها است، عقيده دارد برپايي چنين نمايشگاههايي، امكان حضور فعال تر اين حركت صنفي را فراهم مي آورد و انجمن اميدوار است بتواند به مرور توجه بيشتري به حوزه هاي مهجور در زمينه تصويرگري داشته باشد.
اين انجمن همچنين اظهار اميدواري كرده است در كنار برپايي آثار اساتيد و بزرگان، جلوه هاي هنرمندانه و خلاقانه نسل جوان امروز هنر تصويرسازي را در مجموعه نمايشگاههاي ادواري برنامه ريزي كند و در اين مسير، همياري و حضور دائمي و تلاش نسل سوم تصويرگران را براي برافروخته نگاه داشتن شعله اين هنر ضروري محسوس مي داند.
در نمايشگاهي كه به همين منظور برپا شد، تعدادي از آثار تصويرگري غلامعلي مكتبي در نگارخانه خانه هنرمندان به نمايش درآمدند. اين هنرمند متولد ۱۳۱۳ و فارغ التحصيل رشته نقاشي از دانشكده هنرهاي زيبا در سال ۱۳۳۸ است. مكتبي در پاريس به ادامه تحصيل پرداخته و تصويرگري براي مجلات رشد از سال ۱۳۴۵ تاكنون را به همراه تصويرگري بيش از پنجاه عنوان كتاب كودك و نوجوان و تدريس در دانشگاهها برعهده داشته است.
غلامعلي مكتبي در زمينه تجربيات تصويرگري خود مي گويد: «با گذشت ۴۵ سال از كار تصويرگري كتابهاي درسي و مجلات كمك آموزشي و كتابهاي شعر و قصه براي كودكان و نوجوانان توانسته ام تجربه هايي كسب كنم كه به نظر اصولي و منطقي مي آيد.
از جمله اينكه: تصويري كه براي كودك كشيده مي شود، ضمن رعايت برداشت شخصي از موضوع مواردي را در نظر داشته باشيم؛ مانند: ايجاد ارتباط حسي و منطقي بين خط و رنگ و كمپوزيسيون، ايجاد نوعي هماهنگي و ارتباط بين تصوير و متن به شكلي عيني و حسي با كمك گرفتن از رنگهاي شاد و زنده و دلپذير و در عين حال متناسب با سطح فهم مخاطب و خط هاي ساده و راحت و در عين حال پويا و تأثيرگذار به طوري كه مخاطب بتواند راحت و آسوده با آن ارتباط حسي برقرار كند و نهايتاً از نگاه كردن به تصوير لذت ببرد و به (خيال) بنشيند.
ديگر اينكه ايجاد نوعي هماهنگي دلپذير بين عناصر تشكيل دهنده تصوير به گونه اي كه هر عنصر از كمپوزيسيون از نظر بصري تكميل كننده بقيه آن كمپوزيسيون باشد. در كمپوزيسيون رنگي يك تصوير موفق چنين ضرورتي نيز وجود دارد.
باز هم آمار گرفته شده مشخص كرده است كه كودك نياز فراوان به مشاهده تصوير در كنار متن دارد و نسبت به آن بسيار كنجكاو است و از نگاه كردن به آن لذت مي برد و همان گونه كه دوست دارد قصه يا شعر بشنود، اشتياق دارد كه اشكال آن را نيز ببيند.
بايد همواره در نظر داشت كه هر تصويري نمي تواند ميل كودك را ارضاء كند و بنابراين الزاماً نه تنها بايد داراي ويژگي هايي در خور ادراك، سليقه و ذهنيات او باشد، بلكه اين امكان را به او بدهد كه در جهان(خيال) خود سير كند و ناديده ها را ببيند و آموختني ها را بياموزد. همچنين هنرمندي كه سعي مي كند تا افكار و انديشه هاي خود را در قالب هنر خود اظهار بدارد و از اين طريق نتيجه بگيرد، همواره سعي در شناختن مخاطبان خود دارد و هميشه در اين انديشه است كه چگونه بايد عمل كند و چه راهي را براي رسيدن به هدف انتخاب نمايد.»
|
|
مكتبي همچنين گفته است: «متاسفانه در بسياري موارد ديده شده است كه هنرمند به قصد مثلاً آموزش، به شكلي ندانسته مانع خلاقيت مخاطبان خود مي شود و با قصد تقويت فكري و احساسي او، خودانگيختگي دروني مخاطبان را نسبت به آن كاهش مي دهد و يا به زعم خود باري از فكر و انديشه را در ذهن مخاطبان خود متراكم مي كند و حال آنكه مانع ايجاد معرفت او مي گردد و يا به قصد شكوفايي استعداد و ذخاير دروني او كاري انجام مي دهد، حال آنكه با دست خود مانع تحقق چنين چيزي مي شود و يا با انباشتن باري از دانسته ها و تجربه ها در برابر مخاطب مانع دستيابي او به مجهولات مي شود و در نهايت به قصد ياري، مانع كشف طبيعي سرمايه هاي فطري اش مي شود. همانگونه كه با قصد باروري انديشه ها و قريحه ها، مانع انديشيدن و نيز جوشش ذوقيات او مي شود.»
اين هنرمند در خاتمه مي گويد: «از جمله جذابيت هاي هنر، تأثيرگذاري ساده و آسان بر اركان روح و جان آدمي است كه تا زنده است او نيز در فكر و انديشه زنده و جاري است.»
ژانت ميخائيلي هنرمند تصويرگر ديگري است كه آثارش در اين نمايشگاه به معرض ديد عموم گذاشته شد.
ميخائيلي متولد ۱۳۱۵ تهران و فارغ التحصيل رشته نقاشي از دانشكده هنرهاي زيبا است كه تصويرگري براي مجلات رشد را از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۷۴ انجام داده و نيز براي بيش از ۱۰ جلد كتاب شعر و داستان تصويرگري كرده است.
«سه قدم دورتر شد از مادر»، «صد دانه ياقوت»، «صداي ساز مي آيد» و «جشن جوانه ها» از جمله كتابهايي هستند كه ميخائيلي آنها را نقاشي كرده است.
آثار اين تصويرگر به دلايل گوناگون مورد توجه كودكان و نويسندگان است. سادگي طرحها، نشاط رنگها و تركيب بندي هاي آسان و مناسب، دوري از تكلف و نيز به كار نبردن عناصر زائد از ويژگي هاي نقاشي هاي اين هنرمند است.
روابط خانوادگي در آثار ميخائيلي بسيار خوشايند و توأم با احساس و عاطفه تصوير شده است. همچنين توجه و رعايت فرهنگ بومي و ملي براي او امري كاملاً طبيعي است، چرا كه او به همين گونه زندگي كرده، با اين مردم معاشرت داشته و تحت تأثير اين فرهنگ قرار گرفته و همه اين موارد نيز در نقاشي هايش ظهور يافته اند.
ميخائيلي شايد در انجام هيچكدام از آثار خود به هويت فكر نكرده نباشد، بلكه آنچه را كه مي شناخته، با آن مأنوس بوده، آن را مي فهميده و يا دوست داشته به تصوير كشيده است.