سه شنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۸۳ - شماره ۳۳۶۱
به انگيزه برپايي پنجمين نمايشگاه ادواري تصويرگران كتاب كودك و گراميداشت دو تصويرگر برجسته ايراني در خانه هنرمندان
از سادگي تا تأثير گذاري طرحها و رنگها
005709.jpg
پنجمين نمايشگاه ادواري تصويرگران كتاب كودك با موضوع گراميداشت دو تصويرگر برجسته ايراني غلامعلي مكتبي و ژانت ميخائيلي از ۲۴ تا ۲۷ فروردين ماه در خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
انجمن تصويرگران كتاب كودك كه عهده دار برگزاري اين دوره از نمايشگاه ها است، عقيده دارد برپايي چنين نمايشگاههايي، امكان حضور فعال تر اين حركت صنفي را فراهم مي آورد و انجمن اميدوار است بتواند به مرور توجه بيشتري به حوزه هاي مهجور در زمينه تصويرگري داشته باشد.
اين انجمن همچنين اظهار اميدواري كرده است در كنار برپايي آثار اساتيد و بزرگان، جلوه هاي هنرمندانه و خلاقانه نسل جوان امروز هنر تصويرسازي را در مجموعه نمايشگاههاي ادواري برنامه ريزي كند و در اين مسير، همياري و حضور دائمي و تلاش نسل سوم تصويرگران را براي برافروخته نگاه داشتن شعله اين هنر ضروري محسوس مي داند.
در نمايشگاهي كه به همين منظور برپا شد، تعدادي از آثار تصويرگري غلامعلي مكتبي در نگارخانه خانه هنرمندان به نمايش درآمدند. اين هنرمند متولد ۱۳۱۳ و فارغ التحصيل رشته نقاشي از دانشكده هنرهاي زيبا در سال ۱۳۳۸ است. مكتبي در پاريس به ادامه تحصيل پرداخته و تصويرگري براي مجلات رشد از سال ۱۳۴۵ تاكنون را به همراه تصويرگري بيش از پنجاه عنوان كتاب كودك و نوجوان و تدريس در دانشگاهها برعهده داشته است.
غلامعلي مكتبي در زمينه تجربيات تصويرگري خود مي گويد: «با گذشت ۴۵ سال از كار تصويرگري كتابهاي درسي و مجلات كمك آموزشي و كتابهاي شعر و قصه براي كودكان و نوجوانان توانسته ام تجربه هايي كسب كنم كه به نظر اصولي و منطقي مي آيد.
از جمله اينكه: تصويري كه براي كودك كشيده مي شود، ضمن رعايت برداشت شخصي از موضوع مواردي را در نظر داشته باشيم؛ مانند: ايجاد ارتباط حسي و منطقي بين خط و رنگ و كمپوزيسيون، ايجاد نوعي هماهنگي و ارتباط بين تصوير و متن به شكلي عيني و حسي با كمك گرفتن از رنگهاي شاد و زنده و دلپذير و در عين حال متناسب با سطح فهم مخاطب و خط هاي ساده و راحت و در عين حال پويا و تأثيرگذار به طوري كه مخاطب بتواند راحت و آسوده با آن ارتباط حسي برقرار كند و نهايتاً از نگاه كردن به تصوير لذت ببرد و به (خيال) بنشيند.
ديگر اينكه ايجاد نوعي هماهنگي دلپذير بين عناصر تشكيل دهنده تصوير به گونه اي كه هر عنصر از كمپوزيسيون از نظر بصري تكميل كننده بقيه آن كمپوزيسيون باشد. در كمپوزيسيون رنگي يك تصوير موفق چنين ضرورتي نيز وجود دارد.
باز هم آمار گرفته شده مشخص كرده است كه كودك نياز فراوان به مشاهده تصوير در كنار متن دارد و نسبت به آن بسيار كنجكاو است و از نگاه كردن به آن لذت مي برد و همان گونه كه دوست دارد قصه يا شعر بشنود، اشتياق دارد كه اشكال آن را نيز ببيند.
بايد همواره در نظر داشت كه هر تصويري نمي تواند ميل كودك را ارضاء كند و بنابراين الزاماً نه تنها بايد داراي ويژگي هايي در خور ادراك، سليقه و ذهنيات او باشد، بلكه اين امكان را به او بدهد كه در جهان(خيال) خود سير كند و ناديده ها را ببيند و آموختني ها را بياموزد. همچنين هنرمندي كه سعي مي كند تا افكار و انديشه هاي خود را در قالب هنر خود اظهار بدارد و از اين طريق نتيجه بگيرد، همواره سعي در شناختن مخاطبان خود دارد و هميشه در اين انديشه است كه چگونه بايد عمل كند و چه راهي را براي رسيدن به هدف انتخاب نمايد.»
005697.jpg

مكتبي همچنين گفته است: «متاسفانه در بسياري موارد ديده شده است كه هنرمند به قصد مثلاً آموزش، به شكلي ندانسته مانع خلاقيت مخاطبان خود مي شود و با قصد تقويت فكري و احساسي او، خودانگيختگي دروني مخاطبان را نسبت به آن كاهش مي دهد و يا به زعم خود باري از فكر و انديشه را در ذهن مخاطبان خود متراكم مي كند و حال آنكه مانع ايجاد معرفت او مي گردد و يا به قصد شكوفايي استعداد و ذخاير دروني او كاري انجام مي دهد، حال آنكه با دست خود مانع تحقق چنين چيزي مي شود و يا با انباشتن باري از دانسته ها و تجربه ها در برابر مخاطب مانع دستيابي او به مجهولات مي شود و در نهايت به قصد ياري، مانع كشف طبيعي سرمايه هاي فطري اش مي شود. همانگونه كه با قصد باروري انديشه ها و قريحه ها، مانع انديشيدن و نيز جوشش ذوقيات او مي شود.»
اين هنرمند در خاتمه مي گويد: «از جمله جذابيت هاي هنر، تأثيرگذاري ساده و آسان بر اركان روح و جان آدمي است كه تا زنده است او نيز در فكر و انديشه زنده و جاري است.»
ژانت ميخائيلي هنرمند تصويرگر ديگري است كه آثارش در اين نمايشگاه به معرض ديد عموم گذاشته شد.
ميخائيلي متولد ۱۳۱۵ تهران و فارغ التحصيل رشته نقاشي از دانشكده هنرهاي زيبا است كه تصويرگري براي مجلات رشد را از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۷۴ انجام داده و نيز براي بيش از ۱۰ جلد كتاب شعر و داستان تصويرگري كرده است.
«سه قدم دورتر شد از مادر»، «صد دانه ياقوت»، «صداي ساز مي آيد» و «جشن جوانه ها» از جمله كتابهايي هستند كه ميخائيلي آنها را نقاشي كرده است.
آثار اين تصويرگر به دلايل گوناگون مورد توجه كودكان و نويسندگان است. سادگي طرحها، نشاط رنگها و تركيب بندي هاي آسان و مناسب، دوري از تكلف و نيز به كار نبردن عناصر زائد از ويژگي هاي نقاشي هاي اين هنرمند است.
روابط خانوادگي در آثار ميخائيلي بسيار خوشايند و توأم با احساس و عاطفه تصوير شده است. همچنين توجه و رعايت فرهنگ بومي و ملي براي او امري كاملاً طبيعي است، چرا كه او به همين گونه زندگي كرده، با اين مردم معاشرت داشته و تحت تأثير اين فرهنگ قرار گرفته و همه اين موارد نيز در نقاشي هايش ظهور يافته اند.
ميخائيلي شايد در انجام هيچكدام از آثار خود به هويت فكر نكرده نباشد، بلكه آنچه را كه مي شناخته، با آن مأنوس بوده، آن را مي فهميده و يا دوست داشته به تصوير كشيده است.

گفت وگويي با فروزان پرويز فرزام به انگيزه نمايش آثارش در نگارخانه آرته
كيفيت يافتن اشياء در فضاهاي خاص قابل گفتن نيست
005700.jpg
اشاره:
نگارخانه آرته چند ي پيش شاهد برگزاري نمايشگاهي از «چيستان ها» (هنرهاي مفهومي) فروزان پرويز فرزام بوده است.
فرزام از حدود۱۰ سال پيش در زمينه هاي نقاشي، كلاژ، هنرهاي مفهومي و... كار كرده است و حاصل كارهايش در نمايشگاههاي متعددي به نمايش درآمده اند كه از جمله آنها مي توان به شركت در نمايشگاه نقاشي جهان اسلام و نمايشگاه هنر مفهومي در نگارخانه برگ اشاره كرد.
وي عضو پيوسته انجمن نقاشان ايران است و در سالهاي اخير مطالعاتي بر روي هنرهاي مفهومي در جهان و ايران داشته است.
به انگيزه برپايي نمايشگاه اخير با اين هنرمند به گفت وگو نشستيم:
***
* خانم فرزام با توجه به اينكه خيلي از صاحب نظران خاستگاه هنرهاي مفهومي را در كشورهاي غربي مي دانند، شما پيرامون تاريخچه و پيدايش اين هنر در غرب ابتدا صحبت هايي داشته باشيد.
- هنرمندان كشورهاي غربي در سالهاي حدود ۱۹۴۵ تا۱۹۷۰ پايبند اصول فرماليستي بوده و به هنر ناب و هنر براي هنر معتقد بودند. اين هنرمندان نسبت به رويدادهاي اجتماعي، سياسي پيرامون خود بي تفاوت بوده و به جدايي هنر از مسائل روزمره زندگي مي انديشيدند. آنها براي خود مسئوليتي در قبال پديده هاي غير هنري قائل نبودند. اما در دهه هاي۶۰ و ۷۰ عده اي از هنرمندان مانند «رابرت راشنبرگ» و «جاسپر جونز» نسبت به خشونت ها، جنگ و گريز هاي برون مرزي و كشتار انسانها واكنش نشان داده و فرماليسم را به چالش كشاندند. اين عده به تسري هنر در همه امور اجتماعي و به معرفت شناسي و اخلاق، شناخت دانايي و ادراك در هنر معتقد بودند. در نگاه اينان ايده و انديشه داراي ارزش والايي شده و به دنبال آن عناصر تجسمي و بصري به نفع ايده و درك مفهوم و ارتباط بين آفريننده هنر و مخاطب از طريق اثر هنري، كم رنگ و بي ارزش شد و در اين رابطه هنر وارد زندگي شد.
در اين ميان ايده و انديشه و استفاده از هر نوع وسيله و شيئي و حتي به صورت خام دستانه براي عينيت بخشيدن به ايده ها مجاز گرديد.
زبان كه در گستره پهناوري مي تواند مورد بازي هاي ابهام انگيز و ايهام ساز قرار گيرد و نيز انديشه از نقشي اساسي در بيان هنري برخوردار شد. در اين نگاه نشانه هاي عادي و آشنا و گاه مطايبه آميز در موقعيتي ناآشنا و غيرعادي و در كنار نشانه هايي ديگر به منظور آفرينش لايه هايي نو از مفاهيم در راستاي ذهنيت اوليه هنرمند مورد استفاده قرار گرفت.
* موقعيت هنرمندان ايراني در قبال اين هنر (مفهومي) را در حال حاضر چگونه مي بينيد؟
- مي دانيم هنر مفهومي در بستري از رويدادها و تحولات اجتماعي، سياسي و فرهنگي خاص در غرب و متفاوت با زمينه هاي ورود آن به ايران پديد آمد، از اين نظر هنرمند ايراني به سبب قرار گرفتن در وضعيتي كه معيارهاي زيبايي شناختي خاصي بر آن تحميل شده است، چاره اي جز مطالعه، تجربه اندوزي و كار از يك طرف و شناخت عميق زمينه هاي فرهنگي خود از طرف ديگر ندارد. او بايد ضمن آشنايي و بررسي همزمان رويدادهاي هنري جهان با تأكيد بر پيشينه هنر ايراني راه خود را بجويد.
* هنرمنداني كه در ايران به هنرهاي مفهومي روي آورده اند تا چه اندازه توانسته اند با مخاطبان ايراني خود ارتباط برقرار كنند و آيا اصلاً در ايران از اين هنر استقبالي به عمل آمده است؟
- تا آنجايي كه من اين مسئله را پيگيري كرده ام، از نمايشگاههايي كه با عنوان هنر مفهومي يا هنر نو در چند سال اخير در ايران برگزار شده استقبال خوبي به عمل آمده است. طبيعتاً در اين راستا، مسئوليت بيشتري متوجه هنرمنداني كه به اين روش روي آورده اند، مي شود.
* شما براي نمايشگاه اخير خود عنوان «چيستان» را انتخاب كرده ايد. رابطه معنايي اين عنوان با آثار به نمايش درآمده در اين نمايشگاه را چگونه مي بينيد؟
- برداشت يك مخاطب خاص از پرده نقاشي كه تحت معيارهاي فرماليسم آفريده و در يك نمايشگاه به نمايش گذاشته مي شود، با برداشت همان مخاطب از همان پرده نقاشي كه در جايي غير از نمايشگاه از قبيل: مترو، پارك، ميدان ميوه و تره بار، محل اخذ عوارض و... به تماشا گذاشته مي شود، بسيار ديگرگون خواهد بود. مي توان نتيجه گرفت با تلقين چندين عامل به طور همزمان از سبك ها و ابزار مختلف و با پيروي از اصول سبك هاي متفاوت به ايجاد اثري هنري پرداخت. چنانچه گفته شد بستر اجتماعي، فرهنگي، سياسي پيدايش هنر مفهومي در غرب با آنچه در ايران به اين نام خوانده مي شود، بسيار متفاوت است. اما از روش هاي بيان اين نوع هنر و با استفاده از تجربه هاي هنرمندان داخلي و خارجي مي توان به نوعي هنر چيستاني رسيد. چنانچه از ديرباز واژه «چيستان» و لغز در فرهنگ ما رايج است. مي دانيم در اين نوع سرگرمي، گوينده با ايجاد پرسش در ذهن مخاطب با استفاده از واژه ها و نشانه هاي باريك، آشنا و انحرافي و مطايبه آميز و گاه متضاد معنايي خاص را مراد مي كند. به اين جهت آثار به نمايش درآمده در اين نمايشگاه را كه نشان از نوع زيست مان دارد با نام چيستان ارائه نموده ام.
* برپايي نمايشگاه هايي از اين دست چه ويژگي هاي خاصي دارد كه منحصر به اين نوع نمايشگاه ها است؟
- در برپايي نمايشگاه هايي با اين رويكرد نكته هايي قابل ذكر است كه من در اينجا به چند تايي از آنها اشاره مي كنم:
الف) تهيه، تدارك و ساخت وسايل كار همگي توسط هنرمند و به هزينه خود او انجام مي شود.
ب) نبود همكاري مناسب اغلب نگارخانه ها با برپايي اين نوع نمايشگاهها، شايد به دليل بي اطلاعي و نبود شناخت اين مركزها از كم و كيف كار هنرمند.
ج) توضيح نوشتاري طرح، چنانچه به ندرت نگارخانه يا مركز نمايشي تمايلي به برپايي چنين نمايشگاهي نشان دهد، از هنرمند به علت تعداد بسيار اندك نمايشگاه هاي برپا شده توقع توضيح اثرها را به صورت نوشتاري دارد و اين عملاً بزرگترين مانع در راه ارتباط مخاطبان با اثر است. به نظرم آنچه كه در ذهن به صورت مفهوم اوليه با استفاده از اشياء غيرقابل لمس وجود دارد، قابل توضيح بر كاغذ نيست و عينيت يافتن اشياء در فضاهاي خاصي قابل گفتن نيست.
شايد يكي از دلايل عدم موفقيت چشمگير نمايشگاههايي از اين دست در همين انتخاب كار از طريق توضيح كار باشد. فرض كنيم هنرمندي بتواند نوشته اي بسيار دقيق از اثري كه در آينده به ظهور خواهد رسيد تهيه كند، در آن صورت ديگر مسئله تأويل و چند متني بودن اثر از بين رفته و نقش مخاطب عملاً حذف خواهد شد. مقاله اي باقي خواهد ماند و سليقه مركز نمايش در انتخاب كه چه بسا پرورش نايافته باشد.
هـ) نبود امكان فروش آثار و در نتيجه بي رغبتي نگارخانه  ها به برپايي اين نوع نمايشگاه ها.
* خود شما با اين مسائل چگونه كنار آمديد؟
- كوشش شده است در اين نمايشگاه از وسايل و اشياء به درد نخور و دور انداختني با كمترين هزينه استفاده شود و اميدوارم چنانچه در آينده زمينه هاي كار روي هنر چيستان فراهم باشد كارهاي بيشتري را با اين نوع برخورد تجربه كنم.
علي الله سليمي

به همت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران احوال و آثار نوابغ خوشنويسي گردآوري و منتشر مي شود؛
خيزشي دوباره براي خوشنويسي
005691.jpg
علي اصغر محمدي- طرح گردآوري احوال و آثار نوابغ خوشنويسي به كوشش گروهي از استادان و پژوهشگران و به همت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران اجرا مي شود. در اين طرح كه شامل ۲۵ مجلد خواهد بود، به شرح احوال و آثار بزرگان خطه خط از سده چهارم تا سده چهاردهم كه به حق در تعالي و گسترش اين هنر نقش بسزايي داشته اند، پرداخته مي شود. هر مجلد از اين طرح به يكي از بزرگان خط اختصاص داده شده است و در حاشيه آن نيز به معرفي احوال و آثار شاگردان و پيروان وي پرداخته مي شود.
در اين طرح پژوهشگراني همچون: دكتر محمود طاوسي، دكتر مظفر بختيار، دكتر رامين قديمي، استاد رضا مشعشعي، استاد محمد احصايي، ايرج نعيمايي، محمد علي سلطاني، احسان شكراللهي و مجتبي قاسملو همكاري دارند.
اين طرح از سوي يكي از اعضاي گروه مشاوران جوان شهردار پيشنهاد شد كه پس از تأييد سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران به مرحله اجرا درآمده است. محمدرضا سرودلير عضو گروه مشاور جوان شهردار و ناظر اين طرح در گفت وگويي اظهار داشت: طي قرن ها، خوشنويسي هنر اول ايرانيان بوده و داراي منشأ اسلامي نيز هست. خوشنويسي با انگيزه كتابت قرآن رونق گرفت. اين هنر طي قرون گذشته مراحل مختلفي را گذرانده و نوابغ بسياري را معرفي كرده است. آثار اين نوابغ زينت بخش موزه هاي بزرگ دنياست. اين آثار به اشكال مختلف از كشور خارج شده است و متأسفانه اين روند همچنان ادامه دارد و دليل اصلي خروج اين آثار اختلاف بهاي آنها در داخل و خارج از كشور است كه خارجي ها آنها را با پرداخت مبالغ كلاني مي خرند.
وي در ادامه گفت: از اين نكته كه بگذريم، اين هنر كه هنر اول ايرانيان بوده كمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و آثار مرجع كمي در اين زمينه توليد شده است. مثلاً درباره درويش عبدالمجيد طالقاني كه اعجوبه خط شكسته نستعليق است، تاكنون كتابي مستقل كه حاوي شرح احوال، سير تحول هنري و آثار ناب وي باشد، منتشر نشده است. در حالي كه استاد رضا مشعشعي از سه دهه قبل كار پژوهش بر روي آثار درويش را شروع كرده و آن را به نتايج قابل توجهي رسانده بود، اما هيچ ناشري (خصوصي و دولتي) حاضر به چاپ اين كتاب نشده بود. همچنين در مورد استادان ديگر مثل ميرعماد كه شهرت جهاني دارد، هيچ گاه كار قابل توجهي در كشور انجام نشده است و تنها برخي از قطعات ميرعماد در مرقعات به صورت پراكنده انتشار يافت. اين در حالي است كه مرقع آثار ميرعماد در موزه متروپوليتن توسط خارجي ها چاپ شد و پس از مدتي توسط يك ناشر داخلي و با حذف مقدمه و شناسنامه، آثار كپي برداري و به چاپ رسيد. در مورد بقيه استادان هم كم و بيش به همين صورت عمل شده است.
عضو گروه مشاوران جوان شهردار تهران افزود: با توجه به اينكه احياي هنرهاي سنتي از سياست هاي كلان حوزه فرهنگي شهرداري تهران است، اين طرح پيشنهاد شده است.
وي در مورد كاركردهاي اين طرح گفت: دنياي غرب براي تهاجم فرهنگي، شاخص هاي فرهنگي خود را براي ما به ارمغان مي آورد و مهمترين راه مقابله با تهاجم فرهنگي غرب، آشنا كردن نسل جوان با سرمايه هاي غني فرهنگي خودشان است. اين امر در زمينه هاي گوناگون صادق است كه هنر يكي از اصلي ترين آنهاست. نسل امروز بايد بداند كه چه چيزهايي داشته و چه پشتوانه اي دارد. شايد سياستگذاران كشورهاي غربي خيلي علاقه مند باشند كه نسل جوان ما نسبت به داشته هاي خود غافل بماند. اما واقعيت اين است كه با معرفي دقيق اين آثار كه در گنجينه هاي ما قرار دارد، جوانان احساس غرور مي كنند. متأسفانه در حال حاضر خيلي از آثار در موزه ها و كتابخانه ها به صورت نامناسبي نگهداري مي شوند كه اين خود موجب فرصت  سوزي مي گردد و در آينده ممكن است فرصت ها را از دست ما بگيرد. پس ما با معرفي دقيق اين آثار مي توانيم نسل جوان را بيدار كنيم.
سرو دلير افزود: كاركرد تخصصي از ديگر كاركردهاي اين طرح است و خوشنويسان، هنر جويان، دانشجويان رشته هاي هنرهاي تجسمي و پژوهشگران اين رشته مي توانند از آن استفاده كنند. خوشنويسان و هنرجويان ضروري است براي رسيدن به نقطه مطلوب در اين هنر، آثار نوابغ را به درستي بشناسند و آن را مطالعه كنند. بدون معرفي كامل و دقيق اين آثار، هنرجويان از سرچشمه ها و اصالت ها محروم مي مانند و آثارشان فاقد اصول فني لازم خواهد بود.
وي كاركرد ديگر طرح را براي دانشگاهيان اعلام كرد و افزود: با توجه به اين كه مقوله دانشگاهي شدن خط مورد توجه است، توليد منابع مرجع ضرورتي انكارناپذير است و طرح حاضر مي تواند قدمي در اين زمينه باشد.
وي اضافه كرد: آنچه طي دهه هاي اخير در مجامع و آموزشگاه ها در زمينه خوشنويسي تدريس شده اكثراً حاوي برخي از سبك ها و مكاتب هنر خوشنويسي بوده و غالباً  مكاتب تأثيرگذار و خوشنويسان صاحب سبك و مكتب براي هنرجويان و حتي فارغ التحصيلان ناشناخته باقي مانده است.
حميدرضا قليچ خاني، مجري طرح گردآوري احوال و آثار نوابغ خوشنويسي نيز گفت: با توجه به اهميت هنر خوشنويسي و سير تحول و تطور اين هنر و جايگاه آن در فرهنگ ايراني كه همواره از آن به عنوان هنر ديني و ملي ياد شده است، براي ارتقاي سطح آگاهي عموم هنردوستان، بويژه خوشنويسان و پژوهشگران و همچنين به سبب كمبود منابع تحقيقي در خصوص شرح احوال و آثار بزرگان خطه خط از سده چهارم تا سده چهاردهم، به همت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و با همكاري گروهي از خوشنويسان و پژوهشگران، مجموعه اي مشتمل بر شرح دقيق احوال نام آوران اين عرصه فراهم شود. لازم به ذكر است كه براي هر يك از بزرگان مجلدي در نظر گرفته شده كه در حاشيه هر يك از مجلدات نيز به معرفي احوال و آثار هر يك از شاگردان و پيروان خواهيم پرداخت كه در مجموع ۲۵ مجلد مي شود.
اميدواريم با سعي و تلاش صادقانه و عاشقانه يكايك دست اندركاران، اين مهم به انجام برسد و حاصل كار در اختيار عموم علاقه مندان و هنرمندان قرار گيرد.
وي افزود: اين مجلدات به شرح زير تهيه و تنظيم مي شود و در پايان هر بخش، فهرستي تكميلي از نام خوشنويسان آن قلم ارائه مي گردد.
* خطوط شش گانه، شامل: ثلث، نسخ، محقق، ريحان، توقيع و رقاع، از سده چهارم تا سده سيزدهم، مجموعاً  ۶ مجلد به ترتيب از: ابن مقلد شيرازي، ياقوت مستعصمي، احمدبن سهروردي، علاءالدين تبريزي، ميرزا احمد نيريزي و زين العابدين تبريزي.
* خط تعليق: خواجه اختيار منشي  گنابادي.
* خط نستعليق: شامل چهارده مجلد به ترتيب: جعفر تبريزي (يايسنقري)، سلطانعلي مشهدي، ميرعلي هروي، مالك ديلمي، محمدحسين تبريزي، شاه محمود نيشابوري، باباشاه اصفهاني، ميرعماد حسني، عليرضا تبريزي (عباسي)، وصال شيرازي و خاندان، ميرحسين خوشنويس باشي، غلامرضا اصفهاني، ميرزا كاظم تهراني، محمدحسين عمادالكتاب.
* خط شكسته نستعليق: شامل چهار مجلد به ترتيب: محمد شفيع هروي، درويش عبدالمجيد طالقاني، سيدعلي نياز شيرازي و علي اكبر گلستانه.

سايه روشن هنر
برنامه هاي تازه انجمن خوشنويسان
انجمن خوشنويسان تهران، در پي انتخابات جديد، تحولاتي اساسي را جهت بهبود كيفي سيستم آموزشي خود، تدارك ديده است. براساس برنامه ريزي جديد، با اولويت بندي در بهره گيري از مدرسان باتجربه و طراز اول اين انجمن و طرح درسهاي هماهنگ، به سازمان آموزشي خود ساماندهي كند.
براساس آخرين مصوبه شوراي انجمن خوشنويسان تهران، در نظر گرفته شده، براي كلاسهاي خوشنويسي ترم تابستان، در كليه مناطق تهران،  هنرجوياني كه تا پايان ارديبهشت ماه اقدام به ثبت نام كنند، مشمول ۲۵% تخفيف خواهند بود. همچنين آزمون پايان دوره اي اين انجمن كه در تاريخ ۲۴ و ۲۵ ارديبهشت ماه جاري برگزار مي شود، از هم اكنون براي هنرجويان كلاسها و متقاضيان متفرقه، در محل ساختمان آموزش انجمن، واقع در خيابان انقلاب، چهار راه كالج، خيابان خارك،  كوچه صائب، پلاك ۴۵ كارت ورود به جلسه آزمون صادر مي شود.
005694.jpg

«بيناب» جديد
سومين و چهارمين شماره از دو ماهنامه فرهنگي هنري بيناب منتشر شد.
مطالب نشريه بيناب در چند عنوان كلي ارائه شده كه عبارتند از: «آموزش هنر»، «اقتصاد، فرهنگ و هنر»، «هنر و رسانه هاي جديد» و «جستارهايي در باب فرهنگ و هنر».
در بخش آموزش هنر اين مطالب به چشم مي خورد: فرهنگ و آفرينندگي: جستاري روان شناختي در آموزش و خلاقيت، آموزش و فن آوري؛ ابزار كار هنري، پارادوكس آموزش هنر، ميزگرد خواسته ها و داشته ها: ارزيابي آموزش و خلاقيت در ايران، احيا امر اجتماعي آموزش و پرورش مقاومت، آزادانديشي و خلاقيت در آموزش هنر، آموزش آكادميك هنر، گرفت و گيرهاي آموزش هنر در ايران: سخني با چند تن از صاحب نظران هنر و روش تحقيق در هنرها.
مقاله تجارت و فرهنگ ديداري نوشته جان ا. واكر و سارا چاپلين و مقاله اقتصاد فرهنگ نوشته عبدالعلي رضايي، مطالب بخش «اقتصاد، فرهنگ و هنر» را شكل مي دهند.
همچنين در بخش هنر و رسانه هاي جديد مقاله فن  آوريهاي جديد نوشته جان ا.واكر و سارا چاپلين و مقاله صحنه نمايش: تجسم حضور سينمايي و الكترونيكي نوشته وي ويان سبچاك ديده مي شود.
تعزيه به مثابه يك نظام نمايشي، تفاوت موسيقي غربي و موسيقي ايراني، معني خيالي در هنرهاي سنتي و مدرن، الهام در هنر و... از ديگر مطالب خواندني اين نشريه است.
انتشار شماره جديد «دانش نما»
شماره هاي پياپي ۱۰۹-۱۰۷ نشريه «دانش نما» (ماهنامه فني- تخصصي سازمان نظام مهندسي ساختمان استان اصفهان) منتشر شد.
شماره هاي اخير اين نشريه اختصاص به ويژه نامه زلزله دارد و مطالبي درباره ضرورت توجه به پتانسيل لرزه خيزي گسل هاي فعال ناحيه اصفهان، روند برنامه ريزي در مديريت سوانح (زمين لرزه) در شهرها، آشنايي با پژوهشگاه بين المللي زلزله شناسي و مهندسي زلزله، طراحي لرزه اي، مباني و كاربرد و بيانيه شوراي مركزي سازمان نظام مهندسي ساختمان به مناسبت وقوع زلزله شهرستان بم در آن به چاپ رسيده اند.
005706.jpg

«خيال» جديد منتشر شد
هشتمين شماره از فصلنامه خيال ويژه زمستان ۱۳۸۲ منتشر شد.
در اين شماره كه اغلب به حوزه انديشه و نظر در هنر مي پردازد؛ مطالب خواندني نظير بازشناسي مفهوم خانه از زبان فارسي و فرهنگ ايراني، خاستگاههاي فرهنگي معماري، مفهوم و مراتب فضايي كيفي، تعاملي نو ميان انسان مدرن و فضا و مكان، معماري خلسه آور و... منتشر شده است.
فصلنامه خيال به صاحب امتيازي فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي ايران، مدير مسئولي ميرحسين موسوي و سردبيري مهرداد قيومي بيدهندي در هر فصل با پرداختن به يك موضوع خاص منتشر مي شود.
«يادمان» انتشار يافت
005703.jpg

شماره بيست و هشتم «يادمان» نشريه مركز ارتباطات بين المللي تهران منتشر شد.
در اين شماره مي خوانيم: پارك فن آوري اطلاعات، مسابقه معماري مركز ارتباطات بين المللي تهران، مديريت راهبردي و نيازهاي اطلاعاتي، خلاصه اي از گزارش ريز پهنه برداري لرزه اي تهران بزرگ، سيستم الگو برداري، نقدي بر ساختمان سازي شهري تهران، تركيبي از الياف تقويت كننده درماتريس پليمري.
اين ماهنامه به صاحب امتيازي شركت يادمان سازه و به سردبيري جمشيد مدرس با قيمت ۵۰۰ تومان انتشار مي يابد.

هنر
ادبيات
اقتصاد
انديشه
زندگي
سياست
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |