يكشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۶۶
متهم رديف دوم پرونده هنوز دستگير نشده و تحت تعقيب است
كلا ه ۷۰ نفر را برداشتند
اين شركت كه با نام «تمركز شرق»(H.S.T) در شهر مشهد فعاليت مي كرد موفق شده بود با فريب دادن شهروندان خود از آنها حدود ۷۰۰ ميليون تومان كلاهبرداري كند
هم اكنون با دستور قاضي پرونده، ماموران نيروي انتظامي تلاش گسترده اي را براي شناسايي و دستگيري متهم فراري اين پرونده آغاز كرده اند و پس از تكميل تحقيقات و شناسايي همه مالباختگان، محاكمه سركردگان اين شركت كلاهبرداري آغاز خواهد شد
006285.jpg
سعيد مسيح 
پس از كلاهبرداري شركت هاي ساختماني و تعدادي از صندوق هاي قرض الحسنه اينبار چشممان به كلاهبرداري يك شركت كامپيوتري روشن شد.
اين شركت كه با نام «تمركز شرق»(H.S.T) در شهر مشهد فعاليت مي كرد موفق شده بود با فريب دادن شهروندان خود از آنها حدود ۷۰۰ ميليون تومان كلاهبرداري كند.
اعضاي هيات مديره اين شركت كامپيوتري هنگامي كه متوجه شدند هيچ نظارتي بر شركت هاي مالي نمي شود با تشكيل دادن جلسه تصميم گرفتند تا به جاي فعاليت در عرصه كامپيوتر يا همان رايانه وارد صحنه شركت هاي مالي شوند كه البته سود خوبي هم در آن بود.
اين شركت در ابتدا با تبليغات گسترده ادعا كرده بود كه به سپرده گذاران سود ۲۰ درصدي پرداخت خواهد كرد، اما پس از مدتي نه تنها سود سپرده گذاران را پرداخت نكرد، بلكه از بازپرداخت سپرده هاي سپرده گذاران هم امتناع كرد.
اعضاي اين شركت هنگامي كه با هجوم سپرده گذاران روبه رو شدند با دادن وعده هاي واهي پرداخت اصلي سپرده ها را به تعويض انداختند كه اين عده هاي مكرر باشد كه بيش از ۷۰ نفر از سپرده گذاران با مراجعه به دادگاه از اين شركت كلاهبرداري كنند. پس از شكايت مالباختگان پرونده اي در دادگاه عمومي مشهد تشكيل و براي رسيدگي به شعبه ۱۸ اين دادگاه فرستاده شد.
در تحقيقات اوليه مشخص شد كه سركردگان اين شركت ها دو نفر هستند كه يكي از آنهالباس روحاني بر تن خود كرده است كه شاكيان پرونده با اعتماد به حضور او در شركت، اقدام به سپرده گذاري در آن شركت كرده   اند.
در ادامه روشن شد، اين كلاهبرداران هنگامي كه با مشكل مالي روبه رو شدند در ادعايي تازه عنوان كرده بودند كه قصد پرداخت وام به كارمندان دولت را دارند. آنها سپس با دريافت اسناد و چك از متقاضيان، وام آنها را به جاي سود سپرده گذاران پرداخت مي كردند.
ماموران پس از تحقيقات اوليه، يكي از دايركنندگان شركت را دستگير كردند ولي نفر دوم موفق به فرار شد.
يكي از شاكيان پرونده در شكايت خود آورده است: «از طريق آگهي هاي گسترده اين شركت متوجه فعاليت آنها شدم. آنها در تبليغات خود ادعا كرده بودند كه به سپرده ها ۲۰ درصد سود پرداخت مي كنند. من هم ماشينم را فروختم و پول آن را همراه پس اندازم كه در مجموع ۱۲ ميليون تومان بود به اين شركت دادم. آنها هنگام دريافت سپرده برخورد خوبي با من داشتند، اما هنگامي كه طبق برنامه از پيش تعيين شده براي دريافت سود سپرده ام به شركت مراجعه كردم آنها تاريخ پرداخت را به تاخير انداختند.
وقتي دوباره براي دريافت سود به شركت رفتم آنها اعلام كردند كه با مشكل مالي روبه رو شده اند و قادر به پرداخت سود نيستند من هم كه از گرفتن سود پولم نااميد شده بودم از آنها خواستم كه اصل پولم را پرداخت كنند كه آنها زمان پرداخت سپرده را هم به تاخير مي انداختند تا اينكه پس از مدتي متوجه شدم آنها با اين شيوه از افراد بسياري كلاهبرداري كردند كه همراه آنها براي شكايت به دادگاه مراجعه كرديم.
منصوري، رئيس شعبه ۱۸ دادگاه عمومي مشهد كه مسوول رسيدگي به اين پرونده است، مي گويد: «تاكنون بيش از ۷۰ نفر در اين شعبه عليه اين شركت طرح شكايت كرده اند و هر روز هم به تعداد شاكيان آن افزوده مي شود.
وي درخصوص روش انجام اين كلاهبرداري افزود: در اين شركت از يك طرف به جذب عده اي سرمايه گذار با وعده سود ۲۰ درصدي پرداخته و از طرف ديگر با قبول پرداخت وام با سود ۴ درصدي به كارمندان دولت و ساير افراد، از عده اي چك و اسناد اخذ مي كرده و سپس به جاي سود دراختيار سرمايه گذاران قرار مي داده. اين درحالي است كه هيچ وامي هم به افراد مزبور پرداخت نشده است.
اين قاضي دادگستري درباره سوءاستفاده يكي از متهمان اصلي پرونده از لباس روحانيت اظهارداشت «اگر ثابت شود استفاده از اين لباس از وسايل انجام كلاهبرداري بوده، به طور حتم اين شخص در دادسراي ويژه روحانيت محاكمه خواهد شد.»
وي همچنين خاطرنشان كرد: «متهم رديف دوم پرونده هنوز دستگير نشده و تحت تعقيب است.»
منصوري بااشاره به وجود خلاءهاي قانوني در مبارزه با كلاهبرداران، يكي از خلاءهاي قانوني در زمينه جلوگيري از اين گونه جرايم را نبود قانوني براي نظارت بر تبليغات شركت ها در رسانه هاي گروهي عنوان كرد، اين قاضي دادگستري همچنين به ايسنا گفت: «سرمايه هاي سرگردان زيادي در دست مردم است كه نمي دانند چگونه بايد از آن استفاده كنند و وجود اين امر ايجاد طرحي را مي طلبد تا مردم بتوانند در قالب يك سرمايه گذاري مطمئن و با امنيت كه بر آن نظارت كامل مي شود اقدام به سرمايه گذاري كنند تا سودجويان در اينباره پيشي نگيرند.
رئيس شعبه ۱۸ دادگاه عمومي مشهد همچنين مردم را به دقت و هوشياري كامل در سرمايه گذاري هايشان دعوت كرد تا از بروز هرگونه خسارتي به جامعه جلوگيري شود.
هم اكنون اين پرونده در شعبه ۱۸ دادگاه عمومي مشهد درحال رسيدگي است و هر روز بر تعداد شاكيان آن افزوده مي شود؛ مالباختگاني كه به راحتي فريب اين كلاهبرداران را خورده اند و سرمايه خود را به آنها سپرده اند.
يك مقام آگاه گفت: «هم اكنون با دستور قاضي پرونده ماموران نيروي انتظامي تلاش گسترده اي را براي شناسايي و دستگيري متهم فراري اين پرونده آغاز كرده اند و پس از تكميل تحقيقات و شناسايي همه مالباختگان، محاكمه سركردگان اين شركت كلاهبرداري آغاز خواهد شد».
مجازات كلاهبرداران 
قانون مجازات اسلامي هميشه براي پيشگيري از وقوع جرم و تاديب مجرمان قوانين معين را مشخص كرده است. ازجمله مجازات براي كلاهبرداراني كه اقدام به فريب مردم مي كنند.
طبق ماده يك قانون تشديد مجازات مرتكبان ارتشاء و اختلاس و كلاهبرداري هركس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود شركت ها يا تجارتخانه ها يا كارخانه ها يا موسسات موهوم يا به داشتن اموال و اختيارات واهي فريب دهد يا به امور غيرواقع اميدوار كند يا از حوادث و پيش آمدهاي مذكور و يا وسايل تقلبي ديگر و يا اموال يا اسناد يا حوالجات يا قبوض يا مفاصاحساب و امثال آنها تحصيل كرده و از اين راه مال ديگري را ببرد كلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از يك تا هفت سال و پرداخت جزاي نقدي معادل مالي كه اخذ كرده است محكوم مي شود.

وعده به خانواده ها:
امسال «شهربازي» ها ايمن تر مي شوند
همين سه سال پيش بود كه «رودخانه وحشي» شهربازي طغيان كرد و سه نفر را به كشتن داد. در سال هاي اخير، دو بار هم تله كابين توچال خطرآفرين شده و پارسال ظاهرا يك توريست خارجي را از آن بالا به قعر دره فرستاده بود. خبرهايي از اين دست، هميشه خانواده ها را نگران كرده كه آيا اصلا شهربازي ها و مراكز تفريحي مشابه در ايران استاندارد ايمني دارند، يا نه؟ قاعدتا كه بايد داشته باشند، وگرنه به آنها مجوز فعاليت نمي دهند. يك مشكل اين است كه در ايران استاندارد ايمني براي دستگاه ها تعريف مي شود، نه آدم ها. و البته، وقتي دستگاه ايمن را به دست آدم ناآشنا به ملاحظات ايمين بدهند، اين مي شود كه بشنويد طغيان رودخانه وحشي، بغل گوش تقاطع اوين و سئول چند نفر را به كشتن داده است. اما به تازگي، مديرعامل سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري تهران، از استاندارد و ايمن شدن شهرهاي بازي شهر تهران خبر داد.
علي محمد مختاري گفت: سازمان پارك ها و فضاي سبز براي ايمن سازي شهرهاي بازي تهران بازرسي هايي را با همكاري شركت بنياد استاندارد، وابسته به سازمان صنايع بنياد مستضعفان انجام داده و آيين نامه اجرايي آن را در آذر ماه ۸۲ به مناطق شهرداري ابلاغ كرد.
وي با بيان اين كه در اكثر مناطق شهرداري تهران، بوستان ها ايمن سازي شده اند، افزود: تابستان امسال مشكلي از لحاظ استاندارد و ايمني در پارك هاي تحت پوشش شهرداري تهران نخواهيم داشت.
وي با بيان اين كه ايمن سازي پارك ها در ۱۶ سرفصل كلي در آيين نامه اجرايي به شهرداري هاي مناطق تهران انجام شده است، افزود: مديريت ايمني در پارك هاي شهر تهران تهيه شده كه در آن كيفيت فني و استاندارد وسايل بازي و خدمات ارائه شده به شهروندان آمده است.
مختاري به ايمن سازي زمين هاي بازي كودكان در تمامي بوستان هاي شهر اشاره و تصريح كرد: ايمني پارك ها از لحاظ اورژانس، آتش نشاني، امدادرساني، برق و تأسيسات تأمين شده است.
مديرعالم سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري هتران با اشاره به تأمين ايمني مواد غذايي ارائه شده در پارك ها در اين طرح افزود: ايمني پيست هاي دوچرخه و اسكيت سواري، درياچه ها و استخرها براي تابستان امسال تأمين شده است.
وي درخصوص ايمني و استانداردسازي وسايل بازي شهربازي ها گفت: وسايل بازي پارك ها و شهربازي هايي كه تحت پوشش شهرداري تهران است، استانداردسازي و براي استفاده شهروندان آماده شده است.
مختاري اظهار داشت: شهرداري تهران در مقابل شهربازي هايي كه توسط ديگر ارگان ها اداره مي شودم، هيچ مسئوليتي ندارد.
وي، استانداردسازي وضع موجود شهربازي هاي تهران را از اولويت برنامه هاي اين سازمان در سال جاري عنوان و تصريح كرد: طرح ايمن سازي شهرهاي بازي در يك هزار و ۱۸۳ بوستان شهر تهران در حال اجرا است.
مي بينيد كه آقاي مختاري هم فقط از ايمن سازي دستگاه ها حرف زده و معلوم نيست برنامه اي هم براي آموزش متوليان و متصديان دستگاه ها دارند، يا نه؟

با جعل عنوان ماموران دولتي
ماموران نيروي انتظامي گرگان يك تبهكار حرفه اي را كه با جعل عنوان از مردم كلاهبرداري مي كرد، دستگير كردند.
ماجرا از اين قرار است كه مدتي قبل ماموران نيروي انتظامي در جريان اعمال خلاف مردي به نام «حميد- الف» قرار گرفتند و تحقيقات خود را پيرامون اين موضوع آغاز كردند.
ماموران كه مي دانستند اين مرد تبحر خاصي در كلاهبرداري دارد تعدادي از مالباختگان را تحت بازجويي قرار دادند.
يكي از مالباختگان گفت:  «من از مدتي قبل مي خواستم به خارج از كشور مهاجرت كنم اما هرچه تلاش كردم نتوانستم ويزا دريافت كنم تا اين كه با محمد آشنا شدم او خودش را كارمند عالي رتبه يك سازمان دولتي معرفي كرد و گفت مي تواند كارهايم را انجام بدهد و برايم ويزا بگيرد و من كه حرف هاي او را قبول كرده بودم مبلغ درخواستي اش را به وي دادم اما او هربار تحويل دادن ويزا را به آينده موكول مي كرد و مي گفت به خاطر مشكلات جزئي كه پيش آمده بايد چند روزي صبر كنم. اين ماجرا مدتي ادامه يافت تا اين كه بالاخره محمد فرار كرد.»
ماموران در ادامه تحقيقات متوجه شدند محمد به بهانه گرفتن ويزا كه معافيت پزشكي، شناسنامه المثني و گواهينامه از مردم، كلاهبرداري مي كرده و در شناسايي طعمه هايش مهارت خاصي داشته است.
پس از روشن شدن اين موضوع، ماموران در يك عمليات ضربتي به مخفيگاه متهم تحت تعقيب رفته تا او را دستگير كنند اما متوجه شدند محمد چند روز قبل آنجا را به مقصد نامعلومي ترك كرده و مخفيگاه خود را تغيير داده است.
به اين ترتيب كاوش هاي ماموران وارد مرحله تازه اي شد و آنها به بررسي سرنخ هاي موجود براي يافتن مخفيگاه جديد متهم پرداختند و سرانجام پس از چند روز تحقيق و تفحص و پيگيري ردپاهاي به دست آمده، پي بردند محمد به شهرستان چالوس گريخته است.
با فاش شدن اين موضوع ماموران بازپرس پرونده را در جريان گذاشتند و با گرفتن نيابت قضايي به چالوس رفتند و در آنجا موفق شدند محمد را دستگير كنند.
اين مرد پس از دستگيري به جرم خود اعتراف كرد و گفت:  پس از آن كه ديدم از راه هاي قانوني نمي توانم خرجم را تامين كنم تصميم گرفتم وارد كارهاي خلاف شوم. در اين ميان مطمئن بودم افرادي كه براي انجام كارهايشان در ادارات دولتي با مشكل مواجه هستند خيلي زود فريب مي خورند و حاضرند به خاطر رفع مشكل پول خوبي بپردازند براي همين با معرفي خودم به عنوان كارمند صاحب نفوذ سازمان دولتي كلاهبرداري هاي خودم را آغاز كردم.
پس از اعترافات اين متهم پرونده وي به مراجع قضايي ارجاع شد و او به زودي محاكمه مي شود.

تنديس داريوش در قاهره
عجب! تنديس داريوش سر از قاهره در آورده است. باورتان مي شود؟ كه يك كارشناس نفتي كانادا، به اتهام تلاش براي بيرون بردن غير قانوني تنديسي از يكي از شاهان ايراني در فرودگاه قاهره بازداشت شده است.
مسوولان گمرك در فرودگاه بين المللي قاهره به چمدان يك مسافر اهل كانادا مشكوك شدند و پس از باز كردن آن، به تنديسي كاملا كمياب دست يافتند.
تنديس كشف شده تنديس دارا، پادشاه هخامنشي ايران است. مسافر بازداشت شده كه نام او هنوز فاش نشده از كارشناسان نفتي كانادايي است. او متهم به قاچاق در فرودگاه بين المللي قاهره شده است. هم اكنون كارشناسان عتيقه، سرگرم ارزيابي بهاي تنديس كشف شده اند. به گفته كارشناسان اگر اين تنديس به راستي از آن دارا يا داريوش سوم، آخرين پادشاه هخامنشي باشد، براي آن قيمتي نمي توان گذاشت.
كارشناس نفتي كانادايي بازداشت شده، خود را بي گناه خوانده و گفته است، در سفري كه به تازگي به ايران داشته اين تنديس را به او هديه داده اند.
دارا يا داريوش سوم، بيش از دوهزار سال پيش بر ايران فرمان مي راند. در آن زمان، سراسر مصر، بخشي از امپراطوري پهناور ايران بود. اين امپراطوري پهناور، با حمله اسكندر مقدوني - كه در نوشته هاي زرتشي، از او با نام اسكندر گجسته يا ملعون يادمي شود- فرو پاشيد. جانوسيار و ماهيار، دو تن از سرداران تحت فرمان دارا، به او خيانت كردند و زمينه هاي شكست او را فراهم آوردند. خيانت اين دو، بارها در شعر فارسي مورد توجه قرار گرفته است.

۲۵ فقره كيف قاپي
يك جوان ۲۵ ساله، حالا گيرم بزهكار، مگر چقدر مي تواند سرقت كند. آن هم كيف قاپي.
خودتان قضاوت كنيد. خداوكيلي هر چيزي حد و اندازه اي دارد. حتي سرقت.
يك جوان كيف قاپ كه چند سابقه محكوميت دارد و معتاد به مواد مخدر است سوار بر موتور بعد از شناسايي طعمه هاي خود كيف آنها را سرقت مي كرد. او هنگامي كه قصد داشت كيف يك خانم را سرقت كند با موتور به او زد تا بتواند كيف او را به راحتي سرقت كند.
مردم توانستند او را دستگير كنند. متهم به بيش از ۲۵ فقره كيف قاپي اعتراف كرد. وي در حال حاضر بيش از ۱۲ شاكي دارد كه يكي از آنها ۳۵ ميليون تومان تراول چك در كيفش داشته است.
متهم تا اقدام بعدي در بازداشت به سر مي برد.

سه كشته در تصادف
چند روز پيش يكي از مقامات مسوول با كمال افتخار خبر داد خسارت سالانه سوانح رانندگي در ايران معادل سقوط ۱۲۲ هواپيما است. بازجاي شكرش باقي است كه اين خسارت ها فقط معادل سقوط ۱۲۲ هواپيما است.
همين چند روز پيش يك دستگاه سواري پيكان به رانندگي شخصي به نام مجيد و يك دستگاه خودروي سواري پژو آردي در روستاي «جوكندان» در حوالي رشت به شدت با يكديگر برخورد كردند.
در اين حادثه سه نفر كشته و سه نفر ديگر به شدت مجروح و به بيمارستاني در رشت منتقل شدند.
هنوز علت اين تصادف مشخص نشده است. اين خبر را بخوانيد. حالا بايد منتظر خبرهاي تلخ بعدي باشيد چون هر چه به مسوولان گوشزد مي كنيم كه جاده ها استاندارد نيست و هر چي به مردم مي گوييم بابا احتياط كنيد، انگار نه انگار.

سقوط چاه كن
مي گويند چاه كن هميشه ته چاه است. اينبار اوضاع فقط يك كمي فرق مي كند. اين دفعه چاه كن به ته چاه سقوط كرد و دست و پايش شكست، جزييات اين خبر را بخوانيد.
يك كارگر مقني هنگام حفر چاهي در خيابان آيت الله مدني ناگهان داخل چاه سقوط كرد.
اين حادثه بر اثر ريزش چاه از بدنه به علت سست بودن خاك و پاره شدن سيم بكس روي داد و كارگر۲۰ ساله كه مي خواست براي مترو يك چاه حفر كند به شدت آسيب ديد.
پس از اين حادثه ماموران آتش نشاني به داد كارگر رسيدند و با شيوه جالبي او را از چاه بيرون كشيدند.
آنها با استفاده از دستگاه تهويه كه براي خارج كردن گازهاي موجود در چاه به كار گرفته مي شود كارگر جوان را كه از ناحيه پا و كمر دچار شكستگي شده بود، نجات دادند.

بازداشت ماهيگيران
نخجوان رفته ايد؟ سرزمين ايرانيهاي از سالها پيش پشت مرز مانده. مرز ايران و آذربايجان را كه مي دانيد. رودخانه ارس، رودخانه مرموزي است كه تاريخ در آن جاريست و البته حوادث. ماموران نظامي نخجوان، ۳ ايراني را در درياچه ارس بازداشت كردند.
۳ ايراني به نام هاي جمال كيقباد، شيخ كانلو و داود مرادزاده كه درحال ماهيگيري در درياچه ارس بودند،  به صورت ناگهاني به وسيله ماموران نظامي جمهوري نخجوان بازداشت و به عمق اين جمهوري برده شده اند. باتوجه به آنكه مرز ايران با جمهوري آذربايجان در درياچه ارس، علامتگذاري نشده است،  احتمال دارد كه اين اقدام ماموران آذربايجان، تحت پوشش ورود صيادان ايراني به آب هاي جمهوري خودمختار نخجوان - كه از توابع جمهوري آذربايجان است - صورت گرفته باشد. براي تلخ نشدن اين نوشته كوچك بد نيست بدانيد كه رود ارس يكي از اثرگذارترين رودخانه هاي ايران چه در زمينه كشاورزي و چه در زمينه شيلات است.

امان از لجبازي
لجبازي ميان يكي از نگهبانان شهرداري كرج و فرمانده پاسگاه راهنمايي و رانندگي فرديس، موجب جريمه همه خودروهاي مقابل شهرداري منطقه ۳ كرج شد. اين ماجرا از آنجا آغاز شد كه سروان «م» به يكي از واحدهاي مستقر در دايره عمران و معاونت خدمات شهري شهرداري منطقه ۳ كرج (فرديس) مراجعه كرده بود و پس از انجام كارهاي خود، بنا بر روال معمول، به هنگام خروج، نگهبان از او مي خواهد كه بازرسي صندوق ماشين وي را بازرسي كند. اين مامور - كه با لباس و خودرو انتظامي درحال رفت و آمد بوده - اين عمل نگهبان را توهين به خود قلمداد كرده، با حضور در ساختمان مركزي اين منطقه، به اين كار نگهبان اعتراض مي كند و پس از خروج از ساختمان، دستور جريمه همه خودروهاي متعلق به شهرداري و كاركنان آن را صادر مي كند. ستوان «م»، يكي از ماموران پاسگاه مذكور، پس از اين دستور، كليه خودروهاي مقابل شهرداري مربوط را - كه حدود ۳۰ دستگاه و برخي از آنها متعلق به مراجعان بود - به ميزان ده هزار تومان، جريمه مي كند و علت آن را صرفاً با كد ۱۱ مشخص كرده و توضيحي دراينباره نمي نويسد.

يك لنج و ۳ قايق
اين روزها كه بهترين روزها براي صيد ماهي در درياي جنوب است، حتي اگر در اين ميان يك لنچ صيادي ايراني با حمله مسلحانه ارتش عمان روبه رو شود. ماجرا از اين قرار است كه ۳ فروند قايق تندرو ارتش عمان، با حمله مسلحانه به يك لنچ صيادي ايراني، يكي از ملوانان را به قتل رسانده، ۴ نفر را مجروح كردند. در اين حادثه يك فروند لنچ صيادي ايراني - كه مجوز رسمي صيد در درياي عمان را داشت - در فاصله حدود ۱۵ كيلومتري ساحل ايران، توسط ۲ فروند قايق تندرو ارتش عمان، آماج حمله قرار گرفت. در اين حمله، ارتش عمان، ده ها گلوله به سوي قايق غيرنظامي شليك كرده كه براثر آن، يكي از ملوانان به قتل رسيد و دو نفر از آنان مجروح شدند. همچنين دو فرزند ۴ و ۹ ساله ناخداي لنچ صيادي، از سوي سربازان عماني، هدف گلوله قرار گرفتند كه اكنون در بيمارستان شهيد بهشتي ميناب بستري هستند. ظاهراً علاوه بر تمام مشكلاتي كه ماهيگيران ما در درياها دارند بايد مشكل حفظ امنيت جاني در اثر سوءتفاهمات كشورهاي همسايه را هم به آن اضافه كرد.

به خاطر يك جفت كفش
شما اگر بخواهيد با كسي دعوا كنيد و او را در حين دعوا با چاقو بزنيد چه انگيزه و عاملي را باعث و باني آن مي دانيد. دعواي ناموسي؟  دعواي مالي؟ البته حتماً انگيزه هاي ديگري هم خواهد بود. اما بشنويد خبري را كه در آن ۲ دوست در خيابان ميرداماد به خاطر يك جفت كفش با يكديگر دعوا كردند و ميان دعوا يكي از آنها ديگري را با ضربات چاقو از پا درآورد. حال و احوال «احمد» يكي از اين دو نفر كه در اثر ضربه چاقو در بيمارستان بستري است بهتر از پيش است و در اينباره مي گويد: «ساعت ۴ بعدازظهر بود كه ما در خيابان ميرداماد درحال كار بوديم و من به شوخي كفش مجيد دوستم را برداشتم ولي او ناراحت شد و با من رفتار بدي كرد و من هم با او درگير شدم ولي او در يك لحظه با چاقو به طرف من حمله كرد و يك ضربه به شكم من زد و من درحالي كه باورم نمي شد بر روي زمين افتادم و چند نفري كه در آنجا بودند مرا به بيمارستان آوردند. لااقل شما بعد از خواندن اين خبر كاري به كار كفش دوستانتان نداشته باشيد.

هزار توماني دردسرساز
اگر شما در خيابان بي هدف در حال قدم زدن باشيد و يك اسكناس هزار توماني پيدا كنيد چه مي كنيد؟ بي اعتنا از كنار آن مي گذريد (!) يا آن را بر مي داريد و درون جيب خود مي گذاريد و يا با احتمال بيشتر، درون صندوق صدقات مي اندازيد. اما سه جوان در شهر زاهدان پس از پيدا كردن يك اسكناس هزار توماني هيچ كدام از اين كارها را نكردند. آنها كه سعيد، رضا و جواد نام دارند وقتي بي هدف در يكي از خيابان هاي زاهدان در حال قدم زدن بودند يك اسكناس هزار توماني پيدا كردند كه بر سر تصاحب آن با هم درگير شدند كه سعيد عصباني از اينكه رضا قصد نداشت پول را در بين ديگران تقسيم كند با چاقو به سوي او حمله ور شد و رضا را با ضربات چاقو به قتل رساند.
دوستان مقتول سپس از محل فرار كردند كه ماموران با توجه به سرنخ هاي به دست آمده تلاش خود را براي دستگيري قاتل اين جوان آغاز كردند.

حوادث
ايرانشهر
تهرانشهر
خبرسازان
در شهر
سفر و طبيعت
فرهنگ
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  سفر و طبيعت  |  فرهنگ  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |