شنبه ۲ خرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۳۸۶
تلسكوپ مركز علوم و ستاره شناسي فقط بالكن ساختمان روبرو را خواهد ديد!
برج جهان نما در تهران؛ خداحافظ ستاره قطبي
كاملا اتفاقي اين برج را كه درست روبه روي مركز علوم و ستاره شناسي تهران در حال ساخت است، ديديم و هنگامي كه كنجكاويمان گل كرد، اتفاقي تر فهميديم اين برج امكان رصد ستاره قطبي را از رصد خانه مركز گرفته است
007764.jpg
رويش برج ها از خاك تهران اتفاق تازه اي نيست اما برجي كه نزديك مركز ستاره شناسي تهران احداث مي شود ماجراي ديگري دارد؛ اين برج ستاره قطبي  را مي پوشاند.
عكس: هادي مختاريان
گزارش اول 
سهيلا بيگلرخاني 
بعد از ماجراي برج جهان نما در اصفهان، برج ديگري در تهران به خاطر كور كردن چشم اندازي از شهر، مساله ساز شده است برج جهان نما به چشم انداز ميدان نقش جهان كه بخشي از ميراث فرهنگي بشر شناخته شده، لطمه مي زند و برج درحال احداث در منطقه نياوران مانع از آن خواهد شد كه از مركز ستاره شناسي تهران بتوان به تماشاي ستاره قطبي نشست.
نياوران، خيابان عمار، خيابان عرفاتي، اواسط خيابان، برجي چند طبقه در حال سر به فلك كشيدن است. اكنون بيش از ده طبقه آن ساخته شده. خب كه چه؟ برج سازي كار برجسازان است وچه جايي بهتر از شمال شهر تهران!
ما هم قرار نداشتيم گزارشي از برج و برج سازي تهيه كنيم. وقتي مي خواهي سري به مركز علوم و ستاره شناسي تهران بزني، هيكل درشت و هرمي شكل اين برج نيم ساخته نگاه ها را به سوي خود مي كشد. كاملا اتفاقي اين برج را كه درست روبه روي مركز علوم و ستاره شناسي تهران در حال ساخت است، ديديم و هنگامي كه كنجكاويمان گل كرد، اتفاقي تر فهميديم اين برج امكان رصد ستاره قطبي را از رصد خانه مركز گرفته است.
باغ ۶ هزار متري عَلَم 
از ستاره قطبي بگذريم. گو اينكه ستاره قطبي به عنوان ستاره جهت ياب يكي از ستاره هاي مهم در علم نجوم و رصد ستاره هاست. باغ مصفاي ۶ هزار متري با ساختماني درست وسط آن، اين باغ قبل از انقلاب متعلق به اسدالله عَلَم بوده و از سال ۱۳۷۹ ملك آن توسط شهرداري خريداري و تجهيز شد. از آن پس اين باغ نام مركز علوم و ستاره شناسي تهران را بر سر در خود يدك مي كشد. حياط پشتي مركز محل استقرار تجهيزات هواشناسي است. زهرا مبيني مسوول بخش علمي و رصدخانه مركز علوم و ستاره شناسي تهران با حرارت درباره تجهيزات هواشناسي توضيح مي دهد: «اين تشت تبخير است. اين باران سنج. سه دماسنج در سه عمق متفاوت زمين نصب كرده ايم. اين به درد امور كشاورزي مي خورد.»
سيما قديمي مدير مركز كه با ما همراه شده، توضيحات مبيني را با سر تاييد مي كند «اين مركز، مركزي است براي مخاطبان خاص. با اين حال برخي از همين مخاطبان خاص نيز با اينجا آشنا نيستند.» سالن وسط ساختمان دو طبقه پله هاي كنار آن به راهروي طبقه بالا مشرف به سالن ختم مي شود. تركيب اين سالن چنين نشان مي دهد كه سال هاي قبل از انقلاب در و ديوار اين سالن ميهماني هاي بسياري را به خود ديده است. اكنون اين سالن با پرده بزرگ آسمان نما مزين شده و شكل و شمايل يك اتاق كنفرانس را به خود گرفته است. روي پرده صورفلكي نقش شده و باسكول هايي در راهروي بالايي جلب توجه مي كند. «دكمه كنار باسكول را فشار دهيد و خودتان روي هر كدام از سياره ها و ستاره ها كه اسمش كنار باسكول نوشته شده، وزن كنيد.»
شخص ۵۳ كيلويي روي ماه ۸ كيلو، روي مريخ ۱۷ كيلو، روي مشتري ۱۴۱ كيلو و روي خورشيد ۱۵۰۵ كيلوگرم است. به اين لحاظ به نظر مي رسد، خانم ها ماه را به بقيه سيارات و ستاره ها ترجيح دهند. كنار اين باسكول ها، اتاقي واقع شده كه در تاريكي تماشايي تر است.
آزمايشگاه نور و ليزر، مشاهده تصاوير سه بعدي و فيبر نوري در نوع خود تجربه اي جديد محسوب مي شود.
مركزي براي تجربه علوم 
مركز، دو بخش علمي و ستاره شناسي دارد. در بخش علمي علوم فيزيك، شيمي و زمين شناسي در آزمايشگاه هايي با ۴۸ دستگاه تجربه مي شوند و بخش ستاره شناسي متشكل از همان سالن كهكشان و رصدخانه است. «ما از هر سه مقطع دبستان، راهنمايي، دبيرستان پذيراي دانش آموز هستيم. علاوه بر اين دانشجويان و دانش پژوهان علاقه مند هم مي توانند براي آزمايش هاي علمي و رصد به اين مركز بيايند.» ورودي مركز ۲۰۰ تومان است و از ساعت ۵/۸ صبح تا ۳ بعدازظهر پذيراي علاقه مندان است.
« ۱۹خرداد زهره از مقابل خورشيد عبور مي كند، بسياري از ستاره شناسان و علاقه مندان در اين روز براي رصد زهره به مركز مي آيند. همچنين شب هاي چهارشنبه نيز برنامه رصد ستارگان را داريم.» اين را مبيني مي گويد.
مخاطبان خاص و هيات علمي گمشده
مركز علوم و ستاره شناسي تهران هيات علمي ندارد. گو اينكه تا چند ماه پيش از اين اساتيدي از دانشگاه هاي متفاوت به عنوان هيات علمي در خدمت مركز بودند. «اكنون بيشتر كارهاي علمي خود را از طريق ارتباط دوستانه اي كه با اساتيد داريم، با آنان چك مي كنيم. البته به دنبال هيات علمي جديد مي گرديم.»
تمام كارمندان اين مركز به تعداد انگشتان دست هم نمي رسد. با اينحال ۳۰ نفر اعضاي يكNGO علمي و ستاره شناسي در زمان هاي خاص مثل خسوف و... به داد كارهاي اجرايي مركز مي رسند.
شايد بتوان مهمترين عملكرد اين مركز را تجربه علوم پايه براي جوانان و نوجوانان دانست، گنبد جمع و جور رصد خانه اين مركز اين را مي گويد.« كار ما آنقدرها هم حرفه اي نيست . در واقع مي خواهيم علوم را در همان مخاطبان خاص نهادينه كنيم».
گنبدي به قطر ۴متر و ارتفاع ۶ متر، در دو جهت حركت مي كند. كابل كوتاه اين گنبد كه به وسيله يك طراحي ايراني ساخته شده، اجازه اين را نمي دهد كه همزمان باحركت چرخشي گنبد  دريچه آن را باز و بسته كرد.
با اين حال تلسكوپ آمريكايي ۱۲ اينچي قابليت بالايي براي رصد ستاره ها دارد. خورشيد با لكه هاي سياهش ديدني است «اين لكه هاي سياه، نقاطي است كه در آن ميدان مغناطيسي بالا و تفاوت دما وجود دارد.»
عكاس ما كه رصد خانه دانشگاه تهران را ديده، به نظرش اين رصدخانه ابتدايي است آن رصدخانه اكنون متروك است.
به غير از اين رصدخانه، كانون پرورش فكري نيز رصدخانه اي در زعفرانيه دارد كه تلسكوپ آن ۸ اينچي است.
اين ساختمان هاي سوت و كور
SCIENCE CENTERS يا مراكز علوم در ميان كشورهاي پيشرفته جايگاه ويژه اي دارد. آلمان ، انگليس و كانادا از جمله اين كشورها هستند. مركز علوم لندن يكي از مراكز معروف علوم دنياست هر طبقه اين مركز ۷طبقه، به يكي از علوم پايه اختصاص يافته. ايران نيز با اقتباس از اين مراكز مراكز علوم و AStronomy (ستاره شناسي) راه اندازي شده است هر چند كه اين مراكز نتوانسته مانند همنوعان خود درينگه دنيا مخاطبان را جذب كند. مسوولان اين مراكز مجبورند با نامه نگاري ها و روش هاي ديگر خود را به مدارس معرفي كنند، شايد مديران اين مدارس به هوس افتند و دانش آموزان را براي يك روز به اردويي علمي بياورند. اين مراكز نيز مانند موزه ها اغلب خالي و ساكتند.
شايد زهره بعدي باشد
با آنكه دانش آموزان و دانشجويان براي مراجعه به اين مركز بايد معرفي نامه اي از محل اشتغال به تحصيل خود به همراه بياورند، اما دانش پژوهان و علاقه مند غير دانشجو و غير دانش آموز مي توانند با پر كردن يك فرم براي آزمايش پروژه خود به اين مركز مراجعه كنند.
باغ عَلَم را با آن باغچه هاي سرسبزش كه ترك مي كنيم، كمبود ديگري نيز رخ نشان مي دهد هرچند سايه برج هرمي شكل را ناديده مي گيريم. پرانتز باز، هرمي ساختن برج هم حكايتي دارد. برج سازان عزيز لطف فرموده اند، به خاطر اينكه محدوديت رصدبراي رصدخانه پديد نياورند، آن را هرمي ساخته اند چقدر اين لطفشان به كار ستاره شناسان آمده. خدا مي داند، پرانتز بسته. راننده آژانس خودروي خود را چندين متر بالاتر تقريبا انتهاي خيابان پارك كرده كمي به خيابان باريك عرفاتي دقت كني، در مي يابي، اين خيابان جاي ۵-۴ خودرو را ندارد. چه رسد به پاركينگي متناسب با مراجعه يك مركز علمي. با آنكه اين مركز پيش از برج ها ميهمان محله نياوران شده. اما گويا شرايط فراهم آمده تا اينجا بيش از پيش در محاق رود. قنات پرآبي كه از وسط حياط باغ مي گذرد شايد بيش از چند صباحي درخت هاي حياط را سيراب نكند، گودبرداري يكي از برج هاي اطراف اين محله چشمه پايين دست مركز علوم وستاره شناسي را مدت هاست خشكانده، باغ هاي دست ساخته خودمان هم از دست خودمان درامان نمي ماند. راستي فكر مي كنيد چند سال ديگر آسمان تهران زهره را هم از دست خواهد داد؟

ستون ما
ستاره قطبي يا قنطورس؟ مساله اين است
ناصر كرمي 
بنيان فلسفي مديريت و برنامه ريزي شهري، ريشه در مفهوم «چشم انداز» دارد.
اين مفهوم را در نيمه قرن بيستم گروهي از جغرافي دانان (عموماً آلماني) مطرح كردند.
آنچنانكه در اين دانش، مكتب «چشم انداز» به شيوه اي غالب و پرطرفدار تبديل شد و هنوز هم شماري از مشهورترين جغرافي دانان جهان پيرو اين مكتب به شمار مي روند. ( از ميان جغرافي دانان ايراني، دكتر پرويز كردواني، دكتر حسين شكويي، دكتر محمد تقي رهنمايي، دكتر فرج الله محمودي و دكتر رحيم مشيري كمابيش «چشم اندازگرا» به شمار مي روند.)
به طور خلاصه مي توان اساس نظريه چشم انداز را در اين نكته دانست كه در هر محيط، ولو باوجود تفوق يك يا چند عامل خاص طبيعي يا انساني،در نهايت همه عوامل و عناصر موجود با يكديگر در تعامل بوده و چشم انداز نهايي محيط حاصل اين تعامل كلي است، نه تاثير صرفاً يك يا چند پديده آشكار. به همين خاطر چشم اندازگراها در برنامه ريزي محيطي براي حواشي و جزئيات نيز بعضاً همانقدر اهميت قائل هستند كه براي مسائل كلي.
پذيرش اين نظريه، البته هم براي برنامه ريزان و هم براي شهروندان دشواري هايي ايجاد مي كند. طبق اين نظريه، در محيط هيچ چيز نبايد به حال خود رها شود و مديريت محيط بايد توانايي و اختيارات لازم براي دخالت در همه امور را به عهده داشته باشد. در برنامه ريزي هاي چشم اندازي ممكن است محدوديت هاي اجتماعي و اختصاصي وضع شده و بعضاً حتي شهروندان ناچار به ترك برخي عادات و تغيير شماري الگوهاي زندگي روزمره خود شوند. براي مثال، درختي كه در حياط خانه كوچكي رسته، از آنجا كه به هرحال در شكل گيري چشم انداز محيط نقش دارد، اگرچه مايملك كاملاً شخصي يك شهروند است، اما نه فقط قطع يا بقاي آن، حتي ممكن است نحوه هرس آن از سوي مديريت محيط تعيين و ابلاغ شود. يا اينكه، اگر مصرف فلان محصول خاص لزوماً همراه با رهاسازي بسته بندي غيرقابل تجزيه آن در محيط است، مديريت محيط بايد بتواند حتي مصرف اين محصول و توليد و عرضه آن را ممنوع كند، اگرچه شماري از شهروندان به مصرف آن عادت كرده باشند.
ماجراي مركز ستاره شناسي تهران و برجي كه در مقابل آن درحال قدكشيدن است،  مي تواند مثالي كوچك از چالش هاي پيش روي نظريه چشم انداز باشد: يك نفر دارد در زمين خودش با مجوزي كه از شهرداري گرفته، برج مي سازد. اما احداث اين برج شهرونداني را كه علاقه مند به رصد ستارگان از مركز ستاره شناسي هستند بسيار محدود مي كند. دراين حال، مديريت شهري چكار بايد بكند؟ احداث برج را متوقف كند؟ مركز ستاره شناسي را تعطيل كند؟ يا به شهروندان توصيه كند به جاي ستاره قطبي خود را به تماشاي ستاره قنطورس مشغول كنند؟
... بسيارند از اينگونه برج ها و اينگونه پديده ها كه در زندگي روزمره شهري خود نمي دانيم با آنها چكار بايد بكنيم.

ايرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  ايرانشهر  |  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |