آغاز فصل جديد اكران
بخندم يا بترسم
|
|
مهدي طاهباز
فصل جديد اكران سينماها از روز چهارشنبه گذشته با نمايش دو فيلم «باج خور» ساخته فرزاد موتمن و «هم نفس» به كارگرداني مهدي فخيم زاده آغاز شد.
از هفته گذشته هم كه سينماها به تدريج «زهرعسل» ابراهيم شيباني را جايگزين مارمولك كرده بودند. «شهر زيبا» هم قرار است از چهارشنبه ۲۰ خرداد به جاي كما روانه سينماها شود. بدين ترتيب پرده دوم سينماي ايران در سال ۸۳ آغاز مي شود.
بهاري خوش براي سينما
سال ۸۳ شروع خوبي براي سينماي ايران، البته به لحاظ اقتصادي بود.
فروش ۸۰۰ ميليون توماني مارمولك در كمتر از يك ماه، فروش ۶۰۰ ميليون توماني كما و نيز فروش ۲۰۰ ميليون توماني بوتيك نويد يك سال خوب را براي سينماداران و تهيه كنندگان مي دهد.
«علي و دني» هم كه در گروه كودك و نوجوان اكران شده بود، حدود ۹۰ ميليون تومان فروخت كه رقم مناسبي براي يك فيلم كودك به شمار مي آيد. تنها مغموم بهار، «ملاقات با طوطي» داوودنژاد است. فيلمي كه فقط حدود ۱۱۰ ميليون تومان فروش كرد.
بهار امسال چند نكته مهم براي سينماي ايران داشت. اول نشان دادن ظرفيت جذب مخاطب در سينماها و اين كه مي شود در يك روز بيش از ۵۰ ميليون تومان فروش كرد. دوم مشخص شدن برخي از مشكلات طرح اكران آزاد. با برداشته شدن كف فروشي و اكران فيلم ها براساس توافق سينمادار و پخش كننده، عملاً يكي دو فيلم در زماني حدود سه تا چهار هفته روزانه فروشي كمتر از يك ميليون تومان داشتند ولي باز هم بر روي پرده مانده بودند. يكي از مزايا و نقاط قوت طرح اكران آزاد، بايد تنوع اكران و فيلم هاي روي پرده باشد. مسئله اي كه تا به اين جا تبديل به نقطه ضعف اين طرح شده است. اما سومين مسئله ثبات ستاره اي به اسم محمدرضا گلزار است. بازيگري كه خيلي وقت است ظهور كرده اما كمتر كسي حاضر مي شده براي ديدن او بر روي پرده سينما، بليت بخرد و به تماشاي فيلم هاي او بنشيند. كما و بوتيك فروش خوبي كردند و در مورد زهر عسل هم مي توان گفت كه اين مقدار (به نسبت كم) فروشش هم مرهون حضور گلزار است و بس.
نكته چهارم هم اين كه هنوز فيلم كودك مخاطب خود را داراست و اگر اين رده سني كمي جدي گرفته شود و آثار مناسبي به نمايش درآيد، از آن استقبال خواهند كرد. هرچند كه اگر مارمولك در زمان خودش اكران مي شد و سينماهايش به علي و دني نمي رسيد، اين فيلم به چنين فروشي دست نمي يافت، ولي رسيدن به مرز ۱۰۰ ميليون تومان نيز براي چنين فيلمي موفقيت عظيمي به شمار مي آيد.
هم اكنون فصل دوم اكران ۸۳ آغاز شده است. فصلي كه تنها هفت هفته طول مي كشد و از مردادماه فيلم هاي جديد به نمايش درخواهند آمد.
بترسم يا بخندم
زهر عسل فيلمي است از يك كارگردان ۲۱ ساله، فيلمي كه كارگردانش هيچ ادعايي ندارد و براي ثبات خود در سينما دست به ساختش زده است. زهر عسل قرار بوده اثري در ژانر وحشت باشد و فيلمي كه تماشاگر را براي لحظاتي بر روي صندلي سينما ميخكوب كند. شخصيت هاي محدود در يك نقطه تقريباً دورافتاده و چشم نواز، اما فيلم خيلي چيزها را براي رسيدن به هدفي كه در نظرسازنده اش بوده كم دارد. فيلم بيشترين ضربه را از قصه اش خورده است. قصه اي كه شايد چارچوب خوبي براي رسيدن به يك فضاي ترس آور و مهيج داشته باشد ولي به علت عدم پرداخت كافي به ماجراها، همه چيز در سطح مانده و به نوعي سرهم شده است.
زوج جواني براي ماه عسل به شمال مي روند. زني تنها و مرموز در ويلا به انتظار آنها نشسته است. شراره (مهناز افشار) حضور شخص ديگري (شهاب حسيني) را در ويلا حس مي كند. زن (فريماه فرجامي) آن را انكار مي كند. اين ماجرا ادامه دارد تا اواسط فيلم مشخص مي شود سينا (محمدرضا گلزار) معتاد است و همسرش به او كمك مي كند تا اعتيادش را ترك كند. (مسئله اي كه كاملاً به فضاي قصه و ماجرا بي ربط و نچسب است). اواخر فيلم معلوم مي شود مرد غريبه شوهر سابق شراره بوده كه به دلايلي كه مشخص هم نمي شود چه بوده، او را ترك كرده و با سينا ازدواج كرده است.
آخر داستان هم زن تنها (كه فكر مي كند شوهر سابق شراره عاشقش است) با اسلحه مرد غريبه را مي كشد.
ماجراي فيلم همين است و بس. بقيه صحنه هاي فيلم به گشت و گذار شراره و سينا و اسكي كردن، عكس گرفتن و... آنها مي پردازد.
زهر عسل فقط و فقط براي فروش ساخته شده. استفاده از بازيگراني چون محمدرضا گلزار، شهاب حسيني و مهناز افشار، استفاده مكرر از ترانه هاي فرهاد، فريدون فروغي، كويين و... براي كشاندن تماشاگر به سينماست.
زهر عسل تا به اين جا در جذب مخاطب چندان موفق عمل نكرده است. يك فروش معمولي، فروشي كه شايد بتوان گفت فقط به خاطر بازيگرانش است.
اذيت مي كني
مهدي فخيم زاده پس از ۱۰ سال فيلمي را روانه اكران كرده است. او سال ۷۳ دو فيلم «تاواريش» و «همسر» را به نمايش درآورد كه اولي تقريباً شكست خورد و دومي بسيار موفق عمل كرد. فخيم زاده در هم نفس دوباره به فيلمي با حال و هواي «مسافران مهتاب» برگشته است. البته با مقدار زيادي پند و اندرز و نصيحت هاي بجا.
هم نفس برخلاف اكثر آثار فخيم زاده از ريتم يكدستي برخوردار نيست و آدم را در ميانه هاي راه خسته مي كند. شخصيت ها نيز به درستي درنيامده اند و تحولات آنها باورپذير نيست. اما با تمام اين حرف ها بعيد نيست هم نفس بتواند در گيشه موفق عمل كند.
فيلم صحنه هاي تماشاگرپسند زيادي دارد. در سينماي ايران هيچ چيز قابل پيش بيني نيست.
شب هاي تاريك
باج خور قرار بوده پس از دو تجربه تقريباً خاص فرزاد موتمن، اثري براي نشان دادن توانايي كارگردان براي ساخت فيلمي تماشاگرپسند باشد. اما گويا مسئله برعكس شده است. باج خور تبديل به يك فيلم معمولي شده. فيلمي كه همانندهاي بسياري دارد. فيلمي كه هيچ شاخصه به چشم آمدني ندارد. نيكي كريمي را به هيچ وجه نمي توان در قالب يك زن اغواگر و پليد گنجاند. بايد منتظر ماند و ديد آيا نيكي كريمي و فريبرز عرب نيا هنوز هم براي تماشاگر امروزي سينماي ايران جذابيت دارند يا نه؟
|
|
همه چيز معمولي است
|
|
آرتا پورملك
پس از انتخاب و انتصاب رئيس جديد مركز هنرهاي نمايشي، علاقه مندان تئاتر در كشور در انتظار مشخص شدن وضعيت مركز نظارت و بازبيني هنرهاي نمايشي و نيز رياست تئاترشهر هستند. با اين كه شايعاتي در اين مورد در مركز به گوش مي رسد ولي هنوز (و تا لحظه تنظيم اين مطلب) تصميم قطعي اي درباره اين موارد گرفته نشده است.
استقبال معمولي از نمايش ها
وضعيت تئاترشهر آرام و بي هياهوست و استقبال از نمايش ها معمولي. در سالن اصلي « اسب ها: سال ۵۹ هجري شمسي» به كارگرداني محمد رحمانيان در حال اجراست. اين نمايش تا اول هفته گذشته ۱۱۸ اجرا را پشت سر گذاشت و ۳۵۲۳ نفر را به سالن اصلي ۵۰۰ نفري تئاترشهر كشاند. ۱۷۱۳ نفر از تماشاگران اين نمايش از كارت مهمان استفاده كرده و ۱۸۱۰ نفر آنها با خريد بليت وارد سالن شده بودند.
با احتساب ظرفيت ۴۹۴ نفري سالن اصلي و اين كه در بهترين حالت اين نمايش مي توانسته ۸۸۹۲ نفر را به سوي خود جلب كند، «اسب ها» تنها از ۴۰ درصد پتانسيل جذب مخاطب خود استفاده كرده است.
«قصه شهر فرنگ شهر ما» كاري است از نصرا... قادري كه در تالار قشقايي مجموعه تئاترشهر در حال اجراست. اين نمايش در مدت ۱۲ اجراي خود ۷۷۹ نفر را به اين سالن كشانده كه از اين تعداد ۲۵۲ نفر بليت خريده اند و مابقي از كارت مهمان استفاده كرده اند. با توجه به ظرفيت ۱۰۰ نفره اين تالار، در قصه شهر فرنگ شهر ما از ۶۴ درصد پتانسيل جذب مخاطب خود استفاده كرده است.
«خانه در گذشته ماست» كاري است از حامد محمدطاهري كه در تالار سايه اجرا مي شود. اين نمايش تا ابتداي هفته گذشته شش اجرا پشت سر گذاشته و ۲۸۱ نفر را به سالن ۱۰۰ نفره سايه كشانده است. از ميان اين تعداد تماشاگر، تعداد ۲۳۷ نفر بليت خريده اند و تنها ۴۴ نفر از كارت مهمان استفاده كرده اند. خانه در گذشته ماست توانسته از ۴۶ درصد پتانسيل جذب مخاطب خود استفاده كند. اما آناهيتا اقبال نژاد همچنان با اجراي دو نمايش «گوش كن» و «ناتمام» در تالار كوچك به كار خود ادامه مي دهد.
«گوش كن» با ۱۵ اجرا ۶۸۸ نفر را به سالن ۸۰ نفر كوچك كشانده كه از اين تعداد ۳۹۴ نفر بليت خريده اند. اين نمايش از ۵۷ درصد پتانسيل جذب مخاطب خود استفاده كرده است.
اما ناتمام وضعيت بهتري دارد. اين نمايش در مدت ۱۴ روز اجرا، ۱۰۶۳ نفر را به خود جذب كرده كه از اين ميان ۵۹۹ نفر بليت خريده اند. اين نمايش از ۹۵ درصد ظرفيت جذب مخاطب خود استفاده كرده است. «مجلس شبيه خواني شازده كوچولو» آخرين نمايشي است كه در مجموعه تئاترشهر و در تالار نو اجرا مي شود. اين نمايش تا ابتداي هفته گذشته ۱۸ اجرا را پشت سر گذاشته و ۴۳۸ نفر را به اين تالار كشانده بود.
از ميان تماشاگران اين نمايش ۲۸۰ نفر بليت خريده اند و ۱۵۸ نفر از كارت مهمان استفاده كرده اند.
شبيه خواني شازده كوچولو توانسته از ۶۸ درصد پتانسيل جذب مخاطب خود استفاده كند. ضمناً هفته گذشته در نمايشنامه «اين منم زني تنها» به كارگرداني نازنين آقايي نژاد و «مقام استادي اندر حكايت نسل جوان» به كارگرداني جلال تهراني در كافه ترياي اصلي روخواني شدند.
نقد و بررسي
هفته گذشته جلسه نقد و بررسي نمايش هاي اسب ها به كارگرداني محمد رحمانيان و گوش كن و ناتمام به كارگرداني آناهيتا اقبال نژاد به همت انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر برگزار شد. در اين جلسات رحمانيان نمايش اسب ها را نماد ساده اي از دنيايي عنوان كرد كه انسان ها همواره در آنها درگير جنگ و خونريزي بوده اند و راه سويي براي رستگاري آنها وجود نداشته است. رحمانيان در اين جلسه گفت: «زمان اين نمايش اگر چه متعلق به بيش از ۱۰۰۰ سال پيش است ولي هم اكنون نيز در سرزميني كه داستان آن در آن جا مي گذرد، جنگي خونين به راه افتاده است. ما در دنيايي به سر مي بريم كه يا بايد سلاخي كنيم و يا سلاخي شويم و راه سومي براي رستگاري وجود ندارد. من در اين نمايش، سعي كردم اسب ها را نماد جنگ نشان دهم چون تا دو سه هزار سال پيش سرنوشت هر جنگي را اسب ها تعيين مي كردند.»
او در توضيح اين نمايش گفت: «اسب هايي كه همواره نان آور بوده اند يا عروس به حجله مي برده اند يا در مراسم حج از آنها استفاده مي شده سرنوشت آنها به گونه اي رقم مي خورد كه براي كشتن از آنها استفاده مي شده است.»
جلسه نقد و بررسي نمايش هاي گوش كن و ناتمام نيز با حضور آناهيتا اقبال نژاد و پرستو گلستاني برگزار شد. اقبال نژاد درباره نمايش گوش كن گفت: «قرار بود اين نمايش را محمد رضايي راد كار كند كه چون خود او درگير نمايش «رقصي، چنين ميانه ميدان» شد، خودم تصميم گرفتم آن را اجرا كنم. ما در نمايش گوش كن مي خواستيم همان طور كه بازيگر با صداي زنگ تلفن سردرد و سرگيجه مي گيرد، تماشاگر نيز دچار چنين حالتي شود، ما نمي خواستيم در اين نمايش پند و اندرز بدهيم. ما تماشاگر را آزاد گذاشتيم تا هر برداشتي كه مي خواهد از نمايش بكند.»
|
|
از مولانا تا باخ
|
|
هفته اي كه گذشت، هفته نسبتاً پرباري براي بازار موسيقي بود و آثار متعددي در زمينه ها و سبك هاي مختلف موسيقي منتشر شد. به نظر مي رسد با نزديك شدن به تابستان، بازار موسيقي نيز گرماي خود را به دست آورد.
ناشكيبا
همايون شجريان در فاصله اي كمتر از يك سال دومين آلبوم خود را روانه بازار كرد. «ناشكيبا» دومين اثري است كه همايون شجريان به صورت مستقل و اين بار با آهنگسازي اردشير كامكار منتشر كرده است.
نكته قابل توجه در مورد ناشكيبا اين كه حال و هواي آثار خانواده كامكارها در اين آلبوم كاملاً مشهود و محسوس است.
همايون شجريان در آلبوم جديد خود تصنيف هاي چه دانستم (غزل مولانا)، مي عشق (غزل حافظ) و پنهان چو دل(غزل مولانا) را اجرا كرده است. او تصنيف «پنهان چو دل» را خود و متاثر از موسيقي خراسان آهنگسازي كرده است.
در كنار تصنيف ها، ساز و آواز ناشكيبا (غزل سعدي)، ساز و آواز دشتي داغ دوستي (غزل سعدي) و آواز زهر شيرين (شعر فريدون مشيري) نيز توسط همايون شجريان اجرا شده اند. ضمناً يك قطعه رنگ «رقص چوب» ساخته اردشير كامكار نيز در مجموعه ناشكيبا گنجانده شده كه در سي دي اين اثر موجود است و مي توان آن را شنيد. همايون شجريان هنوز اثري را با پدرش كار نكرده است. او دارد مراحل را پله به پله طي مي كند. ناشكيبا در مقايسه با «نسيم وصل» يك گام رو به جلو محسوب مي شود.
از ديوان شمس تا قطعات باخ
«ديوان شمس و باخ» نام اثري جديد از داوود آزاد است كه به تازگي روانه بازار موسيقي شده.
داوود آزاد در اين آلبوم اشعاري از مولانا را به صورت بداهه به روي قطعاتي از يوهان سباستين باخ و با همراهي چند نوازنده خارجي اجرا كرده است.
داوود آزاد در توضيحي بر اين آلبوم آورده است: «موسيقي تلفيقي مقوله اي جديد در موسيقي نبوده و بيش از چندين دهه از شروع پراكنده آن مي گذرد و لزوم وجود اين نوع موسيقي در عصر حاضر كه به پديده اي اجتناب ناپذير، تبديل شده بيش از پيش نمايان گشته و تاثير خود را هر چه قوي تر به رخ مي كشد. اگر موسيقي صحيح و سالمي را عرضه كرده باشيم، مخاطب فرهنگ هاي مختلف را در كنار موسيقي سنتي خود نيز خواهيم داشت. براي دست يابي به يك تلفيق مناسب علاوه بر ذوق و خلاقيت ذاتي، بايد در مورد موسيقي ها و فرهنگ هاي ديگر تحقيق كرد و آگاهي و دانش كافي را داشت تا همين امر باعث رشد و روشن تر شدن هر چه بيشتر ذهنيت موسيقايي هنرمندان در عرصه جهان شده و آنان را از جزونگري به كل نگري كه خود از اصول معرفت است، سوق دهد. در كاست حاضر اشعار مولانا به صورت بداهه بر روي موسيقي باخ (بدون تغيير در قطعات) خوانده شده است. رهايي و آزادي موسيقي ايراني در كنار نظم و انظباط موسيقي باخ با وجود تضاد ظاهري به يك وحدت باطني رسيده اند كه نشانگر يك ريشه واحد است.»
داوود آزاد پيش از اين آثاري مانند «مي بي رنگي» و «جان جان» را منتشر كرده است. من آن ماهم، خانه پرنور، من مست و تو ديوانه، از تو كجا گريزم، تيز دوم، در اين عشق بميريد و مبارك باد قطعات اجرا شده در اين آلبوم هستند.
در «ديوان شمس و باخ» ملتيا كالين (بلغارستان ـ پيانو) اوتا ايشليشتيك (آلمان ـ ويلنسل)، الخان صمدزاده (آذربايجان ـ قرني و دودوك)، سوريش كومار (هند ـ طبلا)، آ ن ماري كري (انگلستان ـ همخوان) و داوود آزاد (رباب، بربط و دف) به هنرنمايي پرداخته اند.
بيل را بكش
«بنفش» نام آلبومي است حاوي قطعاتي از سبك هاي تكنو، ريو، ديسكو و ترنس. در اين اثر جدا از گنجاندن قطعات مختلف در سبك هاي فوق، لحظاتي از موسيقي متن فيلم «بيل را بكش» نيز ارايه شده است.
در جلد اين نوار توضيحات مفيدي، پيرامون سبك هاي الكترونيكا (Electronica )، تكنو (Techno)، ترنس (Trance)، ريو (Rave) و ديسكو (Disco) داده شده است.
در اين آلبوم ۱۴ قطعه موسيقي از سبك هاي ذكر شده شنيده مي شود.
بنفش از جمله آثاري است كه توسط شركت آواي باربد منتشر شده اين شركت تاكنون آثار قابل توجه و ارزنده اي را از موسيقي ايران و جهان روانه بازار كرده است. آلبوم هايي از بابك بيات، كاوه يغمايي، اريك كلاپتن، پرويز ياحقي، الساندرو سافينا و... توسط اين شركت منتشر شده و آثاري از آندره بوچلي و... در دست انتشار قرار دارند مجموعه آواز قو كه شامل دو كاست از آخرين كنسرت نصرت فاتح علي خان است نيز اخيراً توسط آواي باربد به بازار عرضه شده است.
صمد مقدم
|
|
جمعه بازار
سينماي ايران
نام فيلم روز نمايش فروش*
كما ۶۴۵۵۹
بوتيك ۷۷۱۸۸
ملاقات با طوطي ۶۶۱۰۹
علي و دني ۶۴ ۸۶
زهر عسل ۱۰۲۱
مصائب مسيح ۱۹ ۲۶
توضيح: اكران فيلم هاي بوتيك و ملاقات با طوطي روز ششم خرداد به پايان رسيد و فيلم هاي «هم نفس» و «باج خور» به جاي آنها اكران شدند. (آمار فروش فيلم ها تا پايان روز چهارم خرداد)
تئاتر
سينماي جهان
نام فيلمهفته نمايش فروش**
شرك (۲) اول ۳/۱۲۵
كروا دوم ۸/۸۵
ون هلسينگ سوم ۱۰۰
دختران بدجنس چهارم ۷/۶۴
مردي روي آتش پنجم ۶۹
با اين كه همه در انتظار يك ركوردشكني از شرك بودند اما اين فيلم ۱۰ ميليون دلار كم آورد. اين اثر انيميشن توانست با فروش افتتاحيه ۱۲۵ ميليون دلار با ركورد ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه برابري كند.
موفقيت شرك باعث شد تا سازندگانش در فكر توليد قسمت سوم آن برآيند.
با موفقيت شرك فروش تروا با يك افت ۵۰ درصدي مواجه شد و در هفته اي كه گذشت تنها ۲۳ ميليون دلار فروش كرد. فروش اين فيلم پايين تر از تصور علاقه مندان سينما بوده است. سازندگان اين فيلم دل به فروش جهاني آن بسته اند.
موسيقي
پاپ
اسكناسشاهكار بينش پژوه
مولاي عشقعليرضا عصار
اي عاشقانعليرضا عصار
سنتي با كلام
ناشكيباهمايون شجريان
فريادمحمدرضا شجريان
دلم تنگ استامين ا... رشيدي
سنتي بي كلام
سلانهحسين عليزاده
در آينه آسمانكلهر، مرادي
نخستين ديدار بامداديسه نوازي گروه دستان
ايراني بي كلام
از تولد تا بي نهايتپيانوي صبري
سرشار از خاطرهجهانشاه برومند
زنده در يادجهانشاه برومند
خارجي
لبه تاريكياريك كلاپتن
پاواروتي ۸پاواروتي
قدرت عشقبوچلي
New Age ايراني
پروژه تهران - پاريسبرونه، رضايي
گاه و بيگاهسنتور مرتضوي
غزل ۳كلهر، شجاعت خان
موسيقي فيلم
خاك سرخمحمدرضا عليقلي
برداشتپيمان يزدانيان
سام و نرگسبابك بيات
موسيقي كلاسيك ايراني
رستم و سهرابچكناواريان
بيژن و منيژهچكناواريان
در آفرينشگروه موسيقي سل
موسيقي محلي
ژوانفرج پوري (كردي)
نيشتمانكيخسرو پورناظري
آرانگروه شمشال (تركي)
* ارقام فروش به ميليون تومان است.
* * ارقام فروش به ميليون دلار است.
|
|
هفت از هفت
جواد قادري
جشنواره كن هم به پايان رسيد و سينماي ايران تقريباً دست خالي از فرانسه بازگشت. سهم ايران از كن فقط يك جايزه جنبي براي فيلم «خواب تلخ» بود. از سه فيلم ديگر حاضر در كن و ميزان استقبال از آنها خبر چنداني منتشر نشد. تنها گفته شد برخي منتقدان از عباس كيارستمي (كه دو فيلم ده روي ده و پنج را در كن داشت) خواسته اند كه تكليف خود را با سينما مشخص كند. از گاوخوني هم خبري به گوش نرسيد. سينماي ايران بايد تكليف خود را با سينما مشخص كند.
اظهارات تارنتينو در مورد سينماي ايران، چندان به مذاق اهالي سينما خوش نيامده است. اول اعلام شد تارانتينو به شدت از سينماي ايران انتقاد كرده و خواهان تغيير سمت و سو و رويه فيلمسازي در ايران شده است. بعد گفته شد ماجرا مربوط به يك كنفرانس خبري بوده و تارانتينو فقط اعلام كرده كه به فيلم هايي جايزه داده خواهد شد كه سينماي خالص باشند و به دور از هياهو و حواشي سياسي، بعد هم او مثالي در اين رابطه زده كه درباره سينماي ايران بوده است. دست آخر هم فيلم فارنهايت ۱۱/۹ مايكل مور جايزه گرفت كه سرشار از هياهو و حواشي سياسي بود. نكته مهم در اين ميان، اين كه سينماي ايران بايد تكليف خودش را با سينما مشخص كند.
بهروز افخمي هم اكنون با يك دست چند هندوانه برداشته است. قبل از سفر او به كن خبر ساخت فيلم «فرزند صبح» به گوش مي رسيد و اين كه او پس از بازگشت از اين جشنواره ساخت فيلمي درباره امام خميني(ره) را آغاز خواهد كرد. در ميانه هاي جشنواره كن خبر آمد كه افخمي به تهيه كنندگي علي معلم در حال ساخت (و يا خواهان ساخت) فيلمي درباره جشنواره كن است. فيلمي با بازي بهرام رادان (در نقش خبرنگاري كه به كن آمده و جايي براي اقامت نمي يابد) و به فيلمبرداري فرخ مجيدي؛ حتي شنيده مي شد كه يك دوربين BL4 هم توسط افخمي به فرانسه برده شده است. كمي بعدتر به گوش رسيد كه افخمي در حال گرفتن صحنه هاي مهاجرت و اقامت امام خميني در نوفل لوشاتو است. دست آخر هم ماجراي تلويزيون خصوصي پيش آمد. خداوند سرانجام اين ماجراها را ختم به خير گرداند.
كما، مصائب مسيح و دختر ايروني هم در دست دستفروشان ديده شد. از باطن اين كار ناجوانمردانه كه بگذريم، يك نكته جالب در مورد كپي غيرقانوني كما وجود دارد و به قولي ديدني ترين سكانس فيلم (كه گمان مي رود فروش بالاي فيلم هم به دليل همين سكانس بوده) در CD غيرقانوني كما موجود نيست و حذف شده است! همين.
با كنار كشيدن سازندگان برنامه سينما چهار، عليرضا شجاع نوري تهيه كنندگي اين برنامه را برعهده گرفت. شجاع نوري با اين كار و قبول اين مسئوليت پس از چندين سال دوري، باز به تلويزيون بازگشته است. او كه مدت ها مسئول واحد تامين برنامه خارجي صدا و سيما بود هم اينك در تلويزيون نيز كاري را برعهده گرفته كه در سينما آن را دنبال مي كرد.
گفته مي شود كارگرداني سري جديد سينما چهار (كه ۹۰ قسمت خواهد بود) را ابوذر صفاريان (كارگردان فيلم بيست و يك اينچ) برعهده خواهد گرفت. همچنين به گوش مي رسد يك ليست بلندبالا حاوي اسامي تعداد زيادي از فيلم هاي روز سينماي جهان براي پخش از اين برنامه به سازمان داده شده است. آيا سينما چهارقصد رقابت با سينما يك را دارد؟
خرداد هم تقريباً به نيمه رسيده است و حدود سه ماه و نيم به آغاز جشنواره كودك مانده است. هنوز فيلم كودكي جلوي دوربين نرفته است و به شدت كمبود فيلم براي جشنواره اصفهان حس مي شود. تا دير نشده بايد كاري انجام داد.
گروه سينمايي مخاطب خاص هم طلسم شده و با كناره گيري منوچهر شاهسواري وضعيت نامشخصي پيدا كرده است. خانه سينما هنوز نتوانسته از عهده مسئوليتي كه بر گردنش نهاده شده برآيد. گفته مي شد خردادماه اين گروه آغاز به كار مي كند، ولي شواهد و ظواهر اينگونه نشان مي دهد كه اين اتفاق رخ نخواهد داد. تعداد زيادي فيلم در نوبت اكران هستند و تا دير نشده بايد چاره اي انديشيد.
|