مريم دري منش
در ويمبلدون سال ۲۰۰۳، ركورددار قهرماني اين مسابقات، مارتينا ناوراتيلووا، آخرين ركورد خود را بر جاي گذاشت. در۴۶ سالگي به همراه لئاندر پائس ، برنده مسابقات مختلط شده و مسن ترين قهرمان زن تمام تاريخ ويمبلدون شد. وي در مجموع، در مهمترين تورنمنت هاي جهاني، ۲۰ عنوان (۹ عنوان در تك نفره) بدست آورد . موفقيت هاي اين تنيسور متولد پراگ از شش سال قبل از آن آغاز شد. در سال ۱۹۷۴، ناوراتيلووا اولين عنوان خود از ۱۶۷ عنوانش را در اورلاندو در مسابقات انفرادي بدست آورد. (يك ركورد در تورنمنت هاي زنان). آخرين عنوان وي نيز در سال ۱۹۹۴ در مسابقات سالني پاريس كسب شد. به مانند ايوان لندل در قسمت مردان، ناوراتيلووا نيز جهان تنيس را دگرگون ساخت، با متدهاي تمريني جديد و تغذيه (رژيم ريچارد هاس). او بين سال هاي ۱۹۷۸ و ۱۹۸۷ در مجموع ۳۳۱ هفته، شماره يك جهان بود. فقط اشتفي گراف مدت بيشتري در صدر بود (۳۷۷ هفته).در سال ۱۹۷۵ در تورنمنت فارست هيل، درخواست پناهندگي سياسي از آمريكا كرد.
سال ۱۹۸۱ تنيسور اهل چكسلواكي سابق، شهروند آمريكا شد. وي عنوان بهترين ورزشكار زن دهه ۸۰ را بدست آورد. در سال ۱۹۸۳ با هم تيمي خود پم شرايور برنده ۱۰۹ مسابقه دو نفره پي در پي شد: موفقيتي افسانه اي. بين سال هاي ۱۹۸۴ و ۱۹۸۷ در قسمت انفرادي در ۱۱ گرند اسلم از ۱۲ تا، به فينال رسيد و در ۹ فينال پيروز شد . آخرين حضور وي در مسابقات انفرادي، ويمبلدون ۱۹۹۴ بود كه در فينال بر كونچيتا مارتينز غلبه كرد و ديگر از اين دسته مسابقات خداحافظي كرد. او در سال ۲۰۰۰ به صحنه رقابتها بازگشت تا اين بار در مسابقات دوبل و مختلط شركت كند. زماني هم كه در سال ۲۰۰۳ در رقابتهاي مختلط اوپن استراليا به همراه پائس پيروز شد؛ ستايش هواداران خود را برانگيخت. با اين وجود احتمالاً ۲۰۰۴ آخرين سال حضور وي در يك تورنمنت جهاني خواهد بود.
وي با مجله تنيس، در مورد نبود تفكر حرفه اي در برخي بازيكنان تنيس، روياي يك خداحافظي بدون عيب و نقص و زندگي بدون تنيس به گفت وگو نشسته است كه بخش هايي از آن رادرپي آورده ايم.
* خانم ناوراتيلووا، ۲۰۰۳ سال پرشكوهي براي شما بود. شما برنده دو گرند اسلم در بخش مختلط تيمي شديد. آيا انتظار هر دوي اين موفقيت ها را داشتيد؟
- ابداً انتظار آن نمي رفت. وقتي به قبل نگاه مي كنم، فكر مي كنم كه سه سال اول فعاليت هاي ورزشي ام، مي توانست بهتر باشد.اما هرگز هم فكر نمي كردم كه در حال حاضر اين قدر خوب بازي كنم. قبل از هر چيز مي خواهم از تنيس لذت برده و با آن تفريح كنم. وقتي از كاري لذت نبرم، دليلي ندارد كه آن را انجام دهم.
* در تورنمنت هاي گرنداسلم، تماشاگران اغلب از ديدن بازي هاي شما به وجد مي آيند، آيا الان محبوب تر از گذشته هستيد؟
- روشن است كه برگزاركنندگان مسابقات، مرا به چشم يك سود و مزيت اضافي مي بينند. مردم مي آيند كه رقابت انفرادي را ببينند و آن وقت در آخر كار من در يك كار فوق برنامه، به صورت دوبل وارد زمين مي شوم. اين گونه توجه زيادي معطوف من مي شود. شايد تماشاچيان احساس مي كنند كه هر كدام از مسابقات من كاري اضافه و فوق برنامه است كه ديگر مجبور نيستم آن را انجام دهم. آنها از اين كه هنوز هم در ميادين حضور دارم و بسيار خوب نيز بازي مي كنم، مرا مورد تحسين و تمجيد قرار مي دهند.
* آيا همين علت باعث شده تا هنوز هم به بازي ادامه بدهيد؟
- البته اين تأثير جنبي زيبا و جالبي است، ولي براي من بستگي به اين دارد كه تا چه زمان بتوانم بهترين بازي را از خود ارائه دهم. من هر كاري را كه انجام مي دهم، مي خواهم تا جايي كه امكان دارد، خوب انجام دهم. وقتي هاكي روي يخ بازي مي كنم، ساعتها تمرين مي كنم، چون مي خواهم بهتر پاس داده و بهتر گل بزنم. وقتي تنيس بازي مي كنم، سخت تمرين مي كنم، به اين ترتيب كارايي بهتري در مسابقه خواهم داشت.
* هنوز هم مي خواهيد هميشه بهترين باشيد؟
- در چارچوب امكاناتم، يعني در حال حاضر جزو ۱۰ نفر اول مسابقات دوبل باشم.
* راز موفقيت شما چيست؟
- رازي در كار نيست. وقتي يك نفر براي كاري اشتياق زيادي داشته باشد، آن را خوب انجام مي دهد. بدون علاقه زياد موفقيتي حاصل نمي شود. شايد بتوان يك سال موفقيت آميز را پشت سر گذاشت، اما بيشتر نمي شود. براي خوب بودن در مدت زمان طولاني، بايد سخت كار كرد. البته نبايد احساس شود كه اين سختي براي كاري است كه مجبوريم انجام دهيم. بلكه براي كاري است كه دوست داريم انجامش دهيم.
* گمان مي كنيد كه شما نسبت به خيلي از تنيسورهاي زن جوان، حرفه اي تر كار مي كنيد؟
- هم از خيلي از تنيسورهاي زن جوان و هم از خيلي از تمام بازيكنان.
* كجاي كار آنها اشتباه است؟
- من نمي گويم كه آنها چيزي را اشتباه انجام مي دهند. اما ترديد دارم كه آيا آنها همه كار مي كنند كه تا جاي ممكن خوب باشند: سخت تمرين كردن، در مسابقه از تمام توان استفاده كردن، تغذيه مناسب داشتن، زود خوابيدن و مصرف نكردن الكل. همه اين موارد به هم مربوط است.
جو پاترنو، يك مربي مشهور فوتبال در آمريكا يك بار گفت: اكثر مردم مي خواهند برنده شوند ولي تعداد كمي مي خواهند خود را براي برد آماده كنند. تفاوت اين است. تعداد كساني كه آنقدر علاقه به پيروزي دارند كه هر روز محروميت و سختي را تحمل كنند، بسيار كم است.
* هم تيمي شما، اسوتلانا كوزنتسووا، ۱۸ ساله است. او مي توانست دختر شما باشد. آيا اين احساس مضحكي نيست؟
- چرا بايد باشد؟ من به سن و سال فكر نمي كنم.
* واقعاً فكر نمي كنيد؟
- سن و سال نسبي است.
* مثلاً وقتي صبح از خواب بيدار مي شويد، فكر مي كنيد ۳۶ ساله هستيد؟
- بله، بعضي روزها هم انسان خود را مسن تر از ديگران حس مي كند، در تنيس، ۱۸ ساله هايي هستند كه مجبورند به فعاليت خود پايان دهند ،چون اشتباه تمرين كرده اند. طبيعي است كه من همه آن كارهايي را كه در سن ۲۰ سالگي انجام مي دادم، امروز نمي توانم انجام دهم. اما بعضي كارها را حتي بهتر از قبل انجام مي دهم، چون از اشتباهاتم درس گرفته ام. من فكر نمي كنم كه خداي من، الان ۴۷ سال دارم، چه طور مي توانم امروز تنيس بازي كنم؟ توپ كه نمي داند من چند ساله هستم.
* شما اعلام كرده ايد كه سال ۲۰۰۴، آخرين سال حضور شما در مسابقات تنيس است. به اين موضوع اطمينان داريد؟
- قطعاً امسال آخرين فصل حضور من خواهد بود و اميدوارم يك بار ديگر براي جام مسترز (قهرمانان) انتخاب شوم.
* با يك هم تيمي جديد؟ با كوزنتسووا اختلاف داريد؟
- ابداً ، با اسوتلانا همه كارها خوب پيش مي رفت، ولي امسال با ليزا رايموند بازي مي كنم، چون مي خواهيم با هم براي بازي هاي المپيك انتخاب شويم، اسوتلانا با يك تنيسور روس بازي مي كند و من با يك آمريكايي.
* مي توانيد تصور كنيد كه دوران فعاليتتان در آتن به پايان برسد؟
- نه. بازي هاي المپيك چندان سروكاري با تنيس ندارد. براي من موقعيت ويژه اي است كه در آنجا بازي كنم، مسابقات ورزشي ديگر و همين طور ورزشكاران زيادي را ببينم. ولي اگر از يك تنيسور پرسيده شود كه ترجيح مي دهد مدال طلاي بازي هاي المپيك را ببرد يا ويمبلدون را، جواب كاملاً روشن است.
* آيا يك بار ديگر در مسابقات انفرادي شركت مي كنيد؟
- دو سال پيش در ايست بورن بازي كردم. سال قبل مي خواستم در مسابقات شركت كنم كه با مصدوميت در ناحيه پاشنه پا مواجه شدم. امسال مي توانم تصور كنم كه يك بار ديگر انفرادي بازي كنم. براي فيزيك بدني من، بازي روي چمن ساده تر است و مي دانم چطور بايد روي چنين زمين هايي بازي كرد. اين زمين ها براي من مناسب تر هستند، روي زمين خاكي كارم كمي سخت مي شود. در اين مورد، ايست بورن يك استثناست.
* فكر نمي كنيد حضور انفرادي در ويمبلدون خيلي جذاب و جالب باشد؟
- من دوبل و تركيبي بازي مي كنم. ديوانگي است اگر بخواهم انفرادي هم بازي كنم، مي دانم كه چند دور هم مي توانم پيروز شوم ، ولي معني ندارد كه به خاطر آن از تورنمنت هاي ديگر چشم پوشي كنم.
* عكس العملتان در مورد اين كه شما را يك اسطوره مي دانند چيست؟
- من به اين نوع مسائل فكر نمي كنم. كاترين هپبورن يك اسطوره است، نه من.
* تصورتان از زندگي بدون تنيس در آينده چيست؟
- برنامه اي ندارم. كسي چه مي داند؟ شايد در تنيس زنان نقشي ايفا كنم. اگر كسي به مشورت با من نياز داشته باشد، نه نمي گويم. همينطور دوست دارم در تلويزيون مسابقات تنيس را تحليل كنم. شايد اين كار را بكنم. احتمالاً امسال كتابي هم در مورد تناسب اندام مي نويسم.
* شما هميشه عقايد سياسي خود را خيلي علني بيان مي كنيد. چرا وارد سياست نمي شويد؟
- مي توانم تصورش را بكنم. بخصوص الان كه آرنولد شوارتزنگر فرماندار كاليفرنيا شده است، همه چيز امكان پذير به نظر مي رسد.
* و خواهش آخر: لطفاً به خوانندگان ما الگويي ارائه دهيد كه چگونه بازي دوبل بهتر انجام مي شود؟
- بازيكنان اغلب خيلي فكر مي كنند كه چگونه از منطقه خود دفاع كنند. آنها بايد منطقه وسط را بهتر پوشش دهند، چرا كه تقريباً تكليف همه بازيهاي دوبل در آنجا معين مي شود و ديگر اين كه آنها بايد حركت كنند، خلاق باشند و جاي خود را عوض كنند. بيشتر بازيكنان به جاي خود مي چسبند. اگر به اين دو توصيه عمل كنند، خيلي زود بازي دوبل آنها بهبود مي يابد.