چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۰۲
لذت يادگيري - ۶
پولدارها و فرهنگ
008247.jpg
ابراهيم اصلاني
تاكنون در پنج شماره، موضوع محوري «لذت يادگيري» را از ابعاد گوناگون مورد بررسي قرار داده ايم. امروز در بخش ديگري از اين سلسله مطالب، لذت يادگيري در ميان پولدارها بررسي شده است.
شايد زياد ديده باشيد كساني را كه سوار بر ماشين هاي آن چناني هستند و علي رغم ظواهر متمدنانه و به اصطلاح كلاس بالا، بسيار غيرمتعهدانه و گاهي حتي نابهنجار رفتار مي كنند. ثروتمند و پولدار بودن در ايران، مانند بسياري از مفاهيم ديگر، تعريف و كاركردهاي متفاوتي دارد. شاخصه هاي پولدار بودن در ايران چيست؟ به عبارت ديگر، تصور و تلقي عمومي مردم از پول و ثروت چيست؟ پولدار شدن و پولدار بودن، براي ما چه معنا و جاذبه هايي دارد؟ براي يك آدم پولدار چه ويژگي هاي مثبتي را متصور مي شويم؟ و بالاخره، سؤال اساسي اين مقاله، آيا بين پولدار بودن و فرهنگ ارتباطي وجود دارد؟
بگذاريد قبل از ورود به مطلب، تكليف يك موضوع را روشن كنيم. در فرهنگ ايراني، مصاديق زيادي براي ناپسند  شمردن و حتي بي ارزش جلوه دادن پول و پولداري وجود دارند كه عمدتاً جنبه شعار داشته و فقط به منظور خالي نبودن عريضه مورد استفاده قرار مي گيرند.[هرچند در اين مثالها، حكمتهاي عاميانه اي هم نهفته است] با اين حال اينكه: «علم بهتر از ثروت است» و يا «پول مثل چرك كف دست است» و يا «مال دنيا براي هيچ كس نمانده است» و يا «هر آدم يك شكم بيشتر ندارد» و خيلي از موارد مشابه ديگر براي تحقير پولداري و ثروت اندوزي؛ كاركردهايي در حد مكانيسم هاي دفاعي دارند و نه به عنوان فضيلت هاي اخلاقي صرف. توجه دقيق به اين نكته، مي تواند مقدمه ارزيابي شاخصه هاي پولداري در فرهنگ ايران باشد. به طور حتم، تا اينجا متوجه شده ايد كه منظور از واژه هايي چون «شاخصه ها» و «ويژگي ها» در مقاله حاضر، ميزان و محدوده پول و ثروت نيست و در واقع اين بحث اصلاً بحثي اقتصادي نيست، بلكه موضوعي روانشناختي و جامعه شناختي و به عبارت ديگر بحثي در مقوله روانشناسي فرهنگي است.
تصور عمومي از پولدار بودن
پولدارها چه كساني هستند؟ چه مزايايي دارند؟ و مردم درباره پولدارها چه فكر مي كنند؟ به نظر مي رسد پولدار بودن در فرهنگ ايران از جنبه هاي زير براي عامه مردم جذاب است.
۱ - رفاه و آسايش بيشتر
اين تصور وجود دارد كه پولدار بودن، يعني داشتن بهترين خانه و ماشين و امكانات زندگي. حتي خيلي ها فكر مي كنند: كسي كه پول دارد، ديگر غمي ندارد! و اگر پولداري را ببينند كه دردي و غمي دارد، به او مي گويند: ديگر چه مرگت است، تو كه همه چيز داري! از نظر مردم، پولدار كسي است كه از زندگي اش كيف مي كند، خانه اي دنج و بزرگ دارد، امكانات زندگي در حد فول! و خلاصه از همه چيزهايي كه لازمه راحتي و آسايش است، بهره مند است.
۲ - تفاخر و برتري طلبي
پولدار كسي است كه به واسطه پول و ثروتش، برتر است و در واقع برتري اش را تحميل مي كند. پولدار دائماً در معرض ديد ديگران است و به خاطر امكانات و شرايطش، تعجب و تحسين آنها را برمي انگيزاند. پولدارها خود را برتر و شايد بهتر از ديگران مي دانند و يا حداقل مردم فكر مي كنند كه آنها چنين مي انديشند. فخرفروشي رفتار عمومي پولدارهاست، رفتاري كه ممكن است خواسته يا ناخواسته باشد. پولدارها حتي اگر متواضع هم باشند، باز هم بعضي از رفتارها و گفتارهايشان، شك و شبهه فخر فروشي را به وجود مي آورد. بالاخره پولدارها هرجا كه باشند، به نوعي وجود و حضورشان را به رخ ديگران مي كشند.
۳- عبور از محدوديت ها
پولدارها نه فقط محدوديت هاي مالي- اجتماعي، بلكه خط قرمزي ها را هم پشت سر مي گذارند. بسياري از كارهايي كه ممكن است براي مردم عادي محدوديت و حتي تخلف محسوب شود، براي پولدارها امري جايز است. اين، اصطلاحي رايج است كه: پول، كليدي است كه هر قفلي را باز مي كند و يا پول، همه غير ممكن ها را ممكن مي كند؛ و به همين دليل «هرچه سنگ است، به پاي لنگ است» به صورت باوري عمومي درمي آيد. هيچ دري براي پولدار بسته نيست، هيچ گرهي نيست كه با پول باز نشود و هيچ مشكلي نيست كه پولدار نتواند از آن رد شود؛ اينها تصوراتي هستند كه مردم و يا حداقل بيشتر مردم، پذيرفته اند و با آنها زندگي مي كنند. در تصور عامه، تعريف مجاز و غيرمجاز براي پولدارها جور ديگري است!
۴- خوشگذراني و بي قيدي
يكي از بيشترين جاذبه هاي پولدار بودن، به مترادف تلقي شدن آن با خوشي و بي قيدي مربوط مي شود. پولدار چون امتيازهاي بيشتري دارد، برتري طلب است و محدوديت هاي كمتري دارد. مي تواند هر جور كه دلش خواست، خوش بگذراند و از زندگي اش لذت ببرد. منفي ترين جنبه خوشگذراني، بي قيدي و لااباليگري است كه باز ظاهراً براي پولدارها مجازتر شمرده مي شود.
۵- تنوع طلبي و تجمل
پولدارها، پول دارند و مي توانند به روز زندگي كنند. هر نوع مد جديد، ماشين جديد و امكانات جديد براي پولدارها دست يافتني است. يك پولدار به راحتي مي تواند دكور خانه اش را تغيير دهد. لباس هاي جديد بخرد، ماشينش را عوض كند و هر نوع تغييري كه دلش خواست مي تواند در زندگي اش اعمال كند. به لحاظ همين امكان تنوع طلبي، به نظر مي آيد كه پولدارها كمتر حوصله شان سر مي رود و يا كمتر از زندگي خسته مي شوند و هميشه سوژه اي براي تنوع دارند.
* * *
اشتباه نشود؛ نگفتم اينها رفتارهاي عمومي همه پولدارهاست، نه، اينها تصورات كم و بيش مردم از پولداري و عمدتاً هم وجوه منفي اين تصورات است.
ارتباط پولداري با فرهنگ
در خصوص موضوع ارتباط پولداري و پولدارها با فرهنگ هم سؤالات بي شماري قابل طرح است. اصلاً چه ارتباطي براي پولداري و فرهنگ مي توان متصور شد؟ پولدارها چه نقشي مي توانند در حفظ فرهنگ و هويت ملي داشته باشند؟ آيا پولدارها مي توانند كاركردي غير از آنچه در مورد تصور عمومي عنوان شد، داشته باشند؟ كاركردهاي پولداري جامعه ما با جوامع ديگر بخصوص جوامع پيشرفته چه تفاوت هايي دارد؟
به نظر مي رسد در جامعه ما آن قدر كاركردهاي پولداري در رفاه، برتري طلبي و خوشگذراني محدود شده كه در نظر گرفتن كاركردهاي ديگر براي آن سخت باشد. پولدارها در هر جامعه علاوه بر كاركردهايي كه عمدتاً منفي  اند، مي توانند كاركردهاي مثبتي هم داشته باشند، امري كه در جامعه ما به شدت مورد تغافل قرار گرفته است و شايد اصلاً توجهي به اين وجه فرهنگ نمي شود. پولدارها مي توانند به فرهنگ عمومي و خرده فرهنگ ها- از جمله فرهنگ رايج بين خود پولدارها- هم تأثيري مثبت داشته باشند و هم تأثيري منفي. پولدارها مي توانند در يك جامعه الگوي مصرف، روش زندگي، شيوه هاي زناشويي و فرزندپروري، اخلاق، حفظ هويت ملي و غيره باشند، هم در وجه مثبت و هم در وجه منفي. همه اين وجوه قابل نيست، ولي قابل هدايت است. پولدارها ممكن است خواسته يا ناخواسته، آگاهانه يا ناشيانه، از روي عمد يا غيرعمد؛ رفاه طلبي و تجمل گرايي را تبليغ كنند، تمايل به خوشگذراني و بي قيدي را افزايش دهند، بر روي انگيزه هاي تحصيل و دانش اندوزي تأثير منفي داشته باشند، عبور از محدوديت را تشويق كنند و خلاصه با رفتارهاي خود انحرافات و نابهنجاري ها را ايجاد يا تقويت نمايند. پولدارها همچنين ممكن است آگاهانه و با دانايي، به حفظ و اعتلاي فرهنگ و تقويت هويت ملي كمك كنند.
بنابراين، علاوه بر كاركردهاي منفي پولدار بودن در ايران، مي توان كاركردهاي مثبتي نيز از اين موضوع انتظار داشت. پولدارها اگر مي توانند مردم را به طرف جامعه اي مصرفي ،فراري از يادگيري و راحت طلب سوق دهند، از آن طرف مي توانند مردم را به سوي جامعه اي توليدي، مشتاق يادگيري و دورانديش هدايت كنند.
اگر پولداري در رفاه و تجمل گرايي خلاصه نشود، آن گاه باب براي بهره مندي از لذت هاي ماندگارتر زندگي از جمله لذت يادگيري بازخواهد شد. در جوامع پيشرفته، هم پولدارهاي تحصيلكرده شاخص زيادند و هم از مسير دانش اندوزي و دانش افزايي مي توان به مال و مكنتي رسيد، اما در جامعه ما، به نظر مي رسد هر دو راه تا حدي مسدود است.
پولدارها مي توانند در عرصه هاي مختلف علمي و فرهنگي حضوري مادي و معنوي داشته باشند. در بسياري از كشورهاي دنيا، كمك هاي مالي پولدارها به دانشگاه ها، موزه ها، كتابخانه هاي عمومي، آزمايشگاه ها و پژوهشگاه ها و حتي در مشاركت در برگزاري همايش ها و نشست هاي ادبي، امري بسيار مرسوم است؛ در حالي كه در كشور ما اين موضوع بسيار كمرنگ و آن هم محدود به مدرسه سازي است كه اين خود نيز علي رغم تلاش هاي صورت گرفته، كل مشكل را حل نكرده است.
شايد اين توقعي غيرمعمول به نظر برسد، اما مي توان انتظار داشت كه در هر محله و كوي و خيابان شهرها، اثري و يادگاري فرهنگي از كساني كه دستشان به جيبشان مي رسد، موجود باشد. وقتي پولدارها خود را از دغدغه هاي فرهنگي كنار بكشند و دنبال دلمشغولي هاي ديگر بروند، آن گاه بسياري از ملاك هاي پيشرفت در جامعه تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. در هر حال، در كنار فرهنگ ترافيك، فرهنگ آپارتمان نشيني، فرهنگ گفت وگو، فرهنگ مطالعه و غيره يكي ديگر از فرهنگ هايي كه به شدت نياز به تغييرات و اصلاحات اساسي دارد و «فرهنگ پولداري» است. اگر پولداري مانند آنچه كه از عنوان آن استنباط مي شود، فقط در پول زياد داشتن خلاصه شد و صرفاً همين موضوع هدف قرار گيرد آن گاه بسياري از ارزش هاي انساني و نيازهاي معنوي به مسلخ خواهند رفت.
پولدارهاي تازه به دوران رسيده
بيشترين معضلات فرهنگي ناشي از پولداري، با پولدارهاي تازه به دوران رسيده ارتباط مي يابد. يادش به خير آن زمان هايي را كه بيشتر بازاري ها و كسبه با حافظ و سعدي مأنوس و دمخور بودند. گاهي بهترين حافظ شناسان، اهل درس و مباحثه و آگاه به علوم مختلف از بين همين بازاري ها و داراها پديد مي آمدند. اگر خانه هاي اعيان نشين كاشان، را ديده باشيد (مانند خانه بروجردي ها و طباطبايي ها) متوجه مي شويد كه مالكين چنين خانه هايي علاوه بر مال و منال، اهل علم و ذوق و قريحه نيز بودند، اما پولدارهاي امروزي  ما بخصوص از نوع تازه به دوران رسيده هايش، وقتي خانه مي سازند و يا خانه انتخاب مي كنند، فقط به هويت ملي- مذهبي خود نمي انديشند وگرنه از گردآوري هرگونه امكانات ديگر دريغ نمي ورزند. فرهنگ يك جامعه چگونه بايد حفظ و تقويت شود؟ طبعاً اصلي ترين وظيفه در اين مسير متوجه دولت و اركان رسمي آن است. اما آيا همين اندازه كافي است؟ وقتي بقيه، بخصوص آنهايي كه دارند كناري مي نشينند، به طور حتم دود اين بي توجهي بعدها به چشم خودشان هم خواهد رفت. جامعه تهي از دانايي، فضاي مناسبي براي زيستن نيست و همه را در حال تعليق نگه مي دارد.
پولداري و پولدارها چه بخواهند و چه نخواهند؛ چه متوجه باشند و چه متوجه نباشند، چه نسبت به حفظ فرهنگ و هويت خودي حساس باشند و چه حساس نباشند؛ در هر حال، ارتباطي تنگاتنگ با يادگيري و فرهنگ دارند. آنها مي توانند با رفتار و الگوهاي زندگي خودشان، لذت هاي ديگر را جايگزين لذت يادگيري كنند، مي توانند در كاهش بها و ارزش  دانايي مؤثر باشند و مي توانند در تغيير اهداف و ايده آل هاي جامعه نقش ايفا كنند؛ پس پول داشتن و پولدار بودن هميشه سوژه اي فردي نيست و مي تواند كاركردهاي مثبت و منفي فراواني در جامعه داشته باشند. پولدارها از گذشته تا به حال، الگوهاي مثبت و منفي فراواني را وارد زندگي مردم كرده اند و اين امري بديهي و قابل انتظار است. مشكل اصلي از آنجا شروع مي شود كه اين الگوها صرفاً منفي باشد و در طول زمان اركان فرهنگي جامعه را سست كند.
به مثال ابتداي مقاله برگرديم؛ يك پولدار با ماشين آن چناني،  الان- چه به عنوان يك آدم عادي و چه به عنوان يك پولدار- درباره اين سوژه چگونه مي انديشيد؟
پول زياد مي تواند با سطح فرهنگي بالا توأم باشد و يا بالعكس، پول زياد امكان دارد با سطح فرهنگي پايين همراه باشد؛ كدام شايسته تر است؟ آيا پول زياد رفتارهاي منفي انسان ها را تقويت مي كند؟ نه، آنچه مشكل ايجاد مي كند پول نيست، بلكه انسان ها و نگرش هاي شان است. آيا قبول مي كنيد كه فرهنگ پولداري در ايران نياز به اصلاح دارد؟ آيا نبايد پولدارها متوجه و مراقب كاركردهاي اجتماعي خودشان باشند؟ به طور حتم براي ارتباط بين «فرهنگ و پولداري» مصاديق زيادي وجود دارد، شما آنها را بيابيد و براي روزنامه بفرستيد.

بازار فرهنگ
سوره مهر و كتاب هاي علمي
كتابهاي علمي- آموزشي «آيا در كرات ديگر زندگي وجود دارد»؟ «ماه شبيه چيست»؟ از مجموعه چهارده جلدي «هوا و فضا- بياييد علوم را بخوانيم و كشف كنيم» نوشته فرانكلين برانلي با ترجمه علي رضا توكلي صابري توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.
در اين مجموعه موضوعاتي همچون سرعت، حركت و كاربرد ماهواره ها، موشك ها، فضاپيماها و ايستگاههاي فضايي، شكل ظاهري ماه، شرايط زندگي روي اين كره، ناهمواريهاي آن، آب و هوا و مسافرت برخي فضانوردان به ماه، چرخش كره زمين، پيدايش روز و شب و طلوع و غروب خورشيد و... با تصاويري گويا و زباني ساده و روان جهت گروه سني كودك و نوجوان آموزش داده شده است.
اين كتابها در شمارگان ۵۵۰۰ نسخه و با قيمت ۵۵۰ تومان به بازار كتاب عرضه شده است.
عروس هنر ۲۹
008250.jpg

شماره بيست و نه و سي، از ماهنامه «عروس هنر»- ويژه بانوان ايراني- مربوط به فروردين و ارديبهشت ماه ۱۳۸۳ منتشر شد.
در اين شماره مي خوانيم: ياد و مصاحبه اي از نصرالله مرداني، از ملك ادب حكم گذاران همه رفتند... (به ياد سيد حسن حسيني)، آشنايي با فرهنگسراي هنر (شرح مختصر و كوتاهي از بخشها و فعاليتهاي فرهنگسراي هنر)، فرهنگسراها به نيازهاي فرهنگي هنري جامعه پاسخ مي دهند (گفتگو با عليرضا سجادپور- رئيس فرهنگسراي هنر)، آشنايي با جنبشهاي هنري غرب در دوره پست مدرنيسم، زنان ايراني در دوران پيش از تاريخ، بيرون از دايره ناتوانيها( بررسي و آثار سوزان روتن برگ «نقاش نوگراي معاصر»)، نگاهي به فيلم هاي زنان سينماگر ايران در جشنواره فيلم فجر، نگاهي به حضور نمايشنامه نويسان و كارگردانان زن تئاتر در بيست و دومين جشنواره بين  المللي تئاتر فجر، زن در سينماي روز جهان (عنوان گزارشي از بيتا نجفي درخصوص بازيگران زن در سينماهاي جهان)، چالشهاي موسيقي زنان، فرهنگ مردم (عنوان مقاله اي از هوشنگ جاويد درخصوص رسمها و فرهنگ هاي به جا مانده از مراسم حنابندان)، آموزش گام به گام داستان نويسي، آموزش عكاسي (عكسبرداري با دوربينهاي اتوماتيك)، مشاور حقوقي (عنوان پرسش و پاسخ و رفع مشكلات مخاطبين با مشاور عالي فقه و حقوق اسلامي، خانم سعيده حسينجاني)، فن خانه داري، آشپزي، كتابخانه عروس و...
ماهنامه عروس به صاحب امتيازي حوزه هنري و سردبيري زهرا بنيانيان منتشر مي شود.

فرهنگ
اقتصاد
انديشه
ايران
زندگي
سياست
علم
مدارا
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  زندگي  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  مدارا  |
|  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |