چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۰۲
به بهانه فرا رسيدن تعطيلات تابستان؛
باز هم اوقات فراغت
008232.jpg
نرگس قرباني
برنامه هاي تفريحي مي توانند كمك بسيار زيادي به رشد نيروي بالقوه جسمي، عقلاني و عاطفي جوانان بنمايند،اما اين برنامه ها بايد با توجه و دقتي شايسته طراحي شوند تا از آنها به عنوان ابزاري براي محروم ساختن جوانان از مشاركت در ديگر جنبه هاي زندگي اجتماعي استفاده نشود
اشاره
امروز بيستم خرداد است و حداكثر تا آخر اين ماه هم كه به امتحانات دانش آموزان اختصاص بيابد، تقريبا از يازده روز ديگر، موضوع مهم «چگونگي پر كردن اوقات فراغت دانش آموزان در ايام تعطيلات تابستاني» در رسانه ها رخ خواهد نمود و تمامي نهادها و سازمان ها، برنامه هاي تابستاني خود را ارائه خواهند داد. شايد بتوان گفت ما قدري پيش دستي كرده و چند روزي جلوتر از ديگران، وارد دنياي تكراري اوقات فراغت شده ايم. گزارشي كه در پي مي آيد، نگاهي است گذرا به خواسته ها، مسايل و مشكلات دانش آموزان در آستانه فرا رسيدن اوقات فراغت و تعطيلات تابستاني.
با فرا رسيدن فصل تابستان، بار ديگر بحث داغ اوقات فراغت آغاز مي شود. به قول انشاهاي قديمي، بر ما واضح و مبرهن است كه چگونگي گذران اين اوقات به عوامل زيادي بستگي دارد و از جمله اين عوامل، شغل پدر، سطح درآمد خانواده، جنسيت فرزندان و... است .گذران اوقات فراغت نسبت به گذشته تغييرات زيادي كرده است. در گذشته خانواده ها فرزندان خود را در سه ماه تابستان «بر سر كاري» مي گذاشتند، كه هم شغل و حرفه اي بياموزند و هم كمكي براي خرج خانواده ها باشند. ولي امروزه اين گونه نيست و خانواده ها بيشتر، فرزندان خود را «سركار» مي گذارند. در اين گزارش كوتاه بيشتر دانش آموزاني كه با آنها به گفت وگو پرداختيم، دوست داشتند كه اوقات خود را با دوستانشان در پاركها، خيابانها، كافي شاپ ها و يا سينماها بگذرانند. استفاده و كار با كامپيوتر نيز يكي از مهمترين سرگرميهاي دانش آموزان امروز است. همچنين كلاسهاي هنري، تفريحي و ورزشي، بويژه شنا و فوتبال نيز در اين دوره طرفداران زيادي دارد.
حسين معصومي، دانش آموز سال سوم دبيرستان است و مي گويد فقط ۴ روز اوقات فراغت دارد! او مي گويد: من اين تابستان فقط بايد درس بخوانم، چون كنكور دارم. مدرسه طرحي ريخته كه پيش دانشگاهي را هم در طول تابستان به پايان برسانيم. از ۳۰ خرداد هم كلاسهايمان شروع مي شود و اين در حالي است كه تاريخ آخرين امتحانمان ۲۶ خرداد است. در هفته چهار روز كلاس داريم و ۳ روز در هفته هم كه تعطيلم، مي خواهم دروس اختصاصي خودم را مطالعه كنم. يعني عملا چهار روز تعطيلي بين آخرين امتحان تا شروع كلاس ها براي من اوقات فراغت محسوب مي شود كه در آن مدت هم بيشتر دوست دارم پاي كامپيوتر باشم و يا موسيقي گوش كنم.
«نيلوفر و سودا» دانش آموزان سال دوم راهنمايي در حالي كه تازه از جلسه امتحان بيرون آمده اند، با هياهوي بسيار به سئوالاتم پاسخ مي دهند.
نيلوفر مي گويد: در تعطيلات تابستان بيشتر كلاس مي روم؛ كلاسهايي كه مدرسه برايمان گذاشته؛ مثل: شنا، كامپيوتر و كلاسهاي ورزشي. من ترجيح مي دهم تابستان فقط به كلاسهاي تفريحي بروم. شهريه كلاسهايي كه مدرسه برايمان ترتيب مي دهد، نسبت به كلاسهاي بيرون خيلي بهتر است،  براي همين بيشتر در اين ها شركت مي كنم.
از نيلوفر مي پرسم آيا در طول تابستان به مسافرت هم مي رود يا نه؟ - خيلي جدي پاسخ مي گويد: مامانم گفته اگر معدلت ۱۸ به بالا شد، مسافرت مي رويم. در غير اين صورت از مسافرت خبري نيست.
سودا هم همراه با نيلوفر از كلاسهاي فوق برنامه مدرسه استفاده خواهد كرد، البته فقط تفريحي ها را؛ حتي هنري ها را هم نخواهد رفت، چه برسد به درسي و يا كمك درسي!
مادر يكي از دانش آموزان به نام شهين كرماني جلو مي آيد و داوطلبانه در بحث ما شركت مي كند: درست است كه شهريه كلاسهاي مدرسه نسبت به بيرون ارزانتر و مناسب تر است، اما كيفيت پاييني دارد. من پارسال دخترم را در كلاسهاي زبان مدرسه ثبت نام كردم، ولي اصلا راضي نبودم. در واقع اصلا بازده خوبي نداشت. براي تابستان بچه ها برنامه ريزي خاصي نمي كنم، ولي ترجيح مي دهم بچه ها را در كلاسهاي تفريحي ثبت نام كنم تا استراحت كنند و براي سال جديد آماده درس خواندن باشند.
ولي «ساناز» دانش آموز سال دوم دبيرستان؛ مي گويد: اگر درس ها را نيفتم، بيشتر مسافرت مي رويم مخصوصا تورهاي شمال. مدرسه ما هيچ كلاس فوق برنامه اي ندارد، بيرون هم زياد كلاس نمي روم، براي دخترها كه چيزي نيست، امكانات فقط براي پسرهاست، دخترها هميشه تو منگنه هستند،
پسرها خيلي آزادترند.
عبدالله پسر شيطاني را كه مشغول دعوا با يكي از بچه هاي كوچه است براي گفت وگو فرا مي خوانيم. مي گويد: كلاس چهارم هستم، در تعطيلات تابستان هم فقط بازي مي كنم. هيچ كلاسي هم نمي روم. مسافرت هم نمي توانيم برويم، چون پدرم سرايدار ساختمان است.
با مادر يكي از بچه ها به گفت وگو نشستم، او پشت در مدرسه منتظر خروج دخترش از جلسه امتحان بود،  نگراني و اضطراب زيادي هم داشت. از وي پرسيدم كه براي اوقات فراغت فرزندتان چه برنامه اي داريد؟
اگر اين معلم هاي سختگير نمره بدهند، بچه ام اوقات فراغت پيدا مي كند. بچه من خيلي درس مي خواند، ولي كمتر ياد مي گيرد هميشه هم مجبور است درس هاي افتاده را در تابستان، دوباره پاس كند. من آنها را در اوقات فراغت بيشتر پارك مي برمشان و يا مسافرت مي رويم. دوست دارم كلاسهاي متنوع ورزشي بگذارمشان، ولي امنيت كافي نيست؛ مي ترسم!
اشكان رحمتي، پسر نوجواني كه به ماشيني تكيه داده و رفت و آمدها را زير نظر دارد، توجهم را جلب مي كند. به او نزديك مي شوم بسيار جدي و كوتاه به من پاسخ مي دهد: سال سوم هستم. بيشتر پاي كامپيوتر مي نشينم گاهي هم كلاسهاي رزمي مي روم. معمولا واحد افتاده هم ندارم تا پارسال كلاس فوتبال مي رفتم، ولي از امسال ديگه نمي توانم چون درس ها زياد شده بايد به فكر كنكور هم باشم. مسافرت هم گاهي مي ريم از ۱۵ مرداد تا ۱۵ شهريور.
ولي شبنم كه دانش آموز پيش دانشگاهي است مي گويد: تا امتحانها تمام مي شود، كلاسهاي افتاده هم شروع مي شود و باز از اول! من هميشه واحد افتاده دارم. در تابستان هم دوست دارم بروم بيرون گردش، ولي معمولا با خواهرم هستم.
كيميا دانش آموز سال دوم دبستان، از تمام شدن زودهنگام امتحانها بسيار خوشحال است و دست در دست مادرش اين گونه جواب مي دهد: قرار است كلاس بسكتبال مدرسه بروم، البته شنا هم هست، ولي مامانم اجازه نمي دهد، آخر قرار است از مهر در مدرسه اجباري داشته باشيم. در خانه هم بيشتر كتاب مي خوانم و با خواهر كوچكترم بازي مي كنم. مسافرت هم هر سال چند روزي شمال مي رفتيم، ولي امسال نمي شود، چون ماشينمان را دزد برده!
مي پرسم آيا سه ماه تعطيلات به نظرش كافي است يا دوست داشت بيشتر باشد. با تعجب نگاهم مي كند و مي گويد: به نظر من ديگه بسه، چقدر مي خواهيم تعطيل باشيم مگه؟!
مادر كيميا مي گويد: كيميا اولين بچه من است، اوايل دوست داشتم كلاسهاي زيادي ثبت نامش كنم، ولي الان مي بينيم كه به استراحت بيشتر نياز دارند تا كلاسهاي گوناگون، نبايد خسته شان كرد. ترجيح مي دهم از كلاسهاي تفريحي و هنري استفاده كنند تا درسي. قيمت و شهريه كلاسهايي كه در مدرسه هست، هم بالاست و با كلاسهاي بيرون تفاوت چنداني ندارد مثلا كامپيوتر.
دانيال دانش آموز سال سوم دبستان مي گويد: امسال تابستان، بالاخره بعد از سه سال پي درپي كه مي گفتند كوچك هستم، مي خواهم به كلاس فوتبال بروم. گاهي هم با پدرم به استخر يا پارك آبي مي رويم. مامانم هميشه براي تابستانم برنامه ريزي هايي مي كند. معمولا تابستانها كه درس ندارم، به مغازه پسرخاله ام هم مي روم. دوست دارم به او كمك كنم. در ضمن هميشه تو كوچه فوتبال بازي مي كنم.
كامليا عابدپور دانش آموز سال دوم دبيرستان، كه با دوستانش جلوي در مدرسه نشسته و منتظر آغاز امتحان است، مي گويد: ما براي تابستان، برنامه ريزي نمي كنيم؛ يا كلاس زبان مي  روم يا كلاسهاي تفريحي، هر چه پيش آيد خوش آيد. مدرسه برايمان كلاسي نمي گذارد تا استفاده كنيم. در اين تعطيلات هم ترجيح مي دهم بروم بيرون بگردم. مثلا سينما بروم تا كلاس خاص .علاوه بر اين دوست دارم صبح ها دير بيدار شوم، كاش تعطيلات بيشتر شود تا من هم زيادتر بخوابم.
امير و پگاه خواهر و برادري هستند كه از اوقات فراغت تابستانشان اين گونه برايمان مي گويند:
پگاه (سال اول دبيرستان است) براي تابستان از قبل برنامه ريزي خاصي نمي كنيم، من معمولا كلاس زبان مي روم، البته در يك مؤسسه، نه در مدرسه. فكر نمي كنم مدرسه كلاس فوق برنامه داشته باشد البته من سال اولي است كه وارد اين مدرسه شده ام. دوست دارم كلاسهاي درسي و تفريحي در كنار هم باشد و من از هر دو استفاده كنم.
اميد (او هم سال اول راهنمايي است)، بيشتر اوقات خود را سرگرم فوتبال است و تابستان امسال، قرار است به يك كلاس فوتبال نزديك خانه شان برود. وي ترجيح مي دهد تابستان ها به كلاسهاي ورزشي برود تا درسي. اين خواهر و برادر تقريبا هر سال با خانواده شان به مسافرت هم مي روند.
* برنامه هاي مناسب تفريحي براي جوانان، عناصر اصلي هر اقدام براي مبارزه با بيماريهاي اجتماعي نظير مصرف موادمخدر، بزهكاري و ديگر رفتارهاي انحرافي محسوب مي شوند. از آنجا كه برنامه هاي تفريحي مي توانند كمك بسيار زيادي به رشد نيروي بالقوه جسمي، عقلاني و عاطفي جوانان بنمايند، اين برنامه ها بايد با توجه و دقتي شايسته طراحي شوند تا از آنها به عنوان ابزاري براي محروم ساختن جوانان از مشاركت در ديگر جنبه هاي زندگي اجتماعي استفاده نشود.

ايران
اقتصاد
انديشه
زندگي
سياست
علم
فرهنگ
مدارا
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  زندگي  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  مدارا  |
|  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |