يكشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۸۳ - شماره ۳۴۰۶
گفت وگو با مسعود نظر، آهنگساز موسيقي كودك و نوازنده اركستر ملي
فهم دنياي كودك
008553.jpg
گفت وگو: محمد فريادي
مسعود نظر از جمله چهره هايي است كه به گسترش موسيقي كودكان چشم دارد. وي در سال ۱۳۴۶ متولد و در همان ابتداي كودكي، آموزش موسيقي را در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان آغاز كرد. پس از آن به هنرستان عالي موسيقي وارد شد و ساز ويلن سل را به عنوان ساز تخصصي و پيانو را به عنوان ساز دوم انتخاب كرد. پس از پايان تحصيلات توسط زنده ياد حشمت الله سنجري به اركستر سمفونيك تهران رفته و همكاري خود را با اين گروه آغاز كرد. وي از سال ۱۳۶۸ به طور جدي به تدريس موسيقي ارف (براي كودكان) پرداخت. پس از راه يافتن به راديو و تلويزيون به سمت نوازندگي ويلن سل، در سال ۱۳۷۰ آهنگسازي براي كودكان را به طور بسيار جدي آغاز و اولين قطعه خود را با عنوان «خداي مهربون» آهنگسازي كرد. . وي در سال گذشته اركستر بزرگ كودكان و نوجوانان ارف را پايه ريزي كرده و به عنوان سرپرست و آهنگساز اركستر مشغول به كار است. از فعاليتهاي ديگر نظر مي توان به نواختن ويلن سل در اركستر ملي و اركستر راديو و تلويزيون، عضو اصلي شوراي موسيقي كودك در صدا و سيما، آهنگسازي مركز موسيقي، سرپرستي گروه كر كودك و نوجوان و سرپرستي اركستر بزرگ كودكان و نوجوانان ارف اشاره كرد.
* واژه ارف به چه طريق وارد موسيقي كودك شد؟
- ارف نام بنيانگذار اين سبك است. حدوداً نيم قرن پيش آهنگسازاني مانند «زولتان كداي» مجارستاني و «كارل ارف» آلماني و ... به فكر اين افتادند كه روشي در آموزش موسيقي به كودكان، ابداع كنند تا كودكان سريع تر موسيقي را فراگيرند. علت عنوان ارف بر روي موسيقي كودك به اين دليل بود كه «كارل ارف» شيوه آموزش و ساخت موسيقي كودك را تثبيت و جايگاهش را تخصصي كرد.
* روند آموزشي موسيقي كودك چگونه بايد انجام شود؟
- سؤال بسيار جالبي است، اولين مطلب مورد توجه در آموزش كودكان شرايط سني است در سالهاي گذشته شرايط سني حدوداً بين ۶ تا ۷ سال بود، ولي در حال حاضر به علت رشد ذهني و دركي كودكان ،شرط سني كمتر شده و حدوداً به ۴ سال و حتي ۵/۳ سال رسيده است.
* شما به عنوان فردي كه در اين زمينه تجربه و تخصص فراوان داريد، فكر مي كنيد مناسب ترين سن براي شروع كار موسيقي ارف، چه سني است؟
- به نظر براي فراگيري و درك موسيقي ۴ سال سن مناسبي براي شروع است.
البته اين نكته را هم توضيح بدهم كه تقسيم بندي سني كودكان در كلاسها به علت هم سطح نبودن نوع كشش ذهني هر كودك چنين است. گروه آمادگي كودكان سنين چهار تا شش سال گروه الف ،كودكان سنين هفت تا هشت سال گروه ب، سنين نه تا ده سال و گروه ج، كه به تازگي منسوخ شده است. همانطور كه قبلاً هم گفتم به علت رشد ذهني و دركي كودكان، كودكان يازده تا دوازده ساله نيازي به كلاسهاي ارف ندارند به دليل اينكه به راحتي مي توانند در كلاسهاي آموزش ساز تخصصي و تئوري سلفژ شركت كنند. مطلب قابل توجه ديگر اين است كه قواعد و قوانين موسيقي بسيار نامفهوم و مشكل است (حتي براي بزرگسالان)، در چنين شرايطي مدرس موسيقي كودك (ارف) بايد فقط به فكر انواع روشها و حالتهاي گوناگون براي بيان ساده تر موسيقي باشد. يكي از دلايل پيشروي كند كودكان در موسيقي استفاده مدرسين از متدها و روشهاي سابق كارل ارف در چنين عصري است.
* يعني شما معتقديد روشهاي كارل ارف منسوخ شده است؟
- به هيچ وجه در اين كه روشها و متدهاي كارل ارف يكي از بي نظيرترين متدهاي آموزشي است شكي نيست، ولي شرايطش آن است كه معلم بايد از نوع فرهنگ، كلام، موسيقي بومي، وسايل آموزشي جديد و از شگردهاي جديد براي تفهيم سريع و بهتر كودك استفاده كند. با چنين ديدي مي توان خدمتي به پيشبرد اين نوع موسيقي در كشور انجام داد.
* آموزش ريتم و تقسيمات ضربي براي كودكان زير دبستان چگونه تفهيم مي شود؟
- همان طور كه گفتم تمام تفهيمات آموزشي از طريق بازي با موسيقي صورت مي گيرد، به بيان ديگر راحت ترين شكل برقراري ارتباط با كودكان از طريق بازي انجام مي شود. براي آموزش تقسيمات نتي (ضربي) و تفكيك ريتمها مانند، دو ضربي، سه ضربي، بيشتر از راه رفتن و دست زدن استفاده مي كنيم.
*چه تأثيرات مثبتي آموزش اين نوع موسيقي بر روي كودكان دارد؟
- كودكان بعد از گذراندن اين كلاسها با مفهوم اوليه موسيقي آشنا مي شوند و به راحتي مي توانند به طور جدي ساز تخصصي انتخاب كنند.
از ديد بنده اين نوع كلاسهاي موسيقي براي كودك يك نياز اساسي است. به دليل اينكه در اين كلاسها به جز آموزش موسيقي و مترقي كردن سطح سواد موسيقي در كودكان، ناخودآگاه اينان نوع گروهي زندگي كردن و اجتماعي بودن را آموزش مي بينند و به بيان ساده تر در زندگي به پختگي نسبي مي رسند. در كشورهاي ديگر اين چنين كلاسهايي در مدارس وجود دارد، ولي متأسفانه كودكان ايراني از اين نعمت محرومند.
* آيا در ساخت و آموزش موسيقي كودك روابط روانشناسي بايد مدنظر باشد يا خير.
- صد در صد. دانستن روانشناسي كودك براي شخصي كه موسيقي كودك كار مي كند واجب است. خود بنده تماماً با دوستاني كه دكتراي روانشناسي كودك هستند مشورت مي كنم، به دليل اينكه بايد دنياي كودكان را فهميد، احساس كرد و در قالب و از ديد كودك موسيقي ساخت و آموزش داد. من بعضاً در كلاسهاي ارف احساس مي كنم كه كودك شده ام، بايد هم چنين باشد كه تأثير گذار باشد.
كودك احساس دوري از پدر و مادر را تحمل نمي كند، لذا بايد آنقدر موشكافانه برخورد شود كه خلاء دوري، يا ديده نشود يا كمرنگ جلوه كند. اين برخوردها صرفاً بازي و لبخند نيست در بعضي از موارد بايد جدي و با شگردهاي مختلف كودكان را آرام نگه داشت.
در ساخت موسيقي كودك هم بايد شاخصهاي روانشناسي مد نظر قرار داده شود. در آموزش براي تفهيم تئوري موسيقي از روشهاي ساده استفاده مي شود. همانطور كه گفتم كودكان روابط ساده موسيقي را بهتر درك مي كنند و آهنگساز بايد توجه داشته باشد كه از روابط پيچيده موسيقايي در ساخت اين نوع موسيقي استفاده نكند، به دليل اينكه روابط پيچيده موسيقي در كشش و درك ذهني كودكان نمي گنجد.
مطلب قابل توجه ديگر اين است كه، ساخت موسيقي كودك هم مانند آموزش اين نوع موسيقي احتياج به تقسيم بندي سني دارد. سنين چهار تا شش سال يك نوع موسيقي را درك مي كنند، هفت تا هشت سال نوعي ديگر و نه تا ۱۰ سال به دليل رشد ذهني و دركي و ديد بازتر نسبت به موسيقي، نوعي ديگر از موسيقي را درك مي كنند.
كلام هم از اين قاعده مستثنا نيست، كلام هم بايد ساده و روان باشد .
* آيا آموزش و ساخت موسيقي براي كودكان داراي معلوليت ذهني هم وجود دارد؟
- بله، ولي آموزش به چنين كودكاني بسيار مشكل است به دليل اينكه هم كودك هستند و هم معلول ذهني، گرفتن نتيجه از اينچنين كودكاني هم، فقط بستگي به درصد معلوليتشان دارد. متأسفانه بنده تا به حال نديده ام كه شخصي براي اينچنين كودكاني موسيقي ساخته باشد، ساخت موسيقي براي اين نوع كودكان مانند آموزششان بسيار مشكل است و احتياج به تحقيق و مشورت با دكتر روانشناس دارد. ولي اصولاً موسيقي توانايي برقراري ارتباط با تمام جانداران را دارد.
كودكان ديگري هم هستند كه معلوليت هاي جسمي دارند، آموزش موسيقي به اين چنين كودكان راحت تر از كودكان معلوليت ذهني است. به عنوان مثال كودكان نابينا بسيار حس و تمركز بالا در درك موسيقي دارند، كودكاني هم كه از ناحيه پا مشكل دارند، مشكل كمتري نسبت به ساير كودكان معلول در درك موسيقي دارند. اما كودكاني كه از ناحيه دست معلول هستند به علت ناتوان بودن در نواختن ساز، آموزش موسيقي به آنها با مشكل روبرو است. ولي با تمام اين مشكلات تدريس صورت مي گيرد. تنها عامل غيرممكن در آموزش موسيقي كودكان ناشنوايي است، به بيان ديگر حداقل بايد از ناحيه دست و حس شنوايي توانا باشد.
* در ساخت موسيقي كودك شخص آهنگساز چه شاخص هايي را بايد مد نظر بگيرد؟
- فرم موسيقي بايد روان،  ساده، متحرك و ريتميك باشد و در ساخت موسيقي از قسمت هايي استفاده كنيم كه كودك با كمترين تكرار در شنيدن، ملودي را در حافظه خود ضبط كند.
*به نظر مي رسد كلام هم يكي از اين شاخصه ها باشد؟
- صد در صد. بايد در نظر داشته باشيد كه كلمات طوري انتخاب شود كه جذب كننده باشد و در حافظه كودك بماند.
همچنين در ساخت موسيقي كودك بايد توجه داشته باشيم كه از ريتم سنگين و رخوت آور استفاده نكنيم. متأسفانه شنيده مي شود كه مي گويند موسيقي سنتي رخوت آور است،  بنده به جرأت اين طرز فكر را تكذيب مي كنم، به دليل اينكه در موسيقي سنتي ملودي ها و نغمه هايي وجود دارد، مانند رِنگ ها كه تماماً متحرك و متنوع است. و اگر شخص خوش ذوقي روي اين رِنگ ها ترانه سرايي  كند، بهترين ملودي ها و ريتم هاي موجود هستندو مي توان براي برقراري ارتباط با كودكان از آنها استفاده كرد.
آخرين شاخصه اي كه براي ساخت موسيقي كودك بايد مدنظر باشد ساده بودن بافت موسيقي كودك است.موسيقي كودك نبايد ساختمان پيچيده و حجيم داشته باشد، به عنوان مثال در موسيقي كلاسيك (بزرگسالان) استفاده از هارموني، كنترپوان و ملودي هاي فرعي و .... كه همه به تكامل ملودي اصلي كمك مي كنند از ساختمان پيچيده اي برخوردار است. در ساخت موسيقي كودك استفاده از اين پيچيدگي ها غيرممكن است. حتي در ساخت اركستري موسيقي كودك، بايد سادگي در هارموني ، ساز بندي و نوع صداها و.... باشد تا كودك به راحتي ارتباط برقرار كند.
به صورت خلاصه مي توانيم شاخصه هاي موسيقي كودك را به ملودي ساده، هارموني ساده، رنگ آميزي و سازبندي خوب، متحرك و ريتميك و .. تقسيم كنيم. و مضاف بر اينكه شخص آهنگساز از اين ابزار به خوبي استفاده كند.
* آيا در ساخت موسيقي فيلم كودك و كارتون بايد از اين شاخصه ها استفاده كرد؟
- بله ، ولي ساخت موسيقي انيميشن متفاوت است، به دليل اينكه بيشتر از موسيقي افكتيو استفاده مي شود.
* نظرتان در مورد موسيقي كودك كه از تلويزيون پخش مي شود، چيست؟
- اغلب اين كارها كه از تلويزيون و راديو پخش مي شود بيرون از سازمان صدا و سيما ساخته و ضبط مي شود.
بنده كه در حال حاضر در شوراي موسيقي كودك سازمان صدا و سيما هستم نديده ام كسي كارهايي كه در اين چند ساله از تلويزيون پخش شده را براي اعضاي شورا پخش كند و نظر اهل شورا را بخواهد.
كارهايي هم كه توسط آهنگسازان جوان و مستعد اين سازمان آهنگسازي و ضبط مي شود (كه بعضاً اين كارها بسيار عالي هستند) در گوشه آرشيو خاك مي خورد. در كل موسيقي كودك صدا و سيما خيلي بهتر از ايني كه هست مي تواند باشد، به شرطي كه همه آهنگسازان موسيقي كودك متخصص و اهل فن باشند.
* درباره اركستر بزرگ كودكان و نوجوانان اُرف كه به سرپرستي شما تأسيس و اداره مي شود بيشتر توضيح دهيد؟
- اركستر بزرگ كودكان و نوجوانان اُرف در تاريخ تيرماه ۱۳۸۲ با عده اي اندك تأسيس شد، و خوشبختانه در حال حاضر تعداد اين كودكان به حدود ۱۵۰ نفر رسيده و اين روند رو به رشد به ما نويد مي دهد كه كودكان از گروه نوازي و گروهي زندگي كردن لذت مي برند. از ديد بنده اين چنين اركسترهايي براي كودكان لازم است، به دليل اينكه كودكاني كه سازهاي اركستري مي نوازند، با انگيزه به كار خود ادامه مي دهند و به همين ترتيب سطح كيفي موسيقي كشور ارتقاء پيدا مي كند.
بعد از تشكيل اركستر مهمترين عامل، خوراك اركستر است. به بيان ساده تر، تهيه كردن قطعات مورد نياز براي اركستر، كه يكي از سخت ترين وظايف بنده است. در غرب قطعاتي نوشته شده تحت عنوان موسيقي اركستري كودك كه تماماً براي اين ترتيب سازها تنظيم شده، اما متأسفانه در ايران اينگونه كتاب ها به هيچ عنوان نوشته نشده است. بنده تماماً به فكر اين هستم كه قطعات ساخته شده توسط دوستان و خودم را براي اركستر تنظيم كنم و بسيار هم وقت كم مي آورم، به دليل اينكه در ايران كسي به فكر موسيقي كودك نيست. تا آنجايي كه بنده خبر دارم در ايران تنها دو گروه موسيقي كودكان وجود دارد يكي گروه اُرف و ديگري گروهي كه برادر من (ناصر نظر) سرپرست آن است.
* تأثيرات اين چنين گروه هايي در بين كودكان و جامعه چگونه است؟
- تأثيرات اين گروه ها (گروه اُرف و گروه كر صدا و سيما و تمام گروه هاي موسيقي كودك) اين است كه، اولاً صداي كودك از لحاظ شنيداري بسيار جذاب تر از صداي خانم بزرگسالي است كه سعي در تقليد صداي كودك را دارد، در ثاني كودكان تربيت مي شوند كه در موسيقي بيشتر و دقيق تر فعاليت كنند. و ثالثاً از بين اينها چهره هاي شاخص به جامعه معرفي مي شود. به عنوان مثال: تك خوان سنتي گروه اُرف هشت سال دارد، ايشان در اين سن كم، تئوري موسيقي، سلفژ، ريتم را به صورت آكادميك مي داند و از هفت سالگي روي صحنه، بسيار توانا اجرا كرده است. به نظر شما چه چيز لازم است تا يك كودك در آينده چهره شاخص شود؟ مطمئناً داشتن سواد آكادميك و توانايي اجرايي.
*.... و سخن آخر؟
- من به دنياي كودكان عشق مي ورزم، به دليل اينكه پاك ترين دنيا را دارند، آنها وقتي مي گويند دوستت دارم، بدون هيچ دروغ و كلكي دوست دارند و خدا نياورد روزي كه بگويند دوستت ندارم، بايد كارت را تعطيل كني و بروي.
شكر خدا تا به حال چنين برخوردي از طرف كودكان با بنده نشده است به دليل اينكه تا حدودي توانسته ام با كودكان ارتباط برقرار كنم و دنياي آنها را درك كنم و اگر مشكلي در اين مسير باشد با كمال ميل تحمل مي كنم.

سايه روشن هنر
كتابي براي يك بعدازظهر گرم و كلافه كننده
نگاهي به كتاب دلدادگان (خاطراتي از هنرمندان موسيقي)
008556.jpg
به كوشش: آ. پرويز ني داود/ ناشر: مؤلف، چاپ اول ۱۳۸۲/ قطع رقعي/ قيمت: ۱۲۰۰ تومان، ۱۳۳ صفحه
عمده كتابهايي كه در حوزه موسيقي تأليف و تدوين شده و مي شوند، بر بنياد نوعي گفت وگوي محفلي و دوستانه مي گردد و طبيعي است كه از دل اين گفت وگوهاي دوستانه و محفلي كه در كنارش نواي سازي به گوش مي رسد، كاري تحقيقي و ارزنده توليد نمي شود. ضمن آن كه بسياري از اين كتابها به دليل رفاقتهاي ميان نويسنده و مؤلف با استادان موسيقي و فاصله نگرفتن در هنگام نگارش، لحني ستايش آميز و گاه بسيار اغراق گونه به خود مي گيرد كه باز هم برخاسته از همين فرهنگ محفل نشيني است. اما، در ميان همين خاطرات پراكنده و دسته بندي نشده گاه نكات خواندني و البته مفيد، به دست مي آيد كه مي تواند محققان و مؤلفان را در برخي تحليلها ياري گر باشد.
كتاب دلدادگان كه حاصل تلاش خالصانه جناب ني داود است نيز در دسته همين آثار قرار مي گيرد. مؤلف خود در مقدمه اشاره كرده كه «خاطرات كاملاً ساده و خصوصي است» و وي آنها را «به دست شعر و ترانه داده است» . رابطه عاطفي و دوستانه با چهره هايي چون استاد تجويدي و استاد همايون خرم نيز مؤيدي بر همان نكته است كه سبب شده گاه اغراقهاي فراواني در نوشته ها بروز و ظهور يابد.
در هر حال كتاب دلدادگان، براي آنهايي كه علاقه مندند برخي نكات خواندني از شعر و موسيقي را به نوشته شاعري چون جناب ني داود بخوانند، خاطره انگيز است و مي تواند بعدازظهر يك روز گرم بهاري را برايشان، اندكي شيرين كند.

هنر
انديشه
ايران
سياست
ورزش
|  انديشه  |  ايران  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |