شنبه ۶ تير ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۱۹
استخر بهترين نقطه تابستان است
شيرجه به عمق لذت
آيا چيزي بهتر از شناكردن در تابستان ، در استخري كه ترجيحا تميز و خلوت باشد، اختراع شده؟ قبل از جواب دادن امتحان كنيد.
010416.jpg
جواد رسولي 
داريد توي خيابان راه مي رويد و احساس مي كنيد كف كفش تان در آسفالت داغ فرو مي رود. حرارت زمين كف پايتان را مي سوزاند. خورشيد مدت هاست كه دارد روي آخرين درجه ممكن مي سوزد و انگار همه چيز را تبخير مي كند. هوا ساكن است. تكان نمي خورد. گاهي هم اگر باد مي آيد داغي را به چهره تان مي پاشد. پشت گردنتان خيس است و قطره هاي عرق پشت سرهم روي پوست پشت تان سر مي خورند. ماشين ها هي بوق مي زنند. هوا كه دم كرده و سنگين است بوي دود مي دهد و گرما بيداد مي كند. روزها بلند و كش دارند و گاهي دما آن قدر بالاست كه غيرقابل تحمل به نظر مي رسند. تابستان به تهران آمده است.
در چنين شرايطي غريزي ترين راه حل اين است كه مثل شخصيت هاي كارتون ها، خودمان را بيندازيم توي آب. برويم به استخري جايي، شنا كنيم، زير آبي برويم و براي چند ساعتي از شر گرماي هوا خلاص شويم. استخرهاي آب تابستان ها بهترين جا براي ورزش كردن است. هم مي شود حسابي خنك شد و هم عضلات منقبض دست و پا فرصتي براي تحرك وسرحال آمدن دارند.
به طور معمول شما مي توانيد در استخرهاي تهران در طول دوازده جلسه دوساعته و با پرداخت مبلغي حدود ۷-۶ هزار تومان شيوه صحيح شنا كردن به همراه يكي دو رشته را ياد بگيريد. اين رشته ها معمولا كرال سينه و قورباغه هستند. طبيعي است كه اگر مسيرتان به نزديك ترين استخر آموزشي دور باشد بايد هزينه رفت و آمد را هم اضافه كنيد. با اين حال به نظر مي رسد با وجود گرماي بالاي ۳۶-۳۵ درجه اين مقدار هزينه ارزشش را داشته باشد. وحيد صابري، غريق نجات يكي از استخرهاي روباز شرق تهران كه برايش شنا مهمترين بخش زندگي است، صبح ها مربي شناست و عصرها در كنار استخر، نشسته بر يك سكوي بلند مواظب شنا كردن مشتري هاست، مي گويد: «واقعا چيزي روي دست شنا سراغ ندارم كه بگويم تابستان به سراغش برويد. ولي خيلي از استخرهاي تهران كوچك اند و تعدادش هم زياد نيست. مثلا همين جا تا يك ساعت ديگر آن قدر شلوغ مي شود كه ديگر جاي ايستادن هم توي آب نيست چه برسد به شنا كردن.»به نظر او تنها راه چاره براي خوب شنا كردن و لذت واقعي، رفتن به باشگاه هاي درجه يك است. استخرهايي كه هزينه شان گاهي بيشتر از ۱۰ برابر قيمت استخرهاي عمومي است. اين جورجاها البته بيشتر به درد آدم هاي پولدار مي خورد، ولي اگر واقعا تصميم گرفته باشيد شنا كنيد و از زندگي لذت ببريد هميشه راهي براي پيدا كردن يك جاي نبستا خلوت و نه خيلي گران هست.
يكي از خطراتي كه بيشتر مشتري هاي استخرهاي عمومي را تهديد مي كند، ماجراي انتقال امراض پوستي است. اين خطر البته هميشه وجود دارد اما مي شود از آن پيشگيري كرد. فراموش نكنيد كه هميشه قبل و بعد از رفتن به استخر يا سونا دوش بگيريد و خودتان را كاملا بشوييد. پوشيدن مايو هم كه از اصول اوليه وارد شدن به هر استخر آبي است. اگر عادت داريد زياد زيرآبي برويد بد نيست از عينك شنا استفاده كنيد تا آب استخر به ميزان كمتري وارد چشم هايتان شود. استفاده از وسايل ديگري مثل گوشي و دماغ گير هم مي توانند احتمال خطر را باز هم كمتر كنند.
به جز ساختمان هايي كه به استخر مجهز شده اند (و بنابراين مشتري هايي مشخص دارند) تهران پر است از مجموعه هاي ورزشي خصوصي كه شامل سالن بدنسازي، سونا و استخر هستند و براي استفاده چند ساعتي از آنها بايد حداقل ۵ هزار تومان هزينه كرد. ويژگي اين استخرها خلوت و تميز بودن شان است. اما اگر ترجيح مي دهيد براي چند ساعت شنا و فرار از گرما جيب تان را بيخود خالي نكنيد، بايد برويد سراغ استخرهاي عمومي تر كه ليست تعدادي از آنها را اينجا آورده ايم. تابستان فصل گرماست و به نظر مي آيد شيرجه زدن توي يك استخر آب بهترين راه مبارزه با گرما - حداقل براي چند ساعت - باشد. بنابراين فرصت را از دست ندهيد!
اطلا عات جدول از سايت www.irany.de تهيه شده است.
ويژه 
آدرس 
نام 
صبح:خانم ها - عصر: آقايان 
ولي عصر، رشيد ياسمي 
مجموعه ورزشي آرارات 
آقايان
پاسداران، نيستان 
مجموعه ورزشي بنياد مستضعفان و جانبازان 
صبح:خانم ها - عصر: آقايان 
ميرداماد، ميدان مادر، رازان جنوبي 
شهيد كشوري 
صبح:خانم ها - عصر: آقايان
بزرگراه آيت الله كاشاني 
درفشي فر
آقايان 
فاطمي، حجاب 
سازمان آب 
آقايان 
مفتح 
شهيد شيرودي 
آقايان 
۱۷ شهريور، خيابان پارك 
شهيد پناهي 
آقايان 
خاوران 
شهيد فرجي 
صبح:خانم ها - عصر: آقايان 
خزانه بخارايي 
شعيد معتمدي 
صبح:خانم ها - عصر: آقايان 
ياخچي آباد، اتوبان بهشت زهرا روبه روي خاني آباد
شهيد قيانوري 
صبح:خانم ها - عصر: آقايان
شهيد رجايي، كوي ۱۳ آبان ايستگاه سوم 
ورزشگاه ۱۳ آبان 

امروز
نوستالژي
تابستان بوي خاطره مي دهد. ما شايد در عصر يك روز ابري پاييز، برفي زمستان يا خيس بهار، خاطره اي را جايي جا گذاشته باشيم. تابستان اما با تعطيلات دوران مدرسه اش بستري شد براي به ذهن سپردن نه يك خاطره، خاطرات دوران خوب سادگي.
پيشنهاد امروز نه پول مي خواهد و نه التماس(!). صبح يك روز تابستاني شايد بهترين فرصت باشد براي آغاز يك ماجرا؛ زنده كردن يك خاطره.
يك ضرب المثل ايتاليايي مي گويد: «غذايي كه دوباره گرم شود، خوردن ندارد.»، اما ما كه عادت داريم در غم شادي هاي از دست رفته زندگي كنيم، بي توجه به يك ضرب المثل ايتاليايي، مي رويم دنبال خاطراتمان.
مشغله هاي فكري و كاري و هياهوي اين شهر شلوغ ما را از خيلي ها جدا كرده، كساني كه شك نداريم و ندارند كه دوستشان داريم. خيلي وقت ها، زماني كه خسته از يك روز پرمشغله، سر روي بالش مي گذاريم و سنگين شدن پلك هايمان را انتظار مي كشيم، روزهاي بي دغدغه گذشته روي مغزمان رژه مي روند؛ روزهايي كه بزرگترين دغدغه ما، بازي ميان دو دروازه كه با پاره آجر درست شده بودند و بازي با يك توپ پلاستيكي يا دفتر و كتاب و نيمكت هاي خشك مدرسه بود. ما دويديم تا از آن روزها بگذريم و از شر درس و كتك هاي ناظم و معلم خلاص شويم. روزها به سرعت گذشتند و ما بزرگ شديم. حالا گاهي دلمان براي خودمان تنگ مي     شود. آن خاطرات دردناك - كتك هاي صبحگاهي در مدرسه - هرچه بودند، شيرين تر از احترامي بودند كه امروز در محل كار و هرجاي ديگر به ما مي گذارند!
حاشيه روي كافيست. در خاطرات خوب گذشته ما، چهره هايي ديده مي شوند كه در آن خاطرات با ما شريك هستند. روزهاي گرم تابستان ما را ياد آن چهره هاي ماندگار مي  اندازد. اين روزهاي داغ خاطراتمان را دوباره گرم مي كنند. صبح يك روز تابستاني شايد بهترين فرصت باشد براي يافتن آن دوستان قديمي.
پيشنهاد امروز كمي وقت مي خواهد و كمتر از آن حوصله. فكرش را بكنيد كه چقدر جذاب است بعد از ۱۰۲۰، يا ۳۰ سال يكي از دوستان قديمي را پيدا كنيدو با او خاطراتتان را زنده كنيد. ما البته هر روز و هر ساعت مي توانيم دوستاني تازه پيدا كنيم، اما براي اين دوستان تازه چه اهميتي دارد كه سال فلان، ما فلان كار را كرده ايم. پيدا كردن يك دوست قديمي، ماجرايي است سرگرم كننده و جذاب. فراموش نكنيد آنها زماني ما را دوست داشتند كه هنوز بزرگ نشده بودند. اين شايد بهترين بهانه براي آغاز يك ماجرا باشد. راستي همشاگردي هاي دوران دبستان ما حالا كجا هستند؟ آيا هنوز به ياد دارند كه روزي دوستي صميمي داشتند به نام...؟

ورود
آتيلا
حواستان را جمع كنيد؛ امروز روز خطرناكيست. اگر عجله نكنيد، اتفاق مهمي را كه در اين روز رخ داده برايتان شرح مي دهيم.شخصيت هاي تاريخي را مي شود به ۲ بخش مثبت و منفي تقسيم كرد. در اين ميان البته گروهي هم حساب شان جداست كه آنها را بايد در گروه فوق منفي قرار داد. تاريخ را كه ورق بزنيد، شخصيت هايي مثل آتيلا، چنگيز و تيمور را به ندرت پيدا مي كنيد. امروز، روز تولد آتيلا است.دقيقا ۱۵۰۹ سال پيش، آتيلا در يكي از قبايل وحشي «هون» چشم هايش به دنيا باز شد. اينكه اول هفته، مصادف با روز تولد آتيلا باشد، اتفاق كوچكي نيست. هفته خوبي داشته باشيد!

پرده
يك فيلم ۲۰ ساله
ديدن صحنه هاي دويدن يك پسرك جنوبي، يخ فروختنش و مشت كوبيدنش بر آب در پس زمينه  آتش به عنوان تيزر تلويزيوني يك فيلم سينمايي باعث شده تا نام فيلم بعد از گذشت ۲۰ سال از ساخته شدنش همچنان در ذهن خيلي ها باقي بماند. فيلمي به نام «دونده».حالا بعد از سال ها اين فيلم را امروز در سالن سينما تك موزه هنرهاي معاصر نمايش مي دهند. دونده را امير نادري براساس فيلمنامه نوشته خودش و بهروز غريب پور در سال ۶۳ ساخته است.اين فيلم ۹۴ دقيقه اي داستان اميرو نوجوان تنهايي است كه سوداي مهاجرت به آن طرف آب هاي جنوب را در سر دارد. او با جست و جو ميان آشغال ها و جمع كردن و فروش بطري هاي خالي، فروختن يخ، واكس زدن كفش خارجي ها و كارهايي از اين دست روزگارش را مي گذراند تا اينكه به تدريج مي فهمد، راه آگاهي، آموختن است. او به كلاس شبانه مي رود تا خواندن و نوشتن ياد بگيرد و در پايان فيلم در مسابقه اي سخت كه در كنار شعله هاي فروزان لوله هاي گاز برگزار مي شود بر هم سن و سال هايش پيروز مي شود.دونده سال ۸۵ در هفتمين دوره جشنواره فيلم ۳قاره نانت برنده جايزه بزرگ شد. اين فيلم را مي توانيد ساعت۳۰:۱۶ در سالن سينما تك تماشا كنيد.

ذهن زيبا
بهتر است ثروتمندانه زندگي كنيم تا ثروتمند بميريم.
بن جانسون 
صاعقه، به قله ها برخورد مي كند.
ضرب المثل فرانسوي 
هر زمان دوستت به تو گفت كه جوان به نظر مي رسي، مطمئن باش كه در حال پير شدن هستي.
واشنگتن ايرونيگ 
روزي كه فاجعه يا جنايتي را در روزنامه نخوانيم، با خود غر مي زنيم:« حيف شد پولمان را دور ريختيم، حتي يك خبر حسابي هم نداشت!»
پل والري

تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
يك شهروند
|  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  يك شهروند  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |