گزارشي از يك نشست صنفي ويژه فرهنگيان در مورد پشت پرده صدور احكام ارتقاي شغلي معلمان
همشهري در ۳۱ خرداد نوشت: «احكام ارتقاي شغلي فرهنگيان تا ده روز ديگر صادر مي شود.» اين خبر را همه روزنامه ها نوشتند و بخش هاي گوناگون خبري صدا و سيما هم، بارها و بارها، آن را اعلام كردند. خبر با بوق و كرنا اعلام شد و موجي از اميدواري را در ميان معلمان پديد آورد. بسياري از معلمان خوشحال بودند كه اگر وعده و وعيد ها عملي شود، براي يك بار هم كه شده، در چند سال اخير، وضعيت حقوقي و معيشتي آنان بهبود پيدا مي كند و اميدوار بودند كه خدا كند اين بار خبرهاي واقعي در بين باشد كه از قرار، اين گونه نيست.
چندي پيش نشستي در دبيرستان البرز تهران درباره طرح ارتقاي شغلي معلمان برگزار شد. در اين نشست، تعدادي از معلمان آموزش و پرورش شهر تهران حضور داشتند. در اين جلسه، ابعاد گوناگون و در واقع حاشيه اي و پشت پرده طرح ارتقاي شغلي فرهنگيان، مورد بررسي قرار گرفت. خبرنگار همشهري هم در اين جلسه حضور داشت و گزارشي را از گفت وگوهاي مطرح شده تهيه كرده كه خواندني است. اين گزارش را با هم مي خوانيم. اسامي معلمان و افرادي كه نظريات خود را مطرح مي كردند، به درخواست آنان حذف شده است.
فقط ۶۵ درصد
طبق توضيحاتي كه در جلسه داده شد براساس طرح ارتقاي شغلي، معلمان به سه گروه «ارشد»، «خبره» و «عالي» تقسيم مي شوند. عنوان «طرح مسير ارتقاي شغلي» هم سوژه جالبي است، واژه «مسير» چرا انتخاب شده است؟ كسي كه در مسير اين طرح قرار مي گيرد، ابتدا بايد از ارشد شروع كند، يعني بايد حداقل ۶۰۰ امتياز داشته باشد تا بتواند مشمول طرح قرار گيرد. از بين كساني كه حد نصاب را كسب كرده باشند تنها ۶۵ درصد مي توانند مشمول طرح باشند. اولين اشكال طرح از همين جا شروع مي شود، چرا ۶۵ درصد؟ چرا نبايد طرح شامل همه حائزين شرايط شود؟
فقط ارشد
هر كس حتي اگر حد نصاب خبره و عالي را نيز به دست آورده باشد، بايد مسير طرح را از ارشد شروع كند. رسيدن به مراحل خبره و عالي منوط به ۵ سال توقف در هر مرحله است. كسي كه امتياز رتبه ارشد را كسب مي كند، بايد ۵ سال براي حائز شرايط شدن رتبه خبره صبر كند و به همين ترتيب، بايد ۵ سال هم تا رتبه عالي منتظر بماند. به عبارتي كسي كه۲۰ سال سابقه دارد حتي اگر ۱۶۰۰ امتياز (رتبه عالي) داشته باشد، عملاً هيچ گاه به رتبه عالي نمي رسد. به اين صورت، مشمولين خبره و عالي، در حال حاضر نمي توانند رتبه هاي مربوطه را كسب كنند. اينها همه در شرايطي است كه تصور اوليه نسبت به طرح اين نبود و حداقل اين گونه القا شده بود كه معلمان درجه بندي شده و براساس آن حقوق مي گيرند، به معناي ديگر و براساس ملاك هاي همين طرح، ما هنوز در آموزش و پرورش معلم خبره و عالي نداريم!
تاريخ صدور حكم
باز بر عكس تصور به وجود آمده، بعد از دريافت مدارك مشمولين و بررسي آن در هيأت مميزه، تاريخ صدور حكم از ۱/۱/۸۳ نخواهد بود، بلكه بعد از بررسي كليه مدارك مشمولين و اعلام حائزين شرايط حكم صادر خواهد شد! در خوش بينانه ترين صورت و با حداكثر سرعت، بررسي مدارك حداقل ۳-۲ ماه زمان خواهد برد- براساس فرم مربوطه و مدارك درخواستي كه شامل جزئيات زيادي است- و بعد از اتمام اين كار اسامي اعلام و احكام صادر مي شوند. اين كه معاون پشتيباني وزارت آموزش و پرورش اعلام مي كند احكام تا ۱۰ روز صادر مي شود، چند دليل مي تواند داشته باشد، يا ايشان خواب نما شده اند، يا بلوف مي زنند و يا دروغ مي گويند. البته به مناطق اعلام كرده اند كه هر طور شده، براي ۱۵-۱۰ نفر از معلمان حكم صادر كنند تا زودتر مسأله تثبيت شود.
وقتي در ابتداي سال جديد، احكام افزايش سنواتي صادر شد و تغييرات قابل ملاحظه اي در حقوق اكثر معلمان به چشم نيامد، براي خوابيدن سر و صدا گفتند كه به زودي طرح ارتقاي شغلي اجرا و حقوق بقيه نيز افزايش قابل توجهي خواهد داشت. اگرچه معلمان به اين وعده هاي سر خرمن عادت دارند، ولي ظاهراً اين خرمن با خرمن هاي ديگر فرق زيادي دارد!
اين طرح از ذهن چه كساني تراوش مي كند؟
معلمي مي گفت: «كساني كه زير خط فقرند، نبايد طبقه بندي شوند» و معلم ديگري مي گفت: «حقوق مان كم است، اما اينها طرح ارتقاي شغلي را پيش مي كشند». يك سؤال اساسي در جمع فرهنگيان اين است كه: «چنين طرح هايي از ذهن چه كساني تراوش مي كند؟». بديهي ترين پاسخ آن است كه: طراحان اين طرح معلم نبوده اند و كلاس نرفته اند، متأسفانه توجه به جزئيات عجيب و غريب طرح، بيشتر اين تصور را تأييد مي كند. تفاوت آنچه كه اعلام شده بود و با آنچه كه عمل مي شود و در حال حاضر عنوان طرح مسير ارتقاي شغلي به خود گرفته است، غيرقابل تصور به نظر مي رسد. اعلام درصد براي پذيرش حائزين شرايط، موضوعي است كه شفاف نشده بود و در عمل مسير طرح را عوض كرد. معلمان به شدت به تحقير ناشي از طرح معترض بودند و از چنين پاياني براي انتظارات و خواسته هايشان در حيرت و تعجب به سر مي بردند.
اين طرح متعلق به آموزش و پرورش نيست و در سازمان هاي ديگر با تفاوت هايي اجرا شده است. در وزارتخانه ها و سازمان هاي برخوردار، با اعمال تبصره ها و بندهايي، نظام هماهنگ پرداخت! به اجرا درآمده و دريافتي آنان كاملاً با معلمان هماهنگ شده است! از جمله كساني كه در شمول نظام هماهنگ پرداخت قرار گرفته اند، جناب وزير، معاونين و مديران ارشد وزارت آموزش و پرورش هستند!
آغازي آشفته
طرحي كه با عجله و نمايشي آغاز شود، طرحي كه شفاف نباشد و طرحي كه شامل جزئياتي غيرمنطقي و ناهمگون با واقعيت هاي معلمي باشد، چه سرانجامي خواهد داشت؟ چندين و چند بار بايد چنين داستان هايي تكرار شود؟ تا كي بايد عده اي در برج عاج بنشينند و بدون توجه به جايگاه و شأن افراد، براي خود بدوزند و ببافند؟ تا كي بايد احساس تحقير همراه معلمان باشد؟ آيا واقعاً خواسته هاي معيشتي معلمان تا اين حد پيچيده و نامعقول است؟ آيا معلمان بايد براي رسيدن به حق خود دور بچرخند و به اجبار حداقل ها را بپذيرند؟ آيا تجربه ارزشيابي معلمان و تنش هاي حاصل از آن بين مديران و معلمان كافي نبود كه قصد تشديد اين تنش ها وجود دارد؟ قبلاً اين تنش ها فقط بين معلمان و مديران بود. اما با اين طرح، تنش ها بين خود معلمين نيز سرايت مي كند.
در طرح مسير ارتقاي شغلي، از۶۰۰ امتياز رتبه ارشد، ۳۰۰ امتياز به اختيار مدير مدرسه است و اين يعني آغاز بدبيني ها، تبعيض ها و تنش ها. به راستي چه اصراري به اجراي چنين طرح هاي آشفته و تنش زايي وجود دارد؟
طرحي كه شامل همه نمي شود...
اين هم از عجايب طرحي با عنوان ارتقاي شغلي است كه شامل همه نمي شود. دفترداران، كتابداران، انبارداران، متصديان آزمايشگاه، معلمين بازار، معلمين مشروط و مشاوران در شمول طرح قرار نمي گيرند.
طرح براي فوق ليسانس ها و كساني كه در مرز بازنشستگي قرار دارند، مقرون به صرفه نيست. فوق ليسانس هايي كه حكم همترازي دارند، به نفع شان است كه به همان راضي باشند و ريسك قرار گرفتن در ۶۵ درصد را نپذيرند. كساني هم كه در مرز بازنشستگي هستند با ورود به طرح، بعد از بازنشستگي، افزايش حقوق ناشي از طرح را از دست مي دهند و علاوه بر آن در عمل هيچ گاه به رتبه هاي بعدي نمي رسند.
ميزان افزايش حقوق
معلمان مي پرسيدند با اين همه طول و تفصيل، بالاخره چه اتفاقي مي افتد؟ مشمولان طرح كه امتياز رتبه معلم ارشد را كسب نمايند، برابر با بيست درصد، امتياز رتبه معلم خبره برابر با ۳۵ درصد و امتياز رتبه معلم عالي برابر با ۵۰ درصد حقوق و فوق العاده شغل و فوق العاده جذب را دريافت خواهند كرد. فوق ليسانس ها با قرار گرفتن در مسير طرح، حق همترازي را از دست مي دهند و در صورت عدم قرار گرفتن بين ۶۵ درصد، حق همترازي بازگردانده نمي شود.
باز بسيار جالب است كه احكام صادره طبق اين طرح يك ساله بوده و امكان دارد فردي كه مشمول طرح قرار گرفته، در سال تحصيلي بعد و در مقايسه با ديگران، از شمول طرح خارج شود. ظاهراً اين ترفند براي فعال نگه داشتن افراد اتخاذ شده است، اما عملاً معلمان را رو در روي هم و حتي در حالت تعارض منافع قرار مي دهد.
مبناي رقابتي طرح
براساس تفكر معيوب و رايج آموزش و پرورش، باز هم «رقابت» مبناي انگيزش قرار گرفته است. در حالي كه در آموزش و تدريس به شدت اجتناب از روش هاي رقابتي توصيه مي شود و تأكيد بر انگيزش دروني جاي انگيزش بيروني را مي گيرد، ما نه تنها براي دانش آموزان، بلكه براي معلمان هم رقابت را تجويز مي كنيم. براساس دستور العمل معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور، از حداكثر تعداد افرادي كه با رعايت ضوابط مربوط و كسب امتيازات لازم مشمول دريافت فوق العاده ويژه مي باشند، براساس رقابت و انتخاب بهترين افراد مجموعاً ۶۵ درصد تعداد متصديان مشاغل مذكور در بند يك (معلمان، مربيان، مديران و معاونين مدارس) در حوزه آموزش و پرورش شهرستان يا منطقه مربوط خواهد بود. ايجاد انگيزه با ابزار «رقابت» و بازاريابي هنجاري و مقايسه اي براي شغلي كه مبناي آن عشق و علاقه و انگيزه هاي دروني است، ابتكار ويژه اي به نظر مي رسد كه به ذهن هر كسي خطور نمي كند! در ابتداي اين طرح آمده است: «به منظور ايجاد انگيزه و كارآيي معلمان و ارتقاي سطح كيفي خدمات آموزشي، دستور العمل مسير ارتقاي شغلي معلمان را در جلسات مورخ ... به شرح زير تصويب نمود...» همين قسمت را چند بار بخوانيد تا بيشتر و بيشتر متوجه تناقض دروني آن شويد.
آيا مقايسه، رو در رو قرار دادن معلمان، داغ كردن تنور رقابت، ايجاد تنش و حساسيت بين عوامل آموزشي مدرسه، استفاده از حربه ارتقا براي افزايش سطح كيفي خدمات آموزشي و غيره تغييري در وضعيت موجود ايجاد مي كند؟ آيا معلم هم كودك ۸-۷ ساله است كه با قول ارتقاء و كسب پاداش، انگيزه پيدا كند؟ آيا مي توان در ميان معلماني كه هنوز پايين ترين نيازهاي آنان يعني خواسته هاي مادي (بر اساس سلسله مراتب نيازهاي مازلو) تأمين نشده است، براي دستيابي به رده هاي بالاتر، ايجاد انگيزه و رقابت كرد؟
بلاي تفكر رقابتي چه زماني از آموزش و پرورش خارج خواهد شد؟ چرا افراد مورد ارزيابي ملاكي قرار نمي گيرند؟ چرا به جاي عجله و آشفته كاري، با آرامش و حوصله، عملكرد معلمان در ابعاد مختلف مورد ارزيابي علمي و كارشناسانه قرار نمي گيرد؟ چرا حد نصاب مورد نظر به جاي آن كه ملاكي باشد هنجاري و مقايسه اي است؟ چرا دوست داريم هر كاري را پيچيده و آشفته انجام دهيم؟ چرا افراد را با هم درگير مي كنيم؟ كجاي اين مديريت انساني است؟ «توسعه مديريت و سرمايه انساني» در كجاي اين طرح ديده شده است؟ چرا اين همه دور باطل؟ يك باره بگوييد قصدي جدي براي افزايش حقوق معلمان نداريد و خيال همه را راحت كنيد؟ چرا اين همه بازي؛ ايجاد تشكيلات عريض و طويل، جمع آوري مدارك، صرف وقت و انرژي و نهايت كار، افزايش ۳۵-۳۰ هزار توماني حقوق براي عده اي؟ اعلام زماني۱۰ روزه براي كار ۳-۲ ماهه بيانگر چه چيزي است؟ ما عادت كرده ايم و مي دانيم كه وقتي كاري با سروصدا و هياهو انجام شود يعني قرار نيست اتفاقي بيافتد!
حركتي ناصادقانه
همه علايم و شواهد بيانگر حركتي ناصادقانه و ناعادلانه است. اعمال درصد، تاريخ اجراي حكم، عدم شمول طرح براي همه، شمول طرح از رتبه ارشد و عدم تعلق رتبه هاي ديگر، صدور احكامي با اعتبار يك ساله، پيچيده كردن شرايط، درخواست انبوهي از مدارك، اعمال روش هاي مقايسه اي و رقابتي، در نظر گرفتن توقف هاي ۵ ساله، عدم توجه علمي و منطقي به توانايي هاي معلمي، اصرار بر اجراي باري به هر جهت طرح، عدم صرفه طرح براي فوق ليسانس ها و افراد در مرز بازنشستگي و... نشانه هايي از يك حركت نسنجيده، غيرمنطبق با شرايط معلمان و كوركورانه است.
معنا و مفهوم واقعي ارشد، خبره و عالي در آموزش و پرورش چيست؟ «عالي» چه صيغه اي در آموزش و پرورش است و با چه دركي از معلمي ابداع شده است؟ كدام بايد مقدمه ديگري باشد؟ چقدر در انتخاب واژه ها دقت شده است كه قبول كنيم دستور العمل و شرايط هم با دقت كارشناسي و تدوين شده اند؟ چه كساني چنين تصميم هايي براي معلمان مي گيرند؟
آموزش و پرورش به جاي آن كه نظام آموزشي را تغيير دهد، تغييرات پي در پي در نظام آموزشي به وجود آورد، منشور صادر كند، استاندارد سازي كند، روش هاي ارزشيابي را تغيير دهد، طرح ارتقاي شغلي را به اجرا بگذارد و...، بايد تفكر كلان خود را اصلاح كند. تفكر دروني حاكم بر آموزش و پرورش، تفكري پويا، جذاب و قابل پذيرش براي معلمان نيست و تا به حال تحول و دگرگوني خاصي در آموزش و پرورش ايجاد نكرده است. تفكر موجود به شدت تفكري سست بنياد و غيرواقع گرا ست. اشكال كار در جاي ديگري است و انتظار نمي رود يك يا چند طرح، آن هم به اين صورت، مشكلي را حل كنند.
اگر بگوييم «طرح مسير ارتقاي شغلي معلمان» سرانجامي نخواهد داشت، عاملين طرح مدعي خواهند شد كه چرا قصاص قبل از جنايت مي كنيد؟ اما معلمان خاطرات زيادي از چنين طرح هايي دارند و اين طرح هم محصول شرايط جديدي نيست. همان كساني كه اشتباهات قبلي را مرتكب شده اند عاملين همين طرح هستند. تازه؛ مگر قرار است معلمين چند بار به خاطر جرم ناكرده قصاص شوند؟!
فرم محاسبه امتيازات بين معلمان شركت كننده در جلسه توزيع شد. تفكر غالب، ابراز نارضايتي و عدم خشنودي و گاه تنفر بود. معلمان تصميم گرفتند ضمن اجتناب از تكميل فرم، احساس تحقير ناشي از چنين طرح هايي را به گوش مسئولان برسانند. كسي راضي نبود افزايش حقوقي را دريافت كند كه به ديگري تعلق نمي گيرد. كسي از مقايسه با اين مبناي سست رضايت نداشت و كسي طرح مسير ارتقاي شغلي معلمان را جدي نگرفت. مطمئن باشيد با اين طرح، نه انگيزه اي افزايش خواهد يافت، نه كيفيت آموزش بالا خواهد رفت و نه خواسته هاي معلمان تحقق مي يابد. حجم فشرده اي از كار اجرايي و بررسي مدارك توسط عده اي، انجام- كاري بيهوده كه آموزش و پرورش در آن يد طولايي دارد- و نتايجي اعلام خواهد شد؛ عده اي ناراضي خواهند بود و شكايت خواهند كرد و داستان هميشگي ناشي از يك بوروكراسي معيوب تكرار مي شود و سخن آخر، شما هر چه دلتان مي خواهد جلسه تشكيل دهيد، بخشنامه و دستور العمل صادر كنيد، طرح بريزيد، كاغذ و مدرك جمع آوري كنيد و...؛ اما يادتان باشد، ما همچنان معلميم و به آن افتخار مي كنيم.