نمايشگاهي در حوالي بهشت
بزرگترين تابلوي الله جهان اينجاست
اگر مي خواهيد در تاريخ اهل بيت سيري بكنيد و از كتاب ها و تابلوها و صنايع دستي الهام گرفته، از زندگي و منش آنها ديدن كنيد، فقط تا ۳۱ تيرفرصت داريد
محمد جباري
درختان سبز پارك شهر را رد كنيد به «بهشت» مي رسيد و پس از چند قدم، پارچه هاي نمايشگاه پيدا مي شوند. براي ديدن « نمايشگاه فرهنگي فاطمي» بايد به داخل كوچه انصاري برويد و به سراغ ساختمان خانه هنرهاي ايراني. از ۱۴ تير تا ۳۱ تير هر روز از ۱۰صبح تا۱۳ و از ۱۶ تا۲۳ مي توانيد لحظاتي را در فضاي خاص اين نمايشگاه سپري كنيد.
از نرده هاي در ورودي كه رد شويد به پارچه هاي برزنتي مي رسيد و تابلويي به نام « ورود» اينجا بخشي از نمايشگاه است كه وقايع تاريخي دوران حضرت زهرا سلام الله عليها را به صورت ماكت بازسازي كرده اند. براي ديدن غرفه هاي مختلف بايد از راهروهاي پيچ در پيچ عبور كنيد و همراه با باد كولر و نواي نوحه، به نظاره اين ماكت ها بنشينيد.
از غرفه پر از آبي آسماني ولادت او رد مي شويم.
«ناگهان ديدم كه در باز شد و چهار زن بلند بالا و گندمگون كه روحانيتشان بر زيبايي شان مي افزود داخل شدند. كه بودند اينان خدايا؟ يكي شان به سخن درآمد كه: نترس خديجه! ما رسولان پروردگار توايم و خواهران تو...
خداوند ما را فرستاده است تا ياريت كنيم در اين حال كه هر زني به زنان ديگر محتاج است.»
به غرفه ديگر مي رويم او را در كسوت مادري مي بينيم: « هيچ كس نمي تواند عمق جراحت دل مرا بفهمد آن زماني كه من پدرم را پريشان حال و آشفته موي بر درگاه خانه يافتم يا آزرده پاي و آلوده لباس در آغوشش مي فشردم يا مجروح و زخم خورده تيمارش مي داشتم.»
به ازدواج ساده و صميمي او مي رسيم و اسباب زندگي او كه بر رديف ها نشسته اند.
«يك پيراهن سفيد، يك مقنعه، يك حوله، يك تختخواب، دو تشك، چهار بالش ، يك قطعه حصير، يك آسياي دستي، يك كاسه مسي، يك مشك آب، يك طشت آب، يك كاسه گلي، يك ظرف آبخوري، يك پرده پشمي، يك ابريق، يك سبوي گلي، دو كوزه سفالين، يك پوست به عنوان فرش و يك عبا، همه ابزار و توشه براي تشكيل يك زندگي.»
به كوي بني هاشم مي رسيم و سقف هاي حصيري و ديوارهاي گلي و مشعل هاي روشن و وفات پيامبر: « پدرجان! من اينك آماج تيرهاي سنگين مصيبت شده ام. مصيبتي كه كم نبود، كوچك نبود، ساده نبود، تحمل كردني نبود. مصيبت طاقت سوزي كه آمد و آمد در خانه مرا كوبيد. پدر جان! مصيبتي كه اشك فرشتگان خدا را درآورد و افلاك را از حركت باز داشت.»
به ماجراي سقيفه مي رسيم و آتش سوزان و در و ديوار و دست هاي دربند: « مادر! در كربلا هيچ زني ميان در و ديوار قرار نمي گيرد. خودت گفته اي. ما حداكثر تازيانه مي خوريم، اما ميخ آهنين بدن هايمان را سوراخ نمي كند. مادر! وقتي تو را از پشت در بيرون كشيدند، من ميخ هاي خونين را ديدم. نگو گريه نكن مادر! بايد در اين مصيبت هزار بار جان دادوخاكستر شد. ما سخت جاني كرده ايم كه تاكنون زنده مانده ايم.»
و بيت الاحزان و ماجراي غصب فدك و بيماري و شهادت و تابوت سبز:« حوريه ها صف درصف ايستاده بودند و ورود مرا انتظار مي كشيدند. اول خنده اي بسان واشدن گلي و بعد همه با هم گفتند خوش آمدي اي مقصود خلقت بهشت و اي فرزند مخاطب لولاك لما خلقت الافلاك!»
لحظات تاريخي را يك به يك پشت سر گذاشتيم و به ميله هاي آرامگاه پنهان او مي رسيم و پارچه هاي سبز گره خورده بر حلقه ها ونواي نوحه ها، همچنان فضا را پركرده است.
از تاريخ جدا مي شويم و به گوشه ديگري از نمايشگاه سرك مي كشيم. آثار تجسمي در شكل هاي مختلف درغرفه هاي سفيد نمايشگاه جاي گرفته اند گلوله هاي كامواي رنگارنگ درهم فرو رفته و پيدا كردن راه مستقيم عيب ها و گناهان در جعبه هاي رنگي هدايا، ظرف ها و دل ها و بهترين دل ها كه جاي خوبي ها هستند، صحراي كربلاو تير و خون، تيرها و فيلم ها و دوربين و تارعنكبوت و نگاه حرام، جبهه و جهاد وجنگ و كار و چند اثر ديگر كه مي خواهند از بياني نو براي زدن حرف استفاده كنند؛ تعدادي موفق و تعدادي ناموفق.
اين قسمت از نمايشگاه را كه تمام كنيد، جلو رويتان فضاي بازي است و شايد خيال كنيد نمايشگاه تمام شده است، ولي در ساختمان روبه رويي، بخش اصلي نمايشگاه منتظر شماست. نمايشگاهي كه سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران آن را برگزار كرده و بيش از ۸۰ موسسه، نهاد وتشكل فرهنگي ومذهبي هم دراين نمايشگاه شركت كرده اند.
نمايشگاهي كه قرار است بديلي براي نمايشگاه قرآن باشد و هر سال در اين روزها يعني ايام فاطميه برگزار شود. مجمع جهاني اهل بيت، مجمع تقريب مذاهب اسلامي، آستان قدس رضوي وتشكل هاي ديني سازمان تبليغات اسلامي از جمله شركت كنندگان در اين نمايشگاه هستند. نمايشگاه بزرگي كه در مساحت ۱۷ هزار متر مربع و شامل ۹۰ غرفه و ۶۰۰ متر ماكت است و برنامه هايي چون سرود و تواشيح ، تعزيه خواني، نمايشگاه و فروشگاه نرم افزار، كتاب ونوار، صنايع دستي و ساير محصولات فرهنگي هم آن را همراهي مي كند.
اگر هم مي خواهيد بزرگترين تابلوي الله جهان را ببينيد مي توانيد به طبقه همكف اين نمايشگاه برويد و از تابلوي چوبي به مساحت ۱۶ متر مربع ديدن كنيد. درغرفه هاي مختلف اين نمايشگاه چيزهاي مختلفي براي ديدن، خريدن و حتي پرسيدن مي توانيد پيدا كنيد و حتي مي توانيد شبهات ديني خود را با مراجعه به روحانيون حاضر در غرفه هامطرح كنيد.
اگر هم بچه هاي كوچك همراهتان هستند طبقه آخر اين نمايشگاه محل مناسبي براي سرگرم شدن آنهاست. در اين طبقه هم مي توانند به كارهاي دستي مشغول شوند و در كارگاه آشنايي با اهل بيت شركت كنند و هم مي توانند «راه بهشت» را پيدا كنند.
« راه بهشت» يك بازي زنده است كه بچه ها با موتورهاي اسباب بازي بايد مسيري پر از ماكت هاي رنگارنگ و شكل هاي مختلف را طي كنند و باتوجه به علامت ها و نقاشي ها راه درست را انتخاب كنند و به « بهشت» راه پيدا كنند و جايزه هم بگيرند. جايزه هايي مثل سفر حج، سوريه، مشهد مقدس و كلي جايزه نفيس ديگر. البته اين مسابقه فقط براي بچه هاي زير۷ سال است.
دور از هياهوي شهر در اين نمايشگاه مي توانيد لحظاتي را در فضا و در دنياي خاص ديگري سپري كنيد. اگر مي خواهيد در تاريخ اهل بيت سيري بكنيد و از كتاب ها و تابلوها و صنايع دستي الهام گرفته، از زندگي و منش آنها ديدن كنيد، فقط تا ۳۱ تيرفرصت داريد به خيابان «بهشت » برويد.
* همه مطالب داخل گيومه از كتاب « كشتي پهلو گرفته» سيد مهدي شجاعي نقل شده اند.
|