قاتل مبلغ ۴۰ هزار تومان پول كه همگي اسكناس ۵۰۰ توماني بود را برداشته و اثاثيه منزل و كمدها را به هم ريخته كه صحنه را به عنوان سرقت جلوه دهد
گفته اند آمار قتل هاي ناشي از سرقت در تهران رو به افزايش است و سخني به جا گفته اند. نمونه اش همين پرونده اي كه مي  خوانيد؛ قاتل اين پرونده كه نامش «حميد.س» است و ۲۳ ساله و ساكن قلعه حسن خان و مجرد، متهم است به قتل زني كه پيش از قتل ،صاحبخانه اش بوده است، به خاطر سرقت ۴۰ هزار تومان پول.
قتل اين زن در ساعت ۱۱ و ۵۵ دقيقه صبح هشتمين روز دي ماه پارسال، اتفاق افتاده است. هنگامي كه مقتوله در خانه همسايه ها مشغول عزاداري به خاطر مرگ شوهرش بوده متوجه مي  شود كه مستاجر قبلي اش به خانه آمده و از او پذيرايي مي  كند و متهم از او تقاضاي پول مي  كند كه با مخالفت مقتوله مواجه شده و در همين اثنا «حميد» چشمش به مقاديري وجه نقد مي  افتد كه روي كابينت آشپزخانه وجود داشته و از مقتوله درخواست مي  كند تا پول ها را به اوبدهد و مقتوله از انجام اين كار خودداري مي  كند و مي  گويد «شوهرم بابت پرداخت بدهي اش پيش از مرگ اين پول را تهيه كرده وبايستي آن را به طلبكار تحويل دهم.»
با اين حال «حميد» قصد برداشتن پول ها را مي  كند و در اين ميان، بين او و مقتوله كه نامش «لاله زار» و پيرزني فرسوده بود درگيري مي  شود و متهم با لوازم آشپزخانه چنان به سر مقتوله مي  زند كه از هوش مي  رود.
«حميد» به همين بسنده نمي  كند و باچاقو چندين ضربه به بدن پيرزن مي  زند و وقتي مي بيند پيرزن هنوز نفس مي  كشد و زنده است، با سيم سماور برقي كه نزديك دستش بوده، او را خفه مي  كند و زماني كه مطمئن مي  شود پيرزن ديگر تمام كرده،وجوه موجود روي كابينت را برداشته و قصد خروج از خانه را داشته كه يكي از همسايگان او را در حالي كه مضطرب و لباس هايش خوني بوده مشاهده مي  كند و متهم با ديدن او پا به فرار مي  گذارد و همسايه درصدد دستگيري اش برمي آيد ولي موفق نمي شود متهم را دستگير كند.
«حميد» پس از قتل به منزل دوستش «مسعود. الف» در حصارك مي  رود و ابتدا لباس هاي خود را تعويض و از لباس و شلوار رفيقش استفاده كرده و تمام ماجرا را براي مسعود تعريف مي  كند و بعداز ظهر همان روز به اتفاق مسعود به محل واقعه مي  روند و متوجه مي  شوند كه «لاله زار.الف» كشته شده است و مقداري از پول او را صرف خريد ناهار و عصرانه مي  كنند بي  آنكه بدانند تحت تعقيب هستند و به زودي دستگير مي  شوند.
ماجراي دستگيري «حميد» اما چندان پيچيده نيست. مسعود بعد از مطمئن شدن از قتل پيرزن صاحبخانه توسط دوستش، به پليس مراجعه و موضوع را به آنها اطلاع مي  دهد و همسايگان با نشاني ها وعلايمي كه از متهم در اختيار پليس گذاشته بودند «حميد» تحت تعقيب پليس قرار گرفته و فرداي ماجراي قتل دستگير مي  شود و از همان ابتدا به موضوع قتل اعتراف   كرده و اعلام مي كند چاقويي كه در جيبش كشف شده و وجوه موجود همان آلت قتل و پول هاي متعلق به مقتوله  است كه مقاديري از آن را خرج كرده است كه با توجه به محتويات پرونده و تحقيقات انجام شده و گزارش اوليه ماموران و صورتجلسه معاينه محل و آشپزخانه كه درگيري در آن ايجاد شده و كروكي ترسيمي توسط ماموران انتظامي، «حميد» روانه زندان شد.
يكي از همسايگان مقتوله در اين باره مي  گويد: «روز ماجرا، مقتوله براي درس قرآن به منزل ما آمده بود و ما مشغول قرآن خواندن بوديم كه همسايه بغلي مان در را زد و پرسيد خانم لاله زار اينجا هستند، ميهمان دارند. به خانم «لاله زار» گفتم كه ميهمان داريد و او را تا در هم بدرقه كردم و گفت ميهمانم كه رفت برمي گردم و بعد از مدتي دختر همسايه گفت از خانه صدا مي  آيد، ما به سرعت به خانه خانم «لاله زار» رفتيم و با بدن بي  جان او مواجه شديم.
پدر خوانده مسعود، كسي كه قاتل بعد از حادثه به خانه او رفته بود، درباره اين ماجرا مي  گويد:«حميد تنها آمد خانه ما و با پسرم صحبت كردند و متوجه شدم از او لباس خواسته است، با هم رفتند زيرزمين و حميد دستپاچه بود و مي  گفت من آدم كشته ام. من گفتم برو هر غلطي كرده اي به ما ربطي ندارد و با پسرم براي بررسي موضوع رفتند بيرون و بعد پسرم آمد گفت مثل اينكه واقعيت دارد كه مراتب را به كلانتري اعلام كرديم.
از طرف ديگر گزارش معاينه از جسد در تاريخ ۹/۱۰/۸۲ در پزشكي قانوني شهرستان كرج حكايت از وارد شدن بيش از چند ضربه چاقو در فضاي بين دنده اي ۵ و ۶ و بريدگي در قسمت فوقاني حفره شكم و خونمردگي زير پوست سر در سمت چپ پيشاني و خونريزي داخلي و در نتيجه پارگي در ريه چپ و قلب و عضلات شكمي دارد و با ضرباتي كه از جانب متهم در مراحل مختلف بازجويي عنوان شده است مطابقت دارد.
همچنين در بازسازي صحنه قتل كه متهم تمام مراحل درگيري را بدون كم وكاست تشريح و امضا كرده، درباره آن روز مي  گويد: « مبلغ ۴۰ هزار تومان پول كه همگي اسكناس ۵۰۰ توماني بود را برداشتم و اثاثيه منزل و كمدها را به هم ريخته كه صحنه را به عنوان سرقت جلوه دهم و سپس از داخل پاسيو به بالا آمدم و همسايه روبه رويي كه لحظاتي پيش از اين حادثه مرا ديده بود، دم در مشاهده كردم و بلافاصله پا به فرار گذاشتم و رفتم منزل دوستم و لباس هايم را عوض كردم...»
در اين پرونده چون خانواده مقتوله بر قصاص نفس تاكيد دارند و قاتل هم هيچ دفاعي ندارد كه از خود بكند، به استناد مواد ۲۰۶، ۲۰۷، ۲۰۹، ۶۵۶، ۴۷، ۶۶۷ و ۲۱۳ قانون مجازات اسلامي، «حميد. س» به يكبار قصاص نفس و ۳ سال حبس تعزيري و ۷۴ ضربه شلاق محكوم شده است.
بر اساس ماده ۲۰۹ قانون مارالذكر، خانواده نصف  ديه يك مرد را قبل از اجراي حكم بايد پرداخت كنند. اين حكم در شعبه ۷۱ دادگاه كيفري استان تهران و توسط قاضي عزيزمحمدي تاييد شده است.

كارآگاهان ويژه قتل پس از كشف جسد زن جواني در پشت بام خانه اش در ده تلو، از توابع سرخه حصار تهران تحقيقات خود را براي شناسايي عامل يا عاملان قتل وي آغاز كرده اند.
پس از گزارش هاي مردمي  مبني بر كشف جسد دختر جواني كه تنها زندگي مي كرد، ماموران پليس ۱۱۰ در محل حاضر شدند. كارآگاهان دايره دهم اداره آگاهي پس از حضور در محل جنايت به بررسي مدارك و شواهد موجود در محل قتل پرداختند و موارد مهمي  را كشف كردند. اين در حالي بود كه خون زيادي از مقتوله در كف اتاق خواب، روي راه پله ها و پشت بام خانه ريخته شده بود و آثار درگيري هم مشاهده مي شد. همچنين ليوان هاي حاوي چاي در داخل اتاق پذيرايي اين فرضيه را تداعي مي كرد كه قاتل يا قاتلان به عنوان ميهمان وارد خانه مقتوله شده و پس از درگيري موفق به قتل صاحبخانه شده اند. همچنين با وجود آثار مشاهده شده خون در خانه مقتوله كارآگاهان به اين فرضيه رسيدند كه عامل يا عاملان قتل پس از ارتكاب جنايت جسد دختر جوان را از اتاق پذيرايي به پشت بام منتقل كرده اند. كارشناسان پزشكي قانوني نيز در محل كشف جسد حاضر شدند و به بررسي علت مرگ مقتول پرداختند. پزشكان پزشكي قانوني در بررسي اوليه جسد علت مرگ را ضربات متعدد شييء نوك تيز اعلام كردند.
كارآگاهان دايره دهم اداره آگاهي در بررسي هاي خود موفق به كشف چاقوي آغشته به خوني در حمام خانه شدند كه باتوجه به اظهارات پزشكي قانوني احتمال اينكه آلت قتاله چاقوي كشف شده باشد بسيار زياد است.
دو برادر مقتوله پس از شنيدن موضوع قتل خواهرشان در محل حاضر شده و به دستور كارآگاهان به بررسي اموال مقتوله پرداختند تا اگر اشياي با ارزش مفقود شده اي يافتند آن را اعلام كنند. برادران مقتول پس از جستجوي اموال خواهر خود، از مفقود شدن گردنبند با ارزش خانوادگي كه ارثيه مادرشان بود به خواهرشان، خبر دادند.
كارآگاهان پس از شنيدن اظهارات برادران مقتوله به فرضيات زير دست يافتند.
فرضيه اول : اينكه قاتل يا قاتلان پس از درگيري به خاطر رد گم كردن، گردنبند را سرقت كرده اند. فرضيه دوم: قاتل يا قاتلان با اطلاع از وجود گردنبند به عنوان ميهمان وارد خانه شده و پس از به قتل رساندن صاحبخانه گردنبند خانوادگي او را به سرقت برده اند.
پس از تحقيقات اوليه و بررسي جسد ومحل جنايت به دستور بازپرس ويژه قتل، جسد براي تشخيص علت اصلي مرگ به پزشكي قانوني منتقل شد.

تصور كن نيمه هاي شب وقتي تازه به خواب رفتي با صداي مرموزي از خواب بيدار بشوي و بفهمي كه سارقي در منزل تو مشغول حرفه شريف! خويش است.
حتما در ابتدا ترس به سراغ تو مي آيد اما چه مي كني؟ خودت را به خواب مي زني تا از گزند جاني او درامان بماني؟ چيزي بر مي داري و به طرف او حمله مي كني؟ اما فكر كنم اگر به ۱۱۰ زنگ بزني و اطلاع بدهي از همه راه ها بهتر باشد. حالا خبري بخوانيد از كسي كه بهترين راه را انتخاب كرد.
باند سرقت از منزل، در غرب تهران شناسايي و منهدم شد. ماجرا از اين قرار بود كه در نيمه هاي شب طي تماسي به مركز پليس ۱۱۰ اطلاع داده شد كه ۵ نفر سارق، در خانه اي حوالي خيابان آزادي مشغول دزدي هستند. بعد از چند دقيقه ماموران از راه مي رسند و با كمك صاحبخانه دزدان را دستگير مي كنند. بد نيست بدانيد كه بعد از دستگيري اين ۵ سارق ماموران توانستند ۱۱ نفر ديگر را دستگير كنند. اين ۱۶ نفر به ۳۵ مورد سرقت اعتراف كردند. نكته جالب ديگر اين است كه ماموران توانستند دو نفر از مال خرها را شناسايي كنند. اميدواريم شما هم اگر روزي خداي نكرده دزدي را در منزل خود ديديد بهترين راه را انتخاب كنيد.

زن و شوهر جواني پس از شكايت برادر شوهر از آنان به اتهام دزدي دستگير شدند.
شاكي (داود۴۷، ساله) بعد از بازگشت از خارج كشور با مشاهده وضعيت خانواده خويش از برادر خود و همسر وي شكايت مي كند.
براساس اظهارات شاكي زماني كه وي براي كار از كشور خارج مي شود، خانواده وي زندگي راحت و مناسبي داشتند. برادرش فردي ورزشكار بوده و پدر ومادرش هم كاملا سالم و تندرست بوده اند. اما پس از خروج وي از كشور در مدتي كه از خانواده دور بوده زن برادرش زندگي خانواده وي را از هم پاشيده است.
بتول (متهم) پس از دستگيري توسط ماموران در حالي كه دختر ۵/۲ ساله اش همراهش است، از كلانتري فرار مي كند اما دوباره دستگير مي شود.
شاكي ادعا مي كند اين زن در غيبت وي، برادرش را معتاد كرده و پدر و مادرش را بارها مورد ضرب و شتم و آزار و اذيت قرار داده است.
دخالت هاي وي در زندگي خواهران شاكي نيز باعث از هم پاشيدگي زندگي آنان شده است.
وي در ادامه مي گويد: «اين زن به دختر كوچكش حرف هاي ركيك ياد مي دهد. تا به حال سه بار قصد فروش بچه را داشته است، افراد خلافكار و معتاد را به منزل مي آورد و با آنان مراوده و رفت وآمد دارد. من مي  خواهم اين بچه را نجات دهم.»
بتول سال گذشته، شش ماه را به همراه زهراي دو سال و نيمه در زندان سپري كرده. وي پس از آزادي ، وسايل منزل خانواده همسرش را سرقت مي كند. اما پس از شكايت برادر شوهر خويش به همراه همسرش دستگير مي شوند.
پرونده اين شكايت اكنون در دست بررسي است و هنوز حكم نهايي صادر نشده است.
منتها سرنوشت زهراي كوچك از همه مهمتر است. وقتي از دادگاه خارج مي شوند، با زبان كودكانه اش مي گويد: مامان دوباره داريم مي ريم زندان!

زن جواني به خاطر اينكه همسرش قصد داشت با زور و با خوراندن سموم مختلف به او باعث سقط جنين ۴ ماهه اش شود به دادسراي خانواده رفت و دادخواست طلاق داد.
«معصومه. م» ۲۷ ساله به همراه هوويش به دادسراي خانواده آمده بود. او به بازپرس پرونده اش گفت: چهار سال پيش به اصرار خانواده ام با مردي كه ۱۵ سال از من بزرگتر بود ازدواج كردم. او يك سال بعد از ازدواجمان به اين خاطر كه فكر مي  كرد من نمي  توانم صاحب بچه شوم دوباره ازدواج كرد.
چند ماه بعد از ازدواجش متوجه شدم كه باردار هستم.
اين موضوع باعث شد كه همسرم مرا كتك بزند.
چند ماه پيش وقتي شوهرم فهميد كه باردار هستم مرا طلاق داد، اما بعداز يك ماه مجددا به اصرار او با هم ازدواج كرديم. او چند بار با همكاري مادر و برادرش قصد داشت به من سم بخوراند تا جنينم سقط شود.
اين زن علت درخواست طلاقش را نداشتن امنيت جاني در خانه اش ذكر كرد.

جسد مرد ۳۵ ساله اي كه با تفنگ شكاري دو لول دست به خودكشي زده بود، توسط داماد خانواده همسرش كشف شد.
«علي.م» براي تاسيس يك شركت، حدود ۱۰۰ ميليون تومان از دوستانش قرض گرفت، اما پس از يك سال ورشكسته شد و به خاطر فشار طلبكارها دست به خودكشي زد. شب حادثه «علي»، همسر و فرزندانش را به منزل پدر خانمش برد و پس از شام به تنهايي به منزل برگشت. او با همسرش قرار گذاشت تا روز بعد به دنبالش برود و او را به خانه بياورد.
«رويا» همسر علي تا غروب روز بعد منتظر او ماند اما از شوهرش خبري نشد. «علي» حتي جواب تلفن ها را هم نمي داد و اين موضوع بيشتر نگراني رويا را تشديد مي كرد.
داماد خانواده براي اطلاع از وضعيت علي به منزل او رفت و با جنازه غرق در خون او روبه رو شد.
علي قبل از خودكشي در نامه اي به همسرش نوشته بود تحمل نگاه هاي تحقيرآميز و ترحم برانگيز ديگران را ندارم. مي دانم با اين كار ، تو و بچه هايم به دردسر بزرگي مي افتيد، اما هر چه فكر كردم فقط به اين نتيجه رسيدم كه مرگ تنها راهي است كه كمكم مي كند.
علي تفنگ شكاري دولولش را برداشت و روي گلويش گذاشت و شليك كرد.
با تماس داماد خانواده با پليس ۱۱۰ ماموران در محل حاضر شدند.

يك كارگر افغاني در هنگام كندن چاه منزلي در خيابان ۱۷ شهريور تهران به درون آن سقوط كرد و جان خود را از دست داد.
اين كارگر افغاني در حالي كه مشغول كندن چاه منزلي در خيابان ۱۷ شهريور تهران بود، دچار گاز گرفتگي شد و با سقوط در چاه، فوت كرد.
امدادگران آتش نشاني پس از اطلاع از سقوط كارگر افغاني به چاه در محل حاضر شدند و جسد بي  جان او را از چاه بيرون كشيدند.

در تصادفي كه بين يك دستگاه موتور سيكلت با عابر پياده در شهرستان كرمان رخ داد، ترك نشين موتورسيكلت جان خود را از دست داد.
در اين تصادف راكب، سرنشين و عابر پياده به شدت مجروح شدند و هر سه نفر با كمك مردم به بيمارستان انتقال پيدا كردند.
«گلي- ج» همسر موتورسوار به علت شدت جراحات در حين انتقال به بيمارستان جان خود را از دست داد.

ببرخواران 
دو كشاورز چيني به اتهام خوردن يك ببر ناياب پس از آن كه اين حيوان را در تله رها كرده بودند تا بميرد، به ۹ سال حبس محكوم شدند.
يك دادگاه در شمال شرقي ايالت هيلونگ جيانگ چين، اين دو كشاورز را به دليل كشتن گونه هاي نادر حيوانات خطرناك محكوم كرد.
اين دو كشاورز، ببر را در تله اي در يكي از كوه هاي اين منطقه يافته بودند، اما موضوع را به مقامات گزارش نداده بودند. آنها كه ببر را به حال خود رها كرده بودند تا بميرد، شش روز بعد برگشتند و آن را به خانه برده و خوردند.
آنها مي  دانستند فروش ببر جرم است، اما گفتند خوردن گوشت يك ببر مرده نقض قانون نيست.
نقاشي باارزش 
خبر جالبي بخوانيد از يك نقاشي. ريدراسن اهل نرو ژ ۲۳ ساله يك نقاشي را مي  خرد فقط و فقط به خاطر اينكه از طرح آن خوشش آمده بود و مي خواست خودش آن را طراحي كند.
چند روز قبل هنگامي كه او ملاقاتي داشت با يك نقاش آمريكايي متوجه شد كه اين نقاشي متعلق به ۴۰۰ سال قبل است و ارزش آن حداقل ۳۵ ميليون پوند است. نقاش آمريكايي مي  گويد كه نقاشي، كپي اثر مشهور فلورا است كه توسط نقاش مشهور ايتاليايي تيزيان طراحي شده. تيزيان در سال هاي ۱۴۸۸ تا ۱۵۷۶ زندگي مي  كرده و اين اثر احتمالا مابين سال هاي ۱۵۱۵ تا ۱۵۲۰ كشيده شده است.
آزمايش هاي اوليه برروي اين اثر ادعاي نقاش آمريكايي را به اثبات رسانده و تحقيقات همچنان بر روي اين اثر ارزشمند ادامه دارد.
سوخت...
سيب زميني باز هم در آمريكا حادثه آفريد. در كانزاس سيتي مردي هوس نوش جان كردن سيب زميني آب پز مي  كند. يك قابلمه را پر از آب مي  كند و روي اجاق گاز مي  گذارد و سيب زميني را نيز داخل آن مي  اندازد. چند دقيقه بعد هنگامي كه خواست سيب زميني را از قابلمه بردارد آب جوش بر روي او ريخت و اين مرد بيچاره را راهي بيمارستان كرد. بايد خدمتان عرض كنم كه اين مرد بيچاره دچار سوختگي شديدي از قسمت پاي چپ شده و چندين عصب پاي او نيز به شدت تخريب شده است.
اين مرد به سرعت و توسط ماشين شخصي خودش به بيمارستان رفته و پزشك معالج وي  مي  گويد واقعا عجيب است كه او توانسته با اين درد تا اينجا بيايد.
بازگشت زنداني 
خبري بخوانيد از فرار يك زنداني از يك زندان در استراليا.
اين مرد شبانه از ديوار زندان بالا مي  رود، سوار تاكسي مي  شود، به ميهماني دوستش مي  رود، مواد مخدر مي خرد و قبل از طلوع آفتاب به زندان برمي گردد. سنسور ديوارهاي زندان دو ماه قبل، از كار افتاده بود و مسوول زندان بايد مبلغ ۳۰ هزار پوند براي تعمير آن مي  پرداخت كه اين كار را انجام نداده بود. مسوول زندان مي گويد:يكي از ماموران مسوول نگهباني از آن قسمت است تا اتفاقي نيفتد ولي هر شب محل را ترك كرده و زندانيان را بدون مراقب رها مي  كند. زنداني پس از اعتراف به فرار از زندان و خريد موادمخدر از خيابان به عنوان متهم بايد به دادگاه برود. رئيس زندان به خاطر اين سهل انگاري عذرخواهي كرد اما براي توجيه اشتباه خود گفت: در فضاي باز و محيط آزاد، چنين اتفاقاتي قابل پيش بيني است. اينجا محل اعتماد به يكديگر است!
بزرگترين سرقت روماني 
مقامات امنيتي روماني بزرگترين سارق تاريخ اين كشور را دستگير كردند. اين دزد مبلغ ۶/۱ ميليون پوند را از شعبه هاي مختلف بانك در روماني سرقت كرده بود.
سارق ۳۰ ساله هنگامي دستگير شد كه همدستش براي خريد پاكت سيگار از ماشين پياده شد و پليس به محض مشاهده خودرو، آنها را دستگير كرد. پس از دستگيري سارق،مبلغ دزديده شده توسط پليس به شعبه مركزي بانك در بخارست تحويل داده شد. مقامات كشور روماني پس از بازداشت اين سارق گفتند كه در طول تاريخ اين كشور چنين سرقت بزرگي سابقه نداشته است.

درگيري در خوي 
از خوي خبر مي رسد كه بر اثر تيراندازي و درگيري ميان چند نفر قاچاقچي انسان با نيروي انتظامي در جاده فرعي ايواوغلي اين شهرستان، دو نفر كشته و سه نفر ديگر زخمي شده اند. يكي از كاركنان پزشكي قانوني اين شهرستان كه نخواسته نامش فاش شود در اين باره گفته است: «اين ماجرا وقتي اتفاق افتاد كه يك دستگاه وانت نيسان كه اقدام به قاچاق انسان مي كرد به ايست بازرسي ماموران نيروي انتظامي توجهي نكرد و قصد داشت از چنگ آنها بگريزد.» كشته شدگان اين حادثه عبارتند از «اميد.ل» راننده وانت و «وينودكمار» كه يك تبعه هندوستان است و سه نفر ديگر هم به شدت زخمي شدند. مسير ايواوغلي يكي از پرترددترين مسيرهاي قاچاقچيان انسان است كه اغلب كساني كه مي خواهند به طور قاچاق به تركيه بروند را از اين مسير مي گذرانند.
پيري و هزار مصيبت 
مواظب باشيد وقتي براي خريد بيرون مي رويد سر به سر فروشنده ها نگذاريد. چون ممكن است شما هم كتك بخوريد. تعجب نكنيد اين اتفاق در شهر خودمان افتاده است. پيرزني كه براي خريد ميوه به مغازه محله شان رفته بود، بعد از بحث و نزاع بر سر قيمت ميوه مورد ضرب و شتم صاحب مغازه قرار مي گيرد. فروشنده كه جواني ۲۵ ساله به نام (علي.م) بوده پس از چند دقيقه درگيري لفظي كنترل خود را از دست مي دهد و با حمله به پيرزن نگون بخت چشم وچال وي را كبود مي كند. بعد از اين اتفاق و در پي شكايت مشتري، جوان ميوه فروش دستگير شده و تحويل مقامات مسوول داده مي شود. اينجاست كه مي گويند وقتي خربزه مي خوري بايد پاي لرزش هم بنشيني. جوان نامبرده هم اكنون در زندان، عواقب عصبي بودن خود را مي گذراند.
تاكسيدرميست را گرفتند
باز هم از شهرستان خوي يك خبر برايتان داريم. در اين شهرستان كسي را دستگير كرده اند كه بيش از ۳۵۰ قطعه انواع پرنده شكاري و حيوانات در حال انقراض از او كشف شده است. كشف اين لاشه هاي پرندگان نادر و حيوانات وحشي با پيگيري اداره محيط زيست خوي و هماهنگي دادگستري اين شهرستان و هوشياري ماموران انتظامي خوي در جريان بازديد از محل كار اين فرد صورت گرفته است. اين فرد لاشه پرندگان و حيوانات را به منظور خشك كردن «تاكسيدرمي» و فروش و سودجويي در داخل يك دستگاه فريزر بستني نگهداري مي كرد. اين فرد هم اكنون دستگير شده و با قرار قانوني در زندان به سر مي برد. بد نيست بدانيد در حين دستگيري، از محل كار اين فرد يك قطعه پرنده بالابان زنده نيز به دست آمده است.
ربات هاي الكترونيك در آتش 
يكبار ديگر عدم رعايت نكات ايمني خسارات سنگيني بر جاي گذاشت. انبار وابسته به دانشگاه صنعتي شريف، به علت رعايت نكردن نكات اميني در آتش سوخت.
اين انبار واقع در زيرزمين شركت سازمان گسترش تحقيقات صنعتي در اثر بي احتياطي به هنگام جوشكاري در مجاورت مواد قابل اشتعال دچار حريق شد.
اين انبار محل نگهداري لوازم الكترونيك، شيرآلات صنعتي و ربات هاي الكترونيكي بوده است و هنگام عمليات جوش جرقه هاي ناشي از اين عمل، انبار را به آتش كشيده است و خسارات زيادي وارد كرده است.
اين آتش سوزي هيچ كشته و مجروحي نداشته است.
چاي سوزان
اميدوارم هيچ وقت خدا نصيب نكند كه چاي سوخته بخوريد چون واقعا بدمزه است. حالا اگر به دنبال جواب اين سوال مي گرديد كه اين موضوع چه ربطي به صفحه ما دارد اين خبر را بخوانيد.
كارخانه چاي سازي سيلكو در روستاي لك پشتن، چهارشنبه طعمه حريق شد.
در اين آتش سوزي كه دليل آن را اتصال سيم هاي برق اعلام كردند، ۱۴ تن چاي از بين رفت. خوشبختانه اين آتش سوزي خسارت جاني درپي نداشت اما بد نيست بدانيد كه با سوختن اين ۱۴تن، ۳۰۰ ميليون ريال خسارت مالي برجا ماند.