اديب وحداني
مردم دنيا والت ديسني را بهتر از ريگان مي شناسند و حتي اگر آنطور كه شايعه شده ، عكس رئيس جمهوري سابق آمريكا روي سكه ها هم ضرب شود، باز مثل بچه هاي الان كه شير شاه را بهتر از بوش پدر مي شناسند و بچه هاي چندين سال پيش كه ميكي  ماوس را بهتر از روزولت مي شناختند، در آينده هم شخصيت هاي ديسني شناخته شده تراز كابوي قديمي و سياستمدار كهنه آمريكايي خواهند بود. حتي اگر بازهم چند كارتون مثل شرك توليد شود و بيايند مدير توليد سابق ديسني را به كار گيرند تا به جاي آدم هاي خوشگل و جذاب و تو دل بروي كارتوني، موجودات زشت را مطرح كند و حيوان قهرمان قصه اش به جاي شير يا پري، مثلا يك كره خر باشد و اژدهاي قصه هم باز بيايد عاشق همين كره خر شود و هزار شوخي ديگر با هزاران نماد مهم روايت هاي ديسني شود، باز اين شركت باتوجه به شبكه پخش كارآمد خود، مي تواند بازارها را تسخير كند و البته گه گداري هم تقاص اين توانش را پس بدهد. از اين تقاص ها مي توان به خبر جديد فايننشال تايمز اشاره كرد كه چندان هم بهت برانگيز نيست و در قواعد كپي رايت بين المللي نسبتا جا هم افتاده است. آهنگ «شير امشب مي خوابد» را آنهايي كه «شيرشاه» را ديده اند به احتمال زياد شنيده اند. شركت ديسني معتقد است اين آهنگ كه با اكران همان فيلم، بسيار مشهور شد و فروش فوق العاده اي پيدا كرد جزو آهنگ هاي بومي - محلي آفريقا به شمار مي آيد كه طبق يكي از ۱۲۰ قرارداد مفصل ديسني با شركت هاي ضبط و پخش موسيقي در آفريقا ، به اين شركت واگذار شده است. اوون دين كه يك وكيل متخصص در امور مرتبط با كپي رايت است مدعي شده كه اين آهنگ نوشته فردي به اسم سالومون ليندا است كه آن را در سال ۱۹۳۹نوشت و ضبط كرد و آن را به زبان آفريقاي جنوبي، ميوپ به معني «شير » ناميد. اين آهنگ ۱۰ سال بعد از ساخته شدن توسط پيت سيگر بازخواني شد و فروش خوبي پيدا كرد و اجراهاي ديگر از اين آهنگ ( كه در گذر زمان اسم هاي متعدد ديگري هم پيدا كرد) با استقبال خوبي از طرف مردم مواجه شد و فروش هاي خوبي را هم باقي گذاشت، اما سالومون ليندا در عين بي پولي و در اوج فقر در گذشته بود و طرفي از ساخته پرفروشش نبست. اوون دين مي گويد:«من هيچ دشمني خاصي با والت ديسني ندارم،  اما اين هم غير منصفانه و هم غير قانوني است كه والت ديسني از محل فروش فقط همين يك آهنگ حدود ۱۵ ميليون دلار سود كند و دختران سالومون ليندا در يك رستوران پيشخدمت باشند و با كار سخت و رنج و مشقت فراوان بتوانند زندگي شان را به زحمت اداره كنند.»
اما به رغم همه اين اتفاقات، موسسه ديسني به كارش كماكان ادامه مي دهد و براي مثال به يك مدير جديدش به اسم جورج ميچل سالانه ۵۰۰ هزار دلار پرداخت مي كند تا بتواند جلوه شر كت را پيش روي مخاطبان و به خصوص سهامداران اين شركت حفظ كند. جورج ميچل كه يك سناتور باز نشسته و از فعالان صلح طلب است قرار است نمادي براي تغييرات جدي شركت ديسني باشد. البته اگر ديسني را دوست نداريد، خوشحال نشويد و اگردوستش داريد هم نيازي به نگراني نيست، چرا كه نتيجه تغييرات در ديسني در نهايت خيلي جدي خواهد بود، اما فعلا خبري از تغيير جهت گيري شركت در توليدات يا حتي پخش آثار (كه در ظاهر به مخاطب ها ربط دارد) نيست. در واقع ساختارهاي دروني شركت و نحوه پرداخت سود به سهامداران و چگونگي پرداخت پول به مديران ديسني از اين به بعد در حال تغيير خواهد بود كه ربط چنداني به ما و صفحه خبرسازان ندارد، گرچه در نهايت مديريت است كه در كيفيت كار تاثير مي كند و با تغيير روش پول دادن حتما مديريت ها و به نحوي نامحسوس و زير پوستي، كار ها هم متفاوت خواهد شد، اما توضيح ماوقع زمان مي خواهد و جايش  در صفحه اقتصادي روزنامه هاست يا البته در صفحه هاي عادي فايننشال تايمز.

لارنس اس.راكفلر، پيشگام كاپيتاليسم و كسي كه ثروت خانوادگي اش را صرف صنعت هواپيماسازي و حفاظت از محيط زيست كرد، يازدهم جولاي (يكشنبه گذشته) در سن ۹۴ سالگي، در منزلش درنيويورك چشم از جهان فرو بست. وي از مدت ها پيش به فيبروز ريوي مبتلا بود.
لارنس راكفلر، عضو يكي از نخستين خانواده هاي صنعتي آ مريكا به شمار مي آمد. پدربزرگ او، جان دي راكفلر، شركت نفتي استاندار داويل را تاسيس كرد و زمينه سرازير شدن ميليون ها دلار را به جيب خانواده اش مهيا ساخت.
لارنس نيز به تبعيت از شم اقتصادي خانواده، گام در راه تجارت گذاشت و با ايده نويني چون هواپيماهاي شخصي و قايق هاي ورزشي، هم نام خود را در زمره شخصيت هاي مشهور طرفدارمحيط زيست گنجاند و هم صاحب نام ترين ميلياردر جهان شد. او با بهره گيري از خلاقيت و فكرهاي نوين، گستره فعاليت هاي تجاري خود را از كاليفرنيا تا جزاير ويرجين پهن كرد و به اين ترتيب، ميراث پدري را چند صد برابر افزايش داد. رابين وينكس در كتابي كه از زندگينامه لارنس راكفلر نوشت، خدمات او را در اواخر دهه ۵۰ و اوايل دهه ۶۰ به عنوان رئيس كميسيون بازيافت و بازسازي منابع خارجي آمريكا، نخستين تلاش ها در جهت تدوين و تنظيم قوانين حفاظت از محيط زيست عنوان كرده است.به اين ترتيب، مي توان وي را نخستين آمريكايي دانست كه براي حفاظت از محيط زيست، از دريچه قوانين مدني و حقوقي وارد عمل شد.
اما رمز موفقيت بي رقيب راكفلر در عرصه سودآوري مالي را مي توان رويكرد وي به حرفه هاي نويني چون «حمل و نقل هوايي» دانست. وي با هوشياري مثال زدني پي به ضرورت مسافرت هاي هوايي پس از جنگ جهاني اول برد و با سرمايه گذاري در اين بخش، بعدها به يكي از بزرگترين سهام داران خطوط هوايي دنيا تبديل شد. وي همچنين با همكاري يك مهندس و طراح هواپيما به نام جي.اس.مك دانل جونيور، شركت مك دانل ايركرافت را تاسيس كرد كه به زودي، به عنوان يكي از مهم ترين شركت هاي طرف قرارداد ارتش براي ساخت هواپيما در جنگ جهاني دوم شناخته شد. راكفلر پس از جنگ، از حضورش در شركت مك دانل كاست و بيشتر روي قطعات موتوري هواپيما تمركز كرد. در اواخر دهه ۶۰، به عنوان يكي از شركاي اصلي براي تاسيس شركت”Venrock Associates” سرمايه گذاري كرد. اين شركت، در حقيقت خاستگاه نخستين شركت هاي كامپيوتري اينتل و اپل بود.
لارنس اسپلمن راكفلر، اهل نيويورك، چهارمين فرزند جان دي راكفلر جونيور و سومين پسر خانواده بود. پدربزرگ لارنس در غرب آمريكا چند پارك ملي وسيع از جمله Grand Teton را تاسيس كرده بود. لارنس هميشه پدر را در سفرهايش به اين مناطق همراهي مي كرد. او پس از فارغ التحصيلي در رشته فلسفه از دانشگاه پرينستون (سال ۱۹۳۲) جذب دانشگاه هاروارد شد تا حقوق بخواند. مدتي بعد بخشي از سهام  پدرش در بورس نيويورك را ارث برد. پس از جنگ جهاني دوم به رياست كمپاني برادران راكفلر نشست. اين كمپاني، در حقيقت يك موسسه تحقيقاتي و سرمايه گذاري بود. بعدها بخشي از سرمايه خانوادگي را وقف دولت فدرال كرد و در سال ۱۹۵۶، ۵ هزار هكتار از جزاير ويرجين آمريكا را خريد و پارك ملي «ويرجين آيلندز» را تاسيس كرد.
در سال ۱۹۶۹، رئيس جمهوري وقت ايالات متحده، ليندون بي.جانسون نشان آزادي را كه بالاترين جايزه مدني آمريكا است به او اعطا كرد.
همسر لارنس، ماري فرنچ كه در سال ۱۹۳۴ با او ازدواج كرده بود، در سال ۱۹۹۷ درگذشت.
چهار برادر و خواهر لارنس نيز درگذشته اند و نوه او، جان.جي.راكفلر يك سناتور دموكرات در ويرجينياي غربي است.از لارنس راكفلر، ۴ فرزند، ۸ نوه و ۱۲ نتيجه در قيد حيات اند كه اگر كوچكترين بهره اي از شم اقتصادي خانواده راكفلر برده باشند، به يقين نسل بعدي سرمايه دارهاي خوش فكر جهان را تشكيل خواهند داد.
منبع: واشنگتن پست

فرهاد فرجاد
چه خبر از كرت راسل؟
مدت ها بود كه خبري از كرت راسل به گوش نمي رسيد. خب، فيلمسازهاي امروزي معتقدند تاريخ مصرف راسل هم مثل استالونه منقضي شده، ولي پسر جوان سال هاي دور هاليوود، گويا خيال دارد ثابت كند هنوز هست.
جالب اينكه پروژه جديد كرت راسل، نشاني از بزن و درروهاي هميشگي او ندارد. خيالباف، عنوان درامي خانوادگي است كه حضور راسل در آن قطعي شده. داستان اين فيلم به روابط ميان يك پدر و پسر مي پردازد. راستي مي دانيد چه كسي كانديداي بازي در نقش پسر شده است؟ پاسخ اين است؛ پسر ۱۱ ساله كرت راسل.

كارلو دي پالما درگذشت 
كارلو دي پالما، فيلمبردار صاحب نام ايتاليايي، جمعه گذشته در رم و در سن ۷۹ سالگي درگذشت. وي كه سال ها با فيلمسازاني چون وودي آلن، ميكل آنجلوآنتونيوني و چند كارگردان سينماي كمدي ايتاليا كار كرده بود بيشتر شهرت خود را از رهاورد استفاده بديع و خلاقانه از نور و رنگ و سايه در فيلم ها به دست آورده بود.دي پالما از دهه ۴۰ پا به عرصه سينما گذاشت و طي دهه ۶۰ و ۷۰ روي فيلم هاي مطرح كمدي ايتاليا كار كرد. همكاري او با وودي آلن از سال ۱۹۸۶ در فيلم «هانا و خواهرانش» آغاز شد و تا ۱۰ سال در قالب بيش از ۱۰ فيلم ديگر ادامه يافت. آخرين همكاري دي پالما با آلن به فيلم Deconstructing Harry در سال ۹۷ باز مي گردد.