ما و اين بيماري آشنا
تب آسيايي فوتبال
تعارف كه نداريم. جام ملت هاي آسيا از نظر كيفيت و اعتبار قابل مقايسه با جام ملت هاي اروپا ، آمريكاي جنوبي يا حتي آفريقا هم نيست. با اين حال ما در آسيا
و البته ايران زندگي مي كنيم
|
|
رضا محدث
قرار است شهر خلوت شود. گوش كنيد؛ صداي ايران، ايران مي آيد. دروغ چرا؟
داشتيم فكر مي كرديم امروز كه شنبه است، مطلب ورزشي صفحه را به موضوعي اختصاص بدهيم كه امتداد تفكرمان به توپ چرمي رسيد. سوت آغاز رقابت هاي جام ملت هاي آسيا ، همين ديروز به صدا درآمده، بازي شروع شده.
حرص و حسرت
ما نگرانيم. چي نگران بازي هاي تيم ملي ؟ البته سوال خوبي كرديد، اما گذشته از اين ما نگراني بزرگتري هم داريم، ما نگران قلب حساس شما هستيم، همين شما كه حالا با دقت مطلبي در مورد جام ملت هاي آسيا را مي خوانيد.
تعارف كه نداريم. جام ملت هاي آسيا از نظر كيفيت و اعتبار قابل مقايسه با جام ملت هاي اروپا ، آمريكاي جنوبي يا حتي آفريقا هم نيست. با اين حال ما در آسيا و البته ايران زندگي مي كنيم. به ما چه كه ديويد بكام، لوئيس فيگو و زين الدين زيدان حالا دوران استراحت را پشت سر مي گذارند و احتمالا هرگز هم نگاهي به آنچه در فوتبال آسيا مي گذرد، نمي اندازند. ما ايراني هستيم و همين رقابت هاي به ظاهر كم اهميت، براي ما مهمترين مسابقه هاي جهان است اين است كه مي نويسيم مراقب قلبتان باشيد!
ما نه ورزشكاريم كه نكات فني را گوشزد كنيم و نه پزشك كه توصيه اي براي سلامتي شما ارايه بدهيم. اما تا جايي كه يادمان مي آيد، هر بار كه ايران مسابقه اي حساس را پشت سر مي گذارد، چند سكته قلبي گزارش مي شود. آقاي عزيز، خانم محترم، باور كنيد ما عرق ملي شما را از صميم قلب باور داريم. با اين حال فوتبال كه آخر دنيا نيست. جام ملت ها نشد، بازي هاي آسيايي را مي بريم، اگر هم نشد، جام جهاني كه هست!
خلاصه وظيفه ما اين است كه برايتان بنويسيم، اگر قهرمان شديم زياد ذوق زده نشويد و اگر هم زبانمان لال، شكست خورديم، ماتم نگيريد. فوتبال ادامه دارد، درست مثل زندگي.
روي اعصاب خانم ها
شما و چند نفر ديگر داخل اتاق پذيرايي، مقابل تلويزيون نشسته ايد و تخمه مي شكنيد كه زمزه اي از اتاق بغل به گوش مي رسد: «تا حالا كه سر كار بودي. حالا هم كه آمده اي خانه، دوستانت را با خودت آوردي و بچه ها را تحويل نمي گيري» اين ديالوگي آشناست كه حتما يا با گوش هاي خودتان، به شكل مستقيم شنيده ايد يا اينكه كمي پس از تماشاي مسابقه فوتبال در خانه يك دوست ديگر، برايتان تعريف كرده.
دلمان مي خواهد حق را به خانم ها بدهيم اما راستش نمي توانيم. دليل اش ساده است؛ ما هم مردهستيم و عاشق تماشاي فوتبال با دوستان.
اگر شما كه اين مطلب را بر حسب تصادف مي خوانيد يا يك خانم ضدفوتبال هستيد، لطفا قبل از استفاده از اين صفحه براي پاك كردن شيشه، آخرين حرف هاي ما را هم بخوانيد. شما كه اين همه داخل خانه زحمت مي كشيد و با كمبودها مي سازيد، اين چند روز را هم تحمل كنيد. عمر فوتبال چندان طولاني نيست. اگر چند روز همسرتان را همراه با دوستانش تحمل كنيد، روزهاي كش دار بدون فوتبال از راه مي رسد. اين چند خط آخر را آقايان هم بخوانند و استفاده از زبان خوش را براي حفظ آرامش در خانه هنگام برگزاري جام ملت هاي آسيا فراموش نكنند. زبان خوش معجزه مي كند!
فوتبال در محل كار
از اين حرف ها كه بگذريم، حتما مي دانيد كه بازي هاي ايران در ساعاتي از روز انجام مي شود كه خيلي ها هم سر كار هستند. براي جام اروپا نوشتيم كه اين روزها همه دير از خواب پا مي شوند و دير به محل كارشان مي رسند. حقيقتا هم همينطور بود. چهره خسته كساني كه شب را بيدار نشسته بودند و مسابقات را ديده بودند، كاملا از افراد ديگر قابل تميز بود.
اين بار نمي دانيم چه بگوييم. بايد فكر كنيم شايد بيماري هاي ناگهاني در حين كار به سراغ فوتبال دوستان بيايد تا آنها به اين بهانه كه شده محل كار را ترك كنند و به موقع به مسابقه فوتبال برسند. فكر مي كنيد چند بار مي توانيد از اين روش براي جيم زدن از محل كارتان استفاده كنيد؟ خوب كه فكر كنيد، مي بينيد راه هاي ديگري هم براي اين كار وجود دارد كه ما به علت بدآموزي به آنها نمي پردازيم. شايد هم با استفاده ازراديو بتوانيد مسابقات را در همان محل كارتان دنبال كنيد يا اينكه ممكن است روساي شما بسيار به شما علاقه مند باشند و براي شما تلويزيوني در نظر گرفته باشند تا شما بدون فشار آوردن به مغزتان (براي پيدا كردن راهي كه بتوانيد جيم شويد) و همينطور دروغ گفتن، بنشينيد و مسابقات را تماشا كنيد. آخرين توصيه اينكه فراموش نكنيد فوتبال تمام مي شود و شما مي مانيد و رئيس اداره.
جشن ملي
يادش به خير. چه دوراني داشتيم. خيابان ها شلوغ بود، چراغ ها تا نيمه شب روشن، صداي بوق مي آمد و شادي از سر و كول شهر بالا مي رفت. نه، دوست عزيز ياد دوران بچگي و ذوق زدگي بابت عروسي دخترخاله، پسر دايي، عمو و عمه و ... نيفتاديم. ما از شادي هايي حرف مي زنيم كه فوتبال به شهر مي آورد. يادمان مي آيد وقتي آمريكا را در جام جهاني ۹۸ برديم، تهران تا صبح نخوابيد. پيش از آن گل خداداد و شكست استراليا در ملبورن هم برايمان تبديل به يك جشن ملي شد. بعد در دور مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۲ هم شكست عربستان عالمي داشت. اين خوشي هاي بعد از فوتبال آنقدر دلچسب بود كه حتي پس از پيروزي خفيف مقابل تايلند -در تهران و در رقابت هاي مقدماتي جام جهاني ۲۰۰۲ - تقريبا بي بهانه به خيابان ريختيم و چند ساعت شبيه به آدم هايي كه تيمشان قهرمان جهان (!) شده خوشحالي كرديم. به هر حال روزها گذشت و بحرين به ما آموخت كه بايد با جنبه باشيم. حالا ديگر بابت پيروزي هاي كوچك به خيابان نمي ريزيم. اول مطلب نوشتيم شهر خلوت مي شود، اما اين فقط مربوط به زمان انجام مسابقه هاي ايران است. بعد از بازي، شهر شكل ديگري دارد. دلمان براي شادي هاي بعد از فوتبال خيلي تنگ شده. ما براي شركت در جشن ملي آماده ايم. براي قهرماني ايران دعا كنيد.
|