شنبه ۳ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۴۶
۶۵سالگي انبار آذوقه طهران
تولدت مبارك سيلو!
سيلوي طهران داراي يك مقام جهاني بود. به لحاظ بزرگي پروژه، سر و صدايش تا آن سوي آب ها نيز رسيد. اين ساختمان به دو بخش بزرگ تقسيم شد. يكي بخش انبار سيلو و ديگري قسمت آسياب 
ايمان مهدي زاده
011907.jpg
بنا هنوز محكم سر جايش ايستاده. كاميون ها از سر شب مي آيند، صف مي كشند، بارگيري مي كنند و مي روند.
بالاخره سيلوي طهران روز اول مرداد، چله تابستان افتتاح شد. اين بنا كه شصت و پنجمين تابستان را طي مي  كند، امسال نيز پس از درو محصول، دوباره پر مي  شود
براي پاك كردن گندم سه دستگاه به شكل صافي عمل مي كند. ابتدا مواد خارجي نباتي را از آن جدا مي كنند. سپس مواد خارجي معدني و پس از آن گندم از مواد خارجي فلزي زدوده مي شود

من گرسنه هستم. لنگ روزي يك قطعه نان براي عهد و عيالمم. از روزگاري دور مي  آيم. چيزي حدود هفتاد و اندي سال پيش. مي  دانيد براي چه نسل ما قدر بركت خدا را مي  داند و آن را در كيسه زباله نمي  ريزد؟ هي نگوييد اينها هم با اين اعتقاداتشان. شما تجربه نكرده ايد. روزهايي كه همه مردم به خاطر يك لقمه نان از سر وكول هم بالا مي  رفتند را نديده ايد.
آتش جنگ جهاني دوم مي خواست زبانه بكشد. اخبار سياسي جهان شده بود تيتر روزنامه هاي آن روزگاري كه پير مرد از آن سخن مي  راند. در همين گيرودار بود كه معضلي بزرگ از گوشه و كنار شهر، خودش را جلو چشم انداخت. وضع معيشتي مردم به شدت دچار نقصان شده بود. گرسنگي و فقر، چادر سياه و شومش را روي سر شهركشيده بود.
قبل از قحطي
در حياط خانه ها كه معمولا معروف بود به پنج دري، تنوري كنار مطبخ مي  ساختند و هر خانه اي براي خودش نان داشت. مردم بايد مي  رفتند گندم مي  خريدند و با آسياب هاي خانگي آردش مي  كردند. خمير مي  ساختند و نان مي  پختند. واضح است كه هر روز نمي  توانستند اين كار را انجام دهندو نان تازه بخورند. هرازگاهي خانم هاي همسايه طهراني دور هم جمع مي  شدند و نان گرم ازتنور در مي  آوردند ، ولي اين نان معمولا چند روزي در پارچه اي سفيد رنگ درمطبخ مي  ماند و براي هر وعده بخشي از آن را سر سفره مي  گذاشتند. اوضاع سياسي در هم ريخته بود و مملكت تا حدي اسير بلبشو و بي  نظمي شده بود. جمعيت باج گيرها، راهزن ها وگردنكشان رو به رشد بود و اينها همه سر آغازي مي  شد براي فصل فقر. مردمي كه يك قرن پيش ساكن طهران بودند بيشتر غذاهاي ناني تناول مي  كردند و برنج بايد از شمال مي  آمد و در صندوق  خانه ها نگهداري مي  شد.  مشكل بهداشتي هم نظير موش و بيد و... وجود داشت كه گهگاه ضررهاي اقتصادي به مردم بينوا و عاجز از مبارزه وارد مي كرد.
ايده سيلو
جنگ معمولا  سوغاتي با خود ندارد جز قحطي، گرسنگي، بيماري، آوارگي و ويراني.اغلب عوارض و پيامدهايش منحوس و ملال آور است. مسوولان به فكر افتادندتا از صنعت وتكنولوژي عقب نمانند و بيش از اين آثار آن جنگ لعنتي گريبان جامعه را نگيرد. راه اندازي يك سيلو، تنها راه حل موجود براي سر و سامان دادن به وضعيت غله در نظر گرفته شد.
در شهرهاي طهران ، اصفهان، كرمانشاه، اهواز، مشهد و شيراز، پايه هاي سيلو را بنا گذاشتند. حول وحوش سال ۱۳۱۵ بود. طبق برنامه از قبل اعلام شده ساخت هر كدام، يكي دو سال طول مي  كشيد. سيلوي طهران در سال ۱۳۱۸ به بهره برداري رسيد. از آن تاريخ به بعد گندم را مردم از دلالان و زارعان نمي  خريدند.
از اين پس آنان براي تهيه گندم به سيلو مي  رفتند و به اندازه قيمت تعيين شده پول مي  پرداختند و گندم مي  خريدند.
خشكسالي و قحطي اوضاع را قمر در عقرب كرده بود. كمبود بهداشت و تغذيه باقوت زيادي كمر مردم را زير بار زندگي مي  شكست. خالي بودن دست مردم ونبود غله هم آن را قوز بالا قوز كرده بود.
بالاخره سيلوي طهران روز اول مرداد، چله تابستان افتتاح شد. اين بنا كه شصت و پنجمين تابستان را طي مي  كند، امسال نيز پس از درو محصول، دوباره پر مي  شود. بنا هنوز محكم سرجايش ايستاده و كماكان قابل استفاده است. سيلوي طهران در بدو تولد از بزرگترين سيلوهاي دنيا به حساب مي  آمد.
اندازه هاي سيلو
سيلوي طهران حدود ۶۴ هزار تن گنجايش دارد. اين حجم گندم براي جمعيت ۸۰۰ هزار نفري طهران زياد هم بود. ولي كمبود گندم بسياري از سالن هاي آن را خالي و بلا استفاده گذاشته بود. كلنگ اين سيلو در مهر ماه ۶۸ سال پيش به زمين زده شده بود. در سال ۱۳۱۷ ساختمان تكميل شد و طرح را براي شهرهاي بزرگ فرستادند تا اجرا شود. در همان سال ماشين آلات صنعتي را از اروپا وارد كرده و درساختمان نصب كردند. روز افتتاحيه فرا رسيد، ۶۵ سال پيش مثل پريروز.
محل آن را نزديك شهر انتخاب كردند، چهار راه چيت سازي فعلي پايين  تر از ايستگاه راه آهن طهران. مسافت آنقدر بود كه مردم بتوانند با گاري هاي خطي مسير بازار - سيلو يا راه آهن - سيلو را بروند و براي خانه شان گندم بخرند.
ولي معمولا غله به ويژه گندم به صورت عمده پخش مي  شد. با روند فقر، گندم ونان كوپني شد. البته قبل از جيره بندي، نان به روش هاي ديگري هم فروخته ومصرف مي  شد. برخي روش سيلو را پيش گرفته بودند.
دوره گردهاي آن دوره كه سفره نان بر دوش مي  گذاشتند و در تابستان گرم كوچه ها را از زير پاشنه گالش هايشان درمي كردند و مردمي كه نمي  توانستند خودشان در منزل نان بپزند، چشم به راه آنها بودند تا ناني بر سفره شان بگذارند. براي پخت نان بايد هيزم و سوخت درتنور مي  ريختند و وقتي حرارت، زغال را گداخته و سرخ مي  كرد نان را به تنور گرم مي چسباندند. از همان اوايل پخت نان بود كه ضرب المثل «تا تنور گرم است بايد نان را چسباند»، باب شد. تهيه سوخت چندان ساده و راحت نبود -البته اين ضرب المثل خيلي كهنه تر از روايت مورد بحث است - روش ديگر فروش نان، باب شدن مغازه هايي بود به نام نانوايي. قبل از اينكه قاجارها تاج وتخت را تحويل پهلوي بدهند، اين شغل به اشتغال هاي جامعه اضافه شده بود. با اين همه نانواهايي كه به مردم نان مي رساندند، خودشان آب و نان درست و حسابي نداشتند. آن روزها، هنوز، وسايل ماشيني براي پخت نان اختراع نشده بود. براي همين اين شغل پرزحمت مراحل مختلفي داشت و چندنفر در هر دكان نانوايي به كار مشغول بودند.وقتي به صنف نانواها مي انديشم و بحران هاي اجتماعي، سياسي آن روزگار، آدم هاي رمان «شوهر آهوخانم» در ذهنم تصوير مي شود. ولي حقيقت اينجاست كه در هر نانوايي، شاطر، وردست، خليفه، چونه گير، خميرگير، بوته انداز، پادو، ترازودار و ميرزا مشغول بودند و همگي مخارج زندگي شان را از اين رهگذر تامين مي كردند.
مشخصات سيلو
زميني به مساحت ۱۹۰ هزار متر مربع براي محوطه سيلو در نظر گرفته بودند. پس از گذر ۶۵ سال هنوز كاميون ها به راحتي به اين محوطه وارد مي شوند. بارگيري مي كنند، بارشان را تخليه و به راحتي در محوطه سر و ته كرده و دور مي زنند به سوي شهرهايشان. بخشي از اين قطعه زمين بزرگ را براي انبار گندم، آسياب، مركز برق و تاسيسات آب، جدا كرده و پي ريزي كردند. در ۱۶ هزار متر مربع اين كار انجام مي شد. سيلوي طهران، نياز توابع اين ابرشهر را نيز برآورده مي كرد.
ارزش ريالي كه پس از تولد و افتتاحيه براي سيلو تخمين زدند ۵۷ ميليون و ۴۰۰ هزار ريال بود. در همان دوره اين مبلغ بسيار زيادي بود. از اين رو آن را يك پروژه بزرگ ملي قلمداد كردند و در روز افتتاحيه، بسياري از سران مملكتي و سفراي كشورهاي ديگر در مراسم شركت كردند. هزينه هايي كه در دل اين ثروت ملي جاي گرفت، اينگونه اعلام شد كه ۱۹ ميليون و ۳۰۰ هزار ريال صرف خريد و نصب ماشين آلات شده است. مابقي اين مبلغ كه حدود ۳۸ ميليون و اندي بود را صرف ساختمان انبار كردند.سيلوي طهران داراي يك مقام جهاني بود. به لحاظ بزرگي پروژه، سر و صدايش تا آن سوي آب ها نيز رسيد. اين ساختمان به دو بخش بزرگ تقسيم شد. يكي بخش انبار سيلو و ديگري قسمت آسياب.
تولد آسياب 
روز اول خردادماه سال ۱۳۱۹ آسياب سيلوي طهران به بهره برداري رسيد. وزارت دارايي متولي ساخت اين بناي عظيم بود. وزير دارايي براي اينكه در كابينه خودي نشان داده باشد، براي مراسم افتتاحيه از نخست وزير، رئيس مجلس شوراي ملي، وزيران و مديران كل وزارتخانه، دعوت كرد. آن روز براي نخستين بار آسياب در حضور ديگران مي چرخيد و آرد براي الك كردن تحويل مي داد.ساختمان سيلو را مهندسان شوروي ساختند. آنها از شركت اكسپرت استروي به ايران عازم شدند و بنا را به پايان رساندند. در مراسم افتتاحيه آسياب، آقاي فيليمنوف، سفير كبير اتحاد جماهير شوروي و الكسيوف نماينده بازرگاني روس ها نيز حضور داشتند.
مراسم افتتاحيه 
قبل از اجراي هر مراسمي، ميهمانان و مدعوين در يكي از عمارت هاي سيلو كه يكي از سالن هاي خالي بود، پذيرايي شدند. ساعت ۳۰:۱۶ لحظه موعود فرا رسيد. هزينه زيادي صرف اين پروژه شده بود. ميهمانان براي مشاهده آسياب به عمارت بزرگ وارد شدند و به وسيله بالابر به آخرين طبقه آسياب كه طبقه هفتم بود، رسيدند. مراحل هفت گانه آسياب در قاب چشمان مدعوين قرار گرفت. به هر بخشي كه وارد مي شدند، مهندساني كه مامور نصب ماشين ها بودند توضيحات لازم را به ايشان ارايه مي دادند.
اين دستگاه هاي جديد، از يك طرفشان گندم را داخل مي ريزند و بايد مراحل پاك شدن و شست وشو رويشان انجام شود. سپس ماشين هاي خشك كن گندم را خشك مي كند. اين عمل در بخش آسياب انجام مي شود. گندم آسياب شده را در مرحله سوم داخل كيسه مي ريزند.
براي پاك كردن گندم سه دستگاه به شكل صافي عمل مي كند. ابتدا مواد خارجي نباتي را از آن جدا مي كنند. سپس مواد خارجي معدني و پس از آن گندم از مواد خارجي فلزي زدوده مي شود.
گندم آماده آسياب و تبديل به آرد است. اين كار انجام مي شود. ولي اين پايان ماجرا نيست، تازه آرد به وسيله لوله هاي ديگري به بخش بالاي آسياب رفته، وارد دستگاه هاي بادزن و الك مي شود. در اين مرحله آرد به دو گوني جدا مي ريزد؛ آرد سبوس، آرد خالص. آرد بنا به نمرات مختلف دوباره و چند باره آسياب و الك مي شود. در نهايت آرد الك شده را به ميزان مساوي در كيسه ها ريخته و عرضه مي كنند.نمره بندي آرد، كاربري آن را تغيير مي دهد. شيريني، نان لواش، نان سنگك و...
روزي كه مقرر شد مسير گندم تا سفره از كانال سيلو شكل بگيرد، ۷۰ درصد به آرد اعلاي سنگكي اختصاص پيدا كرد و ۳۰ درصد بقيه اقسام براي امور ديگر. شايد اين خود آماري باشد براي پيدا كردن شكل تغذيه طهراني ها.

طهرانشهر
تهرانشهر
حوادث
خبرسازان
در شهر
درمانگاه
|  تهرانشهر  |  حوادث  |  خبرسازان   |  در شهر  |  درمانگاه  |  طهرانشهر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |