o قورباغه هاي پشمك
به گفته يك مقام آگاه در گنبد كاووس، مدتي است كه صيد قورباغه از رودخانه روستاي پشمك بخش مركزي گنبد كاووس زياد شده است. قورباغه هاي صيد شده را يك تبعه افغاني با حضور در روستا خريداري و بابت صيد هر كيلوگرم قورباغه چهار هزار ريال درآمد به جيب مي زند.
حالا يك نفر پيدا شده كه در روستاي اطراف گنبد كاووس براي مردم اشتغال ايجاد كرده آن وقت مسئولان محيط زيست راه افتاده اند و حسابي چغولي اين افغاني را مي كنند. خوب اگر اين صيد قورباغه متوقف شود چه كار درست و حسابي به مردم و جوانان اين روستا پيشنهاد مي كنيد؟
مزيت اين نوع اشتغال در اين است كه مردان دهكده با اطراق در كنار رودخانه ضمن گفت وگو درباره مسايل دهكده به صيد قورباغه هم مي پردازند و علاوه برآن در قبال قورباغه هاي چاق و چله صيد شده مبلغي هم دريافت مي كنند. خوب اگر مسئولان محيط زيست به اين كار افغاني كار آفرين خرده مي گيرند مي توانند در قبال آزاد سازي قورباغه ها مبلغي به اين اهالي روستا بپردازند هم آنها كار و كاسبي مي كنند هم اين قورباغه ها كس و كار خود را از دست نمي دهند.
o حساب و كتاب
به نوشته يك روزنامه پاكستاني، عوامل ارباب ها در منطقه رحيم يارخان ايالت پنجاب پاكستان بيني و دو گوش پسر پانزده ساله را به دليل شكايت او از آنها به رئيس جمهور پاكستان بريدند. اين نوجوان طي نامه اي به پرويز مشرف رئيس جمهوري پاكستان، از بيگاري گرفته شدن اعضاي خانواده خود توسط ارباب هاي قبيله مهر شكايت كرده بود. نمي شود يك ضرب از روستاي رحيم يارخان به بالا بالاترها نامه نوشت بايد سلسله مراتب را حفظ كرد، ابتدا بايد به ارباب دهكده نامه نوشت و از او شكايت كرد حال اگر او به اين نامه پاسخ نداد به كدخداي دهكده، همين طوري طي مدتي با اين نامه نگاري ها موضوع را دنبال كرد. خوشبختانه اوضاع در ايران به گونه اي است كه وقتي كسي نامه اي به رئيس جمهور مي نويسد لااقل از بريده نشدن بيني و گوش خود مطمئن است، درست است كه جواب نامه ها پس از پيگيري دوباره از همان سلسله مراتب به فردشاكي ابلاغ مي شود و در واقع هم شايد هيچ چيزي توفير نكند، ولي عليرغم آن فرد شاكي مطمئن است كه متوليان گلايه شده در نامه به او تعرضي نمي كنند. اينجا پاكستان نيست كه حساب و كتاب نداشته باشد.
o ساما ندهي متكديان
بعد از سامان دهي معتادان، زنان خياباني، كودكان خيابان، دختران و پسران فراري و قس عليهذا قرار شده كه متكديان نام آور تهراني هم در ۵ مركز جديد سامان دهي شوند.
به گفته مديركل بهزيستي استان تهران متكديان پس از جمع آوري توسط نيروهاي تخصصي بهزيستي تفكيك و در صورت داشتن خانواده به خانواده ها عودت داده مي شوند و افراد بي خانواده، پير و از كار افتاده، كم سن و سال هم مورد حمايت نهادها قرار مي گيرند و مستمري مي گيرند. شايد با اين وضعيت جديد اگر برخي از افراد كم درآمد متوجه شوند كه متكدي شدن نوعي، نان و آب دارد، خانواده را رها كرده و به اين قشر بپيوندند. به هرحال بهتر از اوضاع نداري است، حداقل در طول ماه هم جاي خواب و خوراك دارند و هم در طول ماه حقوقي مي گيرند. درست است كه تفكيك متكديان سختي هاي خاص خود را دارد اما با اين حال مي توان مطمئن بود كه متكديان به صورت درهم به مراكز حمايتي سپرده نمي شوند. چه بسا كه در آينده همين زنان و مردان و بچه هاي كم سن و سال با توجه به وابستگي هاي خانواده اي، در يك جا متمركز شوند. فقط مسئولان بهزيستي مواظب باشند كه اوضاع متكديان بهتر از سابق نشود و گرنه شاهد كوچ عده زيادي از افراد به مراكز سامان دهي متكديان خواهيم بود.
o يك جفت دستكش
معاون تشخيص آزمايشگاهي سازمان پزشكي قانوني كشور كمبود بودجه و تجهيزات را از مشكلات مهم اين سازمان دانسته و گفته است، دولت بودجه اي را كه به اين سازمان بزرگ اختصاص داده بسيار كم است و ما بعضي مواقع براي خريد يك جفت دستكش يا يك وسيله پيش پا افتاده با مشكل و كمبود پول مواجهيم.
مسئولان دولتي قبل از آن كه سروكارشان به جماعت پزشكي قانوني بيفتد بهتر است همين يك جفت دستكش را تهيه كنند و گرنه بايد مدت ها همين طوري پشت در آزمايشگاه هاي سازمان پزشكي قانوني معطل شوند.
درست نيست كه مسئولان وزارت راه و ترابري براي افتتاح يك فرودگاه يك ميليارد و هشتصد ميليون تومان هزينه كنند، آن وقت مردم براي يك تست آزمايشي مهم در سازمان پزشكي قانوني كشور دچار مشكلات عديده شوند و يا متوليان برگزاري جشنواره هاي هنري وزارت نفت ۸۰۰ ميليون تومان پول بي زبان را در كيش خرج جشنواره بكنند آن وقت براي تشخيص دلايل مرگ جنازه هاي مردم در پزشكي قانوني پول يك جفت دستكش هم فراهم نباشد.